المائدة ٦٣: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۳۲: خط ۳۲:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۶_بخش۳#link17 | آيات ۶۶ - ۵۷، سوره مائده]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۶_بخش۳#link17 | آيات ۶۶ - ۵۷، سوره مائده]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۶_بخش۳#link18 | علت نهى از محبت كفار]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۶_بخش۳#link18 | علت نهى از محبت كفار]]
خط ۴۳: خط ۴۴:
*[[تفسیر:المیزان جلد۶_بخش۵#link26 | (رواياتى در ذيل آيات گذشته درباره وظيفه علماء، دست خدا، امت مقتصده و...)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۶_بخش۵#link26 | (رواياتى در ذيل آيات گذشته درباره وظيفه علماء، دست خدا، امت مقتصده و...)]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۴_بخش۵۱#link343 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۴_بخش۵۱#link343 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
لَوْ لا يَنْهاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَ الْأَحْبارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَ أَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ ما كانُوا يَصْنَعُونَ «63»
چرا علماى نصارا و يهود آنان را از سخنان گناه آلود وخوردن مال حرام بازنمى‌دارند؟ چه بد است آنچه انجام مى‌دهند.
===نکته ها===
حضرت على عليه السلام در اواخر خطبه «قاصعه» «1» مى‌فرمايد: خداوند اقوام پيشين را مورد لعن قرار نداد مگر بخاطر ترك امر به معروف و نهى از منكر. خداوند عوام را به خاطر ارتكاب معاصى ودانشمندان را به‌خاطر ترك نهى از منكر لعنت كرد.
منظور از «ربانيون» علماى مسيحى و منظور از «احبار» علماى يهود است.
امام حسين عليه السلام در توضيح اين آيه فرمود: دليل سكوت علما و رها كردن امر به معروف و نهى از منكر، يا طمع به منافع ستمگران است و يا ترس از آنان «رغبة فيما كانوا ينالون منهم أو رهبة مما يحذرون» «2»
آيه‌ى قبل درباره‌ى گناهكاران، جمله‌ى‌ «ما كانُوا يَعْمَلُونَ» را آورد، ولى اينجا درباره‌ى سكوت علما جمله‌ى‌ «ما كانُوا يَصْنَعُونَ» را بكار مى‌برد. مرحوم فيض كاشانى مى‌گويد: فرق ميان‌ «يَعْمَلُونَ» و «يَصْنَعُونَ» اين است كه صانع، كسى است كه با تجربه و زبر دستى كارآزموده شده و كار براى او به صورت خصلت و ملكه در آمده باشد.
----
«1». نهج‌البلاغه، خطبه 192.
«2». تفسير راهنما وبحار، ج 100، ص 79.
جلد 2 - صفحه 329
===پیام ها===
1- مسئوليّت امر به معروف و نهى از منكر، در درجه اوّل متوجّه علماست.
لَوْ لا يَنْهاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ‌ ...
2- سكوت و بى‌تفاوتى علما، زمينه‌ى ترويج فساد است. تَرى‌ ... يُسارِعُونَ فِي الْإِثْمِ‌ ... لَوْ لا يَنْهاهُمُ‌ ...
3- علما بايد قدرت داشته باشند تا بتوانند علاوه بر موعظه و دعوت، جلوى مفاسد را بگيرند. «لَوْ لا يَنْهاهُمُ»
4- اگر نهى از منكر، جلوى گناه را نگيرد، لااقل جلوى سرعت آن را مى‌گيرد.
يُسارِعُونَ فِي الْإِثْمِ‌ ... لَوْ لا يَنْهاهُمُ‌
5- علماى اهل كتاب، حتّى به حداقل وظيفه هم عمل نكردند. (در آيه‌ى قبل، اثم و عدوان و حرام‌خوارى، به عنوان گناه آنان شمرده شد. در اينجا كلمه عدوان نيامده، شايد اشاره باشد به اين‌كه اگر علماى اهل كتاب، قدرت جلوگيرى از عدوان را ندارند، چرا جلوى اثم و سحت را نگرفتند)؟!
6- زيبايى علم، در اظهار آن و زشتى‌اش در سكوت و كتمان است. «لَبِئْسَ ما كانُوا يَصْنَعُونَ»
7- سكوت عالم، بدتر از گناه خلافكار است. «لَبِئْسَ ما كانُوا يَصْنَعُونَ»
8- تظاهر به گناه، كثرت گناهكار، سرعت در گناه، تنوّع در گناه و ... هيچ يك دليل بر سكوت علما نيست. تَرى‌ كَثِيراً مِنْهُمْ يُسارِعُونَ فِي الْإِثْمِ وَ ... لَوْ لا يَنْهاهُمُ‌
(كلمه‌ى‌ «تَرى‌» رمز تظاهر به گناه، كلمه‌ى «كثير» رمز جمعيّت زياد، كلمه‌ى‌ «يُسارِعُونَ» رمز سرعت در گناه و كلمات «اثم»، «عدوان» و «سحت»، رمز تنوّع گناه است)
تفسير نور(10جلدى)، ج‌2، ص: 330
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
لَوْ لا يَنْهاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَ الْأَحْبارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَ أَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ ما كانُوا يَصْنَعُونَ (63)
لَوْ لا يَنْهاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَ الْأَحْبارُ: چرا نهى نكنند ايشان را علماى ربانى و زاهدان. عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ‌: از گفتن ايشان دروغ را از كلمه شرك و تحريف كتاب يا آنچه به خلاف حق است‌ وَ أَكْلِهِمُ السُّحْتَ‌: و خوردن حرام و رشوه.
لَبِئْسَ ما كانُوا يَصْنَعُونَ‌: هر آينه بد چيزى كه ايشان بجا آورند به جهت اجتماع آنها بر معصيت الهى و عدم منع و نهى ايشان.
تبصره- در مجمع‌ «1»- آيه شريفه را دلالاتى است:
1- آنكه تارك نهى از منكر به منزله مرتكب آن باشد، زيرا: معصيت، مقارن شهوت و داعى باشد بر ارتكاب آن، اما نهى مردمان از فعل قبيح و انكار آن مقارن شهوت نيست. پس اگر تكاهل در انكار نمايد حال ايشان را دارد.
2- دال است بر وجوب امر به معروف و نهى از منكر. و احاديث در اين مورد بسيار است از جمله: در كافى- حضرت امير المؤمنين عليه السّلام فرمايد:
انّما هلك من كان قبلكم حيثما عملوا من المعاصى و لم ينهاهم الرّبّانيّون و الاحبار عن ذلك و انّهم لما تمادوا فى المعاصى و لم ينهاهم الرّبّانيّون و الاحبار عن ذلك نزلت بهم العقوبات، فامروا بالمعروف و انهوا عن المنكر. «2» اينست و جز اين نيست‌
----
«1» مجمع البيان ج 2 ص 218.
«2» فروع كافى، جلد 5، كتاب الجهاد، صفحه 57، حديث 6.
تفسير اثنا عشرى، ج‌3، ص: 127
هلاك شدند پيشينيان شما زمانى كه مرتكب معاصى شدند و نهى نكردند ايشان را علما و زاهدان، و چون ايشان متمرد شدند در معاصى و نهى ننمودند ربانيون و احبار، نازل گرديد به ايشان عقوبات. پس امر كنيد به معروف و نهى نمائيد از منكر.
در تحف العقول- قال عليه السّلام اعتبروا ايّها النّاس بما وعظ اللّه به اوليائه من سوء ثنائه على الاحبار اذ يقول لو لا ينهاهم الرّبّانيّون و الاحبار عن قولهم الاثم.
فرمود: عبرت بگيريد اى گروه مردمان به آنچه وعظ فرموده به آن اولياء خودش را از بدى تعريف بر احبار، مى‌فرمايد: «لو لا ينهاهم الرّبّانيّون و الاحبار» (تا آخر). «1» در كشاف- از ابن عباس منقول است اين آيه شديدترين آيات است. «2» در منهج- از حضرت رسالت صلى اللّه عليه و آله مروى است: هيچ شخصى نباشد بر قومى بگذرد كه ايشان مشغول معصيتى باشند و او نهى نكند مگر كه نزديك است حق تعالى عذاب بر او بفرستد. «3» مالك دينار روايت نموده: حق تعالى وحى فرمود به جمعى از ملائكه كه فلان شهر را خراب كنيد. گفتند: خدايا تو عالمترى، فلان بنده عابد در ميان ايشان، و هميشه متوجه درگاه توست به اطاعت و عبادت، خطاب آمد: اسمعونى صبحته فانّ وجهه لم يتغيّر غضبا بمحارمى. «4» بشنوانيد نعره او را، زيرا وقتى قوم مرتكب محارم شوند، روى او متغير نمى‌شود به جهت خشم و غضب بر ايشان.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
لَوْ لا يَنْهاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَ الْأَحْبارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَ أَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ ما كانُوا يَصْنَعُونَ (63)
ترجمه‌
چرا نهى نمى‌كنند آنها را خداپرستان و دانشمندان از گفتار گناه آنها و خوردن آنها حرام را هر آينه بد است آنچه را كه بودند مرتكب ميشدند.
تفسير
لو لا چون بر فعل ماضى درآيد مفيد توبيخ يعنى ملامت است و چون بر فعل مضارع درآيد مفيد تحضيض يعنى طلب با شدّت و تندى است و گفتار گناه آنها از قبيل دروغ و تهمت و نسبت‌هاى بيجائى است كه بخدا و خلق ميدادند و اينكه در اين آيه نسبت بدى را بصنع آن‌ها داده و در آيه قبل بعمل آنها براى آنستكه ابلغ در مذمت باشد چون صنع بعملى گويند كه عامل آن داراى ملكه راسخه و مهارت باشد و گفته‌اند اينكه تارك نهى از منكر مستحق مذمت ميباشد زيادتر از گناه كار براى آنستكه ترك واجب اقبح از فعل حرام است چون فعل حرام را غالبا براى شهوت و ميل نفس مينمايند و ترك واجب را
----
جلد 2 صفحه 240
براى بى‌اعتنائى بامر خداوند و بنظر حقير آنكه در اين آيه تعبير بصنع شده است براى ادامه آنها است باين سكوت قبيح گويا ملكه و خلق آنها شده است و آنكه با شدت و خشونت نهى فرموده است براى آنستكه مخاطب در اين آيه زهاد و علما ميباشند و آنها اولى و احق هستند از ساير مردم بانجام وظائف و ترك قبائح و از ابن عباس ره نقل شده است كه اين آيه اشدّ آيات قرآنيه است و در كافى از امير المؤمنين (ع) نقل شده كه جهت هلاكت امم سابقه آن بوده كه عباد و علماء آنها نهى ننمودند آنان را از معصيت و چون معصيت آنها و سكوت علماء و زهاد متمادى شد عذاب بر آنها نازل گرديد پس امر بمعروف و نهى از منكر را ترك ننمائيد و باين مضمون اخبار بسيارى است كه دلالت دارد بر مزيد اختصاص علما و زهّاد بامر بمعروف و نهى از منكر و ما در سوره آل عمران در ذيل آيه شريفه و لتكن منكم امّة يدعون الى الخير بعضى از آنها را نقل و تحقيق بديع دقيقى نموديم ..
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
لَو لا يَنهاهُم‌ُ الرَّبّانِيُّون‌َ وَ الأَحبارُ عَن‌ قَولِهِم‌ُ الإِثم‌َ وَ أَكلِهِم‌ُ السُّحت‌َ لَبِئس‌َ ما كانُوا يَصنَعُون‌َ (63)
چرا نهي‌ نميكنند ‌اينکه‌ فسقه‌ و فجره‌ و ظلمه‌ ‌را‌ علمايي‌ ‌که‌ موظفند ‌بر‌ تربيت‌ ‌آنها‌ و دانشمنداني‌ ‌که‌ مكلفند ‌بر‌ هدايت‌ و ارشاد ‌آنها‌ ‌از‌ كذبهايي‌ ‌که‌ ‌بر‌ خلاف‌ حق‌ نسبت‌ بخدا و انبياء و كتب‌ آسماني‌ ‌از‌ تحريفات‌ و بساير بندگان‌ ميدهند و ‌از‌ خوردن‌ مال‌ حرام‌ ‌هر‌ آينه‌ بسيار بد ‌است‌ كردار اينها.
امر بمعروف‌ و نهي‌ ‌از‌ منكر دور كن‌ اعظم‌ دين‌ ‌است‌ ‌که‌ بقاء دين‌ منوط باين‌ دو ‌است‌ و بترك‌ ‌آن‌ زوال‌ پيدا ميكند و ادله‌ اربعه‌ ‌بر‌ لزوم‌ ‌آن‌ قائم‌ ‌است‌: كتب‌ آسماني‌ مشحون‌ مخصوصا آيات‌ شريفه‌ قرآن‌، اجماع‌ مليين‌ بلكه‌ ضروري‌ تمام‌ اديان‌ ‌است‌، اخبار متواتره‌ بتواتر اجمالي‌ قائم‌، حكم‌ عقل‌ مستقل‌ ‌بر‌ طبقش‌ ثابت‌ ‌است‌. آمر بمعروف‌ و ناهي‌ ‌از‌ منكر ‌در‌ ثواب‌ عمل‌ عامل‌ شريك‌ و تارك‌ ‌اينکه‌ دو ‌در‌ عقوبت‌ ‌با‌ ‌آنها‌ شريك‌ و قبلا مفصلا متذكر شديم‌، و ‌در‌ خبر ‌بود‌ ‌که‌ تمام‌ اعمال‌ ‌بر‌ ‌در‌ جنب‌ امر بمعروف‌ و نهي‌ ‌از‌ منكر بمنزله‌ (نفثة ‌في‌ بحر لجي‌) و قوم‌ شعيب‌ صد هزار بودند چهل‌ هزار ‌آنها‌ اهل‌ معصيت‌، بلا ‌بر‌ تمام‌ ‌آنها‌ نازل‌ شد شعيب‌ عرض‌ كرد (‌هذا‌ للاشرار فما بال‌ الأبرار) خطاب‌ آمد ‌براي‌ ترك‌ امر بمعروف‌ و نهي‌ ‌از‌ منكر ‌آنها‌ لَو لا يَنهاهُم‌ُ الرَّبّانِيُّون‌َ جمع‌ رباني‌ كسي‌ ‌را‌ گويند ‌که‌ متكفل‌ تربيت‌ ديني‌ ‌باشد‌ ‌يعني‌ معلم‌ بعلوم‌ دين‌ و مجرد تعليم‌ كافي‌ نيست‌ بلكه‌ بايد جلوگيري‌ متعلمين‌ ‌هم‌ ‌باشد‌ ‌از‌ فساد و ارتكاب‌ معاصي‌ و قبايح‌ و اينها جلوگيري‌ نكردند.
جلد 6 - صفحه 416
و الاحبار جمع‌ حبر بزرگان‌ و محترمين‌ و رؤساء ‌که‌ ديگران‌ نسبت‌ بآنها تمكين‌ هستند ‌که‌ ‌اگر‌ نهي‌ ‌از‌ منكر و امر بمعروف‌ كنند بيشتر كلام‌ ‌آنها‌ تأثير دارد و اطاعت‌ ميشود.
عَن‌ قَولِهِم‌ُ الإِثم‌َ متعلق‌ ‌به‌ ينهيهم‌ ‌است‌ ‌يعني‌ نهي‌ ‌از‌ قول‌ اثم‌ و قول‌ اثم‌ شامل‌ ‌هر‌ كلامي‌ ‌که‌ صدورش‌ حرام‌ ‌است‌ ميشود مثل‌ كذب‌، غيبت‌، فحش‌، سب‌، لعن‌، تهمت‌، سرزنش‌، زخم‌ زبان‌، نمامي‌، سعايت‌، كلمات‌ كفر آميز و ‌غير‌ اينها ‌که‌ گفتند معاصي‌ زبان‌ 25 معصيت‌ ‌است‌ و ‌در‌ خبر ‌است‌ ‌که‌ اكثر اهل‌ نار بواسطه‌ زبان‌ ‌است‌ و شايد مراد ‌در‌ اينجا تحريفات‌ و نسبتهاي‌ ناروا بانبياء و بدعتهايي‌ ‌که‌ ‌در‌ دين‌ گذاردند ‌باشد‌ ‌ يا ‌ مطلق‌ معاصي‌ زبان‌.
وَ أَكلِهِم‌ُ السُّحت‌َ عطف‌ بقولهم‌ الاثم‌ ‌است‌ و اكل‌ سحت‌ شامل‌ تصرف‌ ‌در‌ اموال‌ ناس‌ بدون‌ وجه‌ شرعي‌ ميشود ‌از‌ رشوه‌، رباء، معاملات‌ فاسده‌، ثمن‌ اشياء محرمه‌ مثل‌ خمر و زنا و نحو اينها و قمار و اجرت‌ ‌بر‌ اعمال‌ محرمه‌ و بيع‌ آلات‌ لهو و ظلم‌ و ‌غير‌ اينها ‌که‌ فقهاء ‌در‌ مكاسب‌ محرمه‌ متعرض‌ شدند تمام‌ سحت‌ ‌است‌ و تمام‌ امروز معمول‌ جامعه‌ ‌است‌.
لَبِئس‌َ ما كانُوا يَصنَعُون‌َ ظاهرا راجع‌ بربانيون‌ و احبار ‌باشد‌ ‌که‌ رفتار ‌آنها‌ ‌با‌ سايرين‌ ‌در‌ مداهنه‌ و مسامحه‌ و ترك‌ موعظه‌ و نصيحت‌ و امر بمعروف‌ و نهي‌ ‌از‌ منكر و ارشاد و هدايت‌ بسيار بد كرداري‌ ‌است‌، و ممكن‌ ‌است‌ راجع‌ بجميع‌ ‌باشد‌ چه‌ آنهايي‌ ‌که‌ مرتكب‌ ميشوند و چه‌ آنهايي‌ ‌که‌ جلوگيري‌ نميكنند.
417
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>



نسخهٔ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۲۷


ترجمه

چرا دانشمندان نصاری و علمای یهود، آنها را از سخنان گناه‌آمیز و خوردن مال حرام، نهی نمی‌کنند؟! چه زشت است عملی که انجام می‌دادند!

چرا علما و دانشمندان، آنها را از سخنان گناه آلود و خوردن مال حرام باز نمى‌دارند؟ به راستى زشت است آنچه انجام مى‌دادند
چرا الهيّون و دانشمندان، آنان را از گفتار گناه‌[آلود] و حرامخوارگى‌شان باز نمى‌دارند؟ راستى چه بد است آنچه انجام مى‌دادند.
چرا علما و روحانیون آنها را از گفتار زشت و خوردن مال حرام باز نمی‌دارند؟ همانا کاری بسیار زشت را پیشه خود نمودند.
چرا دانشمندان الهی مَسلک [و کاملان در دین] و عالمان یهود، آنان را از گفتار گناه آلود و حرام خواری بازنمی دارند؟ بسیار زشت است سکوتی که همواره پیش می گرفتند.
از چه روى خداپرستان و دانشمندان، آنان را از گفتار بد و حرامخوارگى باز نمى‌دارند. چه بد كارهايى مرتكب مى‌شدند.
چرا علمای ربانی و احبار آنان را از سخنان ناشایسته‌شان و رشوه‌خواری‌شان نهی نمی‌کنند؟ چه بد است کار و کردارشان‌
چرا مربيان خداپرست و دانشمندان، آنان را از گفتار گناه‌آلودشان- دروغگوييشان- و حرام‌خواريشان باز نمى‌دارند؟ هر آينه بد است آنچه مى‌سازند- مى‌كنند.
چرا پیشوایان مسیحی و علماء یهودی آنان را از سخنان گناه‌آلود و خوردن مال حرام نهی نمی‌کنند و باز نمی‌دارند؟ آنان (هم با ترک نهی و لب فروبستن از اندرز و ارشاد) چه کار زشتی می‌کنند.
چرا ربّانیان آنان را از گفتار گناه‌آلودشان و (از) حرام‌خوارگی هلاکت‌بارشان باز نمی‌دارند؟ به‌راستی چه بد است آنچه می‌ساخته‌اند.
چرا نهیشان نمی‌کنند خداپرستان و دانشمندان از گفتنشان گناه را و خوردنشان رشوت را چه زشت است آنچه بودند می‌ساختند


المائدة ٦٢ آیه ٦٣ المائدة ٦٤
سوره : سوره المائدة
نزول : ٧ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«لَوْ لا»: چرا نباید که. «الرَبَّانِیُّونَ»: پیشوایان دینی مسیحی. «الأحْبَار»: پیشوایان دینی یهودی (نگا: مائده / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


لَوْ لا يَنْهاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَ الْأَحْبارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَ أَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ ما كانُوا يَصْنَعُونَ «63»

چرا علماى نصارا و يهود آنان را از سخنان گناه آلود وخوردن مال حرام بازنمى‌دارند؟ چه بد است آنچه انجام مى‌دهند.

نکته ها

حضرت على عليه السلام در اواخر خطبه «قاصعه» «1» مى‌فرمايد: خداوند اقوام پيشين را مورد لعن قرار نداد مگر بخاطر ترك امر به معروف و نهى از منكر. خداوند عوام را به خاطر ارتكاب معاصى ودانشمندان را به‌خاطر ترك نهى از منكر لعنت كرد.

منظور از «ربانيون» علماى مسيحى و منظور از «احبار» علماى يهود است.

امام حسين عليه السلام در توضيح اين آيه فرمود: دليل سكوت علما و رها كردن امر به معروف و نهى از منكر، يا طمع به منافع ستمگران است و يا ترس از آنان «رغبة فيما كانوا ينالون منهم أو رهبة مما يحذرون» «2»

آيه‌ى قبل درباره‌ى گناهكاران، جمله‌ى‌ «ما كانُوا يَعْمَلُونَ» را آورد، ولى اينجا درباره‌ى سكوت علما جمله‌ى‌ «ما كانُوا يَصْنَعُونَ» را بكار مى‌برد. مرحوم فيض كاشانى مى‌گويد: فرق ميان‌ «يَعْمَلُونَ» و «يَصْنَعُونَ» اين است كه صانع، كسى است كه با تجربه و زبر دستى كارآزموده شده و كار براى او به صورت خصلت و ملكه در آمده باشد.


«1». نهج‌البلاغه، خطبه 192.

«2». تفسير راهنما وبحار، ج 100، ص 79.

جلد 2 - صفحه 329

پیام ها

1- مسئوليّت امر به معروف و نهى از منكر، در درجه اوّل متوجّه علماست.

لَوْ لا يَنْهاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ‌ ...

2- سكوت و بى‌تفاوتى علما، زمينه‌ى ترويج فساد است. تَرى‌ ... يُسارِعُونَ فِي الْإِثْمِ‌ ... لَوْ لا يَنْهاهُمُ‌ ...

3- علما بايد قدرت داشته باشند تا بتوانند علاوه بر موعظه و دعوت، جلوى مفاسد را بگيرند. «لَوْ لا يَنْهاهُمُ»

4- اگر نهى از منكر، جلوى گناه را نگيرد، لااقل جلوى سرعت آن را مى‌گيرد.

يُسارِعُونَ فِي الْإِثْمِ‌ ... لَوْ لا يَنْهاهُمُ‌

5- علماى اهل كتاب، حتّى به حداقل وظيفه هم عمل نكردند. (در آيه‌ى قبل، اثم و عدوان و حرام‌خوارى، به عنوان گناه آنان شمرده شد. در اينجا كلمه عدوان نيامده، شايد اشاره باشد به اين‌كه اگر علماى اهل كتاب، قدرت جلوگيرى از عدوان را ندارند، چرا جلوى اثم و سحت را نگرفتند)؟!

6- زيبايى علم، در اظهار آن و زشتى‌اش در سكوت و كتمان است. «لَبِئْسَ ما كانُوا يَصْنَعُونَ»

7- سكوت عالم، بدتر از گناه خلافكار است. «لَبِئْسَ ما كانُوا يَصْنَعُونَ»

8- تظاهر به گناه، كثرت گناهكار، سرعت در گناه، تنوّع در گناه و ... هيچ يك دليل بر سكوت علما نيست. تَرى‌ كَثِيراً مِنْهُمْ يُسارِعُونَ فِي الْإِثْمِ وَ ... لَوْ لا يَنْهاهُمُ‌

(كلمه‌ى‌ «تَرى‌» رمز تظاهر به گناه، كلمه‌ى «كثير» رمز جمعيّت زياد، كلمه‌ى‌ «يُسارِعُونَ» رمز سرعت در گناه و كلمات «اثم»، «عدوان» و «سحت»، رمز تنوّع گناه است)

تفسير نور(10جلدى)، ج‌2، ص: 330

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



لَوْ لا يَنْهاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَ الْأَحْبارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَ أَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ ما كانُوا يَصْنَعُونَ (63)

لَوْ لا يَنْهاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَ الْأَحْبارُ: چرا نهى نكنند ايشان را علماى ربانى و زاهدان. عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ‌: از گفتن ايشان دروغ را از كلمه شرك و تحريف كتاب يا آنچه به خلاف حق است‌ وَ أَكْلِهِمُ السُّحْتَ‌: و خوردن حرام و رشوه.

لَبِئْسَ ما كانُوا يَصْنَعُونَ‌: هر آينه بد چيزى كه ايشان بجا آورند به جهت اجتماع آنها بر معصيت الهى و عدم منع و نهى ايشان.

تبصره- در مجمع‌ «1»- آيه شريفه را دلالاتى است:

1- آنكه تارك نهى از منكر به منزله مرتكب آن باشد، زيرا: معصيت، مقارن شهوت و داعى باشد بر ارتكاب آن، اما نهى مردمان از فعل قبيح و انكار آن مقارن شهوت نيست. پس اگر تكاهل در انكار نمايد حال ايشان را دارد.

2- دال است بر وجوب امر به معروف و نهى از منكر. و احاديث در اين مورد بسيار است از جمله: در كافى- حضرت امير المؤمنين عليه السّلام فرمايد:

انّما هلك من كان قبلكم حيثما عملوا من المعاصى و لم ينهاهم الرّبّانيّون و الاحبار عن ذلك و انّهم لما تمادوا فى المعاصى و لم ينهاهم الرّبّانيّون و الاحبار عن ذلك نزلت بهم العقوبات، فامروا بالمعروف و انهوا عن المنكر. «2» اينست و جز اين نيست‌


«1» مجمع البيان ج 2 ص 218.

«2» فروع كافى، جلد 5، كتاب الجهاد، صفحه 57، حديث 6.

تفسير اثنا عشرى، ج‌3، ص: 127

هلاك شدند پيشينيان شما زمانى كه مرتكب معاصى شدند و نهى نكردند ايشان را علما و زاهدان، و چون ايشان متمرد شدند در معاصى و نهى ننمودند ربانيون و احبار، نازل گرديد به ايشان عقوبات. پس امر كنيد به معروف و نهى نمائيد از منكر.

در تحف العقول- قال عليه السّلام اعتبروا ايّها النّاس بما وعظ اللّه به اوليائه من سوء ثنائه على الاحبار اذ يقول لو لا ينهاهم الرّبّانيّون و الاحبار عن قولهم الاثم.

فرمود: عبرت بگيريد اى گروه مردمان به آنچه وعظ فرموده به آن اولياء خودش را از بدى تعريف بر احبار، مى‌فرمايد: «لو لا ينهاهم الرّبّانيّون و الاحبار» (تا آخر). «1» در كشاف- از ابن عباس منقول است اين آيه شديدترين آيات است. «2» در منهج- از حضرت رسالت صلى اللّه عليه و آله مروى است: هيچ شخصى نباشد بر قومى بگذرد كه ايشان مشغول معصيتى باشند و او نهى نكند مگر كه نزديك است حق تعالى عذاب بر او بفرستد. «3» مالك دينار روايت نموده: حق تعالى وحى فرمود به جمعى از ملائكه كه فلان شهر را خراب كنيد. گفتند: خدايا تو عالمترى، فلان بنده عابد در ميان ايشان، و هميشه متوجه درگاه توست به اطاعت و عبادت، خطاب آمد: اسمعونى صبحته فانّ وجهه لم يتغيّر غضبا بمحارمى. «4» بشنوانيد نعره او را، زيرا وقتى قوم مرتكب محارم شوند، روى او متغير نمى‌شود به جهت خشم و غضب بر ايشان.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


لَوْ لا يَنْهاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَ الْأَحْبارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَ أَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ ما كانُوا يَصْنَعُونَ (63)

ترجمه‌

چرا نهى نمى‌كنند آنها را خداپرستان و دانشمندان از گفتار گناه آنها و خوردن آنها حرام را هر آينه بد است آنچه را كه بودند مرتكب ميشدند.

تفسير

لو لا چون بر فعل ماضى درآيد مفيد توبيخ يعنى ملامت است و چون بر فعل مضارع درآيد مفيد تحضيض يعنى طلب با شدّت و تندى است و گفتار گناه آنها از قبيل دروغ و تهمت و نسبت‌هاى بيجائى است كه بخدا و خلق ميدادند و اينكه در اين آيه نسبت بدى را بصنع آن‌ها داده و در آيه قبل بعمل آنها براى آنستكه ابلغ در مذمت باشد چون صنع بعملى گويند كه عامل آن داراى ملكه راسخه و مهارت باشد و گفته‌اند اينكه تارك نهى از منكر مستحق مذمت ميباشد زيادتر از گناه كار براى آنستكه ترك واجب اقبح از فعل حرام است چون فعل حرام را غالبا براى شهوت و ميل نفس مينمايند و ترك واجب را


جلد 2 صفحه 240

براى بى‌اعتنائى بامر خداوند و بنظر حقير آنكه در اين آيه تعبير بصنع شده است براى ادامه آنها است باين سكوت قبيح گويا ملكه و خلق آنها شده است و آنكه با شدت و خشونت نهى فرموده است براى آنستكه مخاطب در اين آيه زهاد و علما ميباشند و آنها اولى و احق هستند از ساير مردم بانجام وظائف و ترك قبائح و از ابن عباس ره نقل شده است كه اين آيه اشدّ آيات قرآنيه است و در كافى از امير المؤمنين (ع) نقل شده كه جهت هلاكت امم سابقه آن بوده كه عباد و علماء آنها نهى ننمودند آنان را از معصيت و چون معصيت آنها و سكوت علماء و زهاد متمادى شد عذاب بر آنها نازل گرديد پس امر بمعروف و نهى از منكر را ترك ننمائيد و باين مضمون اخبار بسيارى است كه دلالت دارد بر مزيد اختصاص علما و زهّاد بامر بمعروف و نهى از منكر و ما در سوره آل عمران در ذيل آيه شريفه و لتكن منكم امّة يدعون الى الخير بعضى از آنها را نقل و تحقيق بديع دقيقى نموديم ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


لَو لا يَنهاهُم‌ُ الرَّبّانِيُّون‌َ وَ الأَحبارُ عَن‌ قَولِهِم‌ُ الإِثم‌َ وَ أَكلِهِم‌ُ السُّحت‌َ لَبِئس‌َ ما كانُوا يَصنَعُون‌َ (63)

چرا نهي‌ نميكنند ‌اينکه‌ فسقه‌ و فجره‌ و ظلمه‌ ‌را‌ علمايي‌ ‌که‌ موظفند ‌بر‌ تربيت‌ ‌آنها‌ و دانشمنداني‌ ‌که‌ مكلفند ‌بر‌ هدايت‌ و ارشاد ‌آنها‌ ‌از‌ كذبهايي‌ ‌که‌ ‌بر‌ خلاف‌ حق‌ نسبت‌ بخدا و انبياء و كتب‌ آسماني‌ ‌از‌ تحريفات‌ و بساير بندگان‌ ميدهند و ‌از‌ خوردن‌ مال‌ حرام‌ ‌هر‌ آينه‌ بسيار بد ‌است‌ كردار اينها.

امر بمعروف‌ و نهي‌ ‌از‌ منكر دور كن‌ اعظم‌ دين‌ ‌است‌ ‌که‌ بقاء دين‌ منوط باين‌ دو ‌است‌ و بترك‌ ‌آن‌ زوال‌ پيدا ميكند و ادله‌ اربعه‌ ‌بر‌ لزوم‌ ‌آن‌ قائم‌ ‌است‌: كتب‌ آسماني‌ مشحون‌ مخصوصا آيات‌ شريفه‌ قرآن‌، اجماع‌ مليين‌ بلكه‌ ضروري‌ تمام‌ اديان‌ ‌است‌، اخبار متواتره‌ بتواتر اجمالي‌ قائم‌، حكم‌ عقل‌ مستقل‌ ‌بر‌ طبقش‌ ثابت‌ ‌است‌. آمر بمعروف‌ و ناهي‌ ‌از‌ منكر ‌در‌ ثواب‌ عمل‌ عامل‌ شريك‌ و تارك‌ ‌اينکه‌ دو ‌در‌ عقوبت‌ ‌با‌ ‌آنها‌ شريك‌ و قبلا مفصلا متذكر شديم‌، و ‌در‌ خبر ‌بود‌ ‌که‌ تمام‌ اعمال‌ ‌بر‌ ‌در‌ جنب‌ امر بمعروف‌ و نهي‌ ‌از‌ منكر بمنزله‌ (نفثة ‌في‌ بحر لجي‌) و قوم‌ شعيب‌ صد هزار بودند چهل‌ هزار ‌آنها‌ اهل‌ معصيت‌، بلا ‌بر‌ تمام‌ ‌آنها‌ نازل‌ شد شعيب‌ عرض‌ كرد (‌هذا‌ للاشرار فما بال‌ الأبرار) خطاب‌ آمد ‌براي‌ ترك‌ امر بمعروف‌ و نهي‌ ‌از‌ منكر ‌آنها‌ لَو لا يَنهاهُم‌ُ الرَّبّانِيُّون‌َ جمع‌ رباني‌ كسي‌ ‌را‌ گويند ‌که‌ متكفل‌ تربيت‌ ديني‌ ‌باشد‌ ‌يعني‌ معلم‌ بعلوم‌ دين‌ و مجرد تعليم‌ كافي‌ نيست‌ بلكه‌ بايد جلوگيري‌ متعلمين‌ ‌هم‌ ‌باشد‌ ‌از‌ فساد و ارتكاب‌ معاصي‌ و قبايح‌ و اينها جلوگيري‌ نكردند.

جلد 6 - صفحه 416

و الاحبار جمع‌ حبر بزرگان‌ و محترمين‌ و رؤساء ‌که‌ ديگران‌ نسبت‌ بآنها تمكين‌ هستند ‌که‌ ‌اگر‌ نهي‌ ‌از‌ منكر و امر بمعروف‌ كنند بيشتر كلام‌ ‌آنها‌ تأثير دارد و اطاعت‌ ميشود.

عَن‌ قَولِهِم‌ُ الإِثم‌َ متعلق‌ ‌به‌ ينهيهم‌ ‌است‌ ‌يعني‌ نهي‌ ‌از‌ قول‌ اثم‌ و قول‌ اثم‌ شامل‌ ‌هر‌ كلامي‌ ‌که‌ صدورش‌ حرام‌ ‌است‌ ميشود مثل‌ كذب‌، غيبت‌، فحش‌، سب‌، لعن‌، تهمت‌، سرزنش‌، زخم‌ زبان‌، نمامي‌، سعايت‌، كلمات‌ كفر آميز و ‌غير‌ اينها ‌که‌ گفتند معاصي‌ زبان‌ 25 معصيت‌ ‌است‌ و ‌در‌ خبر ‌است‌ ‌که‌ اكثر اهل‌ نار بواسطه‌ زبان‌ ‌است‌ و شايد مراد ‌در‌ اينجا تحريفات‌ و نسبتهاي‌ ناروا بانبياء و بدعتهايي‌ ‌که‌ ‌در‌ دين‌ گذاردند ‌باشد‌ ‌ يا ‌ مطلق‌ معاصي‌ زبان‌.

وَ أَكلِهِم‌ُ السُّحت‌َ عطف‌ بقولهم‌ الاثم‌ ‌است‌ و اكل‌ سحت‌ شامل‌ تصرف‌ ‌در‌ اموال‌ ناس‌ بدون‌ وجه‌ شرعي‌ ميشود ‌از‌ رشوه‌، رباء، معاملات‌ فاسده‌، ثمن‌ اشياء محرمه‌ مثل‌ خمر و زنا و نحو اينها و قمار و اجرت‌ ‌بر‌ اعمال‌ محرمه‌ و بيع‌ آلات‌ لهو و ظلم‌ و ‌غير‌ اينها ‌که‌ فقهاء ‌در‌ مكاسب‌ محرمه‌ متعرض‌ شدند تمام‌ سحت‌ ‌است‌ و تمام‌ امروز معمول‌ جامعه‌ ‌است‌.

لَبِئس‌َ ما كانُوا يَصنَعُون‌َ ظاهرا راجع‌ بربانيون‌ و احبار ‌باشد‌ ‌که‌ رفتار ‌آنها‌ ‌با‌ سايرين‌ ‌در‌ مداهنه‌ و مسامحه‌ و ترك‌ موعظه‌ و نصيحت‌ و امر بمعروف‌ و نهي‌ ‌از‌ منكر و ارشاد و هدايت‌ بسيار بد كرداري‌ ‌است‌، و ممكن‌ ‌است‌ راجع‌ بجميع‌ ‌باشد‌ چه‌ آنهايي‌ ‌که‌ مرتكب‌ ميشوند و چه‌ آنهايي‌ ‌که‌ جلوگيري‌ نميكنند.

417

برگزیده تفسیر نمونه


نکات آیه

۱- بسیارى از یهود و نصارا، مردمى حرام خوار و داراى زبانى آلوده به گناه و سخنان ناروا (لولا ینهیهم ... عن قولهم الاثم و اکلهم السحت)

۲- بازدارى یهودیان و مسیحیان از آلودگى به گناه (گفتارهاى ناروا، حرام خوارى و ...)، تکلیفى الهى بر عهده عالمان اهل کتاب (لولا ینهیهم الربنیون و الاحبار عن قولهم الاثم و اکلهم السحت)

۳- سکوت و بى تفاوتى عالمان اهل کتاب، در برابر حرام خوارى مردم خویش و گفتار نارواى آنان (لولا ینهیهم الربنیون و الاحبار عن قولهم الاثم و اکلهم السحت)

۴- ربانیون و احبار (عالمان یهود و نصارا) مورد توبیخ خداوند به خاطر بى تفاوتى ایشان در برابر حرام خوارى مردم خویش و گفتار نارواى آنان (لولا ینهیهم الربنیون و الاحبار عن قولهم الاثم و اکلهم السحت) مراد از «ربانیون» عالمان نصارا هستند و «احبار» به دانشمندان یهود، گفته مى شود.

۵- لزوم نهى از منکر و مقابله با انحرافات جامعه (لولا ینهیهم الربنیون و الاحبار عن قولهم الاثم و اکلهم السحت)

۶- مسؤولیت ویژه عالمان دین، در نهى از منکر و پیشگیرى از انحرافات جامعه (لولا ینهیهم الربنیون و الاحبار عن قولهم الاثم و اکلهم السحت) بنابر اینکه نهى از منکر و بازدارى دیگران از گناه مسؤولیت همگانى باشد، اعتراض خداوند به عالمان که نهى از منکر را ترک کردند، حکایت از مسؤولیت خاص آنان در انجام این وظیفه دارد.

۷- آشنایى عمیق با احکام دین و معارف الهى، از شرایط ضرورى براى نهى کنندگان از منکر (لولا ینهیهم الربنیون و الاحبار) بدان احتمال که نام بردن عالمان دین براى اشاره به این باشد که نهى از منکر تنها وظیفه آشنایان به احکام الهى، است.

۸- بى تفاوتى عالمان و اندیشمندان در برابر گناهان، زمینه ساز رواج و توسعه آنها (لولا ینهیهم الربنیون و الاحبار عن قولهم الاثم و اکلهم السحت)

۹- وظیفه نهى از منکر حتى در صورت گستردگى گناه در جامعه، وظیفه اى ضرورى و ثابت (و ترى کثیراً منهم یسرعون فى الاثم ... لولا ینهیهم الربنیون و الاحبار) سرزنش خداوند از عالمان یهود و نصارا به خاطر ترک نهى از منکر با وجود آلودگى افراد زیادى از اهل کتاب به گناه، دلالت مى کند که آن تکلیف در چنین صورتى نیز برداشته نمى شود.

۱۰- سکوت عالمان یهود و نصارا در برابر منکرات جامعه خویش، بسیار زشت و ناپسند (لبئس ما کانوا یصنعون) ظاهراً مراد از ضمیر در «کانوا» و «یصنعون»، «ربانیون» و «احبار» مى باشد نه توده اهل کتاب ; قابل ذکر است که در برداشت فوق مراد از «ما»ى موصوله، سکوت عالمان اهل کتاب در برابر گناهان دانسته شده است.

۱۱- ترک نهى از منکر از سوى عالمان دینى، مایه شکل گیرى جامعه با چهره اى زشت و ناپسند (لبئس ما کانوا یصنعون) برداشت فوق بر این مبناست که مراد از «ما»ى موصوله، جامعه اهل کتاب باشد ; یعنى عالمان یهود و نصارا با ترک نهى از منکر جامعه بدى را مى سازند.

۱۲- نقش اساسى عالمان و دانشمندان دینى در ساختار دینى و اخلاقى جامعه (لبئس ما کانوا یصنعون)

روایات و احادیث

۱۳- ترک نهى از منکر در برابر ستمگران، از سوى علماى اهل کتاب، به انگیزه حفظ منافع شخصى تأمین شده از ناحیه آن ستمگران و یا ترس از تهدیداتشان (لولا ینهیهم الربنیون و الاحبار) از امام حسین (ع) در توضیح آیه فوق روایت شده: ... و انما عاب اللّه ذلک علیهم لانهم کانوا یرون من الظلمة الذین بین اظهرهم المنکر و الفساد فلاینهونهم عن ذلک رغبة فیما کانوا ینالون منهم و رهبة مما یحذرون ... .[۱]

موضوعات مرتبط

  • اخلاق: زمینه گسترش اخلاق ۱۲
  • انحراف: اجتماعى ۶ ; مبارزه با انحراف اجتماعى ۵
  • انگیزش: عوامل انگیزش ۱۳
  • اهل کتاب: سکوت علماى اهل کتاب ۳ ; علماى اهل کتاب ۱۳ ; مسؤولیت علماى اهل کتاب ۲ ;
  • ترس: از ظالمان ۱۳
  • جامعه: زمینه انحطاط جامعه ۱۱ ; عوامل تشکیل جامعه دینى ۱۲
  • خدا: سرزنشهاى خدا ۴
  • دنیاطلبى: آثار دنیاطلبى ۱۳
  • دین: علم به تعالیم دین ۷
  • علما: سکوت علما ۸ ; مسؤولیت علما ۹، ۱۱ ; نقش علما ۸ ; نقش علماى دین ۱۲
  • عمل: ناپسند ۱۰
  • گناه: آلودگى به گناه ۱، ۲ ; زمینه گسترش گناه ۸ ; گسترش گناه ۹
  • مسیحیان: اکثریت مسیحیان ۱ ; حرامخوارى در مسیحیان ۱، ۲، ۳، ۴ ; نارواگویى در مسیحیان ۱، ۲، ۳، ۴
  • مسیحیت: سرزنش علماى مسیحیت ۴ ; سکوت علماى مسیحیت ۴، ۱۰ ; مسؤولیت علماى مسیحیت ۱۰ ;
  • منکرات: اصلاح منکرات ۱۰
  • نهى از منکر: اهمیّت نهى از منکر ۶، ۹ ; ترک نهى از منکر ۱۱ ; زمینه ترک نهى از منکر ۱۳ ; شرایط نهى از منکر ۷ ; وجوب نهى از منکر ۵
  • یهود: اکثریت یهود ۱ ; حرامخوارى در یهود ۱، ۲، ۳، ۴ ; سرزنش علماى یهود ۴ ; سکوت علماى یهود ۴، ۱۰ ; مسؤولیت علماى یهود ۱۰ ; نارواگویى در یهود ۱، ۲، ۳، ۴

منابع

  1. تحف العقول، ص ۱۳۷; بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۷۹- ، ح ۳۷.