الأعراف ١٤٤: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲۴#link179 | آيات ۱۳۸ - ۱۵۴، سوره اعراف]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲۴#link179 | آيات ۱۳۸ - ۱۵۴، سوره اعراف]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲۴#link180 | اشاره به اينكه بنى اسرائيل مردمى مادى و حس گرا و تحت تاءثير مرام بت پرستىقبطيان بوده اند.]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲۴#link180 | اشاره به اينكه بنى اسرائيل مردمى مادى و حس گرا و تحت تاءثير مرام بت پرستىقبطيان بوده اند.]] | ||
خط ۷۴: | خط ۷۵: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲۸#link219 | توضيح فقرات ديگرى از روايت كه معرفت با واسطه به خدا را شرك دانسته است]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲۸#link219 | توضيح فقرات ديگرى از روايت كه معرفت با واسطه به خدا را شرك دانسته است]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۶_بخش۶۲#link67 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۶_بخش۶۲#link67 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
قالَ يا مُوسى إِنِّي اصْطَفَيْتُكَ عَلَى النَّاسِ بِرِسالاتِي وَ بِكَلامِي فَخُذْ ما آتَيْتُكَ وَ كُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ «144» | |||
(خداوند) فرمود: اى موسى! من تو را بر مردم با پيامهايم و سخنم برگزيدهام، پس آنچه (از الواح و تورات) به تو دادم بگير و از سپاسگزاران باش. | |||
===نکته ها=== | |||
امام صادق عليه السلام مىفرمايد: خداوند به موسى عليه السلام فرمود: آيا مىدانى چرا تورا برگزيدم؟ زيرا خضوع و خشوع تو به درگاه من بىنظير بود؛ هرگاه به نماز مىايستادى، گونههاى خود را بر خاك مىنهادى. «1» | |||
در حديث ديگرى آمده است كه خداوند فرمود: چون در ميان بندگانم خود را نسبت به من ذليلتر مىدانستى. «2» | |||
===پیام ها=== | |||
1- حضرت موسى، بندهى مخلص خدا بود. «اصْطَفَيْتُكَ» ( «اصطفاء» به معناى انتخاب گوهر خالص است) | |||
2- نبوّت و رسالت مقامى انتصابى است، نه انتخابى. «إِنِّي اصْطَفَيْتُكَ» | |||
3- بيانِ درخواست نابجاى مردم، مانع برگزيدگى ونبوّت موسى نيست. | |||
«اصْطَفَيْتُكَ» | |||
4- چهل شب عبادت در ميعادگاه، مقدّمهاى براى گرفتن تورات و بكار بستن آن شد. «جاءَ مُوسى لِمِيقاتِنا- فَخُذْ ما آتَيْتُكَ» | |||
5- پس از براندازى طاغوت و تشكيل حكومت دينى، بايد قانون و احكام الهى | |||
---- | |||
«1». تفسير صافى. | |||
«2». تفسير نورالثقلين. | |||
جلد 3 - صفحه 171 | |||
اجرا شود. «فَخُذْ ما آتَيْتُكَ» | |||
6- مسئوليّتهاى دينى و ارشادى، نعمت الهى است كه بايد سپاسگزارى شود. | |||
«وَ كُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ» (شكرگزارى، علاوه بر زبان بايد با بكار بستن دستورات الهى باشد) | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
قالَ يا مُوسى إِنِّي اصْطَفَيْتُكَ عَلَى النَّاسِ بِرِسالاتِي وَ بِكَلامِي فَخُذْ ما آتَيْتُكَ وَ كُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ (144) | |||
بعد از آن اخبار فرمايد از عظيم انعام خود بر موسى به اصطفا و جلال قدر و امر او به شكر گزارى: | |||
قالَ يا مُوسى: فرمود حق تعالى اى موسى، إِنِّي اصْطَفَيْتُكَ عَلَى النَّاسِ بِرِسالاتِي وَ بِكَلامِي: بتحقيق من اختيار نمودم تو را به نبوت و پيغمبرى خود و تخصيص دادم تو را به تكلم خود بدون واسطه ملائكه. در مجمع- خداى تعالى تكلم فرمود با موسى در كوه طور و تكلم فرمود با حضرت ختمى مرتبت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در سدرة المنتهى، فَخُذْ ما آتَيْتُكَ: پس اخذ كن آنچه عطا فرمودم تو را از تورات و تمسك نما به اوامر من، وَ كُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ: و باش از معترفين به نعمت من و قائمين به شكر گزارى من، بر حسب مراتب آن، چه هر قدر نعمت اعظم و اجل باشد، هر آينه بايد شكر آن اتم و اكمل باشد. | |||
در كافى شريف روايت از حضرت صادق عليه السّلام فرمايد: وحى فرمود خداى تعالى به موسى كه اى موسى، مىدانى براى چه برگزيدم تو را به تكلم خود غير ساير خلقم؟ عرض كرد: پروردگارا، براى چه باشد؟ وحى نمود خداى تعالى: اى موسى، بتحقيق زير و رو كردم بندگان خودم را از ظهر به بطن، پس نيافتم در آنها بندهاى نفسش ذليلتر براى من از تو، اى موسى بدرستى كه وقتى نماز كنى مىگذارى خدّ خود را بر خاك. «1» تنبيه: از اين حديث شريف معلوم شود وضع «خدّ» «2» بر ارض نهايت مرتبه ذلت عبوديت و مرغوب درگاه الهى است. | |||
---- | |||
«1» اصول كافى، جلد دوّم، كتاب الايمان و الكفر، باب التواضع، صفحه 123، حديث 7. | |||
«2» خدّ گونه، صورت. | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 194 | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
سوره الأعراف «7»: آيات 144 تا 145 | |||
قالَ يا مُوسى إِنِّي اصْطَفَيْتُكَ عَلَى النَّاسِ بِرِسالاتِي وَ بِكَلامِي فَخُذْ ما آتَيْتُكَ وَ كُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ (144) وَ كَتَبْنا لَهُ فِي الْأَلْواحِ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ مَوْعِظَةً وَ تَفْصِيلاً لِكُلِّ شَيْءٍ فَخُذْها بِقُوَّةٍ وَ أْمُرْ قَوْمَكَ يَأْخُذُوا بِأَحْسَنِها سَأُرِيكُمْ دارَ الْفاسِقِينَ (145) | |||
ترجمه | |||
و گفت اى موسى همانا من برگزيدم ترا بر مردم به رسالتهايم و بكلامم پس بگير آنچه را دادم ترا و بوده باش از شكرگزاران | |||
و نوشتيم براى او در لوحها از هر چيزى موعظه و بيانى براى هر چيزى پس بگير آنها را با قوّت و امر كن قومت را كه بگيرند بهترش را زود باشد بنمايم بشما سراى متمردان را | |||
تفسير | |||
روايت شده است كه سؤال از رؤيت در آيه سابقه روز عرفه بود و تورية روز عيد بآنحضرت عطا شد و برگزيدن خداوند او را بر مردم برسالات و كلام با آنكه حضرت هارون هم در آن زمان پيغمبر بود باين اعتبار است كه او مأمور بمتابعت از حضرت موسى و دو شريعت مخصوصى نداشت و كليم اللّه نبود و بعضى برسالتى قرائت نمودهاند و مراد | |||
---- | |||
جلد 2 صفحه 473 | |||
يكى است و اينكه آن حضرت ملقب بكليم اللّه شد براى آن بود كه خداوند بىواسطه جبرئيل با او سخن فرمود در كوه طور و ساير انبياء باين كرامت فائز نشدند مگر پيغمبر ما (ص) در شب معراج و مأمور شد حضرت موسى باخذ تورية و قبول منصب رسالت و اداء شكر اين موهبت و در كافى از حضرت صادق (ع) نقل نموده كه خداوند بحضرت موسى وحى فرمود كه ميدانى بچه سبب من ترا براى كلام خود اختيار كردم از ميان تمام خلق حضرت عرض كرد بفرما تا بدانم خداوند فرمود من بظاهر و باطن تمام بندگانم رسيدگى كردم هيچ كس را ذليلتر از تو در پيشگاه خود نيافتم اى موسى تو وقتى نماز ميگذارى صورت بر خاك مينهى و الواح تورية گفتهاند هفت يا ده يا دوازده عدد بوده و طول هر لوحى هم ده يا دوازده گز بوده و عياشى ره از حضرت صادق (ع) نقل نموده كه جنسش زبرجد بهشتى بود و در بصائر از امير المؤمنين (ع) نقل نموده كه زمرّد سبز بوده است و خداوند بقلم قدرت تمام مواعظ حسنه و احكام لازمه بنى اسرائيل را در آن الواح بنحو اجمال و تفصيل ثبت و نقش فرموده بود و حضرت موسى مأمور شد كه با جدّ و جهد و عزم راسخ و قوّت قلب آن احكام و آداب را عملى نمايد پس مراد از اخذ در آيه سابقه قبض ظاهرى است و در اين آيه مراد از آن اخذ عملى معنوى است و باين جهت قوّت عزم و اراده و ثبات قدم لازم دارد و عياشى ره از امام صادق (ع) روايتى نقل نموده كه خلاصهاش آنستكه آن الواح از پيغمبر (ص) بامير المؤمنين (ع) رسيد و اينك نزد ما است و در آن علم اوّلين و آخرين جمع است و جفر عبارت از آنست و ما وارث تمام انبيائيم عصاى موسى هم نزد ما است و قريب باين مضمون از امير المؤمنين (ع) هم نقل شده است و گفتهاند مأمور شدند بنى اسرائيل كه اخذ نمايند بواجبات و مستحبات از آن احكام كه احسن است از مباحات يا عمل نمايند بطرف راجح از دو طرف تخيير مانند عفو نسبت بانتقام و بنظر حقير مراد اخذ باحسن الوجوه است كه مستفاد از اخذ بقوت است يعنى به بهتر وجهى از وجوه ممكنه بآنها عمل نمايند و مراد از دار الفاسقين يا جهنم است يا منازل قرون ماضيه و اقواميكه با خدا مخالفت نمودند كه براى عبرت بآنها ارائه داده ميشود. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
قالَ يا مُوسي إِنِّي اصطَفَيتُكَ عَلَي النّاسِ بِرِسالاتِي وَ بِكَلامِي فَخُذ ما آتَيتُكَ وَ كُن مِنَ الشّاكِرِينَ (144) | |||
خطاب رسيد اي موسي من تو را برگزيدم برسالات خود و بكلام خود پس بگير آنچه را که بتو دادم و باش از شكرگزارندگان. | |||
قال خداوند عالم يا موسي در همان موقعي که در ميقاتگاه بود إِنِّي اصطَفَيتُكَ اصطفاء از ماده صفأ يعني برگزيده و لذا آدم عليه السّلام را صفي اللّه ميگويند و خداوند انبياء را بر تمام مخلوقات خود برگزيد و اختيار فرمود و حضرت رسالت صلّي اللّه عليه و آله و سلّم را مصطفي گفتند براي اينكه برگزيده خداوند بود و در زيارت جامعه صغيره در حق ائمه (ع) ميگويي السلام عليكم يا اصفياء اللّه و در زيارت حضرت رسالت (ص) السلام عليك يا صفي اللّه. | |||
علي النّاس بر جميع افراد بشر حتي انبياء زيرا اينکه خصيصه موسي بود که با او بدون واسطه ملك تكلم فرمود بلي بر پيغمبر اكرم صلّي اللّه عليه و آله و سلّم هم در معراج آنجايي که نه ملك مقربي راه داشت و نه نبيّ مرسلي اينکه خصيصه بود بلكه بسا بر ساير انبياء هم اتفاق ميافتاد قُلنا يا آدَمُ اسكُن أَنتَ وَ زَوجُكَ الجَنَّةَ يا آدَمُ أَنبِئهُم بِأَسمائِهِم يا داوُدُ إِنّا جَعَلناكَ خَلِيفَةً يا نُوحُ اهبِط بِسَلامٍ مِنّا لكن معنون باين عنوان و ملقب باين صفت كليم اللّه حضرت موسي بود. | |||
بِرِسالاتِي تعبير بجمع براي اينکه است که نسبت بهر حكم و دستور رسالت داشت لذا تعبير بمفرد و جمع هر دو صحيح است و بكلامي که اينکه خصيصه بود فَخُذ ما آتَيتُكَ هر چه بيان فرمودم وَ كُن مِنَ الشّاكِرِينَ تمام نعم الهي | |||
جلد 7 - صفحه 454 | |||
شكر لازم دارد وجوب شكر منعم بحكم عقل است و لكن هر چه نعمت بزرگتر باشد اهميت شكرش بيشتر است بالاخص نعمت رسالت و اولو العزمي و اصطفاء و تكلم و غير اينها که باو عنايت شده بود و اينکه معجزات و آيات بزرگ که آن حضرت داشت | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
(آیه 144)- الواح تورات! سر انجام در آن میعادگاه بزرگ، خداوند، شرایع و قوانین آیین خود را بر موسی (ع) نازل کرد. نخست به او «فرمود: ای موسی! من تو را با رسالتهای خویش، و با سخن گفتنم (با تو) بر مردم برتری دادم و برگزیدم» (قالَ یا مُوسی إِنِّی اصْطَفَیْتُکَ عَلَی النَّاسِ بِرِسالاتِی وَ بِکَلامِی). | |||
اکنون که چنین است «آنچه را به تو دستور دادهام بگیر و در برابر این همه موهبت از شکرگزاران باش» (فَخُذْ ما آتَیْتُکَ وَ کُنْ مِنَ الشَّاکِرِینَ). | |||
هدف آیه بیان دو امتیاز بزرگ موسی (ع) بر توده مردم است، یکی دریافت رسالات خدا، و دیگری گفتگوی با پروردگار که هر دو مقام رهبری او را در میان امت خویش تثبیت میکرد. | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۵۴
ترجمه
الأعراف ١٤٣ | آیه ١٤٤ | الأعراف ١٤٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«إِصْطَفَیْتُکَ»: تو را برگزیدهام. «رِسَالاتِ»: جمع رسالت، چیزهائی که پیغمبر را مأمور تبلیغ آنها میکنند (نگا: اعراف / ). «کَلامِ»: سخنگفتن.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ اذْکُرْ فِي الْکِتَابِ مُوسَى... (۳) وَ أَنَا اخْتَرْتُکَ فَاسْتَمِعْ لِمَا... (۰)
ثُمَ آتَيْنَا مُوسَى الْکِتَابَ... (۱) وَ لَقَدِ اخْتَرْنَاهُمْ عَلَى عِلْمٍ... (۰)
تفسیر
- آيات ۱۳۸ - ۱۵۴، سوره اعراف
- اشاره به اينكه بنى اسرائيل مردمى مادى و حس گرا و تحت تاءثير مرام بت پرستىقبطيان بوده اند.
- برهانى كوتاه و لطيف در بيان مصنوع نبودن خداى تعالى
- مواعده خداوند با موسى (ع )
- معناى رؤ يت در كلام موسى (ع ): رب ارنى انظر اليك
- مراد از رؤ يت در درخواست موسى (ع ): (( ربّ ارنى انظر اليك (( و در آيات مشابه ديگر،علم ضرورى است
- حقيقت علم ضرورى كه از آن به رؤ يت تعبير مى شود
- تعبير از اينگونه معلومات به رؤ يت تعبيرى است شايع ؛ در مواردى كه تعبير (( رؤ يتخدا(( آمده است خصوصياتى ذكر شده كه مراد از رؤ يت را مى رساند.
- حاصل سخن در مراد از رؤ يت در كلام خدا
- علم ضرورى مخصوص به خداى تعالى ، حقيقتى است كه قرآن پرده از آن برداشته است .
- نفى رؤ يت خدا (( لن ترانى (( مربوط به دنيا است و معناى نفى رؤ يت نفى طاقت وقدرت بر آن است .
- مراد از تكلم خدا با موسى (ع ) و چگونگى آن
- تورات نسبت به معارف و شرايعى كه مورد نياز بشر است كتاب كاملى نيست
- مقصود از جمله : (( ساءريكم دارالفاسقين (( در آيه شريفه و وجوهى كه در معناى آنگفته شده است
- وجه تقييد تكبر و امثال آن به (( بغير الحق ((
- حبط عمل و بى اجر بودن آن ، خود يك نحو كيفر است
- اشاره به ماجراى گوساله پرستيدن بنى اسرائيل
- معناى جمله : (( و لمّا سقط فى ايديهم ...(( در آيه شريفه
- معناى جمله : (( اعجلتم امر ربّكم ((
- رفتار تند موسى (ع ) با هارون (ع ) بعد از بازگشتن به سوى بنىاسرائيل و مواجه شدن با گوساله پرستى
- رفتار حضرت موسى (ع ) با برادرش هارون منافاتى با عصمت آن حصرت ندارد!
- وجوهى كه مفسرين براى اين عمل حضرت موسى (ع ) بيان كرده اند.
- چرا با اين كه موسى (ع ) قبل از بازگشت از ميقات از گوساله پرستى بنىاسرائيل خبر داشته غضبناك نشد؟
- رواياتى در ذيل (اجعل لنا الها كما لهم آلهة )
- روايتى پيرامون نحوه سخن خداوند با موسى عليه السلام
- دو روايت در مورد تقاضاى موسى (ع ) رؤ يت خداوند را
- گفتگوها و مشاجرات علماء و اهل بحث اشاعره و معتزله درباره درخواست رؤ يت توسط موسى
- بيان ضعف روايتى كه مى گويد موسى (ع ) از زبان قومش تقاضاى رؤ يت كرد
- تجلى خدا تعالى فى حد نفسه امر ممكنى است ولى كسى و چيزى تابتحمل آن را ندارد
- دو نكته ديگر كه از روايت استفاده مى شود.
- رواياتى ديگر در مورد تقاضاى رؤ يت ، تجلى براى جبلّ، صعقه موسى ، دكّجبل و...
- يكى از (كروبين ) وسطه تجلى خدا شده است
- رواياتى درباره الواح تورات و گوساله پرستى بنىاسرائيل
- بحث روايتى (پاره اى از روايات از ائمه عليهم السلام در معناى رؤ يت قلب )
- اصطلاح (( ظلّ(( و (( ظلال (( در لسان اهل بيت عليهم السلام
- همانطور كه مقصود از رؤ يت ، ديدن به چشم نيست ، مقصود ايمان قلبى از راهاستدلال هم نيست
- چند روايت درباره حجاب بين خدا و خلق
- روايتى از امام صادق (ع ) درباره معرفت به خدا
- انحصار معرفت به خدا در فكر واستدلال ، خودجهل به خدا و شرك خفى به او است
- در علم به هر چيزى نخست علم به آفريدگار آنحاصل مى شود و محال است كه خداى تعالى شناخته نشود
- توضيح فقرات ديگرى از روايت كه معرفت با واسطه به خدا را شرك دانسته است
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالَ يا مُوسى إِنِّي اصْطَفَيْتُكَ عَلَى النَّاسِ بِرِسالاتِي وَ بِكَلامِي فَخُذْ ما آتَيْتُكَ وَ كُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ «144»
(خداوند) فرمود: اى موسى! من تو را بر مردم با پيامهايم و سخنم برگزيدهام، پس آنچه (از الواح و تورات) به تو دادم بگير و از سپاسگزاران باش.
نکته ها
امام صادق عليه السلام مىفرمايد: خداوند به موسى عليه السلام فرمود: آيا مىدانى چرا تورا برگزيدم؟ زيرا خضوع و خشوع تو به درگاه من بىنظير بود؛ هرگاه به نماز مىايستادى، گونههاى خود را بر خاك مىنهادى. «1»
در حديث ديگرى آمده است كه خداوند فرمود: چون در ميان بندگانم خود را نسبت به من ذليلتر مىدانستى. «2»
پیام ها
1- حضرت موسى، بندهى مخلص خدا بود. «اصْطَفَيْتُكَ» ( «اصطفاء» به معناى انتخاب گوهر خالص است)
2- نبوّت و رسالت مقامى انتصابى است، نه انتخابى. «إِنِّي اصْطَفَيْتُكَ»
3- بيانِ درخواست نابجاى مردم، مانع برگزيدگى ونبوّت موسى نيست.
«اصْطَفَيْتُكَ»
4- چهل شب عبادت در ميعادگاه، مقدّمهاى براى گرفتن تورات و بكار بستن آن شد. «جاءَ مُوسى لِمِيقاتِنا- فَخُذْ ما آتَيْتُكَ»
5- پس از براندازى طاغوت و تشكيل حكومت دينى، بايد قانون و احكام الهى
«1». تفسير صافى.
«2». تفسير نورالثقلين.
جلد 3 - صفحه 171
اجرا شود. «فَخُذْ ما آتَيْتُكَ»
6- مسئوليّتهاى دينى و ارشادى، نعمت الهى است كه بايد سپاسگزارى شود.
«وَ كُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ» (شكرگزارى، علاوه بر زبان بايد با بكار بستن دستورات الهى باشد)
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
قالَ يا مُوسى إِنِّي اصْطَفَيْتُكَ عَلَى النَّاسِ بِرِسالاتِي وَ بِكَلامِي فَخُذْ ما آتَيْتُكَ وَ كُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ (144)
بعد از آن اخبار فرمايد از عظيم انعام خود بر موسى به اصطفا و جلال قدر و امر او به شكر گزارى:
قالَ يا مُوسى: فرمود حق تعالى اى موسى، إِنِّي اصْطَفَيْتُكَ عَلَى النَّاسِ بِرِسالاتِي وَ بِكَلامِي: بتحقيق من اختيار نمودم تو را به نبوت و پيغمبرى خود و تخصيص دادم تو را به تكلم خود بدون واسطه ملائكه. در مجمع- خداى تعالى تكلم فرمود با موسى در كوه طور و تكلم فرمود با حضرت ختمى مرتبت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در سدرة المنتهى، فَخُذْ ما آتَيْتُكَ: پس اخذ كن آنچه عطا فرمودم تو را از تورات و تمسك نما به اوامر من، وَ كُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ: و باش از معترفين به نعمت من و قائمين به شكر گزارى من، بر حسب مراتب آن، چه هر قدر نعمت اعظم و اجل باشد، هر آينه بايد شكر آن اتم و اكمل باشد.
در كافى شريف روايت از حضرت صادق عليه السّلام فرمايد: وحى فرمود خداى تعالى به موسى كه اى موسى، مىدانى براى چه برگزيدم تو را به تكلم خود غير ساير خلقم؟ عرض كرد: پروردگارا، براى چه باشد؟ وحى نمود خداى تعالى: اى موسى، بتحقيق زير و رو كردم بندگان خودم را از ظهر به بطن، پس نيافتم در آنها بندهاى نفسش ذليلتر براى من از تو، اى موسى بدرستى كه وقتى نماز كنى مىگذارى خدّ خود را بر خاك. «1» تنبيه: از اين حديث شريف معلوم شود وضع «خدّ» «2» بر ارض نهايت مرتبه ذلت عبوديت و مرغوب درگاه الهى است.
«1» اصول كافى، جلد دوّم، كتاب الايمان و الكفر، باب التواضع، صفحه 123، حديث 7.
«2» خدّ گونه، صورت.
جلد 4 صفحه 194
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
سوره الأعراف «7»: آيات 144 تا 145
قالَ يا مُوسى إِنِّي اصْطَفَيْتُكَ عَلَى النَّاسِ بِرِسالاتِي وَ بِكَلامِي فَخُذْ ما آتَيْتُكَ وَ كُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ (144) وَ كَتَبْنا لَهُ فِي الْأَلْواحِ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ مَوْعِظَةً وَ تَفْصِيلاً لِكُلِّ شَيْءٍ فَخُذْها بِقُوَّةٍ وَ أْمُرْ قَوْمَكَ يَأْخُذُوا بِأَحْسَنِها سَأُرِيكُمْ دارَ الْفاسِقِينَ (145)
ترجمه
و گفت اى موسى همانا من برگزيدم ترا بر مردم به رسالتهايم و بكلامم پس بگير آنچه را دادم ترا و بوده باش از شكرگزاران
و نوشتيم براى او در لوحها از هر چيزى موعظه و بيانى براى هر چيزى پس بگير آنها را با قوّت و امر كن قومت را كه بگيرند بهترش را زود باشد بنمايم بشما سراى متمردان را
تفسير
روايت شده است كه سؤال از رؤيت در آيه سابقه روز عرفه بود و تورية روز عيد بآنحضرت عطا شد و برگزيدن خداوند او را بر مردم برسالات و كلام با آنكه حضرت هارون هم در آن زمان پيغمبر بود باين اعتبار است كه او مأمور بمتابعت از حضرت موسى و دو شريعت مخصوصى نداشت و كليم اللّه نبود و بعضى برسالتى قرائت نمودهاند و مراد
جلد 2 صفحه 473
يكى است و اينكه آن حضرت ملقب بكليم اللّه شد براى آن بود كه خداوند بىواسطه جبرئيل با او سخن فرمود در كوه طور و ساير انبياء باين كرامت فائز نشدند مگر پيغمبر ما (ص) در شب معراج و مأمور شد حضرت موسى باخذ تورية و قبول منصب رسالت و اداء شكر اين موهبت و در كافى از حضرت صادق (ع) نقل نموده كه خداوند بحضرت موسى وحى فرمود كه ميدانى بچه سبب من ترا براى كلام خود اختيار كردم از ميان تمام خلق حضرت عرض كرد بفرما تا بدانم خداوند فرمود من بظاهر و باطن تمام بندگانم رسيدگى كردم هيچ كس را ذليلتر از تو در پيشگاه خود نيافتم اى موسى تو وقتى نماز ميگذارى صورت بر خاك مينهى و الواح تورية گفتهاند هفت يا ده يا دوازده عدد بوده و طول هر لوحى هم ده يا دوازده گز بوده و عياشى ره از حضرت صادق (ع) نقل نموده كه جنسش زبرجد بهشتى بود و در بصائر از امير المؤمنين (ع) نقل نموده كه زمرّد سبز بوده است و خداوند بقلم قدرت تمام مواعظ حسنه و احكام لازمه بنى اسرائيل را در آن الواح بنحو اجمال و تفصيل ثبت و نقش فرموده بود و حضرت موسى مأمور شد كه با جدّ و جهد و عزم راسخ و قوّت قلب آن احكام و آداب را عملى نمايد پس مراد از اخذ در آيه سابقه قبض ظاهرى است و در اين آيه مراد از آن اخذ عملى معنوى است و باين جهت قوّت عزم و اراده و ثبات قدم لازم دارد و عياشى ره از امام صادق (ع) روايتى نقل نموده كه خلاصهاش آنستكه آن الواح از پيغمبر (ص) بامير المؤمنين (ع) رسيد و اينك نزد ما است و در آن علم اوّلين و آخرين جمع است و جفر عبارت از آنست و ما وارث تمام انبيائيم عصاى موسى هم نزد ما است و قريب باين مضمون از امير المؤمنين (ع) هم نقل شده است و گفتهاند مأمور شدند بنى اسرائيل كه اخذ نمايند بواجبات و مستحبات از آن احكام كه احسن است از مباحات يا عمل نمايند بطرف راجح از دو طرف تخيير مانند عفو نسبت بانتقام و بنظر حقير مراد اخذ باحسن الوجوه است كه مستفاد از اخذ بقوت است يعنى به بهتر وجهى از وجوه ممكنه بآنها عمل نمايند و مراد از دار الفاسقين يا جهنم است يا منازل قرون ماضيه و اقواميكه با خدا مخالفت نمودند كه براى عبرت بآنها ارائه داده ميشود.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
قالَ يا مُوسي إِنِّي اصطَفَيتُكَ عَلَي النّاسِ بِرِسالاتِي وَ بِكَلامِي فَخُذ ما آتَيتُكَ وَ كُن مِنَ الشّاكِرِينَ (144)
خطاب رسيد اي موسي من تو را برگزيدم برسالات خود و بكلام خود پس بگير آنچه را که بتو دادم و باش از شكرگزارندگان.
قال خداوند عالم يا موسي در همان موقعي که در ميقاتگاه بود إِنِّي اصطَفَيتُكَ اصطفاء از ماده صفأ يعني برگزيده و لذا آدم عليه السّلام را صفي اللّه ميگويند و خداوند انبياء را بر تمام مخلوقات خود برگزيد و اختيار فرمود و حضرت رسالت صلّي اللّه عليه و آله و سلّم را مصطفي گفتند براي اينكه برگزيده خداوند بود و در زيارت جامعه صغيره در حق ائمه (ع) ميگويي السلام عليكم يا اصفياء اللّه و در زيارت حضرت رسالت (ص) السلام عليك يا صفي اللّه.
علي النّاس بر جميع افراد بشر حتي انبياء زيرا اينکه خصيصه موسي بود که با او بدون واسطه ملك تكلم فرمود بلي بر پيغمبر اكرم صلّي اللّه عليه و آله و سلّم هم در معراج آنجايي که نه ملك مقربي راه داشت و نه نبيّ مرسلي اينکه خصيصه بود بلكه بسا بر ساير انبياء هم اتفاق ميافتاد قُلنا يا آدَمُ اسكُن أَنتَ وَ زَوجُكَ الجَنَّةَ يا آدَمُ أَنبِئهُم بِأَسمائِهِم يا داوُدُ إِنّا جَعَلناكَ خَلِيفَةً يا نُوحُ اهبِط بِسَلامٍ مِنّا لكن معنون باين عنوان و ملقب باين صفت كليم اللّه حضرت موسي بود.
بِرِسالاتِي تعبير بجمع براي اينکه است که نسبت بهر حكم و دستور رسالت داشت لذا تعبير بمفرد و جمع هر دو صحيح است و بكلامي که اينکه خصيصه بود فَخُذ ما آتَيتُكَ هر چه بيان فرمودم وَ كُن مِنَ الشّاكِرِينَ تمام نعم الهي
جلد 7 - صفحه 454
شكر لازم دارد وجوب شكر منعم بحكم عقل است و لكن هر چه نعمت بزرگتر باشد اهميت شكرش بيشتر است بالاخص نعمت رسالت و اولو العزمي و اصطفاء و تكلم و غير اينها که باو عنايت شده بود و اينکه معجزات و آيات بزرگ که آن حضرت داشت
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 144)- الواح تورات! سر انجام در آن میعادگاه بزرگ، خداوند، شرایع و قوانین آیین خود را بر موسی (ع) نازل کرد. نخست به او «فرمود: ای موسی! من تو را با رسالتهای خویش، و با سخن گفتنم (با تو) بر مردم برتری دادم و برگزیدم» (قالَ یا مُوسی إِنِّی اصْطَفَیْتُکَ عَلَی النَّاسِ بِرِسالاتِی وَ بِکَلامِی).
اکنون که چنین است «آنچه را به تو دستور دادهام بگیر و در برابر این همه موهبت از شکرگزاران باش» (فَخُذْ ما آتَیْتُکَ وَ کُنْ مِنَ الشَّاکِرِینَ).
هدف آیه بیان دو امتیاز بزرگ موسی (ع) بر توده مردم است، یکی دریافت رسالات خدا، و دیگری گفتگوی با پروردگار که هر دو مقام رهبری او را در میان امت خویش تثبیت میکرد.
نکات آیه
۱- موسى(ع) برگزیده خدا و برتر از همه مردم عصر خویش (قال یموسى إنى اصطفیتک على الناس) «اصطفا» به معناى به دست آوردن خالص هر چیزى است. (مفردات راغب). و چون «اصطفیتک» به «على» متعدى شده، معناى برترى نیز در آن تضمین شده است.
۲- خداوند به دلیل خلوص موسى(ع)، وى را برگزید و بر همگان برترى داد. (قال یموسى إنى اصطفیتک على الناس) چون «اصطفا» به معناى گزینش خالص یک چیز است، جمله «اصطفیتک» مى رساند که موسى انسانى خالص بوده و همین خلوص وى دلیل اختیار و انتخاب وى شده است.
۳- اعلام گزینش موسى و برترى او بر همگان، از سخنان خداوند با موسى در میعادگاه مناجات (قال یموسى إنى اصطفیتک على الناس)
۴- دلجویى خداوند از موسى(ع)، به سبب پاسخ منفى او در تقاضاى رؤیت وى (قال لن ترنى ... قال یموسى إنى اصطفیتک على الناس) به نظر مى رسد بیان نعمتهاى ویژه خداوند به موسى(ع) پس از رد تقاضاى وى (رؤیت خدا) به هدف دلجویى از او باشد. یعنى اگر رؤیت براى تو ممکن نشد، ولى خدا نعمتهایى ارزانى تو داشت که به دیگران عطا نکرد.
۵- خداوند با اعطاى پیامهاى خویش به موسى(ع) و سخن گفتن با وى، او را بر همه مردم عصرش برترى داد. (اصطفیتک على الناس برسلتى و بکلمى) حرف «باء» در «برسالتى» و «بکلامى»، «باء» استعانت است.
۶- موسى(ع) حامل پیامهایى متعدد از جانب خدا براى مردم (برسلتى) جمع آوردن کلمه «رسالات» بیانگر برداشت فوق است.
۷- لیاقت و شایستگى برخى انسانها، موجب گزینش آنان به رسالت و پیامبرى از سوى خدا (قال یموسى إنى اصطفیتک على الناس برسلتى)
۸- خداوند از موسى(ع) خواست تا پیامهاى او را دریافت کند و فراگیرد و اعمال و رفتارش را بر اساس آنها استوار سازد. (فخذ ما ءاتیتک) «أخذ» (مصدر «خذ») به معناى گرفتن است و گرفتن پیامهاى الهى به این است که انسان آنها را فراگیرد و به آنها عمل کند.
۹- خداوند از موسى(ع) خواست تا در برابر نعمت رسالت و شایستگى شنیدن سخن خدا، وى را سپاس گوید و از شاکران شود. (اصطفیتک على الناس برسلتى و بکلمى ... و کن من الشکرین)
۱۰- فرمان به دریافت پیامهاى خدا و به کار بستن آنها و سپاسگزارى در برابر نعمتهاى او، از سخنان خداوند با موسى(ع) در میعادگاه مناجات (قال ... فخذ ما ءاتیتک و کن من الشکرین)
۱۱- تصفیه موسى(ع) با مناجات چهل شبه، مقدمه اى براى دریافت تورات بود. (یموسى إنى اصطفیتک ... فخذ ما ءاتیتک) چون خداوند در پایان داستان مواعده خویش با موسى(ع) و مناجات چهل شبه وى، اعطاى پیامهاى خویش را، که همان تورات باشد، مطرح ساخته، معلوم مى شود آن مواعده و مناجات به سبب اعطاى تورات بوده است.
۱۲- سخن گفتن خدا با موسى(ع) و گزینش وى به پیامبرى، از نعمتهاى بزرگ خداوند به وى (اصطفیتک على الناس برسلتى و بکلمى ... و کن من الشکرین)
۱۳- فراگیرى پیامهاى خدا و به کارگیرى آنها در اعمال و رفتار، سپاسگزارى از او در برابر نعمت دین است. (فخذ ما ءاتیتک و کن من الشکرین) مطرح کردن سپاسگزارى پس از اعطاى پیامهاى آسمانى، براى رساندن این حقیقت است که آن پیامها از نعمتهاست و باید خداوند را به خاطر اعطاى آنها شاکر بود. فرمان به فراگیرى آنها مى رساند که شکر این نعمت به فراگرفتن و به کار بستن آنها است.
۱۴- دین و تعالیم آسمانى، از نعمتهاى خداوند براى بشریت است. (برسلتى ... و کن من الشکرین)
۱۵- لزوم سپاسگزارى در برابر نعمتهاى خدا (و کن من الشکرین)
۱۶- شاکران نعمتهاى خدا، داراى مقامى بس والا در پیشگاه او (و کن من الشکرین) فرمان خداوند به پیامبرى بزرگ چون موسى مبنى بر اینکه از شاکران باشد، حکایت از مقام بلند شاکران دارد.
روایات و احادیث
۱۷- عن ابى عبداللّه(ص): أوحى اللّه عز و جل إلى موسى: یا موسى أتدرى لم اصطفیتک بکلامى دون خلقى؟ قال: یا رب و لم ذاک؟ قال: فأوحى اللّه تبارک و تعالى إلیه أن یا موسى: إنى قلبت عبادى ظهرا لبطن فلم اجد فیهم أحدا أذل لى نفسأ منک ... .[۱] از امام صادق(ع) روایت شده است: خداوند به موسى وحى فرستاد، اى موسى آیا مى دانى چرا از میان بندگانم براى تکلم خود، تو را برگزیدم؟ جواب داد، پروردگارا علت چه بود؟ خداوند فرمود: اى موسى تمام بندگانم را زیر و رو کردم در میان آنان کسى را که ب--یش از تو خود را در برابر من ذلیل بداند، نیافتم ... .
موضوعات مرتبط
- اخلاص: آثار اخلاص ۲
- اعداد: عدد چهل ۱۱
- انبیا: عوامل گزینش انبیا ۷
- برگزیدگان موسى:۱، ۲
- برگزیدگى: عوامل برگزیدگى ۲، ۷
- تورات: زمینه نزول تورات ۱۱
- خدا: امتناع رؤیت خدا ۴ ; اوامر خدا ۸، ۹، ۱۰ ; تکلم خدا با موسى(ع) ۳، ۵، ۹، ۱۰ ; نعمتهاى خدا ۱۲، ۱۴، ۱۵، ۱۶
- دین: عمل به تعالیم دین ۸، ۱۰، ۱۳ ; فراگیرى تعالیم دین ۸، ۱۰، ۱۳ ; نعمت دین ۱۳، ۱۴
- رسالت: نعمت رسالت ۹
- رفتار: پایههاى رفتار ۸
- شاکران:۹ مقامات شاکران ۹ ۱۶
- شایستگى: آثار شایستگى ۷
- شکر: اهمیت شکر نعمت ۱۵ ; شکر نعمت ۹، ۱۰ ; موارد شکر نعمت ۱۳
- مناجات: شبانه ۱۱
- موسى(ع): اخلاص موسى(ع) ۲ ; برگزیدگى موسى(ع) ۱، ۲، ۳، ۵، ۱۲ ; بعثت موسى(ع) ۱۲ ; تزکیه موسى(ع) ۱۱ ; تعالیم موسى(ع) ۶ ; چلهنشینى موسى(ع) ۱۱ ; خواسته هاى موسى(ع) ۴ ; دلجویى از موسى(ع) ۴ ; شایستگى موسى(ع) ۹ ; قصه موسى(ع) ۳، ۴، ۵، ۱۰، ۱۱، ۱۲ ; مسؤولیت موسى(ع) ۸، ۹ ; مقامات موسى(ع) ۱، ۲، ۳، ۵ ; مناجات موسى(ع) در میقات ۱۱ ; موسى(ع) در میقات ۳، ۱۰ ; نعمتهاى موسى(ع) ۱۲
منابع
- ↑ علل الشرایع، ص ۵۶، ح ۲، ب ۵۰ ; نورالثقلین، ج ۲، ص ۶۷، ح ۲۵۵.