الحجر ٤٢

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۶ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

که بر بندگانم تسلّط نخواهی یافت؛ مگر گمراهانی که از تو پیروی می‌کنند؛

|كه تو را بر بندگان من تسلطى نيست، جز كسانى از گمراهان كه تو را پيروى كنند
در حقيقت، تو را بر بندگان من تسلّطى نيست، مگر كسانى از گمراهان كه تو را پيروى كنند،
و هرگز تو را بر بندگان (برگزیده) من تسلط و غلبه نخواهد بود لیکن اقتدار و سلطه تو بر مردم گمراهی است که پیرو تو شوند.
قطعاً تو را بر بندگانم تسلّطی نیست، مگر بر گمراهانی که از تو پیروی می کنند.
تو را بر بندگان من تسلطى نيست، مگر بر آن گمراهانى كه تو را پيروى كنند.
بدان که بر بندگان [خالص‌] من دست نخواهی یافت، مگر کسانی از گمراهان که از تو پیروی کنند
همانا تو را بر بندگان [ويژه‌] من دستيابى و چيرگى نيست، مگر روندگان راه هلاكت كه تو را پيروى كنند.
بی‌گمان تو هیچ گونه تسلّط و قدرتی بر بندگان من نداری، مگر آن گمراهانی که (به وسوسه‌ی تو گوش فرا بدهند و) به دنبال تو راه بیفتند.
«بی‌گمان، تو را بر بندگان من هیچ سلطه‌ای نیست، مگر کسانی از گمراهان که تو را پیروی کردند،»
که بندگانم را نباشدت بر ایشان فرمانروائیی مگر آنکه پیرویت کند از گمراهان‌


الحجر ٤١ آیه ٤٢ الحجر ٤٣
سوره : سوره الحجر
نزول : ٤ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١١
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«سُلْطَانٌ»: تسلّط و قدرت. مراد واداشتن به گناهان با اجبار و اکراه است. چرا که تنها کاری که از دست اهریمن ساخته است وسوسه کردن است (نگا: اعراف / و ابراهیم / ، نحل / و صافّات / ). «الْغَاوِینَ»: گمراهان و سرگشتگان. ناباوران و بی‌دینان.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- خداوند، در برابر ادعاى ابلیس مبنى بر اغواى اکثریت مردم، قلمرو سلطه وى را تنها، شامل پیروان گمراهى پذیر او معرفى کرد. (لأغوینّهم أجمعین. إلاّ عبادک منهم المخلصین ... إن عبادى لیس لک علیهم سلطن)

۲- ابلیس، هیچ گونه سلطه اى بر بندگان خداوند ندارد و نمى تواند آنان را به اجبار به گمراهى بکشاند. (إن عبادى لیس لک علیهم سلطن) «سلطان» دست یافتن به چیزى از طریق قهر و اجبار است.

۳- انسان، در برابر اغواگرى و سلطه طلبى ابلیس، آزاد و مختار و توانا بر مخالفت است. (إن عبادى لیس لک علیهم سلطن)

۴- عبودیت و بندگى، عامل تقرب به خداوند و موجب رهایى از سلطه ابلیس (إن عبادى لیس لک علیهم سلطن) اضافه شدن «عباد» به یاى متکلم ممکن است به منظور ذکر بندگان خاص باشد. بنابراین، ذکر «عباد» (بندگان) به جاى هر واژه دیگرى که مقصود را برساند مى تواند اشاره به حقیقت یاد شده بکند.

۵- ابلیس، از سلطه بر بندگان خالص و مقرب خدا، ناتوان است. (إلاّ عبادک منهم المخلصین ... إن عبادى لیس لک علیهم سلطن) برداشت فوق، بر این اساس است که مقصود از «عبادى» همان «عباد مخلص» باشد که در جمله «إلاّ عبادک منهم المخلصین» آمده است که خداوند در پاسخ ادعاى ابلیس بر اغوا نکردن بندگان خالص مى فرماید: «او اصلاً توانایى انجام چنین کارى را نداری».

۶- ابلیس، تنها بر کسانى سلطه دارد که از وى پیروى کنند و اغواپذیر باشند. (لیس لک علیهم سلطن إلاّ من اتبعک من الغاوین)

۷- اغواپذیرى از ابلیس، زمینه پذیرش سلطه وى است. (لأغوینّهم أجمعین . إلاّ عبادک ... لیس لک علیهم سلطن إلاّ من اتبعک)

۸- پیروان ابلیس، مردمانى گمراهند. (إلاّ من اتبعک من الغاوین) «من الغاوین» حال است براى ضمیر فاعلى «اتبع» و «الغاوین» از مصدر «غىّ» (عقیده فاسد) به کسانى گفته مى شود که داراى عقیده فاسد باشند.

۹- انسان، خود زمینه ساز سلطه ابلیس و اغواى او (إلاّ من اتبعک من الغاوین)

روایات و احادیث

۱۰- «عن أبى عبدالله(ع) فى قوله عزّوجلّ: «إن عبادى لیس لک علیهم سلطان» ... لیس له على هذه العصابة خاصة سلطان، قال: قلت: و کیف جعلت فداک و فیهم ما فیهم؟ قال: لیس حیث تذهب، إنما قوله: «لیس لک علیهم سلطان» أن یحبب إلیهم الکفر و یبغض إلیهم الإیمان ;[۱] از امام صادق(ع) در باره سخن خداى عزّوجلّ «إن عبادى لیس لک علیهم سلطان» روایت شده است که فرمود: ... براى ابلیس فقط بر این جماعت خاص (شیعه) تسلطى نیست. رواى گوید: به امام(ع) عرض کردم چگونه ابلیس بر شیعه تسلط ندارد با اینکه گناهانى در میان شیعه دیده مى شود؟ فرمود: آن گونه نیست که تو مى اندیشى; بلکه مراد از سخن خدا که مى فرماید «لیس لک علیهم سلطان» این است که نمى توانى کفر را در نظر آنان محبوب کند و ایمان را ناپسند نماید».

۱۱- «عن جابر عن أبى جعفر(ع) قال: قلت أرأیت قول الله: «إن عبادى لیس لک علیهم سلطان» ما تفسیر هذا؟ قال: قال الله: إنک لاتملک أن تدخلهم جنة و لا ناراً ;[۲] جابر گوید: به امام باقر(ع) عرض کردم: مرا خبر ده از سخن خدا را که مى فرماید: «إن عبادى لیس لک علیهم سلطان» تفسیر آن چیست؟ فرمود: یعنى، خدا فرمود: به تحقیق تو نمى توانى آنان را داخل بهشت کنى و نه داخل آتش».

موضوعات مرتبط

  • ابلیس: آثار اغواپذیرى از ابلیس ۷; ادعاى ابلیس ۱; اغواگرى ابلیس ۱; پیروان ابلیس ۱، ۶; زمینه اغواگرى ابلیس ۹; زمینه سلطه ابلیس ۷، ۹; عجز ابلیس ۲، ۵; عوامل نجات از ابلیس ۴; گمراهى پیروان ابلیس ۸; محدوده سلطه ابلیس ۳; مشمولان سلطه ابلیس ۱، ۶; مصونیت از سلطه ابلیس ۵; نفى سلطه ابلیس ۲، ۱۰، ۱۱
  • انسان: اختیار انسان ۲، ۳; قدرت انسان ۳; نقش انسان ۹
  • بندگان خدا: مصونیت بندگان خدا ۲
  • تقرب: عوامل تقرب به خدا ۴
  • جبرواختیار ۲:
  • شیعیان: فضایل شیعیان ۱۰
  • عبودیت: آثار عبودیت ۴
  • گمراهان ۸:
  • مخلصین: اغواناپذیری مخلصین ۵; مصونیت مخلصین ۵
  • مقربان: اغواناپذیری مقربان ۵; مصونیت مقربان ۵

منابع

  1. معانى الأخبار، ص ۱۵۸، ح ۱; نورالثقلین، ج ۳، ص ۱۵، ح ۵۴.
  2. تفسیر عیاشى، ج ۲، ص ۲۴۲، ح ۱۶; نورالثقلین، ج ۲، ص ۱۶، ح ۵۶.