الفتح ٥
ترجمه
الفتح ٤ | آیه ٥ | الفتح ٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«لِیُدْخِلَ الْمُؤْمِنینَ ...»: وجود لشکرهای آسمان و زمین بدان خاطر است که مؤمنین را به بهشت داخل کند، و ... بعضی (لِیُدْخِلَ) را متعلق وجود لشکرها، و برخی عطف بر (لِیَغْفِرَ) و جماعتی عطف بر (لِیَزْدَادُوا) میدانند.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
لِيَغْفِرَ لَکَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ... (۰)
کُلُ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَ... (۳) قُلْ مَا کُنْتُ بِدْعاً مِنَ... (۱)
تفسیر
- آيات ۱ - ۷، سوره فتح
- اشاره به مضامين سوره مباركه فتح و انطباق آن با ماجراى صلح حديبيه
- توضيح و توجيه اينكه مقصود از فتح مبين در آيه : ((انا فتحنا لك فتحا مبينا)) صلح حديبيه است
- صلح حديبيه مؤ ثرترين عامل براى فتح مكه در قرن هشتم هجرى بود
- توجيه بعضى از مفسرين براى فرار از عدم ارتباط فتح مذكور با آمرزش گناهان
- شرح مقصود از غفران ذنب متقدم و متاءخر پيامبر (ص ) در آيه : ((يغفر لك اللّه تقدم منذنبك و ما تاءخر...)) و ارتباط آن با فتح مبين
- وجود متعددى كه در بيان معنى و مفاد آيه فوق گفته شده است
- اشكال سوم : آمرزش گناهان بطور مطلق لازمه اش جايز بودن ارتكاب گناهان غيرقابل آمرزش همچون شرك به خدا است
- نظريه سيد مرتضى در توجيه غفران نبوت پيامبران
- مراد و مقصود از ((نصر عزيز)) در آيه ((ينصرك الله نصرا عزيزا))
- مراد از ((سيكينت )) و انزال آن بر قلوب مؤ منين
- سخن بعضى كه گفته اند مراد از ((انزل )) اسكان و قرار دادن است و رد سخن آنان
- (بيان اينكه ايمان علم و عمل - با هم - است و شدت و ضعف ايمان ناشى از شدت و ضعف علمو عمل است )
- سخن كسانى كه گفته اند: ايمان شدت و ضعف نمى پذيرد وعمل ربطى به ايمان ندارد و بيان ضعف و بى پايگى اين سخن
- بيان ضعف و بى پايگى اين سخن
- سخن بعضى از مفسرين درباره زيادت ايمان در آيه ((ليزدادوا ايمانا مع ايمانهم ))
- معناى اينكه فرمود: جنود آسمانها و زمين از آن خدا است
- روايتى پيرامون ماجراى صلح حديبيه و نزول آيات : ((انا فتحنا لك فتحا مبينا...))
- روايتى از ابن عباس در شر واقعه صلح حديبيه
- روايتى ديگر درباره جريان صلح حديبيه
- مضمون عهدنامه صلح حديبيه
- كاتب رسول خدا در معاهده صلح حديبيه على بن ابى طالب عليه السلام بود
- روايتى به نقل از تفسير ((الدرا المنثور)) در بيان شاءننزول سوره فتح
- دو روايت در بيان معناى آيه : ((ليغفر لك اللّه ما تقدم من ذنبك و ما تاءخر...))
- روايتى در باره مراد از ((سيكينت )) و روايتى درباره اينكه ايمانعمل است و شدت و ضعف و زيادت و نقصان دارد
نکات آیه
۱ - نزول آرامش از سوى خداوند بر مؤمنان، مایه افزایش ایمان و زمینه ساز ورود آنان به بهشت (أنزل السکینة ... لیزدادوا إیمنًا ... لیدخل المؤمنین و ... جنّ-ت ) «لیدخل...» نتیجه اطمینان عطا شده از ناحیه خداوند و فزونى ایمان مؤمنان است که در آیات پیشین طرح شد.
۲ - اطمینان و آرامش معنوى، درپى دارنده کمال ایمان در دنیا و بهشت جاودان در آخرت (أنزل السکینة ... لیزدادوا إیمنًا ... لیدخل المؤمنین و المؤمنت جنّ-ت )
۳ - علم و حکمت الهى، پشتوانه پاداش او به اهل ایمان * (و کان اللّه علیمًا حکیمًا . لیدخل المؤمنین و المؤمنت جنّ-ت ) در صورتى که میان ذیل آیه قبل (کان اللّه...) با «لیدخل...» ارتباطى لحاظ شود، مطلب بالا را مى توان نتیجه گرفت.
۴ - ایمان، معیار داورى خداوند درباره انسان و پاداش به مردان و زنان (لیدخل المؤمنین و المؤمنت جنّ-ت ) وصف «المؤمنین و المؤمنات»، مُشعر به علیّت است.
۵ - همسانى زنان و مردان مؤمن، در بهرهورى از ثمرات ایمان خود و پاداش هاى الهى (لیدخل المؤمنین و المؤمنت جنّ-ت ) قرار گرفتن وصف «المؤمنات» در کنار «المؤمنین»، مى رساند که زنان و مردان در ره یابى به بهشت جاودان همسان اند.
۶ - لذّت جویى ها و زیبایى طلبى هاى انسان، همراه با وى در جهان آخرت (لیدخل ... جنّ-ت تجرى من تحتها الأنهر خلدین فیها) نوید بودن «جنّات تجرى...»، متوقف بر وجود حسّ زیبایى پسندى و لذّت جویى در انسان اخروى است.
۷ - زنان و مردان مؤمن، برخوردار از حیات جاودان و پرنشاط در باغ هاى بهشت (لیدخل المؤمنین و المؤمنت جنّ-ت تجرى من تحتها الأنهر خلدین فیها)
۸ - بشر، شیفته جاودانگى و ارزش هاى جاودان (لیدخل ... جنّ-ت ... خلدین فیها) نوید، همواره به چیزى صورت مى گیرد که مورد اشتیاق و تمایل است. از این که خداوند، بشارت به خلود در نعمت ها داده است، مطلب بالا استفاده مى شود.
۹ - ورود مؤمنان به بهشت جاودان، همراه با تکریم و اجلال از سوى خداوند * (لیدخل المؤمنین و المؤمنت جنّ-ت ) فعل متعدّى «یدخل» و اسناد آن به خداوند، مى تواند دربردارنده احتمال بالا باشد.
۱۰ - نوید الهى، به آمرزش گناهان و لغزش هاى مؤمنان (و یکفّر عنهم سیّئاتهم)
۱۱ - امکان گرفتار آمدن مؤمنان به لغزش و خطا; حتى با داشتن مراتب بالاى ایمانى* (لیزدادوا إیمنًا ... لیدخل المؤمنین ... و یکفّر عنهم سیّئاتهم) بنابراین که مراد از «سیّئات»، صرفاً گناهان و لغزش هاى قبل از ایمان نباشد; بلکه مطلق لغزش هاى قبل از ایمان و بعد از آن را دربرگیرد، مطلب بالا استفاده مى شود.
۱۲ - لغزش هاى مؤمنان، مانع ورود آنان به بهشت نخواهد بود. (و یکفّر عنهم سیّئاتهم)
۱۳ - ورود مؤمنان به بهشت، در پرتو تفضّل الهى و گذشت او از لغزش هاى آنان (لیدخل المؤمنین ... جنّ-ت ... و یکفّر عنهم سیّئاتهم) نفس تکفیر سیّئات، خود بیانگر تفضّل است و در عین حال تعبیر «یدخل» ممکن است بیانگر همین حقیقت باشد که همه مؤمنان، در آن حدى نیستند که به اقتضاى اعمالشان، بهشتى باشند; بلکه باید فضل الهى، کاستى هاى آنان را جبران کند و آنان را وارد بهشت گرداند.
۱۴ - بهشت، سراى پاکان و طهارت یافتگان از بدى ها (جنّ-ت ... و یکفّر عنهم سیّئاتهم) تعبیر «یکفّر» مى رساند که بهشت، جایى نیست که انسان ها با آلودگى گناه و تیرگى لغزش ها بدان گام نهند; بلکه باید پس از تطهیر در آن استقرار یابند.
۱۵ - امتنان الهى بر مؤمنان بهشتى، با زدودن یاد تلخ لغزش هاى دنیوى از خاطره آنان * (و یکفّر عنهم سیّئاتهم) با توجّه به این که مسأله تکفیر سیّئات پس از ورود مؤمنان به بهشت مطرح شده است - در حالى که رتبه تکفیر، قبل از مرحله ورود به بهشت است - احتمال مى رود که مراد از تکفیر در این جا، بخشش گناهان نباشد; بلکه پوشاندن گناهان مورد نظر باشد; به گونه اى که بهشتیان دیگر از آن پس، با به یاد آوردن لغزش هاى گذشته شرمنده و مکدّر نشوند.
۱۶ - ره یابى به بهشت جاودان و زودوده شدن گناهان، رستگارى بزرگ و حقیقى در بینش الهى (و کان ذلک عند اللّه فوزًا عظیمًا)
۱۷ - ورود به بهشت جاودان، کامیابى واقعى است و نه سرخوشى ها و پیروزى هاى مقطعى زندگى دنیوى. (و کان ذلک عند اللّه فوزًا عظیمًا) تصریح به «کان ذلک...»، مى تواند بیانگر این حقیقت باشد که اگر صلح حدیبیه، در نظر شما یک پیروزى و مایه خشنودى است; توجه داشته باشید که این امور زودگذر است و رستگارى واقعى در بهشت مى باشد.
موضوعات مرتبط
- آخرت: زیبایى طلبى در آخرت ۶; لذت طلبى در آخرت ۶
- آرامش: آثار آرامش ۲
- آمرزش: اهمیت آمرزش ۱۶
- انسان: جاودانگى زیباطلبى انسان ۶; جاودانگى لذایذ انسان ۶; علایق انسان ۸
- ایمان: آثار ایمان ۴، ۵; زمینه ازدیاد ایمان ۱، ۲
- بشارت: بشارت آمرزش ۱۰
- بهشت: اهمیت بهشت ۱۶، ۱۷; جاودانان در بهشت ۷; زمینه بهشت ۱; زمینه جاودانگى در بهشت ۲
- بهشتیان: فراموشى بهشتیان ۱۵; منت بر بهشتیان ۱۵
- پاکان: پاکان در بهشت ۱۴
- خدا: آثار حکمت خدا ۳; آثار علم خدا ۳; آمرزشهاى خدا ۱۰; افعال خدا ۱; امتنان خدا ۱۵; بشارتهاى خدا ۱۰; حتمیت پاداشهاى خدا ۳; ملاک قضاوت خدا ۴
- رستگارى: رستگارى بزرگ ۱۶; رستگارى حقیقى ۱۷; مراتب رستگارى ۱۶
- زن: پاداش زنان مؤمن ۵; تساوى زن و مرد ۵
- عفوخدا: مشمولان عفوخدا ۱۳
- علایق: علاقه به جاودانگى ۸
- فضل خدا: مشمولان فضل خدا ۱۳
- گناه: اهمیت تکفیر گناه ۱۶
- لغزش: فراموشى لغزش هاى دنیوى ۱۵
- مؤمنان: آثار آرامش مؤمنان ۱; آمرزش مؤمنان ۱۰; احترام اخروى مؤمنان ۹; بشارت به مؤمنان ۱۰; پاداش مؤمنان ۳، ۴; تفضل به مؤمنان ۱۳; جاودانگى مؤمنان در بهشت ۷; زمینه خطاى مؤمنان ۱۱; زمینه لغزش مؤمنان ۱۱; سرور اخروى مؤمنان ۷; عفو از مؤمنان ۱۳; فضایل اخروى مؤمنان ۷، ۹; لغزش مؤمنان ۱۲; منشأ آرامش مؤمنان ۱; مؤمنان در بهشت ۱۲، ۱۳; ویژگیهاى ورود مؤمنان در بهشت ۹
- مرد: پاداش مردان مؤمن ۵