الأحقاف ٩

از الکتاب
کپی متن آیه
قُلْ‌ مَا کُنْتُ‌ بِدْعاً مِنَ‌ الرُّسُلِ‌ وَ مَا أَدْرِي‌ مَا يُفْعَلُ‌ بِي‌ وَ لاَ بِکُمْ‌ إِنْ‌ أَتَّبِعُ‌ إِلاَّ مَا يُوحَى‌ إِلَيَ‌ وَ مَا أَنَا إِلاَّ نَذِيرٌ مُبِينٌ‌

ترجمه

بگو: «من پیامبر نوظهوری نیستم؛ و نمی‌دانم با من و شما چه خواهد شد؛ من تنها از آنچه بر من وحی می‌شود پیروی می‌کنم، و جز بیم‌دهنده آشکاری نیستم!»

ترتیل:
ترجمه:
الأحقاف ٨ آیه ٩ الأحقاف ١٠
سوره : سوره الأحقاف
نزول : ٢ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٧
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«بِدْعاً»: نوبر. نوظهور. نخستین چیزی که پیش از آن چنین چیزی دیده نشده باشد. «بِدْعاً مِّنَ الرُّسُلِ»: نوبر و نخستین فرد پیغمبران. «مَآ أَدْرِی مَا یُفْعَلُ بِی وَ لا بِکُمْ»: این بخش از آیه بیانگر بشریّت پیغمبر است، و او بنده‌ای از بندگان است و غیب نمی‌داند، و مالک نفع و ضرری برای خود و برای دیگران نمی‌باشد جز بدان اندازه که خدا بخواهد (نگا: انعام / ، اعراف / هود / ، نمل / ). «نَذیرٌ مُبینٌ»: (نگا: اعراف / حجر / ، حجّ / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

«شیخ طوسى» گویند: اهل مکه اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله را اذیت و آزار می‌دادند و آنان شکایت نزد پیامبر بردند. فرمود: در خواب دیدم که به زمینى مهاجرت خواهیم کرد که داراى نخل و شجر مى باشد.

اصحاب خوشحال شدند وقتى که عمل مهاجرت به تأخیر افتاد، گفتند: یا رسول الله از بشارتى که به ما داده بودید، خبرى نیست سپس این آیه نازل گردید.[۱]

تفسیر


نکات آیه

۱- حمایت خداوند از پیامبر(ص)، با ارائه رهنمود به آن حضرت در قبال تشکیک کافران (أم یقولون افتریه ... قل ما کنت بدعًا من الرسل)

۲- رسالت پیامبر اکرم(ص)، در تداوم خط رسالت فرستادگان الهى (قل ما کنت بدعًا من الرسل) تعبیر «ما کنت بدعًا من الرسل» بدین معنا است که رسالت پیامبر اسلام(ص)، بدعت و امرى بى سابقه نیست که پذیرش و درک آن، براى مردم دشوار باشد.

۳- پیوستگى و تشابه برنامه پیامبران الهى (قل ما کنت بدعًا من الرسل) کافران در برابر پیامبر(ص) و قرآن موضع مى گرفتند و از مسأله رسالت آن حضرت و نزول قرآن، اظهار شگفتى مى کردند. پیامبر(ص) در مقابل این استبعاد، اظهار مى دارد که برنامه وى و محتواى آن، همان برنامه پیامبران پیشین و پیام کتاب هاى آسمانى است و امرى تازه نیست تا مورد استبعاد قرار گیرد.

۴- هماهنگى محتواى قرآن با تعالیم پیامبران پیشین، گواه آسمانى بودن آن و حقانیت رسالت پیامبر(ص) (أم یقولون افتریه ... قل ما کنت بدعًا من الرسل) واژه «بدعاً» مى تواند ناظر به شخص پیامبر(ص) باشد; یعنى، او اولین رسولى نیست که مبعوث شده است; بلکه قبل از او نیز رسولان دیگرى بوده اند. هم چنین مى تواند ناظر به اقوال و افعال پیامبر(ص) باشد; یعنى، آن حضرت ابداع کننده اقوال و سخنان تازه اى نیست; بلکه سخنان او پیشینه در اقوال و سخنان پیامبران گذشته دارد. برداشت یاد شده براساس احتمال دوم است.

۵- اطلاع از آینده و سرنوشت فرد فرد بشر، خارج از قلمرو رسالت و مسؤولیت پیامبر(ص) (قل ... و ما أدرى ما یفعل بى و لا بکم)

۶- رسالت فرستادگان الهى، مستلزم آگاهى ایشان نسبت به همه امور غیبى نیست. (قل ما کنت ... و ما أدرى ما یفعل بى و لا بکم) خداوند، در این آیه از یک سو رسالت پیامبر(ص) را تأیید کرده و از سوى دیگر بیان داشته است که پیامبر ممکن است، حتى از سرنوشت شخص خویش بى اطلاع باشد; زیرا او تنها پیامدار انذارهاى خداوند است و این منصب مستلزم اطلاع وى بر همه حقایق نیست.

۷- مشرکان، خوستار اخبار و پیشگویى پیامبر(ص) از آینده و سرنوشت افراد (و ما أدرى ما یفعل بى و لا بکم) از پاسخ آیه شریفه، انتظار مذکور دانسته مى شود.

۸- درخواست هاى کافران از پیامبراکرم(ص)، انتظارهایى فراتر از محدوده رسالت و مأموریت آن حضرت (قل ما کنت بدعًا من الرسل و ما أدرى ما یفعل بى و لا بکم) از لحن پاسخ موجود در آیه شریفه، مى توان نوع درخواست ها و انتظارهاى کافران را شناخت. آنها براى پیامبر(ص) ویژگى هایى را یاد مى کردند که رسولان پیشین واجد آن ویژگى نبودند. قرآن در پاسخ آنان مى گوید: پیامبراکرم(ص) فردى است چون سایر رسولان و انتظارهایى که کافران از او دارند، از دایره رسالت بیرون است.

۹- پیامبراکرم(ص)، تنها متکى به وحى و پیرو رهنمودهاى خداوند (إن أتّبع إلاّ ما یوحى إلىّ)

۱۰- آگاهى پیامبر(ص) به حقایق غیبى، تنها برگرفته از منبع وحى (و ما أدرى ما یفعل بى و لا بکم إن أتّبع إلاّ ما یوحى إلىّ) از ارتباط جمله «و ما أدرى» با «إن أتّبع»، مطلب یاد شده استفاده مى شود.

۱۱- پاسخ مثبت پیامبر(ص) به اقتراحات و معجزه طلبى کافران، تنها منوط به اجازه خداوند (قل ... و ما أدرى ... إن أتّبع إلاّ ما یوحى إلىّ) از آیه شریفه، استفاده مى شود که کافران، معجزات مختلفى را از پیامبر(ص) مى طلبیدند. خداوند در پاسخ آنان فرموده است: اى پیامبر! به آنان بگو من از خود هیچ ندارم و چیزى نمى دانم; بلکه ارائه معجزه و خبر دادن از امور غیبى، تنها با اجازه خداوند صورت مى گیرد.

۱۲- مسؤولیت اصلى پیامبراکرم(ص)، انذار مردم با بیانى واضح و روشن (و ما أنا إلاّ نذیر مبین)

۱۳- انذارهاى پیامبر(ص) نسبت به امت، برگرفته از منبع وحى (إن أتّبع إلاّ ما یوحى إلىّ و ما أنا إلاّ نذیر مبین) از ارتباط عبارت «إن أتّبع» با «ما أنا إلاّ نذیر مبین»، مطلب یاد شده استفاده مى شود.

۱۴- دریافت وحى، تفاوت و امتیاز محورى پیامبران از دیگر مردمان (قل ما کنت بدعًا ... و ما أدرى ... إن أتّبع إلاّ ما یوحى إلىّ و ما أنا إلاّ نذیر مبین) کافران از پیامبر(ص)، انتظارهاى فوق بشرى داشتند. پیامبر(ص) مأمور شد تا به آنان یادآور شود که من نیز چون دیگر پیامبران، خصائص بشرى دارم; با این تفاوت که به من وحى شده و در آگاهى هاى خویش تابع وحى مى باشم. این نشان مى دهد که تمامى کمالات پیامبر(ص) بر محور دریافت وحى و پیروى از آن، استوار است.

۱۵- نیاز عمیق بشر به انذارهاى پیامبران الهى، براى گرایش یافتن به حق (قل ... و ما أنا إلاّ نذیر مبین) با توجه به این که تمام رسالت پیامبر(ص) در این آیه، در بعد انذار خلاصه شده است، نیاز اساسى بسیارى از انسان ها به انذار در مسیر هدایت استفاده مى شود.

۱۶- لزوم برخوردارى مبلغان دینى، از بیان و پیامى روشن و خالى از پیچیدگى و ابهام (و ما أنا إلاّ نذیر مبین) وصف «مبین» تأکید بر اهمیت روشنى بیان در مقام انذار خلق است. در حقیقت این آیه گزارشى است از شیوه تبلیغ و انذار پیامبر(ص)، تا رهنمودى براى تمامى مبلغان دینى باشد.

موضوعات مرتبط

  • انبیا: آثار رسالت انبیا ۶; تداوم رسالت انبیا ۲; علم غیب انبیا ۶; محدوده علم انبیا ۶; وحى به انبیا۱۴; ویژگیهاى انبیا ۱۴; هماهنگى انبیا ۳
  • انسان: نیازهاى معنوى انسان ۱۵
  • تبلیغ: اهمیت فصاحت در تبلیغ ۱۶
  • حمایت خدا: مشمولان حمایت خدا ۱
  • خدا: آثار اذن خدا ۱۱; هدایتهاى خدا ۱
  • قرآن: دلایل وحیانیت قرآن ۴; هماهنگى قرآن با تعالیم انبیا ۴
  • کافران: توقعات بیجاى کافران ۸; شبهه افکنى کافران ۱
  • مبلغان: مسؤولیت مبلغان ۱۶
  • محمد(ص): پیروى محمد(ص) از وحى ۹; حامى محمد(ص) ۱; درخواست پیشگویى از محمد(ص) ۷; دلایل حقانیت محمد(ص) ۴; رسالت محمد(ص) ۲; علم غیب محمد(ص) ۵; محدوده اختیارات محمد(ص) ۱۱; محدوده رسالت محمد(ص) ۸; محدوده مسؤولیت محمد(ص) ۵; محمد(ص) و کافران ۱; مسؤولیت محمد(ص) ۱۲; منشأ انذارهاى محمد(ص) ۱۳; منشأ علم غیب محمد(ص) ۱۰; وضوح انذارهاى محمد(ص) ۱۲; هدایت محمد(ص) ۱
  • مشرکان: خواسته هاى مشرکان ۷
  • معجزه: منشأ معجزه اقتراحى ۱۱
  • نیازها: نیاز به انذارهاى انبیا ۱۵
  • وحى: نقش وحى ۱۰، ۱۳
  • هدایت: زمینه هدایت ۱۵

منابع

  1. در تفسیر برهان از احمد بن محمد بن خالد البرقى او بعد از سه واسطه از جابر و او از امام باقر علیه‌السلام نقل نماید که موضوعى بر پیامبر وحى و نازل مى گردید و اصحاب مدتى به آن عمل مى کردند سپس پیامبر مأمور می‌شد که به غیر آن موضوع عمل نماید. عده اى مى گفتند: یا رسول اللّه ما را به انجام دادن چنین موضوعى دستور دادى و ما به انجام آن عادت کرده بودیم، اینک ما را به انجام موضوعى دیگر دستور مى فرمائى سپس این آیه نازل گردید».