مريم ٥٥: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۷#link68 | آيات ۵۱ - ۵۷ سوره مريم]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۷#link68 | آيات ۵۱ - ۵۷ سوره مريم]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۷#link69 | اشاره به اوصاف موسى (عليه السلام ): كان مخلصا... و قربناه نجيا]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۷#link69 | اشاره به اوصاف موسى (عليه السلام ): كان مخلصا... و قربناه نجيا]] | ||
خط ۴۳: | خط ۴۴: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۸#link77 | شرح حال ادريس (ع ) از زبان قفطى در كتاب ((اخبار العلماء باءخبار الحكما((]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۸#link77 | شرح حال ادريس (ع ) از زبان قفطى در كتاب ((اخبار العلماء باءخبار الحكما((]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۳_بخش۴۹#link57 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۳_بخش۴۹#link57 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ كانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ وَ كانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا «55» | |||
و همواره خاندان خود را به نماز و زكات امر مىكرد و پيوسته نزد پروردگارش مورد رضايت بود. | |||
===نکته ها=== | |||
مراد از اسماعيل، يا فرزند حضرت ابراهيم است، يا يكى ديگر از پيامبران بنىاسرائيل به نام اسماعيلبن حزقيل. | |||
همه پيامبران، صادقالوعد بودهاند، امّا بروز اين خصلت در اسماعيل عليه السلام بيشتر بوده است. | |||
دربارهى رسول خدا صلى الله عليه و آله روايت شده است كه آن حضرت با شخصى در كنار كعبه قرار ملاقات داشتند وآن شخص فراموش كرد. حضرت تا سه روز منتظر ماند تا به آن شخص خبر دادند، آن شخص آمد وعذرخواهى كرد. «1» همچنين پيامبر صلى الله عليه و آله با كسى وعده گذاشت كه هنگام ظهر او را ملاقات كند، ولى چون او نيامد، حضرت تا غروب منتظر ماند. | |||
صادقالوعد بودن، صفتى الهى است، «إِنَّ اللَّهَ لا يُخْلِفُ الْمِيعادَ» «2» وتخلّف در وعده، نشانهى نفاق است. در احاديث مىخوانيم: علامت منافق سه چيز است: خيانت در امانت، دروغ در سخن، تخلّف در وعده. «3» | |||
مقام رضوان و رضايت، بزرگترين خواسته و هدف انبيا است. «وَ اجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيًّا» «4»، «وَ كانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا» «5» در حديث مىخوانيم: چون اهل بهشت در بهشت مستقر | |||
---- | |||
«1». تفسير الميزان. | |||
«2». آلعمران، 9. | |||
«3». تفسير نورالثقلين. | |||
«4». مريم، 6. | |||
«5». مريم، 55. | |||
جلد 5 - صفحه 284 | |||
شوند، خطاب مىرسد آيا حاجت ديگرى داريد؟ مىگويند: «ربنا رضاك» پروردگارا! رضاى تو هدف ماست. «1» | |||
===پیام ها=== | |||
1- تجليل از بزرگان لازم است. «وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِسْماعِيلَ» | |||
تجليل از بزرگان، بايد پايدار و عميق باشد، نه سطحى و زودگذر. «فِي الْكِتابِ» 3- ملاك تجليل بايد كمالات معنوى پايدار باشد. «كانَ صادِقَ الْوَعْدِ» | |||
4- وفاى به عهد، از صفات ارزشمند انسانى است. «كانَ صادِقَ الْوَعْدِ» | |||
5- پيامبران، علاوه بر مسئوليّت اجتماعى، مسئوليّت خانوادگى هم دارند. «وَ كانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ» | |||
6- سفارش به نماز وزكات، از وظايف پدر خانواده است. «وَ كانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ» (با اينكه سفارش به نماز در خانوادهها كم وبيش هست، امّا سفارش به زكات نيست.) | |||
7- امر به نماز و زكات، از مصاديق امر به معروف است. «وَ كانَ يَأْمُرُ» | |||
8- نماز و زكات، سابقهاى بس طولانى دارند. وَ كانَ يَأْمُرُ ... | |||
9- نماز (ارتباط با خالق) و زكات (ارتباط با مخلوق)، از هم جدا نيست. (عبادت بدنى به تنهايى شرط كمال نيست.) «بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ» | |||
10- در امر بهمعروف وتوصيه به نماز، بايد از نزديكان شروع كنيم. «كانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ» | |||
11- ارشاد و توصيه به نماز بايد دايمى باشد. وَ كانَ يَأْمُرُ ... | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ كانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ وَ كانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا (55) | |||
وَ كانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ: و بود اسمعيل كه امر مىنمود كسان خود را به نماز كه اشرف عبادات بدنيه است، و زكات كه اكمل عبادات ماليه است. نزد بعضى مراد نماز شب و صدقه روز مىباشد. وَ كانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا: | |||
---- | |||
«1» تفسير برهان ج 3 ص 16. | |||
جلد 8 - صفحه 198 | |||
و بود نزد پروردگار خود پسنديده به جهت رسوخ و استقامت او در اقوال و افعال. ظاهر آيه دال است بر آنكه تكميل خويشان اهمّ است و آيه «وَ أَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ» «1» مؤيد باشد. نزد بعضى مراد به اهل، همه امت اويند به جهت آنكه پيغمبر پدر امت است. | |||
تنبيه: آيه شريفه اشعار است به آنكه ثبات در ايمان و كوشش در فرمانبردارى حضرت سبحان، مقام مرضى خداوند رحمان خواهد بود؛ زهى سعادت طالبان چنين رتبه شامخ عالى. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِسْماعِيلَ إِنَّهُ كانَ صادِقَ الْوَعْدِ وَ كانَ رَسُولاً نَبِيًّا (54) وَ كانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ وَ كانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا (55) | |||
ترجمه | |||
و ياد كن در قرآن اسمعيل را همانا او بود راست وعده و بود پيغمبر رفيع منزلت | |||
و بود كه امر ميكرد كسان خود را بنماز و زكوة و بود نزد پروردگارش پسنديده. | |||
تفسير | |||
- در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه خوانده شد صادق الوعد براى آنكه وعده داد بمردى كه در مكانى منتظر او باشد يك سال در آنمكان منتظر او بود تا آنمرد آمد و آنحضرت فرمود اگر نيامده بودى هميشه منتظر تو بودم و در عيون از امام رضا عليه السّلام قريب به اين معنى را نقل نموده و ظاهرا اين اسمعيل همان حضرت اسمعيل معروف بذبيح اللّه است كه پسر حضرت ابراهيم خليل اللّه و جدّ امجد حضرت ختمى مرتبت است چون اگر مراد اسمعيل ديگر باشد بايد قرينهاى در كلام ذكر شود | |||
---- | |||
جلد 3 صفحه 480 | |||
و اگر نباشد معروفيّت كافى است و مفسّرين هم تصريح نمودهاند كه مراد او است ولى در علل از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد از اسمعيل در اين آيه اسمعيل پسر حضرت ابراهيم نيست بلكه مراد پيغمبر ديگرى است كه خداوند او را مبعوث فرمود بر قومش و آنها او را گرفتند و پوست سر و صورتش را كندند پس خداوند فرشتهاى را مبعوث فرمود بخدمتش و استفسار از او تا هر چه اراده فرمايد انجام دهد و او طالب تأسى بأنبياء شد و در روايتى طالب تأسى بسيد الشّهداء شد و قمّى ره نقل فرموده كه او اسمعيل بن حزقيل بود و براى وفاى بوعدهاى كه داده بود يك سال منتظر شد و فرق ميان رسول و نبى اگر چه در آيات سابقه بيان شد ولى در مورديكه اين دو وصف با يكديگر جمع شوند اگر نبى مأخوذ از نبوّ كه بمعناى رفعت است باشد اولى است از آنكه مأخوذ از نبأ كه بمعناى خبر است باشد چون حمل كلام بر تأسيس اولى از تأكيد است اگر چه مختصر فرقى با يكديگر هم داشته باشند در هر حال سيره مرضيّه او امر بمعروف بود چون اهل بيت و اقوام و اتباع خود را وادار بنماز شب و صدقه روز يا مطلق نماز و زكوة مينمود و چون خودش معصوم از گناه و اعمالش تمام عبادت و اطاعت خدا بود نزد خداوند مرضى و مقرّب و پسنديده گرديد .. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ كانَ يَأمُرُ أَهلَهُ بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ وَ كانَ عِندَ رَبِّهِ مَرضِيًّا (55) | |||
و بود اسماعيل که امر ميكرد اهل خود را بنماز و زكاة و بود در نزد پروردگار خود راضي شده، يعني خداوند از او راضي و خوشنود است. | |||
وَ كانَ يَأمُرُ أَهلَهُ بعضي گفتند مراد از اهل قوم و عشيره و عترت بودند، و بعضي گفتند امة او، و ما ميگوئيم بكساني که خداوند او را مأمور فرمود بدعوت آنها، لكن ظاهر لفظ اهل بستگان نزديك است سه عنوان است اهل و آل و عترت قريب المعني است ولي بشرط آنكه با او در عقيده و اخلاق و افعال موافق باشند نه مثل پسر نوح که بفرمايد: | |||
إِنَّهُ لَيسَ مِن أَهلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيرُ صالِحٍ نوح آيه 48 و اينکه عناوين نسبت برسول اكرم صادق بر صديقه طاهره و ائمه اثني عشره ميشود و بس. بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ که اينکه دو امر واجب در جميع شرايع از زمان آدم تا قيام قيامت بوده و هست فقط خصوصياتش تغيير ميكند نسبت بحكم و مصالح. | |||
وَ كانَ عِندَ رَبِّهِ و بود در پيشگاه پروردگار خود. مرضيّا خداوند از او راضي بود و او مرضيّ خدا و اينکه دليل ميشود بر اينكه جميع افعال و اعمال | |||
جلد 12 - صفحه 457 | |||
و اقوال و اخلاق و امور اعتقاديه او مطابق دستور الهي بوده و هيچگونه عملي که بر خلاف رضاي حق است از او صادر نشده و مقام رضا فوق جميع مقامات است حتي در خبر داريم که ميفرمايد: | |||
پس از آنكه اهل بهشت در او جاي گرفتند و جميع نعم بهشت در دسترس آنها بود خطاب ميرسد که آيا حاجت ديگري داريد ميگويند: | |||
ربنا رضاك. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
(آیه 55)- «و او همواره خانواده خود را به نماز و زکات، امر میکرد» (وَ کانَ یَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ). | |||
«و همواره مورد رضایت پروردگارش بود» (وَ کانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِیًّا). | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۳:۲۳
ترجمه
مريم ٥٤ | آیه ٥٥ | مريم ٥٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مَرْضِیّاً»: مورد رضایت. اسم مفعول است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۵۱ - ۵۷ سوره مريم
- اشاره به اوصاف موسى (عليه السلام ): كان مخلصا... و قربناه نجيا
- اسماعيل صادق الوعد كيست ؟
- مقصود از ((رفعناه مكانا عليا(( درباره ادريس چيست ؟
- داستان اسمعيل صادق الوعد و سخنى درباره وفاى به عهد و مراتب آن
- داستان ادريس پيامبر(عليه السلام ) (رواياتواقول مختلف درباره آن جناب و سرگذشت او)
- روايتى طولانى از امام باقر عليه السلام درنقل داستان ادريس پيامبر(ع )
- روايتى در معناى آيه ((و رفعنا مكانا عليا((
- حكايت ادريس (ع ) و فرشته حامل آفتاب
- شرح حال ادريس (ع ) از زبان قفطى در كتاب ((اخبار العلماء باءخبار الحكما((
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ كانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ وَ كانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا «55»
و همواره خاندان خود را به نماز و زكات امر مىكرد و پيوسته نزد پروردگارش مورد رضايت بود.
نکته ها
مراد از اسماعيل، يا فرزند حضرت ابراهيم است، يا يكى ديگر از پيامبران بنىاسرائيل به نام اسماعيلبن حزقيل.
همه پيامبران، صادقالوعد بودهاند، امّا بروز اين خصلت در اسماعيل عليه السلام بيشتر بوده است.
دربارهى رسول خدا صلى الله عليه و آله روايت شده است كه آن حضرت با شخصى در كنار كعبه قرار ملاقات داشتند وآن شخص فراموش كرد. حضرت تا سه روز منتظر ماند تا به آن شخص خبر دادند، آن شخص آمد وعذرخواهى كرد. «1» همچنين پيامبر صلى الله عليه و آله با كسى وعده گذاشت كه هنگام ظهر او را ملاقات كند، ولى چون او نيامد، حضرت تا غروب منتظر ماند.
صادقالوعد بودن، صفتى الهى است، «إِنَّ اللَّهَ لا يُخْلِفُ الْمِيعادَ» «2» وتخلّف در وعده، نشانهى نفاق است. در احاديث مىخوانيم: علامت منافق سه چيز است: خيانت در امانت، دروغ در سخن، تخلّف در وعده. «3»
مقام رضوان و رضايت، بزرگترين خواسته و هدف انبيا است. «وَ اجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيًّا» «4»، «وَ كانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا» «5» در حديث مىخوانيم: چون اهل بهشت در بهشت مستقر
«1». تفسير الميزان.
«2». آلعمران، 9.
«3». تفسير نورالثقلين.
«4». مريم، 6.
«5». مريم، 55.
جلد 5 - صفحه 284
شوند، خطاب مىرسد آيا حاجت ديگرى داريد؟ مىگويند: «ربنا رضاك» پروردگارا! رضاى تو هدف ماست. «1»
پیام ها
1- تجليل از بزرگان لازم است. «وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِسْماعِيلَ»
تجليل از بزرگان، بايد پايدار و عميق باشد، نه سطحى و زودگذر. «فِي الْكِتابِ» 3- ملاك تجليل بايد كمالات معنوى پايدار باشد. «كانَ صادِقَ الْوَعْدِ»
4- وفاى به عهد، از صفات ارزشمند انسانى است. «كانَ صادِقَ الْوَعْدِ»
5- پيامبران، علاوه بر مسئوليّت اجتماعى، مسئوليّت خانوادگى هم دارند. «وَ كانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ»
6- سفارش به نماز وزكات، از وظايف پدر خانواده است. «وَ كانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ» (با اينكه سفارش به نماز در خانوادهها كم وبيش هست، امّا سفارش به زكات نيست.)
7- امر به نماز و زكات، از مصاديق امر به معروف است. «وَ كانَ يَأْمُرُ»
8- نماز و زكات، سابقهاى بس طولانى دارند. وَ كانَ يَأْمُرُ ...
9- نماز (ارتباط با خالق) و زكات (ارتباط با مخلوق)، از هم جدا نيست. (عبادت بدنى به تنهايى شرط كمال نيست.) «بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ»
10- در امر بهمعروف وتوصيه به نماز، بايد از نزديكان شروع كنيم. «كانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ»
11- ارشاد و توصيه به نماز بايد دايمى باشد. وَ كانَ يَأْمُرُ ...
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ كانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ وَ كانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا (55)
وَ كانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ: و بود اسمعيل كه امر مىنمود كسان خود را به نماز كه اشرف عبادات بدنيه است، و زكات كه اكمل عبادات ماليه است. نزد بعضى مراد نماز شب و صدقه روز مىباشد. وَ كانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا:
«1» تفسير برهان ج 3 ص 16.
جلد 8 - صفحه 198
و بود نزد پروردگار خود پسنديده به جهت رسوخ و استقامت او در اقوال و افعال. ظاهر آيه دال است بر آنكه تكميل خويشان اهمّ است و آيه «وَ أَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ» «1» مؤيد باشد. نزد بعضى مراد به اهل، همه امت اويند به جهت آنكه پيغمبر پدر امت است.
تنبيه: آيه شريفه اشعار است به آنكه ثبات در ايمان و كوشش در فرمانبردارى حضرت سبحان، مقام مرضى خداوند رحمان خواهد بود؛ زهى سعادت طالبان چنين رتبه شامخ عالى.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِسْماعِيلَ إِنَّهُ كانَ صادِقَ الْوَعْدِ وَ كانَ رَسُولاً نَبِيًّا (54) وَ كانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ وَ كانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا (55)
ترجمه
و ياد كن در قرآن اسمعيل را همانا او بود راست وعده و بود پيغمبر رفيع منزلت
و بود كه امر ميكرد كسان خود را بنماز و زكوة و بود نزد پروردگارش پسنديده.
تفسير
- در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه خوانده شد صادق الوعد براى آنكه وعده داد بمردى كه در مكانى منتظر او باشد يك سال در آنمكان منتظر او بود تا آنمرد آمد و آنحضرت فرمود اگر نيامده بودى هميشه منتظر تو بودم و در عيون از امام رضا عليه السّلام قريب به اين معنى را نقل نموده و ظاهرا اين اسمعيل همان حضرت اسمعيل معروف بذبيح اللّه است كه پسر حضرت ابراهيم خليل اللّه و جدّ امجد حضرت ختمى مرتبت است چون اگر مراد اسمعيل ديگر باشد بايد قرينهاى در كلام ذكر شود
جلد 3 صفحه 480
و اگر نباشد معروفيّت كافى است و مفسّرين هم تصريح نمودهاند كه مراد او است ولى در علل از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد از اسمعيل در اين آيه اسمعيل پسر حضرت ابراهيم نيست بلكه مراد پيغمبر ديگرى است كه خداوند او را مبعوث فرمود بر قومش و آنها او را گرفتند و پوست سر و صورتش را كندند پس خداوند فرشتهاى را مبعوث فرمود بخدمتش و استفسار از او تا هر چه اراده فرمايد انجام دهد و او طالب تأسى بأنبياء شد و در روايتى طالب تأسى بسيد الشّهداء شد و قمّى ره نقل فرموده كه او اسمعيل بن حزقيل بود و براى وفاى بوعدهاى كه داده بود يك سال منتظر شد و فرق ميان رسول و نبى اگر چه در آيات سابقه بيان شد ولى در مورديكه اين دو وصف با يكديگر جمع شوند اگر نبى مأخوذ از نبوّ كه بمعناى رفعت است باشد اولى است از آنكه مأخوذ از نبأ كه بمعناى خبر است باشد چون حمل كلام بر تأسيس اولى از تأكيد است اگر چه مختصر فرقى با يكديگر هم داشته باشند در هر حال سيره مرضيّه او امر بمعروف بود چون اهل بيت و اقوام و اتباع خود را وادار بنماز شب و صدقه روز يا مطلق نماز و زكوة مينمود و چون خودش معصوم از گناه و اعمالش تمام عبادت و اطاعت خدا بود نزد خداوند مرضى و مقرّب و پسنديده گرديد ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ كانَ يَأمُرُ أَهلَهُ بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ وَ كانَ عِندَ رَبِّهِ مَرضِيًّا (55)
و بود اسماعيل که امر ميكرد اهل خود را بنماز و زكاة و بود در نزد پروردگار خود راضي شده، يعني خداوند از او راضي و خوشنود است.
وَ كانَ يَأمُرُ أَهلَهُ بعضي گفتند مراد از اهل قوم و عشيره و عترت بودند، و بعضي گفتند امة او، و ما ميگوئيم بكساني که خداوند او را مأمور فرمود بدعوت آنها، لكن ظاهر لفظ اهل بستگان نزديك است سه عنوان است اهل و آل و عترت قريب المعني است ولي بشرط آنكه با او در عقيده و اخلاق و افعال موافق باشند نه مثل پسر نوح که بفرمايد:
إِنَّهُ لَيسَ مِن أَهلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيرُ صالِحٍ نوح آيه 48 و اينکه عناوين نسبت برسول اكرم صادق بر صديقه طاهره و ائمه اثني عشره ميشود و بس. بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ که اينکه دو امر واجب در جميع شرايع از زمان آدم تا قيام قيامت بوده و هست فقط خصوصياتش تغيير ميكند نسبت بحكم و مصالح.
وَ كانَ عِندَ رَبِّهِ و بود در پيشگاه پروردگار خود. مرضيّا خداوند از او راضي بود و او مرضيّ خدا و اينکه دليل ميشود بر اينكه جميع افعال و اعمال
جلد 12 - صفحه 457
و اقوال و اخلاق و امور اعتقاديه او مطابق دستور الهي بوده و هيچگونه عملي که بر خلاف رضاي حق است از او صادر نشده و مقام رضا فوق جميع مقامات است حتي در خبر داريم که ميفرمايد:
پس از آنكه اهل بهشت در او جاي گرفتند و جميع نعم بهشت در دسترس آنها بود خطاب ميرسد که آيا حاجت ديگري داريد ميگويند:
ربنا رضاك.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 55)- «و او همواره خانواده خود را به نماز و زکات، امر میکرد» (وَ کانَ یَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ).
«و همواره مورد رضایت پروردگارش بود» (وَ کانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِیًّا).
نکات آیه
۱- اسماعیل صادق الوعد، همواره خویشاوندان و خانواده اش را به نماز و زکات فرمان مى داد. (و کان یأمر أهله بالصلوة والزکوة) اهل هر مردى، قبیله و خویشاوندان او است (لسان العرب).
۲- نماز، زکات و انفاق، داراى اهمیت ویژه در آیین اسماعیل صادق الوعد (و کان یأمر أهله بالصلوة و الزکوة) اصرار حضرت اسماعیل(ع) بر نماز و زکات (انفاق)، نشان اهمیت آن دو، در آیین آن حضرت بود.
۳- نماز، زکات و انفاق، داراى سابقه اى دیرینه در ادیان الهى (و کان یأمر أهله بالصلوة و الزکوة)
۴- تحقق فریضه هاى نماز و زکات، نیازمند پى گیرى و تبلیغ و ترویج مداوم (و کان یأمر أهله بالصلوة والزکوة) «کان یأمر ...»، یعنى اسماعیل(ع) به طور پیوسته بر انجام نماز و اداى زکات فرمان مى داد.
۵- اصلاح خانواده و بستگان، داراى اهمیت ویژه و مورد اهتمام پیامبران الهى (و کان یأمر أهله بالصلوة و الزکوة)
۶- وادار ساختن همسر و فرزندان به نماز و انفاق، از مسؤولیت هاى مردان مؤمن (و کان یأمر أهله بالصلوة والزکوة) از معانى «أهل» زوجه و اهل خانه است (مصباح).
۷- اسماعیل صادق الوعد و اعمال و رفتار او مورد رضایت کامل خداوند بود. (و کان عند ربّه مرضیًّا)
۸- وفاداربودن اسماعیل(ع) به وعده ها و اصرار او بر پاى بندى بستگانش به نماز، زکات و انفاق، مایه جلب رضایت خداوند (إنّه کان صادق الوعد ... و کان یأمر أهله بالصلوة والزکوة و کان عند ربّه مرضیًّا)
۹- وفاى به وعده و امر به معروف، زمینه ساز رضایت خداوند است. (إنّه کان صادق الوعد ... و کان یأمر أهله بالصلوة والزکوة و کان عند ربّه مرضیًّا)
۱۰- کسب رضایت خداوند، هدفى والا و باارزش است. (و کان عند ربّه مرضیًّا)
۱۱- اسماعیل صادق الوعد، پرورش یافته تربیت هاى الهى و زندگى او تحت تدبیر و ربوبیت خداوند بود. (عند ربّه)
موضوعات مرتبط
- ادیان: انفاق در ادیان ۳; تعالیم ادیان ۳; زکات در ادیان ۳; نماز در ادیان ۳
- ارزشها ۱۰:
- اسماعیل صادق الوعد(ع): رضایت از اسماعیل صادق الوعد(ع) ۷; فضایل اسماعیل صادق الوعد(ع) ۷; مربى اسماعیل صادق الوعد(ع) ۱۱
- اسماعیل(ع): انفاق خویشاوندان اسماعیل(ع) ۸; تعالیم دین اسماعیل(ع) ۲; دعوت از خویشاوندان اسماعیل(ع) ۱; دعوت اسماعیل(ع) ۱; رضایت از اسماعیل(ع) ۸; زکات خویشاوندان اسماعیل(ع) ۸; نماز خویشاوندان اسماعیل(ع) ۸; وفاى به عهد اسماعیل(ع) ۸
- امربه معروف: آثار امربه معروف ۹
- انفاق: تاریخ انفاق ۳; توصیه به انفاق ۶
- خانواده: اهمیت اصلاح خانواده ۵
- خدا: ارزش رضایت خدا ۱۰; ربوبیت خدا ۱۱; زمینه رضایت خدا ۸، ۹
- خویشاوندان: اهمیت اصلاح خویشاوندان ۵
- دین: اهمیت تبلیغ تعالیم دین ۴
- رضایت خدا: مشمولان رضایت خدا ۷
- زکات: اهمیت زکات ۲، ۴; تاریخ زکات ۳; دعوت به زکات ۱
- عهد: آثار وفاى به عهد ۹
- مؤمنان: مسؤولیت مؤمنان ۶
- نماز: اهمیت برپایى نماز ۴; اهمیت نماز ۲; تاریخ نماز ۳; توصیه به نماز ۶; دعوت به نماز ۱