المؤمنون ١٩

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۱۵ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۳۷ توسط Adel (بحث | مشارکت‌ها) (←‏تفسیر)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
کپی متن آیه
فَأَنْشَأْنَا لَکُمْ‌ بِهِ‌ جَنَّاتٍ‌ مِنْ‌ نَخِيلٍ‌ وَ أَعْنَابٍ‌ لَکُمْ‌ فِيهَا فَوَاکِهُ‌ کَثِيرَةٌ وَ مِنْهَا تَأْکُلُونَ‌

ترجمه

سپس بوسیله آن باغهایی از درختان نخل و انگور برای شما ایجاد کردیم؛ باغهایی که در آن میوه‌های بسیار است؛ و از آن میخورید!

|پس براى شما به وسيله آن، باغ‌هايى از نخل و انگور پديدار كرديم كه در آنها براى شما ميوه‌هاى فراوان است و از آنها مى‌خوريد
پس براى شما به وسيله آن باغهايى از درختان خرما و انگور پديدار كرديم كه در آنها براى شما ميوه‌هاى فراوان است و از آنها مى‌خوريد.
آن‌گاه ما به آن آب برای شما باغها و نخلستانهای خرما و انگور ایجاد کردیم که شما را در آنها میوه‌های گوناگون بسیاری است که از آن تناول می‌کنید.
پس به وسیله آن برای شما باغ هایی از درختان خرما و انگور پدید آوردیم که برای شما در آنها میوه های فراوانی است [که از فروش آنها زندگی خود را اداره می کنید] و [نیز] از آنها می خورید.
با آن آب برايتان بوستانهايى از خرما و انگور پديد آورديم. شما را در آن باغها ميوه‌هاى بسيارى است كه از آنها مى‌خوريد.
آنگاه با آن برای شما باغهای خرما و انگور پدید آوردیم که در آن برای شما میوه‌های بسیار است و از آن می‌خورید
پس براى شما بدان آب بوستانهايى از درختان خرما و انگور بيافريديم شما را در آن بوستانها ميوه‌هاى بسيار است و از آن ميوه‌ها مى‌خوريد.
ما به وسیله‌ی این آب، نخلستانها و تاکستانها برای شما پدید آورده‌ایم که میوه‌های زیادی برایتان به بار می‌آورند و از آنها می‌خورید.
پس برای شما با آن، باغ‌هایی از درختان خرما و انگور به وجود آوردیم، (که) در آنها برایتان میوه‌های فراوان است و از آنها می‌خورید.
پس پدید آوردیم برای شما بدان باغهائی از خرمابنها و انگورها شما را است در آن میوه‌هائی فراوان و از آن می‌خورید

With it We produce for you gardens of palms and vines, yielding abundant fruit for you to eat.
ترتیل:
ترجمه:
المؤمنون ١٨ آیه ١٩ المؤمنون ٢٠
سوره : سوره المؤمنون
نزول : ٥ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٥
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«جَنَّاتٍ مِّن نَّخِیلٍ وَ أَعْنَابٍ»: (بقره / . «مِنْهَا تَأْکُلُونَ»: از باغها می‌خورید. مراد این است که علاوه از میوه، خوراکیها و نوشیدنیها از میوه‌ها درست می‌کنید و بهره‌برداریهای دیگری از قبیل تهیّه البسه و موادّ داروئی از باغها می‌کنید (نگا: نحل / و ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

تفسیر نور (محسن قرائتی)


فَأَنْشَأْنا لَكُمْ بِهِ جَنَّاتٍ مِنْ نَخِيلٍ وَ أَعْنابٍ لَكُمْ فِيها فَواكِهُ كَثِيرَةٌ وَ مِنْها تَأْكُلُونَ «19»

پس به وسيله‌ى آن (آب) براى شما باغ‌هايى از خرما و انگور پديد آورديم كه در آن باغها براى شما ميوه‌هاى فراوانى است و از آنها مى‌خوريد.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



فَأَنْشَأْنا لَكُمْ بِهِ جَنَّاتٍ مِنْ نَخِيلٍ وَ أَعْنابٍ لَكُمْ فِيها فَواكِهُ كَثِيرَةٌ وَ مِنْها تَأْكُلُونَ «19»

فَأَنْشَأْنا لَكُمْ بِهِ جَنَّاتٍ‌: پس ايجاد فرمائيم براى شما به سبب باران بستانها و باغات، مِنْ نَخِيلٍ وَ أَعْنابٍ‌: از درختان خرما و انگور. لَكُمْ فِيها فَواكِهُ كَثِيرَةٌ: براى شماست در آن بستانها و باغات ميوجات بسيار از هر نوعى. وَ مِنْها تَأْكُلُونَ‌: و بعضى از آن ميوجات را مى‌خوريد. تخصيص خرما و انگور به ذكر براى آنست كه اين دو در ميان ميوجات مزيت دارد به اينكه هم طعام است هم خورش، و هم ميوه تفكه تازه و خشك آن، و نيز چون ميوه مدينه است از حجاز و طائف، حق سبحانه ذكر فرمود نعمتى كه شناسند آن را.

تبصره: آيه شريفه آگاهى است بندگان را بر نعمت عظيمه، يعنى ايجاد و انزال باران و ساير نعمى كه به سبب آن حاصل آيد. و نيز دال است صريحا به اينكه نزول باران، مقدر به تقدير قادر حكيم است بر وفق حكمت و مصلحت و احتياج معاش مخلوقات. بنابراين خشكسالى و قطع باران در بعض سنوات، نيست مگر به سبب شآمت افعال بندگان و استحقاق ايشان، و الا بخل در ساحت قدس الهى راه ندارد، و منع فيض از فياض مطلق قبيح است.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ لَقَدْ خَلَقْنا فَوْقَكُمْ سَبْعَ طَرائِقَ وَ ما كُنَّا عَنِ الْخَلْقِ غافِلِينَ «17» وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً بِقَدَرٍ فَأَسْكَنَّاهُ فِي الْأَرْضِ وَ إِنَّا عَلى‌ ذَهابٍ بِهِ لَقادِرُونَ «18» فَأَنْشَأْنا لَكُمْ بِهِ جَنَّاتٍ مِنْ نَخِيلٍ وَ أَعْنابٍ لَكُمْ فِيها فَواكِهُ كَثِيرَةٌ وَ مِنْها تَأْكُلُونَ «19» وَ شَجَرَةً تَخْرُجُ مِنْ طُورِ سَيْناءَ تَنْبُتُ بِالدُّهْنِ وَ صِبْغٍ لِلْآكِلِينَ «20» وَ إِنَّ لَكُمْ فِي الْأَنْعامِ لَعِبْرَةً نُسْقِيكُمْ مِمَّا فِي بُطُونِها وَ لَكُمْ فِيها مَنافِعُ كَثِيرَةٌ وَ مِنْها تَأْكُلُونَ «21»

وَ عَلَيْها وَ عَلَى الْفُلْكِ تُحْمَلُونَ «22»

ترجمه‌

- و هر آينه بتحقيق آفريديم بر زبر شما هفت طبقه و نباشيم از خلق بى‌خبر

و فرو فرستاديم از آسمان آب را باندازه پس ساكن گردانيديم آنرا در زمين و همانا ما بر بردن آن توانائيم‌

پس پديد آورديم براى شما بآن بستانها از درختان خرما و انگورها براى شما است در آنها ميوه‌هاى بسيار و از آنها ميخوريد

و درختى را كه بيرون ميآيد از طور سينا ميرويد با روغن و نان خورش براى خورندگان‌

و همانا براى شما است در چهار پايان هر آينه عبرتى ميآشامانيم شما را از آنچه در شكمهاى آنها است و براى شما است در آنها منفعتهاى بسيار و از آنها ميخوريد

و بر آنها و بر كشتى بر داشته ميشويد.

تفسير

خداوند متعال بعد از بيان قدرت كامله خود در خلق انسان بيان قدرت شگفت‌آور خود را در خلق آسمانها فرموده باين تقريب كه بحقيقت و راستى خلق نموديم در جانب فوق شما هفت طبقه كه هر يك از آنها فوق ديگر است چون طرائق جمع طريقه است و عرب هر چيزيرا كه فوق ديگرى باشد طريقه گويد و بعضى گفته‌اند طرائق خوانده شده چون راههاى آمد و شد ملائكه آسمانها است و خداوند در هيچ حال از احوال خلق غافل نيست و كارى باز نميدارد او را از كارى كه در آن صلاح و خير بندگانش باشد و مراد از آسمانها كه از آن اينجا بطرائق تعبير شده ظاهرا افلاك است نه اين كبودى منبسط در جوّ كه بالاى سر مشاهده ميشود از تراكم هوا يا ابخره و ادخنه و گفته‌اند هر يك از آن هفت فلك جاى كوكبى است از كواكب سبع سيّار كه نام آنها در اين بيت جمع شده قمر است و عطارد و زهره شمس و مرّيخ و مشترى و زحل و افلاك بر يكديگر احاطه دارند مانند طبقات پياز و جسمشان از هوا لطيف‌تر است و ديده نميشود پس منافات ندارد با آنچه متجدّدين ميگويند كه كواكب در جوّ غير متناهى وجود دارند و افلاكى نيست چون مدرك آنها فقط حس است و بمعقولات كار ندارند و براى توجّه حقّ بخلق است كه باران رحمت خداوند نازل ميشود از آسمان بقدر ضرورت و اندازه لازم نه كم و نه زياد مگر بمشيّت او و بعد از مشروب شدن اراضى در زمين جاى گير ميگردد و بروايت قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نهرهاى زمين و چشمه‌ها و چاهها از آنست و در مجمع از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت نموده كه خداوند تعالى پنج نهر در زمين از بهشت جارى فرموده‌


جلد 3 صفحه 634

سيحون كه نهرهند است و جيحون كه نهر بلخ است و دجله و فرات كه آن دو نهر عراقند و نيل كه نهر مصر است همه را خداوند از يك چشمه نازل و جارى در زمين فرمود كه مردم از آنها بهره‌مند شوند و اين معناى قول خداوند و أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً بِقَدَرٍ است تا آخر آيه و خداوند هر وقت بخواهد قدرت دارد تمام آن آبها را خشك كند يا بمراكز اصلى خود برگرداند كه تمام مردم و حيوانات هلاك شوند و خداوند از آب براى مردم خصوصا اهل حجاز باغهاى خرما و انگور ايجاد فرموده كه در آنها ميوجات بسيار ديگرى هم هست كه از آنها ميخورند و بهره بردارى ميكنند و اختصاص اهل حجاز براى مخاطب بودن آنها در صدر اسلام است و تذكّر بآنچه در اراضى آنها است از نعمت تا بشناسند و شكر گذارى نمايند و نيز ايجاد فرمود درخت زيتون را كه از كوهسار بدون آبيارى بيرون ميآيد مخصوصا از كوه طور سينا كه درخت آن منحصر بزيتون است و اين درخت از آنجا منتشر شده و ميرويد با آنكه در ميوه آن روغن چراغ و خورش نان است براى خورندگان خلاصه آنكه ميرويد با روغنى كه هم بدرد استعمال و استضائه ميخورد هم بدرد خورش نان كه در آن نانرا فرو برند و بخورند چون صبغ فرو برده شده در آن براى خورش نمودن است و تنبت بضمّ تاء از باب افعال نيز قرائت شده و طور سيناء كه سينين هم گاهى گفته ميشود گويند كوهى است در ميان مصر و ايله كه حضرت موسى براى مناجات با خدا آنجا ميرفت و خداوند با او سخن ميفرمود و سيناء اسم آنسرزمين است و غير منصرف ميباشد و معانى ديگرى هم براى آنشده ولى اين معنى را اصح دانسته‌اند و بكسر سين نيز قرائت شده و براى بالدّهن تراكيب متعدده‌ئى ذكر شده و بهتر آنستكه حال باشد از فاعل تنبت يعنى ميرويد در حاليكه مشتمل بروغن و خورش است از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت شده كه زيتون درخت مباركى است از آن خورش نان و روغن غذاى خود كنيد و از بعضى روايات معتبره از صادقين عليهما السلام استفاده ميشود كه نجف اشرف قطعه‌ئى از طور سينا است كه خدا با موسى عليه السّلام در آنجا تكلم فرمود و انبياء عظام در آنجا بمقامات لائقه خود رسيدند و مدفن حضرات آدم و نوح و امير المؤمنين عليهم السلام گرديد و براى خلق در وجود انعام كه شتر و گاو و گوسفند است عبرت و دليل بزرگى بر قدرت خداوند است‌


جلد 3 صفحه 635

كه از آن بايد اعتبار گيرند و بر آن شكر گذار شوند و آن آنستكه خداوند ايشان را مشروب ميكند از شيرى كه در شكم و پستانهاى آنها است و بعضى نسقيكم بفتح نون قرائت نموده‌اند و از براى مردم در آنها منافع بسيارى است از قبيل پوست و پشم و كرك و مو و غيرها كه از آنها استفاده ميكنند علاوه گوشتشان را هم ميخورند و بر خصوص شتر از آنها و بر كشتيها سوار كرده و حمل ميشوند لذا گفته‌اند شتر كشتى بيابان است و كلمه فلك در مفرد و جمع استعمال ميشود و چون مراد جنس است معنى تفاوتى ندارد ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


فَأَنشَأنا لَكُم‌ بِه‌ِ جَنّات‌ٍ مِن‌ نَخِيل‌ٍ وَ أَعناب‌ٍ لَكُم‌ فِيها فَواكِه‌ُ كَثِيرَةٌ وَ مِنها تَأكُلُون‌َ «19»

‌پس‌ انشاء و احداث‌ نموديم‌ ‌براي‌ ‌شما‌ ‌به‌ توسط ‌اينکه‌ آب‌ و بارانها باغستاني‌ ‌از‌ نخل‌هاي‌ خرما و موستان‌ انگور ‌از‌ ‌براي‌ ‌شما‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ باغستانها ميوه‌هاي‌ بسياري‌ و ‌از‌ ‌اينکه‌ ميوه‌ها تناول‌ مي‌كنيد (باران‌ ‌که‌ ‌در‌ لطافت‌ طبعش‌ خلاف‌ نيست‌‌-‌ ‌در‌ باغ‌ لاله‌ رويد ‌در‌ شوره‌ زار خس‌).

(وَ البَلَدُ الطَّيِّب‌ُ يَخرُج‌ُ نَباتُه‌ُ بِإِذن‌ِ رَبِّه‌ِ وَ الَّذِي‌ خَبُث‌َ لا يَخرُج‌ُ إِلّا نَكِداً) اعراف‌ آيه 56 تمام‌ ‌اينکه‌ موجودات‌ امكانيه‌ ‌که‌ بقدرة كامله‌ الهيه‌ موجود شدند ‌در‌ فاعليت‌

جلد 13 - صفحه 374

فاعل‌ هيچ‌ نقصي‌ نيست‌ اينهمه‌ تفاوت‌ ‌از‌ جهت‌ قابليت‌ قابل‌ ‌است‌. (‌هر‌ چه‌ هست‌ ‌از‌ قامت‌ ناساز بي‌اندام‌ ماست‌‌-‌ و رنه‌ تشريف‌ تو ‌بر‌ بالاي‌ كس‌ كوتاه‌ نيست‌) ‌هر‌ چه‌ زمين‌ پاك‌ ‌باشد‌ و ‌در‌ ‌او‌ اشجار نيك‌ و دانه‌هاي‌ زيبا غرس‌ و كشت‌ كنند و دست‌ تربيت‌ ‌در‌ ‌آنها‌ بيشتر كار كند گلهاي‌ معطر و اشجار خرم‌ و فواكه‌ لذيذه‌ بعمل‌ ميآورد و خداوند متعال‌ ‌به‌ ‌آنها‌ أفاضه‌ مي‌فرمايد.

(نطفه پاك‌ ‌به‌ بايد ‌که‌ شود قابل‌ فيض‌‌-‌ و رنه‌ ‌هر‌ سنگ‌ و گلي‌ لؤلؤ مرجان‌ نشود) و همين‌ نحو ‌در‌ انواع‌ حيوانات‌ (بلبل‌ ‌به‌ باغ‌ و جغد بويرانه‌ تاخته‌ ‌هر‌ كس‌ بقدر همت‌ ‌خود‌ خانه‌ ساخته‌) (فَرِيق‌ٌ فِي‌ الجَنَّةِ وَ فَرِيق‌ٌ فِي‌ السَّعِيرِ) شوري‌ ‌آيه‌ 5 ‌در‌ مورد انسان‌ ‌است‌، لذا ‌در‌ باب‌ نبوت‌ و امامت‌ شرايط بسياري‌ لازم‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌از‌ ‌آن‌ جمله‌ حديث‌ حسب‌ و نسب‌ ‌است‌ ‌که‌ بايد ‌تا‌ آدم‌ ابو البشر تمام‌ آباء ‌آنها‌ پاك‌ باشند و گفتيم‌ نسب‌ حضرت‌ رسالت‌ ‌تا‌ آدم‌ پنجاه‌ يك‌ فاصله‌ سه‌ هفده‌ هفده ‌آنها‌ ‌از‌ انبياء هفده ‌از‌ اوصياء هفده ‌از‌ صلحاء و رحمي‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌آن‌ قرار گيرد ‌آن‌ بايد پاك‌ ‌باشد‌ بعلاوه‌ شرايط ديگر ‌از‌ افضليت‌ ‌در‌ جميع‌ كمالات‌ نفساني‌ نسبت‌ ‌به‌ تمام‌ افراد امت‌ و عالميت‌ ‌به‌ جميع‌ ‌ما يحتاج‌ الامة اليه‌ و عصمت‌ و طهارة ‌از‌ كليه معاصي‌ و ‌از‌ خطاء و سهو و نسيان‌ و شك‌ و دارا بودن‌ دليل‌ قطعي‌ ‌بر‌ نبوت‌ و امامت‌ ‌خود‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 19)- در این آیه به دنبال نعمت پر برکت باران به محصولاتی که از آن می‌روید اشاره کرده، می‌گوید: «سپس به وسیله آن، باغهایی از درختان نخل و انگور برای شما ایجاد کردیم، باغهایی که در آن میوه‌های بسیار است و از آن می‌خورید» (فَأَنْشَأْنا لَکُمْ بِهِ جَنَّاتٍ مِنْ نَخِیلٍ وَ أَعْنابٍ لَکُمْ فِیها فَواکِهُ کَثِیرَةٌ وَ مِنْها تَأْکُلُونَ).


(1) باید توجه داشت که عبور آبهای آلوده از قشر نفوذپذیر زمین غالبا موجب تصفیه آن می‌شود!

ج3، ص246

خرما و انگور تنها محصول آنها نیست بلکه این دو محصول عمده و پر ارزش آنهاست و گر نه انواع مختلفی از دیگر نیز میوه‌ها در آن یافت می‌شود.

نکات آیه

۱ - پیدایش باغ هاى خرما و انگور بر اثر ریزش باران، به اراده خداوند است. (فأنشأنا لکم به جنّت من نخیل و أعنب) «إنشاء» (مصدر «أنشأنا») به معناى پدید آوردن و پروراندن و «جنّات» (جمع «جنّة») به معناى باغات است. «نخیل» نیز جمع «نخیلة» (خرما) و «أعناب» جمع «عنب» (انگور) است.

۲ - تأثیر مهم و محورى آب در رویش گیاهان (فأنشأنا لکم به جنّت من نخیل و أعنب)

۳ - عوامل طبیعى، مجارى تحقق اراده خداوند (فأنشأنا لکم به جنّت)

۴ - وجود حساب گرى و هدف، در جهان آفرینش (و أنزلنا من السماء ماء بقدر ... فأنشأنا لکم به جنّت)

۵ - منابع گیاهى زمین، تأمین کننده بخش بزرگى از نیازمندى هاى انسان (لکم فیها فوکه کثیرة) ضمیر «فیها» به «جنّات» بازمى گردد. «فواکه» جمع «فاکهه» است و «فاکهه» به هر نوع میوه گفته مى شود.

۶ - پیدایش گیاهان مختلف با میوه هاى متفاوت به وسیله ریزش باران، یکى از جلوه هاى تدبیر و ربوبیت خداوند است. (فأنشأنا لکم به جنّت ... لکم فیها فوکه کثیرة)

۷ - تغذیه و امرار معاش از منابع گیاهى، یکى از مهم ترین فواید رویش گیاهان براى انسان (و منها تأکلون) ضمیر «منها» به «جنّات» بازمى گردد; یعنى: و از آن [باغ ها] مى خورید. گفتنى است که جمله «منها تأکلون» (از باغ ها مى خورید) مى تواند کنایه از این باشد که شما با آن باغ ها، امرار معاش و گذران زندگى مى کنید ;مثلاً وقتى گفته مى شود «فلانى از حرفه اش مى خورد» مقصود این است که در سایه حرفه اش زندگى مى کند.

۸ - وجود انسان، محور پیدایش نعمت هاى گوناگون در طبیعت (فأنشأنا لکم ... لکم فیها فوکه ... و منها تأکلون)

موضوعات مرتبط

  • آب: فواید آب ۲
  • آفرینش: قانونمندى آفرینش ۴; هدفدارى آفرینش ۴
  • انسان: فضایل انسان ۸; منابع تأمین نیازهاى انسان ۵
  • انگور: منشأ پیدایش باغهاى انگور ۱
  • باران: فواید باران ۱، ۶
  • تغذیه: منابع ۷
  • خدا: آثار اراده خدا ۱; مجارى اراده خدا ۳; نشانه هاى تدبیر خدا ۶; نشانه هاى ربوبیت خدا ۶
  • عوامل طبیعى: نقش عوامل طبیعى ۳
  • گیاهان: رویش گیاهان ۶; عوامل رویش گیاهان ۲; فواید گیاهان ۵، ۷
  • معاش: منابع تأمین معاش ۷
  • میوه: تنوع میوه ها ۶
  • نخلستان: منشأ پیدایش نخلستان ۱
  • نعمت: فلسفه نعمت هاى دنیوى ۸

منابع