الأنعام ١٦٤: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۴۴#link280 | آيات ۱۶۵ - ۱۶۱، سوره انعام]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۴۴#link280 | آيات ۱۶۵ - ۱۶۱، سوره انعام]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۴۴#link281 | مقصود از اينكه رسول الله صلى عليه و آله (( اول المسلمين )) مى باشد.]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۴۴#link281 | مقصود از اينكه رسول الله صلى عليه و آله (( اول المسلمين )) مى باشد.]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۴۴#link282 | پيرامون اسلام خالص و آيه (درجات فوقها بعض )...]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۴۴#link282 | پيرامون اسلام خالص و آيه (درجات فوقها بعض )...]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۶_بخش۴۶#link11 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۶_بخش۴۶#link11 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
قُلْ أَ غَيْرَ اللَّهِ أَبْغِي رَبًّا وَ هُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ وَ لا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلَّا عَلَيْها وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى ثُمَّ إِلى رَبِّكُمْ مَرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ «164» | |||
بگو: آيا جز خداوند يكتا پروردگارى بجويم؟ در حالى كه او پروردگار هر چيز است و هيچ كس (كار بدى) جز به زيان خويش نمىكند و هيچ كس بار (گناه) ديگرى را بر دوش نمىكشد، بازگشت شما به سوى پروردگارتان است كه شما را به آنچه در آن اختلاف مىكرديد، آگاه مىكند. | |||
===نکته ها=== | |||
موضوع عدل الهى در كيفر و اينكه هيچ كس گناه ديگرى را به دوش نمىكشد، نه تنها در اسلام، بلكه به تصريح قرآن، در صُحُف ابراهيم وموسى عليهما السلام نيز آمده است. «أَمْ لَمْ يُنَبَّأْ بِما فِي صُحُفِ مُوسى. وَ إِبْراهِيمَ الَّذِي وَفَّى. أَلَّا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى» «1» سؤال: اگر كسى گناه ديگران را بر دوش نمىكشد، پس آنچه در قرآن آمده است كه رهبران گمراه و منحرف، گناهان پيروان را هم به عهده مىگيرند چيست؟ «لِيَحْمِلُوا أَوْزارَهُمْ كامِلَةً يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ مِنْ أَوْزارِ الَّذِينَ يُضِلُّونَهُمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ» «2» | |||
پاسخ: اين امر بىدليل نيست، زيرا سرانِ گمراهى، سبب انحراف ديگران شدهاند و در واقع، گناهِ «گمراه كردن» و اضلال را به دوش مىگيرند. | |||
زن حاملهاى كه مرتكب زنا شده بود را براى مجازات نزد عمر آوردند و او دستور سنگسار داد. حضرت على عليه السلام فرمود: گناه طفل در رحم مادر چيست؟ سپس اين آيه را تلاوت فرمود: «لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى» «3» | |||
---- | |||
«1». نجم، 37- 38. | |||
«2». نحل، 25. | |||
«3». بحار، ج 76، ص 49. | |||
جلد 2 - صفحه 598 | |||
===پیام ها=== | |||
1- در برخورد با منكران و مشركان، موضع بر حقّ خود را قاطعانه اعلام كنيم. | |||
«قُلْ أَ غَيْرَ اللَّهِ» | |||
2- وجدان بيدار، بهترين پاسخ دهنده به سؤالات درونى است. «أَ غَيْرَ اللَّهِ أَبْغِي» | |||
3- چون خداوند، يگانه پروردگار همهى هستى است، پروردگار من هم هست. | |||
«وَ هُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ» | |||
4- كفر و شرك و نيكى و فساد مردم، ضررى به خدا نمىزند، بلكه دامنگير خودشان مىشود. «لا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلَّا عَلَيْها» | |||
5- در پيشگاه خداوند مسئوليّت عمل هر كس، بر عهدهى خود اوست. «لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى» | |||
6- برپايى قيامت و بازخواست انسان، پرتويى از ربوبيّت خداوند است. «ثُمَّ إِلى رَبِّكُمْ مَرْجِعُكُمْ» | |||
7- دنيا نيز پايانى دارد، «ثُمَّ إِلى رَبِّكُمْ مَرْجِعُكُمْ» و سرانجام به حقّانيت آنچه لجوجانه با آن مخالفت كردهايم، آگاه خواهيم شد. «فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
قُلْ أَ غَيْرَ اللَّهِ أَبْغِي رَبًّا وَ هُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ وَ لا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلاَّ عَلَيْها وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى ثُمَّ إِلى رَبِّكُمْ مَرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ (164) | |||
بعد از بيان اخلاص در دين، رسول را امر فرمايد: | |||
قُلْ أَ غَيْرَ اللَّهِ أَبْغِي رَبًّا: بگو اى پيغمبر اهل شرك را آيا غير خدا را طلب نمايم به پروردگارى، و او را در عبادت شريك سازم. مروى است كه «1» كفار مبالغه مىكردند در رجوع پيغمبر به دينشان. حق تعالى فرمود: بگو بر سبيل انكار و احتجاج، آيا من طلب غير او سبحانه نمايم وَ هُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ: و حال آنكه او است خالق همه اشياء پس ما سواى او مربوب و مخلوق او باشند، و مربوب مقام الوهيت را سزاوار نيست وَ لا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلَّا عَلَيْها: و كسب نمىكند هيچ نفسى از بديها مگر كه وزر و وبال آن بر او باشد نه غير او. اين جواب وليد است كه مىگفت به صناديد قريش: متابعت مرا نمائيد، گناهان شما بر من باشد. حق تعالى فرمود وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى: و برندارد هيچ نفس متحملى سنگينى بار ديگرى را، بلكه هر كس وبال گناه خود كشد و هيچكس به معصيت ديگرى عقوبت نخواهد شد و هر يك جزاى عمل خود را يابد از طاعت و معصيت و كفر و ايمان. | |||
تنبيه- آيه شريفه دلالت دارد بر بطلان مذهب جبر از دو وجه: 1- «وَ لا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلَّا عَلَيْها» كسب شرور و بديها و آثام را نسبت به نفس انسانى داده و اگر العياذ باللّه فاعل شر و معصيت خدا بودى، هر آينه نسبت دادن به نفس | |||
---- | |||
«1» مجمع البيان ج 2 ص 392. | |||
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 424 | |||
خلاف بودى. 2- «وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى» دال است بر آنكه وبال گناه هر نفسى بر خود او باشد و تجاوز به غير نكند، چنانچه نعوذ باللّه حق تعالى بنده را اغواء نمايد و بعد بسبب آن جزاى عقاب را بر او مترتب كند نهايت قبح و ظلم؛ و به ساحت قدس حضرت سبحان سزاوار نيست ثُمَّ إِلى رَبِّكُمْ مَرْجِعُكُمْ: | |||
پس بسوى جزاى پروردگار خود بازگشت شما است فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ: پس خبر دهد و معلوم فرمايد شما را در آخرت به آنچه كه اختلاف مىكرديد در دنيا از امور دينيه، و حق و باطل آن را بر شما ظاهر نمايد. | |||
در عيون- از حضرت رضا عليه السّلام سؤال شد چه مىفرمائيد در حديثى كه روايت شده از حضرت صادق عليه السّلام وقتى كه قائم آل محمّد (عج) ظاهر شود مىكشد ذرارى قتله سيد الشهدا عليه السّلام را به فعل پدران ايشان. | |||
حضرت فرمود چنين است. عرض كردند: قول خداى تعالى «وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى» معنايش چيست؟ قال صدق اللّه فى جميع اقواله و لكن ذرارى قتلة الحسين عليه السّلام يرضون بفعل آبائهم و يفتخرون بها، و من رضى شيئا كان كمن اتاه و لو انّ رجلا قتل بالمشرق و رضى بقتله رجل فى المغرب لكان الرّاضى عند اللّه شريك القاتل، و انّما يقتلهم القائم اذا خرج لرضاهم بفعل آبائهم. «1» فرمود راست فرمايد خدا در جميع اقوالش، و لكن ذرارى قاتلين حضرت امام حسين عليه السّلام راضى بودند به افعال پدرانشان و افتخار مىنمودند به آن، و هر كه راضى به چيزى باشد، مثل كسى است كه بجا آورده، و اگر هر آينه كشته شود مردى در مشرق، و راضى باشد به قتل او مردى در مغرب، پس نزد خدا شريك قاتل است و بدرستى كه حضرت قائم مىكشد آنها را به جهت راضى بودن آنان به فعل پدرانشان. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
قُلْ أَ غَيْرَ اللَّهِ أَبْغِي رَبًّا وَ هُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ وَ لا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلاَّ عَلَيْها وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى ثُمَّ إِلى رَبِّكُمْ مَرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ (164) | |||
ترجمه | |||
بگو آيا جز خدا را بجويم پروردگار با آنكه او پروردگار هر چيزى است و كسب نميكند هيچ نفسى مگر آنكه بر او است ضرر آن و برنميدارد بردارنده بار ديگرى را پس بسوى پروردگار شما است بازگشت شما پس آگاه ميكند شما را بآنچه بوديد كه در آن اختلاف مينموديد. | |||
تفسير | |||
خداوند به پيغمبر خود دستور فرموده كه در جواب بت پرستانى كه آنحضرت را دعوت بعبادت اصنام مينمودند بفرمايد آيا جز خداوند يگانه را پرستش نمايم با آنكه هر چه جز او است مخلوق او است و صلاحيّت پرستش را ندارد و در جواب كسانيكه مى- گفتند متابعت ما را نمائيد گناهان شما در گردن ما بفرمايد كسب نمىكند هيچ كسى گناهى را مگر آنكه بگردن او است گناه آن و هيچ كس بار گناه كس ديگرى را بدوش نميكشد چون اين منافى با عدل الهى است و روز قيامت معلوم ميشود كه حق با ما است يا با شما كه اختلاف نموديد با ما در عقائد و اعمال. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
قُل أَ غَيرَ اللّهِ أَبغِي رَبًّا وَ هُوَ رَبُّ كُلِّ شَيءٍ وَ لا تَكسِبُ كُلُّ نَفسٍ إِلاّ عَلَيها وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزرَ أُخري ثُمَّ إِلي رَبِّكُم مَرجِعُكُم فَيُنَبِّئُكُم بِما كُنتُم فِيهِ تَختَلِفُونَ (164) | |||
بگو باين مشركين که آيا غير پروردگار اللّه را اختيار كنم براي خود رب و پروردگار و حال آنكه او است پروردگار هر چيزي و كسب و تحصيل نميكند هر نفسي مگر بر نفس خود و حمل نميكند هيچ حملكننده حمل ديگري را پس از آن بسوي پروردگارتان بازگشت شما است پس آگاه ميكند شما را بآنچه که بوديد در آن اختلاف ميكرديد. | |||
اينکه آيه شريفه مشتمل بر سه جمله است: اول اينكه غير از اللّه لياقت | |||
جلد 7 - صفحه 262 | |||
ربوبيت ندارد و نبايد غير او را بربوبيت اختيار كرد زيرا او است پروردگار تمام ممكنات که مفاد قُل أَ غَيرَ اللّهِ أَبغِي رَبًّا وَ هُوَ رَبُّ كُلِّ شَيءٍ است، و دليل بر اينکه جمله علاوه از ادله عقليه که بر اثبات وجود او چه از راه وجوب و امكان که طريقه حكماء است و چه از راه قدم و حدوث که طريقه متكلمين است و چه از راه مؤثّر و اثر که طريقه انبياء و كتب آسمانيست و علاوه از اينكه اينکه موضوع جزو ضروريات است که احتياج بدليل و برهان ندارد قاعده عقليه که تمام عقلاء بر طبق آن حكم ميكنند که ترجيح مرجوح بر راجح عقلا قبيح است آيا بتي که يك جمادي بيش نيست آنهم مصنوع بشر است يا گاوي که در بيشعوري و بيادراكي ضرب المثل است حتي در خوراك اگر او را رها كنند آن قدر ميخورد تا هلاك شود يا مثل حضرت عيسي (ع) که گرفتار دست يك ظالمين مثل يهود عنود جهود باشد و امثال اينها را بشر انتخاب كند براي ربوبيت و ذات مقدس الهي را که تام فوق التمام و كامل فوق الكمال مستكمل جميع كمالات و منزّه از جميع عيوب و نواقص واجب الوجود غني بالذات را رها كند كدام عقلي حكم ميكند بلي عامه عميا مثل شيخين و ذي النورين که مدتها در شرك و بتپرستي سير كردند و منبع جهل و فسق و ظلم بودند حتي نسبت بدختر پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم خود را ترجيح دهند بر علي عليه السّلام که | |||
(لم يكفر باللّه طرفة عين) | |||
و باب علم نبي (ص) بود که فرمود | |||
(انا مدينة العلم و علي بابها) | |||
و فرمود | |||
(شيعتك علي منابر من نور مبيضّة وجوههم حولي في الجنة) | |||
و هزارها شئونات ديگر و هكذا بني امية و بني العباس را ترجيح دهند با آن همه رذالت و جنايتي که در آنها بود بر خاندان نبوت که احد ثقلين بودند و فضائل و مناقب آنها را احدي نتوانست انكار كند نعوذ باللّه من الجهل و الحماقة و العناد و العصبية. | |||
جمله دوم- هر كسي گرفتار عمل خود است بار گناه هر كس بر دوش خود او است پسر را بگناه پدر نگيرند و پدر را بگناه پسر مؤاخذه نكنند زن مسئول | |||
جلد 7 - صفحه 263 | |||
گناه شوهر نباشد، شوهر عهدهدار گناه زن نشود هر كس بعمل خود مأخوذ است که مفاد جمله وَ لا تَكسِبُ كُلُّ نَفسٍ إِلّا عَلَيها وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزرَ أُخري است كسب ارتكاب عمل است دودش در چشم خودش ميرود در چشم ديگري نميرود، وزر بار گناه است بر دوش خود بار ميشود كسي ديگر تحمل نميكند و بر اينکه مطلب در قرآن آيات بسيار وارد شده و حكم عقل و عدل الهي هم بر اينکه مطلب گواه است جمله سوم- كليه اختلافات بالاخص در امر دين حق و باطل فرداي قيامت در محكمه عدل الهي حلّ ميشود حق و باطل از هم جدا ميشود وَ امتازُوا اليَومَ أَيُّهَا المُجرِمُونَ يس آيه 59 أَ فَمَن كانَ مُؤمِناً كَمَن كانَ فاسِقاً لا يَستَوُونَ سجده آيه 18 فَرِيقٌ فِي الجَنَّةِ وَ فَرِيقٌ فِي السَّعِيرِ شوري آيه 5، و آيات ديگر که مفاد ثُمَّ إِلي رَبِّكُم مَرجِعُكُم فَيُنَبِّئُكُم بِما كُنتُم فِيهِ تَختَلِفُونَ است که مرجع يوم القيمة و حق و باطل بلكه ظاهر و باطن هر كس آشكار ميشود يَومَ تُبلَي السَّرائِرُ است سوره طارق آيه 9، و هر كس را بآنچه در او اختلاف كرده آگاه خواهند كرد | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۴۳
ترجمه
الأنعام ١٦٣ | آیه ١٦٤ | الأنعام ١٦٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَبْغی»: بطلبم. بجویم. «لا تَزِرُ»: برنمیدارد. کسی به گناه دیگری گرفتار نمیآید و گناه او را به عهده نمیگیرد. «وازِرَةٌ»: حملکننده. بردارنده. «وِزْر»: بار. مراد بَزَه و گناه و همچنین سزای بَزَه و گناه است. «مَرْجِع»: رجوع و بازگشت.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ لاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى وَ... (۱۰)
إِيَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاکَ... (۰) وَ لِلَّهِ غَيْبُ السَّمَاوَاتِ وَ... (۶) وَ مَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ... (۰) قُلْ لاَ تُسْأَلُونَ عَمَّا... (۱) قُلْ يَجْمَعُ بَيْنَنَا رَبُّنَا ثُمَ... (۴) وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ... (۴) قُلْ هُوَ الرَّحْمٰنُ آمَنَّا بِهِ وَ... (۱) رَبُ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لاَ... (۳) کُلُ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ رَهِينَةٌ (۴) إِلاَّ أَصْحَابَ الْيَمِينِ (۰)
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قُلْ أَ غَيْرَ اللَّهِ أَبْغِي رَبًّا وَ هُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ وَ لا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلَّا عَلَيْها وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى ثُمَّ إِلى رَبِّكُمْ مَرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ «164»
بگو: آيا جز خداوند يكتا پروردگارى بجويم؟ در حالى كه او پروردگار هر چيز است و هيچ كس (كار بدى) جز به زيان خويش نمىكند و هيچ كس بار (گناه) ديگرى را بر دوش نمىكشد، بازگشت شما به سوى پروردگارتان است كه شما را به آنچه در آن اختلاف مىكرديد، آگاه مىكند.
نکته ها
موضوع عدل الهى در كيفر و اينكه هيچ كس گناه ديگرى را به دوش نمىكشد، نه تنها در اسلام، بلكه به تصريح قرآن، در صُحُف ابراهيم وموسى عليهما السلام نيز آمده است. «أَمْ لَمْ يُنَبَّأْ بِما فِي صُحُفِ مُوسى. وَ إِبْراهِيمَ الَّذِي وَفَّى. أَلَّا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى» «1» سؤال: اگر كسى گناه ديگران را بر دوش نمىكشد، پس آنچه در قرآن آمده است كه رهبران گمراه و منحرف، گناهان پيروان را هم به عهده مىگيرند چيست؟ «لِيَحْمِلُوا أَوْزارَهُمْ كامِلَةً يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ مِنْ أَوْزارِ الَّذِينَ يُضِلُّونَهُمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ» «2»
پاسخ: اين امر بىدليل نيست، زيرا سرانِ گمراهى، سبب انحراف ديگران شدهاند و در واقع، گناهِ «گمراه كردن» و اضلال را به دوش مىگيرند.
زن حاملهاى كه مرتكب زنا شده بود را براى مجازات نزد عمر آوردند و او دستور سنگسار داد. حضرت على عليه السلام فرمود: گناه طفل در رحم مادر چيست؟ سپس اين آيه را تلاوت فرمود: «لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى» «3»
«1». نجم، 37- 38.
«2». نحل، 25.
«3». بحار، ج 76، ص 49.
جلد 2 - صفحه 598
پیام ها
1- در برخورد با منكران و مشركان، موضع بر حقّ خود را قاطعانه اعلام كنيم.
«قُلْ أَ غَيْرَ اللَّهِ»
2- وجدان بيدار، بهترين پاسخ دهنده به سؤالات درونى است. «أَ غَيْرَ اللَّهِ أَبْغِي»
3- چون خداوند، يگانه پروردگار همهى هستى است، پروردگار من هم هست.
«وَ هُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ»
4- كفر و شرك و نيكى و فساد مردم، ضررى به خدا نمىزند، بلكه دامنگير خودشان مىشود. «لا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلَّا عَلَيْها»
5- در پيشگاه خداوند مسئوليّت عمل هر كس، بر عهدهى خود اوست. «لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى»
6- برپايى قيامت و بازخواست انسان، پرتويى از ربوبيّت خداوند است. «ثُمَّ إِلى رَبِّكُمْ مَرْجِعُكُمْ»
7- دنيا نيز پايانى دارد، «ثُمَّ إِلى رَبِّكُمْ مَرْجِعُكُمْ» و سرانجام به حقّانيت آنچه لجوجانه با آن مخالفت كردهايم، آگاه خواهيم شد. «فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
قُلْ أَ غَيْرَ اللَّهِ أَبْغِي رَبًّا وَ هُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ وَ لا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلاَّ عَلَيْها وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى ثُمَّ إِلى رَبِّكُمْ مَرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ (164)
بعد از بيان اخلاص در دين، رسول را امر فرمايد:
قُلْ أَ غَيْرَ اللَّهِ أَبْغِي رَبًّا: بگو اى پيغمبر اهل شرك را آيا غير خدا را طلب نمايم به پروردگارى، و او را در عبادت شريك سازم. مروى است كه «1» كفار مبالغه مىكردند در رجوع پيغمبر به دينشان. حق تعالى فرمود: بگو بر سبيل انكار و احتجاج، آيا من طلب غير او سبحانه نمايم وَ هُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ: و حال آنكه او است خالق همه اشياء پس ما سواى او مربوب و مخلوق او باشند، و مربوب مقام الوهيت را سزاوار نيست وَ لا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلَّا عَلَيْها: و كسب نمىكند هيچ نفسى از بديها مگر كه وزر و وبال آن بر او باشد نه غير او. اين جواب وليد است كه مىگفت به صناديد قريش: متابعت مرا نمائيد، گناهان شما بر من باشد. حق تعالى فرمود وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى: و برندارد هيچ نفس متحملى سنگينى بار ديگرى را، بلكه هر كس وبال گناه خود كشد و هيچكس به معصيت ديگرى عقوبت نخواهد شد و هر يك جزاى عمل خود را يابد از طاعت و معصيت و كفر و ايمان.
تنبيه- آيه شريفه دلالت دارد بر بطلان مذهب جبر از دو وجه: 1- «وَ لا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلَّا عَلَيْها» كسب شرور و بديها و آثام را نسبت به نفس انسانى داده و اگر العياذ باللّه فاعل شر و معصيت خدا بودى، هر آينه نسبت دادن به نفس
«1» مجمع البيان ج 2 ص 392.
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 424
خلاف بودى. 2- «وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى» دال است بر آنكه وبال گناه هر نفسى بر خود او باشد و تجاوز به غير نكند، چنانچه نعوذ باللّه حق تعالى بنده را اغواء نمايد و بعد بسبب آن جزاى عقاب را بر او مترتب كند نهايت قبح و ظلم؛ و به ساحت قدس حضرت سبحان سزاوار نيست ثُمَّ إِلى رَبِّكُمْ مَرْجِعُكُمْ:
پس بسوى جزاى پروردگار خود بازگشت شما است فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ: پس خبر دهد و معلوم فرمايد شما را در آخرت به آنچه كه اختلاف مىكرديد در دنيا از امور دينيه، و حق و باطل آن را بر شما ظاهر نمايد.
در عيون- از حضرت رضا عليه السّلام سؤال شد چه مىفرمائيد در حديثى كه روايت شده از حضرت صادق عليه السّلام وقتى كه قائم آل محمّد (عج) ظاهر شود مىكشد ذرارى قتله سيد الشهدا عليه السّلام را به فعل پدران ايشان.
حضرت فرمود چنين است. عرض كردند: قول خداى تعالى «وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى» معنايش چيست؟ قال صدق اللّه فى جميع اقواله و لكن ذرارى قتلة الحسين عليه السّلام يرضون بفعل آبائهم و يفتخرون بها، و من رضى شيئا كان كمن اتاه و لو انّ رجلا قتل بالمشرق و رضى بقتله رجل فى المغرب لكان الرّاضى عند اللّه شريك القاتل، و انّما يقتلهم القائم اذا خرج لرضاهم بفعل آبائهم. «1» فرمود راست فرمايد خدا در جميع اقوالش، و لكن ذرارى قاتلين حضرت امام حسين عليه السّلام راضى بودند به افعال پدرانشان و افتخار مىنمودند به آن، و هر كه راضى به چيزى باشد، مثل كسى است كه بجا آورده، و اگر هر آينه كشته شود مردى در مشرق، و راضى باشد به قتل او مردى در مغرب، پس نزد خدا شريك قاتل است و بدرستى كه حضرت قائم مىكشد آنها را به جهت راضى بودن آنان به فعل پدرانشان.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
قُلْ أَ غَيْرَ اللَّهِ أَبْغِي رَبًّا وَ هُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ وَ لا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلاَّ عَلَيْها وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى ثُمَّ إِلى رَبِّكُمْ مَرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ (164)
ترجمه
بگو آيا جز خدا را بجويم پروردگار با آنكه او پروردگار هر چيزى است و كسب نميكند هيچ نفسى مگر آنكه بر او است ضرر آن و برنميدارد بردارنده بار ديگرى را پس بسوى پروردگار شما است بازگشت شما پس آگاه ميكند شما را بآنچه بوديد كه در آن اختلاف مينموديد.
تفسير
خداوند به پيغمبر خود دستور فرموده كه در جواب بت پرستانى كه آنحضرت را دعوت بعبادت اصنام مينمودند بفرمايد آيا جز خداوند يگانه را پرستش نمايم با آنكه هر چه جز او است مخلوق او است و صلاحيّت پرستش را ندارد و در جواب كسانيكه مى- گفتند متابعت ما را نمائيد گناهان شما در گردن ما بفرمايد كسب نمىكند هيچ كسى گناهى را مگر آنكه بگردن او است گناه آن و هيچ كس بار گناه كس ديگرى را بدوش نميكشد چون اين منافى با عدل الهى است و روز قيامت معلوم ميشود كه حق با ما است يا با شما كه اختلاف نموديد با ما در عقائد و اعمال.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
قُل أَ غَيرَ اللّهِ أَبغِي رَبًّا وَ هُوَ رَبُّ كُلِّ شَيءٍ وَ لا تَكسِبُ كُلُّ نَفسٍ إِلاّ عَلَيها وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزرَ أُخري ثُمَّ إِلي رَبِّكُم مَرجِعُكُم فَيُنَبِّئُكُم بِما كُنتُم فِيهِ تَختَلِفُونَ (164)
بگو باين مشركين که آيا غير پروردگار اللّه را اختيار كنم براي خود رب و پروردگار و حال آنكه او است پروردگار هر چيزي و كسب و تحصيل نميكند هر نفسي مگر بر نفس خود و حمل نميكند هيچ حملكننده حمل ديگري را پس از آن بسوي پروردگارتان بازگشت شما است پس آگاه ميكند شما را بآنچه که بوديد در آن اختلاف ميكرديد.
اينکه آيه شريفه مشتمل بر سه جمله است: اول اينكه غير از اللّه لياقت
جلد 7 - صفحه 262
ربوبيت ندارد و نبايد غير او را بربوبيت اختيار كرد زيرا او است پروردگار تمام ممكنات که مفاد قُل أَ غَيرَ اللّهِ أَبغِي رَبًّا وَ هُوَ رَبُّ كُلِّ شَيءٍ است، و دليل بر اينکه جمله علاوه از ادله عقليه که بر اثبات وجود او چه از راه وجوب و امكان که طريقه حكماء است و چه از راه قدم و حدوث که طريقه متكلمين است و چه از راه مؤثّر و اثر که طريقه انبياء و كتب آسمانيست و علاوه از اينكه اينکه موضوع جزو ضروريات است که احتياج بدليل و برهان ندارد قاعده عقليه که تمام عقلاء بر طبق آن حكم ميكنند که ترجيح مرجوح بر راجح عقلا قبيح است آيا بتي که يك جمادي بيش نيست آنهم مصنوع بشر است يا گاوي که در بيشعوري و بيادراكي ضرب المثل است حتي در خوراك اگر او را رها كنند آن قدر ميخورد تا هلاك شود يا مثل حضرت عيسي (ع) که گرفتار دست يك ظالمين مثل يهود عنود جهود باشد و امثال اينها را بشر انتخاب كند براي ربوبيت و ذات مقدس الهي را که تام فوق التمام و كامل فوق الكمال مستكمل جميع كمالات و منزّه از جميع عيوب و نواقص واجب الوجود غني بالذات را رها كند كدام عقلي حكم ميكند بلي عامه عميا مثل شيخين و ذي النورين که مدتها در شرك و بتپرستي سير كردند و منبع جهل و فسق و ظلم بودند حتي نسبت بدختر پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم خود را ترجيح دهند بر علي عليه السّلام که
(لم يكفر باللّه طرفة عين)
و باب علم نبي (ص) بود که فرمود
(انا مدينة العلم و علي بابها)
و فرمود
(شيعتك علي منابر من نور مبيضّة وجوههم حولي في الجنة)
و هزارها شئونات ديگر و هكذا بني امية و بني العباس را ترجيح دهند با آن همه رذالت و جنايتي که در آنها بود بر خاندان نبوت که احد ثقلين بودند و فضائل و مناقب آنها را احدي نتوانست انكار كند نعوذ باللّه من الجهل و الحماقة و العناد و العصبية.
جمله دوم- هر كسي گرفتار عمل خود است بار گناه هر كس بر دوش خود او است پسر را بگناه پدر نگيرند و پدر را بگناه پسر مؤاخذه نكنند زن مسئول
جلد 7 - صفحه 263
گناه شوهر نباشد، شوهر عهدهدار گناه زن نشود هر كس بعمل خود مأخوذ است که مفاد جمله وَ لا تَكسِبُ كُلُّ نَفسٍ إِلّا عَلَيها وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزرَ أُخري است كسب ارتكاب عمل است دودش در چشم خودش ميرود در چشم ديگري نميرود، وزر بار گناه است بر دوش خود بار ميشود كسي ديگر تحمل نميكند و بر اينکه مطلب در قرآن آيات بسيار وارد شده و حكم عقل و عدل الهي هم بر اينکه مطلب گواه است جمله سوم- كليه اختلافات بالاخص در امر دين حق و باطل فرداي قيامت در محكمه عدل الهي حلّ ميشود حق و باطل از هم جدا ميشود وَ امتازُوا اليَومَ أَيُّهَا المُجرِمُونَ يس آيه 59 أَ فَمَن كانَ مُؤمِناً كَمَن كانَ فاسِقاً لا يَستَوُونَ سجده آيه 18 فَرِيقٌ فِي الجَنَّةِ وَ فَرِيقٌ فِي السَّعِيرِ شوري آيه 5، و آيات ديگر که مفاد ثُمَّ إِلي رَبِّكُم مَرجِعُكُم فَيُنَبِّئُكُم بِما كُنتُم فِيهِ تَختَلِفُونَ است که مرجع يوم القيمة و حق و باطل بلكه ظاهر و باطن هر كس آشكار ميشود يَومَ تُبلَي السَّرائِرُ است سوره طارق آيه 9، و هر كس را بآنچه در او اختلاف كرده آگاه خواهند كرد
برگزیده تفسیر نمونه
نکات آیه
۱- تنها خداوند، «رب» (مالک و مدبر) انسانهاست. (أغیر الله أبغى ربا) «بغى»، مصدر «أبغى»، به معناى جستجو و طلب کردن است. کلمه «ربا» مفعول براى «أبغى» و «غیر الله» حال براى «ربا» است.
۲- خداوند، مالک و مدبر همه هستى است. (و هو رب کل شىء)
۳- باور به ربوبیت خدا بر همه هستى، ایجاب کننده پذیرش ربوبیت او بر انسان (أغیر الله أبغى ربا و هو رب کل شىء) جمله «و هو رب کل شىء» به منزله علت براى نفى پذیرش ربوبیت غیر خداست.
۴- جستجوى ربى غیر از خدا، امرى شگفت و برخاسته از کم خردى است. (أغیر الله أبغى ربا و هو رب کل شىء) استفهام در جمله «أغیر الله ...» انکار تعجبى است.
۵- هر انسانى در پیشگاه خدا مسؤول اعمال و رفتار خویش است. (و لاتکسب کل نفس إلا علیها) مفعول «لاتکسب» کلمه «شیئا» و یا «عملا» است. «علیها» متعلق به فعلى محذوف، مانند «یحمل» مى باشد; یعنى: «لاتکسب کل نفس عملا إلا یحمل علیها». و این کنایه از مسؤولیت هر کسى در برابر عمل خویش است.
۶- هیچکس بار گناه دیگران را بر دوش نخواهد گرفت و به گناهان دیگران مؤاخذه نخواهد شد. (و لاتزر و ازرة وزر أخرى) «وزر» به معناى حمل کردن و نیز به معناى گناه است. «تزر» و «وازرة»، از «وزر» به معناى حمل کردن است و «وزر» و «وزر أخرى» به معناى گناه مى باشد.
۷- گناه، بارى سنگین بر دوش گناهکاران (و لاتزر و ازرة وزر أخرى) «وزر» در اصل به معناى بار سنگین است و گناه را از آن جهت وزر مى گویند که بر دوش گنهکار سنگینى مى کند.
۸- بازگشت انسانها تنها به سوى خداوند است. (ثم إلى ربکم مرجعکم) تقدیم «إلى ربکم» بر متعلق خود «مرجعکم» دلالت بر حصر دارد.
۹- برپایى قیامت و بازگشت انسانها به خدا، پرتوى از ربوبیت خدا بر انسانها و براى تدبیر امور آنان است. (ثم إلى ربکم مرجعکم)
۱۰- خداوند آگاه کننده مردم به حقانیت معارف دین در قیامت (ثم إلى ربکم مرجعکم فینبئکم)
۱۱- قیامت روز آگاهى عینى همگان به حقیقت معارف دین* (فینبئکم بما کنتم فیه تختلفون) روشن است که خداوند در دنیا حقانیت مسائل مورد اختلاف میان اهل ایمان و شرک را بیان کرده است. بنابراین مى توان گفت خبر دادن «فینبئکم»، کنایه از کیفر دهى است، و یا مراد از آن آگاهى ویژه، یعنى آگاهى عینى و ملموس است. برداشت فوق مبتنى بر احتمال دوم است.
۱۲- مشرکان در قیامت به حقانیت معارفى که بر سر آن با اهل ایمان اختلاف داشتند، پى خواهند برد. (فینبئکم بما کنتم فیه تختلفون)
۱۳- قیامت ظرف ظهور و انکشاف ربوبیت مطلق خدا براى همگان (أغیر الله أبغى ربا و هو رب کل شىء ... فینبئکم بما کنتم فیه تختلفون) از مصادیق مورد نظر براى «ما کنتم فیه تختلفون»، به دلیل «أغیر الله أبغى ربا»، ربوبیت خداوند بر هستى است.
۱۴- منکران ربوبیت خداوند در قیامت مجازات خواهند شد. (فینبئکم بما کنتم فیه تختلفون) برداشت فوق بر این اساس است که «خبر دادن» (فینبئکم)، کنایه از کیفر دهى باشد.
۱۵- روى انه أتى عمر بحامل قد زنت فامر برجمها فقال له امیر المؤمنین (ع): هب لک سبیل علیها أىّ سبیل لک على ما فى بطنها و الله تعالى یقول: «و لاتزر وازرة وزر أخرى ...».(۱) روایت شده: زن حامله اى را که مرتکب زنا شده بود نزد عمر آوردند، وى دستور داد زن را سنگسار کنند. امیرالمؤمنین (ع) به وى فرمود: بر فرض که حق سنگسار کردن زن را داشته باشى، ولى چه حقى بر طفل در شکم او دارى؟ خداوند متعال مى فرماید: کسى بار گناه دیگرى را بر دوش نمى کشد ... .
۱۶- قال رسول الله (ص): لیس على ولد الزنا من وزر ابویه شىء، «لاتزر وازرة وزر أخرى».(۲) رسول خدا (ص) فرمود: «ولد الزنا گناه پدر و مادر زناکارش را بر عهده ندارد; زیرا کسى بار گناه دیگرى را بر دوش نمى کشد».
موضوعات مرتبط
- آفرینش: تدبیر آفرینش ۳; مالک آفرینش ۲; مدبر آفرینش ۲
- امام على(ع): قضاوت امام على(ع) ۱۵
- انسان: فرجام انسان ۸، ۹; مالک انسان ها ۱; مدبر انسان ها ۱; مسؤولیت انسان ۵
- ایمان: آثار ایمان ۳; ایمان به ربوبیت خدا ۳; متعلق ایمان ۳
- بازگشت به خدا:۸، ۹
- خدا: اختصاصات خدا ۱; افعال اخروى خدا ۱۰; ربوبیت خدا ۱، ۲; ربوبیت خدا در قیامت ۱۳; قبول ربوبیت خدا ۳; کیفر مکذّبان ربوبیت خدا ۱۴; مالکیت خدا ۱، ۲; مظاهر ربوبیت خدا ۹
- دین: حقانیت تعالیم دین ۱۰، ۱۱، ۱۲
- ربوبیت: قبول ربوبیت غیر خدا ۴
- عمر (ابن خطاب): قضاوت عمر (ابن خطاب) ۱۵
- عمل: مسؤول عمل ۵
- قیامت: آگاهى در قیامت ۱۰; برپایى قیامت ۹; ظهور حقایق در قیامت ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۳; ویژگى قیامت ۱۱، ۱۳
- کیفر: نظام کیفرى ۶
- گناه: تحمّل گناه دیگران ۶، ۱۵، ۱۶; سنگینى گناه ۷
- مشرکان: در قیامت ۱۲