النمل ٢٥
ترجمه
النمل ٢٤ | آیه ٢٥ | النمل ٢٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَلاّ یَسْجُدُوا» تا سجده نبرند و عبادت نکنند. (أَلاّ) فراهم آمده است از (أَنْ) ناصبه و (لا) نافیه. «الْخَبْءَ»: نهان. پوشیده. مصدر است و به معنی اسم مفعول، یعنی مَخْبُوء است. «یُخْرِجُ الْخَبْءَ»: نهانیها را بیرون میآورد و از آسمانها اشعّهها و بارانها و از زمین گنجها و معدنها و گیاهان را بیرون میدهد و به ظهور میرساند. بر غیب آسمانها و زمین مطّلعاست.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
قَالَ يَا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ... (۶) سَوَاءٌ مِنْکُمْ مَنْ أَسَرَّ... (۱) سَوَاءٌ مِنْکُمْ مَنْ أَسَرَّ... (۱) وَ مِنْ آيَاتِهِ اللَّيْلُ وَ... (۱)
تفسیر
- آيات ۱۵ - ۴۴، سوره نمل
- نبوت و علم انبياء عليه السّلام اكتسابى نيست و از ديگران به ارث نمى برند
- مقصود از ((منطق الطير)) در سخن سليمان عليه السّلام ((علمنا منطق الطير...))
- بيان اينكه مراد از منطق طير در قرآن معناى ظاهرى آن نيست
- طوايف مخصوص از جن و انس و طير لشكريان سليمان عليه السّلام بوده اند
- عبور سليمان و لشكر او بر فراز وادى مورچه گان
- عدم منافات علم سليمان عليه السّلام به منطق الطير با فهميدن كلام مورچه
- سليمان عليه السّلام در دعاى خود، الهام شكر نعمت ، انجام عمل صالح و نيز صلاح ذاتى و نفسانى را مى طلبد
- ذكاتى كه در دعاى سليمان عليه السّلام مورد توجه است
- بيان آيات مربوط به داستان سليمان عليه السّلام و هدهد و ملكه سباء و...
- حكايت ملكه سبا و قوم او از زبان هدهد
- معناى ((خب ء)) و مفاد آيه : ((الا يسجدوا لله الذى يخرج الخب ء فى السموات و الارض...))
- و حجتى كه عليه پرستش آفتاب متضمن است
- واكنش سليمان عليه السّلام درباره اخبار هدهد
- توضيح سخن ملكه بعد از ديدن نامه سليمان عليه السّلام : ((قالت يا ايها الملوا انىالقى الى كتاب ...))
- اشكالات توجيه مفسرين كريم بودن نامه سليمان را
- تفسير مضمون نامه سليمان عليه السّلام به ملكه سبا
- مشاوره ملكه با قوم خود درباره جنگ يا تسليم
- راءى ملكه سبا پس از مشورت با قوم خود
- سبائيان براى سليمان هديه مى فرستند و او هديه آنان را رد مى كند
- تهديد سليمان عليه السّلام خطاب به رئيس هيت اعزامى سبا
- درخواست احضار تخت ملكه توسط سليمان عليه السّلام
- آورده شدن تخت بلقيس به وسيله كسى كه ((عنده علم من الكتاب ))
- اختلاف مفسرين در علم الكتاب و اسم اعظم احضار كننده عرش
- معناى ((ارتداد طرف )) و نقل سخن ديگران درباره آن و مخاطب به آن
- احضار تخت بلقيس اظهار معجزه اى با هر از آيات نبوت سليمان عليه السّلام است
- ورود ملكه به دربار سليمان عليه السّلام و ايمان آوردنش به رب العالمين
- گفتارى پيرامون داستان سليمان (عليه السّلام )
- ۲ - آياتى كه آن جناب را مى ستايد
- ۳ - سليمان (عليه السّلام ) در عهد عتيق
- ۴ رواياتى كه در اين داستان وارد شده
- احتجاج حضرت زهرا سلام الله عليها به آيه ((وورث سليمان داود)) عليه ابوبكر درمسئله غصب فدك
- اشاره به وجوهى درباره آوردن تخت بلقيس ((قبل ان يرتد اليك طرفك ))
- آصف بن برخيا وصى سليمان و حجت پس از او بوده است
نکات آیه
۱ - انحراف آفرینى و اغواگرى شیطان، به منظور بازداشتن انسان ها از سجده به درگاه خداى یگانه (و زیّن لهم الشیطن ... ألاّیسجدوا للّه) «ألاّیسجدوا» مى تواند به تأویل مصدر و عطف بیان یا بدل براى «أعمالهم» در آیه پیش باشد. و هم چنین مى تواند به تقدیر لام تعلیل و مفعولٌ له براى «زیّن» باشد. برداشت یاد شده بر پایه احتمال دوم است; یعنى، «زیّن لهم الشیطان ضلالتهم لئلایسجدوا للّه; شیطان گمراهى و انحراف را در دیدگاه آنان زیبا جلوه داد، بدان منظور که آنان براى خدا سجده نکنند».
۲ - خداى پدیدآورنده موجودات آسمان و زمین از کتم عدم، شایسته پرستش است، نه مخلوقات و مظاهر طبیعت. (یسجدون للشمس ...ألاّیسجدوا للّه الذى یخرج الخبء فى السموت و الأرض) «ال» در «الخبء» براى جنس و مفید استغراق است «خَبْء» به معناى مستور (مصدر به معناى مفعول) مى باشد. بنابراین «یخرج الخبء»; یعنى، «یخرج جمیع الأشیاء المستورة تحت استار العدم منها إلى الوجود».
۳ - جهان آفرینش داراى آسمان هاى متعدد (یخرج الخبء فى السموت)
۴ - هدهد سپاه سلیمان، داراى شعور عالى و معرفت عمیق به آفریدگار جهان (یسجدون للشمس من دون اللّه ... ألاّیسجدوا للّه الذى یخرج الخبء فى السموت و الأرض)
۵ - بازماندن از اندیشه و تعقل در مظاهر هستى و پدیدآورنده آن، انحراف از مسیر فطرت و هدایت (فصدّهم عن السبیل ... ألاّیسجدوا للّه الذى یخرج الخبء) توصیف «اللّه» به «الذى یخرج الخبء» دربردارنده برهان و استدلال است; یعنى، به حکم عقل تنها آن کسى که در همه هستى اثر مى گذارد و آن را از کتم عدم پدید مى آورد، سزاوار پرستش است. این برهان، همان راه صحیح فطرى است که شیطان آن را سد کرده تا مردم به جاى روى آوردن به علت و پدیدآورنده هستى، پدیده ها و مظاهر هستى را بپرستند.
۶ - خداوند، آگاه بر اعمال نهان و آشکار آدمیان (و یعلم ما تخفون و ما تعلنون)
۷ - تنها خداى آگاه به هر آشکار و نهان سزاوار پرستش است، نه مظاهر طبیعت (چون خورشید، ماه و...). (یسجدون للشمس ... ألاّیسجدوا للّه ... و یعلم ما تخفون و ما تعلنون) عبارت «و یعلم ما تخفون...» عطف بر «یخرج» و استدلال دیگرى است بر این که تنها خداى یگانه سزاوار پرستش است، نه پدیده هایى چون خورشید، ماه و... .
۸ - قدرت و علم فراگیر و نامحدود، دو ملاک اصلى در شناخت معبود حقیقى (الذى یخرج الخبء ... و یعلم ما تخفون) «یخرج الخبء» بیانگر قدرت نامحدود و «یعلم» بیانگر علم گسترده الهى است. خداوند با طرح این دو اصل، به انسان یادآورى مى کند که معبود راستین باید از این دو صفت برخوردار باشد. در غیر این صورت شایسته پرستش نیست.
موضوعات مرتبط
- آسمان: تعدد آسمان ها ۳; خالق موجودات آسمان ۲
- انسان: رازهاى انسان ۶; عمل انسان ها ۶
- تعقل: آثار عدم تعقل در آفرینش ۵
- جهان بینى: جهان بینى و ایدئولوژى ۲
- خدا: علم غیب خدا ۶، ۷
- سجده: موانع سجده بر خدا ۱
- شیطان: فلسفه اغواگرى شیطان ۱
- عبادت: دلایل عبادت خدا ۷
- گمراهى: زمینه گمراهى ۵
- معبودراستین: خالقیت معبودراستین ۲; علم معبودراستین ۷، ۸; قدرت معبودراستین ۸; ملاک معبودراستین ۲، ۷، ۸
- هدهد: شعور هدهد ۴