ریشه مسک: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن نمودار دفعات)
(Added root proximity by QBot)
خط ۲۹: خط ۲۹:
=== قاموس قرآن ===
=== قاموس قرآن ===
مسك و امساك به معنى گرفتن و نگاه داشتن است ايضا تمسيك كه به معنى گرفتن و چنگ زدن است. بخل را از آن امساك گويند كه منع كردن و نگاه داشتن مال از ديگران است. [اعراف:170]. آنانكه به كتاب خدا چنگ مى‏زنند و آن را حفظ كرده و به آن عمل مى‏كنند و نماز بپا دارند ما اجر مصلحان را تباه نمى‏كنيم. [ملك:21]. يا كيست آن‏كه به شماروزى دهد اگر خدا روزى خود را منع كند. [ممتحنه:10]. علقه‏هاى زنان كافر را نگاه نداريد زنان كافر را رها كنيد مراد از «عصم» زوجيت‏ها است رجوع شود به «عصم». استمساك: به معنى چنگ زدن و قصد نگاه داشتن است.[زخرف:43]. به آنچه بتو وحى شد چنگ بزن. * [مطفّفين:26]. مسك به معنى مشك است كه عطر مخصوصى است متخذ از آهو. و آن در آيه نكره است و نمى‏شود مثل مشك در دنيا باشد معنى آيه در «ختم» ديده شود.
مسك و امساك به معنى گرفتن و نگاه داشتن است ايضا تمسيك كه به معنى گرفتن و چنگ زدن است. بخل را از آن امساك گويند كه منع كردن و نگاه داشتن مال از ديگران است. [اعراف:170]. آنانكه به كتاب خدا چنگ مى‏زنند و آن را حفظ كرده و به آن عمل مى‏كنند و نماز بپا دارند ما اجر مصلحان را تباه نمى‏كنيم. [ملك:21]. يا كيست آن‏كه به شماروزى دهد اگر خدا روزى خود را منع كند. [ممتحنه:10]. علقه‏هاى زنان كافر را نگاه نداريد زنان كافر را رها كنيد مراد از «عصم» زوجيت‏ها است رجوع شود به «عصم». استمساك: به معنى چنگ زدن و قصد نگاه داشتن است.[زخرف:43]. به آنچه بتو وحى شد چنگ بزن. * [مطفّفين:26]. مسك به معنى مشك است كه عطر مخصوصى است متخذ از آهو. و آن در آيه نكره است و نمى‏شود مثل مشك در دنيا باشد معنى آيه در «ختم» ديده شود.
===ریشه‌های [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud htmlpre='ریشه_'>
ف:100, ب:91, ه:78, هن:78, ل:57, ان:50, على:49, لا:47, من:44, ما:40, وله:40, اله:39, الله:38, فى:36, رحم:32, عرف:31, او:30, ها:30, سمو:29, انن:29, نا:27, الا:25, هم:24, قد:23, کم:23, ک:22, الى:22, زول:22, ا:20, ارض:20, اذا:20, ى:19, بل:19, رزق:19, سرح:19, عرو:19, قول:19, ذلک:19, ختم:19, الذى:18, اجل:18, رسل:18, موت:18, مسک:18, وثق:18, حسب:17, نعم:17, الذين:16, نفق:16, امر:16, التى:16, بلغ:16, حسن:16, طلق:15, کتب:15, انس:15, وقى:15, هما:15, شهد:15, عقل:15, هذا:15, نفس:15, خشى:15, قوم:15, سئل:15, قدر:15, قبض:14, مرر:14, طير:14, اتى:14, منن:14, ضرر:14, قضى:14, عصم:14, اجر:14, هل:14, غير:14, کون:14, صفف:14, هو:14, عدو:14, زوج:14, وقع:14, حکم:14, بعد:14, نوم:14, هون:14, ذکر:14, جوو:14, بيت:14, وحى:14, کفر:14, احد:14, رحق:14, ام:14, غرر:13, وحد:13, لجج:13, وجد:13, ربب:13, بحر:13, صلو:13, بشر:13, لم:13, حتى:13, اکل:13, عزز:13, فوق:12, سخر:12, دسس:12, فصم:12, ابو:12, وسم:12, عطو:12, فرق:12, ذا:12, قتر:12, سقى:12, بعض:12, قبل:12, نسو:12, مزج:12, رئى:12, جرى:12, عتو:12, عند:12, وفى:12, سوء:12, خزن:12, ن:12, فعل:12, نفر:11, امن:11, ربع:11, کلل:11, اخر:11, فلک:11, ملک:11, رود:11, وعد:11, اذن:11, شىء:11, انتم:11, حلل:11, ترب:11, طغى:11, نکح:11, ضيع:11, عقب:11, خفى:10, صرط:10, وجه:10, جعل:10, علم:10, بصر:10, طغو:10, لو:10, اوى:10
</qcloud>


== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==

نسخهٔ ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۰۰

تکرار در قرآن: ۲۷(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


قاموس قرآن

مسك و امساك به معنى گرفتن و نگاه داشتن است ايضا تمسيك كه به معنى گرفتن و چنگ زدن است. بخل را از آن امساك گويند كه منع كردن و نگاه داشتن مال از ديگران است. [اعراف:170]. آنانكه به كتاب خدا چنگ مى‏زنند و آن را حفظ كرده و به آن عمل مى‏كنند و نماز بپا دارند ما اجر مصلحان را تباه نمى‏كنيم. [ملك:21]. يا كيست آن‏كه به شماروزى دهد اگر خدا روزى خود را منع كند. [ممتحنه:10]. علقه‏هاى زنان كافر را نگاه نداريد زنان كافر را رها كنيد مراد از «عصم» زوجيت‏ها است رجوع شود به «عصم». استمساك: به معنى چنگ زدن و قصد نگاه داشتن است.[زخرف:43]. به آنچه بتو وحى شد چنگ بزن. * [مطفّفين:26]. مسك به معنى مشك است كه عطر مخصوصى است متخذ از آهو. و آن در آيه نكره است و نمى‏شود مثل مشك در دنيا باشد معنى آيه در «ختم» ديده شود.

ریشه‌های نزدیک مکانی

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
فَإِمْسَاکٌ‌ ۱
فَأَمْسِکُوهُنَ‌ ۳
تُمْسِکُوهُنَ‌ ۱
اسْتَمْسَکَ‌ ۲
أَمْسَکْنَ‌ ۱
يُمَسِّکُونَ‌ ۱
يُمْسِکُهُ‌ ۱
يُمْسِکُهُنَ‌ ۲
لَأَمْسَکْتُمْ‌ ۱
يُمْسِکُ‌ ۲
أَمْسِکْ‌ ۲
مُمْسِکَ‌ ۱
يُمْسِکْ‌ ۱
أَمْسَکَهُمَا ۱
مُمْسِکَاتُ‌ ۱
فَيُمْسِکُ‌ ۱
مُسْتَمْسِکُونَ‌ ۱
فَاسْتَمْسِکْ‌ ۱
تُمْسِکُوا ۱
أَمْسَکَ‌ ۱
مِسْکٌ‌ ۱

ریشه‌های مرتبط