الأنعام ٢٥
ترجمه
الأنعام ٢٤ | آیه ٢٥ | الأنعام ٢٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَکِنَّةً»: جمع کِنان، پردهها. «أَن یَفْقَهُوهُ»: این که آن را بفهمند و درک کنند. «وَقْراً»: سنگینی. کری. «آیَةٍ»: دلیل. معجزه. نشانه. «یُجَادِلُونَکَ»: با تو مجادله میکنند. حال است و به معنی (مُجادِلینَ) است. «أَسَاطِیرُ»: جمع أُسْطُورَة، افسانهها. مراد خرافات و اباطیل است (نگا: فرقان / .
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۳۲ - ۲۱، سوره انعام
- توضيح اينكه افترا زننده بر خداى عزوجل و تكذيب كننده آيات او از هر ظالمى ظالم تراست .
- قول به جواز شفاعت پيغمبر (ص ) و ائمة معصومين (ع ) و اولياء الله شرك نيست .
- معناى (( فلاح )) .
- توضيح اينكه : ظالمان (( فلاح )) نمى يابند و به آرزوها و اهداف خود نمى رسند (انهلا يفلح الظالمون ).
- بيان اينكه مشركين در قيامت آلهه دروغين خود را نمى يابند.
- سرّ دروغگويى كفار در روز قيامت .
- مواجه شدن با آتش و هول روز قيامت كفار را به تمناى رجوع به دنيا وادار مى كند نه ظهور حق .
- وجوه نه گانه اى كه درباره (( بل بدالهم من الله ... )) گفته شده است .
- دروغ گفتن كفار، در آرزوى رجوع به دنيا و عدم تكذيب آيات خدا.
- روايات و شواهدى در مورد ايمان جناب ابوطالب .
- دو روايت در مورد عالم ذر، در ذيل جمله : (( و لو ردوا العادوا لما عنه ... )) .
نکات آیه
۱- برخى مشرکان، على رغم گوش فرادادن به کلام پیامبر (ص)، از فهم آن عاجزند. (و منهم من یستمع الیک و جعلنا على قلوبهم أکنة أن یفقهوه و فى ءاذانهم وقرا) مرجع ضمیر «منهم»، به قرینه آیات گذشته، مشرکان است.
۲- اصرار بر کفر و شرک از سر حق ستیزى، موجب افکنده شدن حجاب بر دل و سنگینى بر گوش آدمى است. (و جعلنا على قلوبهم أکنة أن یفقهوه و فى ءاذانهم وقرا) «اصرار» و «حق ستیزى» از جملات دیگر آیه، مانند «کل ءایة ... » و «یجادلونک ... »، استفاده شده است.
۳- خداوند افکننده حجابهایى متعدد بر دل، و سنگینى بر گوش گروهى از کافران است. (و جعلنا على قلوبهم أکنة أن یفقهوه و فى ءاذانهم وقرا)
۴- محرومیت مشرکان حق ناپذیر از فهم حقایق و معارف الهى نتیجه عملکرد خود آنهاست. (و جعلنا على قلوبهم أکنة أن یفقهوه و فى ءاذانهم وقرا) توصیف مشرکان به «فى ءاذانهم وقرا و إن یروا ... یجادلونک ... » گویاى نقش و تأثیر این عوامل در مهر خوردن به دلهاى آنان است. چنانکه موصول «یقول الذین کفروا» به جاى ضمیر براى اشاره به همین جهت است.
۵- گوش، ابزار شناخت و قلب و دل، جایگاه فهم (و منهم من یستمع الیک و جعلنا على قلوبهم أکنة أن یفقهوه و فى ءاذانهم)
۶- برخى مشرکان با دیدن هر گونه معجزه و آیت الهى ایمان نخواهند آورد. (و إن یروا کل ءایة لایؤمنوا بها)
۷- افکنده شدن حجاب بر اندیشه و قلب آدمى، زمینه انکار هر گونه معجزه و آیت الهى است. (و جعلنا على قلوبهم أکنة أن یفقهوه ... و إن یروا کل ءایة لایؤمنوا بها)
۸- مشرکان به هنگام حضور در نزد پیامبر (ص)، از سر لجاج و انکار به مجادله درباره قرآن و رسالت آن حضرت مى پرداختند. (حتى إذا جاءوک یجدلونک یقول الذین کفروا)
۹- مشرکانى که صرفاً براى مجادله در محضر پیامبر (ص) حاضر مى شدند، در نهایت عناد و لجاجت قرار داشتند. (حتى إذا جاءوک یجدلونک)
۱۰- افسانه خواندن قرآن، از شیوه هاى مبارزه کافران و مشرکان با اسلام (حتى إذا جاءوک یجدلونک یقول الذین کفروا إن هذا إلا أسطیر الأولین)
۱۱- روحیه جدال و لجاجت، مانع از درک و پذیرش حق است. (حتى إذا جاءوک یجدلونک یقول الذین کفروا إن هذا إلا أسطیر الأولین)
۱۲- ناتوانى کافران از مقابله با قرآن و پیامبر اکرم (ص) (حتى إذا جاءوک یجدلونک یقول الذین کفروا إن هذا إلا أسطیر الأولین) پناه بردن مشرکان به جدل و اتهام، گویاى این است که هیچ راه منطقى و صحیحى براى مقابله با قرآن و پیامبر (ص) وجود نداشته است.
۱۳- قرآن براى مشرکان زیبا و جذاب بوده است. (یقول الذین کفروا إن هذا إلا أسطیر الأولین) «أساطیر» به معنى سخن زینت شده و زیبا آمده است. «سطر فلان على فلان إذا زخرف له الأقاویل و نمقها». (لسان العرب).
۱۴- لزوم آگاهى پیامبر (ص) و رهبران الهى از روحیات کفار و مخالفین و ترفندهاى آنان (و منهم من یستمع الیک ... إن هذا إلا أسطیر الأولین) آیه مورد بحث و آیه قبل در بیان روحیات مخالفان قرآن و روشهاى آنان است. از این بیان مى توان دریافت که اطلاع بر رفتارها و افکار مخالفین قرآن تا چه اندازه اهمیت دارد.
۱۵- اسطوره خواندن قرآن و جدال و سرسختى در برابر آن، کفرورزى است. (یقول الذین کفروا إن هذا إلا أسطیر الأولین)
۱۶- شرک، کفرورزى و مشرک، کافر است. (و اللّه ربنا ما کنا مشرکین ... یقول الذین کفروا) مرجع ضمیر «منهم من یستمع» در صدر آیه، مشرکان مطرح شده در آیات قبل است. و از آنجا که در پایان آیه از همان گروه با توصیف «الذین کفروا» یاد شده، که در حقیقت اظهار در مورد اضمار است برداشت فوق به دست مى آید.
موضوعات مرتبط
- آیات خدا: زمینه تکذیب آیات خدا ۷
- حق: آثار حق ستیزى ۲ ; موانع درک حق ۱۱ ; موانع قبول حق ۱۱
- خدا: افعال خدا ۳
- دشمنخشناسى: اهمیت دشمنخشناسى ۱۴
- دین: محرومیت از فهم دین ۴
- رهبرى: دشمنخشناسى رهبرى ۱۴ ; مسؤولیت رهبرى دینى ۱۴
- شرک: آثار اصرار بر شرک ۲ ; کفر شرک ۱۶
- شناخت: ابزار شناخت ۵ ; موانع شناخت ۴
- عمل: آثار عمل ۴
- فهم: جایگاه فهم ۵
- قرآن: تکذیب قرآن ۸ ; تهمت افسانه بودن قرآن ۱۰، ۱۵ ; جذّابیت قرآن ۱۳ ; عظمت قرآن ۱۳ ; قرآن و مشرکان ۱۳ ; مبارزه با قرآن ۱۰، ۱۲، ۱۵
- قلب: آثار ختم قلب ۷ ; عوامل ختم قلب ۲، ۳ ; نقش قلب ۵
- کافران: ختم قلب کافران ۳ ; روش مبارزه کافران ۱۰ ; سنگینى گوش کافران ۳ ; عجز کافران ۱۲ ; کافران و قرآن ۱۰، ۱۲ ; کافران و محمّد (ص) ۱۲
- کفر: آثار اصرار بر کفر ۲ ; موارد کفر ۱۵، ۱۶
- گوش: موجبات سنگینى گوش ۲ ; نقش گوش ۵
- لجاجت: آثار لجاجت ۱۱
- مجادله: آثار مجادله ۱۱
- محمّد (ص): تکذیب محمّد (ص) ۸ ; دشمنان محمّد (ص) ۹ ; مبارزه با محمّد (ص) ۱۲ ; مجادله با محمّد (ص) ۸، ۹ ; مسؤولیت محمّد (ص) ۱۴
- مشرکان: حق ناپذیرى مشرکان ۶ ; ختم قلب مشرکان ۶ ; دشمنى مشرکان صدر اسلام ۹ ; روش مبارزه مشرکان ۱۰ ; ضعف فهم مشرکان ۱ ; لجاجت مشرکان صدر اسلام ۸، ۹ ; مجادله مشرکان صدر اسلام ۸، ۹ ; محرومیت مشرکان ۴ ; مشرکان حق ناپذیر ۴ ; مشرکان و اسلام ۱۰ ; مشرکان و قرآن ۸ ; مشرکان و محمّد (ص) ۱، ۸، ۹
- معجزه: زمینه انکار معجزه ۷