گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۶ بخش۳۲: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۴۲: خط ۱۴۲:
اينان، كسانى هستند كه قبل از عشاء نمى خوابند. خداى تعالى ثنايشان گفته. از آن به بعد، صحابه از رفتن در بستر خواب خوددارى مى كردند، مبادا خواب بر چشم آنان غلبه كند. پس وقت «عشاء»، عبارت است از آن هنگامى كه هنوز بچه ها به خواب نرفته، و بزرگسالان كسل نشده باشند.
اينان، كسانى هستند كه قبل از عشاء نمى خوابند. خداى تعالى ثنايشان گفته. از آن به بعد، صحابه از رفتن در بستر خواب خوددارى مى كردند، مبادا خواب بر چشم آنان غلبه كند. پس وقت «عشاء»، عبارت است از آن هنگامى كه هنوز بچه ها به خواب نرفته، و بزرگسالان كسل نشده باشند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۴۰۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۴۰۳ </center>
مؤلف: اين روايت را، الدر المنثور، به چند طريق ديگر، كه بعضى سندش تمام و بعضى ناتمام است، نقل كرده، و صدر آن را، شيخ طوسى - رحمه الله - در امالى، به سند خود، از امام صادق «عليه السلام»، در ذيل همين آيه آورده. چيزى كه هست، عبارتش چنين است: صحابه ديگر نمى خوابيدند، مگر اين كه نماز عشاء را مى خواندند.
مؤلف: اين روايت را، الدر المنثور، به چند طريق ديگر، كه بعضى سندش تمام و بعضى ناتمام است، نقل كرده، و صدر آن را، شيخ طوسى - رحمه الله - در امالى، به سند خود، از امام صادق «عليه السلام»، در ذيل همين آيه آورده. چيزى كه هست، عبارتش چنين است: «صحابه ديگر نمى خوابيدند، مگر اين كه نماز عشاء را مى خواندند».


و در كافى، به سند خود، از سليمان بن خالد، از امام باقر «عليه السلام» روايت كرده كه فرمود: مى خواهى تو را خبر دهم از اصل و فرع و بلندى مقام اسلام؟ عرضه داشتم: بله، فدايت شوم! فرمود: اصل آن نماز، و فرعش زكات، و مقام بلندش، جهاد است.
و در كافى، به سند خود، از سليمان بن خالد، از امام باقر «عليه السلام» روايت كرده كه فرمود: مى خواهى تو را خبر دهم از اصل و فرع و بلندى مقام اسلام؟ عرضه داشتم: بله، فدايت شوم! فرمود: اصل آن «نماز»، و فرعش «زكات»، و مقام بلندش، «جهاد» است.


آنگاه فرمود: اگر بخواهى تو را از ابواب خير خبر مى دهم. عرضه داشتم: بفرماييد، فدايت شوم!  
آنگاه فرمود: اگر بخواهى تو را از «ابواب خير» خبر مى دهم. عرضه داشتم: بفرماييد، فدايت شوم!  


فرمود: روزه، سپر از آتش دوزخ، و صدقه از بين برنده خطايا، و نماز در دل شب، ياد آورنده خدا است. آنگاه اين آيه را تلاوت فرمود: «تَتَجَافَى جُنُوبُهُم عَنِ المَضَاجِعِ».
فرمود: «روزه»، سپر از آتش دوزخ، و «صدقه» از بين برنده خطايا، و «نماز در دل شب»، ياد آورنده خدا است. آنگاه اين آيه را تلاوت فرمود: «تَتَجَافَى جُنُوبُهُم عَنِ المَضَاجِعِ».


مؤلف: اين معنا را برقى نيز، در محاسن، به سند خود، از على بن عبدالعزيز، از امام صادق «عليه السلام»، و در مجمع البيان، از واحدى، به سند خود، از معاذ بن جبل، از رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم»، و در الدر المنثور، از ترمذى و نسائى و ابن ماجه و ديگران، از معاذ، از رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» روايت كرده اند.
مؤلف: اين معنا را برقى نيز، در محاسن، به سند خود، از على بن عبدالعزيز، از امام صادق «عليه السلام»، و در مجمع البيان، از واحدى، به سند خود، از معاذ بن جبل، از رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم»، و در الدر المنثور، از ترمذى و نسائى و ابن ماجه و ديگران، از معاذ، از رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» روايت كرده اند.
خط ۱۵۶: خط ۱۵۶:
و نيز، در همان كتاب آمده كه ابن ابى شيبه، احمد، مسلم، طبرانى، ابن جرير، و حاكم - وى حديث را صحيح دانسته - و ابن مردويه، و محمد بن نصر، در كتاب صلوة، از طريق ابى صخر، از ابى حازم، از سهل بن سعد، روايت كرده اند، كه گفت:  
و نيز، در همان كتاب آمده كه ابن ابى شيبه، احمد، مسلم، طبرانى، ابن جرير، و حاكم - وى حديث را صحيح دانسته - و ابن مردويه، و محمد بن نصر، در كتاب صلوة، از طريق ابى صخر، از ابى حازم، از سهل بن سعد، روايت كرده اند، كه گفت:  


در جمعى كه نزد رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» نشسته بوديم، و ايشان اوصاف بهشت را برايمان مى گفت، صحبت بدين جا كشيد كه در بهشت، نعمت هايى هست كه نه هيچ چشمى ديده و نه هيچ گوشى شنيده و نه به قلب كسى خطور كرده. آنگاه اين آيه را تا آخر آيه بعدى اش تلاوت كرد: «تَتَجَافَى جُنُوبُهُم عَنِ المَضَاجِعِ».
در جمعى كه نزد رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» نشسته بوديم، و ايشان اوصاف بهشت را برايمان مى گفت، صحبت بدين جا كشيد كه: در بهشت، نعمت هايى هست كه نه هيچ چشمى ديده و نه هيچ گوشى شنيده و نه به قلب كسى خطور كرده. آنگاه اين آيه را تا آخر آيه بعدى اش، تلاوت كرد: «تَتَجَافَى جُنُوبُهُم عَنِ المَضَاجِعِ».
<span id='link255'><span>
<span id='link255'><span>


۱۴٬۴۲۳

ویرایش