ریشه الف: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن نمودار دفعات)
(Added root proximity by QBot)
خط ۲۹: خط ۲۹:
اَلِف، يا ساكن است كه به آن لَيِّنه گويند و يا متحرّك است كه به آن همزه گويند. راغب در مفردات گويد: بطور كلّى الف‏هائى كه (اعّم از الف و همزه) براى اثبات معنائى مى‏نمايند سه نوعند. نوعى به اول كلام داخل مى‏شوند و بوسط و نوعى به آخر آن. نوع اول براى استخبار است نظير «اَتَجْعَلُ فيها مَن يُفسِدُ فيها» و براى مغلوب كردن مخاطب و غير آن، مثل «اَهُمْ خَيْرٌ اَمْ قَوْمُ تُبَّع» و «اَفَاِنْ مِتَّ فَهُمُ الخالِدونَ» و براى تسويه نحو «سَواءٌ عَلَينا اَجَزِ عَنا اَمْ صَبَرنا» و براى نفى و اين همزه چون بر نفى داخل شود افاده اثبات مى‏كند و بالعكس نحو «اَلَستْ بِرَبِّكُمْ اَلَيسَ اللّهُ بِاَحَمِ الحاكِمين». نوعى كه در وسط مى‏آيند عبارتند از الف تثنيه و الف بعضى از جمع‏ها مثل مُسلِمان، مسلمات و مساكين نوعى كه در آخر واقع مى‏شوند عبارتند از الف تأنيت مثل حُبلى و بيضاء و الف ضمير در تثنيه مثل «اِذْهَبا اِلى فِرعَونَ» و اَلفَهائى كه به آخر آيات داخل مى‏شوند همچنان كه در آخر ابيات مى‏آيند مثل «وَ تَظْنُّونَ بِاللّهِ الظُّنونا - فَاَضَلوُنا السبيلا» ليكن اين الف‏ها معنائى ندارد و فقط براى اصلاح لفظ وارد مى‏شوند (مفردات باختصار).
اَلِف، يا ساكن است كه به آن لَيِّنه گويند و يا متحرّك است كه به آن همزه گويند. راغب در مفردات گويد: بطور كلّى الف‏هائى كه (اعّم از الف و همزه) براى اثبات معنائى مى‏نمايند سه نوعند. نوعى به اول كلام داخل مى‏شوند و بوسط و نوعى به آخر آن. نوع اول براى استخبار است نظير «اَتَجْعَلُ فيها مَن يُفسِدُ فيها» و براى مغلوب كردن مخاطب و غير آن، مثل «اَهُمْ خَيْرٌ اَمْ قَوْمُ تُبَّع» و «اَفَاِنْ مِتَّ فَهُمُ الخالِدونَ» و براى تسويه نحو «سَواءٌ عَلَينا اَجَزِ عَنا اَمْ صَبَرنا» و براى نفى و اين همزه چون بر نفى داخل شود افاده اثبات مى‏كند و بالعكس نحو «اَلَستْ بِرَبِّكُمْ اَلَيسَ اللّهُ بِاَحَمِ الحاكِمين». نوعى كه در وسط مى‏آيند عبارتند از الف تثنيه و الف بعضى از جمع‏ها مثل مُسلِمان، مسلمات و مساكين نوعى كه در آخر واقع مى‏شوند عبارتند از الف تأنيت مثل حُبلى و بيضاء و الف ضمير در تثنيه مثل «اِذْهَبا اِلى فِرعَونَ» و اَلفَهائى كه به آخر آيات داخل مى‏شوند همچنان كه در آخر ابيات مى‏آيند مثل «وَ تَظْنُّونَ بِاللّهِ الظُّنونا - فَاَضَلوُنا السبيلا» ليكن اين الف‏ها معنائى ندارد و فقط براى اصلاح لفظ وارد مى‏شوند (مفردات باختصار).


===ریشه‌های [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud htmlpre='ریشه_'>
هم:100, من:91, ه:75, ب:69, کم:69, ف:62, ما:58, بين:51, سنو:47, الله:45, فى:45, اله:42, کون:42, قلب:41, ل:41, الف:40, وله:39, غلب:39, انن:39, الک:36, ک:35, مئى:35, قدر:33, لئک:33, خمس:31, صبر:30, ربب:29, ملک:29, الى:28, ان:28, مدد:26, قريش:25, ثم:24, لو:24, امن:24, يوم:24, اذن:23, نزل:21, الذين:21, رحل:21, جعل:20, على:20, ها:20, شتو:20, لکن:20, عدد:19, ليل:19, صيف:18, ارض:17, عمر:17, حذر:17, شهر:17, او:17, نفق:17, عدو:17, ثلث:17, جمع:17, ايى:16, سحب:16, الا:16, زيد:16, خير:16, موت:16, رسل:15, اذ:15, وحد:15, قوم:15, لبث:15, عمل:15, عند:15, دور:15, رئى:15, زجو:15, کفر:15, ى:15, هو:15, نصر:15, سکن:14, رقب:14, يقطين:14, عبد:14, روح:14, ذلک:14, عوم:14, قول:14, جمل:14, علم:13, متع:13, اخذ:13, يقطن:13, عزز:13, بلى:13, سوم:13, صبح:13, احد:13, زحزح:13, غرم:13, خرج:13, وعد:13, ردف:13, غيب:13, حکم:13, ودد:13, ايد:13, يا:13, فقر:13, رکم:13, صدق:12, شجر:12, شهد:12, کاين:12, شرک:12, سبل:12, الذى:12, نعم:12, هذا:12, لم:11, جوب:11, طوف:11, عرج:11, لا:11, نوح:11, عذب:11, ذا:10, طوفان:10, فقه:10, مع:10, ودق:10, کفى:10
</qcloud>


== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==

نسخهٔ ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۵۹

تکرار در قرآن: ۲۲(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


اَلِف، يا ساكن است كه به آن لَيِّنه گويند و يا متحرّك است كه به آن همزه گويند. راغب در مفردات گويد: بطور كلّى الف‏هائى كه (اعّم از الف و همزه) براى اثبات معنائى مى‏نمايند سه نوعند. نوعى به اول كلام داخل مى‏شوند و بوسط و نوعى به آخر آن. نوع اول براى استخبار است نظير «اَتَجْعَلُ فيها مَن يُفسِدُ فيها» و براى مغلوب كردن مخاطب و غير آن، مثل «اَهُمْ خَيْرٌ اَمْ قَوْمُ تُبَّع» و «اَفَاِنْ مِتَّ فَهُمُ الخالِدونَ» و براى تسويه نحو «سَواءٌ عَلَينا اَجَزِ عَنا اَمْ صَبَرنا» و براى نفى و اين همزه چون بر نفى داخل شود افاده اثبات مى‏كند و بالعكس نحو «اَلَستْ بِرَبِّكُمْ اَلَيسَ اللّهُ بِاَحَمِ الحاكِمين». نوعى كه در وسط مى‏آيند عبارتند از الف تثنيه و الف بعضى از جمع‏ها مثل مُسلِمان، مسلمات و مساكين نوعى كه در آخر واقع مى‏شوند عبارتند از الف تأنيت مثل حُبلى و بيضاء و الف ضمير در تثنيه مثل «اِذْهَبا اِلى فِرعَونَ» و اَلفَهائى كه به آخر آيات داخل مى‏شوند همچنان كه در آخر ابيات مى‏آيند مثل «وَ تَظْنُّونَ بِاللّهِ الظُّنونا - فَاَضَلوُنا السبيلا» ليكن اين الف‏ها معنائى ندارد و فقط براى اصلاح لفظ وارد مى‏شوند (مفردات باختصار).


ریشه‌های نزدیک مکانی

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
أَلْفَ‌ ۴
أُلُوفٌ‌ ۱
فَأَلَّفَ‌ ۱
آلاَفٍ‌ ۲
بِأَلْفٍ‌ ۱
أَلَّفَ‌ ۲
أَلَّفْتَ‌ ۱
أَلْفاً ۱
أَلْفٌ‌ ۱
أَلْفَيْنِ‌ ۱
الْمُؤَلَّفَةِ ۱
کَأَلْفِ‌ ۱
يُؤَلِّفُ‌ ۱
أَلْفٍ‌ ۱
أَلْفِ‌ ۱
لِإِيلاَفِ‌ ۱
إِيلاَفِهِمْ‌ ۱

ریشه‌های مرتبط