الأنعام ٢٥

از الکتاب
کپی متن آیه
وَ مِنْهُمْ‌ مَنْ‌ يَسْتَمِعُ‌ إِلَيْکَ‌ وَ جَعَلْنَا عَلَى‌ قُلُوبِهِمْ‌ أَکِنَّةً أَنْ‌ يَفْقَهُوهُ‌ وَ فِي‌ آذَانِهِمْ‌ وَقْراً وَ إِنْ‌ يَرَوْا کُلَ‌ آيَةٍ لاَ يُؤْمِنُوا بِهَا حَتَّى‌ إِذَا جَاءُوکَ‌ يُجَادِلُونَکَ‌ يَقُولُ‌ الَّذِينَ‌ کَفَرُوا إِنْ‌ هٰذَا إِلاَّ أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ‌

ترجمه

پاره‌ای از آنها به (سخنان) تو، گوش فرامی‌دهند؛ ولی بر دلهای آنان پرده‌ها افکنده‌ایم تا آن را نفهمند؛ و در گوش آنها، سنگینی قرار داده‌ایم. و (آنها بقدری لجوجند که) اگر تمام نشانه‌های حق را ببینند، ایمان نمی‌آورند؛ تا آنجا که وقتی به سراغ تو می‌آیند که با تو پرخاشگری کنند، کافران می‌گویند: «اینها فقط افسانه‌های پیشینیان است!»

ترتیل:
ترجمه:
الأنعام ٢٤ آیه ٢٥ الأنعام ٢٦
سوره : سوره الأنعام
نزول : ١٠ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أَکِنَّةً»: جمع کِنان، پرده‌ها. «أَن یَفْقَهُوهُ»: این که آن را بفهمند و درک کنند. «وَقْراً»: سنگینی. کری. «آیَةٍ»: دلیل. معجزه. نشانه. «یُجَادِلُونَکَ»: با تو مجادله می‌کنند. حال است و به معنی (مُجادِلینَ) است. «أَسَاطِیرُ»: جمع أُسْطُورَة، افسانه‌ها. مراد خرافات و اباطیل است (نگا: فرقان / .

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

محل نزول:

این آیه در مکه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]

شأن نزول:[۲]

كلبى گوید: علت نزول آیة چنین بوده است كه ابوسفیان بن حرب و ولید بن مغیرة و عتبة و شیبة پسران ربیعة و امیة و نضر بن حارث همگى با دقت آیات قرآن را مى شنیدند ولى كوچكترین تأثیرى در دل‌هاى آن‌ها نمی‌كرد سپس به نضر بن حارث گفتند: تو درباره محمد چه عقیده دارى؟ آیا چیزى از آیات قرآن را درك می‌كنى؟

نضر كه از معاندین بود در جواب گفت: این آیات از همان گفتار افسانه و نظیر قصه هائى است كه من براى شما نقل می‌كردم و نضر از كسانى بود كه قصه رستم و اسفندیار را از عجم مى شنیده و براى كفار عرب حكایت و نقل می‌نموده است. سپس این آیه در رد كفار مزبور نازل گردیده است.[۳]

تفسیر


نکات آیه

۱- برخى مشرکان، على رغم گوش فرادادن به کلام پیامبر (ص)، از فهم آن عاجزند. (و منهم من یستمع الیک و جعلنا على قلوبهم أکنة أن یفقهوه و فى ءاذانهم وقرا) مرجع ضمیر «منهم»، به قرینه آیات گذشته، مشرکان است.

۲- اصرار بر کفر و شرک از سر حق ستیزى، موجب افکنده شدن حجاب بر دل و سنگینى بر گوش آدمى است. (و جعلنا على قلوبهم أکنة أن یفقهوه و فى ءاذانهم وقرا) «اصرار» و «حق ستیزى» از جملات دیگر آیه، مانند «کل ءایة ... » و «یجادلونک ... »، استفاده شده است.

۳- خداوند افکننده حجابهایى متعدد بر دل، و سنگینى بر گوش گروهى از کافران است. (و جعلنا على قلوبهم أکنة أن یفقهوه و فى ءاذانهم وقرا)

۴- محرومیت مشرکان حق ناپذیر از فهم حقایق و معارف الهى نتیجه عملکرد خود آنهاست. (و جعلنا على قلوبهم أکنة أن یفقهوه و فى ءاذانهم وقرا) توصیف مشرکان به «فى ءاذانهم وقرا و إن یروا ... یجادلونک ... » گویاى نقش و تأثیر این عوامل در مهر خوردن به دلهاى آنان است. چنانکه موصول «یقول الذین کفروا» به جاى ضمیر براى اشاره به همین جهت است.

۵- گوش، ابزار شناخت و قلب و دل، جایگاه فهم (و منهم من یستمع الیک و جعلنا على قلوبهم أکنة أن یفقهوه و فى ءاذانهم)

۶- برخى مشرکان با دیدن هر گونه معجزه و آیت الهى ایمان نخواهند آورد. (و إن یروا کل ءایة لایؤمنوا بها)

۷- افکنده شدن حجاب بر اندیشه و قلب آدمى، زمینه انکار هر گونه معجزه و آیت الهى است. (و جعلنا على قلوبهم أکنة أن یفقهوه ... و إن یروا کل ءایة لایؤمنوا بها)

۸- مشرکان به هنگام حضور در نزد پیامبر (ص)، از سر لجاج و انکار به مجادله درباره قرآن و رسالت آن حضرت مى پرداختند. (حتى إذا جاءوک یجدلونک یقول الذین کفروا)

۹- مشرکانى که صرفاً براى مجادله در محضر پیامبر (ص) حاضر مى شدند، در نهایت عناد و لجاجت قرار داشتند. (حتى إذا جاءوک یجدلونک)

۱۰- افسانه خواندن قرآن، از شیوه هاى مبارزه کافران و مشرکان با اسلام (حتى إذا جاءوک یجدلونک یقول الذین کفروا إن هذا إلا أسطیر الأولین)

۱۱- روحیه جدال و لجاجت، مانع از درک و پذیرش حق است. (حتى إذا جاءوک یجدلونک یقول الذین کفروا إن هذا إلا أسطیر الأولین)

۱۲- ناتوانى کافران از مقابله با قرآن و پیامبر اکرم (ص) (حتى إذا جاءوک یجدلونک یقول الذین کفروا إن هذا إلا أسطیر الأولین) پناه بردن مشرکان به جدل و اتهام، گویاى این است که هیچ راه منطقى و صحیحى براى مقابله با قرآن و پیامبر (ص) وجود نداشته است.

۱۳- قرآن براى مشرکان زیبا و جذاب بوده است. (یقول الذین کفروا إن هذا إلا أسطیر الأولین) «أساطیر» به معنى سخن زینت شده و زیبا آمده است. «سطر فلان على فلان إذا زخرف له الأقاویل و نمقها». (لسان العرب).

۱۴- لزوم آگاهى پیامبر (ص) و رهبران الهى از روحیات کفار و مخالفین و ترفندهاى آنان (و منهم من یستمع الیک ... إن هذا إلا أسطیر الأولین) آیه مورد بحث و آیه قبل در بیان روحیات مخالفان قرآن و روشهاى آنان است. از این بیان مى توان دریافت که اطلاع بر رفتارها و افکار مخالفین قرآن تا چه اندازه اهمیت دارد.

۱۵- اسطوره خواندن قرآن و جدال و سرسختى در برابر آن، کفرورزى است. (یقول الذین کفروا إن هذا إلا أسطیر الأولین)

۱۶- شرک، کفرورزى و مشرک، کافر است. (و اللّه ربنا ما کنا مشرکین ... یقول الذین کفروا) مرجع ضمیر «منهم من یستمع» در صدر آیه، مشرکان مطرح شده در آیات قبل است. و از آنجا که در پایان آیه از همان گروه با توصیف «الذین کفروا» یاد شده، که در حقیقت اظهار در مورد اضمار است برداشت فوق به دست مى آید.

موضوعات مرتبط

  • آیات خدا: زمینه تکذیب آیات خدا ۷
  • حق: آثار حق ستیزى ۲ ; موانع درک حق ۱۱ ; موانع قبول حق ۱۱
  • خدا: افعال خدا ۳
  • دشمنخشناسى: اهمیت دشمنخشناسى ۱۴
  • دین: محرومیت از فهم دین ۴
  • رهبرى: دشمنخشناسى رهبرى ۱۴ ; مسؤولیت رهبرى دینى ۱۴
  • شرک: آثار اصرار بر شرک ۲ ; کفر شرک ۱۶
  • شناخت: ابزار شناخت ۵ ; موانع شناخت ۴
  • عمل: آثار عمل ۴
  • فهم: جایگاه فهم ۵
  • قرآن: تکذیب قرآن ۸ ; تهمت افسانه بودن قرآن ۱۰، ۱۵ ; جذّابیت قرآن ۱۳ ; عظمت قرآن ۱۳ ; قرآن و مشرکان ۱۳ ; مبارزه با قرآن ۱۰، ۱۲، ۱۵
  • قلب: آثار ختم قلب ۷ ; عوامل ختم قلب ۲، ۳ ; نقش قلب ۵
  • کافران: ختم قلب کافران ۳ ; روش مبارزه کافران ۱۰ ; سنگینى گوش کافران ۳ ; عجز کافران ۱۲ ; کافران و قرآن ۱۰، ۱۲ ; کافران و محمّد (ص) ۱۲
  • کفر: آثار اصرار بر کفر ۲ ; موارد کفر ۱۵، ۱۶
  • گوش: موجبات سنگینى گوش ۲ ; نقش گوش ۵
  • لجاجت: آثار لجاجت ۱۱
  • مجادله: آثار مجادله ۱۱
  • محمّد (ص): تکذیب محمّد (ص) ۸ ; دشمنان محمّد (ص) ۹ ; مبارزه با محمّد (ص) ۱۲ ; مجادله با محمّد (ص) ۸، ۹ ; مسؤولیت محمّد (ص) ۱۴
  • مشرکان: حق ناپذیرى مشرکان ۶ ; ختم قلب مشرکان ۶ ; دشمنى مشرکان صدر اسلام ۹ ; روش مبارزه مشرکان ۱۰ ; ضعف فهم مشرکان ۱ ; لجاجت مشرکان صدر اسلام ۸، ۹ ; مجادله مشرکان صدر اسلام ۸، ۹ ; محرومیت مشرکان ۴ ; مشرکان حق ناپذیر ۴ ; مشرکان و اسلام ۱۰ ; مشرکان و قرآن ۸ ; مشرکان و محمّد (ص) ۱، ۸، ۹
  • معجزه: زمینه انکار معجزه ۷

منابع

  1. طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌۴، ص ۴۲۱.
  2. محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص ۳۲۷.
  3. تفاسیر روض الجنان و كشف الاسرار و مجمع البیان.