آل عمران ٦٥: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
__TOC__ | __TOC__ | ||
== نزول == | |||
'''محل نزول:''' | |||
اين آيه در همچون ديگر آيات سوره آل عمران در مدينه بر پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله نازل گرديده است. <ref> طبرسي، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ۲، ص ۶۹۳.</ref> | |||
'''شأن نزول:'''<ref> محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شيخ طوسي و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص ۶۵.</ref> | |||
«شیخ طوسى» گوید: ابن عباس و قتادة و سدى و حسن بصرى گويند: كه احبار يهود و مسيحيان نجران نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله اجتماع كردند و درباره ابراهيم به نزاع پرداختند. يهوديان گفتند: ابراهيم از يهود بوده و مسيحيان گفتند: مسيحى بوده است سپس اين آيه نازل گرديد.<ref> بيهقى در دلائل خود گويد: ابن اسحق به سندهاى مكرر از ابن عباس اين شأن و نزول را روايت كرده است.</ref> | |||
== تفسیر == | == تفسیر == | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۳_بخش۳۰#link264 | آيات ۷۸ - ۶۴، سوره آل عمران<br> ]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۳_بخش۳۰#link264 | آيات ۷۸ - ۶۴، سوره آل عمران<br> ]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۳_بخش۳۱#link265 | معناى ((كلمه سواء)) و مراد از دعوت اهل كتاب به كلمه سواء<br> ]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۳_بخش۳۱#link265 | معناى ((كلمه سواء)) و مراد از دعوت اهل كتاب به كلمه سواء<br> ]] | ||
خط ۶۳: | خط ۷۴: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۳_بخش۳۴#link299 | دو روايت از كافى و امالى<br> ]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۳_بخش۳۴#link299 | دو روايت از كافى و امالى<br> ]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲_بخش۸۸#link495 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲_بخش۸۸#link495 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
«65» يا أَهْلَ الْكِتابِ لِمَ تُحَاجُّونَ فِي إِبْراهِيمَ وَ ما أُنْزِلَتِ التَّوْراةُ وَ الْإِنْجِيلُ إِلَّا مِنْ بَعْدِهِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ | |||
اى اهل كتاب! چرا دربارهى ابراهيم گفتگو و نزاع مىكنيد؟ (و هر كدام او را پيرو آيين خود مىدانيد،) در حالى كه تورات وانجيل، پس از او نازل شده است، چرا تعقّل نمىكنيد؟ | |||
===نکته ها=== | |||
هر يك از دو گروه يهوديان و مسيحيان، ابراهيم عليه السلام را از خود مىدانستند و به قدرى بازار اين ادّعا داغ بود كه قرآن در دو آيهى بعد مىفرمايد: «ما كانَ إِبْراهِيمُ يَهُودِيًّا وَ لا نَصْرانِيًّا» اين آيه براى پوچى ادّعاى آنها مىگويد: چگونه شما ابراهيم را كه قبل از تورات و انجيل بوده، تابع آن دو كتاب مىدانيد؟ كتابى كه هنوز نازل نشده است، پيرو ندارد. آيا حاضر نيستيد اين مقدار هم فكر كنيد كه لااقل حرف شما با تاريخ منطبق باشد. | |||
===پیام ها=== | |||
1- هنگام موعظه، از القاب متين وعناوين فرهنگى مخاطبان استفاده شود. «يا أَهْلَ الْكِتابِ» | |||
2- علم و كتاب، از چنان ارزشى برخوردارند كه منسوبان به آن نيز محترم است. | |||
جلد 1 - صفحه 534 | |||
«يا أَهْلَ الْكِتابِ» | |||
3- سعى نكنيد با انتساب شخصيّتها به خود، حقّانيت خود را اثبات كنيد. | |||
«لِمَ تُحَاجُّونَ فِي إِبْراهِيمَ» به جاى نزاع در انتساب شخصيّتهاى والا، از فكر آنان پيروى كنيد. | |||
4- ادّعاهاى خود را مستند و هماهنگ با منطق و فطرت و تاريخ قرار دهيد. «وَ ما أُنْزِلَتِ التَّوْراةُ» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
يا أَهْلَ الْكِتابِ لِمَ تُحَاجُّونَ فِي إِبْراهِيمَ وَ ما أُنْزِلَتِ التَّوْراةُ وَ الْإِنْجِيلُ إِلاَّ مِنْ بَعْدِهِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ (65) | |||
شأن نزول: نصاراى نجران چون به مدينه آمدند، يهودان با آنها مناظره نمودند در حق حضرت ابراهيم عليه السّلام. يهود گفتند: حضرت، يهودى بود؛ و نصارى گفتند: نصرانى بوده. به محاكمه خدمت حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم آمدند. حضرت فرمود: حضرت ابراهيم عليه السّلام نه يهودى بوده و نه نصرانى، بلكه مسلمان بوده و ما مسلمانان به او اولىتر هستيم از شما. | |||
يهود گفتند: مگر مدعاى تو آنست كه ما در حق تو، آن گوئيم كه نصارى در حق حضرت عيسى عليه السّلام گفتند؟ نصارى گفتند: مگر مدعاى تو آنست كه ما در حق تو آن گوئيم كه يهود در باره حضرت عزير عليه السّلام گفتند؟ آيه شريفه در رد هر دو طايفه نازل شد: | |||
يا أَهْلَ الْكِتابِ: اى اهل كتاب تورات و انجيل، لِمَ تُحَاجُّونَ فِي إِبْراهِيمَ: | |||
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 137 | |||
چرا مجادله مىكنيد در دين حضرت ابراهيم عليه السّلام. شما يهودان گوئيد: | |||
يهودى بوده، و شما نصرانيها گوئيد: نصرانى بوده، و در مقام مجادله برآمديد، وَ ما أُنْزِلَتِ التَّوْراةُ وَ الْإِنْجِيلُ: و حال آنكه نازل شد تورات كه يهود بر شريعت آن عمل كنند، و انجيل كه نصارى حكم آن را منقاد هستند، إِلَّا مِنْ بَعْدِهِ: مگر بعد از حضرت ابراهيم عليه السّلام، زيرا بعثت حضرت موسى عليه السّلام هزار سال بعد از حضرت ابراهيم عليه السّلام بوده و بعثت حضرت عيسى عليه السّلام دو هزار سال بعد بوده، بنابراين چگونه آن حضرت را نسبت به اين دو ملت توان داد؟ أَ فَلا تَعْقِلُونَ: آيا پس چرا تعقل نمىكنيد و در نمىيابيد اين سخن را كه دعوى چيزى مىكنيد كه محال است. | |||
تنبيه: اين محاجّه، زمان حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم واقع شد، و يهود و نصاراى آن زمان، هر دو طايفه تابع دين باطل خود و مشرك بودند؛ زيرا يهود، عزير را پسر خدا؛ و نصارى، عيسى را پسر خدا مىدانستند، و مىخواستند حقانيت خود را به انتساب به حضرت ابراهيم عليه السّلام ثابت كنند، حق تعالى رد قول آنها فرمود: براى چه محاجه مىكنيد در حق حضرت ابراهيم عليه السّلام، و حال آنكه هنوز اين دو كتاب نازل نشده بود؟ چرا تعقل ننمائيد و سخنى را گوئيد كه عقل آن را تصديق ننمايد؛ و آن حضرت مسلمان بوده به صريح آيه شريفه: ما كانَ إِبْراهِيمُ يَهُودِيًّا وَ لا نَصْرانِيًّا وَ لكِنْ كانَ حَنِيفاً مُسْلِماً وَ ما كانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ. «1» يعنى: حضرت ابراهيم عليه السّلام معتقدات حقه متفقه تمام انبياء را دارا بود، كه توحيد و اسلام باشد، و مشرك نبوده، و شما يهود و نصارى مشرك هستيد. هيچ تناسبى ميان موحد و مشرك و آن حضرت و شما نيست. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
يا أَهْلَ الْكِتابِ لِمَ تُحَاجُّونَ فِي إِبْراهِيمَ وَ ما أُنْزِلَتِ التَّوْراةُ وَ الْإِنْجِيلُ إِلاَّ مِنْ بَعْدِهِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ (65) | |||
ترجمه | |||
اى اهل كتاب چرا محاجه مىكنيد در ابراهيم با آنكه نازل نشده است تورية و انجيل مگر بعد از او آيا تعقل نمىكنيد.. | |||
تفسير | |||
گفتهاند يهود و نصارى با يكديگر نزاع نمودند در باره ابراهيم (ع) و هر يك مدعى بودند كه ابراهيم از ماست و در نزد پيغمبر بحكميت آمدند پس اين آيه نازل شد كه دلالت دارد بر آنكه حضرت ابراهيم نه يهودى بوده و نه نصرانى به علت آنكه يهوديت و نصرانيت به نزول تورية و انجيل درست شده كه پيروان تورية را يهودى و تابعين انجيل را نصرانى گويند و حضرت ابراهيم دو هزار سال قبل از حضرت عيسى و هزار سال قبل از حضرت موسى بوده پس معقول نيست كه يهودى يا نصرانى باشد | |||
---- | |||
جلد 1 صفحه 432 | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
يا أَهلَ الكِتابِ لِمَ تُحَاجُّونَ فِي إِبراهِيمَ وَ ما أُنزِلَتِ التَّوراةُ وَ الإِنجِيلُ إِلاّ مِن بَعدِهِ أَ فَلا تَعقِلُونَ (65) | |||
اي اهل كتاب براي چه محاجّه ميكنيد در مورد ابراهيم (که يهود گفتند يهودي بوده و نصاري گفتند نصراني بوده) و حال آنكه تورية (که مبدء دين يهود است) و انجيل (که محدث دين نصاري است) بعد از ابراهيم نازل شده آيا تعقّل نميكنيد (که در زمان ابراهيم نه موسي و نه عيسي و نه شريعه آنها وجود داشته). | |||
يا أَهلَ الكِتابِ لِمَ تُحَاجُّونَ فِي إِبراهِيمَ محاجّه باب مفاعله طرفين است يعني هر كدام اقامه حجت بر ديگري ميكنند و اينکه اشاره باينست که يهود مدّعي بودند که ابراهيم از ماست و متدين بدين ماست و نصاري ميگفتند از ماست و متدين | |||
جلد 4 - صفحه 238 | |||
بدين ماست با اينكه اينکه دو دعوي بي دليل و مجرّد ادّعاء است و از روي بي علمي است چنانچه بيانش ميآيد بعلاوه دليل بر بطلان هر دو دعوي داريم چنانچه ميفرمايد وَ ما أُنزِلَتِ التَّوراةُ وَ الإِنجِيلُ إِلّا مِن بَعدِهِ تورية بر حضرت موسي و انجيل بر عيسي و اينکه دو پيغمبر زمانشان بسيار متأخر از زمان ابراهيم بوده و مشرع دين يهود موسي عليه السّلام و دين نصاري عيسي عليه السّلام بوده پس در زمان ابراهيم نه دين يهود و نه دين نصاري بوده و اينکه يك دليل واضح روشني است که هر عاقلي درك ميكند، لذا ميفرمايد أَ فَلا تَعقِلُونَ كسي که دعوي داشته باشد که بر تمام عقلاء فسادش ظاهر باشد از روي بيخرديست. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
اشاره | |||
(آیه 65) | |||
شأن نزول: | |||
در اخبار اسلامی آمده است که دانشمندان یهود و نصارای نجران نزد پیامبر صلّی اللّه علیه و آله به گفتگو و نزاع در باره حضرت ابراهیم برخاستند، یهود میگفتند: او تنها یهودی بود و نصاری میگفتند: او فقط نصرانی بود (به این ترتیب هر کدام مدعی بودند که او از ما است) این آیه و سه آیه بعد از آن نازل شد و آنها را در این ادعاهای بیاساس تکذیب کرد. | |||
تفسیر: | |||
در ادامه بحثهای مربوط به اهل کتاب در این آیه روی سخن را به آنها کرده میفرماید: «ای اهل کتاب چرا در باره ابراهیم به گفتگو و نزاع میپردازید (و هر کدام او را از خود میدانید) در حالی که تورات و انجیل بعد از او نازل شده (و دوران او قبل از موسی و مسیح بود) آیا اندیشه نمیکنید؟» (یا أَهْلَ الْکِتابِ لِمَ تُحَاجُّونَ فِی إِبْراهِیمَ وَ ما أُنْزِلَتِ التَّوْراةُ وَ الْإِنْجِیلُ إِلَّا مِنْ بَعْدِهِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ). | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۵۹
ترجمه
آل عمران ٦٤ | آیه ٦٥ | آل عمران ٦٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«لِمَ»: چرا. «تُحَآجُّونَ»: مجادله و ستیز میکنید.
نزول
محل نزول:
اين آيه در همچون ديگر آيات سوره آل عمران در مدينه بر پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله نازل گرديده است. [۱]
شأن نزول:[۲]
«شیخ طوسى» گوید: ابن عباس و قتادة و سدى و حسن بصرى گويند: كه احبار يهود و مسيحيان نجران نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله اجتماع كردند و درباره ابراهيم به نزاع پرداختند. يهوديان گفتند: ابراهيم از يهود بوده و مسيحيان گفتند: مسيحى بوده است سپس اين آيه نازل گرديد.[۳]
تفسیر
- آيات ۷۸ - ۶۴، سوره آل عمران
- معناى ((كلمه سواء)) و مراد از دعوت اهل كتاب به كلمه سواء
- دعوت به كلمه سواء، دعوت به سير بر اساس كلمه توحيدو نفى بغى و فساد مى باشد
- نفى بغى و فساد در گفتگوهاى بين پيامبران و قوم آنان
- ويژگيهاى دين فطرى
- افراد انسان ، ابعاض و اجزاى يك حقيقت هستند و خضوع وتذلل يك فرد در برابر فرد ديگر،بافطرت انسانى مخالف است
- محاجه بى جا و جاهلانه يهود و نصارا بر سر انتساب ابراهيم (ع ) به يهوديت ونصرانيت
- دو محاجه اهل كتاب كدام است
- دين ، داراى مراتب و مراحلى بوده است و هر يك از انبياء (ع ) به منزله بكى از آنمراحل بوده اند
- اسلام حضرت ابراهيم چگونه است ؟
- نزديكترين مردم به ابراهيم (ع ) پيروان او و پيامبر اكرم (ص ) و مؤ منين بدويند
- اشاره به توحيد افعالى ، در بيان معناى اينكه :اهل كتاب جز خودشان كسى را گمراه نمى كنند
- كفر به آيات خدا غير كفر به خدا است و اهل كتاب در لسان قرآن كافر به آيات خدا هستندنه كافربه خدا
- معناى سخن اهل كتاب كه به يكديگر مى گفتند: ((به آنچه در آغاز روز بر مؤ منيننازل گشته ايمان آورديم و بدانچه در پايان روزنازل شد كافر شديد))
- سخن ديگر مفسرين در خصوص اين آيه
- جواب خداى تعالى به سخنان يهود در قضيه تغيير قبله مسلمين از بيت المقدس به كعبه
- جمله ((اولا يعلمون )) جواب خدا به يهوديان نيست
- اقوال مختلف مفسرين در معناى مختلف اين آيه
- معناى ((فضلخدا)) و بيان جوابى به يهود كه جمله ((انالفضضل بيد اللّه )) متضمن آن است
- اعتقاد بى اساس يهوديان به اينكه تافته جدا بافته هستند (ليس علينا فى الاميينسبيل )
- منشاء اين اعتقاد باطل يهود
- چرا در اين آيه نام اهل كتاب تكرار شده و به آوردن ضمير اكتفا نشده است ؟
- قنطار و دينار كنايه از بسيار و كم است
- شرط كرامت الهيه و تقرب به خداى وفاى به عهد و تقوا است نه نژاد و دودمان است
- آثار محبت خدا، و خصالى كه خداى تعالى بر آن شكنندگان عهد خدا و سوگند به خداذكرفرموده است
- دروغ بستن يهود به خداى سبحان
- بحث روايتى
- نامه پيامبر براى پادشاهان عصر خود
- برسى نامه پيامبر براى اسقف نجران
- دو روايت از تفسير ((الدرالمنثور)) سيوطى
- حكايت هجرت مسلمانان در صدر اسلام به حبشه
- نجاشى مهاجرين را فرا مى خواند
- داستان گفتگو بين نجاشى (پادشاه حبشه ) و مسلمانان مهاجر در حضور مشركين مكه وشاءن نزول آيه ((ان اولى الناس بابراهيم ...))
- حديثى از امام صادق (ع ) و بيان آن
- نزديكترين مردم به ابراهيم و پيامبر اسلام (ص ) وآل محمد عليهم السلام ، پيروان آنانند
- دو روايت از كافى و امالى
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«65» يا أَهْلَ الْكِتابِ لِمَ تُحَاجُّونَ فِي إِبْراهِيمَ وَ ما أُنْزِلَتِ التَّوْراةُ وَ الْإِنْجِيلُ إِلَّا مِنْ بَعْدِهِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ
اى اهل كتاب! چرا دربارهى ابراهيم گفتگو و نزاع مىكنيد؟ (و هر كدام او را پيرو آيين خود مىدانيد،) در حالى كه تورات وانجيل، پس از او نازل شده است، چرا تعقّل نمىكنيد؟
نکته ها
هر يك از دو گروه يهوديان و مسيحيان، ابراهيم عليه السلام را از خود مىدانستند و به قدرى بازار اين ادّعا داغ بود كه قرآن در دو آيهى بعد مىفرمايد: «ما كانَ إِبْراهِيمُ يَهُودِيًّا وَ لا نَصْرانِيًّا» اين آيه براى پوچى ادّعاى آنها مىگويد: چگونه شما ابراهيم را كه قبل از تورات و انجيل بوده، تابع آن دو كتاب مىدانيد؟ كتابى كه هنوز نازل نشده است، پيرو ندارد. آيا حاضر نيستيد اين مقدار هم فكر كنيد كه لااقل حرف شما با تاريخ منطبق باشد.
پیام ها
1- هنگام موعظه، از القاب متين وعناوين فرهنگى مخاطبان استفاده شود. «يا أَهْلَ الْكِتابِ»
2- علم و كتاب، از چنان ارزشى برخوردارند كه منسوبان به آن نيز محترم است.
جلد 1 - صفحه 534
«يا أَهْلَ الْكِتابِ»
3- سعى نكنيد با انتساب شخصيّتها به خود، حقّانيت خود را اثبات كنيد.
«لِمَ تُحَاجُّونَ فِي إِبْراهِيمَ» به جاى نزاع در انتساب شخصيّتهاى والا، از فكر آنان پيروى كنيد.
4- ادّعاهاى خود را مستند و هماهنگ با منطق و فطرت و تاريخ قرار دهيد. «وَ ما أُنْزِلَتِ التَّوْراةُ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
يا أَهْلَ الْكِتابِ لِمَ تُحَاجُّونَ فِي إِبْراهِيمَ وَ ما أُنْزِلَتِ التَّوْراةُ وَ الْإِنْجِيلُ إِلاَّ مِنْ بَعْدِهِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ (65)
شأن نزول: نصاراى نجران چون به مدينه آمدند، يهودان با آنها مناظره نمودند در حق حضرت ابراهيم عليه السّلام. يهود گفتند: حضرت، يهودى بود؛ و نصارى گفتند: نصرانى بوده. به محاكمه خدمت حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم آمدند. حضرت فرمود: حضرت ابراهيم عليه السّلام نه يهودى بوده و نه نصرانى، بلكه مسلمان بوده و ما مسلمانان به او اولىتر هستيم از شما.
يهود گفتند: مگر مدعاى تو آنست كه ما در حق تو، آن گوئيم كه نصارى در حق حضرت عيسى عليه السّلام گفتند؟ نصارى گفتند: مگر مدعاى تو آنست كه ما در حق تو آن گوئيم كه يهود در باره حضرت عزير عليه السّلام گفتند؟ آيه شريفه در رد هر دو طايفه نازل شد:
يا أَهْلَ الْكِتابِ: اى اهل كتاب تورات و انجيل، لِمَ تُحَاجُّونَ فِي إِبْراهِيمَ:
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 137
چرا مجادله مىكنيد در دين حضرت ابراهيم عليه السّلام. شما يهودان گوئيد:
يهودى بوده، و شما نصرانيها گوئيد: نصرانى بوده، و در مقام مجادله برآمديد، وَ ما أُنْزِلَتِ التَّوْراةُ وَ الْإِنْجِيلُ: و حال آنكه نازل شد تورات كه يهود بر شريعت آن عمل كنند، و انجيل كه نصارى حكم آن را منقاد هستند، إِلَّا مِنْ بَعْدِهِ: مگر بعد از حضرت ابراهيم عليه السّلام، زيرا بعثت حضرت موسى عليه السّلام هزار سال بعد از حضرت ابراهيم عليه السّلام بوده و بعثت حضرت عيسى عليه السّلام دو هزار سال بعد بوده، بنابراين چگونه آن حضرت را نسبت به اين دو ملت توان داد؟ أَ فَلا تَعْقِلُونَ: آيا پس چرا تعقل نمىكنيد و در نمىيابيد اين سخن را كه دعوى چيزى مىكنيد كه محال است.
تنبيه: اين محاجّه، زمان حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم واقع شد، و يهود و نصاراى آن زمان، هر دو طايفه تابع دين باطل خود و مشرك بودند؛ زيرا يهود، عزير را پسر خدا؛ و نصارى، عيسى را پسر خدا مىدانستند، و مىخواستند حقانيت خود را به انتساب به حضرت ابراهيم عليه السّلام ثابت كنند، حق تعالى رد قول آنها فرمود: براى چه محاجه مىكنيد در حق حضرت ابراهيم عليه السّلام، و حال آنكه هنوز اين دو كتاب نازل نشده بود؟ چرا تعقل ننمائيد و سخنى را گوئيد كه عقل آن را تصديق ننمايد؛ و آن حضرت مسلمان بوده به صريح آيه شريفه: ما كانَ إِبْراهِيمُ يَهُودِيًّا وَ لا نَصْرانِيًّا وَ لكِنْ كانَ حَنِيفاً مُسْلِماً وَ ما كانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ. «1» يعنى: حضرت ابراهيم عليه السّلام معتقدات حقه متفقه تمام انبياء را دارا بود، كه توحيد و اسلام باشد، و مشرك نبوده، و شما يهود و نصارى مشرك هستيد. هيچ تناسبى ميان موحد و مشرك و آن حضرت و شما نيست.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
يا أَهْلَ الْكِتابِ لِمَ تُحَاجُّونَ فِي إِبْراهِيمَ وَ ما أُنْزِلَتِ التَّوْراةُ وَ الْإِنْجِيلُ إِلاَّ مِنْ بَعْدِهِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ (65)
ترجمه
اى اهل كتاب چرا محاجه مىكنيد در ابراهيم با آنكه نازل نشده است تورية و انجيل مگر بعد از او آيا تعقل نمىكنيد..
تفسير
گفتهاند يهود و نصارى با يكديگر نزاع نمودند در باره ابراهيم (ع) و هر يك مدعى بودند كه ابراهيم از ماست و در نزد پيغمبر بحكميت آمدند پس اين آيه نازل شد كه دلالت دارد بر آنكه حضرت ابراهيم نه يهودى بوده و نه نصرانى به علت آنكه يهوديت و نصرانيت به نزول تورية و انجيل درست شده كه پيروان تورية را يهودى و تابعين انجيل را نصرانى گويند و حضرت ابراهيم دو هزار سال قبل از حضرت عيسى و هزار سال قبل از حضرت موسى بوده پس معقول نيست كه يهودى يا نصرانى باشد
جلد 1 صفحه 432
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
يا أَهلَ الكِتابِ لِمَ تُحَاجُّونَ فِي إِبراهِيمَ وَ ما أُنزِلَتِ التَّوراةُ وَ الإِنجِيلُ إِلاّ مِن بَعدِهِ أَ فَلا تَعقِلُونَ (65)
اي اهل كتاب براي چه محاجّه ميكنيد در مورد ابراهيم (که يهود گفتند يهودي بوده و نصاري گفتند نصراني بوده) و حال آنكه تورية (که مبدء دين يهود است) و انجيل (که محدث دين نصاري است) بعد از ابراهيم نازل شده آيا تعقّل نميكنيد (که در زمان ابراهيم نه موسي و نه عيسي و نه شريعه آنها وجود داشته).
يا أَهلَ الكِتابِ لِمَ تُحَاجُّونَ فِي إِبراهِيمَ محاجّه باب مفاعله طرفين است يعني هر كدام اقامه حجت بر ديگري ميكنند و اينکه اشاره باينست که يهود مدّعي بودند که ابراهيم از ماست و متدين بدين ماست و نصاري ميگفتند از ماست و متدين
جلد 4 - صفحه 238
بدين ماست با اينكه اينکه دو دعوي بي دليل و مجرّد ادّعاء است و از روي بي علمي است چنانچه بيانش ميآيد بعلاوه دليل بر بطلان هر دو دعوي داريم چنانچه ميفرمايد وَ ما أُنزِلَتِ التَّوراةُ وَ الإِنجِيلُ إِلّا مِن بَعدِهِ تورية بر حضرت موسي و انجيل بر عيسي و اينکه دو پيغمبر زمانشان بسيار متأخر از زمان ابراهيم بوده و مشرع دين يهود موسي عليه السّلام و دين نصاري عيسي عليه السّلام بوده پس در زمان ابراهيم نه دين يهود و نه دين نصاري بوده و اينکه يك دليل واضح روشني است که هر عاقلي درك ميكند، لذا ميفرمايد أَ فَلا تَعقِلُونَ كسي که دعوي داشته باشد که بر تمام عقلاء فسادش ظاهر باشد از روي بيخرديست.
برگزیده تفسیر نمونه
]
اشاره
(آیه 65)
شأن نزول:
در اخبار اسلامی آمده است که دانشمندان یهود و نصارای نجران نزد پیامبر صلّی اللّه علیه و آله به گفتگو و نزاع در باره حضرت ابراهیم برخاستند، یهود میگفتند: او تنها یهودی بود و نصاری میگفتند: او فقط نصرانی بود (به این ترتیب هر کدام مدعی بودند که او از ما است) این آیه و سه آیه بعد از آن نازل شد و آنها را در این ادعاهای بیاساس تکذیب کرد.
تفسیر:
در ادامه بحثهای مربوط به اهل کتاب در این آیه روی سخن را به آنها کرده میفرماید: «ای اهل کتاب چرا در باره ابراهیم به گفتگو و نزاع میپردازید (و هر کدام او را از خود میدانید) در حالی که تورات و انجیل بعد از او نازل شده (و دوران او قبل از موسی و مسیح بود) آیا اندیشه نمیکنید؟» (یا أَهْلَ الْکِتابِ لِمَ تُحَاجُّونَ فِی إِبْراهِیمَ وَ ما أُنْزِلَتِ التَّوْراةُ وَ الْإِنْجِیلُ إِلَّا مِنْ بَعْدِهِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ).
نکات آیه
۱ - موقعیّت ممتاز حضرت ابراهیم (ع)، حتى در میان اهل کتاب (یا اهل الکتاب لم تحاجّون فى ابرهیم) سعى هر یک از یهود و نصارا در انتساب ابراهیم به خویش، نشانه ارجمندى مقام آن حضرت نزد ایشان است.
۲ - محاجه یهود و نصارا درباره آیین ابراهیم(ع) (یا اهل الکتاب لم تحاجّون فى ابرهیم) از جمله «و ما انزلت ... »، معلوم مى شود محاجّه و نزاع، درباره آیین ابراهیم بوده است.
۳ - نصارا، ابراهیم (ع) را نصرانى و یهودیان، او را یهودى مى پنداشتند. (لم تحاجّون فى ابرهیم و ما انزلت التوریة و الانجیل)
۴ - احتجاج یهود و نصارا با یکدیگر، در مورد انتساب و پیوند دینى خود به ابراهیم (ع) و نفى آن از طرف مقابل (یا اهل الکتاب لم تحاجّون فى ابرهیم) «ان اولى الناس بابراهیم ... » در آیه شصت و هشتم، مى رساند که از جمله احتجاجهاى یهود و نصارا با یکدیگر، ادّعاى تبعیت و پیوند دینى خود با ابراهیم (ع) و نفى آن از دیگرى بوده است.
۵ - نزول تورات و انجیل پس از حضرت ابراهیم (ع) (و ما انزلت التوریة و الانجیل الاّ من بعده)
۶ - پندار نصارا، در انحصار آیین الهى به نصرانیت و یهودیان، به یهودیت* (یا اهل الکتاب ... و ما انزلت التوریة و الانجیل الاّ من بعده) با توجّه به تقدم زمانى ابراهیم (ع) بر یهود و نصارا، انتساب یهودیت و نصرانیّت به ابراهیم، ناشى از پندارى است که در برداشت آمده است.
۷ - نزول تورات و انجیل پس از ابراهیم (ع)، دلیل بطلان ادعاى یهودى یا نصرانى بودن آن حضرت (یا اهل الکتاب لم تحاجّون فى ابرهیم و ما انزلت التوریة و الانجیل الاّ من بعده)
۸ - توبیخ اهل کتاب (یهود و نصارا) به خاطر عدم تعقل آنان در منسوب کردن حضرت ابراهیم (ع) به یهودیّت و نصرانیّت (یا اهل الکتاب ... افلا تعقلون)
۹ - تعقّل، مانع احتجاجات بیجا (لم تحاجّون ... افلا تعقلون )
۱۰ - اهمیّت و ارزش تعقّل (افلا تعقلون)
۱۱ - عقل از ابزار شناخت و تعقل بهترین راه جهت رسیدن به واقعیّات (لم تحاجّون ... افلا تعقلون)
موضوعات مرتبط
- ابراهیم (ع): ۵ دین ابراهیم (ع) ۲، ۳، ۷ ; مقام ابراهیم (ع) ۱ ; ابراهیم (ع) در اهل کتاب ۱، ۲، ۳، ۴، ۸
- احتجاج: احتجاج بیجا ۹
- انجیل: نزول انجیل ۵، ۷
- اهل کتاب: ۱، ۲، ۳، ۴، ۸
- تعقل: آثار تعقل ۹، ۱۱ ; آثار عدم تعقل ۸ ; ارزش تعقل ۱۰
- تورات: نزول تورات ۵، ۷
- خدا: سرزنشهاى خدا ۸
- شناخت: ابزار شناخت ۱۱ ; شناخت عقلى ۱۱
- مسیحیان: احتجاج مسیحیان ۲، ۴ ; توبیخ مسیحیان ۸ ; عقاید مسیحیان ۳، ۶، ۷
- یهود: ۲، ۴ احتجاج یهود ۲، ۴ ; توبیخ یهود ۸ ; عقاید یهود ۳، ۶، ۷