الكهف ١٨
ترجمه
الكهف ١٧ | آیه ١٨ | الكهف ١٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَیْقَاظ»: جمع یَقِظ و یَقْظان، بیداران. «رُقُودٌ»: جمع راقِد، خفتگان. «بَاسِطٌ»: بازکننده. گشاینده. «وَصِید»: آستانه. بیرون. «بِالْوَصیدِ»: در آستانه. در بیرون. «إِطَّلَعْتَ»: میدیدی اطّلاع مییافتی. «رُعْباً»: خوف و هراس. مفعول به دوم یا تمییز است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۹ - ۲۶ سوره كهف
- وجه اتصال ورابطه آياتى كه داستان اصحاب كهف را حكايت مى كنند با آياتقبل
- بيان اينكه اصحاب رقيم نام ديگر اصحاب كهف است
- مقصود از ((رحمت (( و((رشد(( در دعاى اصحاب كهف : ((ربنا اتنا من لدنك رحمة وهيىلنا من امرنا رشدا((
- معناى جمله : ((فضربنا على اذا نهم فى الكهف سنين عددا((
- معناى اينكه فرمود: سپس اصحاب كهف را بيدار كرديم ((لنعلم اى الحزبين احصى ((
- اقرار به توحيد پروردگار ونفى ربوبيت ارباب وآلهه در گفتگوى اصحاب كهف باخود
- جزئياتى از داستان اصحاب كهف كه از آيات استفاده مى شود
- وضعيت جغرافيايى غار اصحاب كهف وكيفيت قرار گرفتن اصحاب كهف در آن
- نظر مفسرين درباره موقعيت جغرافيائى غار ونقد وبررسى آن
- وجه اينكه با ديدن وضع اصحاب كهف قلب انسان مملواز رعب وترس مى شود
- بيان غايت وهدف از بعث (بيدار كردن ) اصحاب كهف
- چند وجه ديگر درباره غايت بعث اصحاب كهف (ليتسائلوا بينهم ...)
- معناى جمله : ((لبثنا يوما اوبعض يوم ((
- جمله : ((ربكم اعلم بما لبثتم (( انحصار علم حقيقى به معناى احاطه بر عين موجوداتوحوادث ، به خداى تعالى را افاده مى كند
- گفتگوى اصحاب كهف بعد از بيدار شدن درباره رفتن به شهر
- نگرانى اصحاب كهف از فاش شدن رازشان ودست يافتن كفار به آنان
- با اينكه تقيه وتظاهر به كفر از روى اضطرار جايز است سبب نگرانى وبيم اصحاب كهف چه بوده است ؟
- جوابهاى ديگرى كه به اشكال فوق داده شده است
- توضيح آيه : ((فقالوا ابنوا عليهم بنيانا...(( كه گفتگوومجادله مردم را درباره اصحاب كهف حكايت مى كند
- بيان دوگروه متنازع ومسئله مورد تنازع در (اذ يتنازعون بينهم امرهم )
- وجه دلالت بيدار شدن اصحاب كهف بعد از خواب چند صد ساله ، بر حق بودن معاد وقيامت
- وجه ديگرى براى جمله (اذ يتنازعون بينهم امرهم )
- مقصود از: ((الذين غلبوا على امرهم (( در آيه :((قال الذين غلبوا على امرهم ...((
- حكايت اختلاف مردم در عدد اصحاب كهف وبيان اينكه ايشان هفت نفر بوده اند
- عملى از هر عاملى موقوف به اذن ومشيت خداى تعالى است
- انسان بايد كار فردا را به مشيت خدا (ان شاء اللّه ) مشروط كند
- وجوه ديگرى كه درباره استثناء در آيه : ((ولاتقولنّ لشى ء انىفاعل ذلك غدا الاان يشاء الله (( گفته شده است
- معناى آيه : ((واذكر ربك اذا نسيت ...(( ووجوهى كه در معناى آن گفته شده است
- مشار اليه به هذا در (لاقرب من هذا رشدا) وسخن مفسرين درباره آن
- بيان عدد سالهاى اقامت اصحاب كهف در غار
- مدت اقامت اصحاب كهف در غار هم مورد اختلاف مردم بوده است
- ولايت مستقل منحصرا از آن خداست
- بحث روايتى
- روايتى كه مى گويد ((رقيم (( نام دولوح مسى بوده است
- روايتى در شرح داستان اصحاب كهف
- موارد وجهات اختلاف در روايات راجع به داستان اصحاب كهف
- روايات ديگرى پيرامون داستان اصحاب كهف
- چند روايت حاكى از اينكه اصحاب كهف مدتى تقيه مى كرده اند
- روايت مشهورى از ابن عباس در نقل داستان
- اشكالاتى كه به روايت ابن عباس (فوق الذكر) وارد است
- معناى ((رقيم (( در روايت ابن عباس وتطبيق آن با روايات ديگر
- رواياتى متضمن ذكر اسماء اصحاب كهف
- اصحاب كهف ياران حضرت مهدى (عج )اند
- گفتارى در چند فصل پيرامون اصحاب كهف وسر گذشت ايشان
- ۱ - داستان اصحاب كهف در تعدادى از روايات :
- ۱- دوسبب عمده وجود اختلاف شديد در مضامين روايات راجع به اصحاب كهف
- ۲ - داستان اصحاب كهف از نظر قرآن :
- ۳ - داستان از نظر غير مسلمانان
- ۴ - غار اصحاب كهف كجا است ؟
- ۱- غار ((افسوس (( در تركيه
- ۲- غار ((رجيب (( در اردن
- غارهاى ديگر كه اصحاب كهف را به آنها نسبت مى دهند
نکات آیه
۱- اصحاب کهف، با احساس امنیت از خطر دشمن، در غار به خواب رفتند. (و هم رقود)
۲- خواب اصحاب کهف، به گونه اى بود که هر بیننده اى آنان را بیدار مى پنداشت. (و تحسبهم أیقاظًا و هم رقود) «یَقِظ» به شخص بیدار گفته مى شود و «أیقاظ» جمع آن است. «رقود» جمع «راقد» است و «راقد»; یعنى، شخصى که به خواب رفته است.
۳- پیکر و اعضاى بدن اصحاب کهف، در تمام مدّتى که در خواب بودند، آسیبى ندید و تغییر چشم گیرى نیافت. (و تحسبهم أیقاظًا و هم رقود) مفاد جمله «تحسبهم...» این است که هر بیننده اى، اگر در دوران خوابِ اصحاب کهف، به آنان نظر مى افکند، نه تنها آن ها را اجسادى از هم گسیخته نمى یافت، بلکه انسان هایى به خواب رفته نیز نمى دید; یعنى، آن ها، افرادى بیدار به نظر مى آمدند که حیات عادى خود را مى گذرانند.
۴- خداوند، پیکرهاى اصحاب کهف را در زمان چیرگى خواب بر آنان، به راست و چپ گردش مى داد. (و نقلّبهم ذات الیمین و ذات الشمال)
۵- گردیدن اصحاب کهف به چپ و راست، از عوامل مصونیّت آنان در برابر آسیب هاى جسمى بود.* (و نقلّبهم ذات الیمین و ذات الشمال) اسناد «نقلّب» (گرداندن) به خداوند، در جمله «نقلّبهم...» گویاى این است که این تغییر حالت، از الطاف الهى بوده است. بیان این نکته، پس از اشاره به خواب اصحاب کهف، مى تواند ناظر به برخى از علل سالم ماندن بدن آنان باشد.
۶- اصحاب کهف، به هنگام آرمیدن در غار، سگى به همراه خود داشتند. (و کلبهم بسط ذراعیه بالوصید)
۷- سگ اصحاب کهف، در مدّت خواب طولانى آنان، ساق دستان خود را گشوده و بر دهانه غار خوابیده بود. (و کلبهم بسط ذراعیه بالوصید) «وصید» به آستانه دربّ گفته مى شود.
۸- سگ اصحاب کهف نیز مانند خود آنان، در سلامت کامل بود. (و نقلّبهم ذات الیمین و ذات الشمال و کلبهم بسط ذراعیه بالوصید)
۹- جسم سگ اصحاب کهف، در مدّت خواب طولانى آنان، بى حرکت بود و به راست و چپ نمى گردید.* (و نقلّبهم ذات الیمین و ذات الشمال و کلبهم بسط ذراعیه بالوصید)
۱۰- سگ اصحاب کهف، بر جامعه مشرک و گمراه، شرافت داشت. (و کلبهم بسط ذراعیه بالوصید) یاد کردن از سگ اصحاب کهف و تصویر حالت اش، بلکه برشمردن آن در جمع اصحاب کهف، در آیات بعد (رابعهم کلبهم...)، تعریضى است به آنان که اصحاب کهف را یارى نکردند و با آنان همگام نشده و به پاى سگ آنان نیز نرسیدند.
۱۱- همراه داشتن سگ و نگه دارى از آن در برخى از موارد، جایز است . (و کلبهم بسط ذراعیه بالوصید)
۱۲- اهلى بودن سگ و بهره بردن انسان از آن، سابقه اى طولانى در تاریخ بشر دارد. (و کلبهم بسط ذراعیه بالوصید)
۱۳- آرمیدن اصحاب کهف در غار، به گونه اى بود که اگر کسى به جایگاه آنان دست مى یافت، از ناحیه آنان احساس خطر مى کرد و مى گریخت. (لو اطلعت علیهم لولّیت منهم فرارًا) به قرینه جمله «لبثنا یوماً أو بعض یوم» - در آیه بعد - که گویاى پیدا نشدن تغییر عمده اى در جسم اصحاب کهف است، مى توان دریافت که چهره آنان هول ناک نگردیده، بلکه کیفیت قرار گرفتن آنان در غار، منظره آنان را رعب انگیز ساخته بود.
۱۴- منظره اصحاب کهف، رعب آور و فرو برنده بینندگان در ترس و وحشتى فراگیر (لو اطلعت علیهم ... لملئت منهم رعبًا)
۱۵- بیدارنمایى اصحاب کهف، داراى نقشى به سزا در هول انگیز ساختن منظره آنان (و تحسبهم أیقاظًا ... لملئت منهم رعبًا)
۱۶- منظره هراس انگیز اصحاب کهف، در حالت خواب، وسیله اى الهى براى حفاظت آنان (و نقلّبهم ... لو اطلعت علیهم لولّیت منهم فرارًا و لملئت منهم رعبًا) ضمیر فاعلى در «نقلّبهم...» قرینه است بر این که تمام ویژگى هاى یاد شده براى اصحاب کهف، عنایت و لطف خداوند بر آنان بوده است و به تناسب مورد مى توان فهمید که هدف مورد نظر از آن الطاف، حفاظت آنان از خطرها و آسیب ها بوده است.
۱۷- خوابگاه اصحاب کهف، از دید مردم پنهان بود و کسى بر آن واقف نمى شد. (لو اطلعت علیهم) حرف «لو» در «لو اطلعت...» براى امتناع است و بر میسّر نبودن اطّلاع دلالت دارد.
۱۸- خداوند، امور این جهان را از طریق اسباب و علل به انجام مى رساند. (و تحسبهم أیقاظًا و هم رقود و نقلّبهم ... و لملئت منهم رعبًا) خداوند، براى حفاظت از اصحاب کهف، جسم آنان را پهلو به پهلو مى کرد و منظره آنان را منظره افرادى بیدار و با هیبت قرار داد. به کاراندازى این اسباب طبیعى، بدون نیاز به آن، نشان دهنده سنت خداوند بر نقش دادن به اسباب و علل است.
روایات و احادیث
۱۹- «عن أبى جعفر(ع) فى قول اللّه: «...لولّیت منهم فراراً و لملئت منهم رعباً» قال: «إنّ ذلک لم یُعنَ به النبى(ص)... لکنّه حالهم التى هم علیها; از امام باقر(ع) روایت شده که درباره این سخن خدا «... لولّیت منهم فراراً و لملئت منهم رعباً» فرمود: همانا، در این آیه، پیامبر(ص) قصد نشده ... و مقصود، تجسم حالتى است که اصحاب کهف بر آن حالت بودند».[۱]
۲۰- «عن الصادق(ع) فى قصّة أصحاب الکهف أنّه قال: ... لهم فى کلّ سنة نقلتان ینامون ستة أشهر على جنوبهم الیمنى و ستة أشهر على جنوبهم الیسرى...; از امام صادق(ع) در قصّه اصحاب کهف، روایت شده که فرمود: ... براى آنان، در هر سال، دو گردیدن بود: شش ماه بر پهلوى راست شان و شش ماه بر پهلوى چپ شان مى خوابیدند...».[۲]
موضوعات مرتبط
- احکام ۱۱:
- اصحاب کهف: اصحاب کهف در غار ۱۳; امنیت اصحاب کهف ۱; بدن اصحاب کهف ۴; ترس از اصحاب کهف ۱۳، ۱۴ ، ۱۵، ۱۶، ۱۹; خواب اصحاب کهف ۱، ۳، ۴، ۵; سگ اصحاب کهف ۶، ۷ ، ۹; سلامت بدن اصحاب کهف ۳، ۵; سلامت سگ اصحاب کهف ۸; فرار از اصحاب کهف ۱۳; فضیلت سگ اصحاب کهف ۱۰; قصه اصحاب کهف ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۳، ۱۴، ۱۵، ۱۷، ۱۹، ۲۰; گردش بدن اصحاب کهف ۴; محافظت اصحاب کهف ۱۶; ویژگیهاى خواب اصحاب کهف ۲، ۱۳، ۱۵، ۱۶، ۲۰; ویژگیهاى غار اصحاب کهف ۱۷
- خدا: افعال خدا ۴، ۱۸; مجارى اراده خدا ۱۸
- سگ: احکام سگ ۱۱; تاریخ نگهدارى سگ ۱۲; نگهدارى سگ ۱۱
- عوامل طبیعى: نقش عوامل طبیعى ۱۸
- گمراهان: بى ارزشى گمراهان ۱۰
- مشرکان: بى ارزشى مشرکان ۱۰
- نظام علیت ۱۸: