النور ٤٠: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=یا مانند تاریکیهائی در دریائی ژرف بپوشاندش موجی (فراگیردش) از فراز آن است موجی که از فراز آن است ابری تاریکیهائی است پارهای از آنها بر فراز پارهای گاهی که برون آرد دستش را نیارد که بیندش و آنکو ننهاده است خدا برایش نوری پس نباشدش نوری | |-|معزی=یا مانند تاریکیهائی در دریائی ژرف بپوشاندش موجی (فراگیردش) از فراز آن است موجی که از فراز آن است ابری تاریکیهائی است پارهای از آنها بر فراز پارهای گاهی که برون آرد دستش را نیارد که بیندش و آنکو ننهاده است خدا برایش نوری پس نباشدش نوری | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره النور | نزول = | {{آيه | سوره = سوره النور | نزول = [[نازل شده در سال::22|١٠ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::40|٤٠]] | قبلی = النور ٣٩ | بعدی = النور ٤١ | کلمه = [[تعداد کلمات::34|٣٤]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«ظُلُماتٍ»: این آیه شریفه اشاره به طوفانهای دریائی دارد. در دریاهای پرآب و اقیانوسهای فراخ، هنگامی که طوفانها در میگیرد امواج خوفناکی با درازا و پهنا و بلندای گوناگون به راه میافتد. به گونهای که چینها بالای چینها روان و طبقهها فوق طبقهها دوان میگردد و گردبادهای دریائی جلو نور خورشید را میگیرد. طوفانها هم به نوبه خود ابرهای انباشته و ستبری را ایجاد مینماید و تاریکی هوا بر تاریکی آبها میافزاید و بالاخره ظلمت تا بدانجا حکمفرما میگردد که با وجود سلامت چشمها رؤیت اشیاء ناممکن میشود (نگا: المنتخب). کسی که گرفتار چنین محیطی شود کی از آن رها و به سوی نجات راه پیدا میکند؟ کافران و منافقان محروم از نور خدا هم در تاریکیهای کفر و شرک و معاصی گرفتارند. دلهایشان دستخوش امواج حیرت بوده، و ابرهای شکّ بر دلهایشان خیمه زده، و در نتیجه با ظلمات عقیده غلط و کردار بد و گفتار نادرست، راهی گور تاریک و دشت محشر تاریک و دوزخ تاریک میگردند و بالاخره در دنیا و آخرت در ظلمات بسر میبرند. «لُجِّیٍّ»: منسوب به (لُجَّة)، دارای آب زیاد با عمق بسیار و سطح موّاج. | «ظُلُماتٍ»: این آیه شریفه اشاره به طوفانهای دریائی دارد. در دریاهای پرآب و اقیانوسهای فراخ، هنگامی که طوفانها در میگیرد امواج خوفناکی با درازا و پهنا و بلندای گوناگون به راه میافتد. به گونهای که چینها بالای چینها روان و طبقهها فوق طبقهها دوان میگردد و گردبادهای دریائی جلو نور خورشید را میگیرد. طوفانها هم به نوبه خود ابرهای انباشته و ستبری را ایجاد مینماید و تاریکی هوا بر تاریکی آبها میافزاید و بالاخره ظلمت تا بدانجا حکمفرما میگردد که با وجود سلامت چشمها رؤیت اشیاء ناممکن میشود (نگا: المنتخب). کسی که گرفتار چنین محیطی شود کی از آن رها و به سوی نجات راه پیدا میکند؟ کافران و منافقان محروم از نور خدا هم در تاریکیهای کفر و شرک و معاصی گرفتارند. دلهایشان دستخوش امواج حیرت بوده، و ابرهای شکّ بر دلهایشان خیمه زده، و در نتیجه با ظلمات عقیده غلط و کردار بد و گفتار نادرست، راهی گور تاریک و دشت محشر تاریک و دوزخ تاریک میگردند و بالاخره در دنیا و آخرت در ظلمات بسر میبرند. «لُجِّیٍّ»: منسوب به (لُجَّة)، دارای آب زیاد با عمق بسیار و سطح موّاج. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۰۸
ترجمه
النور ٣٩ | آیه ٤٠ | النور ٤١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«ظُلُماتٍ»: این آیه شریفه اشاره به طوفانهای دریائی دارد. در دریاهای پرآب و اقیانوسهای فراخ، هنگامی که طوفانها در میگیرد امواج خوفناکی با درازا و پهنا و بلندای گوناگون به راه میافتد. به گونهای که چینها بالای چینها روان و طبقهها فوق طبقهها دوان میگردد و گردبادهای دریائی جلو نور خورشید را میگیرد. طوفانها هم به نوبه خود ابرهای انباشته و ستبری را ایجاد مینماید و تاریکی هوا بر تاریکی آبها میافزاید و بالاخره ظلمت تا بدانجا حکمفرما میگردد که با وجود سلامت چشمها رؤیت اشیاء ناممکن میشود (نگا: المنتخب). کسی که گرفتار چنین محیطی شود کی از آن رها و به سوی نجات راه پیدا میکند؟ کافران و منافقان محروم از نور خدا هم در تاریکیهای کفر و شرک و معاصی گرفتارند. دلهایشان دستخوش امواج حیرت بوده، و ابرهای شکّ بر دلهایشان خیمه زده، و در نتیجه با ظلمات عقیده غلط و کردار بد و گفتار نادرست، راهی گور تاریک و دشت محشر تاریک و دوزخ تاریک میگردند و بالاخره در دنیا و آخرت در ظلمات بسر میبرند. «لُجِّیٍّ»: منسوب به (لُجَّة)، دارای آب زیاد با عمق بسیار و سطح موّاج.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَ... (۱) أَ فَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلٰهَهُ... (۳)
يَکَادُ الْبَرْقُ يَخْطَفُ... (۲) ثُمَ قَسَتْ قُلُوبُکُمْ مِنْ بَعْدِ... (۱) وَ الَّذِينَ کَذَّبُوا بِآيَاتِنَا... (۲) أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً... (۱) مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلاَ هَادِيَ... (۰) يَوْمَ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَ... (۲)
تفسیر
- آيات ۳۵ - ۴۶، سوره نور
- معنا و مفادى كه آيات : ((الله نور السموات و الارض ...)) متضمن آن است .
- معناى ((نور)) و توضيح مراد از اينكه فرمود: ((خدا نور آسمانها و زمين است )).
- خداوند براى همه موجودات ((معلوم )) است و همه او را مى شناسند.
- مقصود از نور خدا همان نور ايمان و معرفت است كه به مؤ منين اختصاص دارد.
- تمثيل نور خدا به نور چراغ (مثل نوره كمشكوة ...). براى بيان تابش نور ايمان و معرفت در قلوب مؤ منين .
- مراد از جمله ((نور على نور)) در آيه شريفه
- مؤ منينى كه داراى ايمان كامل هستند از نور خدا بهره مى گيرند.
- وصف حال كسانى كه هيچ گاه از ياد خداوند باز نمى مانند!
- اشاره به اينكه تسبيح خدا مقدمه حصول معرفت ، و حمد خدا بعد از حصول معرفت اوست جلّ و علا.
- وجه اين كه در (رجال لا تلهيهم تجارة و لا بيع ) الهاء تجارت و بيع هر دو نفى شده است.
- وجه مقابله بين ذكر خدا و اقامه نماز در آيه شريفه
- مقصود از اينكه درباره قيامت فرمود: ((تتقلب فيه القلوب و الابصار))
- توضيح فراز اولآيه پاداش مؤ منان ((ليجزيهم الله احسن ما عملوا)).
- توضيح فراز دوم آن ((و يزيدهم من فضله )).
- توضيح فراز سوم آيه پاداش مؤ منان (و الله يرزق ...).
- تشبيه اعمال غير مؤ منين به سرابى كه تشنه آن را آب مى پندارد و نكاتى كه اين تشبيه افاده مى كند.
- تشبيهى ديگر: اعمال كفار چون ظلمات متراكم و مضاعفى است كه دست خود را در آن نتوانند ديد.
- استدلال بر اينكه خدا نور آسمانها و زمين است در آيه : ((الم تر ان الله يسبح له من فىالسموات و الارض ...)).
- نكات و لطائفى در استدلال اين آيه وجود دارد ۱ وجه اختصاص تسبيح خدا به عقلا و مرغان هوا.
- از علم قطعى به رؤ يت ((الم تر)) تعبير شده است .
- وجه تعليم به حيوانات در آيه شريفه .
- وجه اختصاص تسبيح از ميان همه صفات كماليه خدا
- نور عمومى خدا و نور خصوصى او همچون رحمت او دو گونه است .
- ذكر مواردى از خلقت و تدبير خداوند براى بيان اينكه مبداء و مرجع امور مشيت خداى سبحان است
- بيان ديگرى بر انحصار بازگشت امور به مشيت خداوند
- بحث فلسفى (در بيان اينكه خداوند علت اينكه تامه همه موجودات است يخلق ما يشاء ...)
- رواياتى در ذيل آيه نور (الله نور السموات و الارض ...) و مفردات و جملات آن
- روايتى كه مى گويد آيه نور مثل اهل بيت عليهم السلام است و بيانى در ذيل آن
- بيت اميرالمؤ منين عليه السّلام مصداق اكمل ((فى بيوت اذن الله )) است
- چند روايت درباره : ((رجال لا تلهيهم تجارة و لا بيع ...))
نکات آیه
۱ - اعمال کافران، به مثابه تاریکى شدید در دریاى ژرفناک با امواجى متلاطم و پوشیده از ابر است که کمترین روزنه اى در آن نیست. (و الذین کفروا أعملهم ... کظلمت فى بحر لجّىّ یغشیه موج من فوقه موج من فوقه سحاب ظلمت بعضها فوق بعض)
۲ - زندگى (رفتار و اعمال) کافران، داراى فرجامى پوچ و در هاله اى از سردرگمى (و الذین کفروا أعملهم ... أو کظلمت فى بحر لجّىّ یغشیه موج من فوقه موج من فوقه سحاب ظلمت بعضها فوق بعض)
۳ - کافرانى که در مادیات و اموال دنیا غوطه وراند، به پوچى در زندگى دچار گشته و در سردرگمى شدید بسر مى برند. (رجال لاتلهیهم تجرة و لابیع عن ذکر اللّه ... و الذین کفروا أعملهم ... کظلمت فى بحر لجّىّ ... إذا أخرج یده لم یکد یرها) از مقایسه میان آیه ۳۷ - که در باره کسانى است که مال و منال و مادیات آنان را از یاد خدا غافل نمى سازد - و آیه شریفه - که درباره وضعیت کافران است - به دست مى آید که کافران، بر خلاف مؤمنان، در مادیات و علاقه به مال و منال گرفتاراند و از این رو دچار سردرگمى و تاریکى شدید هستند.
۴ - گمراهى، داراى مراتب گوناگون است. (أو کظلمت فى بحر لجّىّ یغشیه موج من فوقه موج من فوقه سحاب ظلمت بعضها فوق بعض) جمع آمدن «ظلمات» - که مقصود از آن در این آیه ضلالت ها و گمراهى ها است - بیانگر تنوع و کثرت راه ضلالت و گمراهى است و جمله «ظلمات بعضها فوق بعض» (تاریکى هایى برفراز یکدیگر) حکایت از مراتب و شدت و ضعف آن دارد.
۵ - کافران، چنان در ظلمت و گمراهى فرو رفته اند که حتى ملموس ترین حقایق الهى را درک نمى کنند. (والذین کفروا أعملهم ... أو کظلمت فى بحر لجّىّ یغشیه موج من فوقه موج من فوقه سحاب ظلمت بعضها فوق بعض إذا أخرج یده لم یکد یرها) ندیدن دست خویش - با آن که دست از ملموس ترین چیز براى انسان است - (إذا أخرج یده لم یکد یراها) حکایت از حقیقت یاد شده دارد.
۶ - محرومان از نورالهى، بى بهره از هر گونه نور و هدایت اند. (و من لم یجعل اللّه له نورًا فما له من نور)
۷ - کافران، به دلیل بى بهره بودن از نور الهى، محروم از هر گونه هدایت اند. (و الذین کفروا أعملهم ... کظلمت فى بحر لجّىّ ... إذا أخرج یده لم یکد یرها و من لم یجعل اللّه له نورًا فما له من نور)
۸ - خداوند، یگانه سرچشمه نور و هدایت است. (و من لم یجعل اللّه له نورًا فما له من نور)
۹ - فرو رفتن کفرپیشگان در ظلالت و سردرگمى گریز ناپذیر، برخاسته از محرومیت آنان از نور هدایت الهى است. (و الذین کفروا أعملهم ... کظلمت فى بحر لجّىّ ... من فوقه سحاب ظلمت بعضها فوق بعض ... و من لم یجعل اللّه له نورًا فما له من نور)
۱۰ - برخوردارى از هدایت خدا و یا محرومیت از آن، به دست او است. (و من لم یجعل اللّه له نورًا فما له من نور)
موضوعات مرتبط
- تشبیهات قرآن: تشبیه به تاریکى دریاى طوفانى ۱; تشبیه عمل کافران ۱
- حقایق: محرومان از درک حقایق ۵
- خدا: اختیارات خدا ۱۰; محرومان از نور خدا ۶، ۷; نقش خدا ۸; نور خدا ۹
- دنیاطلبى: آثار دنیاطلبى ۳
- قرآن: تشبیهات قرآن ۱
- کافران: پوچى زندگی کافران ۲، ۳; پوچى عمل کافران ۲; تحیر کافران ۲، ۳; دنیاطلبى کافران ۳; شدت گمراهى کافران۵; فرجام کافران ۲; محرومیت کافران ۷، ۹; منشأ گمراهى کافران ۹; هدایت ناپذیرى کافران ۷
- گمراهى: مراتب گمراهى ۴
- نور: منشأ نور ۸
- هدایت: محرومان از هدایت ۶، ۹; محرومیت از هدایت ۱۰; منشأ هدایت ۸، ۱۰