يس ٧٠: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=تا بترساند آن را که زنده است و فرود آید سخن بر کافران | |-|معزی=تا بترساند آن را که زنده است و فرود آید سخن بر کافران | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره يس | نزول = | {{آيه | سوره = سوره يس | نزول = [[نازل شده در سال::5|٥ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::70|٧٠]] | قبلی = يس ٦٩ | بعدی = يس ٧١ | کلمه = [[تعداد کلمات::9|٩]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«حَیّاً»: مراد زنده معنوی است که شخص عاقل و اندیشمند و بیدار دل است (نگا: انعام / فاطر / ). «یَحِقَّ»: واجب شود. مسلّم گردد. «الْقَوْلُ»: فرمان عذاب. عذاب. «یَحِقَّ الْقَوْلُ»: (نگا: اسراء / ، قصص / ، یس / . | «حَیّاً»: مراد زنده معنوی است که شخص عاقل و اندیشمند و بیدار دل است (نگا: انعام / فاطر / ). «یَحِقَّ»: واجب شود. مسلّم گردد. «الْقَوْلُ»: فرمان عذاب. عذاب. «یَحِقَّ الْقَوْلُ»: (نگا: اسراء / ، قصص / ، یس / . |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۱۷
ترجمه
يس ٦٩ | آیه ٧٠ | يس ٧١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«حَیّاً»: مراد زنده معنوی است که شخص عاقل و اندیشمند و بیدار دل است (نگا: انعام / فاطر / ). «یَحِقَّ»: واجب شود. مسلّم گردد. «الْقَوْلُ»: فرمان عذاب. عذاب. «یَحِقَّ الْقَوْلُ»: (نگا: اسراء / ، قصص / ، یس / .
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۶۶ - ۸۳ سوره يس
- تهديد كفار به گرفتن چشمان و دگرگون ساختن خلقتشان
- توضيح اينكه فرمود: ما به پيامبر شعر نياموختيم و شاعرى شايسته او نيست و ما علمناهالشعر و ما ينبغى له
- مقصود از اينكه فرمود: انسان مالك چهارپايان است
- معناى جمله : وهم لهم جند محضرون كه درباره احضار مشركين و آلهه شان در قيامت است
- استبعاد معاد توسط مشركين و جواب خداى تعالى به اين استبعاد
- اقوال مختلف درباره خلقت مثل در آيه : اوليس الذى خلق السموات والارض بقادر على انيخلق مثلهم ...
- توضيحى در مورد تغير و تبدل متوالى بدن و عدم تغير وتبدل نفس و روح
- توضيح مفاد آيه شريفه : انما امره اذا اراد شيئا انيقول له كن فيكون ... و بيان مراد از امر و قول در آن
- رد گفتار بعضى كه كن را از مقوله لفظ دانسته اند
- معناى ملكوت و اينكه ملكوت هر چيزى به دست خدا است
- رواياتى درباره بيگانه بودن پيامبر صلى الله عليه و آله از شعر و شاعرى
- اعاده و احياء اموات
- و اراده قول خداوند
نکات آیه
۱ - انذار و اخطار به انسان ها، فلسفه نزول قرآن (و قرءان مبین . لینذر) لام در فعل «لینذر» براى تعلیل است و ضمیر فاعلى آن فعل، یا به قرآن بازمى گردد; که در این صورت مصدر مؤول به فعلِ «انذر» متعلق مى شود. و یا به پیامبر(ص) بازمى گردد; که در این صورت، به فعلِ «أرسل» متعلق خواهد بود. گفتنى است که براشت یاد شده، مبتنى بر فرض اول است.
۲ - انذار و اخطار به انسان ها، از اهداف رسالت پیامبراسلام(ص) (و ما علّمنه الشعر و ما ینبغى له ... لینذر)
۳ - زندگى انسان ها بدون تعالیم قرآن و رهنمودهاى پیامبراسلام، با خطرها و آفت هاى گریزناپذیر رو به رو خواهد بود. (و ما علّمنه الشعر ... إن هو إلاّ ذکر و قرءان مبین . لینذر) برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که انذار و اخطارِ مردم به وسیله قرآن و پیامبراسلام، حاکى از این حقیقت است که بر سر راه انسان ها خطرها و آسیب هاى بسیار وجود دارد که به وسیله قرآن و پیامبر(ص) شناخته مى شود و اگر انسان ها به این امور توجه نکنند، با آنها روبه رو خواهند شد. گفتنى است معناى لغوى «انذار» (اعلام به امرى خطرناک و شایسته بر حذر بودن) مؤید همین برداشت است.
۴ - تأثیر انذارها و اخطارهاى قرآن و پیامبر(ص) تنها در دل هاى مستعد، زنده و هوشمند (لینذر من کان حیًّا) از این که خداوند فرمود: قرآن و پیامبر(ص) انسان هاى زنده را انذار خواهد کرد، مى توان استفاده کرد که قرآن و کلام پیامبر(ص) تنها در انسان هاى آماده و مستعد براى فهم و دریافت حقایق، مؤثر خواهد بود.
۵ - عقل و ایمان، مایه حیات انسان است. (و قرءان مبین . لینذر من کان حیًّا) بیشتر مفسران برآنند که در جمله «من کان حیّاً» یا استعاره به کار رفته و مقصود از آن انسان عاقل یا مؤمن است. و یا این که در این جمله، مجاز مرسل به کار رفته است; یعنى، چون تعالیم قرآن و پیامبر(ص) سبب حیات واقعى بشر است، از این رو تعبیر «حىّ» آمده است; مثل آیه شریفه: «استجیبوا للّه و للرسول إذا دعاکم لما یحییکم» (انفال (۸) آیه ۲۴). گفتنى است که برداشت یاد شده مبتنى بر فرض نخست است.
۶ - تعالیم قرآن و رهنمودهاى پیامبر اسلام(ص)، مایه حیات واقعى انسان ها است. (لینذر من کان حیًّا)
۷ - مؤمنان، انسان هاى زنده دل و برخوردار از حیات واقعى و معقول، و کافران (چونان مردگان) محروم از آن (لینذر من کان حیًّا و یحقّ القول على الکفرین) برداشت یاد شده از ارتباط میان صدر و ذیل آیه شریفه; یعنى، به قرینه مقابله میان انسان هاى زنده و کافران، به دست مى آید.
۸ - شعر در احیاى حیات واقعى و معقول انسان ها، کافى نیست. (و ما علّمنه الشعر و ما ینبغى له ... لینذر من کان حیًّا) از این که خداوند با نفى شعر بودن قرآن، حیاتبخش بودن را منحصر به تعالیم آن و پیامبر(ص) دانسته است، مى توان استفاده کرد که شعر، در حیات بخشیدن به انسان ها کافى نیست.
۹ - تحقق وعده خداوند مبنى بر عذاب کافران، حتمى است. (و یحقّ القول على الکفرین) مقصود از «قول» - طبق نظر مفسران - وعده خداوند به عذاب کافران است; مثل آیه شریفه «لکن حقّت کلمة العذاب على الکافرین»، (زمر، آیه ۷۱).
۱۰ - قرآن، وسیله اتمام حجت بر کافران و تحقق بخش وعده الهى درباره آنان است. (و قرءان مبین . لینذر ... و یحقّ القول على الکفرین) از عطف جمله «و یحقّ الحقّ ...» بر جمله «لینذر» - که لام در این جمله براى تعلیل است - برداشت یاد شده به دست مى آید.
روایات و احادیث
۱۱ - «و فى المجمع و یجوز أن یکون المراد بمن کان حیّاً، عاقلاً و روى ذلک عن على(ع)...;[۱] در مجمع البیان آمده است: و ممکن است مراد از «من کان حیّاً» صاحب خرد باشد و همین مطلب از حضرت على(ع) روایت شده است».
موضوعات مرتبط
- اتمام حجت: اتمام حجت با قرآن ۱۰
- انسان: آسیب پذیرى انسان ها ۳; آفات زندگى انسان ها ۳; انذار انسان ها ۱، ۲; عوامل حیات انسان ها ۵، ۶
- ایمان: آثار ایمان ۵
- تشبیهات قرآن: تشبیه به مؤمنان ۷; تشبیه کافران ۷
- حیات: عوامل مؤثر در حیات ۸
- خدا: حتمیت وعده هاى خدا ۹; وعده هاى خدا ۱۰
- شعر: نقش شعر ۸
- عاقلان :۷ فضایل عاقلان ۷ ۱۱
- عقل: آثار عقل ۵
- قرآن: آثار انذارهاى قرآن ۴; تشبیهات قرآن ۷; فلسفه نزول قرآن ۱; نقش قرآن ۳، ۶، ۱۰
- کافران: اتمام حجت بر کافران ۱۰; حتمیت عذاب کافران ۹; کوردلى کافران ۷; محرومیت کافران ۷
- مؤمنان: بصیرت مؤمنان ۷
- محمد(ص): آثار انذارهاى محمد(ص) ۴; آثار تعالیم محمد(ص) ۶; انذارهاى محمد(ص) ۲; اهداف رسالت محمد(ص) ۲; هدایتگرى محمد(ص) ۳
- هدایت: زمینه هدایت ۴
منابع
- ↑ مجمع البیان، ج ۸، ص ۶۷۵; نورالثقلین، ج ۴- ، ص ۳۹۴، ح ۸۱.