وَقْرا
«وَقْر» (بر وزن جبر) به معناى سنگینى است که در گوش پدید مى آید، و «وِقْر» (بر وزن فکر) به معناى بار سنگین است، و نیز به معناى سنگینى گوش آمده است.
ریشه کلمه
- وقر (۹ بار)
قاموس قرآن
(بروزن فلس) ثقل سامعه. [فصّلت:44]. آنانكه ايمان نمىآورند در گوشهايشان سنگينى هست - گوش بدهكار ندارند- قرآن برآنهاسبب كورى دل است. «وَلايَزيدُ الظّالِمينَ اِلّاخَسار» مراد از وقر ثقل معنوى است. وقِر (بروزن جسر) بار سنگين. يا مطلق بار، در صحاح مطلق بار گفته و در قاموس هر دو را آورده البته به ترديد. [ذاريات:1-2]. مراد از حاملات ابرهاست و وقر بار سنگين آنهاست. جوهرى گويد: وقر اغلب در باره استر و الاغ و وسق در باره شتر بكار مىرود. وقار: عظمت. اسم است از توقير به معنى تعظيم و آن در اصل به معنى ثبوت است (مجمع) [نوح:13-14]. «وَقاراً» مفعول «تَرْجُونَ» است عدم رجاء در جاى نفى است يعنى: چه شده بخدا عظمت قائل نيستيد عظمتى كه به بندگى او وا دارد- حال آنكه شما را طور طور آفريده است از خاك، از نطفه، از علقه، از مضغه آيا اين طور آفريدن دليل عظمت نيست كه او را عبادت كنيد؟ * [فتح:9]. تا به خدا و رسولش ايمان بياوريد و او را يارى و تعظيم و تسبيح كنيد.