سبإ ٣٤
گسترشکپی متن آیه |
---|
ترجمه
سبإ ٣٣ | آیه ٣٤ | سبإ ٣٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«قَرْیَةٍ»: شهر و دیار. «نَذِیرٍ»: بیم دهنده. مراد پیغمبر الهی است. «مُتْرَفُوهَا»: مراد رؤساء و اغنیاء و زورمداران و متنعّمان و بالاخره مستان ناز و نعمت و قدرت است (نگا: اسراء / ، مؤمنون / ). «أُرْسِلْتُم بِهِ»: (نگا: ابراهیم / .
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ کَذٰلِکَ جَعَلْنَا فِي کُلِ... (۱) وَ کَذٰلِکَ جَعَلْنَا فِي کُلِ... (۱) وَ إِذَا أَرَدْنَا أَنْ نُهْلِکَ... (۳)
وَ لَوْ أَنَ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا... (۱) وَ کَذٰلِکَ فَتَنَّا بَعْضَهُمْ... (۱) قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ... (۳) قَالَ الَّذِينَ اسْتَکْبَرُوا إِنَّا... (۲) فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ کَفَرُوا... (۲) قَالُوا أَ نُؤْمِنُ لَکَ وَ... (۱)
نزول
از طریق سفیان از عاصم او از ابن رزین روایت کند که دو نفر با هم شریک در تجارت بودند. یکى از آن دو به طرف شام میرفت و دیگرى در مکه میماند. وقتى که پیامبر اسلام مبعوث گردید، شریکى که در شام بود به دوست شریک خود در مکه نامه نوشت و در ضمن از موضوع پیامبر اسلام از او اطلاعاتى خواست.
شریکى که در مکه بود در جواب، نامه به او نوشت پیامبرى که مردم را به اسلام دعوت مینماید تاکنون جز مشتى اوباش و اراذل و بیچارگان، کسى به او نگرویده است، شریک شامى تجارت خود را ترک نموده به سوى مکه شتافت و نزد شریک خود آمد و از او خواست که پیامبر اسلام را به او نشان بدهد و این شخص از کسانى بود که از کتابهاى قدیمه اطلاعاتى داشته و اهل مطالعه بوده است وقتى که نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم آمد، گفت: یا محمد مردم را بچه چیز دعوت مینمائى؟
پیامبر شرح دعوت خود را به یکتائى پروردگار و سایر امور مربوط به اسلام براى وى شرح داد این مرد شهادتین را بر زبان جارى نمود و اسلام اختیار کرد سپس نشانه دیگرى از پیامبر خواست. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: همیشه در هر زمانى اگر پیامبر به ظهور مى پیوست. بیچارگان و طبقات پائین مردم به او مى گرویدند، سپس پس از چندى این آیه نازل گردید بعد از نزول این آیه پیامبر نزد تاجر تازه مسلمان کس فرستاد و آیه نازله را براى او قرائت کرد و فرمود: خداوند براى تصدیق قول من که به تو گفته بودم، این آیه را نازل فرمود.[۱]
تفسیر
- آيات ۳۱ - ۵۴ سوره سباء
- بیزاری پیروان کافر، از پیشوایان گمراه خود، در قیامت و پاسخ آنان
- قيامت، روز كشف اسرار و ظهور ملكات رذيله و عادات بد نفسانى
- پاسخ به ثروتمندان مرفّه که گفتند: «ما در آخرت، عذاب نمى شويم»
- سؤال خداوند از ملائكه و بيزارى جستن ملائكه از عبادت مشركان
- مقصود از اين كه مشركان به «جنّ» ايمان داشته، آن ها را عبادت مى كردند
- پافشارى مشركان در پيروى هواى نفس و مقاومت بی دليل در برابر موعظه پيامبر «ص»
- ايمان دير هنگام مشرکان، در ساعت مرگ، سودی به حالشان ندارد
- بحث روايتى
نکات آیه
۱ - نقش پیامبران، انذار و هشدار دادن به مردمان است. (و ما أرسلنا فى قریة من نذیر)
۲ - مترفان، به هر پیامبرى که از جانب خداوند به سوى مردم مبعوث مى شد، اعلام مى کردند که تعالیم او را نمى پذیرند. (و ما أرسلنا فى قریة من نذیر إلاّ قال مترفوها إنّا بما أُرسلتم به کفرون)
۳ - برخوردارى از ثروت و رفاه، موجب پیدایش خصلت حق ناپذیرى است. (و ما أرسلنا فى قریة من نذیر إلاّ قال مترفوها إنّا بما أُرسلتم به کفرون)
۴ - تعالیم پیامبران، ناسازگار با ایده و زندگى مترفان و خوشگذرانان (و ما أرسلنا فى قریة من نذیر إلاّ قال مترفوها إنّا بما أُرسلتم به کفرون) ایستادگى همواره مترفان در مقابل تعالیم پیامبران و نپذیرفتن آنها، نشان مى دهد که آن تعالیم، با ایده و رفتار آنان سازگار نبوده است.
۵ - مترفان، هیچ تعلیمى از تعالیم آسمانى پیامبران را قبول نداشتند. (قال مترفوها إنّا بما أُرسلتم به کفرون) برداشت یاد شده از آن جا است که موصول «ما اُرسلتم به» اطلاق دارد و شامل هر تعلیمى مى شود.
۶ - دلدارى خداوند به پیامبر(ص) درباره رویارویى مشرکان با آن حضرت، با ذکر برخوردهاى اقوام گذشته با پیامبرانشان (و ما أرسلنا فى قریة من نذیر إلاّ قال مترفوها إنّا بما أُرسلتم به کفرون)
موضوعات مرتبط
- اقوام پیشین: روش برخورد اقوام پیشین ۶
- انبیا: انذارهاى انبیا ۱; رسالت انبیا ۱; سیره انبیا ۴; مکذبان انبیا ۲، ۵
- انسان: انذار انسان ها ۱
- ثروت: آثار ثروت ۳
- حق: زمینه حق ناپذیرى ۳
- رفاه: آثار رفاه ۳
- قرآن: فلسفه قصص قرآن ۶
- محمد(ص): دلدارى به محمد(ص) ۶
- مرفهان: بینش مرفهان ۵; روش زندگى مرفهان ۴; عقیده مرفهان ۴; کفر مرفهان ۲
منابع
- ↑ تفاسیر ابن المنذر و ابن ابى حاتم.