مريم ٤٢: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=هنگامی که گفت به پدر خود ای پدر من چرا میپرستی آنچه را نمیشنود و نمیبیند و نه بینیاز میکند از تو به چیزی | |-|معزی=هنگامی که گفت به پدر خود ای پدر من چرا میپرستی آنچه را نمیشنود و نمیبیند و نه بینیاز میکند از تو به چیزی | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره مريم | نزول = | {{آيه | سوره = سوره مريم | نزول = [[نازل شده در سال::6|٦ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::42|٤٢]] | قبلی = مريم ٤١ | بعدی = مريم ٤٣ | کلمه = [[تعداد کلمات::18|١٨]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«لا یُغْنِی عَنکَ شَیْئاً»: هیچ گونه مشکلی را برای تو حل نمیکند و اصلاً شرّ و بلائی از تو به دور نمیدارد. واژه (شَیْئاً) مفعول به و یا این که مفعول مطلق است. | «لا یُغْنِی عَنکَ شَیْئاً»: هیچ گونه مشکلی را برای تو حل نمیکند و اصلاً شرّ و بلائی از تو به دور نمیدارد. واژه (شَیْئاً) مفعول به و یا این که مفعول مطلق است. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۰۲
ترجمه
مريم ٤١ | آیه ٤٢ | مريم ٤٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«لا یُغْنِی عَنکَ شَیْئاً»: هیچ گونه مشکلی را برای تو حل نمیکند و اصلاً شرّ و بلائی از تو به دور نمیدارد. واژه (شَیْئاً) مفعول به و یا این که مفعول مطلق است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۴۱ - ۵۰ سوره مريم
- معناى ((صديق (( و ((نبى (( كه ابراهيم (عليه السلام ) به آن دو وصف شده (انه كانصديقا نبيا)
- احتجاج ابراهيم (عليه السلام ) با ((آزر(( و رد وابطال بت پرستى او از دو جهت
- تقرير و توضيح بيانى كه آن حضرت (عليه السلام ) در نهى ((آزر(( از اطاعت شيطان به كار برد
- پدر ابراهيم آنحضرت را به بدترين كشتن ها تهديد مى كند
- جواب نرم ابراهيم (عليه السلام ) در برابر انكار و تهديد ((آرز(( و وعده استغفار بهاو دادن
- وجه طلب مغفرت ابراهيم براى پدرش با اينكه پدرش مشرك بوده است !
- وجوهى كه در باره استغفار ابراهيم (عليه السلام ) براى ((آرز(( با اينكه مشرك بوده گفته شده است
نکات آیه
۱- حضرت ابراهیم(ع)، به خاطر بت پرستى آزر با او به بحث و گفت وگو پرداخت. (إذ قال لأبیه یأبت لِمَ تعبد ما لایسمع و لایبصر و لایغنى عنک شیئًا) چنانچه در سوره انعام آمده است، نام مخاطب ابراهیم(ع) «آزر» بوده است.
۲- آزر (پدر یا عموى حضرت ابراهیم(ع))، مشرک و بت پرست بوده است. (إذ قال لأبیه یأبت لِمَ تعبد ما لایسمع) «آزر» یا پدر حضرت ابراهیم بوده است، چنانچه ظاهر برخى آیات چنین اقتضا دارد و برخى روایات نیز مؤید آن است و یا این که مطابق برخى روایات دیگر عموى او بوده است. واژه «أب» در زبان عرب بر «عمو» نیز اطلاق مى گردد. در قرآن نیز در سوره بقره آیه صد و سى و سوم به همین معنا استعمال شده است (نعبد إلهک و إله آبائک إبراهیم و إسماعیل). دراین آیه لفظ «أب» در مورد «عمو» نیز به کار رفته، زیرا اسماعیل عموى یعقوب بوده است. گفتنى است که برخى مفسران، آزر را جد مادرى ابراهیم دانسته اند.
۳- برخورد منطقى و استدلالى حضرت ابراهیم با انحراف عقیدتى و شرک آزر (لِمَ تعبد ما لایسمع و لایبصر)
۴- گفت وگوى ابراهیم(ع) با آزر، در زمان نبوت آن حضرت بوده است. * (إنّه کان صدّیقًا نبیًّا . إذ قال لأبیه) در باره «إذ قال ...» چندین احتمال ادبى وجود دارد. ۱- بدل براى «ابراهیم» باشد که دراین صورت حکم مفعولٌ به براى «اذکر» در آیه قبل را دارد. ۲- ظرف براى «کان» و یا «نبیّاً» باشد. برداشت فوق بر احتمال دوم مبتنى است.
۵- آزر، پرستشگر بت هایى فاقد شنوایى و بینایى و کارآیى و ناتوان از دفع آسیب ها (ما لایسمع و لایبصر و لایغنى عنک شیئًا)
۶- فقدان ادراک بت ها و ناتوانى آنها در برآورده ساختن نیازها و جلوگیرى از گزندها، استدلال ابراهیم(ع) بر ناروابودن بت پرستى (یأبت لِمَ تعبد ما لایسمع و لایبصر و لایغنى عنک شیئًا) «إغناء» (مصدر «لایغنى») به معناى کفایت کردن و بازداشتن است. (برگرفته از «لسان العرب») و جمله «لایغنى عنک شیئاً»، یعنى از تو چیزى را دفع نکرده و تو را از آن کفایت نمى کند.
۷- شنوایى، بینایى (ادراک) و قدرت بر رفع نیاز، از شروط بدیهى معبود حقیقى است. (لِمَ تعبد ما لایسمع و لایبصر و لایغنى عنک شیئًا)
۸- تأمین نیازها و دفع بلیات، از انگیزه هاى مهم در پرستش معبودها است. یأبت لِمَ تعبد ما ... لایغنى عنک شیئًا از جمله استدلال هاى ابراهیم(ع) علیه بت پرستى آزر این بوده که بت ها نمى توانند نیازى از تو برطرف سازند، پس چرا آنها را مى پرستى؟!. از این استدلال بر مى آید که تأمین نیازها یکى از دلایل عمده پرستش ها است.
۹- وادار ساختن مردم به تحقیق و تفکر با طرح پرسش، در باره عقیده ها و عملکردهاى شان، روشى نیکو در تربیت و تبلیغ (لِمَ تعبد ما لایسمع و لایبصر)
۱۰- لزوم به کارگیرى ملاطفت و رعایت ادب همراه با استدلال هاى منطقى در گفتوگوهاى عقیدتى و دعوت به توحید (یأبت لِمَ تعبد ما لایسمع) حضرت ابراهیم(ع) آزر را با تعبیر (اى پدر من) مورد خطاب قرار داد که در آن ملاطفت و مهرورزى وجود دارد. جملات بعدى نیز که در مقام استدلال بیان گردیده، همگى داراى مقدمات روشن و نتایج منطقى است. از روش برخورد ابراهیم(ع) مى توان نتیجه گرفت که در برخوردهاى عقیدتى، این دو رکن باید ملاحظه گردد.
۱۱- مناظرات ابراهیم(ع) با آزر در مورد نفى بت پرستى، بسیار مهم و شایسته یادآورى و بزرگداشت است. (واذکر فى الکتب إبرهیم ... إذ قال لأبیه ... ما لایسمع و لایبصر و لایغنى عنک شیئًا) «إذ» در «إذ قال» بدل از ابراهیم و در حقیقت مفعول براى «اذکر» است. بیان نحوه استدلال ابراهیم(ع) و مواد به کار رفته در قیاس هاى آن، گویاى آن است که این مجموعه داراى ارزش و سزاوار یادکرد است.
۱۲- برخوردها و احتجاجات پیامبران، شایان تأمل و منبعى براى اتخاذ شیوه ارشاد مردم است. (إذ قال لأبیه یأبت لِمَ تعبد ما لایسمع)
۱۳- خویشاوندى و پیوندهاى اجتماعى، نباید مانعى براى تبلیغ و مخالفت با الحاد گردد. (إذ قال لأبیه یأبت لِمَ تعبد ما لایسمع)
موضوعات مرتبط
- آزر: بت پرستى آزر ۱، ۲، ۵; شرک آزر ۲، ۳، ۵
- ابراهیم(ع): احتجاج ابراهیم(ع) ۱; اهمیت احتجاج ابراهیم(ع) ۱۱; پدر ابراهیم(ع) ۲; روش احتجاج ابراهیم(ع) ۳، ۶; روش برخورد ابراهیم(ع) ۳; شرک ستیزى ابراهیم(ع) ۱، ۳، ۱۱; عموى ابراهیم(ع) ۲; قصه ابراهیم(ع)۱، ۳، ۴، ۱۱; نبوت ابراهیم(ع) ۴; وقت احتجاج ابراهیم(ع) ۴
- احتجاج: روش احتجاج ۱۰
- انبیا: احتجاج انبیا ۱۲; تعالیم انبیا ۱۲; تعلم از انبیا ۱۲; سیره انبیا ۱۲
- بت پرستى: دلایل بطلان بت پرستى ۶
- بتها: عجز بتها۵، ۶; عدم ادراک بتها ۶
- بلایا: اهمیت دفع بلایا ۸
- پرسش: فواید پرسش ۹
- تبلیغ: آسیب شناسى تبلیغ ۱۳; ادب در تبلیغ ۱۰; روش تبلیغ ۹، ۱۰; مهربانى در تبلیغ ۱۰
- تربیت: روش تربیت ۹
- تفکر: زمینه تفکر ۹
- خویشاوندان: هدایت خویشاوندان ۱۳
- خویشاوندى: نقش خویشاوندى ۱۳
- ذکر: ذکر احتجاج ابراهیم(ع) ۱۱
- روابط اجتماعى: نقش روابط اجتماعى ۱۳
- شرک: اهمیت شرک ستیزى ۱۳
- عبادت: انگیزه عبادت ۸
- عقیده: پرسش از عقیده ۹
- عمل: پرسش از عمل ۹
- معبود راستین: ادراک معبود راستین ۷; بینایى معبود راستین ۷; شرایط معبود راستین ۷; شنوایى معبود راستین ۷; قدرت معبود راستین ۷
- نیازها: اهمیت تأمین نیازها ۸