يونس ١: تفاوت میان نسخهها
(افزودن جزییات آیه) |
(←تفسیر) برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱#link1 | آيات ۱۰ | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱#link1 | آيات ۱ - ۱۰ سوره يونس]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱#link2 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱#link2 | بيان غرض و آهنگ كلى سوره مباركه یونس]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱#link4 | مراد از «حكيم»، در: آیه: «تِلكَ الكِتَابُ الحَكِيم»]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱#link4 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱#link6 | جواب خداى تعالى به تعجب كفار، از نزول وحى به پيامبر «ص»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱#link9 | دو برهان، برای استدلال و اثبات معاد]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱#link6 | جواب خداى تعالى به | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱#link10 | حقانيت خلقت الهى، در آفرينش آفتاب و ماه]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱# | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲#link12 | فراموشى روز حساب و دلبستگى به زندگى دنيا، اساس انكار دين است]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲#link13 | مراد از هدايت مؤمنان به ايمانشان، و رابطه بين ايمان و عمل]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲#link14 | محبت خالص مؤمنان به خداى تعالى، تسبيح او، و تحيت آنان به يكديگر در جنات نعيم]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱#link10 | حقانيت خلقت | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲#link16 | بحث روايتى: (روایاتی ذیل آیات گذشته)]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲#link12 | | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲#link13 | مراد از هدايت | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲#link14 | محبت خالص | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲#link16 | بحث روايتى | |||
}} | }} |
نسخهٔ کنونی تا ۸ آبان ۱۴۰۳، ساعت ۰۳:۰۸
کپی متن آیه |
---|
الر تِلْکَ آيَاتُ الْکِتَابِ الْحَکِيمِ |
ترجمه
سوره يونس | آیه ١ | يونس ٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الر»: (نگا: بقره / . «تِلْکَ»: آن. در اینجا مراد (این) است و برای بیان فخامت و عظمت قرآن، اسم اشاره به دور، یعنی (آن) به کار رفته است، همان گونه که در حضور کسی هستیم و برای تعظیم میگوئیم: آن جناب، آن حضرت. «الْحَکِیمِ»: محکم و استوار در لفظ و در معنی. دارای سخنان حکمتآمیز.
تفسیر
- آيات ۱ - ۱۰ سوره يونس
- بيان غرض و آهنگ كلى سوره مباركه یونس
- مراد از «حكيم»، در: آیه: «تِلكَ الكِتَابُ الحَكِيم»
- جواب خداى تعالى به تعجب كفار، از نزول وحى به پيامبر «ص»
- دو برهان، برای استدلال و اثبات معاد
- حقانيت خلقت الهى، در آفرينش آفتاب و ماه
- فراموشى روز حساب و دلبستگى به زندگى دنيا، اساس انكار دين است
- مراد از هدايت مؤمنان به ايمانشان، و رابطه بين ايمان و عمل
- محبت خالص مؤمنان به خداى تعالى، تسبيح او، و تحيت آنان به يكديگر در جنات نعيم
- بحث روايتى: (روایاتی ذیل آیات گذشته)
تفسیر نور (محسن قرائتی)
الر تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ الْحَكِيمِ «1»
الف، لام، را، اين است آيات كتاب استوار و حكمتآميز.
نکته ها
امام صادق عليه السلام دربارهى حروف مقطّعهى «الر» فرمودند: (الف) رمز أنا، (لام) رمز اللّه و (راء) رمز رئوف است؛ يعنى أنا اللّه الرؤف. «1»
و در روايت ديگرى مىخوانيم كه اين حروف همان متشابهات قرآن است. «2»
پیام ها
1- قرآن، مقام والايى دارد. «تِلْكَ» اشاره به دور است.
2- قرآن، كتاب حكيم است؛ هم حَكَم و داور است، هم داراى مطالب حكيمانه است و هم محتواى محكمى دارد. (تاريخ و گذشت زمان و دشمن، خللى در قرآن وارد نمىكند) «الْكِتابِ الْحَكِيمِ»
«1». تفسير نورالثقلين.
«2». تفسير نورالثقلين.
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 535
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
الر تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ الْحَكِيمِ «1»
الر: مجمل اقوال در مقطعات السور:
«1» نور الثقلين، ج 2، ص 290 حديث 3.
ج5، ص 251
1- اسامى سورند.
2- نامى است از نامهاى الهى.
3- علم الهدى فرموده كه حق تعالى نام مىنهد سوره را به هر چه اراده و حكمت او به آن تعلق گرفته.
4- رمزى است بين خدا و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و چون از احكام مكلفين نيست، دانستن آن لازم نيست.
5- نزد ابن عباس (انا اللّه ارى).
6- اسمى است از اسماء قرآن.
7- ابو العاليه گفته: هر حرفى از آن مفتاح اسمى است از اسماء الهى، و نيست در آن حرفى مگر آنكه در نعم و نقم او، و نيست حرفى در آن مگر در مدت قومى و اجل قومى ديگر است.
8- حروف مقطعه تسكيت كفار است براى شنيدن قرآن چون صفير مىزدند براى آنكه نشنوند، به استماع اين حروف ساكت، و متعجب شده، در اين هنگام كلام الهى به مسامع آنها وارد مىشد.
9- نزد بعضى مراد اين است كه اين قرآنى كه شما عاجز شديد اتيان به مثل آن، همين حروف معجمه است كه تركيب يافته، پس عجز شما دلالت دارد بر آنكه كلام بشر نيست.
10- قمى- «الر» از حروف اسم اعظم منقطع در قرآن است كه هرگاه پيغمبر با امام آن را تركيب و دعا به آن نمايد مستجاب شود. «1» 11- در معانى «2»- از حضرت صادق عليه السّلام «الر» يعنى (انا اللّه الرّؤف).
تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ الْحَكِيمِ: اين سوره يا تمام قرآن، آيتهاى قرآن است كه مشتمل باشد بر حكمت.
«1» نور الثقلين ج 2 ص 290 حديث 5.
«2» معانى الاخبار ص 22 حديث اوّل.
ج5، ص 252
2- وصف آن به حكمت، به اعتبار آن است كه كلامى است نازل از نزد حكيم مطلق.
3- حكم كننده ميان حلال و حرام و حاكم به بهشت نسبت به مطيعين و به جهنم نسبت به عاصين.
4- محكم و متقن است كه در آن تناقض و اختلاف نيست.
5- هرگز رقم نسخ بر آن كشيده نشود.
6- كسى بر تغيير آن قادر نبود.
7- مراد به كتاب، تورات و انجيل و ساير كتب منزله بر انبياء سابقه، يعنى اين سوره از آيات كتب الهيه است كه قبل از اين منزل گشته.
8- مراد لوح محفوظ است، يعنى آنچه اين سوره متضمن است، از آياتى است كه در لوح محفوظ مثبت است.
ابن عباس نقل نموده كه چون اساس نبوت محمدى صلّى اللّه عليه و آله تأكيد يافت و حضرت پروردگار جل شأنه، او را به رسالت اختصاص داد، صناديد قريش انكار نموده گفتند: عجب است كه خدا پيغمبرى را كه از جنس آدميان فرستد به عالميان، يتيم ابو طالب را اختيار كند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
الر تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ الْحَكِيمِ «1» أَ كانَ لِلنَّاسِ عَجَباً أَنْ أَوْحَيْنا إِلى رَجُلٍ مِنْهُمْ أَنْ أَنْذِرِ النَّاسَ وَ بَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ قالَ الْكافِرُونَ إِنَّ هذا لَساحِرٌ مُبِينٌ «2»
ترجمه
اين آيتهاى كتاب محكم است
آيا باشد مر مردمان را عجبى كه وحى نموديم بمردى از آنها كه بترسان مردم را و مژده ده آنانرا كه گرويدند كه مر ايشان را است سابقه راستى نزد پروردگارشان گفتند كافران همانا اين هر آينه سحرى است آشكار.
تفسير
- قمّى ره فرموده الر از حروف اسم اعظم است كه منقطع شده است در قرآن و چون تأليف نمايد آنرا پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و امام عليه السّلام پس دعا كند اجابت مىشود و در معانى از امام صادق عليه السّلام روايت نموده كه الر معناى آن انا اللّه الرؤف است يعنى منم خداوند با رأفت و تحقيق فواتح السّور در اول سوره بقره گذشت و كتاب حكيم قرآن است كه مشتمل است بر حكمت و محكم است آيات آن كه قابل خدشه و اشكال و اعتراض نيست و تزلزل و فتورى در آن روى نداده و نخواهد داد و محفوظ است بحفظ الهى از نسخ و تغيير و تبديل تا روز قيامت و استفهام براى انكار است يعنى نبايد مردم تعجب كنند از آنكه خداوند وحى نموده است بر بشرى كه بيم ده مردم را از مخالفت امر و نهى الهى گويا توقع داشتند فرستاده خدا ملك باشد چنانچه در اوائل سوره انعام مفصّلا ذكر شد و نيز وحى فرموده است كه بشارت ده اهل ايمان را بآنكه براى ايشان است سابقه محقّق راستى و درستى و فضل و شرف نزد خداوند متعال و سابقه را قدم گفتهاند براى آنكه بقدم سبقت پيدا
جلد 3 صفحه 3
مىشود چنانچه نعمت را يد خواندهاند براى آنكه بدست عطا مىشود و اضافه بصدق شده براى اشاره بآنكه بصدق نيّت و گفتار شخص بمقام ارجمند نائل مىشود و در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه معناى قدم صدق شفاعت محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است و در كافى و از عيّاشى و قمّى ره اين معنى تأييد شده و نيز در كافى و از عيّاشى بولايت امير المؤمنين عليه السّلام تفسير شده است فيض ره فرموده اين براى آنستكه شرط شفاعت ولايت است پس اين دو ملازم يكديگرند و كفّار بعد از استماع آيات قرآن گفتند اين سحرى است واضح و آشكار چون ديدند كلام عجيبى است كه بشر از اتيان بمثل آن عاجز است پس اقرار نمودند باعجاز قرآن و حجّت از خداوند بر آنها اقامه و اتمام شد با آنكه حكمت الهى مقتضى است كه سحر را بدست مدّعى نبوّت جارى نفرمايد و مراد از ساحر در قرائت مشهوره حضرت ختمى مرتبت است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحِيمِ
الر تِلكَ آياتُ الكِتابِ الحَكِيمِ «1»
اخبار وارده در فضيلت اينکه سوره مباركه از إبن بابويه و از عياشي از فضيل از حضرت صادق عليه السّلام فرمود
(من قرء سورة يونس في کل شهرين او ثلاثة لم يخف عليه ان يکون من الجاهلين و کان يوم القيمة من المقربين)
و از حضرت باقر عليه السّلام روايت كرده که امر فرمود بقرائت اينکه سوره راوي قرائت كرد تا رسيد بآيه 26 لِلَّذِينَ أَحسَنُوا الحُسني وَ زِيادَةٌ الاية فرمود
(قال رسول اللّه صلّي اللّه عليه و آله و سلّم انّي لاعجب كيف لا اشيب اذا قرأت القرآن)
تفسير الر از حضرت صادق عليه السّلام مرويست فرمود
(انا اللّه الرؤف)
و از علي بن ابراهيم که گفت از حروف اسم اعظم است که ائمه [ع] تأليف ميكنند و دعاء ميكنند مستجاب ميشود.
اقول- در مجلد اول ابتداء سوره بقره ما مفصلا حروف مقطعه قرآن را بيان كرديم و خلاصه آن اينكه اينها رموز است بين خدا و رسول و از متشابهات قرآن است که وَ ما يَعلَمُ تَأوِيلَهُ إِلَّا اللّهُ وَ الرّاسِخُونَ فِي العِلمِ آل عمران آيه 3
جلد 9 - صفحه 342
3 تلك ممكن است اشاره بجميع آيات القرآني باشد و لكن بعيد نيست که اشاره بآيات همين سوره باشد زيرا تلك اشاره بقريب است آياتُ الكِتابِ الحَكِيمِ يعني آيات اينکه سوره از آيات قرآن مجيد است و در اول سوره بقره ذلِكَ الكِتابُ اسامي قرآن را متذكر شديم و اطلاق كتاب ممكن است که در لوح محفوظ ضبط شده بَل هُوَ قُرآنٌ مَجِيدٌ فِي لَوحٍ مَحفُوظٍ بروج آيه 22، و در كتاب مكنون إِنَّهُ لَقُرآنٌ كَرِيمٌ فِي كِتابٍ مَكنُونٍ لا يَمَسُّهُ إِلَّا المُطَهَّرُونَ واقعه آيه 77، و در نزد كتاب وحي و در مجموع بين الدفتين، و اطلاق حكيم بر آيات بمناسبت محكم بودن آيات آياتٌ مُحكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الكِتابِ آل عمران آيه 3، يا مطابق و موافق حكم و مصالح است.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 1)- در این سوره بار دیگر با «حروف مقطعه» قرآن رو برو میشویم که به صورت «الف- لام- راء» (الر). ذکر شده است.
به دنبال آن نخست اشاره به عظمت آیات قرآن کرده، میگوید: «آنها آیات کتاب حکیم است» (تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ الْحَکِیمِ).
توصیف قرآن به «حکیم» اشاره به این است که آیات قرآن دارای آن چنان استحکام و نظم و حسابی است که هرگونه باطل و خرافه و هزل را از خود دور میسازد، جز حق نمیگوید و جز به راه حق دعوت نمیکند.
نکات آیه
۱ - قرآن، داراى مرتبتى والا و جایگاهى بلند در نزد خداوند (تلک ءایت الکتب) «تلک» کلمه اى است که براى اشاره به مشارالیه دور وضع شده است. به کارگیرى آن، جهت اشاره به مشارالیه نزدیک (آیاتى که پیش روى ماست) نشان دهنده عظمت شأن و جایگاه رفیع قرآن در پیشگاه خداوند است.
۲ - قرآن، داراى ساختارى آیه آیه (تلک ءایت الکتب)
۳ - قرآن، کتابى است آمیخته به حکمت. (ءایت الکتب الحکیم) برداشت فوق بر این اساس است که «حکیم» به معناى «ذوالحکمة» باشد.
۴ - قرآن، کتابى است پاینده و خلل ناپذیر. (الکتب الحکیم) برداشت فوق بر این اساس است که «حکیم» به معناى «محکَم» باشد ; زیرا «إحکام» (مصدر محکم) به معناى بازداشتن و مصون ساختن چیزى از فساد و تباهى است. توصیف «کتاب» به «حکیم» بیانگر اتقان، پایندگى و خلل ناپذیرى آن است.
روایات و احادیث
۵ - سفیان بن سعید ثورى گوید: «قلت لجعفر بن محمّد ... یا ابن رسول اللّه ما معنى قول اللّه عز و جل: « ... الر ... » قال: ... و الر، فمعناه انا اللّه الرؤوف ;[۱] به امام صادق (ع) گفتم: ... معنانى قول خداى عز و جل: « ... الر ... » چیست؟ فرمود: معناى «الر» انا اللّه الرؤوف است («الف» رمز أنا و «لام» رمز اللّه و «راء» رمز رؤوف) ».
۶ - از امام باقر(ع) روایت شده که درباره فواتح سور فرمود: «ان هذه الأیات أنزلت فیهم «منهم آیات محکمات هنّ أم الکتاب و أخر متشابهات » » ;[۲] آیه «منه آیات محکمات هن أم الکتاب و أخر متشابهات» درباره همین حروف مقطعه نازل شده است».
موضوعات مرتبط
- حروف مقطعه: اهمیّت حروف مقطعه ۶ ; مراد از حروف مقطعه ۵
- قرآن: آیات قرآن ۲ ; اتقان قرآن ۴ ; جاودانگى قرآن ۴ ; حکمت در قرآن ۳ ; ساختار قرآن ۲ ; فضیلت قرآن ۱ ; متشابهات قرآن ۷ ; ویژگیهاى قرآن ۲، ۳، ۴
منابع