طه ١٢٨: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=آیا هدایت نشد برای ایشان (یا آیا هدایت نکردشان) آنکه بسا نابود کردیم پیش از ایشان از قرنهائی که میروند در نشیمنهای ایشان همانا در این است آیتهائی برای دارندگان خرد | |-|معزی=آیا هدایت نشد برای ایشان (یا آیا هدایت نکردشان) آنکه بسا نابود کردیم پیش از ایشان از قرنهائی که میروند در نشیمنهای ایشان همانا در این است آیتهائی برای دارندگان خرد | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره طه | نزول = | {{آيه | سوره = سوره طه | نزول = [[نازل شده در سال::7|٧ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::128|١٢٨]] | قبلی = طه ١٢٧ | بعدی = طه ١٢٩ | کلمه = [[تعداد کلمات::18|١٨]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«أَلَمْ یَهْدِ لَهُمْ»: آیا ایشان را رهنمود نکرده است؟ (نگا: اعراف / . «الْقُرُونِ»: (نگا: انعام / . «النُّهَی»: (نگا: طه / ). | «أَلَمْ یَهْدِ لَهُمْ»: آیا ایشان را رهنمود نکرده است؟ (نگا: اعراف / . «الْقُرُونِ»: (نگا: انعام / . «النُّهَی»: (نگا: طه / ). |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۰۴
ترجمه
طه ١٢٧ | آیه ١٢٨ | طه ١٢٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَلَمْ یَهْدِ لَهُمْ»: آیا ایشان را رهنمود نکرده است؟ (نگا: اعراف / . «الْقُرُونِ»: (نگا: انعام / . «النُّهَی»: (نگا: طه / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
أَ وَ لَمْ يَهْدِ لِلَّذِينَ... (۱) أَ فَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ... (۰) أَ وَ لَمْ يَهْدِ لَهُمْ کَمْ... (۷)
تفسیر
- آيات ۱۲۷ - ۱۳۵ سوره طه
- شرح و توضيح معنا و مراد آيه : ((ولولا كلمة سبقت من ربك ...(( كه حاكى از تاءخيرعذاب دنيوى در برابر كفر و اسراف است . و برخى وجوه در اين باره
- مفاد و مراد آيه :((و سبح بحمد ربك قبل طلوع الشمس وقبل غروبها...(( و اقوال و وجوه عديده اى كه مفسرين پيرامون آن گفته اند
- اشاره به اينكه چگونه تسبيح و تحميد خدا انسان را به مقام رضا مى رساند
- مراد از اهل پيامبر(صلى الله عليه و آله ) در آيه : ((و اءمراهلك بالصلوة واصطبرعليها((اشاره به اينكه چگونه تسبيح و تحميد خدا انسان را به مقام رضا مى رساند
- بحث روايتى (رواياتى در ذيل آيات :((و سبح بحمد ربك ...(( و ((و لا تمدن عينيك ...((و...)
- پيامبر آيه تطهير را خطاب به
نکات آیه
۱ - خداوند جوامع و امت هاى بسیارى را در طول تاریخ هلاک و نابود کرده است. (کم أهلکنا قبلهم من القرون ) «قرن» به معناى قوم و مردمى است که در یک زمان زندگى مى کنند (مفردات راغب).
۲ - کفر به آیات و هدایت هاى الهى، عامل نابودى امت هاى بسیار در طول تاریخ بوده است. (و کذلک نجزى من أسرف و لم یؤمن ... کم أهلکنا قبلهم من القرون ) به قرینه آیات پیشین، هلاکت امت هاى پیشین، به دلیل کفرورزى آنان در برابر آیات و هدایت هاى الهى بوده است.
۳ - هلاکت اقوام گذشته با عذاب الهى، نمونه هایى بارز از جدى بودن تهدیدهاى خداوند و راهنماى کافى براى مشرکان عصر بعثت (أفلم یهد لهم کم أهلکنا قبلهم من القرون )
۴ - درس نگرفتن از تاریخ و هلاکت امت هاى پیشین، امرى سزاوار توبیخ و سرزنش (أفلم یهد لهم کم أهلکنا قبلهم ) استفهام یاد شده در «أفلم...» براى انکار توبیخى است. فاعل «لم یهد» «اهلاک» است که از «کم أهلکنا» فهمیده مى شود و به دلیل متعدى شدن «لم یهد» به حرف لام، معناى تبیین نیز در آن تضمین شده و مفاد جمله این است که آیا نابود ساختن بسیارى ازامت هاى گذشته، براى مشرکان روشن نساخت که نباید مانند آنان عمل کنند؟!
۵ - کافران عصر پیامبر(ص)، از هلاکت بسیارى از امت هاى گذشته آگاه بوده و با آثار باستانى به جاى مانده از آنان آشنا بودند. (أفلم یهد لهم کم أهلکنا ... یمشون فى مسکنهم ) جمله «یمشون...» حال براى «هم» است که به قرینه سیاق آیه، مراد مشرکان صدراسلام مى باشد. عبور آنان به دیار عاد، ثمود، لوط و ... - که مفاد جمله «یمشون...» است - زمینه ساز آگاهى آنان به حوادث مرگ بار پیشینیان بوده است. توبیخ مستفاد از همزه استفهام نیز، فرع بر آگاهى آنان دارد.
۶ - بسیارى از پیشینیان، هنگامى که به عذاب الهى گرفتار شدند، در شهر و دیارشان به رفت و آمد عادى خود سرگرم بودند. * (کم أهلکنا قبلهم من القرون یمشون فى مسکنهم ) جمله «یمشون...» ممکن است حال براى «القرون» باشد.
۷ - تحولات تاریخ و دگرگونى هاى آن، وابسته به اراده خداوند است. (کم أهلکنا قبلهم )
۸ - آثار باستانى به جاى مانده از اقوام نابود شده، داراى زمینه هاى فراوان براى عبرت گیرى و درس آموزى (أفلم یهد لهم کم أهلکنا ... إنّ فى ذلک لأیت )
۹ - لزوم تحقیق و مطالعه در آثار عبرت آموز به جاى مانده از امت هاى گذشته و ریشه یابى عوامل هلاکت آنان (کم أهلکنا ... إنّ فى ذلک لأیت ) مقتضاى آیت بودن تاریخ گذشتگان و آثار آنان، قابلیت آن براى رهنمون شدن انسان به هدایت ها و درس هاى مهم و ارزنده است.
۱۰ - تنها، خردمندان از مطالعه در آثار باستانى به جاى مانده از گذشتگان، بهره برده و عبرت مى گیرند. (کم أهلکنا قبلهم ... إنّ فى ذلک لأیت لأُولى النهى ) آیه و نشانه بودن آیات، اختصاصى به وجود عبرت گیرنده ندارد; بلکه صفتى است ثابت. بنابراین اختصاص یافتن آن به «أُولى النهى» ناظر به موفقیت خردمندان در بهره بردن از آیات است; یعنى، گرچه آیات و نشانه ها موجود است، ولى بى خردان از آن بهره اى نمى برند.
۱۱ - عقل و خرد، گوهرى ارزشمند و بازدارنده انسان از کارهاى ناروا (إنّ فى ذلک لأیت لأُولى النهى ) «نهى» یا جمع «نهیة» (عقل) است و یا لفظى است مفرد و به معناى عقل (قاموس). از آن جهت این نام بر عقل نهاده شده است که بازدارنده و نهى کننده آدمى از زشتى ها است.
۱۲ - کسانى که از سرنوشت اقوام پیشین عبرت نمى گیرند، از خرد بى بهره اند. (إنّ فى ذلک لأیت لأُولى النهى )
۱۳ - خداوند ترغیب کننده انسان به بهره گیرى از عقل و به کار گرفتن آن (أفلم یهد ... إنّ فى ذلک لأیت لأُولى النهى ) ذیل این آیه که خردمندان را مى ستاید، گویاى مطلب یاد شده است و نیز فاء عاطفه در صدر آن، عطف بر مقدرى است که ذیل آیه گویاى آن است و در حقیقت، استفهام توبیخى بر آن داخل شده و «لم یهد» تفریع بر آن است. تقدیر کلام چنین بوده است: «أفلم یتفکروا فلم یهد...; آیا اندیشه نکردند؟! و آیا پس از اندیشیدن، هلاکت پیشینیان، آنان را هدایت نکرد؟»
موضوعات مرتبط
- آثارباستانى: آثارباستانى در صدراسلام ۵; عبرت از آثارباستانى ۸، ۹، ۱۰
- آیات خدا: آثار تکذیب آیات خدا ۲
- اقوام پیشین: آثارباستانى اقوام پیشین ۵; تاریخ اقوام پیشین ۱، ۲، ۶; عبرت از اقوام پیشین ۹; عبرت ناپذیرى از اقوام پیشین ۱۲; عوامل هلاکت اقوام پیشین ۲; کیفیت عذاب اقوام پیشین ۶; هلاکت اقوام پیشین ۱، ۳، ۵
- باستان شناسى: اهمیت باستان شناسى ۹
- تاریخ: اهمیت مطالعه تاریخ ۹; عبرت از تاریخ ۴، ۸; منشأ تحولات تاریخ ۷
- تعقل: تشویق به تعقل ۱۳
- خدا: آثار اراده خدا ۷; افعال خدا ۱; تشویقهاى خدا ۱۳; حتمیت تهدیدهاى خدا ۳
- عاقلان: عاقلان و آثارباستانى ۱۰
- عبرت: بى عقلى عبرت ناپذیران ۱۲; سرزنش عبرت ناپذیرى ۴; عوامل عبرت ۸، ۱۰
- عذاب: عبرت از اهل عذاب ۴
- عقل: ارزش عقل ۱۱; بى عقلان ۱۲; نقش عقل ۱۱
- عمل: موانع عمل ناپسند ۱۱
- کافران: علم کافران صدراسلام ۵
- مشرکان: تهدید مشرکان صدراسلام ۳