النحل ٦٩: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=سپس بخور از همه میوهها پس روان شو به راههای پروردگار خویش هموار برون شود از شکمهای آنها نوشابهای به رنگهای گوناگون در آن است درمانی برای مردم همانا در این است آیتی برای قومی که بیندیشند | |-|معزی=سپس بخور از همه میوهها پس روان شو به راههای پروردگار خویش هموار برون شود از شکمهای آنها نوشابهای به رنگهای گوناگون در آن است درمانی برای مردم همانا در این است آیتی برای قومی که بیندیشند | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره النحل | نزول = | {{آيه | سوره = سوره النحل | نزول = [[نازل شده در سال::14|٢ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::69|٦٩]] | قبلی = النحل ٦٨ | بعدی = النحل ٧٠ | کلمه = [[تعداد کلمات::24|٢٤]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«کُلِی»: بخورید. استعمال مفرد مؤنّث بدان خاطر است که (نَحْل) جمع (نَحْلة) و مؤنّث است. «فَاسْلُکِی»: راه بروید. بپیمائید. «ذُلُلاً»: جمع ذَلُول، به معنی رام و مطیع. این واژه میتواند حال (سُبُلَ) باشد که معنی چنین میشود: راههائی که دقیق بوده و سهل و ساده در اختیار زنبوران عسل قرار میگیرد. یا این که حال ضمیر فاعلی در فعل (فَاسْلُکِی) باشد که معنی چنین میگردد: فرمانبردارانه راههائی را طی کنید که خدا تعیین کرده است. | «کُلِی»: بخورید. استعمال مفرد مؤنّث بدان خاطر است که (نَحْل) جمع (نَحْلة) و مؤنّث است. «فَاسْلُکِی»: راه بروید. بپیمائید. «ذُلُلاً»: جمع ذَلُول، به معنی رام و مطیع. این واژه میتواند حال (سُبُلَ) باشد که معنی چنین میشود: راههائی که دقیق بوده و سهل و ساده در اختیار زنبوران عسل قرار میگیرد. یا این که حال ضمیر فاعلی در فعل (فَاسْلُکِی) باشد که معنی چنین میگردد: فرمانبردارانه راههائی را طی کنید که خدا تعیین کرده است. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۷
ترجمه
النحل ٦٨ | آیه ٦٩ | النحل ٧٠ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«کُلِی»: بخورید. استعمال مفرد مؤنّث بدان خاطر است که (نَحْل) جمع (نَحْلة) و مؤنّث است. «فَاسْلُکِی»: راه بروید. بپیمائید. «ذُلُلاً»: جمع ذَلُول، به معنی رام و مطیع. این واژه میتواند حال (سُبُلَ) باشد که معنی چنین میشود: راههائی که دقیق بوده و سهل و ساده در اختیار زنبوران عسل قرار میگیرد. یا این که حال ضمیر فاعلی در فعل (فَاسْلُکِی) باشد که معنی چنین میگردد: فرمانبردارانه راههائی را طی کنید که خدا تعیین کرده است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْکُمْ... (۳) وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ... (۱) وَ ذَلَّلْنَاهَا لَهُمْ فَمِنْهَا... (۲) وَ نَزَّلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً... (۰) وَ إِذْ أَوْحَيْتُ إِلَى... (۰) وَ آتُوا النِّسَاءَ صَدُقَاتِهِنَ... (۱)
تفسیر
- آيات ۶۵ - ۷۷،سوره نحل
- مفاد آيه (ان فى ذلك لاية لقوم يسمعون )
- معناى اينكه فرمود: شير خالص را از ميان فضولات شكم و خون به شما نوشانيديم
- معناى كلمه ((سكر)) و بيان مفاد آيه ((تتخذون منه سكرا و رزقا حسنا...))
- عدم دلالت جمله : ((تتخذون منه سكرا و رزقا حسنا)) بر مباح بودن مسكرات
- رد مطالبى كه صاحب ((روح المعانى )) در ارتباط با آيه مورد بحث بيان كرده است
- معنا و موارد استعمال كلمه ((وحى ))
- ايحائات و الهامات خداى سبحان به زنبور عسل
- وجه اينكه آيه زنبور عسل به ((لقوم يسمعون ))
- معناى جمله ((فما الذين فضلوا برادى رزقهم على ما ملكت ايمانهم ...))
- وجوه ديگرى كه در معناى آيه فوق گفته شده است
- ذكر نعمت داشتن فرزندان و نوادگان
- وجوهى كه در معناى آيه : ((ما لا يملك لهم رزقا فى السموات و الارض شيئا)) گفتهشده است
- مراد از مثل زدن براى خدا كه از آن نهى فرموده است (فلا تضربوا للهالامثال )
- مثلى براى اثبات توحيد ربوبى با استناد به وحدت منعم
- اقامه حجت بر توحيد و اشاره به مساءله نبوت با ذكر يكمثل
- چند وجه ديگر در تفسير آيه : ((و ضرب الله مثلا رجلين ...)) گفته شده است
- معناى ((غيبت )) و ((شهادت )) و مراد از غيبت آسمانها و زمين در ((ولله غيب السموات والارض ))
- بيان اينكه قيامت از غيب هاى سماوات و ارض است
- مفاد اينكه فرمود: امر ساعت (قيامت ) مانند چشم بر هم زدن يا نزديك تر از آن است
- عموميت قدرت خدا و نحوه تعلق آن به مخلوقات
- نكاتى كه از آيه : ((ولله غيب السموات و الارض ...)) استفاده مى شود
- بيان ضعف قولمفسرين به اينكه مراد علم به غيب آسمانها و زمين است
- چند روايت در تطبيق آيه ((و اوصى ربك الىالنحل ...)) بر پيامبر و اهل بيت او عليهم السلام
- روايتى در معناى ((حفده )) و در تطبيق جمله : ((من ياءمربالعدل )) بر اميرالمؤ منين و ائمه عليهم السلام
نکات آیه
۱- خداوند، پس از الهام به زنبورهاى عسل در امر خانه سازى، آنها را به تغذیه از گل و غنچه هاى میوه ها، درختان و محصولات کوهستانى راهنمایى کرده است. (و أوحى ربّک إلى النحل أن اتخذى من الجبال بیوتًا ... ثمّ کلى من کلّ الثمرت)
۲- زنبور عسل، موجودى که از میوه ها و شکوفه هاى درختان و گیاهان تغذیه مى کند. (ثمّ کلى من کلّ الثمرت)
۳- خداوند براى زنبورهاى عسل، راههاى مناسب با زیست آنها را هموار ساخت. (فاسلکى سبل ربّک ذللاً) برداشت فوق، مبتنى بر این نکته است که «ذللاً» حال براى «سبل» باشد.
۴- خداوند، به زنبورهاى عسل براى حرکت منقادانه و خاشعانه در راههایى که پروردگارشان تقدیر فرموده، الهام کرده است. (فاسلکى سبل ربّک ذللاً) برداشت فوق بر اساس این نظریه است که «ذللاً» حال براى فاعل فعل «فاسلکى» - که ضمیر «أنت» است - باشد.
۵- زنبورهاى عسل در برابر الهامهاى خداوند به آنها، خاشع و منقاد بوده و در مسیر تعیین شده در طبیعت، گام برمى دارند. (فاسلکى سبل ربّک ذللاً)
۶- راه زندگى زنبورهاى عسل در طبیعت، متعدد و گوناگون است. (فاسلکى سبل ربّک ذللاً) برداشت فوق، از جمع آمدن «سبل» استفاده مى شود.
۷- نشان دادن راه زندگى طبیعى (حرکات غریزى براى خانه سازى، تغذیه از گیاهان و تولید عسل) به زنبورهاى عسل، به مقتضاى ربوبیت پروردگار است. (فاسلکى سبل ربّک ذللاً)
۸- ربوبیت خداوند، مقتضى سلوک خاشعانه و منقادانه جهان و انسان در مسیر تعیین شده از جانب او (فاسلکى سبل ربّک ذللاً) آیه شریفه هر چند درباره زنبور عسل است، ولى یاد زندگى آنان براى انسان مى تواند گویاى این پیام باشد که: انسان نیز مانند دیگر موجودات طبیعت، باید در مسیر پروردگارش گام بردارد.
۹- ضرورت به کارگیرى امکانات و موهبتهاى خداوند در جهت تعیین شده از جانب او (و أوحى ربّک إلى النحل أن اتخذى من الجبال بیوتًا ... ثمّ کلى من کلّ الثمرت فاسلکى سبل ربّک ذللاً)
۱۰- شکم زنبورهاى عسل، محل تبدیل میوه ها و شهد گیاهان به عسل (ثمّ کلى من کلّ الثمرت ... یخرج من بطونها شراب)
۱۱- عسلهاى طبیعى و خالص، به رنگهاى گوناگون است. (یخرج من بطونها شراب مختلف ألونه)
۱۲- گوناگونى رنگ عسل، نتیجه استفاده زنبورهاى عسل از گیاهان گوناگون است. (ثمّ کلى من کلّ الثمرت ... یخرج من بطونها شراب مختلف ألونه) ذکر گوناگونى عسل پس از بیان تغذیه زنبورهاى عسل از میوه ها و گیاهان مختلف، مى تواند به منظور نکته یاد شده باشد.
۱۳- عسل، دارویى شفابخش براى تمامى انسانها (فیه شفاء للناس)
۱۴- استفاده از عسل طبیعى، مورد تشویق خداوند است. (فیه شفاء للناس) برداشت فوق، از آهنگ تشویق گونه آیه شریفه استفاده مى شود.
۱۵- طبیعت (کوه و صحرا) و زنبور عسل، در خدمت انسان قرار دارند. (و أوحى ربّک إلى النحل أن اتخذى من الجبال بیوتًا ... ثمّ کلى من کلّ الثمرت ... فیه شفاء للناس)
۱۶- خداوند، شفاى امراض انسان را از راه علل و اسباب طبیعى، مقدر کرده است. (شراب مختلف ألونه فیه شفاء للناس) برداشت فوق، به خاطر این است که خداوند بهبودى بیمارى انسان را به وسیله عسل - که از راههاى طبیعى به دست مى آید و خود از عوامل طبیعت است - قرار داده است.
۱۷- انسان در مقایسه با دیگر موجودات طبیعت، از مقام و منزلت ویژه اى برخوردار است. (إن لکم فى الأنعم لعبرة نسقیکم ... شراب مختلف ألونه فیه شفاء للناس) خداوند، بسیارى از موجودات طبیعت، چون شتر، گاو و گوسفند و نیز زنبورهاى عسل را براى بهره ورى انسانها آفریده است. این موضوع مى تواند حاکى از منزلت و شرافت ویژه انسان در جهان طبیعت باشد.
۱۸- در زندگى زنبورهاى عسل، نشانه اى مهم بر خداشناسى براى اهل تفکر و اندیشه وجود دارد. (و أوحى ربّک إلى النحل ... إن فى ذلک لأیة لقوم یتفکّرون)
۱۹- تفکر و اندیشیدن، شرط درک صحیح حقایق و بهره گیرى از آیات الهى است. (إن فى ذلک لأیة لقوم یتفکّرون)
۲۰- تشویق و فراخوانى خداوند به تفکر و اندیشه در طبیعت براى شناخت حقایق الهى (إن فى ذلک لأیة لقوم یتفکّرون)
۲۱- تفکر و اندیشه ورزى در طبیعت، از راههاى خداشناسى و درک حقایق هستى است. (إن فى ذلک لأیة لقوم یتفکّرون)
روایات و احادیث
۲۲- «عن أمیرالمؤمنین(ع) قال: ... لعق العسل شفاء من کلّ داء قال الله تبارک و تعالى: «یخرج من بطونها شراب مختلف ألوانه فیه شفاء للناس» و هو مع قراءة القرآن...;[۱] از امیرالمؤمنین(ع) روایت شده است که فرمود:...یک انگشت عسل، شفاى همه دردهاست. خداوند تبارک و تعالى فرموده است: «یخرج من بطونها شراب مختلف ألوانه فیه شفاء للناس» و این در صورتى است که همراه با قراءت قرآن باشد...».
موضوعات مرتبط
- آفرینش: عوامل انقیاد آفرینش ۸
- آیات خدا: آیات آفاقى ۱۸; شرایط استفاده از آیات خدا ۱۹
- اطاعت: اهمیت اطاعت از خدا ۹
- انسان: عوامل انقیاد انسان ۸; فضایل انسان ۱۵، ۱۷
- بیمارى: عوامل شفاى بیمارى ۱۶
- تغذیه: تغذیه از شکوفه ۱، ۲; تغذیه از گل ۱; تغذیه از میوه ۱، ۲; منابع تغذیه ۲
- تفکر: آثار تفکر ۱۹; آثار تفکر در طبیعت ۲۱; اهمیت تفکر ۱۹; تشویق به تفکر ۲۰; تفکر در طبیعت ۲۰; دعوت به تفکر ۲۰
- حقایق: اهمیت تشخیص حقایق ۲۰; روش درک حقایق ۲۱; شرایط درک حقایق ۱۹
- خدا: آثار ربوبیت خدا ۷، ۸; دعوتهاى خدا ۲۰; دلایل خدا شناسى ۱۸، ۲۱; شفابخشى خدا ۱۶; مقدرات خدا ۱۶; نقش خدا ۳
- زنبورعسل: آثار مطالعه زندگى زنبورعسل ۱۸; استفاده از زنبورعسل ۱۵; الهام به زنبورعسل ۱، ۴، ۵; انقیاد زنبورعسل ۴، ۵; تغذیه زنبورعسل ۱، ۲، ۱۲; روش زندگى زنبورعسل ۳، ۶; فواید زنبورعسل ۲۲; منشأ تغذیه زنبورعسل ۷; منشأ حرکت زنبورعسل ۴، ۷; منشأ زندگى زنبورعسل ۷; منشأ لانه سازى زنبورعسل ۷; ویژگیهاى زنبورعسل ۱۰
- شناخت: ابزار شناخت ۲۰
- طبیعت: استفاده از طبیعت ۱۵
- عسل: تشویق به استفاده از عسل ۱۴; تنوع رنگ عسل ۱۱; شفابخشى عسل ۱۳، ۲۲; فواید عسل ۱۳; مکان تولید عسل ۱۰; منشأ تنوع رنگ عسل ۱۲; منشأ تولید عسل ۷
- عوامل طبیعى: نقش عوامل طبیعى ۱۶
- گیاهان: آثار تنوع رنگ گیاهان ۱۲
- نعمت: کیفیت استفاده از نعمت ۹
منابع
- ↑ کافى، ج ۶، ص ۳۳۲، ح ۲; نورالثقلین، ج ۳، ص ۶۶- ، ح ۱۳۹.