الانسان ٢١: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۳۳: خط ۳۳:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۱۴#link127 | آيات ۱ - ۲۲، سوره دهر]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۱۴#link127 | آيات ۱ - ۲۲، سوره دهر]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۱۵#link128 | اشاره به مضامين سوره مباره دهر]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۱۵#link128 | اشاره به مضامين سوره مباره دهر]]
خط ۵۷: خط ۵۸:
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۱۷#link149 | (در ذيل آيه : ((هل اتى على الانسان حين من الدهر لم يكن شيئا مذكورا))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۱۷#link149 | (در ذيل آيه : ((هل اتى على الانسان حين من الدهر لم يكن شيئا مذكورا))]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۵_بخش۱۷#link160 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۵_بخش۱۷#link160 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
وَ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ إِذا رَأَيْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤاً مَنْثُوراً «19» وَ إِذا رَأَيْتَ ثَمَّ رَأَيْتَ نَعِيماً وَ مُلْكاً كَبِيراً «20» عالِيَهُمْ ثِيابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَ إِسْتَبْرَقٌ وَ حُلُّوا أَساوِرَ مِنْ فِضَّةٍ وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً «21» إِنَّ هذا كانَ لَكُمْ جَزاءً وَ كانَ سَعْيُكُمْ مَشْكُوراً «22»
و پسرانى هميشه جوان، (به خدمت) بر آنان مى‌گردند، هرگاه آنان را بينى، پندارى مرواريدهاى غلطان و پراكنده‌اند. و چون آنجا را بنگرى نعمتى فراوان و سلطنتى بزرگ مى‌بينى. بر اندامشان جامه‌هاى سبز از ديباى نازك و ضخيم است و با دستواره‌هاى نقره زينت شده‌اند و پروردگارشان شرابى طهور (پاك و پاك‌كننده) به آنان مى‌نوشاند. همانا اين جزايى است براى شما و سعيتان مورد سپاس است.
===نکته ها===
از امام كاظم عليه السلام پرسيدند: چرا در اين سوره نامى از حورالعين در پاداش ابرار و اهل بيت پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله مطرح نشده است؟ امام عليه السلام فرمودند: به خاطر مقام فاطمه زهرا عليها السلام. «1»
امام صادق عليه السلام از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل مى‌كنند: هنگامى كه بهشتيان وارد بهشت مى‌شوند، با درختى روبرو مى‌شوند كه سايه‌اى گسترده دارد و از پاى آن دو چشمه جارى است، آنان در چشمه‌اى خود را مى‌شويند و از چشمه ديگر مى‌نوشند و پس از آن هيچ بيمارى و نارحتى در بدن آنها رخ نمى‌دهد و اين است معناى‌ «سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً». «2»
نعمت‌هاى بهشتى‌
ميان نعمت‌هاى بهشتى با نعمت‌هاى دنيا تفاوت‌هاى بسيارى وجود دارد، كه در اينجا به گوشه‌اى از آنان اشاره مى‌كنيم:
بسيار زيادند: «فاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ» «3»
----
«1». مناقب، ج 3، ص 328.
«2». بحار، ج 8، ص 212.
«3». واقعه، 32.
جلد 10 - صفحه 333
موسمى و فصلى نيستند: «لا مَقْطُوعَةٍ» «1»
در بهره‌گيرى از آنها هيچ منعى وجود ندارد. «وَ لا مَمْنُوعَةٍ» «2»
بهشتيان در استفاده از آنها حس انتخاب دارند. «مِمَّا يَتَخَيَّرُونَ» «3»
براى هر نوع اشتهايى، نعمتى موجود است: «مِمَّا يَشْتَهُونَ» «4»
استفاده از آنها آفات و عوارضى به دنبال ندارد: «لا يُصَدَّعُونَ» «5»
بهره‌گيرى از آنها بدون زحمت است. «وَ ذُلِّلَتْ قُطُوفُها تَذْلِيلًا» «6»
هرچه بخواهيد، خادمان برايتان فراهم مى‌كنند: «وَ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ»
خادمان بهشتى هم زيبا هستند: «لُؤْلُؤاً مَنْثُوراً»، هم پير نمى‌شوند: «مُخَلَّدُونَ»
كاميابى در كمال آرامش است: «عَلَى الْأَرائِكِ مُتَّكِؤُنَ» «7»
در بهشت حسادت و رقابت در آنجا راهى ندارد. «نَزَعْنا ما فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ» «8»*
نعمت‌ها با رضا و سلام پروردگار همراه است: «وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ» «9»، «سَلامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِيمٍ» «10»
ذريّه مؤمن به آنها مى‌پيوندند و كامياب مى‌شوند: «أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ» «11»
با اولياى الهى همسايه مى‌شوند: «و هم جيرانى» «12»
نعمت‌هاى بهشتى متنوع‌اند: وَ أَنْهارٌ مِنْ لَبَنٍ‌ ... وَ أَنْهارٌ مِنْ عَسَلٍ‌ ... «13»
===پیام ها===
1- پذيرايى در بهشت، خصوصيات ويژه‌اى دارد. از جمله:
نيازى به درخواست و تقاضا ندارد، زيرا پذيرايى كنندگان همواره به دور بهشتيان مى‌گردند. «يَطُوفُ»
----
«1». واقعه، 33.
«2». واقعه، 33.
«3». واقعه، 20.
«4». واقعه، 21.
«5». واقعه، 19.
«6». انسان، 14.
«7». يس، 56.
«8». واقعه، 16.
«9». توبه، 71.
«10». يس، 58.
«11». طور، 21.
«12». دعاى ندبه.
«13». محمّد، 15.
جلد 10 - صفحه 334
مسئولين پذيرايى از هر سو بر بهشتيان اشراف دارند. «يَطُوفُ عَلَيْهِمْ»
پذيرايى كنندگان نوجوانند. «وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ» «1»*
قيافه آنان مانند لؤلؤ درخشنده است. «حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤاً»
حكومت بهشتيان گسترده است. «مُلْكاً كَبِيراً»
رنگ لباس پذيرايى كنندگان سبز «خُضْرٌ» و جنس لباس آنان از ابريشم نازك‌ «سُندُسٍ» و ضخيم‌ «إِسْتَبْرَقٌ» است.
ساقى ابرار، پروردگار متعال‌ «سَقاهُمْ رَبُّهُمْ» و نوع شراب آنها، طهور است.
«شَراباً طَهُوراً» (امام صادق عليه السلام فرمود: اين شراب، قلب بهشتيان را از غير خدا پاك مى‌كند. «2»)
2- با آنكه بهشت، فضل و لطف الهى است، امّا خداوند آن را مزد و اجر ابرار مى‌شمرد تا بهشتيان به كار خود ببالند. «إِنَّ هذا كانَ لَكُمْ جَزاءً»
3- پاداش‌هاى الهى بر اساس نيّت و كيفيّت انجام كار است، نه بر اساس كميّت كار و مقدار و مبلغ احسان. (چند قطعه نان جو و اين همه پاداش، فقط به خاطر داشتن اخلاص و ايثار است.) «إِنَّ هذا كانَ لَكُمْ جَزاءً وَ كانَ سَعْيُكُمْ مَشْكُوراً»
4- كسى كه از مردم، نه پاداش طلب كند و نه تشكّر بخواهد، «لا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزاءً وَ لا شُكُوراً»، خداوند به او هم پاداش مى‌دهد و هم تشكّر مى‌كند. «كانَ لَكُمْ جَزاءً وَ كانَ سَعْيُكُمْ مَشْكُوراً»
5- تشكّر و قدردانى از تلاش ديگران، يك صفت الهى است. «سَعْيُكُمْ مَشْكُوراً»
6- نطفه بى‌مقدار «نُطْفَةٍ أَمْشاجٍ» بر اثر ايمان و عمل و اخلاص و ايثار به جايى مى‌رسد كه آفريدگار هستى از او تشكّر مى‌كند. «وَ كانَ سَعْيُكُمْ مَشْكُوراً»
----
«1». طور، 24.
«2». تفسير مجمع البيان.
تفسير نور(10جلدى)، ج‌10، ص: 335
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
عالِيَهُمْ ثِيابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَ إِسْتَبْرَقٌ وَ حُلُّوا أَساوِرَ مِنْ فِضَّةٍ وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً «21»
عالِيَهُمْ ثِيابُ‌: در حالى كه بر آن پسران باشد جامه‌هاى كريمانه، سُندُسٍ خُضْرٌ: ديباى نازك به رنگ سبز، وَ إِسْتَبْرَقٌ‌: و ديباى محكم بافته و سفته با براقيت و درخشندگى، وَ حُلُّوا أَساوِرَ: و آراسته و زينت كرده شوند به دستبندهاى‌ مِنْ فِضَّةٍ: كه از نقره است. و در خبر است كه نقره بهشتى بر وجهى صفا و شفاف است كه آنچه ماوراى آن باشد توان ديد، و آن از تمام جواهر بهتر باشد، پس كثرت التذاذ و سرور در او بيشتر بود. وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ‌: و بياشامد ايشان را پروردگار ايشان، شَراباً طَهُوراً: شرابى پاك از ادناس و ارجاس، يا پاك كننده از غل و حسد و ساير صفات رذيله. و بعد از شرب، بدن را خوشبو سازد و به طريق عرق از بدن ترشح نمايد. و كثرت طيب او به مراتب از بوى مشك اطيب باشد برخلاف خمر دنيا كه جز دنس و رجس و خباثت چيز ديگرى ندارد.
در منهج- از حضرت صادق عليه السّلام مروى است: چون مؤمن شراب‌
----
«1» منهج الصادقين، جلد 10، صفحه 109.
جلد 13 - صفحه 420
طهور بياشامد، از هرچه ماسوى است ميل نموده بالكليه متوجه مولى شود. «1» و اين منتهاى درجات صديقان است. و لذا اسناد سقى به رب نموده، و آن را از نعم سابقه ممتاز و به آن ختم ثواب ابرار نمود.
عبرت: عبد اللّه عمر روايت نموده: مرد حبشى نزد حضرت آمد، گفت: خدا شما را تفضيل داده بر حسن صورت و بياض لون، اگر ايمان آرم به آنچه به تو نازل شده و به آن عمل نمايم، با تو در بهشت درآيم يا نه؟ حضرت فرمود: بلى به خدائى كه جان من در فرمان اوست كه در دنيا مردى سياه باشد، در بهشت نور روى او هزار فرسخ تابد، بعد فرمود: هر كه بگويد لا اله إلّا اللّه، او را عهدى باشد نزد خدا، و هر كه بگويد: سبحان اللّه و بحمده، او را صد و بيست هزار حسنه بنويسند. يكى از حضار گفت: يا رسول اللّه پس هيچكس هلاك نشود و به عذاب گرفتار نگردد. حضرت فرمود: مردى باشد كه در عرصات حاضر شود با چندان عمل كه اگر بر كوه ابو قبيس نهند از جاى برود، و يك نعم از نعم الهى بيايد و آن را مستغرق سازد و آخر محتاج به فضل و رحمت الهى شود. بعد حضرت وصف بهشت فرمود و چون اين آيه تلاوت كرد: وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً، حبشى گفت: يا رسول اللّه آنچه در بهشت چشم تو بيند، چشم من خواهد ديد؟ فرمود: بلى، حبشى نعره‌اى زد و جان به حق تسليم نمود. عبد اللّه عمر گفت: به عزت خدا، رسول را ديدم كه به دست مبارك خود آب بر او ريخت و در قبرش نهاد؛ پس به سعادت دارين فايز شد.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
فَوَقاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذلِكَ الْيَوْمِ وَ لَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَ سُرُوراً «11» وَ جَزاهُمْ بِما صَبَرُوا جَنَّةً وَ حَرِيراً «12» مُتَّكِئِينَ فِيها عَلَى الْأَرائِكِ لا يَرَوْنَ فِيها شَمْساً وَ لا زَمْهَرِيراً «13» وَ دانِيَةً عَلَيْهِمْ ظِلالُها وَ ذُلِّلَتْ قُطُوفُها تَذْلِيلاً «14» وَ يُطافُ عَلَيْهِمْ بِآنِيَةٍ مِنْ فِضَّةٍ وَ أَكْوابٍ كانَتْ قَوارِيرَا «15»
قَوارِيرَا مِنْ فِضَّةٍ قَدَّرُوها تَقْدِيراً «16» وَ يُسْقَوْنَ فِيها كَأْساً كانَ مِزاجُها زَنْجَبِيلاً «17» عَيْناً فِيها تُسَمَّى سَلْسَبِيلاً «18» وَ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ إِذا رَأَيْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤاً مَنْثُوراً «19» وَ إِذا رَأَيْتَ ثَمَّ رَأَيْتَ نَعِيماً وَ مُلْكاً كَبِيراً «20»
عالِيَهُمْ ثِيابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَ إِسْتَبْرَقٌ وَ حُلُّوا أَساوِرَ مِنْ فِضَّةٍ وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً «21» إِنَّ هذا كانَ لَكُمْ جَزاءً وَ كانَ سَعْيُكُمْ مَشْكُوراً «22»
ترجمه‌
پس نگاه داشت ايشانرا خداوند از آسيب آنروز و پيش آورد براى آنان گشاده روئى و شادمانى را
و پاداش داد آنانرا بسبب صبرشان بهشت‌
----
جلد 5 صفحه 319
و لباس ابريشمى را
تكيه زنندگانند در آن بر تختهائى آراسته نمى‌بينند در آن آفتابى و نه سرمائى را
و بهشت نزديك است بايشان سايه‌هايش و آسان شده است چيدن ميوه‌هايش آسان شدنى مخصوص‌
و به گردش در آورده ميشود گرد ايشان جامهائى از نقره و تنگهائى از آبگينه‌هائى‌
كه از نقره است ساخته و اندازه نموده‌اند آنها را به اندازه‌ئى كه موافق ميل آنان باشد
و نوشانده ميشوند در آن جاميكه باشد ممزوج بآن زنجبيل‌
از چشمه‌اى كه در آنست كه ناميده ميشود سلسبيل‌
و ميگردند گرد ايشان پسرانى باقى در جمال و خوبى كه چون بينى آنانرا پنداريشان مرواريد پراكنده‌
و چون به بينى آنجا را ميبينى نعمت و پادشاهى بزرگى را
در برشان جامه‌هاى حرير لطيف سبز و ديباى برّاق محكم است و آراسته شده‌اند بدستبندهائى از نقره و نوشانيده بآنان پروردگارشان شرابى پاكيزه‌
همانا اين است براى شما پاداش و ميباشد كوشش شما قدر دانى شده.
تفسير
خداوند متعال كسانيرا كه از ترس روز جزا و براى رضاى خدا عمل بوظائف خود نمودند و در آيات سابقه ذكر شد از شرّ و عذاب آنروز نگهدارى و حفظ فرمود و پيش آورد براى ايشان گشاده روئى و سرور قلبى را چنانچه در مجالس از امام باقر عليه السّلام نقل نموده و پاداش داد بآنها در عوض صبرى كه در دنيا بر اطاعت و ترك معصيت خدا نموده بودند بهشت را براى سكونت و پارچه ابريشمى را براى لباس و فراش آنها در حاليكه تكيه زنندگانند بر تختهائى آراسته و پيراسته مانند حجله عروس چنانچه مستفاد از حديث سابق است نميبينند در آن آفتاب گرم و نه هواى سرد را چون هواى بهشت معتدل است و خورشيد آنجا نيست و لذا فرموده و آن بهشت چنانستكه نزديك است بايشان سايه‌هايش يعنى هميشه هست و براى بلند شدن خورشيد از بين نميرود و سهل و آسان شده است چيدن ميوه‌هاى آن بنحو خوشى كه در هر حال باشند از ايستاده و نشسته و بر بالش آرميده در دسترس ايشان است و گردانيده شود در گرد ايشان جامهائى از نقره بهشتى و تنگ‌هائى از بلور ولى بلورش مانند نقره است در سفيدى و استحكام و نقره‌اش مانند بلور است در روشنى و صفا چون هر دو از زمين بهشت اتّخاذ شده و سازندگان‌
----
جلد 5 صفحه 320
آنها ميل اهل بهشت را در شكل و ظرفيّت آنظروف اندازه گيرى نموده‌اند بطوريكه أشكال آنها با سليقه اهل بهشت موافق باشد و از مقدار اشتهاى ايشان كمتر و زيادتر جا نگيرد و بعضى گفته‌اند اندازه آنظروف بقدر رتبه و بر حسب اعمال صالحه ايشان مقدّر شده است و بعضى گفته‌اند ساقيان اندازه شراب را بقدر اشتهاى اهل بهشت تقدير مينمايند چون اگر مشروب در ظرف بقدر ميل باشد نه كم نه زياد گواراتر است و در مجمع از امام صادق عليه السّلام و قمّى ره نقل نموده كه نفوذ ميكند ديده در نقره بهشتى چنانچه نفوذ ميكند در شيشه و جام شرابى هم بايشان مى‌نوشانند كه ممزوج با زنجبيل بهشتى است براى معطر و گرم شدنش اگر طبعشان مايل بگرمى باشد و الا براى خنكى ممزوج بكافور خواهد شد كه در آيات سابقه ذكر گرديد از چشمه‌اى در بهشت كه نامش سلسبيل است چون بسيار روان و سهل التّناول و خوشگوار و بى‌آزار است و گزندگى زنجبيل در آن نيست و بر حسب بعضى از روايات آنچشمه از آن امير المؤمنين عليه السّلام و كوثر از آن پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است و ميگردند گرد آنان پسران خوش روئى هميشه براى خدمتگزارى مانند مرواريد غلطان پراكنده شده در صفاء و تلألؤ و درخشندگى و زيادى و گردش نمودن و وقتى مؤمن بهشت را با اين اوضاع مشاهده نمايد آنجا نعمت لا يزال و سلطنت بزرگ بى‌زوال را براى خود مشاهده خواهد نمود در حاليكه اهل ايمان يا خدمتگزاران ايشان در برشان لباس حرير است كه آن لباس ديباى سبز نازك و ديباى برّاق محكم است و آراسته شده‌اند بدستبندهائى از نقره بهشتى و علاوه بر دو شراب كه قبلا ذكر شد خداوند بايشان شراب طهور مى‌آشاماند كه ظاهر و باطن آنانرا از تمام پليديهاى صورى و معنوى پاك و پاكيزه مينمايد و بايشان گفته ميشود اين نعمتها و الطاف الهيّه پاداش اعمال شما است و سعى و زحمت شما در دنيا از طرف خداوند قدر دانى شده و بى‌نتيجه نمانده و مورد قبول واقع شده است و در بعضى از روايات صادقين عليهما السلام ملك كبير به استيذان ملائكه از ايشان براى ورود بر آنان تفسير شده و آنكه بدون اذن پيام آوران از جانب خداوند بر ايشان وارد نميشوند و سلطنت بزرگ اين است و چون قبلا ذكر شد كه تا اينجا
----
جلد 5 صفحه 321
آيات در شأن اهل بيت رسالت نازل شده و البته آنچه از نعم الهيّه شامل اهل ايمان شود ببركت ولايت آن خاندان است بنظر حقير بعيد نيست آيه تطهير اينجا نازل شده باشد و اهل عناد آنرا در سوره احزاب ذيل احوال ازواج پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم وضع نموده باشند چون آنجا نامناسب و اينجا بسيار مناسب است و منافات با حجيّت ترتيب آيات ندارد چنانچه در اوائل كتاب ذكر شد و اللّه اعلم.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
عالِيَهُم‌ ثِياب‌ُ سُندُس‌ٍ خُضرٌ وَ إِستَبرَق‌ٌ وَ حُلُّوا أَساوِرَ مِن‌ فِضَّةٍ وَ سَقاهُم‌ رَبُّهُم‌ شَراباً طَهُوراً «21»
‌بر‌ بالاي‌ ‌آنها‌ لباس‌ سندس‌ سبز و استبرق‌ ‌است‌ و زينت‌ ميشوند بدستبندهايي‌ ‌از‌ نقره‌ و پروردگار ‌آنها‌ ‌آنها‌ ‌را‌ سيراب‌ ميفرمايد ‌از‌ شراب‌ طهور.
عالِيَهُم‌ ثِياب‌ُ ‌يعني‌ ‌بر‌ قامت‌ ‌آنها‌ رسا ميشود نه‌ بسيار بلند ‌است‌ ‌که‌ پاگير شود
جلد 17 - صفحه 327
و ‌بر‌ زمين‌ كشيده‌ شود ‌که‌ بي‌ ريخت‌ ‌باشد‌ و نه‌ كوتاه‌ ‌است‌ ‌که‌ بقامت‌ ‌آنها‌ رسا نباشد و ‌اينکه‌ البسه بهشتي‌:
سُندُس‌ٍ خُضرٌ وَ إِستَبرَق‌ٌ ‌است‌ ‌يعني‌ ‌از‌ لباسي‌ ‌که‌ روي‌ لباسها ميپوشند ‌که‌ ‌از‌ همه‌ البسه بهشت‌ سنگين‌تر و عاليتر ‌است‌ سندس‌ خضر ‌است‌ ‌که‌ سبز ‌است‌ و استبرق‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌از‌ حرير و ديباج‌ بهتر و عاليتر و زيباتر ‌است‌.
وَ حُلُّوا أَساوِرَ مِن‌ فِضَّةٍ زينت‌ ميشوند ‌به‌ اساور دستبند و النگو و تعبير بفضه‌ گذشت‌ ‌در‌ بِآنِيَةٍ مِن‌ فِضَّةٍ و قَوارِيرَا مِن‌ فِضَّةٍ.
وَ سَقاهُم‌ رَبُّهُم‌ شَراباً طَهُوراً ‌که‌ قلوب‌ ‌آنها‌ و دل‌ ‌آنها‌ ‌را‌ پاك‌ ميكند ‌از‌ اخلاق‌ رذيله‌ و صفات‌ خبيثه‌ و خيالات‌ فاسده‌ و ‌از‌ ‌هم‌ و غم‌ و كثافات‌ و پليدي‌ها چنانچه‌ ‌در‌ آيه تطهير مفصلا بيان‌ ‌شده‌.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 21)- تا اینجا به قسمتی از نعمتهای بهشتی از قبیل «مساکن» و «تختها» و «سایه‌ها» و «میوه‌ها» و «نوشیدنیها» و «ظرفها» و «گروه پذیرائی کنندگان» اشاره شد، اکنون نوبت وسائل تزیینی بهشتیان است.
می‌فرماید: «بر اندام آنها لباسهائی است از حریر نازک سبز رنگ، و از دیبای ضخیم» (عالیهم ثیاب سندس خضر و استبرق).
سپس می‌افزاید: «و با دستبندهائی از نقره آراسته‌اند» (و حلوا اساور من فضة).
نقره‌هائی شفاف که همچون بلور می‌درخشد، و از یاقوت و درّ و مروارید زیباتر است.
و سر انجام در پایان آیه به عنوان آخرین و مهمترین نعمت از این سلسله
ج5، ص360
نعمتها می‌فرماید: «و پروردگارشان شراب طهور به آنان می‌نوشاند» (و سقاهم ربهم شرابا طهورا).
در حدیثی از امام صادق علیه السّلام نقل شده است که: این شراب «قلب و جان آنها را از همه چیز جز خداوند پاک می‌کند».
و از حدیثی که از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله نقل شده استفاده می‌شود که چشمه شراب طهور بر در بهشت قرار دارد: «جرعه‌ای از این شراب طهور به آنها داده می‌شود و خدا به وسیله آن قلوب آنها را از حسد (و هرگونه صفات رذیله) پاک می‌سازد».
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>



نسخهٔ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۷:۲۳


ترجمه

بر اندام آنها [= بهشتیان‌] لباسهایی است از حریر نازک سبزرنگ، و از دیبای ضخیم، و با دستبندهایی از نقره آراسته‌اند، و پروردگارشان شراب طهور به آنان می‌نوشاند!

|بر تنشان جامه‌هاى ابريشمى سبز و ديباى ستبر است و با دستبندهاى سيمين آراسته شده‌اند، و پروردگارشان باده‌اى پاك به آنان بنوشاند
[بهشتيان را] جامه‌هاى ابريشمى سبز و ديباى ستبر در بر است و پيرايه آنان دستبندهاى سيمين است و پروردگارشان باده‌اى پاك به آنان مى‌نوشاند.
بر بالای بهشتیان، لطیف دیبای سبز و حریر ستبر است و بر دستهاشان دستبند نقره خام، و خدایشان شرابی پاک (و گوارا از کوثر عنایت) بنوشاند.
بر اندامشان جامه هایی از حریر نازک و سبز رنگ و دیبای ستبر است و با دستبندهایی از نقره آراسته شده اند، و پروردگارشان باده طهور به آنان می نوشاند.
بر تنشان جامه‌هايى است از سُندس سبز و استبرق. و به دستبندهايى از سيم زينت شده‌اند. و پروردگارشان از شرابى پاكيزه سيرابشان سازد.
بر بالای آنان جامه‌هایی از ابریشم نازک سبز و ابریشم ستبر است، و به دستبندهای سیمین آراسته‌اند، و پروردگارشان به آنان شرابی پاکیزه نوشاند
بر بالايشان جامه‌هاى سبز از ديباى نازك و ستبر است، و با دستواره‌هاى سيمين زيور شده‌اند، و پروردگارشان شرابى پاكيزه بنوشاندشان.
بر تن ایشان، لباسهای ابریشم نازک سبز و دیبای ضخیم است، و با دستبندها و النگوهای سیمین، زیب و زینت شده‌اند، و پروردگارشان بدیشان شراب پاک می‌نوشاند.
جامه‌های ابریشمین سبز و دیبای ستبر در بَرشان است و با دست‌بندهای سیمین زینت شده، و پروردگارشان آشامیدنی‌ای پاک‌کننده به آنان نوشانید.
بر ایشان (فراز ایشان) است جامه‌های سُندس سبزی و استبرقی و زیب داده شدند با دست‌بندهائی از سیم و نوشانیدشان پروردگارشان نوشابه پاک‌کننده‌


الانسان ٢٠ آیه ٢١ الانسان ٢٢
سوره : سوره الانسان
نزول : ٤ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«عَالِیَهُمْ»: بر اندام ایشان است. به تن ایشان است. واژه عالی، حال ضمیر (هم) در (عَلَیْهِم)، یا مفعول‌فیه است، هرچند که در قالب اسم فاعل است. مثل: (خارج، داخل، باطن، ظاهر). می‌توان گفت: جَلَسْتُ خَارِجَ الدَّارِ. «سُندُسٍ ... إِسْتَبْرَقٌ»: (نگا: کهف / ، دخان / ). «حُلُّوا»: آراسته گشته‌اند. زینت شده‌اند. فعل ماضی مجهول از مصدر تحلیه است. «أَسَاوِرَ»: (نگا: کهف / ، حجّ / ، فاطر / ). «طَهُوراً»: بسیار پاک و پاکیزه (نگا: فرقان / ). این شراب عالی‌ترین نوع شراب بوده و غیر از شراب مذکور در آیات پنجم و هفدهم است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ إِذا رَأَيْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤاً مَنْثُوراً «19» وَ إِذا رَأَيْتَ ثَمَّ رَأَيْتَ نَعِيماً وَ مُلْكاً كَبِيراً «20» عالِيَهُمْ ثِيابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَ إِسْتَبْرَقٌ وَ حُلُّوا أَساوِرَ مِنْ فِضَّةٍ وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً «21» إِنَّ هذا كانَ لَكُمْ جَزاءً وَ كانَ سَعْيُكُمْ مَشْكُوراً «22»

و پسرانى هميشه جوان، (به خدمت) بر آنان مى‌گردند، هرگاه آنان را بينى، پندارى مرواريدهاى غلطان و پراكنده‌اند. و چون آنجا را بنگرى نعمتى فراوان و سلطنتى بزرگ مى‌بينى. بر اندامشان جامه‌هاى سبز از ديباى نازك و ضخيم است و با دستواره‌هاى نقره زينت شده‌اند و پروردگارشان شرابى طهور (پاك و پاك‌كننده) به آنان مى‌نوشاند. همانا اين جزايى است براى شما و سعيتان مورد سپاس است.

نکته ها

از امام كاظم عليه السلام پرسيدند: چرا در اين سوره نامى از حورالعين در پاداش ابرار و اهل بيت پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله مطرح نشده است؟ امام عليه السلام فرمودند: به خاطر مقام فاطمه زهرا عليها السلام. «1»

امام صادق عليه السلام از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل مى‌كنند: هنگامى كه بهشتيان وارد بهشت مى‌شوند، با درختى روبرو مى‌شوند كه سايه‌اى گسترده دارد و از پاى آن دو چشمه جارى است، آنان در چشمه‌اى خود را مى‌شويند و از چشمه ديگر مى‌نوشند و پس از آن هيچ بيمارى و نارحتى در بدن آنها رخ نمى‌دهد و اين است معناى‌ «سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً». «2»

نعمت‌هاى بهشتى‌

ميان نعمت‌هاى بهشتى با نعمت‌هاى دنيا تفاوت‌هاى بسيارى وجود دارد، كه در اينجا به گوشه‌اى از آنان اشاره مى‌كنيم:

بسيار زيادند: «فاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ» «3»


«1». مناقب، ج 3، ص 328.

«2». بحار، ج 8، ص 212.

«3». واقعه، 32.

جلد 10 - صفحه 333

موسمى و فصلى نيستند: «لا مَقْطُوعَةٍ» «1»

در بهره‌گيرى از آنها هيچ منعى وجود ندارد. «وَ لا مَمْنُوعَةٍ» «2»

بهشتيان در استفاده از آنها حس انتخاب دارند. «مِمَّا يَتَخَيَّرُونَ» «3»

براى هر نوع اشتهايى، نعمتى موجود است: «مِمَّا يَشْتَهُونَ» «4»

استفاده از آنها آفات و عوارضى به دنبال ندارد: «لا يُصَدَّعُونَ» «5»

بهره‌گيرى از آنها بدون زحمت است. «وَ ذُلِّلَتْ قُطُوفُها تَذْلِيلًا» «6»

هرچه بخواهيد، خادمان برايتان فراهم مى‌كنند: «وَ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ»

خادمان بهشتى هم زيبا هستند: «لُؤْلُؤاً مَنْثُوراً»، هم پير نمى‌شوند: «مُخَلَّدُونَ»

كاميابى در كمال آرامش است: «عَلَى الْأَرائِكِ مُتَّكِؤُنَ» «7»

در بهشت حسادت و رقابت در آنجا راهى ندارد. «نَزَعْنا ما فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ» «8»*

نعمت‌ها با رضا و سلام پروردگار همراه است: «وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ» «9»، «سَلامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِيمٍ» «10»

ذريّه مؤمن به آنها مى‌پيوندند و كامياب مى‌شوند: «أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ» «11»

با اولياى الهى همسايه مى‌شوند: «و هم جيرانى» «12»

نعمت‌هاى بهشتى متنوع‌اند: وَ أَنْهارٌ مِنْ لَبَنٍ‌ ... وَ أَنْهارٌ مِنْ عَسَلٍ‌ ... «13»

پیام ها

1- پذيرايى در بهشت، خصوصيات ويژه‌اى دارد. از جمله:

نيازى به درخواست و تقاضا ندارد، زيرا پذيرايى كنندگان همواره به دور بهشتيان مى‌گردند. «يَطُوفُ»


«1». واقعه، 33.

«2». واقعه، 33.

«3». واقعه، 20.

«4». واقعه، 21.

«5». واقعه، 19.

«6». انسان، 14.

«7». يس، 56.

«8». واقعه، 16.

«9». توبه، 71.

«10». يس، 58.

«11». طور، 21.

«12». دعاى ندبه.

«13». محمّد، 15.

جلد 10 - صفحه 334

مسئولين پذيرايى از هر سو بر بهشتيان اشراف دارند. «يَطُوفُ عَلَيْهِمْ»

پذيرايى كنندگان نوجوانند. «وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ» «1»*

قيافه آنان مانند لؤلؤ درخشنده است. «حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤاً»

حكومت بهشتيان گسترده است. «مُلْكاً كَبِيراً»

رنگ لباس پذيرايى كنندگان سبز «خُضْرٌ» و جنس لباس آنان از ابريشم نازك‌ «سُندُسٍ» و ضخيم‌ «إِسْتَبْرَقٌ» است.

ساقى ابرار، پروردگار متعال‌ «سَقاهُمْ رَبُّهُمْ» و نوع شراب آنها، طهور است.

«شَراباً طَهُوراً» (امام صادق عليه السلام فرمود: اين شراب، قلب بهشتيان را از غير خدا پاك مى‌كند. «2»)

2- با آنكه بهشت، فضل و لطف الهى است، امّا خداوند آن را مزد و اجر ابرار مى‌شمرد تا بهشتيان به كار خود ببالند. «إِنَّ هذا كانَ لَكُمْ جَزاءً»

3- پاداش‌هاى الهى بر اساس نيّت و كيفيّت انجام كار است، نه بر اساس كميّت كار و مقدار و مبلغ احسان. (چند قطعه نان جو و اين همه پاداش، فقط به خاطر داشتن اخلاص و ايثار است.) «إِنَّ هذا كانَ لَكُمْ جَزاءً وَ كانَ سَعْيُكُمْ مَشْكُوراً»

4- كسى كه از مردم، نه پاداش طلب كند و نه تشكّر بخواهد، «لا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزاءً وَ لا شُكُوراً»، خداوند به او هم پاداش مى‌دهد و هم تشكّر مى‌كند. «كانَ لَكُمْ جَزاءً وَ كانَ سَعْيُكُمْ مَشْكُوراً»

5- تشكّر و قدردانى از تلاش ديگران، يك صفت الهى است. «سَعْيُكُمْ مَشْكُوراً»

6- نطفه بى‌مقدار «نُطْفَةٍ أَمْشاجٍ» بر اثر ايمان و عمل و اخلاص و ايثار به جايى مى‌رسد كه آفريدگار هستى از او تشكّر مى‌كند. «وَ كانَ سَعْيُكُمْ مَشْكُوراً»


«1». طور، 24.

«2». تفسير مجمع البيان.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌10، ص: 335

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



عالِيَهُمْ ثِيابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَ إِسْتَبْرَقٌ وَ حُلُّوا أَساوِرَ مِنْ فِضَّةٍ وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً «21»

عالِيَهُمْ ثِيابُ‌: در حالى كه بر آن پسران باشد جامه‌هاى كريمانه، سُندُسٍ خُضْرٌ: ديباى نازك به رنگ سبز، وَ إِسْتَبْرَقٌ‌: و ديباى محكم بافته و سفته با براقيت و درخشندگى، وَ حُلُّوا أَساوِرَ: و آراسته و زينت كرده شوند به دستبندهاى‌ مِنْ فِضَّةٍ: كه از نقره است. و در خبر است كه نقره بهشتى بر وجهى صفا و شفاف است كه آنچه ماوراى آن باشد توان ديد، و آن از تمام جواهر بهتر باشد، پس كثرت التذاذ و سرور در او بيشتر بود. وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ‌: و بياشامد ايشان را پروردگار ايشان، شَراباً طَهُوراً: شرابى پاك از ادناس و ارجاس، يا پاك كننده از غل و حسد و ساير صفات رذيله. و بعد از شرب، بدن را خوشبو سازد و به طريق عرق از بدن ترشح نمايد. و كثرت طيب او به مراتب از بوى مشك اطيب باشد برخلاف خمر دنيا كه جز دنس و رجس و خباثت چيز ديگرى ندارد.

در منهج- از حضرت صادق عليه السّلام مروى است: چون مؤمن شراب‌


«1» منهج الصادقين، جلد 10، صفحه 109.

جلد 13 - صفحه 420

طهور بياشامد، از هرچه ماسوى است ميل نموده بالكليه متوجه مولى شود. «1» و اين منتهاى درجات صديقان است. و لذا اسناد سقى به رب نموده، و آن را از نعم سابقه ممتاز و به آن ختم ثواب ابرار نمود.

عبرت: عبد اللّه عمر روايت نموده: مرد حبشى نزد حضرت آمد، گفت: خدا شما را تفضيل داده بر حسن صورت و بياض لون، اگر ايمان آرم به آنچه به تو نازل شده و به آن عمل نمايم، با تو در بهشت درآيم يا نه؟ حضرت فرمود: بلى به خدائى كه جان من در فرمان اوست كه در دنيا مردى سياه باشد، در بهشت نور روى او هزار فرسخ تابد، بعد فرمود: هر كه بگويد لا اله إلّا اللّه، او را عهدى باشد نزد خدا، و هر كه بگويد: سبحان اللّه و بحمده، او را صد و بيست هزار حسنه بنويسند. يكى از حضار گفت: يا رسول اللّه پس هيچكس هلاك نشود و به عذاب گرفتار نگردد. حضرت فرمود: مردى باشد كه در عرصات حاضر شود با چندان عمل كه اگر بر كوه ابو قبيس نهند از جاى برود، و يك نعم از نعم الهى بيايد و آن را مستغرق سازد و آخر محتاج به فضل و رحمت الهى شود. بعد حضرت وصف بهشت فرمود و چون اين آيه تلاوت كرد: وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً، حبشى گفت: يا رسول اللّه آنچه در بهشت چشم تو بيند، چشم من خواهد ديد؟ فرمود: بلى، حبشى نعره‌اى زد و جان به حق تسليم نمود. عبد اللّه عمر گفت: به عزت خدا، رسول را ديدم كه به دست مبارك خود آب بر او ريخت و در قبرش نهاد؛ پس به سعادت دارين فايز شد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


فَوَقاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذلِكَ الْيَوْمِ وَ لَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَ سُرُوراً «11» وَ جَزاهُمْ بِما صَبَرُوا جَنَّةً وَ حَرِيراً «12» مُتَّكِئِينَ فِيها عَلَى الْأَرائِكِ لا يَرَوْنَ فِيها شَمْساً وَ لا زَمْهَرِيراً «13» وَ دانِيَةً عَلَيْهِمْ ظِلالُها وَ ذُلِّلَتْ قُطُوفُها تَذْلِيلاً «14» وَ يُطافُ عَلَيْهِمْ بِآنِيَةٍ مِنْ فِضَّةٍ وَ أَكْوابٍ كانَتْ قَوارِيرَا «15»

قَوارِيرَا مِنْ فِضَّةٍ قَدَّرُوها تَقْدِيراً «16» وَ يُسْقَوْنَ فِيها كَأْساً كانَ مِزاجُها زَنْجَبِيلاً «17» عَيْناً فِيها تُسَمَّى سَلْسَبِيلاً «18» وَ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ إِذا رَأَيْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤاً مَنْثُوراً «19» وَ إِذا رَأَيْتَ ثَمَّ رَأَيْتَ نَعِيماً وَ مُلْكاً كَبِيراً «20»

عالِيَهُمْ ثِيابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَ إِسْتَبْرَقٌ وَ حُلُّوا أَساوِرَ مِنْ فِضَّةٍ وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً «21» إِنَّ هذا كانَ لَكُمْ جَزاءً وَ كانَ سَعْيُكُمْ مَشْكُوراً «22»

ترجمه‌

پس نگاه داشت ايشانرا خداوند از آسيب آنروز و پيش آورد براى آنان گشاده روئى و شادمانى را

و پاداش داد آنانرا بسبب صبرشان بهشت‌


جلد 5 صفحه 319

و لباس ابريشمى را

تكيه زنندگانند در آن بر تختهائى آراسته نمى‌بينند در آن آفتابى و نه سرمائى را

و بهشت نزديك است بايشان سايه‌هايش و آسان شده است چيدن ميوه‌هايش آسان شدنى مخصوص‌

و به گردش در آورده ميشود گرد ايشان جامهائى از نقره و تنگهائى از آبگينه‌هائى‌

كه از نقره است ساخته و اندازه نموده‌اند آنها را به اندازه‌ئى كه موافق ميل آنان باشد

و نوشانده ميشوند در آن جاميكه باشد ممزوج بآن زنجبيل‌

از چشمه‌اى كه در آنست كه ناميده ميشود سلسبيل‌

و ميگردند گرد ايشان پسرانى باقى در جمال و خوبى كه چون بينى آنانرا پنداريشان مرواريد پراكنده‌

و چون به بينى آنجا را ميبينى نعمت و پادشاهى بزرگى را

در برشان جامه‌هاى حرير لطيف سبز و ديباى برّاق محكم است و آراسته شده‌اند بدستبندهائى از نقره و نوشانيده بآنان پروردگارشان شرابى پاكيزه‌

همانا اين است براى شما پاداش و ميباشد كوشش شما قدر دانى شده.

تفسير

خداوند متعال كسانيرا كه از ترس روز جزا و براى رضاى خدا عمل بوظائف خود نمودند و در آيات سابقه ذكر شد از شرّ و عذاب آنروز نگهدارى و حفظ فرمود و پيش آورد براى ايشان گشاده روئى و سرور قلبى را چنانچه در مجالس از امام باقر عليه السّلام نقل نموده و پاداش داد بآنها در عوض صبرى كه در دنيا بر اطاعت و ترك معصيت خدا نموده بودند بهشت را براى سكونت و پارچه ابريشمى را براى لباس و فراش آنها در حاليكه تكيه زنندگانند بر تختهائى آراسته و پيراسته مانند حجله عروس چنانچه مستفاد از حديث سابق است نميبينند در آن آفتاب گرم و نه هواى سرد را چون هواى بهشت معتدل است و خورشيد آنجا نيست و لذا فرموده و آن بهشت چنانستكه نزديك است بايشان سايه‌هايش يعنى هميشه هست و براى بلند شدن خورشيد از بين نميرود و سهل و آسان شده است چيدن ميوه‌هاى آن بنحو خوشى كه در هر حال باشند از ايستاده و نشسته و بر بالش آرميده در دسترس ايشان است و گردانيده شود در گرد ايشان جامهائى از نقره بهشتى و تنگ‌هائى از بلور ولى بلورش مانند نقره است در سفيدى و استحكام و نقره‌اش مانند بلور است در روشنى و صفا چون هر دو از زمين بهشت اتّخاذ شده و سازندگان‌


جلد 5 صفحه 320

آنها ميل اهل بهشت را در شكل و ظرفيّت آنظروف اندازه گيرى نموده‌اند بطوريكه أشكال آنها با سليقه اهل بهشت موافق باشد و از مقدار اشتهاى ايشان كمتر و زيادتر جا نگيرد و بعضى گفته‌اند اندازه آنظروف بقدر رتبه و بر حسب اعمال صالحه ايشان مقدّر شده است و بعضى گفته‌اند ساقيان اندازه شراب را بقدر اشتهاى اهل بهشت تقدير مينمايند چون اگر مشروب در ظرف بقدر ميل باشد نه كم نه زياد گواراتر است و در مجمع از امام صادق عليه السّلام و قمّى ره نقل نموده كه نفوذ ميكند ديده در نقره بهشتى چنانچه نفوذ ميكند در شيشه و جام شرابى هم بايشان مى‌نوشانند كه ممزوج با زنجبيل بهشتى است براى معطر و گرم شدنش اگر طبعشان مايل بگرمى باشد و الا براى خنكى ممزوج بكافور خواهد شد كه در آيات سابقه ذكر گرديد از چشمه‌اى در بهشت كه نامش سلسبيل است چون بسيار روان و سهل التّناول و خوشگوار و بى‌آزار است و گزندگى زنجبيل در آن نيست و بر حسب بعضى از روايات آنچشمه از آن امير المؤمنين عليه السّلام و كوثر از آن پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است و ميگردند گرد آنان پسران خوش روئى هميشه براى خدمتگزارى مانند مرواريد غلطان پراكنده شده در صفاء و تلألؤ و درخشندگى و زيادى و گردش نمودن و وقتى مؤمن بهشت را با اين اوضاع مشاهده نمايد آنجا نعمت لا يزال و سلطنت بزرگ بى‌زوال را براى خود مشاهده خواهد نمود در حاليكه اهل ايمان يا خدمتگزاران ايشان در برشان لباس حرير است كه آن لباس ديباى سبز نازك و ديباى برّاق محكم است و آراسته شده‌اند بدستبندهائى از نقره بهشتى و علاوه بر دو شراب كه قبلا ذكر شد خداوند بايشان شراب طهور مى‌آشاماند كه ظاهر و باطن آنانرا از تمام پليديهاى صورى و معنوى پاك و پاكيزه مينمايد و بايشان گفته ميشود اين نعمتها و الطاف الهيّه پاداش اعمال شما است و سعى و زحمت شما در دنيا از طرف خداوند قدر دانى شده و بى‌نتيجه نمانده و مورد قبول واقع شده است و در بعضى از روايات صادقين عليهما السلام ملك كبير به استيذان ملائكه از ايشان براى ورود بر آنان تفسير شده و آنكه بدون اذن پيام آوران از جانب خداوند بر ايشان وارد نميشوند و سلطنت بزرگ اين است و چون قبلا ذكر شد كه تا اينجا


جلد 5 صفحه 321

آيات در شأن اهل بيت رسالت نازل شده و البته آنچه از نعم الهيّه شامل اهل ايمان شود ببركت ولايت آن خاندان است بنظر حقير بعيد نيست آيه تطهير اينجا نازل شده باشد و اهل عناد آنرا در سوره احزاب ذيل احوال ازواج پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم وضع نموده باشند چون آنجا نامناسب و اينجا بسيار مناسب است و منافات با حجيّت ترتيب آيات ندارد چنانچه در اوائل كتاب ذكر شد و اللّه اعلم.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


عالِيَهُم‌ ثِياب‌ُ سُندُس‌ٍ خُضرٌ وَ إِستَبرَق‌ٌ وَ حُلُّوا أَساوِرَ مِن‌ فِضَّةٍ وَ سَقاهُم‌ رَبُّهُم‌ شَراباً طَهُوراً «21»

‌بر‌ بالاي‌ ‌آنها‌ لباس‌ سندس‌ سبز و استبرق‌ ‌است‌ و زينت‌ ميشوند بدستبندهايي‌ ‌از‌ نقره‌ و پروردگار ‌آنها‌ ‌آنها‌ ‌را‌ سيراب‌ ميفرمايد ‌از‌ شراب‌ طهور.

عالِيَهُم‌ ثِياب‌ُ ‌يعني‌ ‌بر‌ قامت‌ ‌آنها‌ رسا ميشود نه‌ بسيار بلند ‌است‌ ‌که‌ پاگير شود

جلد 17 - صفحه 327

و ‌بر‌ زمين‌ كشيده‌ شود ‌که‌ بي‌ ريخت‌ ‌باشد‌ و نه‌ كوتاه‌ ‌است‌ ‌که‌ بقامت‌ ‌آنها‌ رسا نباشد و ‌اينکه‌ البسه بهشتي‌:

سُندُس‌ٍ خُضرٌ وَ إِستَبرَق‌ٌ ‌است‌ ‌يعني‌ ‌از‌ لباسي‌ ‌که‌ روي‌ لباسها ميپوشند ‌که‌ ‌از‌ همه‌ البسه بهشت‌ سنگين‌تر و عاليتر ‌است‌ سندس‌ خضر ‌است‌ ‌که‌ سبز ‌است‌ و استبرق‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌از‌ حرير و ديباج‌ بهتر و عاليتر و زيباتر ‌است‌.

وَ حُلُّوا أَساوِرَ مِن‌ فِضَّةٍ زينت‌ ميشوند ‌به‌ اساور دستبند و النگو و تعبير بفضه‌ گذشت‌ ‌در‌ بِآنِيَةٍ مِن‌ فِضَّةٍ و قَوارِيرَا مِن‌ فِضَّةٍ.

وَ سَقاهُم‌ رَبُّهُم‌ شَراباً طَهُوراً ‌که‌ قلوب‌ ‌آنها‌ و دل‌ ‌آنها‌ ‌را‌ پاك‌ ميكند ‌از‌ اخلاق‌ رذيله‌ و صفات‌ خبيثه‌ و خيالات‌ فاسده‌ و ‌از‌ ‌هم‌ و غم‌ و كثافات‌ و پليدي‌ها چنانچه‌ ‌در‌ آيه تطهير مفصلا بيان‌ ‌شده‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 21)- تا اینجا به قسمتی از نعمتهای بهشتی از قبیل «مساکن» و «تختها» و «سایه‌ها» و «میوه‌ها» و «نوشیدنیها» و «ظرفها» و «گروه پذیرائی کنندگان» اشاره شد، اکنون نوبت وسائل تزیینی بهشتیان است.

می‌فرماید: «بر اندام آنها لباسهائی است از حریر نازک سبز رنگ، و از دیبای ضخیم» (عالیهم ثیاب سندس خضر و استبرق).

سپس می‌افزاید: «و با دستبندهائی از نقره آراسته‌اند» (و حلوا اساور من فضة).

نقره‌هائی شفاف که همچون بلور می‌درخشد، و از یاقوت و درّ و مروارید زیباتر است.

و سر انجام در پایان آیه به عنوان آخرین و مهمترین نعمت از این سلسله

ج5، ص360

نعمتها می‌فرماید: «و پروردگارشان شراب طهور به آنان می‌نوشاند» (و سقاهم ربهم شرابا طهورا).

در حدیثی از امام صادق علیه السّلام نقل شده است که: این شراب «قلب و جان آنها را از همه چیز جز خداوند پاک می‌کند».

و از حدیثی که از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله نقل شده استفاده می‌شود که چشمه شراب طهور بر در بهشت قرار دارد: «جرعه‌ای از این شراب طهور به آنها داده می‌شود و خدا به وسیله آن قلوب آنها را از حسد (و هرگونه صفات رذیله) پاک می‌سازد».

نکات آیه

۱ - ابرار در بهشت، برخوردار از بالاپوش هاى سبز رنگ از حریر نازک و ریزباف و حریر ستبر و درشت باف (علیهم ثیاب سندس خضر و إستبرق) «سندس»، در لغت به معناى پارچه ابریشمى نازک و «استبرق» به معناى پارچه ضخیم است. برخى نیز آن را معرب و برگرفته از کلمه فارسى «استبر» یا «ستبر» دانسته اند (تاج العروس). از تعبیر «عالیهم» (بالاى ایشان) مى توان استفاده کرد که مقصود، لباس رویى و بالاپوش است.

۲ - جامه هاى سبز رنگ از حریر نازک و ستبر، از لباس هاى فاخر و رسمى بهشتیان (علیهم ثیاب سندس خضر و إستبرق)

۳ - تأثیر رنگ سبز، در زیبایى و نشاط آورى (علیهم ثیاب سندس خضر و إستبرق) این آیه، درصدد بیان لباس هایى است که مطلوب انسان ها و فاخر و زیبا است; از این رو مى تواند به عنوان پاداش آدمیان و مشوق آنان به دیندارى به شمار آید. بر این اساس تصریح به رنگ سبز، مى تواند بیانگر براشت یاد شده باشد.

۴ - دستواره هاى سیمین، زینت ابرار در بهشت (و حلّوا أساور من فضّة) «سوار» (مفرد «أساور») به معناى دستواره است.

۵ - دستواره هاى سیمین، از زینت هاى بهشتیان (و حلّوا أساور من فضّة)

۶ - ابرار در بهشت، برخوردار از شراب بسیار پاکیزه و به دور از هرگونه آثار ناگوار (بیهوشى، غفلت و عقل زدایى) (و سقیهم ربّهم شرابًا طهورًا) «طهور»، صیعه مبالغه و صفت براى «شراباً» است; یعنى، شراب ابرار در نهایت پاگیزگى و خالص از هر گونه آثار ناگوار شراب هاى دنیا (همچون بیهوشى، غفلت و کم شدن عقل) است.

۷ - بهشتیان، از شراب بسیار پاکیزه و به دور از هر گونه آثار ناگوار، خواهند نوشید. (و سقیهم ربّهم شرابًا طهورًا)

۸ - ابرار، برخوردار از عنایت ویژه خداوند و داراى جایگاه بلند در پیشگاه او (و سقیهم ربّهم شرابًا طهورًا) از این که آیه شریفه، کار نوشاندن را به خداوند نسبت داده است، مى توان به برداشت یاد شده پى برد.

روایات و احادیث

۹ - «روى عن الصادق(ع) أنّه قال: فى معناه تعلوهم الثیاب فیلبسونها ... «و سقاهم ربّهم شراباً طهوراً» یطهرهم عن کلّ شىء سوى اللّه...;[۱] از امام صادق(ع) روایت شده که درباره معناى «عالیهم ثیاب سندس خضر و إستبرق» فرمود: لباس به طرف آنان بالا مى رود و آن را مى پوشند... و درباره «و سقاهم ربّهم شراباً طهوراً» فرمود: [آن نوشیدنى پاک کننده] آنان را از هر چه غیر خدا است، پاک مى کند...».

۱۰ - «عن أبى عبداللّه(ع) قال: قال رسول اللّه(ص): ... إذا انتهى إلى باب الجنّة ... فیدخل فإذا هو بشجرة ذات ظلّ ممدود ... یخرج من ساقها عینان تجریان فینطلق إلى إحدیها فیغتسل منها... ثمّ یشرب من الاُخرى فلایکن فى بطنه مغص و لامرض و لاداء أبداً و ذلک قوله تعالى «و سقاهم ربّهم شراباً طهوراً»...;[۲] امام صادق(ع) از رسول خدا(ص) روایت کرده که فرمود: هرگاه [بنده خدا] به در بهشت برسد... وارد آن مى شود، آن گاه با درختى روبه رو مى شود که داراى سایه اى گسترده است ... از ساق آن دو چشمه جارى مى شود آن گاه به سوى یکى از آن دو مى رود و از آن غسل مى کند ... سپس از چشمه دیگر مى نوشد، پس از آن براى همیشه در شکم او هیچ درد، مرض و بیمارى نمى باشد و این است سخن خداى تعالى: «و سقاهم ربّهم شراباً طهوراً»...».

موضوعات مرتبط

  • ابرار: ابرار در بهشت ۱، ۶; دستبندهاى نقره اى ابرار ۴; زینتهاى اخروى ابرار ۴; فضایل ابرار ۸; لباس اخروى ابرار ۱
  • بهشت: آشامیدنیهاى بهشت ۷; پاکیزگى شراب بهشت ۶، ۷; چشمه هاى بهشت ۱۰; منشأ شراب بهشت ۱۰; ویژگیهاى شراب بهشت ۶، ۷، ۹، ۱۰
  • بهشتیان: جنس لباس بهشتیان ۲; دستبندهاى نقره اى بهشتیان ۵; رنگ لباس بهشتیان ۲; زینتهاى بهشتیان ۴، ۵; ضخامت لباس بهشتیان۲; ظرافت لباس بهشتیان ۲; لباس رسمى بهشتیان ۲; ویژگیهاى لباس بهشتیان ۲، ۹
  • رنگها: آثار رنگ سبز ۳; رنگ سبز ۱، ۲; روانشناسى رنگها۳; زیبایى رنگ سبز ۳
  • لباس: لباس حریر ۱، ۲
  • لطف خدا: مشمولان لطف خدا ۸
  • نشاط: عوامل نشاط ۳

منابع

  1. مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۶۲۳.
  2. اختصاص مفید، ص ۳۵۰; بحارالأنوار، ج ۸، ص ۲۱۲- ، ح ۲۰۵.