القمر ٥٤
کپی متن آیه |
---|
إِنَ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ نَهَرٍ |
ترجمه
القمر ٥٣ | آیه ٥٤ | القمر ٥٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«نَهَرٍ»: نهر. رودبار. جویبار. مفرد است و مراد جمع، همچون واژه (طفل) در (حج / نور / ). فراخی جا و مکان و وفور نعمت.
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ نَهَرٍ «54» فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ «55»
همانا پرهيزكاران در باغها و (كنار) جوىها هستند. در جايگاهى راستين، نزد فرمانروايى مقتدر.
نکته ها
«اشياع» به معناى امثال و همفكران، پيروان و هممسلكان است. «زبر» جمع «زبور» به
جلد 9 - صفحه 368
معناى كتاب است و «مُسْتَطَرٌ» يعنى مكتوب، رديف شده و به صف درآمده.
اين سوره با انذار و هشدار آغاز شد و با بشارت به پايان مىرسد.
پیام ها
1- سنّت خداوند در عذاب كافرانِ هم فكر، يكسان است. «أَهْلَكْنا أَشْياعَكُمْ»
2- تهديد الهى را جدّى بگيريم.
3- از تاريخ عبرت بگيريد. «فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ»
4- هيچ عملى محو نمىشود. «فِي الزُّبُرِ»
5- ثبت اعمال، مايهى دلگرمى متّقين، دلهرهى مجرمان و بازدارنده انسان از كفر و گناه است. «فِي الزُّبُرِ وَ كُلُّ صَغِيرٍ وَ كَبِيرٍ مُسْتَطَرٌ»
7- اعمال ثبت شده در كتاب، منظّم است. «مُسْتَطَرٌ»
8- محاكمهى مردم در قيامت، براساس مدارك مكتوب است. «كُلُّ صَغِيرٍ وَ كَبِيرٍ مُسْتَطَرٌ»
9- متّقين، هم از نظر مادى كامياب خواهند شد، «فِي جَنَّاتٍ وَ نَهَرٍ» و هم از نظر معنوى. «فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ»
10- خداوند، هم در قهر مقتدر است، «أَخْذَ عَزِيزٍ مُقْتَدِرٍ» هم در مهر.
«فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ»
11- بهشت، سراسر صداقت است و ذرّهاى دغلبازى در آن راه ندارد.
«مَقْعَدِ صِدْقٍ»
«والحمد لله رب العالمين»
جلد 9 - صفحه 371
سوره الرّحمن
اين سوره هفتاد و هشت آيه دارد و در مدينه نازل شده است.
نام سوره برگرفته از آيه اول است و «الرّحمن» همچون «اللّه» از نامها و صفات مخصوص خداوند مىباشد.
امام كاظم عليه السلام فرمود: هر چيزى عروسى دارد و عروس قرآن، سوره الرّحمن است. «1»
در اين سوره، آيهى «فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ»* سى و سه مرتبه تكرار شده كه بيشترين تكرار در كل قرآن است. جالب آنكه اين آيه تكرارى، هم انسانها را مورد خطاب قرار داده و هم جنّيان را، كه كدام يك از نعمتهاى بى شمار الهى را تكذيب مىكنيد؟
در سوره قبل، هشدار تكرار شده بود: «عَذابِي وَ نُذُرِ»*، در اين سوره نعمتها تكرار مىشود. فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما* ...
سوره قبل با قيامت شروع و با قدرت الهى تمام شد: اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ ... مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ ولى اين سوره با رحمت شروع و با اكرام الهى پايان مىپذيرد. الرَّحْمنُ ...
ذِي الْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ
«1». و سائل، ج 4، ص 351.
جلد 9 - صفحه 372
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ نَهَرٍ (54)
بعد از ذكر احوال كفار، بيان حال متقين را فرمايد:
جلد 12 - صفحه 394
إِنَّ الْمُتَّقِينَ: بدرستى كه پرهيزكاران از كفر و شرك و معاصى، فِي جَنَّاتٍ وَ نَهَرٍ: در بوستانها باشند كه مملو است از اشجار ميوهدار و در نهرهاى واسعه كه آب و شير و عسل و شربتها در آن جارى است. بعضى «نهر» را مشتق از «نهار» دانسته به معنى سعه و ضياء، يعنى متقيان در جنان و در روشنى و فراخى باشند برخلاف مخالفان و معاندان كه در ظلمت و ضيق در آتش سوزانند.
ديگر از تشريفات متقيان آنكه:
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
أَ كُفَّارُكُمْ خَيْرٌ مِنْ أُولئِكُمْ أَمْ لَكُمْ بَراءَةٌ فِي الزُّبُرِ (43) أَمْ يَقُولُونَ نَحْنُ جَمِيعٌ مُنْتَصِرٌ (44) سَيُهْزَمُ الْجَمْعُ وَ يُوَلُّونَ الدُّبُرَ (45) بَلِ السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ وَ السَّاعَةُ أَدْهى وَ أَمَرُّ (46) إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي ضَلالٍ وَ سُعُرٍ (47)
يَوْمَ يُسْحَبُونَ فِي النَّارِ عَلى وُجُوهِهِمْ ذُوقُوا مَسَّ سَقَرَ (48) إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ (49) وَ ما أَمْرُنا إِلاَّ واحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ (50) وَ لَقَدْ أَهْلَكْنا أَشْياعَكُمْ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ (51) وَ كُلُّ شَيْءٍ فَعَلُوهُ فِي الزُّبُرِ (52)
وَ كُلُّ صَغِيرٍ وَ كَبِيرٍ مُسْتَطَرٌ (53) إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ نَهَرٍ (54) فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ (55)
جلد 5 صفحه 107
ترجمه
آيا كافران شما بهترند از آن اقوام نامبرده يا براى شما امان نامهايست در كتابها
يا مىگويند ما جماعت انتقام كشندهايم
زود باشد كه فرارى شوند آن جماعت و برگردانند پشتهاى خودشان را
بلكه قيامت وعدهگاه آنها است و قيامت ابتلائش شديدتر و تلختر است
همانا گناهكاران در گمراهى و زبانههاى آتش سوزانند
روز كه كشيده ميشوند در آتش بر رويهاشان بچشيد برخورد دوزخ را
همانا ما همه چيز را آفريديم باندازه
و نيست فرمان ما مگر يكبار مانند يكبار توجّه نمودن بچيزى با شتاب بچشم
و بتحقيق هلاك كرديم امثال شما را پس آيا پند گيرندهاى هست
و هر چه بجا آوردهاند آنرا در كتابها است
و هر كوچك و بزرگى نوشته شده است
همانا پرهيزكاران در بهشتها و كنار نهرهايند
در جايگاه راستى و درستى و صفا نزد پادشاه با اقتدار.
تفسير
خداوند متعال بعد از نقل قضاياى سابقه خطاب باهالى مكّه فرموده ميفرمايد آيا كفّار شما برتر و بالاتر و قوى و نيرومندترند از اقوام سابقه كه احوالشان و نتيجه اعمالشان مكرّر ذكر شد يا شما سند امان خود را از عذاب الهى در كتب سماوى گرفتهايد و در آنها خدا يادداشت فرموده كه اهالى مكّه را عذاب نفرمايد يا ميگويند ما جماعتى هستيم كه متّفق و متّحد با يكديگريم و ميتوانيم انتقام خودمان را از دشمنانمان بكشيم و كسى نميتواند بر ما غالب شود و افراد منتصر بملاحظه لفظ جميع است و قمّى ره فرموده قريش گفتند ما اجتماع نموديم كه انتقام خودمان را بقتل تو اى محمّد بكشيم پس اين آيه نازل شد و يكى از اخبار غيبيّه قرآن كه مثبت اعجاز آن و رسول خاتم است اين است كه خداوند خبر داده كه در آتيه نزديكى كه جنگ بدر باشد اجتماع آنها مبدّل بهزيمت و فرار و اقبالشان منجرّ به ادبار خواهد شد و واقع شد و آن اوّلين فتح بزرگ اسلام بود بعد از هجرت ولى خدا ميفرمايد موعد اصلى و عذاب كامل آنها در قيامت است و داهيه آنروز أدهى و أشدّ و طعم عذابش تلختر و استمرارش بيشتر است و اين هزيمت و فرار و قتل و اسارت و ادبار طليعهاى است از آن خفّت و انكسار و مشتى است نمونه از خروار گناهكاران در دنيا بضلالت و در گمراهى از حق و حقيقت بسر ميبرند و در
جلد 5 صفحه 108
آخرت بشعلههاى آتش سوزان جهنم معذّبند و قمّى ره فرموده سعير وادى بزرگى است در جهنّم و روز كه بعنف و جبر كشيده ميشوند بسوى آتش و برو در آن افكنده ميشوند بآنها گفته شود بچشيد طعم اصابت و مساس با آتش جهنّم را و سقر نام جهنم است و براى تعريف و تأنيث ممنوع از صرف شده و در بعضى از روايات بوادى مخصوصى در جهنّم براى اهل تكبّر كه آتش آن سوزانتر است معرّفى شده و خداوند هر چه را خلق فرموده بر طبق حكمت و مصلحت و بمقدار موافق با آن دو كه مكتوب در لوح محفوظ است خلق فرموده از جهت ذات و مقدار، عبث و جزاف نيست مقدّرى كه بگل نكهت و بگل جان داد بهر كه هر چه سزا ديد حكمتش آن داد عذاب كفّار هم از اين قبيل است كه بمقدار استحقاق آنها خواهد بود و قمى ره نقل فرموده كه از براى آن وقت و اجل و مدّت است و از بعضى از روايات استفاده ميشود كه اين آيات از انّ المجرمين تا اينجا در شأن طايفه قدريّه كه مجوس اين امّتند و خواستند خدا را بعدل توصيف نمايند از سلطنت اخراج نمودهاند نازل شده و ظاهرا آنها كسانى هستند كه ميگويند امور خلق بتدبير آنها است نه تقدير خدا و نيست فرمان حق مگر يك امر كن يعنى يك اراده وجود كه فورا موجود ميشود و براى تصوير سهولت و فوريّت آن در ذهن فرموده مانند يك نظر افكندن بچيزى با سرعت و الّا امر از آن بالاتر است چون بصرف اراده وجود پيدا ميكند و چيز ديگرى لازم ندارد و لذا در جاى ديگر فرموده و ما امر الساعة الا كلمح البصر او هو اقرب يعنى نيست كار قيامت مگر مانند يك چشم بهم زدن بلكه آن كمتر است اگر بخواهد خداوند برپا نمايد آنرا و بعضى از مفسّرين اينجا هم گفتهاند مراد امر قيامت است و باز خداوند بكفّار مكّه فرموده كه ما بتحقيق هلاك نموديم پيروان و امثال شما را در كفر و شرك پس هنوز شما متذكّر نشديد كه پيرامون اين اعمال نگرديد و بدانيد كه آنچه را سابقين شما بجا آوردند از كفر و شرك و الحاد و لجاج و عناد در نامههاى اعمال آنها مكتوب و محفوظ است و هر كار خوب و بدى كوچك باشد يا بزرگ از هر كس صادر شده باشد از اولين و آخرين مضبوط و محصى و مسطور شده براى مجازات در دار جزا و اهل
جلد 5 صفحه 109
تقوى و پرهيزكارى در بهشتها كنار نهرهاى جارى در جايگاهيكه جز راستى و درستى و صدق و صفا در آن نباشد در جوار رحمت پادشاه صاحب اقتدارى كه عقول از معرفت آن عاجزند شادكام و مقضى المرام ميباشند و افراد نهر بملاحظه دلالت آن بر جنس و عدم احتياج آن بجمع و مراعات فواصل است در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه هر كس سوره اقتربت الساعه را بخواند خداوند او را از قبرش بيرون ميآورد و بر ناقهاى از ناقههاى بهشتى سوار ميفرمايد و لابد ببهشت ميرود و الحمد للّه رب العالمين.
جلد 5 صفحه 110
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِنَّ المُتَّقِينَ فِي جَنّاتٍ وَ نَهَرٍ (54) فِي مَقعَدِ صِدقٍ عِندَ مَلِيكٍ مُقتَدِرٍ (55)
جلد 16 - صفحه 368
محققا اهل تقوي در بهشتها و نهرها در جايگاه صدق در پيشگاه خداوند متعال مالك و قادر علي كلّ شيء هستند.
إِنَّ المُتَّقِينَ مكرر مراتب تقوي را متعرض شدهايم و كلمه المتقين جمع محلي به الف و لام افاده عموم ميدهد جميع مراتب تقوي را شامل ميشود که اولين مراتب تقوي تقواي از عقائد فاسده و مذاهب باطله و انكار ضروريات دينيه و مذهبيه و معاصي که موجب سلب ايمان ميشود و اظهار بدعتي در دين که مرادف با ايمان است که مؤمن هر چه هست و هر که هست متقي است و مشمول فِي جَنّاتٍ وَ نَهَرٍ هست و جنات هشت بهشت است و نهر انهار اربعه.
ان قلت: اگر مؤمن آلوده به معاصي بسياري باشد آنهم مشمول است!
قلت: اگر معاصي او باعث زوال ايمان بشود و لو حين الموت بيايمان از دنيا برود که از اينکه عنوان خارج و نوعا هم اينکه نحوه است چون معصيت ضعف ايمان ميآورد تا زائل شود و اگر ايمانش ثابت و راسخ و مستقر باشد تدارك معاصي او ميشود و يا به توفيق توبه يا به دعاء مؤمنين و ملائكه يا به بليات دنيوي يا به عقوبات برزخي يا به شفاعت شفعاء يا به عفو الهي يا به رفع عبادات که إِنَّ الحَسَناتِ يُذهِبنَ السَّيِّئاتِ هود آيه 116.
فِي مَقعَدِ صِدقٍ در اخبار دارد مقام انبياء و ائمّه هدي است و در تفسير جايگاه حق ثابت با دوام خالي از لغو و لهو و امور باطله که خداوند وعده داده عمل فرموده صادق الوعد است.
عِندَ مَلِيكٍ مُقتَدِرٍ مراد قرب مكاني نيست تعالي عن ذلک بلكه در كنف الهي و قرب به رحمت و در جوار عنايتهاي او هستند.
تم بحمد اللّه تفسير سورة القمر و يتلوها سورة الرحمن و بقية السور بتوفيقه و تأييده و الحمد له و الصلاة و السلام لرسوله و اوليائه و اللعن علي اعدائه و انا العبد الحقير المقصر المذنب الفقير الراجي لعفوه و غفرانه السيّد عبد الحسين المدعو بالطيب.
جلد 16 - صفحه 369
سورة الرحمن
بسم اللّه و الحمد للّه و الصلاة علي رسول اللّه و علي آله آل اللّه و اللعن علي اعدائهم اعداء اللّه الي يوم لقاء اللّه.
امّا الكلام في فضلها اخبار بسيار در فضيلت اينکه سوره وارد شده شيخ طوسي مسندا از حضرت صادق إبن بابويه از ابي بصير، و از حماد بن عثمان از حضرت صادق (ع)، و در روايت ديگر از موسي بن جعفر از آباء طيبين از حضرت رسول و مفاد اينکه اخبار يكي آنكه فرمود:
لكلّ شيء عروس و عروس القرآن سورة الرحمن
، ديگر هر که مكرر تلاوت كند با صورت سفيد وارد محشر ميشود و شفاعتش در حق هر كس که دوست دارد قبول ميشود، ديگر آنكه اگر او شب تلاوت كند ملكي را خدا ميفرستد تا صبح او را حفظ كند و اگر صبح تلاوت كند ملك تا شام او را حفظ كند الي غير ذلک من الاخبار، و در بعض اخبار دستور دادهاند که نزد قرائت آيه فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ بگويد: لا بشيء من آلائك يا رب اكذب.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 54)- و از آنجا که سنت قرآن مجید بر این است که صالحان و طالحان و نیکان و بدان را در مقایسه با یکدیگر معرفی میکند، چرا که در مقایسه تفاوتها چشمگیرتر و آشکارتر است در اینجا نیز بعد از ذکر سرنوشت کافران مجرم اشاره کوتاهی به سرنوشت مسرت بخش و روح پرور پرهیزکاران کرده، میفرماید:
«پرهیزکاران در باغها و نهرهای بهشتی (و فضای گسترده و فیض وسیع خداوند) جای دارند» (إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَ نَهَرٍ).
نکات آیه
۱ - استقرار حتمى تقواپیشگان، در باغ هاى پر درخت و کنار نهرهاى بهشت (إنّ المتّقین فى جنّ-ت و نهر) «جنّة» (مفرد «جنّات») به باغ پوشیده شده از درختان گفته مى شود.
۲ - تقوا، جوهره ارزش هاى معنوى انسان (إنّ المتّقین فى جنّ-ت و نهر) از این که مؤمنان به جاى هر وصف دیگرى متصف به صفت «المتقین» شده اند، مطلب بالا استفاده مى شود.
۳ - باغ ها و نهرهاى بهشتى، پاداش عملکرد خود متقین (و کلّ شىء فعلوه ... إنّ المتّقین فى جنّ-ت و نهر) از ارتباط این آیه با آیات پیشین - که در زمینه نقش مؤثر عمل در پاداش و کیفر انسان بود، مطلب بالا استفاده مى شود.
۴ - انسان در حیات اخروى، داراى تمایلات و لذت هاى مادى (إنّ المتّقین فى جنّ-ت و نهر) از این که خداوند وعده به «جنّات» و «نهر» داده است، استفاده مى شود که انسان در آخرت نیز از مظاهر طبیعى لذت خواهد برد.
روایات و احادیث
۵ - «عن ابن عباس قال: قال: رسول اللّه(ص) النهر الفضاء و السعة لیس بنهر جار;[۱] از ابن عباس روایت شده که رسول خدا(ص) فرمود: مراد از نهر [در این آیه] فضا و وسعت است [و] نهر جارى مراد نیست».
موضوعات مرتبط
- ارزشها: ملاک ارزشها ۲
- انسان: تمایلات اخروى انسان ها ۴; لذایذ اخروى انسان ها ۴
- بهشت: باغهاى بهشت ۱، ۳; مراد از نهرهاى بهشت ۵; نهرهاى بهشت ۱، ۳
- تقوا: ارزش تقوا ۲
- حیات: ویژگیهاى حیات اخروى ۴
- لذایذ: لذایذ مادى اخروى ۴
- متقین: پاداش متقین ۳; فضایل متقین ۱; متقین در بهشت ۱، ۳
منابع
- ↑ الدرّالمنثور، ج ۷، ص ۶۸۷.