الحجر ٤٢: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=که بندگانم را نباشدت بر ایشان فرمانروائیی مگر آنکه پیرویت کند از گمراهان | |-|معزی=که بندگانم را نباشدت بر ایشان فرمانروائیی مگر آنکه پیرویت کند از گمراهان | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره الحجر | نزول = | {{آيه | سوره = سوره الحجر | نزول = [[نازل شده در سال::4|٤ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::42|٤٢]] | قبلی = الحجر ٤١ | بعدی = الحجر ٤٣ | کلمه = [[تعداد کلمات::11|١١]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«سُلْطَانٌ»: تسلّط و قدرت. مراد واداشتن به گناهان با اجبار و اکراه است. چرا که تنها کاری که از دست اهریمن ساخته است وسوسه کردن است (نگا: اعراف / و ابراهیم / ، نحل / و صافّات / ). «الْغَاوِینَ»: گمراهان و سرگشتگان. ناباوران و بیدینان. | «سُلْطَانٌ»: تسلّط و قدرت. مراد واداشتن به گناهان با اجبار و اکراه است. چرا که تنها کاری که از دست اهریمن ساخته است وسوسه کردن است (نگا: اعراف / و ابراهیم / ، نحل / و صافّات / ). «الْغَاوِینَ»: گمراهان و سرگشتگان. ناباوران و بیدینان. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۶
ترجمه
الحجر ٤١ | آیه ٤٢ | الحجر ٤٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«سُلْطَانٌ»: تسلّط و قدرت. مراد واداشتن به گناهان با اجبار و اکراه است. چرا که تنها کاری که از دست اهریمن ساخته است وسوسه کردن است (نگا: اعراف / و ابراهیم / ، نحل / و صافّات / ). «الْغَاوِینَ»: گمراهان و سرگشتگان. ناباوران و بیدینان.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۲۶ - ۴۸،سوره حجر
- معناى خلقت انسان از ((صلصال من حماء مسنون ))
- توضيحاتى درباره معناى لغوى ((جن ))
- آيا ((جان )) همان جن است ؟!
- بحث در مبداء خلقت جن و تناسل و ذيريه داشتن او
- معناى كلمه ((بشر)) و نكته اى كه در التفات از تكلم به غيب در آيه : ((و اذاقال ربك )) هست
- معناى ((سويته )) و ((نفخت فيه من روحى )) و توضيحى در رابطه بين روح و بدن
- اشاره به وجه استثناء ابليس از ملائكه با اينكه او از جن است و نه از ملائكه
- وجه تقييد و تحديد لعنت بر شيطان تا روز جزا در: ((ان عليك اللعنة الى يوم الدين ))
- وجه اينكه خداوند لعنت خود را به ابليس اختصاص داد ((عليك لعنتى ))
- وجه تقيد و تحديد لعنت بر شيطان تا روز جزا در: ((ان عليك اللعنة الى يوم الدين ))
- ابليس ماءمور به سجده بر نوع بشر بودند نه تنها آدم
- روزى كه تا آن به شيطان مهلت داده شده روز قيامت نيست !
- ((وقت معلوم )) به چه معناست و براى چه كسى معلوم است ؟!
- توضيح در مورد نسبت اغواء به خدا در ((رب بما اعوتينى ...))
- وجوهى كه مفسران براى توجيه حمل جمله : ((بما اغويتنى )) براضلال ابتدائى خدا ذكر كرده اند
- جواب كلى به مفسران مزبور
- معناى جمله : ((لا زينن لهم فى الارض )) و دلالت آن بر اينكه زمين ظرف اغواى شيطاناست
- مراد از ((عبادت مخلصين )) كه از اغواى شيطان مصون هستند
- معناى بر خدا بودن راه شيطان ((هذا صراط على مستقيم )
- آيه : ((ان عبادى ليس لك عليهم سلطان ...)) متضمن سه جواب به ابليس است
- رواياتى چند درباره نفخ روح در كالبد آدم عليه السلام
- مقصود از ((عبادى )) و استثناء در آيه شريفه و نقد نظر مفسران در اين خصوص
- اثبات سلطنت و ولايت براى ابليس ، با سلطنت مطلقه خدا منافات ندارد
- معناى اينكه جهنم هفت در دارد: ((لها سبعة الواب ...))
- ((متقين )) در آيه : ((ان متقين فى جنات ...)) اعم از ((مخلصين )) در آيه : ((الا عبادكمنهم المخلصين )) است
- نقد و ابطال سخن ((فخر رازى )) كه گفته است مراد از ((متقين )) كسانى است كه ازشرك بپرهيزند
- بيان حال متقين در ورودشان به بهشت
- قضاهاى رانده شده اى كه در قرآن حكايت شده است
- رواياتى درباره نفخ روح در كالبد آدم عليه السلام
- چند روايت درباره وقت يوم معلوم در آيه ((فانك من المنظرين الى يوم الوقت المعلوم ))
- روايتى در بيان مراد از درهاى جهنم در ذيل جمله : ((لها سبعة ابواب ...))
- چند روايت در تفسير و بيان مراد جمله : ((اخوانا على سرر متقابلين ))
نکات آیه
۱- خداوند، در برابر ادعاى ابلیس مبنى بر اغواى اکثریت مردم، قلمرو سلطه وى را تنها، شامل پیروان گمراهى پذیر او معرفى کرد. (لأغوینّهم أجمعین. إلاّ عبادک منهم المخلصین ... إن عبادى لیس لک علیهم سلطن)
۲- ابلیس، هیچ گونه سلطه اى بر بندگان خداوند ندارد و نمى تواند آنان را به اجبار به گمراهى بکشاند. (إن عبادى لیس لک علیهم سلطن) «سلطان» دست یافتن به چیزى از طریق قهر و اجبار است.
۳- انسان، در برابر اغواگرى و سلطه طلبى ابلیس، آزاد و مختار و توانا بر مخالفت است. (إن عبادى لیس لک علیهم سلطن)
۴- عبودیت و بندگى، عامل تقرب به خداوند و موجب رهایى از سلطه ابلیس (إن عبادى لیس لک علیهم سلطن) اضافه شدن «عباد» به یاى متکلم ممکن است به منظور ذکر بندگان خاص باشد. بنابراین، ذکر «عباد» (بندگان) به جاى هر واژه دیگرى که مقصود را برساند مى تواند اشاره به حقیقت یاد شده بکند.
۵- ابلیس، از سلطه بر بندگان خالص و مقرب خدا، ناتوان است. (إلاّ عبادک منهم المخلصین ... إن عبادى لیس لک علیهم سلطن) برداشت فوق، بر این اساس است که مقصود از «عبادى» همان «عباد مخلص» باشد که در جمله «إلاّ عبادک منهم المخلصین» آمده است که خداوند در پاسخ ادعاى ابلیس بر اغوا نکردن بندگان خالص مى فرماید: «او اصلاً توانایى انجام چنین کارى را نداری».
۶- ابلیس، تنها بر کسانى سلطه دارد که از وى پیروى کنند و اغواپذیر باشند. (لیس لک علیهم سلطن إلاّ من اتبعک من الغاوین)
۷- اغواپذیرى از ابلیس، زمینه پذیرش سلطه وى است. (لأغوینّهم أجمعین . إلاّ عبادک ... لیس لک علیهم سلطن إلاّ من اتبعک)
۸- پیروان ابلیس، مردمانى گمراهند. (إلاّ من اتبعک من الغاوین) «من الغاوین» حال است براى ضمیر فاعلى «اتبع» و «الغاوین» از مصدر «غىّ» (عقیده فاسد) به کسانى گفته مى شود که داراى عقیده فاسد باشند.
۹- انسان، خود زمینه ساز سلطه ابلیس و اغواى او (إلاّ من اتبعک من الغاوین)
روایات و احادیث
۱۰- «عن أبى عبدالله(ع) فى قوله عزّوجلّ: «إن عبادى لیس لک علیهم سلطان» ... لیس له على هذه العصابة خاصة سلطان، قال: قلت: و کیف جعلت فداک و فیهم ما فیهم؟ قال: لیس حیث تذهب، إنما قوله: «لیس لک علیهم سلطان» أن یحبب إلیهم الکفر و یبغض إلیهم الإیمان ;[۱] از امام صادق(ع) در باره سخن خداى عزّوجلّ «إن عبادى لیس لک علیهم سلطان» روایت شده است که فرمود: ... براى ابلیس فقط بر این جماعت خاص (شیعه) تسلطى نیست. رواى گوید: به امام(ع) عرض کردم چگونه ابلیس بر شیعه تسلط ندارد با اینکه گناهانى در میان شیعه دیده مى شود؟ فرمود: آن گونه نیست که تو مى اندیشى; بلکه مراد از سخن خدا که مى فرماید «لیس لک علیهم سلطان» این است که نمى توانى کفر را در نظر آنان محبوب کند و ایمان را ناپسند نماید».
۱۱- «عن جابر عن أبى جعفر(ع) قال: قلت أرأیت قول الله: «إن عبادى لیس لک علیهم سلطان» ما تفسیر هذا؟ قال: قال الله: إنک لاتملک أن تدخلهم جنة و لا ناراً ;[۲] جابر گوید: به امام باقر(ع) عرض کردم: مرا خبر ده از سخن خدا را که مى فرماید: «إن عبادى لیس لک علیهم سلطان» تفسیر آن چیست؟ فرمود: یعنى، خدا فرمود: به تحقیق تو نمى توانى آنان را داخل بهشت کنى و نه داخل آتش».
موضوعات مرتبط
- ابلیس: آثار اغواپذیرى از ابلیس ۷; ادعاى ابلیس ۱; اغواگرى ابلیس ۱; پیروان ابلیس ۱، ۶; زمینه اغواگرى ابلیس ۹; زمینه سلطه ابلیس ۷، ۹; عجز ابلیس ۲، ۵; عوامل نجات از ابلیس ۴; گمراهى پیروان ابلیس ۸; محدوده سلطه ابلیس ۳; مشمولان سلطه ابلیس ۱، ۶; مصونیت از سلطه ابلیس ۵; نفى سلطه ابلیس ۲، ۱۰، ۱۱
- انسان: اختیار انسان ۲، ۳; قدرت انسان ۳; نقش انسان ۹
- بندگان خدا: مصونیت بندگان خدا ۲
- تقرب: عوامل تقرب به خدا ۴
- جبرواختیار ۲:
- شیعیان: فضایل شیعیان ۱۰
- عبودیت: آثار عبودیت ۴
- گمراهان ۸:
- مخلصین: اغواناپذیری مخلصین ۵; مصونیت مخلصین ۵
- مقربان: اغواناپذیری مقربان ۵; مصونیت مقربان ۵