ریشه حفظ: تفاوت میان نسخهها
(افزودن نمودار دفعات) |
(Added root proximity by QBot) |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
=== قاموس قرآن === | === قاموس قرآن === | ||
نگاهدارى. مراقبت. [طارق:4] هيچ كس نيست مگر بر او نگهبانى هست حفيظ: به معنى حافظ و مبالغه است [هود:57] . * [رعد:11] براى انسان از پس و پيش تعقيب كنندگانى هست او را از امر خدا حفظ مىكنند. ظاهراً مراد از «امر اللّه» تصادفات و بلاها است اگر از معقبات مراد ملائكه باشد قهراً به اعتبار جماعت است و تأنيث لقطى است يعنى جماعت معقّبات در «تلو» گذشت كه صفت ملائكه با الف و تا جمع بسته نمىشود . با توجّه به آيه قبل كه حاكى از علم و اطلاع خدا از اعمال بندگان است مىشود گفت كه اين تعقيب كنندگان نويسندگان اعمال و در عين حال حافظ انسان اند نظير آيه [انفطار:10]. * [انعام:61] ممكن است مراد از «رسلنا» همان «حفظة» بوده باشند در اين صورت با ملاحظه آيه «وَاِنَّ عَلَيْكُمْ لَحافِظينَ...»كه گذشت معنى و هم كاتباند و هم آنها هستند كه وقت رسيدن مرگ، انسان را قبض مىكنند. و اين منافى «يَتَوّفاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ»نيست زيرا خدا توفّى را هم به خود و هم به رسل و هم به ملك الموت داده است مثل خدا باغ را آبيارى كرد، من كردم، باغبان كرد. | نگاهدارى. مراقبت. [طارق:4] هيچ كس نيست مگر بر او نگهبانى هست حفيظ: به معنى حافظ و مبالغه است [هود:57] . * [رعد:11] براى انسان از پس و پيش تعقيب كنندگانى هست او را از امر خدا حفظ مىكنند. ظاهراً مراد از «امر اللّه» تصادفات و بلاها است اگر از معقبات مراد ملائكه باشد قهراً به اعتبار جماعت است و تأنيث لقطى است يعنى جماعت معقّبات در «تلو» گذشت كه صفت ملائكه با الف و تا جمع بسته نمىشود . با توجّه به آيه قبل كه حاكى از علم و اطلاع خدا از اعمال بندگان است مىشود گفت كه اين تعقيب كنندگان نويسندگان اعمال و در عين حال حافظ انسان اند نظير آيه [انفطار:10]. * [انعام:61] ممكن است مراد از «رسلنا» همان «حفظة» بوده باشند در اين صورت با ملاحظه آيه «وَاِنَّ عَلَيْكُمْ لَحافِظينَ...»كه گذشت معنى و هم كاتباند و هم آنها هستند كه وقت رسيدن مرگ، انسان را قبض مىكنند. و اين منافى «يَتَوّفاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ»نيست زيرا خدا توفّى را هم به خود و هم به رسل و هم به ملك الموت داده است مثل خدا باغ را آبيارى كرد، من كردم، باغبان كرد. | ||
===ریشههای [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud htmlpre='ریشه_'> | |||
هم:100, ل:82, على:75, من:61, ما:58, ب:50, ه:46, الله:40, ف:38, نا:38, اله:36, ک:34, کم:32, وله:32, قول:31, ذلک:30, الذين:28, فرج:27, ها:27, ان:27, کلل:25, صلو:25, فى:24, امن:24, انن:24, الا:24, رسل:21, ى:21, سمو:21, زين:21, لا:20, لما:20, علم:20, غيب:20, کون:20, صوم:20, هو:19, بصر:19, اذا:19, جىء:19, ذکر:19, امر:19, کتب:19, هن:19, حفظ:18, رحم:18, شىء:17, صدق:17, ربب:17, اول:17, ارض:17, بل:16, جعل:16, نظر:16, کرم:15, زوج:15, عن:15, عمل:15, يمن:15, دون:15, کيل:15, انت:15, اوى:15, ارث:15, کذب:15, دنو:15, اخو:14, شطن:14, قنت:14, انا:14, ائى:14, خشع:14, او:14, غضض:14, يوم:14, ورث:14, عند:14, التى:14, فعل:14, ايوب:13, ايى:13, کوکب:13, دين:13, سئل:13, عرض:13, قوم:13, کفر:13, يى:13, صلح:13, صبح:13, سقف:13, خشى:13, اوب:13, قبل:13, الى:13, خير:13, قرى:13, قد:13, هما:13, يا:13, لوح:13, حدد:13, دعو:13, طوع:13, هود:13, زکو:13, حلف:13, ظلم:13, نکر:13, حتى:13, بين:13, ولى:13, اذ:13, مجد:13, قدر:13, اود:13, هل:13, صرف:13, خلف:13, ملک:13, اهل:13, جنن:13, شعب:13, ندو:13, مير:12, زيد:12, حقق:12, هدى:12, زعم:12, عزز:12, ندى:12, کثر:12, شعيب:12, حبر:12, مکن:12, قرء:12, ن:12, نهى:12, اللاتى:12, انس:12, علو:12, وسط:12, عرف:12, وکل:12, فرى:12, نجو:12, بدو:12, عظم:12, وعد:12, مرد:12, برز:12, احد:12, برج:12, نفس:12, قرآن:12, يدى:12, ا:12, فتح:12, حزن:12, خزن:12, رعى:11, بعر:11, لعب:11, رجم:11, خوف:11, يوسف:11, لعل:11, شهد:11, صبر:11, عبد:11, سمع:11, مول:11, متع:11, ظلل:11, بلغ:11, کره:11, خلق:11, هذا:11, ردد:11, هؤلاء:11, غير:11, نشز:11, شکک:11, ثقب:11, شرک:11, وحد:11, نزل:11, رتع:11, سبل:11, بشر:11, عير:11, ضحک:11, فوق:11, نقص:11, قلب:11, سبب:11, نحن:11, سجد:11, صنع:11, فجج:11, کتم:11, نجم:11, قهر:11, موت:11, عهد:11, عدد:11, وجد:11, سرق:11, غدو:11, نفق:11, ملء:11, کلا:11, مع:10, ذا:10, ثلث:10, رکع:10, بضع:10, يسر:10, عقب:10, اخذ:10, کرس:10, وفى:10, وسع:10, سلم:10, اخر:10, ضرر:10, ذوق:10, ظهر:10, هذه:10, سيح:10, عمى:10 | |||
</qcloud> | |||
== کلمات مشتق شده در قرآن == | == کلمات مشتق شده در قرآن == |
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۰۰
تکرار در قرآن: ۴۴(بار)
قاموس قرآن
نگاهدارى. مراقبت. [طارق:4] هيچ كس نيست مگر بر او نگهبانى هست حفيظ: به معنى حافظ و مبالغه است [هود:57] . * [رعد:11] براى انسان از پس و پيش تعقيب كنندگانى هست او را از امر خدا حفظ مىكنند. ظاهراً مراد از «امر اللّه» تصادفات و بلاها است اگر از معقبات مراد ملائكه باشد قهراً به اعتبار جماعت است و تأنيث لقطى است يعنى جماعت معقّبات در «تلو» گذشت كه صفت ملائكه با الف و تا جمع بسته نمىشود . با توجّه به آيه قبل كه حاكى از علم و اطلاع خدا از اعمال بندگان است مىشود گفت كه اين تعقيب كنندگان نويسندگان اعمال و در عين حال حافظ انسان اند نظير آيه [انفطار:10]. * [انعام:61] ممكن است مراد از «رسلنا» همان «حفظة» بوده باشند در اين صورت با ملاحظه آيه «وَاِنَّ عَلَيْكُمْ لَحافِظينَ...»كه گذشت معنى و هم كاتباند و هم آنها هستند كه وقت رسيدن مرگ، انسان را قبض مىكنند. و اين منافى «يَتَوّفاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ»نيست زيرا خدا توفّى را هم به خود و هم به رسل و هم به ملك الموت داده است مثل خدا باغ را آبيارى كرد، من كردم، باغبان كرد.
ریشههای نزدیک مکانی
کلمات مشتق شده در قرآن
کلمه | تعداد تکرار در قرآن |
---|---|
حَافِظُوا | ۱ |
حِفْظُهُمَا | ۱ |
حَافِظَاتٌ | ۱ |
حَفِظَ | ۱ |
حَفِيظاً | ۳ |
اسْتُحْفِظُوا | ۱ |
احْفَظُوا | ۱ |
حَفَظَةً | ۱ |
يُحَافِظُونَ | ۳ |
بِحَفِيظٍ | ۲ |
الْحَافِظُونَ | ۱ |
حَفِيظٌ | ۵ |
لَحَافِظُونَ | ۳ |
حَافِظاً | ۱ |
نَحْفَظُ | ۱ |
حَافِظِينَ | ۳ |
يَحْفَظُونَهُ | ۱ |
حَفِظْنَاهَا | ۱ |
مَحْفُوظاً | ۱ |
حَافِظُونَ | ۲ |
يَحْفَظُوا | ۱ |
يَحْفَظْنَ | ۱ |
الْحَافِظِينَ | ۱ |
الْحَافِظَاتِ | ۱ |
حِفْظاً | ۲ |
حَفِيظٍ | ۱ |
لَحَافِظِينَ | ۱ |
مَحْفُوظٍ | ۱ |
حَافِظٌ | ۱ |