التوبة ٩٤
ترجمه
التوبة ٩٣ | آیه ٩٤ | التوبة ٩٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«لَن نُّؤْمِنَ لَکُمْ»: به شما باور نداریم و تصدیقتان نمیکنیم. «نَبَّأَنَا»: ما را باخبر کرده است. «سَیَرَی اللهُ ...»: مراد این است که آینده صدق یا کذب شما را روشن خواهد ساخت، و کردارتان بر گفتارِ راست یا دروغ شما گواهی خواهد داد.
تفسیر
- آيات ۹۶ - ۸۱، سوره توبه
- ادامه آيات مربوط به كسانى كه از رفتن به جنگ سرباز زدند و نكوهش و تهديد آنان به عذاب آخرت
- نهى از نمازگزاردن بر جنازه منافقين و ايستادن در كنار گور آنان
- بر خلاف منافقين ، مؤ منين به ماندن در خانه و شهر راضى نشدند بلكه بااموال و انفس خود به جهاد برخاستند
- نكته موجود در جمله : (( اعدّ الله لهم جنات ... )) و اينكه ورود به جنت براى مؤ منين مجاهد مشروط به باقى ماندن آنان به صفاى ايمان و اصلاحاعمال است
- مقايسه بين فقراء و تهيدستان كه آمادگى خود را براى جهاد اعلام نمودند، و دروغگويان منافق
- كسانى كه حكم وجوب جهاد از آنها برداشته شده و معذور مى باشند
- عذرخواهى منافقين از شما بعد از جنگ مسموع و مقبول نيست و نبايد از آنها راضى شويد
- روايتى در ذيل آيه شريفه : (( فرح المخلفون ... ))
- رواياتى در ذيل آيه اى كه از نمازگزاردن بر جنازه ميت منافق و حضور در كنار قبر او نهى مى كند (و لا تصل احد منهم )
- بيان ضعف و جعلى بودن رواياتى كه حاكى از نمازگزاردن پيامبر (ص ) بر جنازه عبدالله بن ابى و حضور او در كنار قبر او و... مى باشد
- چند روايت در مورد خوالف (كسانى كه با پيامبر به قصد تبوك نرفتند)
- چند روايت در مورد بكائين (چند نفرى كه به سبب نداشتن مركب براى حضور يافتن در جنگ بسيار گريستند)
نکات آیه
۱ - إخبار خداوند از اقدام توانمندان متخلف از جهاد، به عذرتراشى پس از بازگشت مؤمنان از جنگ تبوک (یعتذرون إلیکم إذا رجعتم إلیهم)
۲ - مؤمنان صدر اسلام، مأمور دست رد زدن بر سینه توانمندان متخلف از جنگ تبوک و بى اثر شمردن عذرتراشى آنان (قل لا تعتذروا لن نؤمن لکم)
۳ - خداوند، خواهان اعتماد نکردن رهبر و مؤمنان بر عذرتراشیهاى توانمندان متخلف از جهاد (قل لا تعتذروا لن نؤمن لکم)
۴ - اطلاع یافتن پیامبر(ص) از آینده و امور غیبى، توسط وحى (یعتذرون إلیکم إذا رجعتم)
۵ - توجّه به گوشه اى از خیانتها و تزویرهاى منافقان، مستلزم عدم اعتمادبه آنان براى همیشه (لن نؤمن لکم قد نبأنا اللّه من أخبارکم) برداشت فوق مبتنى بر این است که «من» در «أخبارکم» براى تبعیض و «لن» در «لن نؤمن» براى نفى ابدى باشد.
۶ - موضع گیرى در برابر متخلفانِ از وظایف اجتماعى (چون جهاد و ... ) از وظایف پیامبر(ص) و رهبر جامعه اسلامى (یعتذرون إلیکم ... قل لا تعتذروا) از اینکه نخست همه مؤمنان مورد خطاب قرار گرفته اند، ولى وظیفه اعلام موضع تنها بر عهده پیامبر(ص) قرار داده شده، مى توان برداشت فوق را استفاده کرد.
۷ - باز بودن راه توبه براى متخلفان از جهاد، با وجود مأموریت مؤمنان به نپذیرفتن عذرتراشى آنان* (لن نؤمن لکم ... و سیرى اللّه عملکم و رسوله) جمله «سیرى اللّه ... » مى تواند بیانگر این جهت باشد که اگر چه مؤمنان نباید بر عذرخواهى متخلفان از جهاد وقعى بنهند، ولى این بدان معنا نیست که آنان راهى به سوى توبه نداشته باشند ; بلکه توبه آنان منوط به عملکرد آینده شان است که خدا و پیامبر(ص) بر آن ناظر خواهند بود.
۸ - عملکرد انسان، نمایانگر باطن وى و ماهیت ایمان اوست. (سیرى اللّه عملکم و رسوله) از این آیه شریفه چنین استفاده مى شود که اظهارات زبانى افراد ثمرى ندارد و آنچه ملاک داورى قرار خواهد گرفت، عملکرد آینده آنهاست که خدا و رسولش بر آن نظارت دارند.
۹ - إخبار خداوند به بى اساس بودن عذرتراشى متخلفان از جنگ تبوک به دلیل ادامه داشتن کجرویها و تخلفات آنان در آینده (قل لا تعتذروا لن نؤمن لکم ... و سیرى اللّه عملکم) جمله «سیرى اللّه ... » مى تواند بیانگر علت عدم پذیرش عذر متخلفان باشد ; یعنى، عملکرد خلاف اینان در آینده، خود بهترین گواه بر نادرستى معذرت جویى آنان خواهد بود.
۱۰ - خداوند، توانمندان متخلف از جهاد را به امکان رسوایى بیشتر در صورت ادامه دادن به تخلفها تهدید کرد. (و سیرى اللّه عملکم و رسوله) جمله «سیرى اللّه عملکم و رسوله» مى تواند هشدارى باشد به متخلفان جنگ در جهت بازداشتن ایشان از کجرویها در آینده.
۱۱ - لزوم توجّه و نظارت خاص رهبر نظام اسلامى، نسبت به عملکرد منافقان و عناصر متخلف از وظایف اجتماعى (و سیرى اللّه عملکم و رسوله) اختصاص یافتن رؤیت به خدا و پیامبر(ص) - با اینکه همه مردم عملکرد متخلفان را شاهد خواهند بود - شاید از آن جهت باشد که نظارت آن دو، نقش اساسى در برخورد با آنان دارد. گفتنى است که برداشت فوق با الغاى خصوصیت از «رسوله» و تعمیم آن به جایگاه اجتماعى پیامبر (ص) است.
۱۲ - آگاهى پیامبر(ص) به اعمال نهانى متخلفان، در پرتو وحى و هدایت الهى (و سیرى اللّه عملکم و رسوله) از اینکه رؤیت تنها به خدا و رسول نسبت داده شده، استفاده مى شود که ممکن است اعمال متخلفان بر دیگران مخفى باشد. گفتنى است که فاصله شدن «عملکم» میان «اللّه» و «رسوله» ممکن است اشاره به این باشد که علم پیامبر(ص) در طول علم خدا و در پرتو آن است.
۱۳ - توجّه انسان به نظارت شدن اعمالش از سوى خدا و رسول خدا (ص)، بازدارنده او از تخلف و کجروى (و سیرى اللّه عملکم و رسوله) تذکر به نظارت خدا و رسول او، ظاهراً در راستاى دور نمودن متخلفان از انحراف و کجروى است.
۱۴ - تحکیم بیشتر پایه هاى حاکمیت دین در جزیرة العرب، در پرتو جهاد و پیروزى مؤمنان در جنگ تبوک (یعتذرون إلیکم إذا رجعتم إلیهم) با توجّه به اینکه این آیات در زمینه جنگ تبوک است که به پیروزى مسلمانان انجامید و از اینکه خداوند مى فرماید پس از بازگشت از این جنگ پیروز، متخلفان به عذرخواهى روى خواهند آورد مى توان گفت که این نبود مگر به خاطر ذلت و ضعفى که در خود احساس مى کردند و قدرتى که در مؤمنان مى دیدند.
۱۵ - بازگشت قهرى همه انسانها به سوى خداوند آگاه به نهان و آشکار (ثم تردون إلى علم الغیب و الشهدة) مجهول آمدن «تردون» ممکن است اشاره به بازگشت قهرى باشد.
۱۶ - تساوى غیب و شهود و نهان و آشکار، در پیشگاه خداوند (علم الغیب و الشهدة)
۱۷ - توجّه انسان به بازگشت قهرى خود به سوى خداوند آگاه، هشدارى است براى او. (ثم تردون إلى ... فینبئکم بما کنتم تعملون)
۱۸ - تهدید متخلفان از جنگ و منافقان، به رسوایى و افشاى اسرارشان در آخرت از سوى خداوند (فینبئکم بما کنتم تعملون)
۱۹ - انسان، در برابر تمامى رفتار و حرکات خویش مسؤول بوده و در قیامت باید پاسخگو باشد. (فینبئکم بما کنتم تعملون)
۲۰ - بازگو شدن تخلفهاى دنیوى انسان در آخرت، امرى دشوار و ناخوشایند براى اوست. (فینبئکم بما کنتم تعملون) تهدید خداوند به این امر، نشان دهنده ناخشنودى انسان از آن است.
۲۱ - قیامت، روز حضور انسان در برابر خدا و آگاه شدن او از تمامى کرده هایش و نیز روز محاکمه و تعیین سرنوشت (ثم تردون إلى علم الغیب و الشهدة فینبئکم بما کنتم تعملون)
روایات و احادیث
۲۲ - «عن ابى عبداللّه (ع) فى قوله عزّ و جلّ: «عالم الغیب و الشّهادة»: الغیب ما لم یکن و الشّهادة ما قد کان ;[۱] از امام صادق (ع) در معناى غیب و شهادت در آیه شریفه روایت شده: غیب آن است که به وجود نیامده و شهادت آن است که به وجود آمده باشد».
موضوعات مرتبط
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱۴
- افشاگرى: سختى افشاگرى اخروى ۲۰ ; ناخوشایندى افشاگرى اخروى ۲۰
- انحراف: موانع انحراف ۱۳
- انسان: بازجویى اخروى انسان ها ۲۱ ; فرجام انسان ها ۱۵ ; مسؤولیت انسان ۱۹ ; هشدار به انسان ۱۷
- ایمان: نشانه هاى ایمان ۸
- بازگشت به خدا: حتمیت بازگشت به خدا ۱۵
- ثروتمندان: تهدید ثروتمندان متخلف ۱۰ ; رسوایى ثروتمندان متخلف ۱۰ ; عذرخواهى ثروتمندان متخلف ۱، ۳
- جزیرة العرب: تاریخ جزیرة خالعرب ۱۴ ; حاکمیت دین در جزیرة خالعرب ۱۴
- جهاد: افشاى راز متخلفان از جهاد ۱۸ ; تهدید متخلفان از جهاد ۱۰، ۱۸ ; رد عذر متخلفان از جهاد ۷ ; رسوایى اخروى متخلفان از جهاد ۱۸ ; رسوایى متخلفان از جهاد ۱۰ ; عذرخواهى متخلفان از جهاد ۳ ; قبول توبه متخلفان از جهاد ۷
- خدا: آثار هدایتهاى خدا ۱۲ ; تهدیدهاى خدا ۱۰، ۱۸ ; علم خدا ۱۷ ; علم غیب خدا ۱۶ ; نظارت خدا ۱۳ ; نواهى خدا ۳ ; ویژگیهاى علم خدا ۱۶
- ذکر: آثار ذکر توطئه منافقان ۵ ; آثار ذکر خیانت منافقان ۵ ; آثار ذکر ناظران عمل ۱۳ ; اهمیّت ذکر عمل متخلفان ۱۱ ; ذکر بازگشت به خدا ۱۷
- رهبران دینى: رهبران دینى و متخلفان ۳، ۶ ; مسؤولیت رهبران دینى ۳، ۶، ۱۱
- شناخت: ابزار شناخت ۸
- شهود: مراد از شهود ۲۲
- عصیان: موانع عصیان ۱۳
- عمل: آثار عمل ۸
- غزوه تبوک: آثار پیروزى در غزوه تبوک ۱۴ ; تداوم تخلف متخلفان غزوه تبوک ۹ ; رد عذر متخلفان غزوه تبوک ۹ ; عذرخواهى متخلفان غزوه تبوک ۱، ۲
- غیب: مراد از غیب ۲۲
- قرآن: پیشگوییهاى قرآن ۱، ۹
- قیامت: پرسش در قیامت ۱۹ ; ظهور حقایق در قیامت ۲۱ ; ویژگیهاى قیامت ۲۱
- کنترل اجتماعى: عوامل کنترل اجتماعى ۱۳ ; مسؤول کنترل اجتماعى ۱۱
- مؤمنان: مؤمنان صدر اسلام و ثروتمندان متخلف ۲ ; مسؤولیت مؤمنان ۳، ۷ ; مسؤولیت مؤمنان صدر اسلام ۲ ; مؤمنان و متخلفان از جهاد ۳
- محمّد(ص): علم غیب محمّد(ص) ۴، ۱۲ ; محمّد(ص) و متخلفان ۱۲ ; محمّد(ص) و متخلفان از جهاد ۶ ; مسؤولیت محمّد(ص) ۶ ; نظارت محمّد(ص) ۱۳ ; هدایت محمّد(ص) ۱۲
- منافقان: افشاى راز منافقان ۱۸ ; تهدید منافقان ۱۸ ; رسوایى اخروى منافقان ۱۸ ; عوامل بىاعتمادى به منافقان ۵
- وحى: نقش وحى ۴، ۱۲
منابع
- ↑ معانى الاخبار، ص ۱۴۶، ح ۱ ; تفسیر برهان، ج ۲، ص ۱۵۱، ح ۱.