سبإ ٣٥: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۴۶#link371 | آيات ۳۱ - ۵۴، سوره سباء]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۴۶#link371 | آيات ۳۱ - ۵۴، سوره سباء]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۴۶#link372 | گفتگو و مخاصمه ضعفاى با بزرگانشان ، در قيامت ، كه گمراهى خود را متوجهبزرگان خود كرده بزرگانشان نيز خود را تبرئه مى كنند.]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۴۶#link372 | گفتگو و مخاصمه ضعفاى با بزرگانشان ، در قيامت ، كه گمراهى خود را متوجهبزرگان خود كرده بزرگانشان نيز خود را تبرئه مى كنند.]] | ||
خط ۴۵: | خط ۴۶: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۴۷#link382 | رواياتى در باره اينكه آيات ((و لوترى اذ فزعوا)) ناظر بر فرو رفتن لشكرسفيانى در زمين (در زمان ظهور حضرت مهدى ((عج )) ) مى باشد]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۴۷#link382 | رواياتى در باره اينكه آيات ((و لوترى اذ فزعوا)) ناظر بر فرو رفتن لشكرسفيانى در زمين (در زمان ظهور حضرت مهدى ((عج )) ) مى باشد]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۸_بخش۵۲#link44 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۸_بخش۵۲#link44 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ قالُوا نَحْنُ أَكْثَرُ أَمْوالًا وَ أَوْلاداً وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ «35» | |||
و گفتند: ما از جهت اموال و اولاد بيشتريم (و اين نشانه لطف خداوند به ماست) و ما عذاب نمىشويم. | |||
===پیام ها=== | |||
1- مخالفت با پيامبر اسلام تازگى ندارد، با پيامبران ديگر نيز مخالفت مىكردند. | |||
(خداوند پيامبرش را دلدارى مىدهد.) «وَ ما أَرْسَلْنا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلَّا قالَ مُتْرَفُوها» | |||
2- مرفّهان بى درد، در صف اوّل دشمنان انبيا بودهاند. «قالَ مُتْرَفُوها» | |||
3- رفاهطلبى، انسان را بى تفاوت و سنگدل نموده و به استكبار مىكشاند. قالَ مُتْرَفُوها ... كافِرُونَ | |||
4- مخالفت با پيامبران، مخالفت با پيام آنهاست، نه با شخص آنان. «بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ» | |||
5- حركت انبيا منافع سرمايه داران را به خطر مىاندازد. مُتْرَفُوها ... كافِرُونَ | |||
جلد 7 - صفحه 450 | |||
6- كفّار بى نيازى در دنيا را سبب بى نيازى در آخرت مىپنداشتند. أَكْثَرُ أَمْوالًا ... وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ | |||
7- سرمايه داران به مال و فرزند خود مىنازند. «نَحْنُ أَكْثَرُ أَمْوالًا وَ أَوْلاداً» | |||
8- ثروتمندان، خود را تافتهى جدا بافته مىدانند. «ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ قالُوا نَحْنُ أَكْثَرُ أَمْوالاً وَ أَوْلاداً وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ (35) | |||
وَ قالُوا نَحْنُ أَكْثَرُ: و گفتند ما بيشتر هستيم از شما، أَمْوالًا وَ أَوْلاداً: از جهت مال و اولاد. يعنى مال و اولاد ما از شما بيشتر است، پس در ادعاى رسالت از شما سزاوارتر باشيم. وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ: و ما نيستيم عذاب كرده شدگان. حاصل آنكه كفار امر آخرت را به دنيا قياس كردند و گفتند: چون خدا ما را نعم عظيمه در دنيا كرامت كرده، پس در آخرت ما را به محنت عذاب و عقوبت خوار نخواهد كرد؛ و ندانستند كه اعطاى نعم به جهت آنست كه بر آن شكرگزارى كنند و اطاعت منعم را منظور دارند كه از لوازم حق شناسى است نه به سبب اكرام طرف مقابل و استحقاق او باشد. يا آنها منكر اصل عذاب شده گفتند: عذابى نخواهد بود تا به آن معذب شويم. حق تعالى در آيه تنبيه فرمود كه اهل مكه بر طريق امم سابقه سلوك كنند. | |||
جلد 10 - صفحه 539 | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَنْ نُؤْمِنَ بِهذَا الْقُرْآنِ وَ لا بِالَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ لَوْ تَرى إِذِ الظَّالِمُونَ مَوْقُوفُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ يَرْجِعُ بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ الْقَوْلَ يَقُولُ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لَوْ لا أَنْتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِينَ (31) قالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا أَ نَحْنُ صَدَدْناكُمْ عَنِ الْهُدى بَعْدَ إِذْ جاءَكُمْ بَلْ كُنْتُمْ مُجْرِمِينَ (32) وَ قالَ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا بَلْ مَكْرُ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ إِذْ تَأْمُرُونَنا أَنْ نَكْفُرَ بِاللَّهِ وَ نَجْعَلَ لَهُ أَنْداداً وَ أَسَرُّوا النَّدامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذابَ وَ جَعَلْنَا الْأَغْلالَ فِي أَعْناقِ الَّذِينَ كَفَرُوا هَلْ يُجْزَوْنَ إِلاَّ ما كانُوا يَعْمَلُونَ (33) وَ ما أَرْسَلْنا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلاَّ قالَ مُتْرَفُوها إِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ (34) وَ قالُوا نَحْنُ أَكْثَرُ أَمْوالاً وَ أَوْلاداً وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ (35) | |||
ترجمه | |||
و گفتند آنها كه كافر شدند هرگز نمىگرويم باين قرآن و نه بآنچه پيش از آن آمده است و اگر به بينى هنگاميكه ستمكاران بازداشته شدگانند نزد پروردگارشان برميگردانند بعضيشان بسوى بعضى سخن را ميگويند آنانكه زير دست شدند بآنها كه بزرگى جستند اگر شما نبوديد هر آينه بوديم گروندگان | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 364 | |||
گويند آنانكه بزرگى جستند بآنانكه زير دست شدند آيا ما بازداشتيم شما را از هدايت بعد از آنكه آمد شما را بلكه بوديد گناهكاران | |||
و گويند آنها كه زير دست شدند به آنها كه بزرگى جستند بلكه بازداشت مكر شما در شب و روز هنگاميكه امر ميكرديد ما را كه كافر شويم بخدا و قرار دهيم برايش همتايان و پنهان دارند پشيمانى را چون بينند عذاب را و ميگذاريم غلها را در گردنهاى آنها كه كافر شدند آيا جزا داده ميشوند مگر آنچه را كه بودند ميكردند | |||
و نفرستاديم در هيچ آبادى بيمدهندهاى را مگر آنكه گفتند ثروتمندانش همانا ما بآنچه فرستاده شديد بآن كافرانيم | |||
و گفتند ما بيشتريم از جهت اموال و اولاد و نيستيم ما عذاب شوندگان. | |||
تفسير | |||
كفّاريكه منكر مبدء و معاد بودند گفتند ما نه باين قرآن ايمان داريم و نه بساير كتب آسمانى و هرگز معتقد بآنها نخواهيم شد لذا خداوند شمهئى از احوال آنها را در روز قيامت براى حبيب خود ذكر فرموده باين تقريب كه اگر به بينى وقتى را كه آن ستمكاران بخويش و خلق در كسب عقائد باطله و اظهار آن در پيشگاه الهى توقيف و بازداشت شوند و با يكديگر مجادله نمايند تعجّب ميكنى از آنكه چگونه يكديگر را تكذيب و كتب سماوى را تصديق ميكنند ضعفاء و زير دستان و اتباع برؤساء و اقوياء و بالادستان خود ميگويند اگر شما نبوديد ما به پيغمبران ايمان ميآورديم شما مانع از تصديق ما شديد و ما را از متابعت ايشان منصرف نموديد رؤساء جواب ميگويند اين چه سخنى است كه شما ميگوئيد آيا ما شما را مانع شديم از قبول دين حقّ با آنكه وسائل هدايت شما از جانب خدا بارسال رسول و انزال كتاب و ارائه معجزات فراهم شده بود و آمده بود براى شما نه چنين است بلكه شما خودتان جنسا خبيث و مجرم و مايل بنافرمانى بوديد لذا تقليد پدرانتان را بر تبعيّت از انبياء ترجيح داديد زير دستان ميگويند نه چنين است بلكه شما شب و روز بمكر و حيله و اشتباه كارى باطل را بنظر ما حقّ و حقّ را باطل جلوه داديد و ما را آلت پيشرفت اغراقتان كرديد وقتى كه بما ميگفتيد منكر خداى يگانه شويد و دست از عبادت بتها بر نداريد و هر دو دسته وقتى عذاب الهى را مشاهده نمايند پشيمانى خودشان را از يكديگر پنهان | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 365 | |||
كنند از ترس شماتت دشمنان بر ضلالت و اضلالشان در دنيا و محتمل است پنهان نمودن پشيمانى مخصوص بمستكبرين باشد براى بقاء ملكه تكبّر در آنها كه آنجا هم نميخواهند صولت خودشان را از دست بدهند با آنكه آنها را با غلهاى آتشين با كمال ذلّت و خوارى بجهنّم ميبرند براى كفرشان و اين مجازات اعمال آنها است در دنيا بقدر استحقاقشان نه زائد بر آن و در خاتمه براى تسليت خاطر پيغمبر اكرم فرموده كه اين انكار و تكذيب مستكبرين اختصاص بتو ندارد در هيچ آبادى و بلد و شهرى ما پيغمبر بيم دهندهئى نفرستاديم مگر آنكه ثروتمندانى كه در ناز و نعمت بودند ايشان و دستوراتشان را كه از طرف ما بود تكذيب نمودند و منكر شدند و هميشه اتباع پيغمبران و اولياء خدا مردمان فقير يا متوسط بودند و اغنياء بآنها ميگفتند ما مال و اولاد و اتباعمان بيشتر است پس پيش خدا عزيزيم بر فرض هم عذابى باشد ما را عذاب نميكند غافل از آنكه هر قدر نعمت بيشتر باشد كفرانش بيشتر موجب عقاب است و مزيد اختصاص آنها بكفر غرور و نخوتى است كه از مال و جاه دنيا براى اهل آن حاصل ميگردد و بايد بخدا پناه برد از محبّت بمال و جاه دنيا كه رأس هر خطا و لغزش است و خدا در آيه بعد از تصوّر آنها كه ثروت كاشف از عزّت پيش خدا است جواب فرموده است. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ قالُوا نَحنُ أَكثَرُ أَموالاً وَ أَولاداً وَ ما نَحنُ بِمُعَذَّبِينَ (35) | |||
گفتند اينکه مترفون ما بيشتر و بسيار اموال و اولاد داريم و نيستيم ما که معذب باشيم. | |||
نوعا اينکه اشخاص که متمكن هستند و داراي عده و عده و مال و منال هستند گمان ميكنند که اينها مورد تفضلات الهي هستند و مقرب درگاه او و فقراء و تهي دستان و مظلومين مورد غضب و عذاب هستند و بي قابليت و بي اعتناء هستند چنان چه يزيد تمسك كرد به آيه قُلِ اللّهُمَّ | |||
جلد 14 - صفحه 569 | |||
مالِكَ المُلكِ- الاية ولي غافلند از اينکه که همين مال و منال و عده و عده آنها را به جهنم و عذاب مياندازد چنان چه ميفرمايد: وَ لا يَحسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّما نُملِي لَهُم خَيرٌ لِأَنفُسِهِم إِنَّما نُملِي لَهُم لِيَزدادُوا إِثماً وَ لَهُم عَذابٌ مُهِينٌ (آل عمران آيه 178) و ميفرمايد: إِنَّما أَموالُكُم وَ أَولادُكُم فِتنَةٌ وَ اللّهُ عِندَهُ أَجرٌ عَظِيمٌ (تغابن آيه 15) و غير اينها از آيات. | |||
(وَ قالُوا نَحنُ أَكثَرُ أَموالًا وَ أَولاداً وَ ما نَحنُ بِمُعَذَّبِينَ) بسياري از اخلاق رذيله و اعمال سيئه منشأ آن همين كثرت مال و جاه است، كبر، نخوت، عجب، ظلم، طغيان و معاصي بسياري که در اثر آنها مرتكب ميشوند بلكه باز ميدارد آنها را از تحصيل علم ديانت و فرائض الهيه و وظائف دينيه. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
(آیه 35)- مال و فرزند دلیل قرب به خدا نیست! این آیه به منطق پوشالی آنها که در هر زمانی برای اثبات برتری خود به آن متوسل میشدند و به اغفال عوام میپرداختند اشاره کرده، میگوید: «و آنها گفتند: ما از همه ثروتمندتر و پر اولادتریم» (وَ قالُوا نَحْنُ أَکْثَرُ أَمْوالًا وَ أَوْلاداً). | |||
خداوند به ما محبت دارد هم اموال فراوان در اختیار ما نهاده، و هم نیروی انسانی بسیار، و این دلیل بر لطف او در حق ما و نشانه مقام و موقعیت ما در نزد اوست «و ما (نور چشمیها) هرگز مجازات نخواهیم شد»! (وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِینَ). | |||
اگر ما مطرود درگاه او بودیم این همه نعمت چرا به ما میداد؟ خلاصه آبادی دنیای ما دلیل روشنی بر آبادی آخرت ماست! | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۶:۰۱
ترجمه
سبإ ٣٤ | آیه ٣٥ | سبإ ٣٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَمْوَالاً وَ أَوْلاداً»: تمییزند.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ کَذٰلِکَ جَعَلْنَا فِي کُلِ... (۰) فَلاَ تُعْجِبْکَ أَمْوَالُهُمْ وَ لاَ... (۳)
نُسَارِعُ لَهُمْ فِي الْخَيْرَاتِ... (۰) أَ يَحْسَبُونَ أَنَّمَا نُمِدُّهُمْ... (۱) نُسَارِعُ لَهُمْ فِي الْخَيْرَاتِ... (۰) ذَرْنِي وَ مَنْ خَلَقْتُ وَحِيداً (۰) وَ جَعَلْتُ لَهُ مَالاً مَمْدُوداً (۱) وَ بَنِينَ شُهُوداً (۰) وَ مَهَّدْتُ لَهُ تَمْهِيداً (۰) ثُمَ يَطْمَعُ أَنْ أَزِيدَ (۰) کَلاَّ إِنَّهُ کَانَ لِآيَاتِنَا... (۰) سَأُرْهِقُهُ صَعُوداً (۰) فَإِذَا مَسَ الْإِنْسَانَ ضُرٌّ... (۰)
تفسیر
- آيات ۳۱ - ۵۴، سوره سباء
- گفتگو و مخاصمه ضعفاى با بزرگانشان ، در قيامت ، كه گمراهى خود را متوجهبزرگان خود كرده بزرگانشان نيز خود را تبرئه مى كنند.
- دروغگويى و پنهانكارى كفار در قيامت كه روز كشف اسرار است ، از باب ظهور ملكاترذيله و عادات بد نفسانى است
- وجه اينكه مترقين گفتند ما عذاب نمى شويم
- جواب به آنان با بيان اينكه كثرت مال و اولاد بدون ايمان وعمل صالح مانع از عذاب نيست
- سؤ ال خداوند از ملائكه (آهولاء اياكم كانوايعبدون ) و بيزارى جستن ملائكه از عبادتمشركين
- مقصود از اينكه مشركين به جن ايمان داشته آنها را عبادت مى كرده اند
- اصرار و پافشارى مشركين در پيروى هوى و مقاومت بدوندليل در برابر حق و موعظه پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) آنان را به قيام الله
- وصف حال مشركين در ساعت مرگ كه از سلطه خدا مفرى نداشته ، ايمان دير هنگامشان سودىبه حالشان نمى رساند
- بحث روايتى
- رواياتى درباره انفاق و صدقه دادن
- رواياتى در باره اينكه آيات ((و لوترى اذ فزعوا)) ناظر بر فرو رفتن لشكرسفيانى در زمين (در زمان ظهور حضرت مهدى ((عج )) ) مى باشد
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ قالُوا نَحْنُ أَكْثَرُ أَمْوالًا وَ أَوْلاداً وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ «35»
و گفتند: ما از جهت اموال و اولاد بيشتريم (و اين نشانه لطف خداوند به ماست) و ما عذاب نمىشويم.
پیام ها
1- مخالفت با پيامبر اسلام تازگى ندارد، با پيامبران ديگر نيز مخالفت مىكردند.
(خداوند پيامبرش را دلدارى مىدهد.) «وَ ما أَرْسَلْنا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلَّا قالَ مُتْرَفُوها»
2- مرفّهان بى درد، در صف اوّل دشمنان انبيا بودهاند. «قالَ مُتْرَفُوها»
3- رفاهطلبى، انسان را بى تفاوت و سنگدل نموده و به استكبار مىكشاند. قالَ مُتْرَفُوها ... كافِرُونَ
4- مخالفت با پيامبران، مخالفت با پيام آنهاست، نه با شخص آنان. «بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ»
5- حركت انبيا منافع سرمايه داران را به خطر مىاندازد. مُتْرَفُوها ... كافِرُونَ
جلد 7 - صفحه 450
6- كفّار بى نيازى در دنيا را سبب بى نيازى در آخرت مىپنداشتند. أَكْثَرُ أَمْوالًا ... وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ
7- سرمايه داران به مال و فرزند خود مىنازند. «نَحْنُ أَكْثَرُ أَمْوالًا وَ أَوْلاداً»
8- ثروتمندان، خود را تافتهى جدا بافته مىدانند. «ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ قالُوا نَحْنُ أَكْثَرُ أَمْوالاً وَ أَوْلاداً وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ (35)
وَ قالُوا نَحْنُ أَكْثَرُ: و گفتند ما بيشتر هستيم از شما، أَمْوالًا وَ أَوْلاداً: از جهت مال و اولاد. يعنى مال و اولاد ما از شما بيشتر است، پس در ادعاى رسالت از شما سزاوارتر باشيم. وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ: و ما نيستيم عذاب كرده شدگان. حاصل آنكه كفار امر آخرت را به دنيا قياس كردند و گفتند: چون خدا ما را نعم عظيمه در دنيا كرامت كرده، پس در آخرت ما را به محنت عذاب و عقوبت خوار نخواهد كرد؛ و ندانستند كه اعطاى نعم به جهت آنست كه بر آن شكرگزارى كنند و اطاعت منعم را منظور دارند كه از لوازم حق شناسى است نه به سبب اكرام طرف مقابل و استحقاق او باشد. يا آنها منكر اصل عذاب شده گفتند: عذابى نخواهد بود تا به آن معذب شويم. حق تعالى در آيه تنبيه فرمود كه اهل مكه بر طريق امم سابقه سلوك كنند.
جلد 10 - صفحه 539
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَنْ نُؤْمِنَ بِهذَا الْقُرْآنِ وَ لا بِالَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ لَوْ تَرى إِذِ الظَّالِمُونَ مَوْقُوفُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ يَرْجِعُ بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ الْقَوْلَ يَقُولُ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لَوْ لا أَنْتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِينَ (31) قالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا أَ نَحْنُ صَدَدْناكُمْ عَنِ الْهُدى بَعْدَ إِذْ جاءَكُمْ بَلْ كُنْتُمْ مُجْرِمِينَ (32) وَ قالَ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا بَلْ مَكْرُ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ إِذْ تَأْمُرُونَنا أَنْ نَكْفُرَ بِاللَّهِ وَ نَجْعَلَ لَهُ أَنْداداً وَ أَسَرُّوا النَّدامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذابَ وَ جَعَلْنَا الْأَغْلالَ فِي أَعْناقِ الَّذِينَ كَفَرُوا هَلْ يُجْزَوْنَ إِلاَّ ما كانُوا يَعْمَلُونَ (33) وَ ما أَرْسَلْنا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلاَّ قالَ مُتْرَفُوها إِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ (34) وَ قالُوا نَحْنُ أَكْثَرُ أَمْوالاً وَ أَوْلاداً وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ (35)
ترجمه
و گفتند آنها كه كافر شدند هرگز نمىگرويم باين قرآن و نه بآنچه پيش از آن آمده است و اگر به بينى هنگاميكه ستمكاران بازداشته شدگانند نزد پروردگارشان برميگردانند بعضيشان بسوى بعضى سخن را ميگويند آنانكه زير دست شدند بآنها كه بزرگى جستند اگر شما نبوديد هر آينه بوديم گروندگان
جلد 4 صفحه 364
گويند آنانكه بزرگى جستند بآنانكه زير دست شدند آيا ما بازداشتيم شما را از هدايت بعد از آنكه آمد شما را بلكه بوديد گناهكاران
و گويند آنها كه زير دست شدند به آنها كه بزرگى جستند بلكه بازداشت مكر شما در شب و روز هنگاميكه امر ميكرديد ما را كه كافر شويم بخدا و قرار دهيم برايش همتايان و پنهان دارند پشيمانى را چون بينند عذاب را و ميگذاريم غلها را در گردنهاى آنها كه كافر شدند آيا جزا داده ميشوند مگر آنچه را كه بودند ميكردند
و نفرستاديم در هيچ آبادى بيمدهندهاى را مگر آنكه گفتند ثروتمندانش همانا ما بآنچه فرستاده شديد بآن كافرانيم
و گفتند ما بيشتريم از جهت اموال و اولاد و نيستيم ما عذاب شوندگان.
تفسير
كفّاريكه منكر مبدء و معاد بودند گفتند ما نه باين قرآن ايمان داريم و نه بساير كتب آسمانى و هرگز معتقد بآنها نخواهيم شد لذا خداوند شمهئى از احوال آنها را در روز قيامت براى حبيب خود ذكر فرموده باين تقريب كه اگر به بينى وقتى را كه آن ستمكاران بخويش و خلق در كسب عقائد باطله و اظهار آن در پيشگاه الهى توقيف و بازداشت شوند و با يكديگر مجادله نمايند تعجّب ميكنى از آنكه چگونه يكديگر را تكذيب و كتب سماوى را تصديق ميكنند ضعفاء و زير دستان و اتباع برؤساء و اقوياء و بالادستان خود ميگويند اگر شما نبوديد ما به پيغمبران ايمان ميآورديم شما مانع از تصديق ما شديد و ما را از متابعت ايشان منصرف نموديد رؤساء جواب ميگويند اين چه سخنى است كه شما ميگوئيد آيا ما شما را مانع شديم از قبول دين حقّ با آنكه وسائل هدايت شما از جانب خدا بارسال رسول و انزال كتاب و ارائه معجزات فراهم شده بود و آمده بود براى شما نه چنين است بلكه شما خودتان جنسا خبيث و مجرم و مايل بنافرمانى بوديد لذا تقليد پدرانتان را بر تبعيّت از انبياء ترجيح داديد زير دستان ميگويند نه چنين است بلكه شما شب و روز بمكر و حيله و اشتباه كارى باطل را بنظر ما حقّ و حقّ را باطل جلوه داديد و ما را آلت پيشرفت اغراقتان كرديد وقتى كه بما ميگفتيد منكر خداى يگانه شويد و دست از عبادت بتها بر نداريد و هر دو دسته وقتى عذاب الهى را مشاهده نمايند پشيمانى خودشان را از يكديگر پنهان
جلد 4 صفحه 365
كنند از ترس شماتت دشمنان بر ضلالت و اضلالشان در دنيا و محتمل است پنهان نمودن پشيمانى مخصوص بمستكبرين باشد براى بقاء ملكه تكبّر در آنها كه آنجا هم نميخواهند صولت خودشان را از دست بدهند با آنكه آنها را با غلهاى آتشين با كمال ذلّت و خوارى بجهنّم ميبرند براى كفرشان و اين مجازات اعمال آنها است در دنيا بقدر استحقاقشان نه زائد بر آن و در خاتمه براى تسليت خاطر پيغمبر اكرم فرموده كه اين انكار و تكذيب مستكبرين اختصاص بتو ندارد در هيچ آبادى و بلد و شهرى ما پيغمبر بيم دهندهئى نفرستاديم مگر آنكه ثروتمندانى كه در ناز و نعمت بودند ايشان و دستوراتشان را كه از طرف ما بود تكذيب نمودند و منكر شدند و هميشه اتباع پيغمبران و اولياء خدا مردمان فقير يا متوسط بودند و اغنياء بآنها ميگفتند ما مال و اولاد و اتباعمان بيشتر است پس پيش خدا عزيزيم بر فرض هم عذابى باشد ما را عذاب نميكند غافل از آنكه هر قدر نعمت بيشتر باشد كفرانش بيشتر موجب عقاب است و مزيد اختصاص آنها بكفر غرور و نخوتى است كه از مال و جاه دنيا براى اهل آن حاصل ميگردد و بايد بخدا پناه برد از محبّت بمال و جاه دنيا كه رأس هر خطا و لغزش است و خدا در آيه بعد از تصوّر آنها كه ثروت كاشف از عزّت پيش خدا است جواب فرموده است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ قالُوا نَحنُ أَكثَرُ أَموالاً وَ أَولاداً وَ ما نَحنُ بِمُعَذَّبِينَ (35)
گفتند اينکه مترفون ما بيشتر و بسيار اموال و اولاد داريم و نيستيم ما که معذب باشيم.
نوعا اينکه اشخاص که متمكن هستند و داراي عده و عده و مال و منال هستند گمان ميكنند که اينها مورد تفضلات الهي هستند و مقرب درگاه او و فقراء و تهي دستان و مظلومين مورد غضب و عذاب هستند و بي قابليت و بي اعتناء هستند چنان چه يزيد تمسك كرد به آيه قُلِ اللّهُمَّ
جلد 14 - صفحه 569
مالِكَ المُلكِ- الاية ولي غافلند از اينکه که همين مال و منال و عده و عده آنها را به جهنم و عذاب مياندازد چنان چه ميفرمايد: وَ لا يَحسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّما نُملِي لَهُم خَيرٌ لِأَنفُسِهِم إِنَّما نُملِي لَهُم لِيَزدادُوا إِثماً وَ لَهُم عَذابٌ مُهِينٌ (آل عمران آيه 178) و ميفرمايد: إِنَّما أَموالُكُم وَ أَولادُكُم فِتنَةٌ وَ اللّهُ عِندَهُ أَجرٌ عَظِيمٌ (تغابن آيه 15) و غير اينها از آيات.
(وَ قالُوا نَحنُ أَكثَرُ أَموالًا وَ أَولاداً وَ ما نَحنُ بِمُعَذَّبِينَ) بسياري از اخلاق رذيله و اعمال سيئه منشأ آن همين كثرت مال و جاه است، كبر، نخوت، عجب، ظلم، طغيان و معاصي بسياري که در اثر آنها مرتكب ميشوند بلكه باز ميدارد آنها را از تحصيل علم ديانت و فرائض الهيه و وظائف دينيه.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 35)- مال و فرزند دلیل قرب به خدا نیست! این آیه به منطق پوشالی آنها که در هر زمانی برای اثبات برتری خود به آن متوسل میشدند و به اغفال عوام میپرداختند اشاره کرده، میگوید: «و آنها گفتند: ما از همه ثروتمندتر و پر اولادتریم» (وَ قالُوا نَحْنُ أَکْثَرُ أَمْوالًا وَ أَوْلاداً).
خداوند به ما محبت دارد هم اموال فراوان در اختیار ما نهاده، و هم نیروی انسانی بسیار، و این دلیل بر لطف او در حق ما و نشانه مقام و موقعیت ما در نزد اوست «و ما (نور چشمیها) هرگز مجازات نخواهیم شد»! (وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِینَ).
اگر ما مطرود درگاه او بودیم این همه نعمت چرا به ما میداد؟ خلاصه آبادی دنیای ما دلیل روشنی بر آبادی آخرت ماست!
نکات آیه
۱ - مترفان، دارایى بیشتر و اولاد زیادتر را ملاک برترى و ارزش مى دانند. (قال مترفوها ... و قالوا نحن أکثر أمولاً و أولدًا)
۲ - مشرکان کافر به قرآن، مدعى برتر بودن در اموال و فرزند (و قال الذین کفروا لن نؤمن بهذا القرءان ... و قالوا نحن أکثر أمولاً و أولدًا) احتمال دارد مرجع ضمیر فاعلى «قالوا»، مترفان (در آیه قبل) باشد و احتمال دارد به قرینه سیاق، «الذین کفروا» (در آیه ۳۱) باشد. برداشت یاد شده، بنابر احتمال دوم است.
۳ - کثرت مال و اولاد، باعث ایجاد خصلت حق ناپذیرى در مترفان (و ما أرسلنا فى قریة من نذیر إلاّ قال مترفوها إنّا بما أُرسلتم به کفرون . و قالوا نحن أکثر أمولاً و أولدًا)
۴ - برخورداران از امکانات رفاهى، خود را مأمون از عذاب مى دانند. (قال مترفوها ... نحن أکثر أمولاً و أولدًا و ما نحن بمعذّبین)
۵ - مشرکان، خود را مصون از عذاب الهى مى دانند. (و قال الذین کفروا ... و ما نحن بمعذّبین)
۶ - مترفان، به خاطر کثرت مال و اولاد، خود را از عذاب در امان مى دانستند. (و قالوا نحن أکثر أمولاً و أولدًا و ما نحن بمعذّبین) این جمله به منزله نتیجه عبارت قبلى است و به خاطر روشنى مطلب براى ذهن مخاطب، از «فا»ى تفریع استفاده نشده است.
۷ - مترفان، خود را مورد عنایت ویژه خدا مى دانند. (و قالوا نحن أکثر أمولاً و أولدًا و ما نحن بمعذّبین) به قرینه جوابى که خداوند در آیه ۳۷ به مترفان داده است، به دست مى آید که این کلام از ناحیه آنان، احتمالاً به منظور نکته یاد شده گفته شده است.
موضوعات مرتبط
- ارزیابى: ارزیابى با ثروت ۱; ارزیابى با فرزند ۱; ملاک ارزیابى ۱
- ثروت: نقش ثروت ۱
- عذاب: احساس مصونیت از عذاب ۴، ۵; مصونیت از عذاب ۶
- فرزند: نقش فرزند ۱
- کافران: ادعاى کافران ۲; کثرت اموال کافران ۲; کثرت فرزند کافران ۲
- لطف خدا: مشمولان لطف خدا ۷
- مرفهان: آثار ثروتمندى مرفهان ۳، ۶; آثار کثرت فرزند مرفهان ۳; احساس مصونیت مرفهان ۴; ادعاى مرفهان ۷; بینش مرفهان ۱، ۴، ۶; عوامل حق ناپذیرى مرفهان ۳; کثرت فرزند مرفهان ۶
- مشرکان: احساس مصونیت مشرکان ۵; بینش مشرکان ۵