يوسف ٣٦

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۴:۴۹ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

و دو جوان، همراه او وارد زندان شدند؛ یکی از آن دو گفت: «من در خواب دیدم که (انگور برای) شراب می‌فشارم!» و دیگری گفت: «من در خواب دیدم که نان بر سرم حمل می‌کنم؛ و پرندگان از آن می‌خورند؛ ما را از تعبیر این خواب آگاه کن که تو را از نیکوکاران می‌بینیم.»

|و دو جوان با يوسف وارد زندان شدند. [روزى‌] يكى از آنها گفت: من خويشتن را به خواب ديدم كه [انگور براى‌] شراب مى‌فشارم، و ديگرى گفت: من خود را به خواب ديدم كه بر روى سرم نان مى‌برم و پرندگان از آن مى‌خورند، ما را از تعبيرش آگاه كن كه ما تو را از نيكوكا
و دو جوان با او به زندان درآمدند. [روزى‌] يكى از آن دو گفت: «من خويشتن را [به خواب‌] ديدم كه [انگور براى‌] شراب مى‌فشارم»؛ و ديگرى گفت: «من خود را [به خواب‌] ديدم كه بر روى سرم نان مى‌برم و پرندگان از آن مى‌خورند. به ما از تعبيرش خبر ده، كه ما تو را از نيكوكاران مى‌بينيم.»
و با یوسف دو جوان دیگر هم (از ندیمان و خاصان شاه) زندانی شدند. یکی از آنها گفت: من در خواب دیدمی که انگور برای شراب می‌افشرم، و دیگری گفت: من در خواب دیدمی که بر بالای سر خود طبق نانی می‌برم و مرغان هوا از آن به منقار می‌خورند، (یوسفا) ما را از تعبیر آن آگاه کن، که تو را از نیکوکاران (و دانشمندان عالم) می‌بینیم.
و دو غلام [پادشاه مصر] با یوسف به زندان افتادند. یکی از آن دو نفر گفت: من پی در پی خواب می بینم که [برای] شراب، [انگور] می فشارم، و دیگری گفت: من خواب می بینم که بر سر خود نان حمل می کنم [و] پرندگان از آن می خورند، از تعبیر آن ما را خبر ده؛ زیرا ما تو را از نیکوکاران می دانیم.
دو جوان نيز با او به زندان افتادند. يكى از آن دو گفت: در خواب، خود را ديدم كه انگور مى‌فشارم. ديگرى گفت: خود را ديدم كه نان بر سر نهاده مى‌برم و پرندگان از آن مى‌خورند. ما را از تعبير آن آگاه كن، كه از نيكوكارانت مى‌بينيم.
و همراه او دو جوان وارد زندان شدند، یکی از آن دو [به یوسف‌] گفت من به خواب دیده‌ام که [انگور برای‌] شراب می‌فشارم و دیگری گفت من به خواب دیده‌ام که بالای سرم نان می‌برم که پرندگان از آن می‌خورند، ما را از تعبیر آن آگاه کن، که تو را از نیکوکاران می‌یابیم‌
و با او دو جوان- از غلامان شاه- در زندان شدند. يكى از آنها گفت: من [در خواب‌] خود را ديدم كه انگور مى‌فشارم [تا شراب بسازم‌]، و ديگرى گفت: من خود را ديدم كه بر سرم نانى مى‌برم كه پرندگان از آن مى‌خورند. ما را به تأويل- تعبير و سرانجام- آن آگاه كن، كه تو را از نيكوكاران مى‌بينيم.
دو جوان (از خدمتگزاران شاه) همراه یوسف زندانی شدند. یکی از آن دو گفت: من در خواب دیدم (که انگور برای) شراب می‌فشارم. و دیگری گفت: من در خواب دیدم که نان بر سر دارم و پرندگان از آن می‌خورند. (ای یوسف!) ما را از تعبیر آن بیاگاهان که تو را از زمره نیکوکاران می‌بینیم.
و دو جوان با او به زندان در آمدند. یکی از آن دو گفت: «من خویشتن را (به خواب) دیدم که (انگور برای) شرابی می‌فشارم.» و دیگری گفت: «من خود را (به خواب) دیدم که بر روی سرم نانی می‌برم و پرندگان از آن می‌خورند. ما را از تعبیرش خبری مهم ده، که ما تو را به‌راستی از نیکوکاران می‌بینیم.»
و درون شدند با وی زندان را دو جوان گفت یکیشان همانا به خواب دیدم خویش را که انگوری می‌فشارم و دیگری گفت دیدم به خواب خویش را که برگرفتم بر سر خود نانی که می‌خوردند پرندگان از آن آگهی ده ما را از تعبیر آن که بینیمت هر آینه از نکوکاران‌


يوسف ٣٥ آیه ٣٦ يوسف ٣٧
سوره : سوره يوسف
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أَرَانِی»: خود را می‌دیدم. «أَعْصِرُ»: می‌فشارم. شیره آن را می‌گیرم. «خُبْزاً»: نان. «نَبِّئْنَا»: ما را مطلع ساز.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- رجال مصر تصمیم خویش را عملى ساختند و یوسف(ع) را به زندان افکندند. (بدا لهم ... لیسجننه حتى حین. و دخل معه السجن فتیان)

۲- دو تن از خادمان دربار مصر ، هم زمان با زندانى شدن یوسف(ع) ، به زندان درافتادند. (و دخل معه السجن فتیان) «فتى» (مفرد فتیان) به معناى عبد و نیز به معناى جوان است.

۳- هم بندان یوسف(ع) در زندان ، هر کدام رؤیایى دیده و براى او بازگو کردند. (قال أحدهما إنى أرینى أعصر خمرًا)

۴- آب گرفتن از انگور براى تهیه شراب ، رؤیاى یکى از دو زندانى هم بند یوسف(ع) (قال أحدهما إنى أرینى أعصر خمرًا) «عصر» (مصدر أعصر) به معناى گرفتن آب از چیزى (میوه، لباس تر و...) است. «خمر» به شراب مست کننده اى که از انگور به دست مى آید، گفته مى شود و مراد از «خمر» در آیه شریفه - به قرینه أعصر (آب مى گرفتم) - انگور است. تعبیر کردن از انگور به شراب، به این لحاظ بوده که آن زندانى از انگور، براى تهیه شراب آب مى گرفته است.

۵- حمل نان بر بالاى سر و خوردن پرندگان از آن ، رؤیاى یکى دیگر از هم بندان یوسف(ع) (و قال الأخر إنى أرینى أحمل فوق رأسى خبزًا تأکل الطیر منه) «طیر» جمع طائر و به معناى پرندگان است.

۶- هر کدام از هم بندان یوسف(ع) ، رؤیاى خویش را به طور مکرر دیده بودند. (إنى أرینى أعصر ... إنى أرینى أحمل) به کارگیرى فعل مضارع «أرى» (در خواب مى بینم) به جاى فعل ماضى «رأیت» (در خواب دیدم ) مى تواند اشاره به استمرار آن رؤیا باشد ; یعنى، چندین شب پى در پى چنین دیده ام، به گونه اى که اگر باز هم بخوابم، مطمئنم که آن رؤیا را خواهم دید.

۷- هم بندان یوسف(ع) ، از او خواستند رؤیایشان را تعبیر کرده و تأویل آن را بیان کند. (نبّئنا بتأویله)

۸- رؤیاها ، داراى تعبیر است و مى تواند بیانگر وقایعى باشد. (نبّئنا بتأویله)

۹- بشر از دیرباز رؤیاها را دریچه اى براى اطلاع از وقایع مى شمرد. (نبّئنا بتأویله)

۱۰- شراب خوارى در میان حاکمان مصر باستان ، امرى رایج بوده است. (إنى أرینى أعصر خمرًا)

۱۱- یوسف(ع) از زمره نیکوکاران بود. (إنا نریک من المحسنین)

۱۲- هم بندان یوسف در زندان مصر ، به شخصیت والاى یوسف(ع) پى بردند و به نیکوکار بودنش مطمئن شدند. (إنا نریک من المحسنین)

۱۳- سیماى یوسف(ع) و عملکرد او ، نشان دهنده شخصیت بلند مرتبه و بیانگر نیکوکارى او بود. (إنا نریک من المحسنین) «نرى» در آیه شریفه، به معناى «یقین داریم» است. رساندن این معنا با کلمه «نرى» (مى بینیم) گویاى این مطلب است که: علم و یقین آن دو نفر به شخصیت یوسف(ع) ، از طریق مشاهده رفتار و منش او حاصل شده بود.

۱۴- محسن بودن یوسف(ع) ، دلیل مراجعه هم بندانش به او براى تعبیر رؤیا (نبّئنا بتأویله إنا نریک من المحسنین) جمله «إنا نراک» تعلیل براى «نبّئنا بتأویله» است.

۱۵- محسنان ، داراى ضمیرى روشن و شایستگى کامل براى تعبیر خواب. (نبّئنا بتأویله إنا نریک من المحسنین)

۱۶- تعبیر کردن رؤیا ، کارى نیک و احسان به صاحبان رؤیا است. (نبّئنا بتأویله إنا نریک من المحسنین)

روایات و احادیث

۱۷- «عن أبى عبدالله(ع): «قال الأخر إنى أرانى أحمل فوق رأسى خبزاً» قال: أحمل فوق رأسى جفنة فیها خبز ... ;[۱] از امام صادق(ع) [درباره سخن خدا] «إنى أرانى أحمل ...» روایت شده که فرمود: یعنى، روى سرم کاسه بزرگى حمل مى کنم که درون آن نان است ...».

۱۸- «عن أبى عبدالله(ع) فى قول الله عزوجل «إنا نراک من المحسنین» قال: کان یوسع المجلس و یستقرض للمحتاج و یعین الضعیف ;[۲] از امام صادق(ع) درباره سخن خداى عزوجل «إنا نراک من المحسنین» روایت شده که فرمود: در مجلس جاى نشستن را براى دیگران باز مى کرد و براى نیازمند وام مى گرفت و به ناتوان کمک مى کرد».

موضوعات مرتبط

  • احسان: موارد احسان ۱۶ خمر : تاریخ شرب خمر ۱۰
  • رؤیا: اهمیت تعبیر رؤیا ۱۶; تعبیر رؤیا ۸; حقیقت رؤیا ۸، ۹; رؤیا در تاریخ ۹; رؤیاى آب انگور ۴; رؤیاى حمل نان ۵; رؤیاى خوردن پرندگان ۵
  • عمل: عمل پسندیده ۱۶
  • محسنان: ۱۱ فضایل محسنان ۱۵; محسنان و تعبیر رؤیا ۱۵; ویژگیهاى محسنان ۱۵
  • مصر باستان: حاکمان مصر باستان و یوسف(ع) ۱; شرب خمر حاکمان مصر باستان ۱۰
  • یوسف(ع): اطمینان همبندان یوسف(ع) ۱۲; بینش همبندان یوسف(ع) ۱۲; تعبیر رؤیاى همبندان یوسف(ع) ۷; خواسته هاى همبندان یوسف(ع) ۷; دانش تعبیر رؤیاى یوسف(ع) ۷، ۱۴; رؤیاى همبندان یوسف(ع) ۳، ۴ ، ۵، ۶; زندانى کردن یوسف(ع) ۱; سیماى یوسف(ع) ۱۳; عظمت یوسف(ع) ۱۲; فضایل یوسف(ع) ۱۱; قصه یوسف(ع) ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۱۲، ۱۴، ۱۷، ۱۸; نشانه هاى شخصیت یوسف(ع) ۱۳; همبندان یوسف(ع) ۲; همبندان یوسف و یوسف(ع) ۱۲، ۱۴; یوسف(ع) از محسنان ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۸

منابع

  1. تفسیرعیاشى ، ج ۲ ، ص ۱۷۷ ، ح ۲۵ ; نورالثقلین ، ج ۲ ، ص ۴۲۵ ، ح ۶۶.
  2. کافى، ج ۲، ص ۶۳۷، ح ۳ ; نورالثقلین، ج ۲، ص ۴۲۵، ح ۶۸.