القمر ٥٣: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۰#link96 | آيات ۴۳ - ۵۵، سوره قمر]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۰#link96 | آيات ۴۳ - ۵۵، سوره قمر]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۱#link97 | مقصود از خطاب در ((اكفاركم خير...))]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۱#link97 | مقصود از خطاب در ((اكفاركم خير...))]] | ||
خط ۳۷: | خط ۳۸: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۱#link105 | قدر غير قضائى است كه قطعى و غير قابل برگشت مى باشد]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۱#link105 | قدر غير قضائى است كه قطعى و غير قابل برگشت مى باشد]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۳_بخش۴#link31 | آيه ۴۷-۵۵]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲۳_بخش۴#link31 | آيه ۴۷-۵۵]] | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۳_بخش۴#link32 | آيه و ترجمه]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲۳_بخش۴#link32 | آيه و ترجمه]] | ||
خط ۴۶: | خط ۴۹: | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۳_بخش۴#link37 | ۳ - فرمان خداوند فقط يك كلمه است !]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲۳_بخش۴#link37 | ۳ - فرمان خداوند فقط يك كلمه است !]] | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۳_بخش۴#link38 | ۴ - آغاز و پايان سوره قمر]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲۳_بخش۴#link38 | ۴ - آغاز و پايان سوره قمر]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ كُلُّ شَيْءٍ فَعَلُوهُ فِي الزُّبُرِ «52» وَ كُلُّ صَغِيرٍ وَ كَبِيرٍ مُسْتَطَرٌ «53» | |||
و هر چيزى كه انجام دادهاند، در نامهها (ى اعمالشان) ثبت است. و هر كوچك و بزرگى نوشته شده است. | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ كُلُّ صَغِيرٍ وَ كَبِيرٍ مُسْتَطَرٌ (53) | |||
وَ كُلُّ صَغِيرٍ وَ كَبِيرٍ: و هر كوچكى و بزرگى از افعال و اقوال كه از ايشان صادر يا از جميع خلق اولين و آخرين صادر شده و خواهد شد، مُسْتَطَرٌ: | |||
نوشته شده است در لوح محفوظ و بر آن پاداش خواهند يافت يا هر صغير و كبير ارزاق و آجال و حيات و ممات و غير آن مكتوب است در لوح. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
أَ كُفَّارُكُمْ خَيْرٌ مِنْ أُولئِكُمْ أَمْ لَكُمْ بَراءَةٌ فِي الزُّبُرِ (43) أَمْ يَقُولُونَ نَحْنُ جَمِيعٌ مُنْتَصِرٌ (44) سَيُهْزَمُ الْجَمْعُ وَ يُوَلُّونَ الدُّبُرَ (45) بَلِ السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ وَ السَّاعَةُ أَدْهى وَ أَمَرُّ (46) إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي ضَلالٍ وَ سُعُرٍ (47) | |||
يَوْمَ يُسْحَبُونَ فِي النَّارِ عَلى وُجُوهِهِمْ ذُوقُوا مَسَّ سَقَرَ (48) إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ (49) وَ ما أَمْرُنا إِلاَّ واحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ (50) وَ لَقَدْ أَهْلَكْنا أَشْياعَكُمْ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ (51) وَ كُلُّ شَيْءٍ فَعَلُوهُ فِي الزُّبُرِ (52) | |||
وَ كُلُّ صَغِيرٍ وَ كَبِيرٍ مُسْتَطَرٌ (53) إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ نَهَرٍ (54) فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ (55) | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 107 | |||
ترجمه | |||
آيا كافران شما بهترند از آن اقوام نامبرده يا براى شما امان نامهايست در كتابها | |||
يا مىگويند ما جماعت انتقام كشندهايم | |||
زود باشد كه فرارى شوند آن جماعت و برگردانند پشتهاى خودشان را | |||
بلكه قيامت وعدهگاه آنها است و قيامت ابتلائش شديدتر و تلختر است | |||
همانا گناهكاران در گمراهى و زبانههاى آتش سوزانند | |||
روز كه كشيده ميشوند در آتش بر رويهاشان بچشيد برخورد دوزخ را | |||
همانا ما همه چيز را آفريديم باندازه | |||
و نيست فرمان ما مگر يكبار مانند يكبار توجّه نمودن بچيزى با شتاب بچشم | |||
و بتحقيق هلاك كرديم امثال شما را پس آيا پند گيرندهاى هست | |||
و هر چه بجا آوردهاند آنرا در كتابها است | |||
و هر كوچك و بزرگى نوشته شده است | |||
همانا پرهيزكاران در بهشتها و كنار نهرهايند | |||
در جايگاه راستى و درستى و صفا نزد پادشاه با اقتدار. | |||
تفسير | |||
خداوند متعال بعد از نقل قضاياى سابقه خطاب باهالى مكّه فرموده ميفرمايد آيا كفّار شما برتر و بالاتر و قوى و نيرومندترند از اقوام سابقه كه احوالشان و نتيجه اعمالشان مكرّر ذكر شد يا شما سند امان خود را از عذاب الهى در كتب سماوى گرفتهايد و در آنها خدا يادداشت فرموده كه اهالى مكّه را عذاب نفرمايد يا ميگويند ما جماعتى هستيم كه متّفق و متّحد با يكديگريم و ميتوانيم انتقام خودمان را از دشمنانمان بكشيم و كسى نميتواند بر ما غالب شود و افراد منتصر بملاحظه لفظ جميع است و قمّى ره فرموده قريش گفتند ما اجتماع نموديم كه انتقام خودمان را بقتل تو اى محمّد بكشيم پس اين آيه نازل شد و يكى از اخبار غيبيّه قرآن كه مثبت اعجاز آن و رسول خاتم است اين است كه خداوند خبر داده كه در آتيه نزديكى كه جنگ بدر باشد اجتماع آنها مبدّل بهزيمت و فرار و اقبالشان منجرّ به ادبار خواهد شد و واقع شد و آن اوّلين فتح بزرگ اسلام بود بعد از هجرت ولى خدا ميفرمايد موعد اصلى و عذاب كامل آنها در قيامت است و داهيه آنروز أدهى و أشدّ و طعم عذابش تلختر و استمرارش بيشتر است و اين هزيمت و فرار و قتل و اسارت و ادبار طليعهاى است از آن خفّت و انكسار و مشتى است نمونه از خروار گناهكاران در دنيا بضلالت و در گمراهى از حق و حقيقت بسر ميبرند و در | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 108 | |||
آخرت بشعلههاى آتش سوزان جهنم معذّبند و قمّى ره فرموده سعير وادى بزرگى است در جهنّم و روز كه بعنف و جبر كشيده ميشوند بسوى آتش و برو در آن افكنده ميشوند بآنها گفته شود بچشيد طعم اصابت و مساس با آتش جهنّم را و سقر نام جهنم است و براى تعريف و تأنيث ممنوع از صرف شده و در بعضى از روايات بوادى مخصوصى در جهنّم براى اهل تكبّر كه آتش آن سوزانتر است معرّفى شده و خداوند هر چه را خلق فرموده بر طبق حكمت و مصلحت و بمقدار موافق با آن دو كه مكتوب در لوح محفوظ است خلق فرموده از جهت ذات و مقدار، عبث و جزاف نيست مقدّرى كه بگل نكهت و بگل جان داد بهر كه هر چه سزا ديد حكمتش آن داد عذاب كفّار هم از اين قبيل است كه بمقدار استحقاق آنها خواهد بود و قمى ره نقل فرموده كه از براى آن وقت و اجل و مدّت است و از بعضى از روايات استفاده ميشود كه اين آيات از انّ المجرمين تا اينجا در شأن طايفه قدريّه كه مجوس اين امّتند و خواستند خدا را بعدل توصيف نمايند از سلطنت اخراج نمودهاند نازل شده و ظاهرا آنها كسانى هستند كه ميگويند امور خلق بتدبير آنها است نه تقدير خدا و نيست فرمان حق مگر يك امر كن يعنى يك اراده وجود كه فورا موجود ميشود و براى تصوير سهولت و فوريّت آن در ذهن فرموده مانند يك نظر افكندن بچيزى با سرعت و الّا امر از آن بالاتر است چون بصرف اراده وجود پيدا ميكند و چيز ديگرى لازم ندارد و لذا در جاى ديگر فرموده و ما امر الساعة الا كلمح البصر او هو اقرب يعنى نيست كار قيامت مگر مانند يك چشم بهم زدن بلكه آن كمتر است اگر بخواهد خداوند برپا نمايد آنرا و بعضى از مفسّرين اينجا هم گفتهاند مراد امر قيامت است و باز خداوند بكفّار مكّه فرموده كه ما بتحقيق هلاك نموديم پيروان و امثال شما را در كفر و شرك پس هنوز شما متذكّر نشديد كه پيرامون اين اعمال نگرديد و بدانيد كه آنچه را سابقين شما بجا آوردند از كفر و شرك و الحاد و لجاج و عناد در نامههاى اعمال آنها مكتوب و محفوظ است و هر كار خوب و بدى كوچك باشد يا بزرگ از هر كس صادر شده باشد از اولين و آخرين مضبوط و محصى و مسطور شده براى مجازات در دار جزا و اهل | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 109 | |||
تقوى و پرهيزكارى در بهشتها كنار نهرهاى جارى در جايگاهيكه جز راستى و درستى و صدق و صفا در آن نباشد در جوار رحمت پادشاه صاحب اقتدارى كه عقول از معرفت آن عاجزند شادكام و مقضى المرام ميباشند و افراد نهر بملاحظه دلالت آن بر جنس و عدم احتياج آن بجمع و مراعات فواصل است در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه هر كس سوره اقتربت الساعه را بخواند خداوند او را از قبرش بيرون ميآورد و بر ناقهاى از ناقههاى بهشتى سوار ميفرمايد و لابد ببهشت ميرود و الحمد للّه رب العالمين. | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 110 | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ كُلُّ صَغِيرٍ وَ كَبِيرٍ مُستَطَرٌ (53) | |||
و هر كوچك و بزرگي سطر و ثبت و نوشته شده و فرداي قيامت هر كس نامه عملش به دستش داده ميشود و مؤمنين بدست راست فَأَمّا مَن أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ فَيَقُولُ هاؤُمُ اقرَؤُا كِتابِيَه الي قوله فِي الأَيّامِ الخالِيَةِ الحاقه آيه 19 الي 24. | |||
وَ أَمّا مَن أُوتِيَ كِتابَهُ بِشِمالِهِ فَيَقُولُ يا لَيتَنِي لَم أُوتَ كِتابِيَه الي قوله لا يَأكُلُهُ إِلَّا الخاطِؤُنَ الحاقه آيه 25 الي 37. | |||
وَ أَمّا مَن أُوتِيَ كِتابَهُ وَراءَ ظَهرِهِ فَسَوفَ يَدعُوا ثُبُوراً الي قوله إِنَّهُ ظَنَّ أَن لَن يَحُورَ انشقاق آيه 10 الي 41 و هر كسي نامه او بر گردن او بار است وَ كُلَّ إِنسانٍ أَلزَمناهُ طائِرَهُ فِي عُنُقِهِ وَ نُخرِجُ لَهُ يَومَ القِيامَةِ كِتاباً يَلقاهُ مَنشُوراً اقرَأ كِتابَكَ كَفي بِنَفسِكَ اليَومَ عَلَيكَ حَسِيباً اسراء آيه 14 و 15. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
(آیه 53)- سپس برای تأکید بیشتر میافزاید: «و هر کار کوچک و بزرگی نوشته شده است» (وَ کُلُّ صَغِیرٍ وَ کَبِیرٍ مُسْتَطَرٌ). | |||
بنابر این حساب اعمال در آن روز یک حساب جامع و کامل است، چنانکه وقتی نامه اعمال مجرمان به دست آنها داده میشود «فریاد بر میآورند: که ای وای بر ما! این چه کتابی است که هیچ عمل کوچک و بزرگی نیست مگر آن را شماره کرده»! (کهف/ 49) | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۶:۳۲
ترجمه
القمر ٥٢ | آیه ٥٣ | القمر ٥٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مُسْتَطَرٌ»: مکتوب. نوشته شده.
تفسیر
- آيات ۴۳ - ۵۵، سوره قمر
- مقصود از خطاب در ((اكفاركم خير...))
- وجه اينكه در تعليل معذب ساختن مجرمين فرمود: ما هر چيز را به ((قدر)) آفريديم
- اعمال ما تابع قواعد كلى و ضوابط عمومى منتزع از خارج است ولىاعمال خداوند علتى جز مشيت او ندارد
- سه گونه تعليل افعال خدا در آيات قرآن
- بيان مراد از اينكه فرمود: امر ما يكى است چون چشم بر هم زدن
- اشاره به جايگاه متقين در روز قيامت
- (رواياتى درباره قدر و اينكه قدريه منكران قدر مجوس اين امتند و...))
- (و اينكه مقصود از آن هندسه و حد وجودى هر چيز است )
- قدر غير قضائى است كه قطعى و غير قابل برگشت مى باشد
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ كُلُّ شَيْءٍ فَعَلُوهُ فِي الزُّبُرِ «52» وَ كُلُّ صَغِيرٍ وَ كَبِيرٍ مُسْتَطَرٌ «53»
و هر چيزى كه انجام دادهاند، در نامهها (ى اعمالشان) ثبت است. و هر كوچك و بزرگى نوشته شده است.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ كُلُّ صَغِيرٍ وَ كَبِيرٍ مُسْتَطَرٌ (53)
وَ كُلُّ صَغِيرٍ وَ كَبِيرٍ: و هر كوچكى و بزرگى از افعال و اقوال كه از ايشان صادر يا از جميع خلق اولين و آخرين صادر شده و خواهد شد، مُسْتَطَرٌ:
نوشته شده است در لوح محفوظ و بر آن پاداش خواهند يافت يا هر صغير و كبير ارزاق و آجال و حيات و ممات و غير آن مكتوب است در لوح.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
أَ كُفَّارُكُمْ خَيْرٌ مِنْ أُولئِكُمْ أَمْ لَكُمْ بَراءَةٌ فِي الزُّبُرِ (43) أَمْ يَقُولُونَ نَحْنُ جَمِيعٌ مُنْتَصِرٌ (44) سَيُهْزَمُ الْجَمْعُ وَ يُوَلُّونَ الدُّبُرَ (45) بَلِ السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ وَ السَّاعَةُ أَدْهى وَ أَمَرُّ (46) إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي ضَلالٍ وَ سُعُرٍ (47)
يَوْمَ يُسْحَبُونَ فِي النَّارِ عَلى وُجُوهِهِمْ ذُوقُوا مَسَّ سَقَرَ (48) إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ (49) وَ ما أَمْرُنا إِلاَّ واحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ (50) وَ لَقَدْ أَهْلَكْنا أَشْياعَكُمْ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ (51) وَ كُلُّ شَيْءٍ فَعَلُوهُ فِي الزُّبُرِ (52)
وَ كُلُّ صَغِيرٍ وَ كَبِيرٍ مُسْتَطَرٌ (53) إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ نَهَرٍ (54) فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ (55)
جلد 5 صفحه 107
ترجمه
آيا كافران شما بهترند از آن اقوام نامبرده يا براى شما امان نامهايست در كتابها
يا مىگويند ما جماعت انتقام كشندهايم
زود باشد كه فرارى شوند آن جماعت و برگردانند پشتهاى خودشان را
بلكه قيامت وعدهگاه آنها است و قيامت ابتلائش شديدتر و تلختر است
همانا گناهكاران در گمراهى و زبانههاى آتش سوزانند
روز كه كشيده ميشوند در آتش بر رويهاشان بچشيد برخورد دوزخ را
همانا ما همه چيز را آفريديم باندازه
و نيست فرمان ما مگر يكبار مانند يكبار توجّه نمودن بچيزى با شتاب بچشم
و بتحقيق هلاك كرديم امثال شما را پس آيا پند گيرندهاى هست
و هر چه بجا آوردهاند آنرا در كتابها است
و هر كوچك و بزرگى نوشته شده است
همانا پرهيزكاران در بهشتها و كنار نهرهايند
در جايگاه راستى و درستى و صفا نزد پادشاه با اقتدار.
تفسير
خداوند متعال بعد از نقل قضاياى سابقه خطاب باهالى مكّه فرموده ميفرمايد آيا كفّار شما برتر و بالاتر و قوى و نيرومندترند از اقوام سابقه كه احوالشان و نتيجه اعمالشان مكرّر ذكر شد يا شما سند امان خود را از عذاب الهى در كتب سماوى گرفتهايد و در آنها خدا يادداشت فرموده كه اهالى مكّه را عذاب نفرمايد يا ميگويند ما جماعتى هستيم كه متّفق و متّحد با يكديگريم و ميتوانيم انتقام خودمان را از دشمنانمان بكشيم و كسى نميتواند بر ما غالب شود و افراد منتصر بملاحظه لفظ جميع است و قمّى ره فرموده قريش گفتند ما اجتماع نموديم كه انتقام خودمان را بقتل تو اى محمّد بكشيم پس اين آيه نازل شد و يكى از اخبار غيبيّه قرآن كه مثبت اعجاز آن و رسول خاتم است اين است كه خداوند خبر داده كه در آتيه نزديكى كه جنگ بدر باشد اجتماع آنها مبدّل بهزيمت و فرار و اقبالشان منجرّ به ادبار خواهد شد و واقع شد و آن اوّلين فتح بزرگ اسلام بود بعد از هجرت ولى خدا ميفرمايد موعد اصلى و عذاب كامل آنها در قيامت است و داهيه آنروز أدهى و أشدّ و طعم عذابش تلختر و استمرارش بيشتر است و اين هزيمت و فرار و قتل و اسارت و ادبار طليعهاى است از آن خفّت و انكسار و مشتى است نمونه از خروار گناهكاران در دنيا بضلالت و در گمراهى از حق و حقيقت بسر ميبرند و در
جلد 5 صفحه 108
آخرت بشعلههاى آتش سوزان جهنم معذّبند و قمّى ره فرموده سعير وادى بزرگى است در جهنّم و روز كه بعنف و جبر كشيده ميشوند بسوى آتش و برو در آن افكنده ميشوند بآنها گفته شود بچشيد طعم اصابت و مساس با آتش جهنّم را و سقر نام جهنم است و براى تعريف و تأنيث ممنوع از صرف شده و در بعضى از روايات بوادى مخصوصى در جهنّم براى اهل تكبّر كه آتش آن سوزانتر است معرّفى شده و خداوند هر چه را خلق فرموده بر طبق حكمت و مصلحت و بمقدار موافق با آن دو كه مكتوب در لوح محفوظ است خلق فرموده از جهت ذات و مقدار، عبث و جزاف نيست مقدّرى كه بگل نكهت و بگل جان داد بهر كه هر چه سزا ديد حكمتش آن داد عذاب كفّار هم از اين قبيل است كه بمقدار استحقاق آنها خواهد بود و قمى ره نقل فرموده كه از براى آن وقت و اجل و مدّت است و از بعضى از روايات استفاده ميشود كه اين آيات از انّ المجرمين تا اينجا در شأن طايفه قدريّه كه مجوس اين امّتند و خواستند خدا را بعدل توصيف نمايند از سلطنت اخراج نمودهاند نازل شده و ظاهرا آنها كسانى هستند كه ميگويند امور خلق بتدبير آنها است نه تقدير خدا و نيست فرمان حق مگر يك امر كن يعنى يك اراده وجود كه فورا موجود ميشود و براى تصوير سهولت و فوريّت آن در ذهن فرموده مانند يك نظر افكندن بچيزى با سرعت و الّا امر از آن بالاتر است چون بصرف اراده وجود پيدا ميكند و چيز ديگرى لازم ندارد و لذا در جاى ديگر فرموده و ما امر الساعة الا كلمح البصر او هو اقرب يعنى نيست كار قيامت مگر مانند يك چشم بهم زدن بلكه آن كمتر است اگر بخواهد خداوند برپا نمايد آنرا و بعضى از مفسّرين اينجا هم گفتهاند مراد امر قيامت است و باز خداوند بكفّار مكّه فرموده كه ما بتحقيق هلاك نموديم پيروان و امثال شما را در كفر و شرك پس هنوز شما متذكّر نشديد كه پيرامون اين اعمال نگرديد و بدانيد كه آنچه را سابقين شما بجا آوردند از كفر و شرك و الحاد و لجاج و عناد در نامههاى اعمال آنها مكتوب و محفوظ است و هر كار خوب و بدى كوچك باشد يا بزرگ از هر كس صادر شده باشد از اولين و آخرين مضبوط و محصى و مسطور شده براى مجازات در دار جزا و اهل
جلد 5 صفحه 109
تقوى و پرهيزكارى در بهشتها كنار نهرهاى جارى در جايگاهيكه جز راستى و درستى و صدق و صفا در آن نباشد در جوار رحمت پادشاه صاحب اقتدارى كه عقول از معرفت آن عاجزند شادكام و مقضى المرام ميباشند و افراد نهر بملاحظه دلالت آن بر جنس و عدم احتياج آن بجمع و مراعات فواصل است در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه هر كس سوره اقتربت الساعه را بخواند خداوند او را از قبرش بيرون ميآورد و بر ناقهاى از ناقههاى بهشتى سوار ميفرمايد و لابد ببهشت ميرود و الحمد للّه رب العالمين.
جلد 5 صفحه 110
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ كُلُّ صَغِيرٍ وَ كَبِيرٍ مُستَطَرٌ (53)
و هر كوچك و بزرگي سطر و ثبت و نوشته شده و فرداي قيامت هر كس نامه عملش به دستش داده ميشود و مؤمنين بدست راست فَأَمّا مَن أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ فَيَقُولُ هاؤُمُ اقرَؤُا كِتابِيَه الي قوله فِي الأَيّامِ الخالِيَةِ الحاقه آيه 19 الي 24.
وَ أَمّا مَن أُوتِيَ كِتابَهُ بِشِمالِهِ فَيَقُولُ يا لَيتَنِي لَم أُوتَ كِتابِيَه الي قوله لا يَأكُلُهُ إِلَّا الخاطِؤُنَ الحاقه آيه 25 الي 37.
وَ أَمّا مَن أُوتِيَ كِتابَهُ وَراءَ ظَهرِهِ فَسَوفَ يَدعُوا ثُبُوراً الي قوله إِنَّهُ ظَنَّ أَن لَن يَحُورَ انشقاق آيه 10 الي 41 و هر كسي نامه او بر گردن او بار است وَ كُلَّ إِنسانٍ أَلزَمناهُ طائِرَهُ فِي عُنُقِهِ وَ نُخرِجُ لَهُ يَومَ القِيامَةِ كِتاباً يَلقاهُ مَنشُوراً اقرَأ كِتابَكَ كَفي بِنَفسِكَ اليَومَ عَلَيكَ حَسِيباً اسراء آيه 14 و 15.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 53)- سپس برای تأکید بیشتر میافزاید: «و هر کار کوچک و بزرگی نوشته شده است» (وَ کُلُّ صَغِیرٍ وَ کَبِیرٍ مُسْتَطَرٌ).
بنابر این حساب اعمال در آن روز یک حساب جامع و کامل است، چنانکه وقتی نامه اعمال مجرمان به دست آنها داده میشود «فریاد بر میآورند: که ای وای بر ما! این چه کتابی است که هیچ عمل کوچک و بزرگی نیست مگر آن را شماره کرده»! (کهف/ 49)
نکات آیه
۱ - تمامى اعمال کوچک و بزرگ آدمیان، مکتوب در صحیفه اعمال ایشان (و کلّ صغیر و کبیر مستطر)
۲ - مسؤولیت انسان در برابر تمامى اعمال، حتى کوچک ترین عمل خود (و کلّ صغیر و کبیر مستطر)
۳ - محاکمه آدمیان در قیامت، براساس مدارک مضبوط و انکارناپذیر (و کلّ شىء فعلوه فى الزّبر . و کلّ صغیر و کبیر مستطر)
۴ - اعمال خود انسان، ملاک داورى خداوند درباره او (و کلّ شىء فعلوه فى الزّبر . و کلّ صغیر و کبیر مستطر) تصریح خداوند به مضبوط بودن اعمال کوچک و بزرگ آدمى، مى رساند که اعمال خود او نقش اساسى در مسؤولیت و مجازات و محاکمه وى دارد.
موضوعات مرتبط
- انسان: مسؤولیت انسان ۲; ملاک مؤاخذه اخروى انسان ها ۳
- خدا: ملاک قضاوت خدا ۴
- عمل: آثار عمل ۴; اهمیت ثبت عمل ۳; ثبت عمل ۱; مسؤولیت عمل ۲
- نامه عمل :۱