ریشه مريم: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
Added root proximity by QBot
(افزودن نمودار دفعات) |
(Added root proximity by QBot) |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
=== قاموس قرآن === | === قاموس قرآن === | ||
دختر عمران، مادر عيسى «عليه السلام»، زنی كه قران به پاكى او شهادت داده است، نامش سى وچهار بار در كلام الله مجيد مذكورمىباشد. قمستى از آنچه قرآن مجيد درباره مريم آورده به قرار ذيل است: ولادت زن عمران نذر كرد :خدايا بچّهايكه در شكم دارم در راه تو ودر خدمت دين تو خواهد بود، زن اميدوار بود كه آن بچّه پسر باشد، ولى دختر بدنيا آمد، مادرش نام او را مريم گذاشت و او و فرزندش را كه ميدانست در آينده بوجود خواهد آمد از شرّ شيطان در پناه خدا قرار داد. خداوند اين نذر را قبول فرمود و زير لطف خدائى مريم به بهترين وجهى تربيت شد و خداوند زكريّا «عليه السلام» را بر او كفيل قرار داد. آل عمران:37-35. كرامات 1- [آل عمران:38-37]. مىتوان از ظهور ايه بدست آورد كه طعام حاضر در نزد مريم مائده آسمانى بوده است كه زكريّا «عليه السلام» با تعجّب مىپرسد: اين از كجاست؟ مريم جواب مىدهد: از نزد خدا. و ظاهر آن است كه ديدن اين وضع زكريّا را دلگرم كرده تا ازخدا فرزندى بخواهد با آنكه به شهادت آيه40. همين سوره و آيات اوائل سوره مريم، زكريّا آنروز پير فرتوت و زنش از اوّل عقيم بود. يعنى: اى خدا حالا كه تو به مريم لطف فرموده مائده آسمانى نازل مىفرمايى مرا نيز با آنكه پير فرتوتم فرزندى عنايت فرما. در روايات هست كه: زكريّا مىديد در زمستان ميوه تابستان و در تابستان ميوه زمستان در نزد مريم هست. در احاديث لفظ صريحى نيافتم كه تصريح بمائده آسمانى بودن آن طعام داشته باشد ولى رويهم از آنها استفاده مىشود و لحن آيه چنانكه گفته شد حاكى از آن است. زمخشرى در كشّاف و بيضاوى در تفسير خود ذيل آيه «قالَتْ هُوَمِنْ عِنْدِاللهِ» نقل كردهاند: روزى فاطمه «عليهاسلام» دو قرص نان و مقدارى گوشت به محضر رسول خدا «صلى الله عليه واله» به هديه آورد، حضرت آنرا پس داد و فرمود: دختر عزيزم بگير. فاطمه چون پرده طبق را برداشت ديد پر است از نان و گوشت، متحيّر شد و دانست كه ازجانب پروردگار است، حضرت فرمود:«اَنَّى لَكِ هذا»؟ اين از كجاست فاطمه درجواب عرض كرد: «مِنْ عِنْدِاللهِ انَّ اللهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ» حضرت فرمود: حمد خدا را كه تو را مانند سيّده زنان بنىاسراييل قرارداد، سپس آنحضرت على بن ابيطالب، حسن، حسين عليهم السلام و همه اهل بيتش را جمع كرد تا از آن خوردند و سير شدند و طعام همچنان ماند و فاطمه «عليهاالسلام» به همسايگان نيز از آن طعام هديه كرد. اين روايت با اندكى تفاوت در تفسير عياشى نيز نقل شده است. *** 2- [آل عمران:45-42]. [مريم:27-21]. آيات صريحاند در اينكه: ملائكه مريم را ندا كردهاند و او صداى آنها را شنيده و جواب گفته و جواب شنيده است، ايضاً فرشته پيش او آمده و او فرشته را ديده و بشارت عيسى را از زبان فرشته شنيده است. و نيز صراحت دارند كه ولادت عيسى «عليه السلام» از قدرت خداوند بطور غيرمعمول بوده است. مىدانيم كه مريم پيغمبر نبود پس ديدن ملك و شنيدن صداى ملك براى بندگان پاك خداوند ميسّر است در كافى بابى تحت عنوان: امامان محدّثاند و مفهّم. منعقد كرده و در آن رواياتى درباره اينكه ائمّه كلام ملائكه را مىشنوند نقل شده است و در بابى تحت عنوان: ملائكه به منازل ائمه وارد مىشوند و به آنها اخبار مىآورند. رواياتى راجع بدين مضمون نقل كرده است. اينها هيچ يك مخالف دين نيستند و آيات قصّه مريم چنانكه نقل شد دليل بارز اين مطلب است ايضاً در كافى باب مولدالزهرا به سند صحيح ازامام صادق «عليه السلام» نقل شده «قالَ اِنَّ فاطِمَةَ عَلَيْهِاالسَّلامُ مَكَثَتْ بَعْدَ رَسُولِ اللهِ خَمْسَةَ وَسَبْعينَ يَوْماً وَكانَ دَخَلَها حُزْنٌ شَديدٌ عَلى اَبيها وَكانَ يَأْتيها جَبْرِئيلُ فَيُحَسِنُ عَزائَها عَلى اَبيها وَ يُطَيِّّبُ نَفْسَها وَ يُخْبِرُها عَنْ اَبيها وَ مَكانِهِ وَيُخْبِرُها بِمايَكُونُ بَعْدَها فى ذُرِيَّتِها وَكانَ عَلِىٌ «عليه السلام» يَكْتُبُ ذلِكَ». روايت صريح است در اينكه جبرئيل محضر حضرت فاطمه سلام الله عليها مىآمده و به او از آينده و از حالات پدرش «صلى الله عليه واله» خبر مىداده است و اميرالمؤمنين «عليه السلام» آنها را مى نوشته است. بهتان بر مريم [نساء:156]. و در اثر كفر بنىاسرائيل و اينكه به مريم بهتان بزرگى را نسبت دادند، طيّباتى را كه بر آنها حلال شده بود حرام كرديم يا بقلوبشان مهر زديم ظاهراً متعلّق «بِكُفْرِهِم» حرمت طيّبات يا طبع قلوب است. ظاهراً مراد از بهتان و كفر همان است كه به مريم نسبت زنا داده و گفتند: عيسى را از زنا زاده است درمجمع نقل شده: عيسى به گروهى از يهود گذشت بعضى به بعضى گفتند: ساحر پسر ساحره و زناكار پسر زن زناكار آمد عيسى «عليه السلام» چون آن سخن شنيد گفت: خدايا تو پروردگار منى و مرا آفريدهاى و از جانب خودم به آنها مبعوث نشدهام اَللَّهُمَّ الْعَنْ مَنْ سَبَنى وَسَبَّ والِدَتى خدا دعاى عيسى را مستجاب كرد و آنها را مسخ نمود و به صورت خوكها در آورد. عبادت مريم [مائده:116]. آيه چنانكه از آيات مابعد روشن مىشود راجع به قيامت است وخدا در قيامت اين سخن را به عيسى «عليه السلام» خواهد فرمود. و روشن مىشود كه بعد از ان حضرت عدهاى از نصارى حتى مادرش مريم را نيز معبود گرفتهاند. در الميزان از تفسير آلوسى نقل شده كه گفته: ابوجعفرامامى از بعض نصارى نقل كرده كه در گذشته قومى بودند بنام مريميّه، عقيده داشتند كه مريم خدا و معبود است. و از المنار نقل كرده: امّا عبادت مريم مادر عيسى در كليساهاى شرق و غرب بعد از قسطنطين (كنستانتين) مورد اتفاق همه بود سپس فرقه پروتستان كه بعد از اسلام بوجود آمد عبادت مريم را انكار كردند و لغو نمودند. آنگاه شواهد و نمونههايى در اين زمينه از المنار نقل كرده است. | دختر عمران، مادر عيسى «عليه السلام»، زنی كه قران به پاكى او شهادت داده است، نامش سى وچهار بار در كلام الله مجيد مذكورمىباشد. قمستى از آنچه قرآن مجيد درباره مريم آورده به قرار ذيل است: ولادت زن عمران نذر كرد :خدايا بچّهايكه در شكم دارم در راه تو ودر خدمت دين تو خواهد بود، زن اميدوار بود كه آن بچّه پسر باشد، ولى دختر بدنيا آمد، مادرش نام او را مريم گذاشت و او و فرزندش را كه ميدانست در آينده بوجود خواهد آمد از شرّ شيطان در پناه خدا قرار داد. خداوند اين نذر را قبول فرمود و زير لطف خدائى مريم به بهترين وجهى تربيت شد و خداوند زكريّا «عليه السلام» را بر او كفيل قرار داد. آل عمران:37-35. كرامات 1- [آل عمران:38-37]. مىتوان از ظهور ايه بدست آورد كه طعام حاضر در نزد مريم مائده آسمانى بوده است كه زكريّا «عليه السلام» با تعجّب مىپرسد: اين از كجاست؟ مريم جواب مىدهد: از نزد خدا. و ظاهر آن است كه ديدن اين وضع زكريّا را دلگرم كرده تا ازخدا فرزندى بخواهد با آنكه به شهادت آيه40. همين سوره و آيات اوائل سوره مريم، زكريّا آنروز پير فرتوت و زنش از اوّل عقيم بود. يعنى: اى خدا حالا كه تو به مريم لطف فرموده مائده آسمانى نازل مىفرمايى مرا نيز با آنكه پير فرتوتم فرزندى عنايت فرما. در روايات هست كه: زكريّا مىديد در زمستان ميوه تابستان و در تابستان ميوه زمستان در نزد مريم هست. در احاديث لفظ صريحى نيافتم كه تصريح بمائده آسمانى بودن آن طعام داشته باشد ولى رويهم از آنها استفاده مىشود و لحن آيه چنانكه گفته شد حاكى از آن است. زمخشرى در كشّاف و بيضاوى در تفسير خود ذيل آيه «قالَتْ هُوَمِنْ عِنْدِاللهِ» نقل كردهاند: روزى فاطمه «عليهاسلام» دو قرص نان و مقدارى گوشت به محضر رسول خدا «صلى الله عليه واله» به هديه آورد، حضرت آنرا پس داد و فرمود: دختر عزيزم بگير. فاطمه چون پرده طبق را برداشت ديد پر است از نان و گوشت، متحيّر شد و دانست كه ازجانب پروردگار است، حضرت فرمود:«اَنَّى لَكِ هذا»؟ اين از كجاست فاطمه درجواب عرض كرد: «مِنْ عِنْدِاللهِ انَّ اللهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ» حضرت فرمود: حمد خدا را كه تو را مانند سيّده زنان بنىاسراييل قرارداد، سپس آنحضرت على بن ابيطالب، حسن، حسين عليهم السلام و همه اهل بيتش را جمع كرد تا از آن خوردند و سير شدند و طعام همچنان ماند و فاطمه «عليهاالسلام» به همسايگان نيز از آن طعام هديه كرد. اين روايت با اندكى تفاوت در تفسير عياشى نيز نقل شده است. *** 2- [آل عمران:45-42]. [مريم:27-21]. آيات صريحاند در اينكه: ملائكه مريم را ندا كردهاند و او صداى آنها را شنيده و جواب گفته و جواب شنيده است، ايضاً فرشته پيش او آمده و او فرشته را ديده و بشارت عيسى را از زبان فرشته شنيده است. و نيز صراحت دارند كه ولادت عيسى «عليه السلام» از قدرت خداوند بطور غيرمعمول بوده است. مىدانيم كه مريم پيغمبر نبود پس ديدن ملك و شنيدن صداى ملك براى بندگان پاك خداوند ميسّر است در كافى بابى تحت عنوان: امامان محدّثاند و مفهّم. منعقد كرده و در آن رواياتى درباره اينكه ائمّه كلام ملائكه را مىشنوند نقل شده است و در بابى تحت عنوان: ملائكه به منازل ائمه وارد مىشوند و به آنها اخبار مىآورند. رواياتى راجع بدين مضمون نقل كرده است. اينها هيچ يك مخالف دين نيستند و آيات قصّه مريم چنانكه نقل شد دليل بارز اين مطلب است ايضاً در كافى باب مولدالزهرا به سند صحيح ازامام صادق «عليه السلام» نقل شده «قالَ اِنَّ فاطِمَةَ عَلَيْهِاالسَّلامُ مَكَثَتْ بَعْدَ رَسُولِ اللهِ خَمْسَةَ وَسَبْعينَ يَوْماً وَكانَ دَخَلَها حُزْنٌ شَديدٌ عَلى اَبيها وَكانَ يَأْتيها جَبْرِئيلُ فَيُحَسِنُ عَزائَها عَلى اَبيها وَ يُطَيِّّبُ نَفْسَها وَ يُخْبِرُها عَنْ اَبيها وَ مَكانِهِ وَيُخْبِرُها بِمايَكُونُ بَعْدَها فى ذُرِيَّتِها وَكانَ عَلِىٌ «عليه السلام» يَكْتُبُ ذلِكَ». روايت صريح است در اينكه جبرئيل محضر حضرت فاطمه سلام الله عليها مىآمده و به او از آينده و از حالات پدرش «صلى الله عليه واله» خبر مىداده است و اميرالمؤمنين «عليه السلام» آنها را مى نوشته است. بهتان بر مريم [نساء:156]. و در اثر كفر بنىاسرائيل و اينكه به مريم بهتان بزرگى را نسبت دادند، طيّباتى را كه بر آنها حلال شده بود حرام كرديم يا بقلوبشان مهر زديم ظاهراً متعلّق «بِكُفْرِهِم» حرمت طيّبات يا طبع قلوب است. ظاهراً مراد از بهتان و كفر همان است كه به مريم نسبت زنا داده و گفتند: عيسى را از زنا زاده است درمجمع نقل شده: عيسى به گروهى از يهود گذشت بعضى به بعضى گفتند: ساحر پسر ساحره و زناكار پسر زن زناكار آمد عيسى «عليه السلام» چون آن سخن شنيد گفت: خدايا تو پروردگار منى و مرا آفريدهاى و از جانب خودم به آنها مبعوث نشدهام اَللَّهُمَّ الْعَنْ مَنْ سَبَنى وَسَبَّ والِدَتى خدا دعاى عيسى را مستجاب كرد و آنها را مسخ نمود و به صورت خوكها در آورد. عبادت مريم [مائده:116]. آيه چنانكه از آيات مابعد روشن مىشود راجع به قيامت است وخدا در قيامت اين سخن را به عيسى «عليه السلام» خواهد فرمود. و روشن مىشود كه بعد از ان حضرت عدهاى از نصارى حتى مادرش مريم را نيز معبود گرفتهاند. در الميزان از تفسير آلوسى نقل شده كه گفته: ابوجعفرامامى از بعض نصارى نقل كرده كه در گذشته قومى بودند بنام مريميّه، عقيده داشتند كه مريم خدا و معبود است. و از المنار نقل كرده: امّا عبادت مريم مادر عيسى در كليساهاى شرق و غرب بعد از قسطنطين (كنستانتين) مورد اتفاق همه بود سپس فرقه پروتستان كه بعد از اسلام بوجود آمد عبادت مريم را انكار كردند و لغو نمودند. آنگاه شواهد و نمونههايى در اين زمينه از المنار نقل كرده است. | ||
===ریشههای [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud htmlpre='ریشه_'> | |||
بنو:100, عيسى:59, قول:57, ه:51, من:48, اله:46, الله:45, يا:43, وله:43, هم:39, ک:37, مسيح:36, ما:34, ل:33, ب:32, ها:29, انن:29, اذ:28, على:27, رسل:26, ى:25, نا:24, فى:22, اتى:20, امم:20, قوم:19, کون:19, ان:19, بين:19, الا:18, ملک:18, ربب:18, روح:17, ذکر:17, ف:17, کلم:16, ذلک:16, ايد:16, قد:16, هو:16, اخذ:16, يوم:16, اسرائيل:16, الى:15, حواريون:15, وسم:15, لئک:15, جعل:15, لقى:15, کتب:15, مثل:15, حيى:15, قتل:15, ظلم:15, هدى:14, ايى:14, صدق:14, اخر:14, حقق:14, بعث:14, شىء:14, الک:14, ا:14, صفو:14, سمو:14, موسى:14, اوى:14, عبد:13, قفو:13, وجه:13, بهت:13, اننى:13, انس:13, قنت:13, هل:13, کفل:13, علم:13, امر:13, نعم:13, موت:13, نسو:13, انت:13, نبذ:13, عظم:13, قدس:13, اذا:13, طوع:13, ضرب:13, ن:13, خصم:13, لدى:13, عمر:13, رحم:12, شهد:12, نصر:12, نزل:12, داود:12, عمران:12, جىء:12, انجيل:12, وثق:12, هلک:12, رزق:12, عوذ:12, دنو:12, لما:12, الذى:12, التى:12, لعل:12, حمل:12, اهل:12, کفر:12, ذا:12, طهر:12, رکع:12, لسن:12, نجو:12, ائى:12, ابراهيم:12, فسق:12, عصو:12, غفر:12, اثر:12, امن:12, خلو:12, درج:12, لا:12, نوح:12, قلم:12, بشر:12, سئل:12, سجد:12, عند:12, حصن:12, غلظ:12, فرى:12, ارض:12, عصى:12, رود:12, الذين:12, قلب:11, مرى:11, اخو:11, سلف:11, جمع:11, يدى:11, بکر:11, وجد:11, قلل:11, هذا:11, قرب:11, قبل:11, فرج:11, بعض:11, سلم:11, دون:11, حرب:11, رفع:11, صدد:11, عمل:11, انث:11, ذرر:11, مع:11, وحد:11, عشو:11, لو:11, بعد:11, هارون:11, شرق:11, عدو:11, ولد:10, تبع:10, زکريا:10, هما:10, توراة:10, نفخ:10, صلب:10, کلل:10, ليس:10, ميد:10 | |||
</qcloud> | |||
== کلمات مشتق شده در قرآن == | == کلمات مشتق شده در قرآن == |