الكهف ٣٢: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=و بزن برای ایشان مثَلی دو مرد را که قرار دادیم برای یکیشان دو باغ از انگورها و پیچیده داشتیم آنها را با درخت خرما و نهادیم میان آنها کشتزاری | |-|معزی=و بزن برای ایشان مثَلی دو مرد را که قرار دادیم برای یکیشان دو باغ از انگورها و پیچیده داشتیم آنها را با درخت خرما و نهادیم میان آنها کشتزاری | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره الكهف | نزول = | {{آيه | سوره = سوره الكهف | نزول = [[نازل شده در سال::12|١٢ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::32|٣٢]] | قبلی = الكهف ٣١ | بعدی = الكهف ٣٣ | کلمه = [[تعداد کلمات::17|١٧]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«رَجُلَیْنِ»: دو مرد. مراد یک فرد کافر ثروتمند، و یک فرد مؤمن فقیر است. در ضربالمثل هم ضرورت ندارد نام افراد مشخّص شود. (رَجُلَیْنِ) بدل (مَثَلاً) است. «حَفَفْنَا»: دور زده بودیم. احاطه کرده بودیم. | «رَجُلَیْنِ»: دو مرد. مراد یک فرد کافر ثروتمند، و یک فرد مؤمن فقیر است. در ضربالمثل هم ضرورت ندارد نام افراد مشخّص شود. (رَجُلَیْنِ) بدل (مَثَلاً) است. «حَفَفْنَا»: دور زده بودیم. احاطه کرده بودیم. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۰۰
ترجمه
الكهف ٣١ | آیه ٣٢ | الكهف ٣٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«رَجُلَیْنِ»: دو مرد. مراد یک فرد کافر ثروتمند، و یک فرد مؤمن فقیر است. در ضربالمثل هم ضرورت ندارد نام افراد مشخّص شود. (رَجُلَیْنِ) بدل (مَثَلاً) است. «حَفَفْنَا»: دور زده بودیم. احاطه کرده بودیم.
تفسیر
- آيات ۳۲ - ۴۶ سوره كهف
- مثلى بيانگر حال دنيا طلبان كه به مالكيت كاذب خوددل بسته اند
- فخر فروشى وتكبر ثروتمند غافل در برابر رفيق مؤ من خود
- آدمى بالفطرة به چيزى كه آن را باقى وماندگار بدانددل مى بندد
- توانگر غافل از خدا، را محق وشايسته برخوردارى وتنعم مى داند حتى در قيامت !
- توضيح جواب رفيق مؤ من آن مرد توانگر مغرور، به او
- وجه اينكه مرد فقير در جمله : ((اكفرت بالذى خلقك (( رفيق توانگر خود را كافر خواند
- زمام همه امور بدست خدا است
- معناى اينكه خداوند ((خير ثوابا وخير عقبا(( است
- مثلى ديگر براى بيان حقيقت زندگى دنيا وزينت هاى سريعالزوال
- مراد از ((باقيات صالحات (( در آيه شريفه
نکات آیه
۱- پیامبر(ص) موظّف به استفاده از تمثیل و ترسیم نماى کفر و ایمان در غالب گفتوگوى کشاورزى رفاه مند با هم صحبتى کم ثروت شد. (و اضرب لهم مثلاً رجلین)
۲- سمبل اشراف، در بیان الهى، مردى مرفّه و برخوردار از دو تاکستان و نخل هایى در اطراف و کشت زارى در میان، اما گرفتار غرور است. (جعلنا لأحدهما جنّتین من أعنب و حففنهما بنخل و جعلنا بینهما زرعًا) «غرور» از آیات بعد استفاده مى شود.
۳- در اختیار داشتن باغ هایى از انواع انگور، محصور شده در میان نخل ها و کشت زارهایى در پیرامون آن، از دلرباترین صحنه ها براى آدمى است. (جنّتین من أعنب و حففنهما بنخل ۴- بهره بردن از تمثیل در تبیین حقایق معنوى، از روش هاى مورد استفاده قرآن است.) (و اضرب لهم مثلاً رجلین)
۵- عملکرد عوامل طبیعى و روند عادى امور هستى، فعل خداوند است. (جعلنا لأحدهما جنّتین ... و حففنهما بنخل) دو فعل متکلّم «جعلنا» و «حففنا» به این نکته اشاره دارد که علل و اسباب طبیعى، در تأثیر، مستقل نبوده و جملگى، مرهون مشیّت و خواست خداوندند.
۶- انسان، باید به الهى بودن امکانات و نعمت هاى دنیوى خویش، توجه داشته باشد. (جعلنا لأحدهما جنّتین ... و حففنهما بنخل و جعلنا بینهما زرعًا)
موضوعات مرتبط
- ایمان: تبیین ایمان ۱
- باغدار متکبر: قصه باغدار متکبر ۲
- تاکستان: زیبایى تاکستان ۳
- حقایق: روش تبیین حقایق ۴
- خدا: افعال خدا ۵
- ذکر: اهمیت ذکر منشأ نعمت ۶; ذکر نعمتهاى خدا ۶
- طبیعت: زیباییهاى طبیعت ۲
- عوامل طبیعى: عمل عوامل طبیعى ۵
- قرآن: روش بیانى قرآن ۴; مثالهاى قرآن ۲; فواید مثالهاى قرآن ۴
- کفر: تبیین کفر ۱
- مثال: فواید مثال ۱
- مثالهاى قرآن: تمثیل به باغدار متکبر ۲; تمثیل در تبیین حقایق ۴; مثل اشراف ۲
- محمد(ص): مسؤولیت محمد(ص) ۱
- نخلستان: زیبایى نخلستان ۳