الأنعام ١٠٥: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=و بدینسان بگردانیم آیتها را و تا گویند درسخواندهای و تا بیان کنیمش برای گروهی که میدانند | |-|معزی=و بدینسان بگردانیم آیتها را و تا گویند درسخواندهای و تا بیان کنیمش برای گروهی که میدانند | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره الأنعام | نزول = | {{آيه | سوره = سوره الأنعام | نزول = [[نازل شده در سال::10|١٠ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::105|١٠٥]] | قبلی = الأنعام ١٠٤ | بعدی = الأنعام ١٠٦ | کلمه = [[تعداد کلمات::11|١١]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«أَعْرِضْ»: اعتناء مکن. اهمّیّت مده (نگا: المراغی). | «أَعْرِضْ»: اعتناء مکن. اهمّیّت مده (نگا: المراغی). |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۴۴
ترجمه
الأنعام ١٠٤ | آیه ١٠٥ | الأنعام ١٠٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَعْرِضْ»: اعتناء مکن. اهمّیّت مده (نگا: المراغی).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
إِنَ اللَّهَ لاَ يَسْتَحْيِي أَنْ... (۲) وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ... (۰) لِيَجْعَلَ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ... (۰) وَ قَالَ الَّذِينَ کَفَرُوا إِنْ... (۲) وَ قَالُوا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ... (۱) وَ لَوْ جَعَلْنَاهُ قُرْآناً... (۲) فَقَالَ إِنْ هٰذَا إِلاَّ سِحْرٌ... (۱) إِنْ هٰذَا إِلاَّ قَوْلُ الْبَشَرِ (۱) وَ مَا جَعَلْنَا أَصْحَابَ النَّارِ... (۲) إِنَّهُ فَکَّرَ وَ قَدَّرَ (۰) فَقُتِلَ کَيْفَ قَدَّرَ (۰) ثُمَ قُتِلَ کَيْفَ قَدَّرَ (۰) ثُمَ نَظَرَ (۰) ثُمَ عَبَسَ وَ بَسَرَ (۰) ثُمَ أَدْبَرَ وَ اسْتَکْبَرَ (۰)
تفسیر
- آيات ۱۰۵ - ۹۱، سوره انعام
- موارد استعمال كلمه (( قدر )) و معناى جمله : (( و ما قدروا الله حق قدره )) .
- وجود كتب آسمانى و وجود معارف و احكام الهى در بين مردم ، دو شاهد بر لزوم هدايت مردم ازجانب خدا است .
- بيان اينكه در آيه : (( قل من انزل الكتاب )) كه در آن به نزول تورات بر موسى احتجاج شده ، رسول خدا(ص ) ماءمور به سؤال از يهود شده نه از مشركين .
- اشكالاتى كه بر بيان فوق وارد نموده و گفته اند مسؤل در آيه شريفه مشركين هستند نه يهود، و جواب آن اشكالات .
- اشكال سوم و پاسخ آن .
- آنچه از معارف الهى و ارزشهاى معنوى كه در گوشه و كنار جهان وجود دارد، ميراثانبياء(ع ) و از آثار وحى است .
- داشتن بركت و خير كثير و هدايت انسان به سعادت ، نشانه نزول قرآن از سوى خدا است .
- بيان اينكه سببيت خدا و بركت او در طول ساير اسباب است ، ونزول بركت ، با عمل ساير عوامل منافات ندارد.
- مراد از افتراء زدن به دروغ بر خدا در: (( فمن اظلم ممن افترى على الله كذبا )) .
- سختى مرگ ظالمان (مرتكبين افتراء بر خدا، ادعاى نبوت به دروغ و استهزاء به آيات خدا).
- حقيقت زندگى انسان پس از مرگ .
- مراد از انشاء و پديده آوردن بنى آدم از (( نفس واحدة )) و تقسيم آنان به (( مستقر )) و (( مستودع )) .
- وصف (( بديع السموات والارض )) متضمن حجت بر استحاله فرزند داشتن خدا است .
- دقائق و لطائفى كه از جمله : (( لا تدركه الابصار و هو يدرك الابصار )) استفاده مىشود.
- در قرآن كريم افعال انسان به خود او نسبت داده شده و قانون (( عليت )) مسلم دانسته شدهاست .
- از نظر قرآن ذوات تمامى اشياء مخلوق خدا است ولىاعمال و رفتار آنان منسوب به (( تقدير و هدايت )) مى باشد.
- دو اشكال بى اساس بر عموميت خلقت .
- خلقت و حسن ، متلازمند و هر چيزى ذاتا و به لحاظ اينكه آفريننده خدا است ، نيكو است .
- حسن و قبح ، از امور اعتباريه مى باشند و قابل خلق و ايجاد نيستند.
- پاسخ به اشكالى ديگر و بيان اينكه انحصار خلقت و عليت ايجاد در خدا، مستلزم نفىقانون عليت نيست .
- جواب اين شبهه كه عليت خدا در بقاء اشياء مستلزم توارد و اجتماع دو علت مستقل در معلول واحد است .
- موجودات در بقاء خود نيز همچون حدوث محتاج خدا هستند.
- نظام جارى در عالم دلالت بر وجود صانع مى كند.
- رواياتى در ذيل (و ما قدروا الله حق قدره ).
- رواياتى در مورد نزول آيه : (( و من اظلم ممن افترى على الله ... )) درباره عبدالله بن سعد بن ابى سرح .
- روايتى راجع به (( طينت )) آدمى .
- رواياتى درباره (( مستقر )) و (( مستودع )) در آيه شريفه .
- چند روايت در مورد ديده نشدن خداى تعالى به چشم (لا تدركه الابصار).
نکات آیه
۱- خداوند آیات خویش را به شکلهاى مختلف براى بصیرت دادن به انسانها ارائه مى کند. (قد جاءکم بصائر ... کذلک نصرف الأیت و لیقولوا) «لیقولوا» عطف به محذوف است که به قرینه آیه قبل، که سخن از بصائر بود، مى تواند فعل «لتبصروا» و یا هر فعل دیگرى که بیانگر این معنى است باشد.
۲- نقش مهم تنوّع و گوناگونى بیان در تبیین حقایق (و کذلک نصرف الأیت ... لنبینه لقوم یعلمون)
۳- فراگیرى قرآن از دیگران، اتهام کافران به پیامبر (ص) (و لیقولوا درست) لام در «لیقولوا» به معنى عاقبت است. یعنى نهایت سخن منکران در برابر تصریف آیات آن است که مى گفتند پیامبر (ص) قرآن را از دیگران آموخته است.
۴- مشرکان و کافران عصر بعثت، به والایى آیات قرآنى و محتواى بلند آن اعتراف داشتند. (و لیقولوا درست) زیرا اگر آیات در نظر مشرکان کم اهمیت بود، براى رد آیات به کم اهمیتى آن اشاره مى کردند و نه به فراگیرى آن از دیگران.
۵- آیات گوناگون قرآن مایه تقویت بینش آگاهان و منجر به بهانه جویى کافران خواهد شد. (و لیقولوا درست و لنبینه لقوم یعلمون)
۶- تبیین آیات براى آگاهان، هدف از تنوّع بیانى قرآن است. (و کذلک نصرف الأیت ... و لنبینه لقوم یعلمون)
۷- علوم پیامبر (ص) از طرف خداوند است و نه از معلم بشرى. (و کذلک نصرف الأیت و لیقولوا درست و لنبینه لقوم یعلمون) تکرار فعل متکلم «نصرف» و «نبین» پاسخى تلویحى است به منکران الهى بودن قرآن و کسانى که به ناحق آن را برگرفته از دانش بشر مى دانستند.
۸- علم و آگاهى، زمینه درک و پذیرش آیات الهى است. (لنبینه لقوم یعلمون)
۹- عالمان در نظام ارزشى اسلام والا و ارزشمندند. (لنبینه لقوم یعلمون)
۱۰- عالمان از گوناگونى آیات قرآن و رمز و رازهاى ارزشمند آن بهره مى برند. (و کذلک نصرف الأیت ... و لنبینه لقوم یعلمون)
موضوعات مرتبط
- آیات خدا: تنوّع آیات خدا ۱ ; زمینه درک آیات خدا ۸ ; زمینه قبول آیات خدا ۸ ; هدایتگرى آیات خدا ۱
- ارزشها: ملاک ارزشها ۹
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۳
- بصیرت: عوامل بصیرت ۱
- تعلیم: روش تعلیم ۲
- حقایق: تنوّع بیانى در تبیین حقایق ۲
- رشد: عوامل رشد ۵
- علم: آثار علم ۸
- علما: و قرآن ۵، ۱۰ ; فضایل علما ۹
- قرآن: تبیین آیات قرآن ۶ ; تنوع آیات قرآن ۵، ۱۰ ; تنوّع بیانى قرآن ۶ ; عظمت آیات قرآن ۴ ; فلسفه تنوّع آیات قرآن ۶
- کافران: تهمتهاى کافران ۳ ; عوامل بهانه جویى کافران ۵ ; کافران صدر اسلام و قرآن کافران ۴ ; کافران و قرآن ۵
- محمّد (ص): تهمت به محمّد (ص) ۳ ; معلم محمّد (ص) ۷ ; منشأ علم محمّد (ص) ۷
- مشرکان: صدر اسلام و قرآن ۴