الأنفال ٢٤
ترجمه
الأنفال ٢٣ | آیه ٢٤ | الأنفال ٢٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«إسْتَجیبُوا»: بپذیرید. دعوت خدا را با طاعت و عبادت پاسخ گوئید. «إِذا»: هرگاه که. واژه (إِذا) میتواند عام باشد و مراد بیان شرط نباشد. یعنی هر زمان که شما را دعوت کرد، بیگمان به سوی چیزی دعوت میکند که مایه حیات است و ... یا این که ذکر (إِذا) برای شرط بوده و به خاطر دو چیز باشد: الف - دخالت دادن عقل در پذیرفتن یا نپذیرفتن فرمان، حتی اگر این فرمان از منبعی باشد که جز حق ظاهر و خیر خالص از آن صادر نگردد. ب - اوامر و احکام شریعت همه خیر مطلق است و بررسی و وارسی آنها بر نورانیّت و حقّانیّت آنها میافزاید و زیبائی و والائی آنها را بهتر و بیشتر در آئینه ضمیر مینمایاند. «یَحُولُ»: حائل میگردد و فاصله میاندازد. مراد بیان قدرت کامل و علم شامل خدا است که با قدرت خود بر هر چیزی توانا و با علم خود از هرچیزی آگاه است، و این او است که اختیار قلب که سررشته زندگی است در دست او است، و حیات و ممات انسان مربوط بدو است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَخَذَ... (۱) وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ وَ... (۱) لاَ تَمُدَّنَ عَيْنَيْکَ إِلَى مَا... (۱) الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِ الْعَالَمِينَ (۱)
تفسیر
- آيات ۲۹ - ۱۵، سوره انفال
- بيان آيات شريفه متضمن دستوراتى راجع به جهاد اسلامى و نهى از فرار از جنگ
- پيروزى مسلمين در جنگ بدر مرهون عنايت الهى و امدادهاى غيبى بوده است (...و ما رميت اذا رمين...)
- معناى (( الذين قالوا سمعنا و هم لا يسمعون )) و اينكه مراد از آن در آيه شريفه چه كسانى است
- بدترين جنبندگان ، كر و لالهايى هستند كه تعقل نمى كنند
- شرحى در مورد (( حيات )) و اقسام آن از نظر قرآن ، در ذيل آيه شريفه : (( استجيبوا لله وللرسول اذا دعاكم و لما يحييكم ))
- آيه شريفه ناظر به زندگى حقيقى انسان است كه اشرف واكمل از حيات دنيوى است و با علم و عمل درك مى شود
- وجوهى كه درباره مراد از آنچه رسول الله (ص ) بدان دعوت مى كند و موجب احياء است گفته شده است
- معناى (( قلب )) در قرآن كريم و توضيح درباره جمله : (( ان اللهيحول بين المرء و قبله ))
- از آنجا كه خدا مالك حقيقى تمام موجودات است و انسان به تمليك او مالك مى شود، پس خداوند ميان انسان و متعلقات او حائل و رابط است
- براى ترك اجابت دعوت پيامبر (ص ) هيچ عذرى مقبولنيست
- از آنجا كه دلها مسخر خداوند است ، غرور به خاطر تمايل قلب به صلاح و تقوا، و ياءس و نوميدى از عدم اقبال قلب به خيرات و صالحات بى مورد است
- اشاره به اينكه آيه شريفه : (( ان الله يحول بين المرء و قبله )) از جامع ترين آيات قرآنى است
- فتنه اى كه دامنه آن همه را (ظالمين وفتنه اى كه دامنه آن همه را (ظالمين و غير ظالمين )فرا مى گيرد و از آن زنهار داده شده است عبارتست از اختلاف داخلى بين امت
- معناى آيه شريفه : (( واتقوا فتنة لاتصيبن الذين ظلموا منكم خاصه )) بنابر قرائت مشهورو بنابر قرائت (( لتصيبن ))
- روزگار استضعاف و نگرانى خود و تاءييد و يارى خدا را بياد آوريد
- معناى : (( و تخونوا اماناتكم و انتم تعلمون )) در آيه شريفه كه از خيانت به خدا و رسول (ص ) نهى مى كند
- نهى از خيانت به خدا و رسول (ص ) ناظر به عمل بعضى از مسلمين بوده است كه تصميمات سرى را به دشمن اطلاع مى داده اند
- (در ذيل آيات مربوط به جنگ بدر)
- عدم اختصاص نهى از فرار از جنگ به جنگ بدر و سخن صاحب المنار در اين باره
- اشكال سخن صاحب المنار
- رواياتى در مورد شاءن نزول آيه : (( و ما رميت اذ رميت و لكن اله رمى ))
- چند روايت در معناى : (( واعملوا ان الله يحول بين المرء و قبله ))
- رواياتى در ذيل آيه شريفه : (( واتقوا فتنة لا تصيبن الذين ظلموا منكم خاصه ))
- چند روايت در مورد شاءن نزول آيه : (( يا ايها الذين آمنوا لاتخوفوا اللهوالرسول ... ))
نکات آیه
۱- اهل ایمان وظیفه دار اجابت و پذیرش دعوت خدا و رسول او هستند. (یأیها الذین ءامنوا استجیبوا للّه و للرسول إذا دعاکم)
۲- دین و تعلیمات و رهنمودهاى خدا و پیامبر(ص)، مایه حیات واقعى انسان (یأیها الذین ءامنوا استجیبوا للّه و للرسول إذا دعاکم لما یحییکم) مراد از «ما» در «لما یحییکم»، تمامى تعلیمات و معارف و رهنمودهاى خدا و رسول اوست.
۳- انسانهاى رویگردان از تعلیمات و رهنمودهاى خدا و رسول، محروم از حیات واقعى انسانى (یأیها الذین ءامنوا استجیبوا للّه و للرسول إذا دعاکم لما یحییکم)
۴- ایمان واقعى مستلزم اجابت دعوت خدا و رسول (یأیها الذین ءامنوا استجیبوا للّه و للرسول) مخاطب قرار دادن مسلمانان با وصف ایمان و سپس فرمان به اجابت خدا و پیامبر(ص) مى تواند ناظر به برداشت فوق باشد.
۵- برخى از دعوتها و دستورات خدا و پیامبر(ص)، دستوراتى زیربنایى و حیاتبخش براى جامعه ایمانى* (إذا دعاکم لما یحییکم) اگر جمله شرطیه «إذا دعاکم ... » داراى مفهوم باشد، این جمله با منطوق و مفهومش بیانگر دو نوع دستور است. دستوراتى زیربنایى، اساسى و حیاتبخش براى کل جامعه ایمانى، همانند مسائل حکومت و ولایت، و دستوراتى که جنبه فردى دارد و حیات کل جامعه در گرو آن نیست.
۶- دعوت خدا و رسولش داراى هویتى واحد براى هدایت انسانها به حیات واقعى (یأیها الذین ءامنوا استجیبوا للّه و للرسول إذا دعاکم لما یحییکم)
۷- جهاد و مبارزه با کافران حق ناپذیر، مایه حیات واقعى جامعه ایمانى (یأیها الذین ءامنوا استجیبوا للّه و للرسول) از مصادیق مورد نظر براى «ما یحییکم»، به دلیل وقوع آیه مورد بحث در سیاق آیات جنگ و مبارزه، فراخوانى اهل ایمان به نبرد با دشمنان دین است.
۸- خداوند، حایل میان انسان و قلب وى (و اعلموا أن اللّه یحول بین المرء و قلبه)
۹- خداوند از قلب انسان به وى نزدیکتر است. (و اعلموا أن اللّه یحول بین المرء و قلبه)
۱۰- خداوند به قلب انسان از خود انسان نزدیکتر است. (و اعلموا أن اللّه یحول بین المرء و قلبه) از لوازم اینکه خداوند حایل بین انسان و قلب او باشد، همان است که در برداشت آورده شد.
۱۱- قلب انسان (اندیشه هاى او) در اختیار خداست. (و اعلموا أن اللّه یحول بین المرء و قلبه) چون خداوند حایل بین قلب و انسان است، پس در حقیقت هر اندیشه اى بخواهد وارد قلب شود باید از طریق خدا باشد و این بدین معناست که اندیشه هاى آدمى در اختیار خداوند است.
۱۲- خداوند آگاه به همه اندیشه هاى آدمى (و اعلموا أن اللّه یحول بین المرء و قلبه)
۱۳- توجه به علم کامل خداوند بر اندیشه ها، زمینه ساز اجابت دعوت خدا و رسول و پرهیز از نفاق و دورویى (لاتکونوا کالذین قالوا سمعنا و هم لایسمعون ... و اعلموا أن اللّه یحول)
۱۴- انسانها، چه بخواهند و چه نخواهند، تنها به سوى خداوند محشور مى شوند. (و أنه إلیه تحشرون) تقدیم «الیه» بر «تحشرون» دلالت بر حصر دارد. و مجهول آمدن فعل «تحشرون» حکایت از آن دارد که آدمى در حشر به سوى خداوند اختیارى ندارد.
۱۵- توجه انسانها به حشر قهرى ایشان به پیشگاه الهى، زمینه ساز گرایش آنان به اجابت دعوت خدا و رسول (یأیها الذین ءامنوا استجیبوا ... و أنه إلیه تحشرون) هدف از بیان حشر آدمیان به سوى خداوند پس از «استجیبوا ... »، ایجاد زمینه براى اجابت دعوت خدا و رسول است.
روایات و احادیث
۱۶- عن أبى عبداللّه(ع) فى قوله اللّه تبارک و تعالى: «و اعلموا أن اللّه یحول بین المرء و قلبه» فقال: یحل بینه و بین أن یعلم أن الباطل حق.[۱] از امام صادق(ع) درباره آیه «و اعلموا أن اللّه یحول بین المرء و قلبه» روایت شده است: خداوند بین شخص و قلب او حائل مى شود و نمى گذارد باطل را حق بداند.
۱۷- عن أبى عبداللّه(ع) فى قوله: «یحول بین المرء و قلبه» قال: هو أن یشتهى الشىء بسمعه و بصره و لسانه و یده اما ان هو غشى شیئا مما یشتهى فانه لایاتیه إلا و قلبه منکر لایقبل الذى یأتى یعرف أن الحق لیس فیه.[۲] از امام صادق(ع) درباره سخن خدا «یحول بین المرء و قلبه»، روایت شده که فرمود: مراد این است که شخص (به عمل ناروایى) با گوش و چشم و زبان و دست میل دارد. اگر عملى را که میل دارد انجام دهد، قلبش با آن همراه نیست و آن عمل را نمى پسندد و مى داند که حق در آن نیست.
موضوعات مرتبط
- احکام: اجتماعى ۵
- انبیا: پذیرش دعوت انبیا ۴ ; دعوت انبیا ۶
- انسان: افکار انسان ۱۱، ۱۲، ۱۳ ; حشر قهرى انسان ۱۴، ۱۵ ; حیات واقعى انسان ۲ ; فرجام انسان ۱۴ ; قلب انسان ۸، ۹، ۱۰، ۱۱
- ایمان: آثار ایمان ۴
- تکلیف: زمینه عمل به تکلیف ۱۳
- جامعه: دینى ۷
- جهاد: آثار جهاد ۷ ; جهاد با کافران ۷
- حق: زمینه پذیرش حق ۱۳، ۱۵
- حیات: عوامل حیات واقعى ۵، ۷ ; محرومیت از حیات واقعى ۳ ; مراتب حیات ۳، ۷ ; هدایت به حیات واقعى ۶
- خدا: اختیارات خدا ۱۱ ; اعراض از اوامر خدا ۳ ; اوامر خدا ۲ ; پذیرش دعوت خدا ۱، ۴، ۱۳، ۱۵ ; دعوت خدا ۵، ۶ ; علم خدا ۱۲، ۱۳ ; قرب خدا ۸، ۹، ۱۰
- دین: اعراض از تعالیم دین ۳ ; تعالیم دین ۲ ; فلسفه دین ۲
- علم: آثار علم ۱۳، ۱۵
- کافران: حق ناپذیر ۷
- مؤمنان: مسؤولیت مؤمنان ۱
- محمد(ص): اعراض از اوامر محمد(ص) ۳ ; اوامر محمد(ص) ۲ ; پذیرش دعوت محمد(ص) ۱، ۴، ۱۳، ۱۵ ; دعوت محمد(ص) ۵، ۶
- نفاق: اجتناب از نفاق ۱۳