البقرة ١٣٦: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=بگوئید ایمان آوردیم به خدا و بدانچه فرستاده شد بسوی ما و بدانچه فرستاده شد بسوی ابراهیم و اسماعیل و اسحق و یعقوب و اسباط و بدانچه داده شدند موسی و عیسی و آنچه آورده شدند پیمبران از پروردگارشان جدائی نیفکنیم میان هیچکدام از آنان و مائیم از برای او اسلامآورندگان | |-|معزی=بگوئید ایمان آوردیم به خدا و بدانچه فرستاده شد بسوی ما و بدانچه فرستاده شد بسوی ابراهیم و اسماعیل و اسحق و یعقوب و اسباط و بدانچه داده شدند موسی و عیسی و آنچه آورده شدند پیمبران از پروردگارشان جدائی نیفکنیم میان هیچکدام از آنان و مائیم از برای او اسلامآورندگان | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره البقرة | نزول = | {{آيه | سوره = سوره البقرة | نزول = [[نازل شده در سال::17|٥ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::136|١٣٦]] | قبلی = البقرة ١٣٥ | بعدی = البقرة ١٣٧ | کلمه = [[تعداد کلمات::41|٤١]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«أَسْبَاطِ»: جمع سِبط، نوادگان. قبائل. در اینجا مراد از اسباط، قبائل دوازدهگانه بنیاسرائیل است که از نژاد یعقوب بودند (نگا: اعراف / . «لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ»: میان هیچ یک از آنان در این که پیغمبر بودهاند، فرقی نمیگذاریم. جمله، حال برای ضمیر (نَا) در فعل (آمَنَّا) است. «لَهُ»: مرجع ضمیر (ه) واژه (الله) است. | «أَسْبَاطِ»: جمع سِبط، نوادگان. قبائل. در اینجا مراد از اسباط، قبائل دوازدهگانه بنیاسرائیل است که از نژاد یعقوب بودند (نگا: اعراف / . «لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ»: میان هیچ یک از آنان در این که پیغمبر بودهاند، فرقی نمیگذاریم. جمله، حال برای ضمیر (نَا) در فعل (آمَنَّا) است. «لَهُ»: مرجع ضمیر (ه) واژه (الله) است. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۲۹
ترجمه
البقرة ١٣٥ | آیه ١٣٦ | البقرة ١٣٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَسْبَاطِ»: جمع سِبط، نوادگان. قبائل. در اینجا مراد از اسباط، قبائل دوازدهگانه بنیاسرائیل است که از نژاد یعقوب بودند (نگا: اعراف / . «لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ»: میان هیچ یک از آنان در این که پیغمبر بودهاند، فرقی نمیگذاریم. جمله، حال برای ضمیر (نَا) در فعل (آمَنَّا) است. «لَهُ»: مرجع ضمیر (ه) واژه (الله) است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ قَطَّعْنَاهُمُ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ... (۳)
فَلَمَّا أَحَسَ عِيسَى مِنْهُمُ... (۳) إِنَ الَّذِينَ يَکْفُرُونَ... (۴) أُولٰئِکَ هُمُ الْکَافِرُونَ حَقّاً... (۰) وَ إِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَا... (۵) صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ... (۰) لَقَدْ کَانَ فِي يُوسُفَ وَ... (۰)
تفسیر
نکات آیه
۱ - ضرورت ایمان داشتن به خدا، قرآن و احکام و معارف نازل شده بر ابراهیم، اسماعیل، اسحاق و یعقوب (ع) (قولوا ءامنا باللّه و ما أنزل إلینا و ما أنزل إلى إبرهیم ... و یعقوب)
۲ - نوادگان یعقوب (طایفه هاى دوازده گانه بنى اسرائیل) برخوردار از پیامبران و احکام و معارف آسمانى (قولوا ءامنا باللّه و ما أنزل إلى ... و الأسباط) اسباط (جمع سبط) به معناى نوادگان است و مراد از آن، در آیه شریفه، طوایف دوازده گانه بنى اسرائیل است که هر کدام به یکى از دوازده فرزند یعقوب (اسرائیل) منتهى مى شدند. جمله «و ما أنزل الى ... الأسباط» حکایت از آن دارد که: از میان نوادگان یعقوب، کسانى به پیامبرى مبعوث شدند.
۳ - ضرورت ایمان به احکام، معارف و پیامبران فرستاده شده به سوى اسباط (طایفه هاى بنى اسرائیل) (ءامنا باللّه و ما أنزل إلینا ... الأسباط)
۴ - لزوم ایمان به تورات، انجیل و احکام و معارف آسمانىِ اعطا شده به موسى و عیسى(ع) (ءامنا باللّه ... و ما أوتى موسى و عیسى)
۵ - یهود و نصارا، آیین الهى خویش را تحریف کرده، احکام و معارف الهى را با امور غیر دینى آمیخته بودند. (قولوا ءامنا باللّه ... و ما أوتى موسى و عیسى) چون خطاب آیه، به یهود و نصاراست و آنان خویشتن را پیروان حضرت موسى و عیسى مى شمرند، مقتضاى کلام این بود که به جاى «و ما أوتى موسى و عیسى» گفته شود «و ما أوتیتم». این جایگزینى اشاره به این نکته دارد که: احکام و معارفى که بر موسى و عیسى(ع) نازل شد، همانى نیست که در اختیار یهود و نصاراست.
۶ - ضرورت ایمان به کتابهاى آسمانى همه پیامبران و احکام و معارف نازل شده بر آنان (ءامنا باللّه ... و ما أوتى النبیّون من ربهم)
۷ - اعطاى کتابهاى آسمانى به پیامبران و نازل کردن احکام و معارف دین بر آنان، پرتوى از ربوبیت خداوند است. (و ما أوتى النبیّون من ربهم) برداشت فوق با توجّه به کلمه «رب» استفاده شده است.
۸ - مسلمانان، باید به همه پیامبران ایمان داشته و از تبعیض در ایمان گریزان باشند. (لانفرق بین أحد منهم) چون بحث آیه شریفه درباره ایمان است، مقصود از «لانفرق بین أحد منهم; میان پیامبران فرق نمى گذاریم» فرق نگذاشتن در ایمان به ایشان است نه جهات دیگر.
۹ - ایمان داشتن به برخى از پیامبران و کافر شدن به برخى دیگر، مایه هدایت نبوده و ناروا مى باشد. (قالوا کونوا هوداً أو نصرى تهتدوا ... لانفرق بین أحد منهم)
۱۰ - مسلمانان، باید به یهود و نصارا ابلاغ کنند که به قرآن و همه پیامبران و احکام و معارف نازل شده بر آنان و به تمامى کتابهاى آسمانى، ایمان دارند. (قولوا ءامنا باللّه و ما أنزل إلینا و ما أنزل إلى إبرهیم ... و ما أوتى النبیّون) برداشت فوق از کلمه «قولوا» (بگویید) استفاده مى شود. آیه قبل گویاى این است که «مقول له» (کسى که باید به او ابلاغ شود) یهود و نصاراست.
۱۱ - تسلیم خدا بودن، وظیفه اى ضرورى بر عهده همگان (و نحن له مسلمون)
۱۲ - تسلیم غیر خدا شدن، امرى نکوهیده و ناشایست (و نحن له مسلمون) تقدیم «له» بر «مسلمون» گویاى حصر است. بنابراین جمله «نحن له مسلمون» بیانگر دو حقیقت است: ۱- تسلیم خدا بودن; ۲- تسلیم غیر او نشدن.
۱۳ - مسلمانان، باید به یهودیان و نصرانیان ابلاغ کنند که هرگز تسلیم خواسته هاى آنان نخواهند شد. (کونوا هوداً أو نصرى ... قولوا ءامنا ... و نحن له مسلمون) حصر در جمله «و نحن له مسلمون» ناظر به سخن یهود و نصاراست که از مسلمانان مى خواستند به آیین یهودیت و نصرانیت ایمان آورند و در زمره یهودیان و نصرانیان قرار بگیرند.
۱۴ - آیین ابراهیم، پایه و اساس همه ادیان الهى (ملة إبرهیم حنیفاً ... قولوا ءامنا باللّه و ما أنزل إلینا و ما أنزل إلى إبرهیم ... و ما أوتى النبیّون) جمله «بل ملة إبراهیم ...» بیان مى دارد که تنها آیین بایسته پذیرش، آیین ابراهیم است و آیه مورد بحث ایمان به همه پیامبران و کتابها، معارف و احکام نازل شده بر آنان را ضرورى دانسته است. مقایسه این دو معنا نشان مى دهد که اساس همه ادیان پس از ابرهیم(ع)، همان آیین ابراهیم بوده است.
۱۵ - یهود و نصارا، تنها به برخى از پیامبران ایمان داشتند. (لانفرق بین أحد منها) جمله «و ما أوتى النبیّون» دلالت بر لزوم ایمان به همه پیامبران دارد. بنابراین تأکید آن با جمله «و لانفرق ...» اشاره به این معنا دارد که مخاطبان; یعنى، یهود و نصارا به همه پیامبران ایمان ندارند.
۱۶ - تسلیم بودن در برابر خدا، مستلزم ایمان به همه پیامبران و کتابهاى آسمانى است. (ءامنا باللّه و ما أنزل إلینا ... و نحن له مسلمون) جمله «و نحن له مسلمون» مى تواند به منزله دلیل و علت براى حقایق بیان شده در آیه مورد بحث باشد.
۱۷ - ایمان به خدا، پیامبران، و کتابهاى آسمانى و تسلیم بودن در برابر خدا، از ارکان دین اسلام است. (قولوا ءامنا باللّه ... و نحن له مسلمون)
روایات و احادیث
۱۸ - «حنان بن سدیر عن أبیه عن أبى جعفر (ع) قال: قلت له، کان ولد یعقوب أنبیاء؟ قال لا و لکنهم کانوا أسباطاً أولاد الأنبیاء ...;[۱] حنان بن سدیر از پدرش روایت کرده که از امام باقر(ع) سؤال نمودم: آیا فرزندان یعقوب، پیامبر بودند؟ فرمود: نه، و لکن آنان اسباط و فرزندان پیامبران بودند ... ».
موضوعات مرتبط
- ابراهیم(ع): دین ابراهیم(ع) ۱۴
- ادیان: منشأ ادیان ۱۴
- اسباط: انبیاى اسباط ۲; تعالیم اسباط ۲
- اسلام: ارکان اسلام ۱۷
- انسان: مسؤولیت انسان ها ۱۱
- ایمان: اهمیّت ایمان به انجیل ۴; اهمیّت ایمان به تورات ۴; اهمیّت ایمان به خدا ۱; اهمیّت ایمان به قرآن ۱; اهمیّت ایمان به کتب آسمانى ۶; ایمان به انبیا ۸، ۹، ۱۰، ۱۶، ۱۷; ایمان به انبیاى اسباط ۳; ایمان به تعالیم ابراهیم (ع) ۱; ایمان به تعالیم اسباط ۳; ایمان به تعالیم اسحاق (ع) ۱; ایمان به تعالیم اسماعیل (ع) ۱; ایمان به تعالیم انبیا ۶; ایمان به تعالیم عیسى (ع) ۴; ایمان به تعالیم موسى (ع) ۴; ایمان به تعالیم یعقوب (ع) ۱; ایمان به خدا ۱۷; ایمان به قرآن ۱۰; ایمان به کتب آسمانى ۶، ۱۰، ۱۶، ۱۷; تجزى در ایمان ۸، ۹، ۱۵; متعلق ایمان ۱، ۳، ۴، ۶، ۸، ۹، ۱۰، ۱۶، ۱۷
- تسلیم: آثار تسلیم به خدا ۱۱، ۱۶، ۱۷; تسلیم به غیر خدا ۱۲
- خدا: مظاهر ربوبیت خدا ۷
- دین: نزول دین ۷
- عمل: عمل ناپسند ۹، ۱۲
- کتب آسمانى: اعطاى کتب آسمانى ۷
- کفر: کفر به انبیا ۹
- مسلمانان: تبلیغ مسلمانان ۱۰، ۱۳; مسؤولیت مسلمانان ۸، ۱۰، ۱۳; مسلمانان و مسیحیان ۱۳; مسلمانان و یهود ۱۰، ۱۳
- مسیحیان: ایمان مسیحیان ۱۵; تحریفگرى مسیحیان ۵
- مسیحیت: التقاط در مسیحیت ۵; تحریف مسیحیت ۵
- هدایت: عوامل هدایت ۹
- یعقوب(ع): اسباط یعقوب(ع) ۱۸; نسل یعقوب(ع) ۲
- یهود: ایمان یهود ۱۵; تحریفگرى یهود ۵
- یهودیت: التقاط در یهودیت ۵; تحریف یهودیت ۵
منابع
- ↑ تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۶۲، ح ۱۰۶; مجمع البیان، ج ۱، ص ۴۰۵.