الإسراء ١٢

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۳:۰۴ توسط 127.0.0.1 (بحث) (QRobot edit)


ترجمه

ما شب و روز را دو نشانه توحید و عظمت خود قرار دادیم؛ سپس نشانه شب را محو کرده، و نشانه روز را روشنی‌بخش ساختیم تا (در پرتو آن،) فضل پروردگارتان را بطلبید (و به تلاش زندگی برخیزید)، و عدد سالها و حساب را بدانید؛ و هر چیزی را بطور مشخّص و آشکار، بیان کردیم.

|و شب و روز را دو نشانه قرار داديم، پس نشانه شب را محو [و تيره‌] كرديم و نشانه روز را ظاهر و روشن قرار داديم تا از پروردگارتان روزى بطلبيد و شمار سال‌ها و حساب [اوقات‌] را بدانيد، و هر چيزى را به طور كامل توضيح داديم
و شب و روز را دو نشانه قرار داديم. نشانه شب را تيره‌گون و نشانه روز را روشنى‌بخش گردانيديم تا [در آن،] فضلى از پروردگارتان بجوييد، و تا شماره سالها و حساب [عمرها و رويدادها] را بدانيد و هر چيزى را به روشنى باز نموديم.
و ما شب و روز را دو آیت و نشانه‌ای (از قدرت خود) قرار دادیم آن‌گاه آیت شب (روشنی ماه) را زدودیم و آیت روز (خورشید) را تابان ساختیم تا شما در روز (روزی حلال) از فضل خدا طلب کنید و تا آنکه شمار سالها و حساب (اوقات) را عموما بدانید و ما (برای پند و صلاح بندگان) هر چیزی را مفصل بیان کردیم.
ما شب و روز را دو نشانه [قدرت و حکمت خود] قرار دادیم؛ پس شب را بی نور نمودیم و روز را روشن ساختیم، تا [در آن] روزی و رزقی را از پروردگارتان بطلبید و برای اینکه شماره سال ها و حساب [اوقات و زمان ها] را بدانید، و هر چیزی را [که نسبت به دنیا و دینتان و تربیت و کمالتان نیازمند به آن هستید] به روشنی و به طور کامل بیان کردیم.
شب و روز را دو آيت از آيات خدا قرار داديم. آيت شب را تاريك گردانيديم و آيت روز را روشن تا به طلب رزقى كه پروردگارتان مقرر داشته است برخيزيد و شمار سالها و حساب را بدانيد، و ما هر چيزى را به تفصيل بيان كرده‌ايم.
و شب و روز را دو پدیده قرار دادیم، و آنگاه پدیده شب را محو، و پدیده روز را روشن گرداندیم، تا از فضل پروردگارتان [روزی خویش را] بجویید، و شمار سالها و حساب [هر چیز] را بدانید، و هر چیز را به خوبی روشن ساخته‌ایم‌
و شب و روز را دو نشانه ساختيم، پس نشانه شب را زدوديم- تاريكى آن را به تابش خورشيد محو كرديم- و نشانه روز را روشن گردانيديم، تا از پروردگارتان فزونى و بخشش- روزى- بجوييد و تا شمار سالها و ديگر شمارها را بدانيد و هر چيزى را به تفصيل بيان كرديم.
ما شب و روز را دو نشان (دالّ بر بودن یزدان و قدرت فراوان گرداننده‌ی جهان) قرار داده‌ایم. نشان شب را محو (تاریکی) گردانده‌ایم (تا در آن بیاسائید) و نشان روز را تابان کرده‌ایم تا (در آن به تلاش و کوشش بپردازید و) از فضل پروردگارتان بهره‌مند گردید (و در پرتو پیاپی آمدن شبها و روزها) شماره‌ی سالها و حساب (امور زندگی خود) را بدانید. و ما هر چیزی را دقیقاً (برای هدف و کاری، معیّن و) مشخّص ساخته‌ایم (و جهان را از روی نقشه و حساب و کتاب آفریده و به کار انداخته‌ایم).
و شب و روز را دو نشانه قرار دادیم؛ پس نشانه‌ی شب را محو کردیم و نشانه‌ی روز را بینا کننده قراردادیم، تا (در آن) فضلی از پروردگارتان بجویید. و تا شماره‌ی سال‌ها و حساب (عمر و رویدادها) را بدانید. و هرچیزی (از احکام و غیره) را (به روشنی)توضیح دادیم (چه) توضیح دادنی.
و گردانیدیم شب و روز را دو آیت پس برانداختیم آیت شب را و گردانیدیم آیت روز را روشن تا بجوئید فضلی را از پروردگار خویش و تا بدانید شمار سالها و حساب را و هرچیز را تفصیل دادیم تفصیلی‌


الإسراء ١١ آیه ١٢ الإسراء ١٣
سوره : سوره الإسراء
نزول : ٨ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«آیَتَیْنِ»: دو نشانِ وجود خدا. دو دلیلِ قدرت و عظمت الله. «فَمَحَوْنآ آیَةَ الَّیْلِ»: مراد از محو شب، تاریک گرداندن و در دل ظلمت نهان ساختن است. یعنی آفریدن شب بدین وضع و شیوه است. مثلاً اگر گفته شود: (بَیَّضَ اللهُ الْمَآءَ، وَ سَوَّدَ الْفَحْمَ): خداوند آب را سفید و زغال را سیاه کرده است، مراد این است که آن دو را بر این خلقت سرشته و با چنین ویژگیهائی آنها را آفریده است. «مُبْصِرَةً»: تابان. روشن (نگا: نمل / ). «فَضْلاً»: نعمت. رزق و روزی. «عَدَدَ السِّنِینَ وَ الْحِسابَ»: (نگا: یونس / . «وَ کُلَّ شَیْءٍ فَصَّلْنَاهُ تَفْصِیلاً»: ما همه‌چیز را در قرآن بیان و روشن کرده‌ایم (نگا: نحل / ). ما هر چیزی را برای هدف و کاری، معیّن و مشخّص کرده‌ایم. واژه (کلّ) منصوب به اشتغال است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ جَعَلْنَا اللَّيْلَ وَ النَّهارَ آيَتَيْنِ فَمَحَوْنا آيَةَ اللَّيْلِ وَ جَعَلْنا آيَةَ النَّهارِ مُبْصِرَةً لِتَبْتَغُوا فَضْلًا مِنْ رَبِّكُمْ وَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِينَ وَ الْحِسابَ وَ كُلَّ شَيْ‌ءٍ فَصَّلْناهُ تَفْصِيلًا «12»

و ما شب و روز را دو نشانه (از قدرت خود) قرار داديم، پس نشانه‌ى شب (روشنى ماه) را زدوديم و نشانه‌ى روز (خورشيد) را روشنگر ساختيم تا فضل و روزى از پروردگارتان بجوييد و تا شمار سالها و حساب را بدانيد و ما هر چيز را به روشنى بيان كرديم.

نکته ها

شايد دليل اينكه در قرآن معمولًا كلمه‌ى شب مقدّم بر روز آمده است، اين باشد كه تاريكى زمين از خودش است و روشنايى آن از خورشيد.

پیام ها

1- گردش زمين به دور خود و پيدايش روز و شب و تغييرات آن، طبق اراده‌ى حكيمانه‌ى الهى است، نه تصادفى. جَعَلْنَا ... فَمَحَوْنا ... لِتَبْتَغُوا

2- روز براى كار و شب براى استراحت است. «آيَةَ النَّهارِ مُبْصِرَةً لِتَبْتَغُوا»

3- با آنكه فضل و رحمت از خداوند است، ولى ما نيز بايد تلاش كنيم. «لِتَبْتَغُوا فَضْلًا مِنْ رَبِّكُمْ»

4- آماده‌سازى زمينه‌هاى كسب روزى، از شئون ربوبيّت الهى است. «لِتَبْتَغُوا فَضْلًا مِنْ رَبِّكُمْ»

5- روزى، از سوى خداست، به زرنگى خود مغرور نشويم. «فَضْلًا مِنْ رَبِّكُمْ»

6- تدبير نظام آفرينش، بى‌هدف نيست و در اين تدبير، محور هدف‌ها انسان است. لِتَبْتَغُوا ... لِتَعْلَمُوا

7- شب و روز، تقويمى طبيعى، دائمى، همگانى، آسان و قابل فهم، و وسيله‌اى براى نظم و برنامه‌ريزى مى‌باشد. «لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِينَ وَ الْحِسابَ»

جلد 5 - صفحه 28

8- در نظام هستى، همه چيز منظّم، قانون‌مند و تفكيك شده است تا اصطكاك و تداخل و فروپاشى پيش نيايد. «وَ كُلَّ شَيْ‌ءٍ فَصَّلْناهُ تَفْصِيلًا»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ جَعَلْنَا اللَّيْلَ وَ النَّهارَ آيَتَيْنِ فَمَحَوْنا آيَةَ اللَّيْلِ وَ جَعَلْنا آيَةَ النَّهارِ مُبْصِرَةً لِتَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ رَبِّكُمْ وَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِينَ وَ الْحِسابَ وَ كُلَّ شَيْ‌ءٍ فَصَّلْناهُ تَفْصِيلاً «12»


«1» محاسن برقى، صفحه 215، باب التثبّت، حديث اوّل.

«2» اصول كافى، جلد 2، كتاب الايمان و الكفر، صفحه 142، حديث 4.

«3» همان مدرك، صفحه 143، حديث 9.

جلد 7 - صفحه 339

بعد از آن شروع فرمايد در بيان بعض هدايات تكوينيه كه قرآن‌هادى اخبار نمايد، از جمله:

وَ جَعَلْنَا اللَّيْلَ وَ النَّهارَ آيَتَيْنِ‌: و قرار داديم شب و روز را دو نشانه داله‌اى بر وجود صانع قدير و وحدانيت او به سبب تعاقب آن دو، و اختلاف در كوتاهى و درازى هر يك. يا مقرر ساختيم دو نيّر شب و روز را كه شمس و قمر باشد دو علامت كه جريان آن بر يك نسق دلالت دارد بر قدرت خداوند حكيم. فَمَحَوْنا آيَةَ اللَّيْلِ‌: پس محو نموديم آيت شب را، يعنى ظلمت آن را به نور آفتاب محو كرديم. يا قمر را طمس نموديم از نور، زيرا ذاتا قمر تاريك است، يا نقص نور آن بتدريج از بدريت به محاق.

وَ جَعَلْنا آيَةَ النَّهارِ مُبْصِرَةً: و قرار داديم آيت روز و آفتاب را روشن كه در آن همه چيز ديده شود. لِتَبْتَغُوا فَضْلًا مِنْ رَبِّكُمْ‌: تا طلب كنيد در روشنى آن زيادتى در معيشت از پروردگار خود. وَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِينَ وَ الْحِسابَ‌: و تا بدانيد عدد سالها كه تعلق دارد غرض علمى براى اقامه مصالح دينى و دنيوى، و حساب كه متعلق است به آن آنچه در ضمن آن است از اوقات ماه و شبها و روزها و ساير منافعى كه منوط به حساب باشد از مدت عمر و دين و مواقيت نماز و روزه و حج. و اگر شب و روز نبود، هر آينه اين امور دانسته نمى‌شد. وَ كُلَّ شَيْ‌ءٍ فَصَّلْناهُ تَفْصِيلًا: و هر چيزى كه محتاجند عموم طبقات مردم در معاش و معاد بيان كرديم آن را بيانى بليغ بدون اشتباهى، پس اتمام حجت بر شما خواهد بود.

تبصره: آيه شريفه، شمه‌اى از الطاف و رحمت رحمانيه الهيه را بيان فرمايد كه از جمله آن خلق شمس و قمر و قرار دادن شب و روز است به اطوار خاصه.

و آثار عظيمه كه اختلاف احوال اين دو نير اعظم و اصغر را موجب انتظام احوال بنى آدم مقرر، و عالم تمدن و تدين را مربوط به آن ساخته.

جلد 7 - صفحه 340

در علل صدوق‌ «1» قدس الله سره روايت نموده كه از حضرت پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم سؤال شد: چرا شمس و قمر در ضوء و نور مساوى نيستند؟ فرمود: چون خداوند خلق فرمود آن دو را، اطاعت كردند امر حق را و نافرمانى ننمودند. پس امر فرمود جبرئيل را به اينكه محو كند نور قمر را، پس محو نمود اثر محو در قمر خطوط سياهى است، و اگر قمر را به حال خود گذاشتى به منزله شمس، محو نشدى هر آينه شب از روز، و روز از شب شناخته نشدى، و روزه دار ندانستى چقدر روزه دارد، و مردم عدد سال را نشناختى. اين است فرمايش الهى‌ (وَ جَعَلْنَا اللَّيْلَ وَ النَّهارَ آيَتَيْنِ فَمَحَوْنا آيَةَ اللَّيْلِ ....).

حضرت صادق عليه السّلام فرمايد «2»: چون خداوند قمر را خلق فرمود، نوشت بر او (لا اله الّا اللّه محمّد رسول اللّه على ولى اللّه).


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَ يُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً كَبِيراً «9» وَ أَنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذاباً أَلِيماً «10» وَ يَدْعُ الْإِنْسانُ بِالشَّرِّ دُعاءَهُ بِالْخَيْرِ وَ كانَ الْإِنْسانُ عَجُولاً «11» وَ جَعَلْنَا اللَّيْلَ وَ النَّهارَ آيَتَيْنِ فَمَحَوْنا آيَةَ اللَّيْلِ وَ جَعَلْنا آيَةَ النَّهارِ مُبْصِرَةً لِتَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ رَبِّكُمْ وَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِينَ وَ الْحِسابَ وَ كُلَّ شَيْ‌ءٍ فَصَّلْناهُ تَفْصِيلاً «12»

ترجمه‌

- همانا اين قرآن هدايت ميكند بآنچه راست و درست‌تر است و بشارت ميدهد اهل ايمان را كه بجا مى‌آورند كارهاى شايسته را بآنكه از براى ايشان است مزدى بزرگ‌

و بآنكه كسانيكه ايمان نمى‌آورند بروز جزاء مهيا كرديم براى آنها عذابى دردناك‌

و درخواست ميكند آدمى شرّ را مانند درخواست نمودنش خير را و بوده است آدمى شتاب كننده‌

و قرار داديم شب و روز را دو نشانه قدرت پس محو نموديم نشانه شب را و گردانديم نشانه روز را نور دهنده تا بجوئيد روزى را از پروردگارتان و تا بدانيد شماره سالها و حساب مدّتها را و هر چيزى را تفصيل داديمش تفصيل دادنى.

تفسير

- قرآن هدايت ميكند مردم را بطريقه حقّه اثنى عشريّه و دين قويم اسلام كه راست‌تر و درست‌ترين مذاهب و اديان است و بشارت ميدهد اهل ايمان را كه اعمالشان شايسته و بر طبق دستور پيغمبر و امام است بآنكه براى ايشان است در آخرت ثوابى كه برتر است از دنيا و ما فيها و نيز بشارت ميدهد ايشانرا بآنكه براى كسانيكه ايمان نميآورند بروز جزا خداوند مهيّا فرموده است در آنروز عذاب اليم را تا موجب خوشنودى ايشان شود از آنكه دشمنانشان معذّب خواهند بود و بسا باشد كه آدمى در حال سختى و غضب از خداوند چيزى طلب ميكند كه براى او شرّ و ضرر است مانند آنكه از خداوند طلب ميكند چيزيرا


جلد 3 صفحه 346

كه براى او خير و نفع است پس بايد شخص متوجّه بحال و نفع و ضرر خود باشد و از خدا بخواهد چيزيرا كه خير و نجات او در آنست نه چيزيرا كه شرّ و هلاك او در آنست و منشأ اين امر عجله است كه از صفات ذميمه آدمى است و بايد بكمك عقل و فكر در عواقب و خيمه آن مرتفع شود عيّاشى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه چون خداوند آدم را خلق فرمود و دميد در او از روح خود از جا جستن كرد كه برخيزد پيش از آنكه خلقتش تمام شود پس افتاد و باين سبب خدا فرموده و كان الانسان عجولا و از ابن عباس نقل شده كه اين وقتى بود كه روح بنافش رسيده بود و خداوند شب و روز را دو نشانه و علامت بر قدرت و وحدانيّت خود قرار داد چون هر دو متغيّرند دائما بكمى و زيادى و تغيّر نشانه حدوث و حدوث دلالت بر وجود محدث قديم دارد پس محو و ناپديد فرمود آيت شب را بنور روز بطوريكه تصوّر ميشود شب وجود ندارد با آنكه موجود و مخلوق است ولو بتبع روز و قرار داد آيت روز را پديدار و پديدار كننده هر پديدارى تا به بينند مردم در آن نعم الهى را و كسب نمايند روزى حلال را كه از فضل خداوند براى ايشان مقدّر شده است و تا بدانند عدد سالها و ماهها و حساب عمرها و مدت دينها و ساير امور مربوطه بانقضاء ايّام و ليالى را و هر چه محتاج باشند بآن در اصلاح معاش و معادشان خداوند در قرآن براى ايشان بيان مفصّل كافى فرموده و بعضى آيت ليل و نهار را بآفتاب و ماه تفسير نموده‌اند و بنابراين اضافه مفيد اختصاص است نه بيان و مراد از محو كمى نور ماه است براى امتياز شب از روز و از اخبار شواهدى بر اين معنى نقل شده و آنكه اثر محو خطوط سياهى و تيرگى است كه در آن مشهود است و در چند روايت الّتى هى اقوم بولايت و امام عليه السّلام تفسير شده و از امام سجاد عليه السّلام نقل شده كه امام بايد معصوم باشد و آن شناخته نميشود مگر بآنكه منصوص باشد و او است معتصم بحبل اللّه كه قرآن است و آن هدايت ميكند امام را چنانچه خداوند فرموده‌ إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ‌ و بنابراين هادى قرآن و مهدى امام و مهدىّ اليه حقّ و حقيقت است كه همه با يكديگر در عالم انوار اتّحاد دارند و اللّه اعلم.


جلد 3 صفحه 347

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ جَعَلنَا اللَّيل‌َ وَ النَّهارَ آيَتَين‌ِ فَمَحَونا آيَةَ اللَّيل‌ِ وَ جَعَلنا آيَةَ النَّهارِ مُبصِرَةً لِتَبتَغُوا فَضلاً مِن‌ رَبِّكُم‌ وَ لِتَعلَمُوا عَدَدَ السِّنِين‌َ وَ الحِساب‌َ وَ كُل‌َّ شَي‌ءٍ فَصَّلناه‌ُ تَفصِيلاً «12»

و قرار داديم‌ ‌ما شب‌ و روز ‌را‌ دو آية و نشانه‌ قدرت‌ پروردگار ‌پس‌ تاريك‌ كرديم‌ شب‌ ‌را‌ ‌براي‌ استراحت‌ ‌شما‌ و قرار داديم‌ آية روز ‌را‌ ‌براي‌ روشنايي‌ و بينايي‌ ‌که‌ بتوانيد تحصيل‌ امر معاش‌ كنيد و ‌از‌ فضل‌ الهي‌ بهره‌مند شويد ‌از‌ پروردگار ‌خود‌ و ‌براي‌ اينكه‌

جلد 12 - صفحه 229

دست‌ بياوريد عدد سالها ‌را‌ و حساب‌ داري‌ و ‌هر‌ چيزي‌ ‌را‌ تفصيل‌ داديم‌ تفصيل‌ دادني‌ وَ جَعَلنَا اللَّيل‌َ وَ النَّهارَ آيَتَين‌ِ ‌اينکه‌ كره‌ زمين‌ ‌با‌ آنچه‌ ‌که‌ ‌بر‌ ‌او‌ ‌است‌ ‌از‌ درياها و كوه‌ها و هواي‌ مجاورش‌ يك‌ حركت‌ وضعي‌ دارد دور ‌خود‌ ميچرخد مطابق‌ دائره‌ معدّل‌ النهار و چون‌ دائما نصف‌ ‌آن‌ مقابل‌ كره‌ شمس‌ ‌است‌ تشكيل‌ شب‌ و روز ميدهد نصف‌ مقابل‌ روز ‌است‌ و نصف‌ ديگر شب‌ ‌است‌ و لذا ‌در‌ نقاط زمين‌ شب‌ و روز مختلف‌ ميشوند مثلا ‌در‌ يك‌ نقطه‌ روز ‌است‌ و ‌در‌ يك‌ نقطه‌ شب‌ بلكه‌ ‌در‌ ‌هر‌ ساعت‌ و دقيقه‌ طلوع‌ و غروب‌ متفاوت‌ ‌است‌ بتفاوت‌ قرب‌ و ‌بعد‌ مثل‌ اينكه‌ اصفهان‌ ‌با‌ تهران‌ دو دقيقه‌ ‌با‌ خراسان‌ سه‌ ربع‌ ساعت‌ ‌با‌ حجاز يك‌ ساعت‌ و ربع‌ و هكذا ‌با‌ امريكا دوازده‌ ساعت‌ تقريبا و يك‌ حركت‌ انتقالي‌ دارد دور كره‌ شمس‌ ‌در‌ يك‌ سال‌ تشكيل‌ سال‌ و ماه‌ ميدهد و ‌اينکه‌ حركت‌ ‌در‌ دائره‌ منطقة البروج‌ ‌است‌ و چون‌ ‌اينکه‌ دائره‌ ‌با‌ دائره‌ معدّل‌ ‌در‌ دو نقطه‌ تقاطع‌ ميكنند اول‌ فروردين‌ و مهر شب‌ و روز مساوي‌ ميشوند و غايت‌ ‌بعد‌ ‌اينکه‌ دو دائره‌ بيست‌ و چهار درجه‌ ‌است‌.

اوّل‌ تير و اوّل‌ دي‌ و ‌از‌ ‌اينکه‌ جهت‌ شب‌ روز كوتاه‌ و بلند ميشوند اوّل‌ تير غايت‌ بلندي‌ روز و كوتاهي‌ شب‌ ‌است‌ و اول‌ دي‌ بالعكس‌ و تشكيل‌ سال‌ و بروج‌ ميدهد.

فَمَحَونا آيَةَ اللَّيل‌ِ ‌آن‌ قسمتي‌ ‌که‌ مقابل‌ شمس‌ نيست‌ وَ جَعَلنا آيَةَ النَّهارِ مُبصِرَةً ‌آن‌ قسمتي‌ ‌که‌ مقابل‌ شمس‌ ‌است‌.

لِتَبتَغُوا فَضلًا مِن‌ رَبِّكُم‌ غرض‌ ‌از‌ ابصار نهار ‌براي‌ تحصيل‌ امر معاش‌ و معاشرات‌ و نحو اينها ‌اينکه‌ نسبت‌ بحركت‌ وضعي‌ وَ لِتَعلَمُوا عَدَدَ السِّنِين‌َ وَ الحِساب‌َ نسبت‌ بحركت‌ انتقالي‌ وَ كُل‌َّ شَي‌ءٍ ‌از‌ امور محتاج‌ اليه‌ انسان‌ ‌را‌ فصّلناه‌ بيان‌ فرموديم‌ و آثار قدرت‌ ‌خود‌ ‌را‌ نشان‌ داديم‌ ‌تا‌ باعث‌ زيادتي‌ معرفت‌ حق‌ ‌باشد‌ تفصيلا آنهم‌ چه‌ تفصيلي‌ ‌که‌ هيچگونه‌ كوتاهي‌ نشده‌ ‌باشد‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 12)- در این آیه از آفرینش شب و روز و منافع و برکات این دو و وجود حساب و کتاب در عالم سخن می‌گوید تا هم دلیلی باشد بر توحید و شناخت خدا و بحث گذشته معاد را تکمیل کند و هم شاهدی باشد بر لزوم دقت در عواقب کارها و عدم شتابزدگی می‌فرماید: «ما شب و روز را دو نشانه (توحید و عظمت خود) قرار دادیم» (وَ جَعَلْنَا اللَّیْلَ وَ النَّهارَ آیَتَیْنِ).

ج2، ص623

«سپس نشانه شب را محو کرده، و نشانه روز را روشنی بخش (به جای آن) قرار دادیم» (فَمَحَوْنا آیَةَ اللَّیْلِ وَ جَعَلْنا آیَةَ النَّهارِ مُبْصِرَةً).

و از این کار دو هدف داشتیم، نخست این که « (در پرتو آن) فضل پروردگارتان را بطلبید» و به تلاش زندگی برخیزید (لِتَبْتَغُوا فَضْلًا مِنْ رَبِّکُمْ).

هدف دیگر این که: «عدد سالها و حساب (کارهای زمان بندی شده خود) را بدانید» (وَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِینَ وَ الْحِسابَ).

تمام جهان هستی بر محور حساب و اعداد می‌گردد و هیچ یک از نظامات این عالم بدون حساب نیست، طبیعی است انسان که جزئی از این مجموعه است نمی‌تواند بی‌حساب و کتاب زندگی کند.

«و ما هر چیز را مشخص و روشن ساختیم» (وَ کُلَّ شَیْ‌ءٍ فَصَّلْناهُ تَفْصِیلًا).

نکات آیه

۱- خداوند، شب و روز را دو نشانه از نشانه ها و آیات خویش قرار داده است. (و جعلنا الّیل و النهار ءایتین)

۲- از میان رفتن تاریکى شب با آمدن روشنایى روز، نشانه اى از تدبیر خداوند است. (فمحونا ءایة الّیل و جعلنا ءایة النهار مبصرة)

۳- محو شدن نور ماه در شب و روشنگرى خورشید، دو نشانه از نشانه هاى خداست. (فمحونا ءایة الّیل و جعلنا ءایة النهار مبصرة) این برداشت بنابراین است که منظور از «آیة اللیل» ماه و «آیة النهار» خورشید باشد.

۴- مظاهر هستى، تحت تدبیر خداوند و نشانه وجود اوست. (و جعلنا الّیل و النهار ءایتین فمحونا ءایة الّیل و جعلنا ءایة النهار مبصرة)

۵- انسان، در پرتو روشنى روز - در پى تاریکى شب - از روزى و فضل خداوند بهره مند مى شود. (فمحونا ءایة الّیل و جعلنا ءایة النهار مبصرة لتبتغوا فضلاً من ربّکم)

۶- روزیها، منافع و ذخایر الهى براى انسان، جلوه ربوبیت خداوند براى اوست. (لتبتغوا فضلاً من ربّکم)

۷- روزیها، منافع و ذخایر الهى، فضل خداوند و براى بهرهورى انسان است. (لتبتغوا فضلاً من ربّکم)

۸- انسان تنها در پرتو حرکت و تلاش مى تواند به روزیهاى خدادادى و نیازهاى خویش دست یابد. (لتبتغوا فضلاً من ربّکم) «إبتغاء» (از باب افتعال) به معناى تلاش و کوشش بسیار براى دستیازى به خواسته هاست (مفردات راغب).

۹- از فواید گردش شب و روز، محاسبه زمان و سال شمارى و آشنایى انسان با تاریخ است. (جعلنا ءایة النهار ... لتعلموا عدد السنین و الحساب)

۱۰- شناخت زمان و تنظیم آن، براى زندگى انسان امرى با اهمیت و حیاتى است. (لتعلموا عدد السنین و الحساب)

۱۱- تبیین همه نیازهاى انسان در سعادت و کمال خویش، در قلمرو تعالیم دین و آموزه هاى وحى است. (إن هذا القرءان یهدى ... و کلّ شىء فصّلنه تفصیلاً) نوع مفسّران برآنند که چون قرآن، کتاب هدایت و در جهت تأمین سعادت و کمال آدمى است، بنابراین مقصود از «و کلّ شىء» همه امور مرتبط با سعادت و کمال و هدایت است، نه تمامى حقایق و پدیده هاى عالم.

۱۲- قرآن، دربردارنده همه بیانهاى هدایتى مورد نیاز انسان در فصلها و بخشهاى متعدد (إن هذا القرءان یهدى ... و کلّ شىء فصّلنه تفصیلاً) برداشت فوق مبتنى بر این است که «فصّلناه» به معناى لغوى خود (جدا کردن) استعمال شده باشد.

۱۳- کمترین درهم ریختگى و نابسامانى، در نظام هستى و آفرینش وجود ندارد. (و کلّ شىء فصّلنه تفصیلاً) برداشت فوق مبتنى بر این است که مراد از «کلّ شىء» همه هستى باشد و در این صورت «فصّلناه» از ماده «فصل» و به معناى جداسازى چیزى از چیز دیگر است (مفردات راغب). بنابراین معناى آیه چنین مى شود: ما هر چیزى را در جایگاه خویش به گونه اى قرار دادیم که با دیگرى مخلوط نشود و اصطکاکى پیدا نکند و هر پدیده اى در این عالم داراى نظم بوده و به سامان است.

۱۴- تذکر به اهمیت و نقش گردش شب و روز در حیات انسان، نمودى از بیان تفصیلى آیات توسط خداوند (و جعلنا الّیل و النهار ءایتین ... و کلّ شىء فصّلنه تفصیلاً) یکى از مصادیق «کلّ شىء...» به قرینه جمله «و جعلنا اللیل و النهار آیتین» مى تواند گردش شب و روز باشد.

روایات و احادیث

۱۵- «یزیدبن سلام ... سأل رسول الله(ص) فقال له: ... فما بال الشمس و القمر لایستویان فى الضوء و النور، قال: ... أمر الله تعالى جبرئیل: أن یمحو ضوء القمر فمحاه ... و ذلک قول الله عزّوجلّ: «و جعلنا اللیل و النهار آیتین فمحونا آیة اللیل و جعلنا آیة النهار مبصرة...»... ;[۱] یزیدبن سلام از رسول خدا(ص) سؤال کرد، پس به حضرت گفت:... چگونه است که خورشید و ماه در نور و روشنایى با هم مساوى نیستند؟ حضرت جواب فرمود:... خداوند تعالى به جبرئیل فرمان داد تا نور ماه را محو کند، پس او نور ماه را محو کرد ... و آن همان سخن خدا است که فرمود: «و جعلنا اللیل و النهار آیتین فمحونا آیة اللیل و جعلنا آیة النهار مبصرة...»...».

موضوعات مرتبط

  • آفرینش: تدبیر آفرینش ۴; قانونمندى آفرینش ۱۳; نظم آفرینش ۱۳; ویژگیهاى نظام آفرینش ۱۳
  • آیات خدا: آیات آفاقى ۱، ۳، ۴، ۱۵; تبیین آیات خدا ۱۴
  • انسان: تبیین نیازهاى انسان ۱۱; تفضل به انسان ۷; عوامل مؤثر در تأمین نیازهاى انسان ۸; منافع انسان ۶; منشأ تبیین نیازهاى انسان ۱۲
  • تاریخ: ابزار شناخت تاریخ ۹
  • خدا: استفاده از روزیهاى خدا ۵; تدبیر خدا ۴; دلایل خدا شناسى ۴; روزیهاى خدا ۶، ۷، ۸; زمینه فضل خدا ۵; فضل خدا ۷; نشانه هاى تدبیر خدا ۲; نشانه هاى ربوبیت خدا ۶; نعمتهاى خدا ۶
  • خورشید: روشنایى خورشید از آیات خدا ۳
  • دین: دین و عینیّت ۱۱; نقش دین ۱۱
  • روز: آثار روشنایى روز ۲; اهمیت حرکت روز ۱۴; روز از آیات خدا ۱; روشنایى روز ۱۵; فواید روشنایى روز ۵; فواید حرکت روز ۹; نقش حرکت روز ۱۴
  • روزى: عوامل مؤثر در روزى ۸
  • زمان: اهمیت زمان ۱۰
  • سال شمارى: ابزار سال شمارى ۹
  • سعادت: عوامل سعادت ۱۱
  • شب: اهمیت حرکت شب ۱۴; تاریکى شب ۵، ۱۵; زوال تاریکى شب ۲; شب از آیات خدا ۱; فواید حرکت شب ۹; نقش حرکت شب ۱۴
  • عمل: آثار عمل ۸
  • قرآن: تعالیم قرآن ۱۲; ویژگیهاى قرآن ۱۲; هدایتگرى قرآن ۱۲
  • ماه: نور ماه از آیات خدا ۳
  • وحى: نقش وحى ۱۱
  • وقت شناسى: اهمیت وقت شناسى ۱۰

منابع

  1. علل الشرایع، ص ۴۷۰، ح ۳۳، ب ۲۲۲; نورالثقلین، ج ۳، ص ۱۴۳، ح ۱۰۰.