الشورى ٢١

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۲۱ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

آیا معبودانی دارند که بی‌اذن خداوند آیینی برای آنها ساخته‌اند؟! اگر مهلت معیّنی برای آنها نبود، در میانشان داوری می‌شد (و دستور عذاب صادر می‌گشت) و برای ظالمان عذاب دردناکی است!

|آيا براى آنها معبودهايى است كه برايشان از دين چيزى را كه خدا بدان رخصت نداده تشريع كرده‌اند؟ و اگر نبود آن سخن قطعى [مهلت‌] مسلما ميان آنها [به هلاكت‌] حكم مى‌شد و البته براى ظالمان عذابى دردناك است
آيا براى آنان شريكانى است كه در آنچه خدا بدان اجازه نداده، برايشان بنياد آيينى نهاده‌اند؟ و اگر فرمان قاطع [در باره تأخير عذاب در كار] نبود مسلماً ميانشان داورى مى‌شد؛ و براى ستمكاران شكنجه‌اى پر درد است.
آیا خدایان باطل مشرکان بر آنها شرع و احکامی که خدا اجازه نفرموده جعل کرده‌اند؟ و اگر کلمه فصل (یعنی حکم تأخیر عذاب) نبود میان آنها (به هلاکت) حکم می‌شد، و ستمکاران را البته (روزی) عذاب دردناک خواهد بود.
آیا مشرکان و کافران معبودانی دارند که بی اذن خدا آیینی را برای آنان پایه گذاری کرده اند؟ [در صورتی که پایه گذاری آیین، حق ویژه خداست و کسی را نرسد که از نزد خود آیینی بسازد] اگر فرمان قاطعانه خدا بر مهلت یافتنشان نبود، مسلماً میانشان [به نابودی و هلاکت] حکم می شد؛ و بی تردید برای ستمکاران عذابی دردناک خواهد بود.
آيا مشركان را بتانى است كه آيينى برايشان آورده‌اند كه خدا رخصت آن را نداده است؟ و اگر قصد تاخير عذابشان نبود، كارشان به پايان آمده بود و ستمكاران را عذابى است دردآور.
یا مگر برای آنان شریکان [/معبودان ناحق‌] ی است که برای آنان احکامی دینی مقرر داشته است که خداوند آن را اجازه نداده است؟ و اگر حکم فیصله‌بخش [پیشین‌] نبود، در میان آنان داوری می‌شد، و برای ستمکاران [مشرک‌] عذابی دردناک [در پیش‌] است‌
يا مگر آنان- مشركان- را انبازانى است- بتان يا شياطين كه شريك خدا مى‌پنداشتند- كه از دين آنچه را كه خداى بدان رخصت نداده است برايشان بنهاده اند؟ و اگر نبود آن سخن پايانى- فيصله‌دهنده- [در تأخير كيفرشان‌]، هر آينه ميانشان حكم كرده مى‌شد- عذابشان مى‌آمد-، و همانا ستمكاران را عذابى است دردناك.
شاید آنان انبازها و معبودهائی دارند که برای ایشان دینی را پدید آورده‌اند که خدا بدان اجازه نداده است (و از آن بی‌خبر است؟) اگر این سخنِ قاطعانه و داورانه (ی خدا، مبنی بر مهلت کافران و تأخیر قیامت تا وقت معیّن آن) نبود، میانشان (با اهلاک کافران و ابقاء مؤمنان) داوری می‌گردید (و دستور عذاب دنیوی یا اخروی صادر می‌گشت و مجالی به کافران نمی‌داد. در عین حال آنان نباید این حقیقت را فراموش کنند که) قطعاً ستمگران عذاب دردناکی دارند.
یا برای آنان شریکانی است که در آنچه خدا بدان اجازه نداده، برایشان راهی از (آن) دین گشودند؟ و اگر کلمه‌ی (ربّانی.) جداسازی (درباره‌ی جدایی رستاخیز از دنیا) نبود، بی‌گمان (در همین دنیا) میانشان (عملاً) داوری می‌شد. و برای ستمکاران شکنجه‌ای پر درد است.
یا ایشان را است شریکانی در دین بستند برای ایشان از آئین آنچه فرمان نداد بدان خدا و اگر نبود سرنوشت جداکننده هر آینه داوری می‌شد میان ایشان و همانا ستمگران را است عذابی دردناک‌


الشورى ٢٠ آیه ٢١ الشورى ٢٢
سوره : سوره الشورى
نزول : ١ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٥
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أَمْ»: آیا. شاید که. بلکه (نگا: بقره / «شَرَعُوا»: قانونگذاری کرده‌اند. پی افکنده‌اند. پدید آورده‌اند. «الْفَصْلِ»: حکم کردن. فیصله دادن. جدا کردن حق از باطل. مراد همان چیزی است که در آیه همین سوره از آن سخن رفته است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - هیچ دیانتى در برابر دین الهى، رسمیت واعتبار ندارد. (أم لهم شرکؤا شرعوا لهم من الدین ما لم یأذن به اللّه)

۲ - حق تشریع و قانون گذارى و نظام بخشى به باورها، تنها از آن خداوند است. (من الدین ما لم یأذن به اللّه)

۳ - شرک، فاقد هر گونه اعتبار و مشروعیت است. (أم لهم شرکؤا شرعوا لهم من الدین)

۴ - آیین شرک، اندیشه اى دنیامدار و فاقد گرایش به آخرت (من کان یرید حرث الدنیا ... أم لهم شرکؤا)

۵ - بدعت در دین و تشریع قوانین خارج از اذن خدا، شرک به او است. (أم لهم شرکؤا شرعوا لهم من الدین ما لم یأذن به اللّه)

۶ - حق تشریع و قانون گذارى، قابل تفویض از سوى خداوند (شرعوا لهم من الدین ما لم یأذن به اللّه) از مفهوم «ما لم یأذن به اللّه» مطلب بالا استفاده مى شود.

۷ - داورى درباره مشرکان و عذاب آنان، براساس سنت امهال تا قیامت به تأخیر افتاده است. (و لولا کلمة الفصل لقضى بینهم)

۸ - دنیامدارى، شرک، بدعت در دین، ظلم و سیاه کارى است. (أم لهم شرکؤا ... و إنّ الظلمین لهم عذاب ألیم)

۹ - ظالمان و سیه کاران، مستحق عذاب دردناک آخرت اند. (و إنّ الظلمین لهم عذاب ألیم)

۱۰ - قیامت، «کلمه فصل» الهى و صحنه نهایى جداسازى حق و باطل (الذین یمارون فى الساعة ... و ما له فى الأخرة من نصیب ... و لولا کلمة الفصل لقضى بینهم و إنّ الظلمین لهم عذاب ألیم) از آن جا که محور این چند آیه، مسأله ایمان به قیامت و محاسبه آن در معادلات رفتارى و اعتقادى است، عنوان «کلمة الفصل» بر این معنا منطبق است; یعنى، اگر قیامتى نبود مى بایست دنیامداران در همین دنیا به کیفر کفرشان مى رسیدند; ولى چون قیامت هست، عذاب دردناک آنان به آخرت وانهاده شده است.

موضوعات مرتبط

  • ادیان آسمانى: حجیت ادیان آسمانى ۱
  • باطل: تشخیص باطل ۱۰
  • بدعت: حقیقت بدعت ۵; ظلم بدعت ۸; گمراهى بدعت ۸
  • حق: تشخیص حق ۱۰
  • حقوق: تفویض حق تشریع ۶; حق تشریع ۲
  • خدا: اختصاصات خدا ۲; سنتهاى خدا ۷; قضاوت خدا ۷
  • دنیاطلبى: ظلم دنیاطلبى ۸; گمراهى دنیاطلبى ۸
  • دین: منشأ تشریع دین ۲
  • سنتهاى خدا: سنت مهلت ۷
  • شرک: بى منطقى شرک ۳; حقیقت شرک ۴; دنیاطلبى در شرک ۴; شرک و آخرت طلبى ۴; ظلم شرک ۸; گمراهى شرک ۸; موارد شرک ۵
  • ظالمان: عذاب اخروى ظالمان ۹
  • عذاب: اهل عذاب ۹; عذاب دردناک ۹; مراتب عذاب ۹
  • قیامت: ظهور حقایق در قیامت ۱۰; ویژگیهاى قیامت ۱۰
  • مشرکان: تأخیر عذاب مشرکان ۷; مهلت به مشرکان ۷

منابع