ریشه سبع: تفاوت میان نسخهها
(افزودن نمودار دفعات) |
(Added root proximity by QBot) |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
=== قاموس قرآن === | === قاموس قرآن === | ||
(بر وزن عَضُد) درنده. راغب گويد گفتهاند: به علت تمام قوى بودن سبع خوانده شده كه سبع از اعداد تامّه است [مائده:3]. اين كلمه فقط يكبار در قرآن آمده و نيم خورده درنده حرام است مگر آنكه پيش از مردن ذبح كنند. | (بر وزن عَضُد) درنده. راغب گويد گفتهاند: به علت تمام قوى بودن سبع خوانده شده كه سبع از اعداد تامّه است [مائده:3]. اين كلمه فقط يكبار در قرآن آمده و نيم خورده درنده حرام است مگر آنكه پيش از مردن ذبح كنند. | ||
===ریشههای [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud htmlpre='ریشه_'> | |||
هن:100, ل:97, من:90, سمو:88, هم:87, فى:87, ما:80, اکل:79, سبع:79, ف:75, ه:73, قول:66, سبل:66, خلق:58, عجف:57, سنبل:55, سمن:53, بقر:51, ها:45, الله:44, اله:42, رئى:42, وله:40, جعل:36, يوم:35, غفر:35, کلل:35, ربب:35, خضر:35, کم:32, اخر:31, ب:31, علم:31, اتى:31, انن:31, ى:30, هو:29, شدد:29, ک:29, ثمن:28, ذرع:28, ارض:28, يبس:26, بعد:26, فوق:26, الذى:26, طبق:26, قوم:25, لا:25, نزل:25, بوب:25, سنو:24, الا:24, ثم:23, بحر:23, ان:23, ذلک:23, مثل:23, رجع:23, لعل:22, عظم:22, نا:22, على:22, کلب:21, کون:21, قد:21, سوى:21, حبب:20, جمع:20, الى:20, طرق:19, زرع:19, مدد:19, نبت:19, اذا:19, حجج:19, مرر:19, رجل:19, فتى:19, ليل:19, سلک:18, سرج:18, دئب:18, عرش:18, شىء:18, قضى:18, ثنى:18, غيب:18, سبح:17, بنى:17, وقت:17, عيش:17, قرآن:17, تلک:17, ذکو:17, ملک:17, س:17, عزز:17, لن:17, طوع:17, موسى:17, سلسل:17, نفد:17, وعد:17, قمر:17, فتو:17, ايى:17, نطح:17, وهج:17, ثلث:15, خير:15, عتو:15, سخر:15, رهب:15, يا:15, وحى:15, کلم:15, رجم:15, ذکر:15, عن:15, حسم:15, قرء:15, عشر:15, قدم:15, نهر:15, ردى:15, لم:15, کبر:15, وقذ:14, صرصر:14, علو:14, عصر:14, صدق:14, امر:14, لبس:14, رزق:14, کيف:14, انس:14, کمل:14, حصد:14, ذبح:14, عمل:14, بعث:14, ا:14, لما:14, حسن:13, او:13, غفل:13, روح:13, نور:13, اخذ:13, خنق:13, صوم:13, بضع:13, اذ:13, کره:13, جهنم:13, صلى:13, جحم:12, قسم:12, سجن:12, وجد:12, جزء:12, نن:12, نصب:12, مئى:12, قلم:12, رحم:12, يوسف:11, قلل:11, وذر:11, رجف:11, سدس:11, بين:11, شجر:11, ملء:10, فوت:10, خمس:10 | |||
</qcloud> | |||
== کلمات مشتق شده در قرآن == | == کلمات مشتق شده در قرآن == |
نسخهٔ ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۵۸
تکرار در قرآن: ۲۸(بار)
«سَبْع» در لغت به معناى هفت و «مَثانِى» به معناى دوتاها است، و بیشتر مفسران و روایات، «سَبْعاً مِنَ الْمَثانِى» را کنایه از سوره «حمد» گرفته اند، زیرا سوره «حمد» بنا بر معروف، هفت آیه است و از این نظر که، به خاطر اهمیت این سوره و عظمت محتوایش، دو بار بر پیامبر(صلى الله علیه وآله) نازل گردیده، و یا این که: از دو بخش تشکیل شده (نیمى از آن، حمد و ثناى خداست و نیمى از آن، تقاضاهاى بندگان است) و یا این که دوبار در هر نماز خوانده مى شود، به این جهات، کلمه «مَثانِى» یعنى دوتاها بر آن اطلاق شده است.
بعضى از مفسران نیز این احتمال را داده اند که «سبع» اشاره به هفت سوره بزرگ آغاز قرآن است، و مَثانِى کنایه از خود قرآن،، چرا که قرآن دو بار بر پیامبر(صلى الله علیه وآله) نازل شد یک بار به طور جمعى، و یک بار تدریجى و به حسب نیازها و در زمان هاى مختلف. بنابراین، «سَبْعاً مِنَ الْمَثانِى» یعنى هفت سوره مهم، از مجموعه قرآن.
کلمه «سبع» (هفت) در لغت عرب براى تکثیر نیز به کار مى رود، شاید از این نظر که پیشینیان عدد کرات منظومه شمسى را هفت مى دانستند (و در واقع آنچه از منظومه شمسى امروز نیز با چشم غیر مسلح دیده مى شود، هفت کره بیش نیست) و با توجّه به این که «هفته» به صورت یک دوره کامل زمان، هفت روز بیشتر نیست و تمام کره زمین را نیز به هفت منطقه تقسیم مى کردند، و نام هفت اقلیم بر آن گذارده بودند، روشن مى شود که چرا «هفت» به عنوان یک عدد کامل در میان آحاد و براى بیان کثرت به کار رفته است.
قاموس قرآن
(بر وزن عَضُد) درنده. راغب گويد گفتهاند: به علت تمام قوى بودن سبع خوانده شده كه سبع از اعداد تامّه است [مائده:3]. اين كلمه فقط يكبار در قرآن آمده و نيم خورده درنده حرام است مگر آنكه پيش از مردن ذبح كنند.
ریشههای نزدیک مکانی
کلمات مشتق شده در قرآن
کلمه | تعداد تکرار در قرآن |
---|---|
سَبْعَ | ۱۱ |
سَبْعَةٍ | ۱ |
السَّبُعُ | ۱ |
سَبْعِينَ | ۲ |
سَبْعٌ | ۳ |
سَبْعِ | ۲ |
سَبْعَةُ | ۲ |
سَبْعاً | ۲ |
السَّبْعُ | ۱ |
سَبْعَةٌ | ۱ |
السَّبْعِ | ۱ |
سَبْعُونَ | ۱ |