يوسف ٨٩
ترجمه
يوسف ٨٨ | آیه ٨٩ | يوسف ٩٠ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«إِذْ أَنتُمْ جَاهِلُونَ»: بدان گاه که نادان بودید. مراد زمان غرور و کلّه شقی جوانی است. ضمناً اشارهای به عفو و بزرگواری یوسف و ارشاد برادران به توبه و استغفار را نیز دربر دارد.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۹۲ - ۸۳، سوره يوسف
- جواب يعقوب (عليه السلام ) به پسران بعد از شنيدن خبر بازداشت بنيامين
- معناى ((روح )) و بيان اينكه ياءس از روح و رحمت الهى گناه كبيره است
- بازگشت پسران يعقوب (عليه السلام ) به مصر و اظهار عجز و خضوع در برابر عزيزمصر (يوسف
- اينك كه وعده الهى تحقق يافته ، يوسف (عليه السلام ) خود را معرفى مى نمايد
- برادران به خطاى خود اعتراف مى كنند و يوسف برادران خود را بخشيده و برايشان دعامى كند
- يوسف برادران خود را بخشيده برايشان دعا مى كند
- بحث روايتى
- روايتى در شرح داستان يوسف (عليه السلام ) و برادران در مصر
- چند روايت در ذيل آيه (ايتها العيرانكم انكم لسارقون )
- چند روايت در مورد انتساب سرقت به يوسف (عليه السلام ) در سخن برادران او: ((فقدسرق اخ له
- دو روايت درباره شكايت نزد خدا بردن يعقوب (عليه السلام ) انّما اءشكوا بثّى و حزنىالى الله
- دو روايت در ارتباط با علم پيدا كردن يعقوب به زنده بودن يوسف و آيه (اذهبوافتحسسوا من يوسف و اخيه )
نکات آیه
۱- عزیز مصر در پى مشاهده ذلت فرزندان یعقوب ، داستان رها کردن یوسف(ع) در چاه کنعان را به آنان یادآورى کرد. (قال هل علمتم ما فعلتم بیوسف و أخیه) مراد از «ما فعلتم بیوسف» و یا مصداق مورد نظر از آن، داستان رهاسازى یوسف(ع) در چاه کنعان است. گویا این یادآورى همان است که خداوند در آیه ۱۵ از همین سوره بیان داشت، بدین مضمون که همانا این واقعه (داستان چاه) را در آینده به آنان گزارش خواهى کرد، در حالى که متوجه نیستند (تو را نمى شناسند).
۲- بنیامین ، برادر پدرى و مادرى یوسف(ع) ، همچون یوسف(ع) ، مورد آزار و اذیت برادرانش بود. (قال هل علمتم ما فعلتم بیوسف و أخیه)
۳- بنیامین برخوردهاى نامناسب و آزارهاى برادرانش را براى یوسف(ع) شرح داده بود. (هل علمتم ما فعلتم بیوسف و أخیه إذ أنتم جهلون) عبارت «ما فعلتم بیوسف و أخیه» گویاى این است که فرزندان یعقوب بنیامین را نیز آزار داده بودند و یوسف(ع) از آن مطلع بود و ظاهر این است که او از طریق بنیامین با خبر شده بود.
۴- فراق یوسف(ع) و بنیامین و جدایى آنان از یکدیگر ، رویدادى سخت و رنج آور براى آن دو برادر (هل علمتم ما فعلتم بیوسف و أخیه) «ما» در عبارت «ما فعلتم بیوسف و أخیه» مى تواند اشاره به رنج فراق و جدایى یوسف(ع) و بنیامین نیز باشد.
۵- یوسف(ع) جهل و نادانى برادرانش را منشأ ستم آنان به وى و بنیامین دانست. (هل علمتم ما فعلتم بیوسف و أخیه إذ أنتم جهلون)
۶- برادران یوسف هنگام افکندن او در چاه کنعان ، گرفتار جهل و بى خردى بودند. (هل علمتم ما فعلتم بیوسف و أخیه إذ أنتم جهلون)
۷- ارتکاب گناهان و ستمکاریها ، برخاسته و نشأت گرفته از جهل است. (هل علمتم ما فعلتم بیوسف و أخیه إذ أنتم جهلون)
۸- برادران یوسف پس از سپرى کردن برهه اى از عمرشان از آزار و اذیت بنیامین دست کشیدند.* (هل علمتم ما فعلتم بیوسف و أخیه إذ أنتم جهلون) چون «إذ أنتم جاهلون» ظرف براى «فعلتم» است، زمان آن فعل را مقید به زمان جهل و نادانى برادران یوسف مى کند و این مفهوم را القا مى کند که پس از آن زمان، برخوردشان با بنیامین برخورد نامناسبى نبوده است. تناسب حکم و موضوع و طبیعت حال، این احتمال را به ذهن مى آورد که بگوییم آن زمان، زمان جدایى ایشان بوده است.
۹- یوسف(ع) ضمن اعتراض به عملکرد ناصواب برادرانش ، عذر تقصیرشان (جهل و نادانى) را به آنان القا کرد. (إذ أنتم جهلون) یوسف(ع) با مقید کردن عملکرد ناصواب برادرانش به زمان جهل آنان (إذ أنتم جاهلون) اشاره به این معنا دارد که: من شما را معذور مى شمرم چرا که در زمانى مرتکب خلاف شدید که نادان بودید.
۱۰- یوسف(ع) ، انسانى با گذشت ، جوانمرد و به دور از انتقام جویى بود. (هل علمتم ما فعلتم بیوسف و أخیه إذ أنتم جهلون)
۱۱- ذلت و مسکنت برادران یوسف در برابر وى ، نتیجه و پیامد ستمهاى آنان به او بود. (تصدق علینا ... هل علمتم ما فعلتم بیوسف و أخیه) از اینکه یوسف(ع) در پاسخ اظهارات ذلت آمیز برادرانش یادآور ستمهاى آنان به وى مى شود ، مى توان دریافت که یوسف(ع) درصدد است به این نکته اشاره کند که ذلت امروز برادرانش در مقابل وى ، نتیجه ستم دیروز آنان در حق اوست.
روایات و احادیث
۱۲- «عن أبى عبدالله(ع): ... کل ذنب عمله العبد و إن کان به عالماً فهو جاهل حین خاطر بنفسه فى معصیة ربه ، و قد قال فى ذلک تبارک و تعالى یحکى قول یوسف لإخوته: «هل علمتم ما فعلتم بیوسف و أخیه إذ أنتم جاهلون» فنسبهم إلى الجهل لمخاطرتهم بأنفسهم فى معصیة الله ;[۱] از امام صادق(ع) روایت شده است: ... هر گناهى را که بنده انجام دهد - اگر چه به گناه بودن آن آگاه باشد - نادان است ; زیرا خود را به وسیله معصیت خدا به خطر انداخته است. خداى تبارک و تعالى در همین مورد، قول یوسف را خطاب به برادرانش حکایت کرده که گفت: «هل علمتم ما فعلتم بیوسف و أخیه إذ أنتم جاهلون» [امام(ع) فرمود:] یوسف به آنان نسبت نادانى داد ; چون خود را به وسیله معصیت خدا به خطر انداخته بودند».
موضوعات مرتبط
- برادران یوسف: آثار جهل برادران یوسف ۵; آثار ظلم برادران یوسف ۱۱; اذیتهاى برادران یوسف ۲، ۳، ۸; اعتراض به برادران یوسف ۹; برادران یوسف و بنیامین ۲، ۸; برادران یوسف و یوسف(ع) ۲; جهل برادران یوسف ۶، ۹، ۱۲; ذلت برادران یوسف ۱۱; عمل ناپسند برادران یوسف ۹; منشأ ظلم برادران یوسف ۵
- بنیامین: اذیت بنیامین ۲، ۳، ۸; بنیامین در فراق یوسف(ع) ۴; بنیامین و یوسف(ع) ۳; رنجهاى بنیامین ۴; ظلم به بنیامین ۵
- تذکر: تذکر به برادران یوسف ۱; تذکر به چاه انداختن یوسف(ع)۱
- جهل: آثار جهل ۷
- ظلم: منشأ ظلم ۷
- گناه: منشأ گناه ۷
- گناهکاران: جهل گناهکاران ۱۲
- یوسف(ع): اذیت یوسف(ع) ۲; اعتراض یوسف(ع) ۹; برادر ابوینى یوسف(ع) ۲; بینش یوسف(ع)۵; جوانمردى یوسف(ع) ۱۰; رنجهاى یوسف(ع) ۴; ظلم به یوسف(ع) ۵، ۱۱; عفو یوسف(ع) ۱۰; فضایل یوسف(ع) ۱۰; قصه یوسف(ع) ۱، ۲، ۳، ۶،۴، ۸، ۹; یوسف(ع) در فراق بنیامین ۴; یوسف(ع) و برادران ۱، ۱۲،۹
منابع
- ↑ تفسیرعیاشى، ج ۱، ص ۲۲۸، ح ۶۲ ; تفسیربرهان، ج ۱، ص ۳۵۴، ح ۶.