طه ١٣٤: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۶#link241 | آيات ۱۲۷ - ۱۳۵ سوره طه]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۶#link241 | آيات ۱۲۷ - ۱۳۵ سوره طه]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۶#link242 | شرح و توضيح معنا و مراد آيه : ((ولولا كلمة سبقت من ربك ...(( كه حاكى از تاءخيرعذاب دنيوى در برابر كفر و اسراف است . و برخى وجوه در اين باره]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۶#link242 | شرح و توضيح معنا و مراد آيه : ((ولولا كلمة سبقت من ربك ...(( كه حاكى از تاءخيرعذاب دنيوى در برابر كفر و اسراف است . و برخى وجوه در اين باره]] | ||
خط ۴۰: | خط ۴۱: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۷#link247 | پيامبر آيه تطهير را خطاب به]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۷#link247 | پيامبر آيه تطهير را خطاب به]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۳_بخش۶۲#link181 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۳_بخش۶۲#link181 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ لَوْ أَنَّا أَهْلَكْناهُمْ بِعَذابٍ مِنْ قَبْلِهِ لَقالُوا رَبَّنا لَوْ لا أَرْسَلْتَ إِلَيْنا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آياتِكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزى «134» | |||
واگر ما آنان را قبل از (آمدن پيامبر ونزول قرآن) با عذابى هلاك مىكرديم، مىگفتند: پروردگارا! چرا پيامبرى براى ما نفرستادى تا ما از آيات تو پيروى كنيم، پيش از آنكه ذليل و خوار شويم. | |||
===پیام ها=== | |||
1- بعثت انبيا عليهم السلام براى اتمام حجّت است، تا مردم بىخبرى خود را بهانه قرار ندهند. لَوْ لا أَرْسَلْتَ ... | |||
2- تا قانون ابلاغ نشود، جريمه و كيفر عادلانه نخواهد بود. لَوْ لا أَرْسَلْتَ ... | |||
3- تبليغ دين واجب است، خواه مردم توجّه كنند يا نكنند. زيرا در غير اين صورت آنان حقّ اعتراض خواهند داشت. لَوْ لا أَرْسَلْتَ ... | |||
4- پيروى از انبيا كليد عزت و آبرومندى است. «مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزى» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ لَوْ أَنَّا أَهْلَكْناهُمْ بِعَذابٍ مِنْ قَبْلِهِ لَقالُوا رَبَّنا لَوْ لا أَرْسَلْتَ إِلَيْنا رَسُولاً فَنَتَّبِعَ آياتِكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزى (134) | |||
وَ لَوْ أَنَّا أَهْلَكْناهُمْ بِعَذابٍ مِنْ قَبْلِهِ: و اگر ما هلاك مىنموديم كفار را به عذابى از نزد خود به سبب كفر ايشان پيش از بعثت حضرت محمد صلّى اللّه عليه و آله، يا پيش از نزول قرآن، يا پيش از نمودن حجت و برهان. لَقالُوا رَبَّنا لَوْ لا أَرْسَلْتَ إِلَيْنا رَسُولًا: هر آينه گفتندى در وقت نزول عذاب، اى پروردگار ما، چرا نازل نفرمودى به سوى ما پيغمبرى از جانب خود تا ما را به عبادت و طاعت ذات يگانه تو دعوت نمايد. | |||
فَنَتَّبِعَ آياتِكَ: 1- پس پيروى مىكرديم آيتهاى تو را كه به او فرستادى. | |||
مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزى: پيش از آنكه خوار شويم در دنيا به كشتن و اسيرى و رسوا گرديم در قيامت به داخل شدن در آتش جهنم. 2- پيش از آنكه خوار و رسوا شويم به عذاب قبر و عقاب جهنم. 3- پيش از خوارى و رسوائى ما در جهنم. پس ما به جهت اتمام حجت و رفع عذر آنها، پيغمبر و قرآن فرستاديم، و لكن ايشان عناد ورزيده انكار و تكذيب نمودند. بنابراين هيچكس را بر خداى تعالى حجت نخواهد بود، بلكه خداوند را بر تمامى بندگان حجت باشد، چنانچه مىفرمايد: «رُسُلًا مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ» «1». | |||
---- | |||
«1» سوره نساء، آيه 165. | |||
جلد 8 - صفحه 354 | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ قالُوا لَوْ لا يَأْتِينا بِآيَةٍ مِنْ رَبِّهِ أَ وَ لَمْ تَأْتِهِمْ بَيِّنَةُ ما فِي الصُّحُفِ الْأُولى (133) وَ لَوْ أَنَّا أَهْلَكْناهُمْ بِعَذابٍ مِنْ قَبْلِهِ لَقالُوا رَبَّنا لَوْ لا أَرْسَلْتَ إِلَيْنا رَسُولاً فَنَتَّبِعَ آياتِكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزى (134) قُلْ كُلٌّ مُتَرَبِّصٌ فَتَرَبَّصُوا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحابُ الصِّراطِ السَّوِيِّ وَ مَنِ اهْتَدى (135) | |||
ترجمه | |||
و گفتند چرا نمىآورد براى ما معجزهاى از پروردگارش آيا نيامد براى آنها معجزه آنچه بود در كتابهاى پيشين | |||
و اگر آنكه ما هلاك ميكرديم آنها را بعذابى پيش از او هر آينه ميگفتند پروردگار ما چرا نفرستادى بسوى ما پيغمبرى پس پيروى كنيم آيتهاى تو را پيش از آنكه خوار شويم و رسوا گرديم | |||
بگو هر يك از ما و شما در انتظار است پس منتظر باشيد و پس از اين خواهيد دانست كه كيانند ياران راه راست و كيست كه هدايت يافت. | |||
تفسير | |||
- پس از ظهور معجزات باهرات بدست پيغمبر خاتم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و مشاهده كفّار آنها را باز هر روز تقاضاى معجزه مخصوصى از معجزات انبياء سابق را مينمودند و خداوند از آن جوابى فرموده كه در مجمع تفسير شده بآنكه آيا نيامد براى آنها در قرآن بيان احوال امم سابقه كه از انبياء خودشان معجزاتى خواستند و ايشان براى آنها آوردند و باز ايمان نياوردند و هلاك شدند ممكن است اينها هم مثل آنها باشند و آوردن معجزهئيكه ميخواهند بر ضرر آنها تمام شود و در صافى تفسير شده كه آيا نيامد براى آنها بيان آنچه در كتب سماويه است از معارف حقه و احكام كليّه در قرآن با آنكه آورنده آن درس نخوانده بود و كتاب نديده بود و شما او را از كودكى ميشناختيد و اين خود معجزهاى است از او كه احتياج بما زاد ندارد و در منهج و غيره نقل شده از بعضى كه گفتهاند مراد آنستكه آيا نيامد براى آنها علامات پيغمبر خاتم در كتب انبياء سابق و در تو مشاهده نمودند اين خود بيّنهاى بود از آن كتب بر نبوّت تو و اينها قبول ننمودند پس معلوم ميشود معاندند و معجزه آوردن براى آنها فائده ندارد و دو احتمال ديگر هم بنظر حقير فعلا رسيده يكى آنكه مراد آن باشد كه آيا نيامد براى آنها دليل صدق آنچه در تورية و انجيل و سائر كتب سماوى است و آنها يا منكر شدند مانند بت پرستان مكّه يا عمل بآن ننمودند مانند يهود و نصارى با آنكه نبوّت پيغمبر خاتم باسم و رسم در آن كتب تصريح شده بود و اگر آنها بآن كتب ايمان داشتند بايد به پيغمبر خاتم هم ايمان بياورند ديگر | |||
---- | |||
جلد 3 صفحه 537 | |||
آنكه مراد آن باشد كه آيا نيامد براى آنها شاهد صدقى كه براى كتب سماوى سابقه آمد كه معجزه باشد و چيزى كه بشر از آوردنش عاجز است چون معجزات پيغمبر ما هم مانند معجزات ساير انبياء بود يا برتر و بالاتر خلاصه آنكه دليل صدقى كه آنها داشتند پيغمبر ما هم داشت و اظهار فرموده بود و آنها از راه عناد و لجاج نپذيرفته بودند و ديگر نميشود هر روز جريان امور عادى عالم را كه همه بر طبق نظم و حكمت مقرر شده براى تقاضاى اشخاص عنود و لجوج بهم زد با آنكه مؤثر در آنها هم نيست بلكه مضرّ است چون استحقاقشان براى عقوبت بيشتر ميشود و تعجب از اين جماعت است كه اگر خداوند قبل از بعثت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم يا قبل از نزول قرآن آنها را مستأصل و هلاك ميفرمود بعذاب دنيوى روز قيامت در پيشگاه الهى عرضه ميداشتند پروردگار ما چرا در دنيا براى ما پيغمبرى نفرستادى تا ما پيروى كنيم احكام و آيات تو را كه او ابلاغ ميفرمود پيش از آنكه ذليل و خوار شويم در دنيا بقتل و اسيرى و در آخرت هم ببدبختى و رسوائى و خلود در آتش جهنّم گرفتار گرديم و تا اندازهاى حرفشان هم حسابى بود و خداوند آنها را تهديد فرمود بدستورى كه داد به پيغمبر خود كه بآنها بفرمايد هر يك از ما و شما بايد منتظر عاقبت كارمان باشيم پس شما منتظر باشيد و بعد از فتح اسلام يا روز قيامت خواهيد دانست كه كيانند راه پيمايان طريق مستقيم و صاحبان دين حقّ و كيست آنكس كه راه يافت بحقّ و راهنمائى نمود بخلق يعنى وجود مبارك ختمى مرتبت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه وانگذاريد خواندن سوره طه را چون خدا دوست دارد آنرا و دوست دارد خواننده آنرا و كسيكه مداومت نمايد قرائت آنرا خداوند روز قيامت نامه عمل او را بدست راستش ميدهد و حساب نميكند با او كارهائى را كه در اسلام بجا آورده و عطا ميكند باو در آخرت از ثواب بقدرى كه راضى شود. | |||
---- | |||
جلد 3 صفحه 538 | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ لَو أَنّا أَهلَكناهُم بِعَذابٍ مِن قَبلِهِ لَقالُوا رَبَّنا لَو لا أَرسَلتَ إِلَينا رَسُولاً فَنَتَّبِعَ آياتِكَ مِن قَبلِ أَن نَذِلَّ وَ نَخزي (134) | |||
و اگر محققا ما هلاك كرده بوديم آنها را از قبل از فرستادن رسول هر آينه ميگفتند پروردگار ما چرا نفرستادي و ارسال نكردي بسوي ما رسولي پس متابعت ميكرديم آيات ترا از پيش اينكه بذلت و خزيان بيفتيم (تنبيه) يك قسمت عقايد و اخلاق و افعال احتياج بآمدن رسول نيست بحكم عقل ثابت ميشود مثل شرك و كفر چون ادله عقليّه بر توحيد و صفات الهيّه قائم است و هم چنين بسياري از صفات رذيله قبح آنها و حسن صفات حميده و همچنين بسياري از افعال قبيحه مثل ظلم و كذب و تقلب و نفاق و امثال اينها اگر خداوند مؤاخذه كند قبل از ارسال رسل خلاف عدل نيست و استحقاق عقوبت را دارد لكن تفضلا ميفرمايد: (وَ ما كُنّا مُعَذِّبِينَ حَتّي نَبعَثَ رَسُولًا) اسري آيه 16 لذا ميفرمايد اينکه عذر را ما برطرف كرديم و ارسال رسول كرديم و حجة را تمام كرديم. | |||
جلد 13 - صفحه 131 | |||
(وَ لَو أَنّا أَهلَكناهُم بِعَذابٍ مِن قَبلِهِ) پيش از ارسال رسول و انزال كتاب و جعل احكام. | |||
(لَقالُوا رَبَّنا لَو لا أَرسَلتَ إِلَينا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آياتِكَ) با اينكه قلب موقعي که سياه شد و قساوت گرفت اگر هزار پيغمبر بيايد و هزار كتاب نازل شود و هزار حجة اقامه شود از قابليت هدايت افتاده چنانچه مشاهده ميشود بالاخص در دوره حاضره که اينکه همه علماء آمدند و اينکه همه كتابها نوشتند و اينکه همه بيانات فرمودند خردلي تاثير در بسياري از قلوب ندارد. | |||
(مِن قَبلِ أَن نَذِلَّ وَ نَخزي) فرداي قيامت خطاب ميرسد (هلّا عملت) اگر بگويد نميدانستم خطاب ميرسد (هلا تعلمت) عذري بر احدي باقي نميماند. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
(آیه 134)- به هر حال این بهانه جویان مردمی حق طلب نیستند بلکه دائما در فکر بهانه گیری تازهای میباشند حتی «اگر ما آنها را قبل از نزول این قرآن و آمدن پیامبر اسلام مجازات و هلاک میکردیم در قیامت میگفتند: پروردگارا! چرا پیامبری برای ما نفرستادی، تا از آیات تو پیروی کنیم پیش از آن که ذلیل و رسوا شویم»؟! (وَ لَوْ أَنَّا أَهْلَکْناهُمْ بِعَذابٍ مِنْ قَبْلِهِ لَقالُوا رَبَّنا لَوْ لا أَرْسَلْتَ إِلَیْنا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آیاتِکَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزی). | |||
ولی اکنون که این پیامبر بزرگ با این کتاب با عظمت به سراغ آنها آمده هر روز سخنی میگویند و برای فرار از حق بهانهای میتراشند. | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۳:۳۶
ترجمه
طه ١٣٣ | آیه ١٣٤ | طه ١٣٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مِن قَبْلِهِ»: پیش از نزول قرآن. پیش از بعثت محمّد. «نَذِلَّ وَ نَخْزَی»: در دنیا خوار و در آخرت رسوا شویم. در آخرت خوار و رسوا شویم.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
رُسُلاً مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ... (۲) أَنْ تَقُولُوا إِنَّمَا أُنْزِلَ... (۳) أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنْزِلَ... (۴)
وَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ... (۲) وَ نُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَ... (۰) وَ هٰذَا کِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ... (۱) وَ لَوْ جَاءَتْهُمْ کُلُ آيَةٍ حَتَّى... (۲) وَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ... (۰)
تفسیر
- آيات ۱۲۷ - ۱۳۵ سوره طه
- شرح و توضيح معنا و مراد آيه : ((ولولا كلمة سبقت من ربك ...(( كه حاكى از تاءخيرعذاب دنيوى در برابر كفر و اسراف است . و برخى وجوه در اين باره
- مفاد و مراد آيه :((و سبح بحمد ربك قبل طلوع الشمس وقبل غروبها...(( و اقوال و وجوه عديده اى كه مفسرين پيرامون آن گفته اند
- اشاره به اينكه چگونه تسبيح و تحميد خدا انسان را به مقام رضا مى رساند
- مراد از اهل پيامبر(صلى الله عليه و آله ) در آيه : ((و اءمراهلك بالصلوة واصطبرعليها((اشاره به اينكه چگونه تسبيح و تحميد خدا انسان را به مقام رضا مى رساند
- بحث روايتى (رواياتى در ذيل آيات :((و سبح بحمد ربك ...(( و ((و لا تمدن عينيك ...((و...)
- پيامبر آيه تطهير را خطاب به
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لَوْ أَنَّا أَهْلَكْناهُمْ بِعَذابٍ مِنْ قَبْلِهِ لَقالُوا رَبَّنا لَوْ لا أَرْسَلْتَ إِلَيْنا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آياتِكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزى «134»
واگر ما آنان را قبل از (آمدن پيامبر ونزول قرآن) با عذابى هلاك مىكرديم، مىگفتند: پروردگارا! چرا پيامبرى براى ما نفرستادى تا ما از آيات تو پيروى كنيم، پيش از آنكه ذليل و خوار شويم.
پیام ها
1- بعثت انبيا عليهم السلام براى اتمام حجّت است، تا مردم بىخبرى خود را بهانه قرار ندهند. لَوْ لا أَرْسَلْتَ ...
2- تا قانون ابلاغ نشود، جريمه و كيفر عادلانه نخواهد بود. لَوْ لا أَرْسَلْتَ ...
3- تبليغ دين واجب است، خواه مردم توجّه كنند يا نكنند. زيرا در غير اين صورت آنان حقّ اعتراض خواهند داشت. لَوْ لا أَرْسَلْتَ ...
4- پيروى از انبيا كليد عزت و آبرومندى است. «مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزى»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ لَوْ أَنَّا أَهْلَكْناهُمْ بِعَذابٍ مِنْ قَبْلِهِ لَقالُوا رَبَّنا لَوْ لا أَرْسَلْتَ إِلَيْنا رَسُولاً فَنَتَّبِعَ آياتِكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزى (134)
وَ لَوْ أَنَّا أَهْلَكْناهُمْ بِعَذابٍ مِنْ قَبْلِهِ: و اگر ما هلاك مىنموديم كفار را به عذابى از نزد خود به سبب كفر ايشان پيش از بعثت حضرت محمد صلّى اللّه عليه و آله، يا پيش از نزول قرآن، يا پيش از نمودن حجت و برهان. لَقالُوا رَبَّنا لَوْ لا أَرْسَلْتَ إِلَيْنا رَسُولًا: هر آينه گفتندى در وقت نزول عذاب، اى پروردگار ما، چرا نازل نفرمودى به سوى ما پيغمبرى از جانب خود تا ما را به عبادت و طاعت ذات يگانه تو دعوت نمايد.
فَنَتَّبِعَ آياتِكَ: 1- پس پيروى مىكرديم آيتهاى تو را كه به او فرستادى.
مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزى: پيش از آنكه خوار شويم در دنيا به كشتن و اسيرى و رسوا گرديم در قيامت به داخل شدن در آتش جهنم. 2- پيش از آنكه خوار و رسوا شويم به عذاب قبر و عقاب جهنم. 3- پيش از خوارى و رسوائى ما در جهنم. پس ما به جهت اتمام حجت و رفع عذر آنها، پيغمبر و قرآن فرستاديم، و لكن ايشان عناد ورزيده انكار و تكذيب نمودند. بنابراين هيچكس را بر خداى تعالى حجت نخواهد بود، بلكه خداوند را بر تمامى بندگان حجت باشد، چنانچه مىفرمايد: «رُسُلًا مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ» «1».
«1» سوره نساء، آيه 165.
جلد 8 - صفحه 354
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ قالُوا لَوْ لا يَأْتِينا بِآيَةٍ مِنْ رَبِّهِ أَ وَ لَمْ تَأْتِهِمْ بَيِّنَةُ ما فِي الصُّحُفِ الْأُولى (133) وَ لَوْ أَنَّا أَهْلَكْناهُمْ بِعَذابٍ مِنْ قَبْلِهِ لَقالُوا رَبَّنا لَوْ لا أَرْسَلْتَ إِلَيْنا رَسُولاً فَنَتَّبِعَ آياتِكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزى (134) قُلْ كُلٌّ مُتَرَبِّصٌ فَتَرَبَّصُوا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحابُ الصِّراطِ السَّوِيِّ وَ مَنِ اهْتَدى (135)
ترجمه
و گفتند چرا نمىآورد براى ما معجزهاى از پروردگارش آيا نيامد براى آنها معجزه آنچه بود در كتابهاى پيشين
و اگر آنكه ما هلاك ميكرديم آنها را بعذابى پيش از او هر آينه ميگفتند پروردگار ما چرا نفرستادى بسوى ما پيغمبرى پس پيروى كنيم آيتهاى تو را پيش از آنكه خوار شويم و رسوا گرديم
بگو هر يك از ما و شما در انتظار است پس منتظر باشيد و پس از اين خواهيد دانست كه كيانند ياران راه راست و كيست كه هدايت يافت.
تفسير
- پس از ظهور معجزات باهرات بدست پيغمبر خاتم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و مشاهده كفّار آنها را باز هر روز تقاضاى معجزه مخصوصى از معجزات انبياء سابق را مينمودند و خداوند از آن جوابى فرموده كه در مجمع تفسير شده بآنكه آيا نيامد براى آنها در قرآن بيان احوال امم سابقه كه از انبياء خودشان معجزاتى خواستند و ايشان براى آنها آوردند و باز ايمان نياوردند و هلاك شدند ممكن است اينها هم مثل آنها باشند و آوردن معجزهئيكه ميخواهند بر ضرر آنها تمام شود و در صافى تفسير شده كه آيا نيامد براى آنها بيان آنچه در كتب سماويه است از معارف حقه و احكام كليّه در قرآن با آنكه آورنده آن درس نخوانده بود و كتاب نديده بود و شما او را از كودكى ميشناختيد و اين خود معجزهاى است از او كه احتياج بما زاد ندارد و در منهج و غيره نقل شده از بعضى كه گفتهاند مراد آنستكه آيا نيامد براى آنها علامات پيغمبر خاتم در كتب انبياء سابق و در تو مشاهده نمودند اين خود بيّنهاى بود از آن كتب بر نبوّت تو و اينها قبول ننمودند پس معلوم ميشود معاندند و معجزه آوردن براى آنها فائده ندارد و دو احتمال ديگر هم بنظر حقير فعلا رسيده يكى آنكه مراد آن باشد كه آيا نيامد براى آنها دليل صدق آنچه در تورية و انجيل و سائر كتب سماوى است و آنها يا منكر شدند مانند بت پرستان مكّه يا عمل بآن ننمودند مانند يهود و نصارى با آنكه نبوّت پيغمبر خاتم باسم و رسم در آن كتب تصريح شده بود و اگر آنها بآن كتب ايمان داشتند بايد به پيغمبر خاتم هم ايمان بياورند ديگر
جلد 3 صفحه 537
آنكه مراد آن باشد كه آيا نيامد براى آنها شاهد صدقى كه براى كتب سماوى سابقه آمد كه معجزه باشد و چيزى كه بشر از آوردنش عاجز است چون معجزات پيغمبر ما هم مانند معجزات ساير انبياء بود يا برتر و بالاتر خلاصه آنكه دليل صدقى كه آنها داشتند پيغمبر ما هم داشت و اظهار فرموده بود و آنها از راه عناد و لجاج نپذيرفته بودند و ديگر نميشود هر روز جريان امور عادى عالم را كه همه بر طبق نظم و حكمت مقرر شده براى تقاضاى اشخاص عنود و لجوج بهم زد با آنكه مؤثر در آنها هم نيست بلكه مضرّ است چون استحقاقشان براى عقوبت بيشتر ميشود و تعجب از اين جماعت است كه اگر خداوند قبل از بعثت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم يا قبل از نزول قرآن آنها را مستأصل و هلاك ميفرمود بعذاب دنيوى روز قيامت در پيشگاه الهى عرضه ميداشتند پروردگار ما چرا در دنيا براى ما پيغمبرى نفرستادى تا ما پيروى كنيم احكام و آيات تو را كه او ابلاغ ميفرمود پيش از آنكه ذليل و خوار شويم در دنيا بقتل و اسيرى و در آخرت هم ببدبختى و رسوائى و خلود در آتش جهنّم گرفتار گرديم و تا اندازهاى حرفشان هم حسابى بود و خداوند آنها را تهديد فرمود بدستورى كه داد به پيغمبر خود كه بآنها بفرمايد هر يك از ما و شما بايد منتظر عاقبت كارمان باشيم پس شما منتظر باشيد و بعد از فتح اسلام يا روز قيامت خواهيد دانست كه كيانند راه پيمايان طريق مستقيم و صاحبان دين حقّ و كيست آنكس كه راه يافت بحقّ و راهنمائى نمود بخلق يعنى وجود مبارك ختمى مرتبت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه وانگذاريد خواندن سوره طه را چون خدا دوست دارد آنرا و دوست دارد خواننده آنرا و كسيكه مداومت نمايد قرائت آنرا خداوند روز قيامت نامه عمل او را بدست راستش ميدهد و حساب نميكند با او كارهائى را كه در اسلام بجا آورده و عطا ميكند باو در آخرت از ثواب بقدرى كه راضى شود.
جلد 3 صفحه 538
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ لَو أَنّا أَهلَكناهُم بِعَذابٍ مِن قَبلِهِ لَقالُوا رَبَّنا لَو لا أَرسَلتَ إِلَينا رَسُولاً فَنَتَّبِعَ آياتِكَ مِن قَبلِ أَن نَذِلَّ وَ نَخزي (134)
و اگر محققا ما هلاك كرده بوديم آنها را از قبل از فرستادن رسول هر آينه ميگفتند پروردگار ما چرا نفرستادي و ارسال نكردي بسوي ما رسولي پس متابعت ميكرديم آيات ترا از پيش اينكه بذلت و خزيان بيفتيم (تنبيه) يك قسمت عقايد و اخلاق و افعال احتياج بآمدن رسول نيست بحكم عقل ثابت ميشود مثل شرك و كفر چون ادله عقليّه بر توحيد و صفات الهيّه قائم است و هم چنين بسياري از صفات رذيله قبح آنها و حسن صفات حميده و همچنين بسياري از افعال قبيحه مثل ظلم و كذب و تقلب و نفاق و امثال اينها اگر خداوند مؤاخذه كند قبل از ارسال رسل خلاف عدل نيست و استحقاق عقوبت را دارد لكن تفضلا ميفرمايد: (وَ ما كُنّا مُعَذِّبِينَ حَتّي نَبعَثَ رَسُولًا) اسري آيه 16 لذا ميفرمايد اينکه عذر را ما برطرف كرديم و ارسال رسول كرديم و حجة را تمام كرديم.
جلد 13 - صفحه 131
(وَ لَو أَنّا أَهلَكناهُم بِعَذابٍ مِن قَبلِهِ) پيش از ارسال رسول و انزال كتاب و جعل احكام.
(لَقالُوا رَبَّنا لَو لا أَرسَلتَ إِلَينا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آياتِكَ) با اينكه قلب موقعي که سياه شد و قساوت گرفت اگر هزار پيغمبر بيايد و هزار كتاب نازل شود و هزار حجة اقامه شود از قابليت هدايت افتاده چنانچه مشاهده ميشود بالاخص در دوره حاضره که اينکه همه علماء آمدند و اينکه همه كتابها نوشتند و اينکه همه بيانات فرمودند خردلي تاثير در بسياري از قلوب ندارد.
(مِن قَبلِ أَن نَذِلَّ وَ نَخزي) فرداي قيامت خطاب ميرسد (هلّا عملت) اگر بگويد نميدانستم خطاب ميرسد (هلا تعلمت) عذري بر احدي باقي نميماند.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 134)- به هر حال این بهانه جویان مردمی حق طلب نیستند بلکه دائما در فکر بهانه گیری تازهای میباشند حتی «اگر ما آنها را قبل از نزول این قرآن و آمدن پیامبر اسلام مجازات و هلاک میکردیم در قیامت میگفتند: پروردگارا! چرا پیامبری برای ما نفرستادی، تا از آیات تو پیروی کنیم پیش از آن که ذلیل و رسوا شویم»؟! (وَ لَوْ أَنَّا أَهْلَکْناهُمْ بِعَذابٍ مِنْ قَبْلِهِ لَقالُوا رَبَّنا لَوْ لا أَرْسَلْتَ إِلَیْنا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آیاتِکَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزی).
ولی اکنون که این پیامبر بزرگ با این کتاب با عظمت به سراغ آنها آمده هر روز سخنی میگویند و برای فرار از حق بهانهای میتراشند.
نکات آیه
۱ - اتمام حجت و سلب حقانیت از هرگونه اعتراض، از اهداف فرستادن پیامبران و نزول آیات و معجزات (و لو أنّا أهلکنهم بعذاب من قبله لقالوا ربّنا لولا أرسلت) مراد از ضمیر در «من قبله» - به قرینه «لولا أرسلت» - رسول است و ممکن است مربوط به کلمه «بیّنة» (در آیه قبل) باشد گرچه کلمه «بیّنة» مؤنث است; ولى به اعتبار این که به معناى برهان است، ارجاع ضمیر مذکر به آن صحیح مى باشد.
۲ - خداوند، بدون فرستادن رسولان و اتمام حجت بر مردم، آنان را عذاب نمى کند. (و لو أنّا أهلکنهم بعذاب من قبله لقالوا ربّنا لولا أرسلت ) «لو» در «لو أنّا...» براى امتناع است; یعنى، اگر پیش از فرستادن رسول و اتمام حجت عذاب مى کردیم - که البته نمى کنیم - جا براى اعتراض بود.
۳ - کیفردادن قبل از بیان و اتمام حجت، کارى ناروا است. (و لو أنّا ... لولا أرسلت إلینا رسولاً ) گرچه «لولا أرسلت» در این آیه، اعتراضى است که از زبان کافران نقل شده; ولى از آن جهت که بر این اعتراض فرضى، ترتیب اثر داده شده است، برمى آید که این اعتراض، قابل قبول بوده و فرستادن رسولان براى اتمام حجت، ضرورت داشته است.
۴ - تعالیم رسولان الهى براى اتمام حجت بر مشرکان کافى است; هر چند که آنان، رسالت خویش را با معجزه اثبات نکرده باشند. (و لو أنّا أهلکنهم ... لقالوا ربّنا لولا أرسلت إلینا رسولاً فنتّبع ءایتک) خداوند، براى عذاب مشرکان پیش از آمدن پیامبران، اعتراض قابل قبول را، در «محرومیت از آیات الهى» منحصر کرده است; یعنى، براى پى بردن به بطلان شرک، صرف آمدن رسولان و آوردن تعالیم الهى کافى است، نه این که آنان پس از شنیدن آیات خداوند، منتظر صدور معجزه باشند و بعد از آن تا به بطلان شرک پى ببرند.
۵ - آیات قرآن، اتمام حجت خداوند بر منکران رسالت (أوَلم تأتهم بیّنة ... و لو أنّا أهلکنهم بعذاب من قبله ... فنتّبع ءایتک)
۶ - هدایت ناپذیرى برخى مردم، مانع فرستادن رسول الهى به سوى آنان نیست. (أوَلم تأتهم ... و لو أنّا أهلکنهم ... لولا أرسلت )
۷ - منکران رسالت پیامبران پس از دریافت آیات الهى، سزاوار کیفرى سخت و نابودى با عذاب استیصال (و لو أنّا أهلکنهم بعذاب من قبله لقالوا ... فنتّبع ءایتک ) «عذاب» نکره است و ناشناخته بودن عذاب، حاکى از شدت سختى آن است; به گونه اى که حقیقت آن را نمى توان براى مخاطب ترسیم کرد.
۸ - اهل مکه پیش از بعثت پیامبر(ص)، از تعالیم رسولان الهى محروم بودند. (من قبله لقالوا ربّنا لولا أرسلت إلینا رسولاً فنتّبع ءایتک )
۹ - اتمام حجت و فرستادن پیامبران براى ابلاغ آیات الهى، مقتضاى ربوبیت الهى است. (ربّنا لولا أرسلت إلینا رسولاً فنتّبع ءایتک )
۱۰ - گرفتاران عذاب، ربوبیت خداوند را دریافته و به آن اعتراف خواهند کرد. (و لو أنّا أهلکنهم ... لقالوا ربّنا )
۱۱ - فرستادن پیامبران، هموارکننده راه دسترسى انسان به هدایت و آیات الهى است. (لولا أرسلت إلینا رسولاً فنتّبع ءایتک )
۱۲ - پیروان رسولان الهى، از عذاب استیصال در امان اند. (و لو أنّا أهلکنهم ... لقالوا ربّنا لولا أرسلت إلینا رسولاً فنتّبع ءایتک)
۱۳ - حاکمیت اراده خداوند بر تحولات تاریخ و سرنوشت امت ها (و لو أنّا أهلکنهم )
۱۴ - هلاکت به وسیله عذاب الهى، مایه خوارى و رسوایى است. (و لو أنّا أهلکنهم بعذاب من قبله لقالوا ... أن نذلّ و نخزى ) «ذلت» به معناى ضعف و حقارت است (مصباح). «خزى» در معناى نرمى، رسوایى، شرمندگى و هلاکت به کار مى رود (لسان العرب).
۱۵- پیروى از پیامبران و آیات الهى، موجب عزت و شرافت است. (لولا أرسلت ... فنتّبع ءایتک من قبل أن نذلّ و نخزى) منتفى بودن «ذلت» و «خزى»، در صورت پیروى از آیات و رسولان الهى، مساوى با عزت داشتن و شرافت است.
موضوعات مرتبط
- آیات خدا: تبلیغ آیات خدا ۹; زمینه نزول آیات خدا ۱۱; فلسفه نزول آیات خدا ۱
- اتمام حجت: آثار اتمام حجت ۲; اتمام حجت با انبیا ۱; اتمام حجت با دین ۴; اتمام حجت با قرآن ۵; اتمام حجت با معجزه ۱
- اقرار: اقرار به ربوبیت خدا ۱۰
- انبیا: آثار پیروى از انبیا ۱۵; انبیا در مکه ۸; اهمیت تعالیم انبیا ۴; اهمیت نبوت انبیا ۶; عوامل مؤثر در سرنوشت انبیا ۱۳; فلسفه نبوت انبیا ۱; کیفر مکذبان انبیا ۷; مصونیت پیروان انبیا ۱۲; منشأ نبوت انبیا ۹; نقش انبیا ۲، ۹، ۱۱; هدایتگرى انبیا ۱۱
- تاریخ: منشأ تحولات تاریخ ۱۳
- خدا: آثار ربوبیت خدا ۹; آثار عذابهاى خدا ۱۴; اتمام حجت خدا ۱، ۴، ۵; حاکمیت اراده خدا ۱۳; منشأ اتمام حجت خدا ۹
- ذلّت: عوامل ذلّت ۱۴
- عذاب: اقرار اهل عذاب ۱۰; عذاب استیصال ۷; مراتب عذاب ۷; مصونیت از عذاب استیصال ۱۲
- عزت: عوامل عزت ۱۵
- قرآن: نقش قرآن ۵
- قواعدفقهى :۳
- کیفر: ناپسندى کیفر بى بیان ۳
- محمد(ص): نقش محمد(ص) ۸
- مشرکان: اتمام حجت بر مشرکان ۴
- معجزه: فلسفه معجزه ۱
- مکه: محرومیت اهل مکه ۸
- نبوت: اتمام حجت بر مکذبان نبوت ۵
- هدایت: زمینه هدایت ۱۱; نقش هدایت ناپذیران ۶