الأعراف ١٩٥: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=آیا آنان را است پاهائی که روان گردند بدانها یا آنان را است دستهائی که آهنگ کنند بدانها یا آنان را است دیدگانی که بینند بدانها یا آنان را است گوشهائی که بشنوند بدانها بگو بخوانید شریکان خویش را پس نیرنگ با من کنید و مهلتم ندهید | |-|معزی=آیا آنان را است پاهائی که روان گردند بدانها یا آنان را است دستهائی که آهنگ کنند بدانها یا آنان را است دیدگانی که بینند بدانها یا آنان را است گوشهائی که بشنوند بدانها بگو بخوانید شریکان خویش را پس نیرنگ با من کنید و مهلتم ندهید | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره الأعراف | نزول = | {{آيه | سوره = سوره الأعراف | نزول = [[نازل شده در سال::10|١٠ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::195|١٩٥]] | قبلی = الأعراف ١٩٤ | بعدی = الأعراف ١٩٦ | کلمه = [[تعداد کلمات::27|٢٧]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«یَبْطِشُونَ بِهَا»: آنچه بخواهند با آنها برمیدارند. با آنها دفع بلا میکنند. «کِیدُونِ»: برای نابودیم نقشه بکشید و مکر و کید کنید. چاره مرا بسازید. «لا تُنظِرُونِ»: مرا فرصت ندهید. | «یَبْطِشُونَ بِهَا»: آنچه بخواهند با آنها برمیدارند. با آنها دفع بلا میکنند. «کِیدُونِ»: برای نابودیم نقشه بکشید و مکر و کید کنید. چاره مرا بسازید. «لا تُنظِرُونِ»: مرا فرصت ندهید. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۴۸
ترجمه
الأعراف ١٩٤ | آیه ١٩٥ | الأعراف ١٩٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«یَبْطِشُونَ بِهَا»: آنچه بخواهند با آنها برمیدارند. با آنها دفع بلا میکنند. «کِیدُونِ»: برای نابودیم نقشه بکشید و مکر و کید کنید. چاره مرا بسازید. «لا تُنظِرُونِ»: مرا فرصت ندهید.
تفسیر
نکات آیه
۱- مشرکان بتها و معبودانشان را به صورت مجسمه هایى داراى پا، دست، چشم و گوش مى ساختند. (ألهم أرجل یمشون بها ... أم لهم ءاذان یسمعون بها) جمله «یمشون بها» و مانند آن، هم مى تواند قید توضیحى باشد و هم مى تواند قید احترازى گرفته شود. بنابر اول معناى جمله «ألهم أرجل ... » چنین است: آیا بتها پا دارند تا با آن راه روند ; یعنى پا ندارند. و بنابر فرض دوم معنا چنین خواهد بود: آیا بتها پایى که با آن راه روند دارند ; یعنى پاهایى دارند، ولى با آن نمى توانند راه بروند. برداشت فوق بر اساس احتمال دوم است.
۲- اعضاى تعبیه شده در بتها، فاقد کمترین توان و اثر مطلوب (ألهم أرجل یمشون بها ... أم لهم ءاذان یسمعون بها)
۳- فقدان اثر مطلوب در اعضاى تعبیه شده در بتها، دلیل ناتوانى بیشتر آنها از عبادتگرانشان (ألهم أرجل یمشون بها ... أم لهم ءاذان یسمعون بها) جمله «عباد أمثالکم» به همسانى بتها با پرستشگرانشان در نیازمندى و ناتوانى اشاره کرد و آیه مورد بحث با توجه دادن مشرکان به اینکه بتها از اعضاى تعبیه شده در آنها هیچ بهره اى نمى برند این نکته را به آنان یادآور مى شود که بتها و معبودان دروغین حتى از پرستشگرانشان عاجزتر و ناتوانترند.
۴- خداوند با تشریح ناتوانى بتها، مشرکان را به بطلان شرک و باورهایشان رهنمون ساخت. (ألهم أرجل یمشون بها ... أم لهم ءاذان یسمعون بها)
۵- پرستش چیزى ناتوانتر از پرستنده آن، نابخرى و مایه شگفتى است. (ألهم أرجل یمشون بها ... أم لهم ءاذان یسمعون بها) استفهام در جمله «ألهم ... » به انگیزه تعجب ایراد شده و منشأ تعجب به مناسبت مورد، نابخردى پرستشگران بتهاست.
۶- مشرکان مکه بر این باور بودند که معبودانشان بر یارى آنها علیه پیامبر(ص) توانا هستند. (قل ادعوا شرکاءکم ثم کیدون فلاتنظرون)
۷- پیامبر(ص) از جانب خدا مأمور شد تا براى اثبات ناتوانى بتها، مشرکان را به تحدى و مبارزه علیه خویش دعوت کند. (قل ادعوا شرکاءکم ثم کیدون فلاتنظرون)
۸- خداوند از مشرکان خواست اگر خدایانشان بر امرى توانا هستند با کمک آنها علیه پیامبر(ص) توطئه کنند و براى از میان بردن وى هیچ درنگى رواندارند. (قل ادعوا شرکاءکم ثم کیدون فلاتنظرون) «کیدون» مرکب از فعل امر «کیدوا» (از «کید»، به معنى فکر کردن و توطئه چیدن) و نون وقایه است. کسره نون دلالت بر حذف «یاء» متکلم دارد. بنابراین «کیدون» (کیدونى) یعنى علیه من توطئه کنید. «انظار» مصدر «لاتنظروا» به معناى مهلت دادن است. «لاتنظرون» نیز مرکب از فعل نهى و نون وقایه است ; یعنى: فلاتنظرونى، مرا مهلت ندهید.
موضوعات مرتبط
- بتها: جوارح بتها ۱، ۲، ۳ ; عجز بتها ۲، ۳، ۴، ۷
- بیخعقلى: نشانه هاى بیخعقلى ۵
- تحدّى: دعوت به تحدّى ۷، ۸
- خدا: افعال خدا ۴ ; اوامر خدا ۸
- شرک: بطلان شرک ۴ ; دلیل بطلان شرک ۸
- عبادت: معبودان باطل ۵
- محمد(ص): مبارزه با محمد(ص) ۸ ; مسؤولیت محمد(ص) ۷
- مشرکان: بتختراشى مشرکان ۱ ; مشرکان و معبودان باطل ۶، ۸ ; معبودان مشرکان ۱، ۷
- مشرکان مکه: عقیده مشرکان مکه ۶
- معبودان باطل: عجز معبودان باطل ۳، ۷، ۸ ; مجسمه معبودان باطل ۱