المائدة ٦٤

از الکتاب
کپی متن آیه
وَ قَالَتِ‌ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ‌ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ‌ أَيْدِيهِمْ‌ وَ لُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَلْ‌ يَدَاهُ‌ مَبْسُوطَتَانِ‌ يُنْفِقُ‌ کَيْفَ‌ يَشَاءُ وَ لَيَزِيدَنَ‌ کَثِيراً مِنْهُمْ‌ مَا أُنْزِلَ‌ إِلَيْکَ‌ مِنْ‌ رَبِّکَ‌ طُغْيَاناً وَ کُفْراً وَ أَلْقَيْنَا بَيْنَهُمُ‌ الْعَدَاوَةَ وَ الْبَغْضَاءَ إِلَى‌ يَوْمِ‌ الْقِيَامَةِ کُلَّمَا أَوْقَدُوا نَاراً لِلْحَرْبِ‌ أَطْفَأَهَا اللَّهُ‌ وَ يَسْعَوْنَ‌ فِي‌ الْأَرْضِ‌ فَسَاداً وَ اللَّهُ‌ لاَ يُحِبُ‌ الْمُفْسِدِينَ‌

ترجمه

و یهود گفتند: «دست خدا (با زنجیر) بسته است.» دستهایشان بسته باد! و بخاطر این سخن، از رحمت (الهی) دور شوند! بلکه هر دو دست (قدرت) او، گشاده است؛ هرگونه بخواهد، می‌بخشد! ولی این آیات، که از طرف پروردگارت بر تو نازل شده، بر طغیان و کفر بسیاری از آنها می‌افزاید. و ما در میان آنها تا روز قیامت عداوت و دشمنی افکندیم. هر زمان آتش جنگی افروختند، خداوند آن را خاموش ساخت؛ و برای فساد در زمین، تلاش می‌کنند؛ و خداوند، مفسدان را دوست ندارد.

ترتیل:
ترجمه:
المائدة ٦٣ آیه ٦٤ المائدة ٦٥
سوره : سوره المائدة
نزول : ٧ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٥٥
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«مَغْلُولَةً»: بسته به غل و زنجیر. «مَبْسُوطَتَانِ»: باز. بسته‌شدن دست کنایه از بخل، و باز بودن آن کنایه از بخشندگی است (نگا: اسراء / ). «غُلَّتْ أَیْدِیهِمْ وَ لُعِنُوا بِمَا قَالُوا»: عبارت دعائی است. «فَسَاداً»: مفعولٌ‌له، یا حال و به معنی (مُفْسِدِینَ) است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

محل نزول:

این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]

شأن نزول:[۲]

«شیخ طوسی» گويند: وقتى كه آيه «مَنْ ذَاالَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً» نازل شد، يهوديان گفتند: خداى محمد فقير است و از ما قرض و وام طلب مي‌كند سپس اين آيه براى ردّ گفتار آنان نازل گرديده است.[۳]

تفسیر


نکات آیه

۱- یهودیان، منکر قدرت و نفوذ اراده خداوند در تدبیر جهان (و قالت الیهود یداللّه مغلولة) اطلاق جمله «یداللّه مغلولة» مى رساند که یهود بر این باور بودند که خداوند هیچ دخل و تصرفى در جهان هستى ندارد. بنابراین جمله «ینفق کیف یشاء» پس از «یداهُ مبسوطتان» تنها اشاره به نمونه و مصداقى از نفوذ و قدرت الهى در جهان هستى دارد.

۲- ناتوانى خداوند در انفاق و بخشش روزى به موجودات، از باورهاى باطل یهود (و قالت الیهود یداللّه مغلولة) جمله «ینفق کیف یشاء» مى تواند قرینه باشد بر اینکه مراد از بسته بودن دست خدا و نافذ نبودن قدرت وى در پندار یهود تنها ناتوانى از اعطاى روزى و انفاق به انسانهاست.

۳- بسته بودن دست خداوند، از گفتارهاى ناروا و گناه آلودِ بسیارى از یهودیان (عن قولهم الاثم ... و قالت الیهود یداللّه مغلولة) «و قالت الیهود ..»، مى تواند بیان مصداقى براى «قولهم الاثم» در آیه قبل باشد و به قرینه آیه ۶۲ این سخن، گفته تمامى یهودیان نبوده و گروهى از آنان همچون ربانیون و احبار چنین گفتارى نداشته و لذا در برداشت فوق به همه آنان نسبت داده نشد.

۴- درماندگى و ناتوانى همیشگى یهود، نفرین خداوند بر آنان (غلت ایدیهم)

۵- گرفتارى یهودیان به بخل و خوددارى آنان از انفاق و یارى دیگران، نفرین خداوند بر آنان (غلت ایدیهم) جمله «ینفق کیف یشاء» دلالت مى کند که از مصادیق مورد نظر در نفرین الهى بر یهود (غلت ایدیهم) بسته بودن دست آنها از انفاق و بخیل گشتن آنهاست.

۶- یهود، مردمى ناتوان، درمانده و بخیل (غلت ایدیهم) جمله «غلت ایدیهم» چه اخبار باشد و چه نفرین، در هر صورت دلالت بر تحقق ناتوانى و یا بخل ورزى یهودیان دارد.

۷- یهود، مردمى به دور از رحمت خداوند و مورد لعنت او (و لعنوا) «لعنت» به معناى دورى از رحمت است.

۸- سخن نارواى یهود درباره خداوند (نافذ نبودن قدرت او) موجب دورى آنان از رحمت الهى (و لعنوا بما قالوا)

۹- ناتوان پنداشتن خداوند بر تدبیر جهان، موجب گرفتار شدن به لعنت و دور ماندن از رحمت وى (و قالت الیهود یداللّه مغلولة ... و لعنوا بما قالوا)

۱۰- قدرت خداوند، فراگیر و نافذ در تمامى امور هستى (بل یداه مبسوطتان) باز بودن دست، کنایه از نفوذ قدرت مى باشد و تثنیه آوردن کلمه «ید» براى رساندن کمال اقتدار خداوند است.

۱۱- میزان بخششها و نعمتهاى خداوند و مقدار بهره مندى موجودات از آن، وابسته به مشیت اوست. (ینفق کیف یشاء)

۱۲- معارف نازل شده بر پیامبر (ص)، موجب افزایش طغیانگرى و کفرورزى بسیارى از یهودیان (و لیزیدن کثیراً منهم ما أنزل إلیک من ربک طغیناً و کفراً)

۱۳- یهودیان عصر پیامبر (ص)، داراى پیشینه طغیانگرى و کفرورزى (و لیزیدن کثیراً منهم ما أنزل إلیک من ربک طغیناً و کفراً)

۱۴- تأثیر منفى قرآن در یهودیان افزون بر کفر و طغیان آنان -، برخاسته از گرفتارى ایشان به لعنت الهى (و لعنوا بما قالوا ... ما أنزل إلیک من ربک طغیناً و کفراً) واقع شدن جمله «و لیزیدن ...» پس از بیان پندار باطل یهود و گرفتار شدن آنان به لعنت الهى بر اثر آن، مى رساند که ازدیاد کفر و طغیان آنان ریشه در ملعون شدن آنان و پندارهاى ناروا درباره خدا، دارد.

۱۵- لعنت الهى، زمینه ساز محرومیت از معارف قرآن و ازدیاد کفر و طغیان (و لعنوا بما قالوا ... ما أنزل إلیک من ربک طغیناً و کفراً)

۱۶- پذیرش قرآن و معارف آن در گرو رحمتى خاص از جانب خداوند (و لعنوا بما قالوا ... ما أنزل إلیک من ربک طغیناً و کفراً)

۱۷- نزول قرآن بر پیامبر (ص)، جلوه اى از ربوبیت خداوند (ما أنزل إلیک من ربک)

۱۸- کفر و طغیان، داراى مراتب (و لیزیدن کثیراً منهم ... طغیناً و کفراً)

۱۹- یهودیان، گرفتار کینه و دشمنى با یکدیگر تا روز قیامت (و القینا بینهم العدوة و البغضاء إلى یوم القیمة)

۲۰- خداوند، ایجاد کننده دشمنى و کینه در بین یهود (و القینا بینهم العدوة و البغضاء إلى یوم القیمة)

۲۱- دشمنى و کینه یهود با یکدیگر، کیفر و عقوبت دنیوى آنان (و القینا بینهم العدوة و البغضاء إلى یوم القیمة)

۲۲- کفر و طغیان یهود، زمینه دشمنى و کینه توزى آنان با یکدیگر (و لیزیدن کثیراً منهم ... طغیناً و کفراً و القینا بینهم العدوة و البغضاء)

۲۳- دشمنى و کینه توزى یهود با یکدیگر از پیامدهاى گرفتارى آنان به لعنت خدا و دورى از رحمت او (و لعنوا بما قالوا ... و القینا بینهم العدوة و البغضاء إلى یوم القیمة) جمله «و القینا ...» مى تواند بیان پیامدى دیگر براى «لعنوا بما قالوا» باشد ; یعنى گرفتارى به لعنت الهى علاوه بر افزایش کفر و طغیان یهودیان، مایه گرفتارى آنان به دشمنى و کینه توزى با یکدیگر نیز گردید.

۲۴- جوامع گرفتار به لعنت الهى، همواره در خطر دشمنى و کینه توزى با یکدیگر (و لعنوا بما قالوا ... و القینا بینهم العدوة و البغضاء إلى یوم القیمة)

۲۵- الفت و مهربانى بین افراد یک جامعه، کمال و ارزشى والا براى آنان (و القینا بینهم العدوة و البغضاء إلى یوم القیمة)

۲۶- اصرار یهود بر انحرافات اعتقادى خویش تا قیامت (قالت الیهود یداللّه مغلولة ... القینا بینهم العدوة و البغضاء إلى یوم القیمة) چون دشمنى یهود با یکدیگر، کیفر انحرافات رفتارى و اعتقادى آنان است و این عقوبت تا قیامت باقى مى ماند (... الى یوم القیمة)، معلوم مى شود آنان همچنان به اعتقادات انحرافى و رفتار ناپسند خویش پافشارى دارند.

۲۷- بقاء ملت و آیین یهود تا روز قیامت (و القینا بینهم العدوة و البغضاء إلى یوم القیمة)

۲۸- یهودیان، همواره در تلاش آتش افروزى و فتنه گرى براى به راه انداختن جنگ علیه مسلمانان (کلما اوقدوا ناراً للحرب اطفأها اللّه) «ایقاد نار» که به معناى آتش افروزى است، مى تواند کنایه از مکرها و شیطنت هایى باشد که یهودیان به وسیله آن مردم خویش و یا دیگر طوایف را علیه مسلمانان مى شوراندند.

۲۹- ناکامى همواره یهود در آتش افروزیهاى خویش علیه مسلمانان (کلما اوقدوا ناراً للحرب اطفأها اللّه)

۳۰- خداوند، فرو نشاننده آتش هر جنگى که یهودیان علیه مسلمانان بر افروزند. (کلما اوقدوا ناراً للحرب اطفأها اللّه)

۳۱- خداوند، حامى مؤمنان، در برابر توطئه هاى یهودیان و دشمنان دین (کلما اوقدوا ناراً للحرب اطفأها اللّه)

۳۲- ایجاد دشمنى و کینه توزى در بین یهود، تدبیرى الهى جهت خاموش نمودن جنگ افروزى آنان علیه مسلمانان* (و القینا بینهم العدوة و البغضاء ... کلما اوقدوا ناراً للحرب اطفأها اللّه) بدان احتمال که جمله «کلما اوقدوا ...» بیان نتیجه اى براى جمله «القینا بینهم...» باشد ; وصل آن دو جمله بدون حرف عطف که حکایت از شدت اتصال مضمون آنها دارد، تأییدى براى برداشت فوق است.

۳۳- ناکامى یهود در جنگ افروزیهاى خود علیه مسلمانان، نمود ناتوانى آنان بر اثر نفرین خداوند (غلت ایدیهم ... کلما اوقدوا ناراً للحرب اطفأها اللّه) برداشت فوق بر این اساس است که جمله «کلما اوقدوا ...» بیان نتیجه اى براى «غلت ایدیهم» باشد.

۳۴- دشمنى و کینه توزى در جامعه، مانع پیروزى و موفقیت (القینا بینهم العدوة و البغضاء إلى یوم القیمة کلما اوقدوا ناراً للحرب)

۳۵- تلاش مستمر یهود براى ایجاد فساد و تباهى در زمین (و یسعون فى الارض فساداً) فعل مضارع «یسعون» حاکى از تلاش پیگیر و مستمر است.

۳۶- مفسده جویى یهود، برخاسته از طغیان گرى و کفرورزى آنان* (طغیناً و کفراً ... و یسعون فى الارض فساداً)

۳۷- مفسده جویان، محروم از جلب محبت الهى (و اللّه لایحب المفسدین)

۳۸- مفسده جویى یهود، عامل محرومیت آنان از محبت خداوند (و یسعون فى الارض فساداً و اللّه لایحب المفسدین)

۳۹- محبوب خدا بودن، معیارى براى ارزشیابى انسانها وعملکردشان (و اللّه لایحب المفسدین)

۴۰- دستیابى آدمى به محبت خداوند و محرومیت از آن، وابسته به عملکرد خود اوست. (و اللّه لایحب المفسدین) جمله « و اللّه لایحب المفسدین» مى رساند که خداوند بى دلیل کسى را از محبت خویش محروم نمى سازد، همانگونه که به گزاف کسى را مورد محبت خویش قرار نخواهد داد، بلکه ریشه و اساس آن، نوع عملکرد آدمى است.

روایات و احادیث

۴۱- اعتقاد یهود به کناره گزینى خداوند از تدبیر امور جهان پس از فراغت از آفرینش آن (و قالت الیهود ید اللّه مغلولة) از امام صادق (ع) در توضیح آیه فوق روایت شده: ... قالوا قد فرع من الامر فلایزید و لاینقص ... .[۴]

موضوعات مرتبط

  • آفرینش: تدبیر آفرینش ۱، ۴۱
  • ارزش: ملاک ارزش ۳۹
  • ارزشها:۲۵
  • ارزیابى: ملاک ارزیابى ۳۹
  • انفاق: اجتناب از انفاق ۵
  • بخیلان:۵، ۶
  • بغض: آثار بغض ۳۴ ; زمینه بغض ۲۴ ; منشأ بغض ۲۰
  • پیروزى: موانع پیروزى ۳۴
  • خدا: آثار لعن خدا ۱۵، ۲۳، ۲۴ ; افعال خدا ۲۰، ۳۰ ; انفاق خدا ۱۱ ; انکار اراده خدا ۱ ; انکار قدرت خدا ۱ ; تدبیر خدا ۳۲، ۴۱ ; خدا و مسلمانان ۳۰ ; خدا و مؤمنان ۳۱ ; خدا و یهود ۲۰ ; ربوبیت خدا ۱۷ ; رحمت خاص خدا ۱۶ ; رحمت خدا ۲۳ ; زمینه محبت خدا ۴۰ ; قدرت خدا ۲، ۱۰ ; لعن خدا ۷، ۱۴ ; محرومیت از رحمت خدا ۷، ۸، ۹ ; محرومیت از محبت خدا ۳۷، ۳۸، ۴۰ ; مشیّت خدا ۱۱ ; موجبات لعن خدا ۹ ; نعمتهاى خدا ۱۱ ; نفرین خدا ۴، ۵، ۳۳
  • دشمنان: توطئه دشمنان دین ۳۱ ; دشمنان دین و مؤمنان ۳۱
  • دشمنى: آثار دشمنى ۳۴ ; زمینه دشمنى ۲۴ ; منشأ دشمنى ۲۰
  • طغیان: آثار طغیان ۳۶ ; زمینه ازدیاد طغیان ۱۵ ; مراتب طغیان ۱۸
  • طغیانگران:۱۳
  • عقیده: آثار عقیده باطل ۹ ; عقیده باطل ۲، ۳، ۸
  • عمل: آثار عمل ۲۰
  • قرآن: قبول تعالیم قرآن ۱۶ ; قرآن و یهود ۱۴ ; محرمیّت از قرآن ۱۵ ; نزول قرآن ۱۷
  • کافران:۱۳
  • کفر: آثار کفر ۳۶ ; زمینه ازدیاد کفر ۱۵ ; مراتب کفر ۱۸
  • گناه: موارد گناه ۳
  • محبوبان خدا:۳۹
  • محمّد (ص): تعالیم محمّد (ص) ۱۲
  • مسلمانان: افساد مسلمانان ۳۳
  • مشمولان لعن:۷، ۱۴، ۲۳
  • مفسدان:۳۵، ۳۶، ۳۸ محرومیت مفسدان ۳۵، ۳۶، ۳۸ ۳۷
  • موجودات: روزى موجودات ۲، ۱۱
  • مؤمنان: حمایت از مؤمنان ۳۱
  • مهربانى: ارزش مهربانى ۲۵
  • یداللّه:۳
  • یهود: آثار طغیان یهود ۲۲ ; آثار کفر یهود ۲۲ ; ادعاهاى یهود ۳ ; افساد یهود ۲۸، ۲۹، ۳۰، ۳۲، ۳۵، ۳۶، ۳۸ ; اکثریّت یهود ۳، ۱۲ ; بخل یهود ۵، ۶ ; بغض یهود ۱۹، ۲۰، ۲۱، ۲۳ ; توطئه یهود ۳۱ ; دشمنى در یهود ۱۹، ۲۰، ۲۱، ۲۳، ۲۷ ; زمینه بغض در یهود ۲۲ ; زمینه دشمنى در یهود ۲۲ ; زمینه طغیان یهود ۱۲ ; زمینه کفر یهود ۱۲ ; شکست یهود ۲۹، ۳۳ ; ضعف یهود ۴، ۶ ; طغیان یهود ۱۳، ۱۴، ۳۶ ; عقیده یهود ۱، ۲، ۲۶، ۴۱ ; فرجام یهود ۲۶، ۲۷ ; فلسفه بغض در یهود ۳۲ ; فلسفه دشمنى در یهود ۳۲ ; کفر یهود ۱۳، ۱۴، ۳۶ ; کیفر دنیوى یهود ۲۱ ; لعن بر یهود ۷، ۱۴ ; محرومیّت یهود ۷، ۸، ۳۸ ; نارواگویى یهود ۳، ۸ ; نفرین بر یهود ۴، ۵، ۳۳ ; یهود صدر اسلام ۱۳ ; یهود و آفرینش ۴۱ ; یهود و خدا ۱، ۲، ۸ ; یهود و مسلمانان ۲۸، ۲۹، ۳۲، ۳۳ ; یهود و مؤمنان ۳۱

منابع

  1. طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌۳، ص ۲۳۱.
  2. محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص ۲۹۸.
  3. عبدالله بن عباس گويد: سبب نزول آيه چنين بوده كه خداوند از لطف و عنايت خود نعمت را بر يهوديان پيش از آمدن پيامبر اسلام زياد و فراخ نموده بود ولى بعد از بعثت رسول خدا صلی الله علیه و آله به خاطر كفر خود و لجاج و عناد با پيامبر اسلام خداوند نعمت را از آن‌ها گرفت و به جاى توانگرى به بيچارگى افتادند و از زمره آن‌ها فنحاص بن عازورا بود كه مي‌گفت: (يداللّه مغلولة) سپس اين آيه نازل گرديد و نيز طبرانى از ابن عباس نقل كند كه يكى از يهوديان به نام نباش بن قيس به پيامبر گفت: يا محمد خداى تو بخيل است و بخششى در كار او نيست سپس اين آيه آمد.
  4. توحید صدوق، ص ۱۶۷، ح ۱، ب ۲۵; نورالثقلین، ج ۱، ص ۶۴۹، ح ۲۷۸.