الواقعة ٩٦: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن جزییات آیه)
 
خط ۴۰: خط ۴۰:
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۷#link155 | آيات ۵۷ - ۹۶، سوره واقعه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۷#link155 | آيات ۵۷ - ۹۶  سوره واقعه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۷#link156 | بيان جهت اينكه لازمه اعتقاد به آفريدگار تصديق قيامت و معاد است (نحن خلقناكم فلولاتصدقون )]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۷#link156 | لازمۀ اعتقاد به آفريدگار، تصديق قيامت و معاد است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۷#link157 | مرگ تقدير شده است و ناشى از غلبه اسبابزوال بر قدرت و اراده خداوند نيست]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۷#link157 | مرگ از سوی خداوند، برای بشر مقدر شده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۷#link158 | حكمت و غرض از تقدير مرگ : تبديل امثال ، و انشاء مجدد اموات]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۷#link159 | علم به دنيا و ویژگی های آن، مسلتزم اذعان به معاد است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۷#link159 | توضيح اينكه چگونه علم به دنيا و خصوصيات آن مسلتزم اذعان به معاد است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۸#link161 | اثبات ربوبيت پروردگار، با بر شمردن سه تا از مهمترين حوایج مردم: زراعت، آب و آتش]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۷#link160 | بيان اينكه آيه : ((و لقد علمتم النشاة الاولى فلولا تذكرون )) مبتنى بر قياس نيست]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۸#link163 | معناى اين كه قرآن كريم، در «كتاب مكنون» است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۸#link161 | اثبات ربوبيت پروردگار با بر شمردن سه تا از مهمترين حوائج مردم : زراعت ، آب وآتش]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۸#link164 | مراد از «مسّ» و «مُطَهّرُون»، در آيه: «لا يَمَسُّهُ إلّا المُطَهّرُون»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۸#link162 | معناى آيه : ((فسبح باسم ربك العظيم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۸#link166 | اگر قيامتى در كار نيست، پس چرا جلوی مرگ را نمی گیرید؟!]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۸#link163 | معناى اينكه قرآن كريم و ((انى كتاب مكنون )) است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۸#link167 | وضع سه گروه «مقربان»، «اصحاب يمين» و «اصحاب شمال»، به هنگام مرگ]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۸#link164 | مراد از ((مس )) و ((مظهرون )) در آيه : ((لا يسمه لا المطهرون ))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۸#link168 | بحث روایتی: (رواياتى در ذيل برخى آيات گذشته)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۸#link165 | معناى اينكه فرمود: روزى خود را تكذيب قرار مى دهيد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۸#link166 | اگر قيامتى در كار نيست پس چرا جان به گلوگاه رسيده را بر نمى گردانيد؟!]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۸#link167 | وضع طوائف سه گانه (مقربون ، اصحاب اليمين و اصحابالشمال ) در حال مرگ و پس از مرگ]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۸#link168 | (رواياتى در ذيل برخى آيات گذشته )]]


}}
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۴ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۱۰:۵۹

کپی متن آیه
فَسَبِّحْ‌ بِاسْمِ‌ رَبِّکَ‌ الْعَظِيمِ‌

ترجمه

پس به نام پروردگار بزرگت تسبیح کن (و او را منزّه بشمار)!

|پس به نام پروردگار بزرگت تسبيح گوى
پس به نام پروردگار بزرگ خود تسبيح گوى.
پس به نام بزرگ خدای خود تسبیح گوی.
پس به نام پروردگار بزرگت تسبیح گوی.
پس به نام پروردگار بزرگت تسبيح گوى.
پس به نام پروردگارت که بزرگ است، تسبیح بگوی‌
پس نام پروردگار بزرگت را به پاكى ياد كن.
حال که چنین است، نام پروردگار بزرگ خود را ورد زبان ساز (و سپاسگزار نعمتهای فراوان او باش، و به ستایش وی بپرداز).
پس به نام پروردگار بزرگت تسبیح گوی.
پس تسبیح گوی به نام پروردگار بزرگ خویش‌

So glorify the Name of your Lord, the Magnificent
ترتیل:
ترجمه:
الواقعة ٩٥ آیه ٩٦ الواقعة ٩٧
سوره : سوره الواقعة
نزول : ٢ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«فَسَبِّحْ بِاسْمِ ...»: (نگا: واقعه / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

(۳)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ «96»

پس به نام پروردگار بزرگوارت تسبيح كن.

نکته ها

«روح» به معناى راحت و آسايش و رحمت است. «رَيْحانٌ» به گياهان خوشبو و معطّر گفته مى‌شود، همچنين به معناى رزق و روزى نيز آمده است. «تَصْلِيَةُ» از «صلى» به معناى چشيدن، بريان شدن و افتادن است.

آغاز اين سوره، مردم را به سه دسته تقسيم كرد: «كُنْتُمْ أَزْواجاً ثَلاثَةً»: مقرّبان درگاه الهى، اصحاب يمين و اصحاب شمال، پايان سوره نيز سرنوشت اين سه گروه را تكرار مى‌كند.

هركس به ميزان قرب خود، پاداش دريافت مى‌دارد؛ چنانكه امام صادق عليه السلام فرمود: اگر محتضر از مقرّبان باشد، روح و ريحان در قبر و بهشت پر نعمت براى آخرت او مقرر

جلد 9 - صفحه 447

مى‌شود. البتّه «مقربون» با توجّه به آيات 10 و 11، همان پيشتازان در ايمان و عمل صالح مى‌باشند. «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ»

از اصحاب يمين در لحظه مرگ تنها رفع نگرانى مى‌شود تا قيامت پاداش دريافت كنند.

ظاهراً مراد از اصحاب يمين كسانى هستند كه نامه عملشان به دست راستشان داده مى‌شود كه در آيات 71 سوره اسراء و 19 سوره حاقّه و 7 سوره انشقاق از آنان با جمله‌ «فَمَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ»* نام برده است. مراد از اصحاب شمال نيز كسانى هستند كه نامه عملشان به دست چپشان داده مى‌شود. از امام باقر عليه السلام روايت شده كه منظور از «الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَ» مشركان مى‌باشند. «1»

براى جمله‌ «فَسَلامٌ لَكَ مِنْ أَصْحابِ الْيَمِينِ» چند معنا بيان شده است:

الف) به اهل بهشت (بدون آنكه شخص معيّنى در كار باشد) گفته مى‌شود: سلام بر تو.

ب) بهشتيان به پيامبر درود مى‌فرستند، بخاطر زحمات او كه آنان را به اين مقام رسانده است.

ج) پيامبر به خاطر رستگارى اين گروه در خير و سلامتى است. «2»

در آيه 51 خوانديم: «ثُمَّ إِنَّكُمْ أَيُّهَا الضَّالُّونَ الْمُكَذِّبُونَ‌، لَآكِلُونَ مِنْ شَجَرٍ مِنْ زَقُّومٍ» ولى در آيه 92 مى‌فرمايد: «وَ أَمَّا إِنْ كانَ مِنَ الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَ فَنُزُلٌ مِنْ حَمِيمٍ» چرا در آيه اول، ضالّين بر مكذّبين مقدّم شده و در پايان برعكس شده است؟

پاسخ: به نظر مى‌رسد كه خطاب آيه اول در دنيا است كه انسان از انحراف و گمراهى به تكذيب كشيده مى‌شود، ولى در آخر سوره مسئله جان دادن مطرح است كه آغاز كيفر است و كيفر، از خلاف سنگين آغاز مى‌شود، تكذيب مهم‌تر از انحراف است.

در اين آيات، لحظات جان دادن سه گروه در كنار هم مطرح شده است تا انسان در اين نمايشگاه معنوى، كدام يك را انتخاب كند: فَرَوْحٌ وَ رَيْحانٌ وَ جَنَّةُ نَعِيمٍ‌ ... فَنُزُلٌ مِنْ حَمِيمٍ وَ تَصْلِيَةُ جَحِيمٍ‌

براى پاداش مقرّبان و اصحاب يمين دليلى نيامده است، ولى براى كيفر كافران دليل آمده‌


«1». تفسير نورالثقلين.

«2». تفسير راهنما.

جلد 9 - صفحه 448

كه چون مكذّب و ضالّ هستند. پس تنبيه، دليل مى‌خواهد ولى در لطف و محبت، كسى سراغ علّت نمى‌رود. «1»

امام صادق عليه السلام فرمود: پذيرايى با آب جوشان، در برزخ و قبر است و ورود به دوزخ، در قيامت است. «2»

اين سوره با ياد معاد آغاز و با نام معاد ختم گرديده است.

پیام ها

1- مقرّبان، پس از جان دادن، بلافاصله به راحت و رفاه مى‌رسند. «فَرَوْحٌ وَ رَيْحانٌ» (حرف «ف» دلالت بر گذشت زمانى اندك مى‌كند.)

2- مرگ براى مقرّبان، زمينه‌ساز سه رحمت است: رهايى از غصّه‌ها و سختى‌هاى دنيا «فَرَوْحٌ»، رسيدن به الطاف الهى‌ «رَيْحانٌ» و رسيدن به كاميابى ابدى. «جَنَّةُ نَعِيمٍ»

3- لحظات احتضار و مرگ و اخبار چگونگى جان دادن مقرّبان، اصحاب يمين و اصحاب شمال را باور كرده و جدّى بگيريم. «إِنَّ هذا لَهُوَ حَقُّ الْيَقِينِ»

4- سختى جان دادن كفار و كيفر آنان با حميم و جحيم، حق و عادلانه است.

فَنُزُلٌ مِنْ حَمِيمٍ وَ تَصْلِيَةُ جَحِيمٍ‌ ... إِنَّ هذا لَهُوَ حَقُّ الْيَقِينِ‌

5- كيفر يك عمر انحراف و تكذيب، «الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَ» پذيرايى با نوشيدنى سوزان در جايگاهى آتشين است، «فَنُزُلٌ مِنْ حَمِيمٍ وَ تَصْلِيَةُ جَحِيمٍ» و خداوند از كيفر نابجا منزّه است. فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ‌ ...

6- وجود قيامت و نظام كيفر و پاداش، نشانه ربوبيّت خداوند در جهت تربيت انسان است كه ستايش پروردگار را مى‌طلبد. «فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ»

«والحمدللّه ربّ العالمين»


«1» تفسير كبير فخررازى‌

«2» تفسير نورالثقلين‌

جلد 9 - صفحه 451

سوره حديد

اين سوره بيست و نه آيه دارد و در مدينه نازل شده است.

آيات اين سوره، علاوه بر تحكيم پايه‌هاى عقيدتى، به دستوراتى در زمينه‌هاى اجتماعى و حكومتى مى‌پردازد و در آيات اول، حدود بيست صفت از صفات الهى را مطرح نموده است.

عظمت قرآن، اوضاع مؤمنان و منافقان در قيامت، سرنوشت اقوام پيشين، انفاق در راه خدا و براى رسيدن به عدالت اجتماعى، انتقاد از رهبانيّت و انزواى اجتماعى، موضوعاتى است كه اين سوره به آنها پرداخته است.

امام سجاد عليه السلام فرمودند: خداوند مى‌دانست كه در آخرالزّمان گروهى ژرف‌انديش خواهند آمد، لذا سوره توحيد و آياتى از سوره حديد را نازل كرد (تا مردم، خدا را بهتر بشناسند) و هر كس غير از اين صفات را بر خدا بپذيرد، هلاك مى‌شود. «1»


«1». تفسير نورالثقلين.

جلد 9 - صفحه 452

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

به نام خداوند بخشنده مهربان.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ (96)

فَسَبِّحْ بِاسْمِ‌: پس تسبيح كن بنام، رَبِّكَ الْعَظِيمِ‌: پروردگار خود كه بزرگ است از آنكه اسناد شرك و نقص و قبيح به او توان كرد، يعنى تنزيه كن او را به ذكر نام خجسته فرجام از آنچه لايق عظمت و كبريائى او نباشد، يا نمازگزار به ذكر پروردگار خود يا بگو «سبحان ربى العظيم و بحمده» و عظمت سبحانى عبارت است از هر چه غير اوست، قاصر باشد از ادراك ذات او، تقدست اسمائه و جلت الائه.

تمام شد جلد دوازدهم «تفسير اثنى عشرى» روز چهارشنبه سيزدهم ربيع الثانى سال 1380 هجرى قمرى.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


فَأَمَّا إِنْ كانَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ (88) فَرَوْحٌ وَ رَيْحانٌ وَ جَنَّةُ نَعِيمٍ (89) وَ أَمَّا إِنْ كانَ مِنْ أَصْحابِ الْيَمِينِ (90) فَسَلامٌ لَكَ مِنْ أَصْحابِ الْيَمِينِ (91) وَ أَمَّا إِنْ كانَ مِنَ الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَ (92)

فَنُزُلٌ مِنْ حَمِيمٍ (93) وَ تَصْلِيَةُ جَحِيمٍ (94) إِنَّ هذا لَهُوَ حَقُّ الْيَقِينِ (95) فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ (96)

ترجمه‌

پس امّا اگر باشد از مقرّبان درگاه خدا

پس استراحت و خوشى است و روزى و گياه خوشبو و بهشت پرنعمت‌

و امّا اگر باشد از ياران جانب راست‌

پس سلام بر تو است از ياران جانب راست‌

و امّا اگر باشد از تكذيب كنندگان كه گمراهانند

پس تشريفات بدوى است از آب داغ‌

و وارد كردن در دوزخ‌

همانا اين‌


جلد 5 صفحه 138

هر آينه آن خبر حق يقينى است‌

پس تسبيح كن بنام پروردگارت كه بزرگ است.

تفسير

خداوند متعال بمناسبت ذكر حال محتضر در ضمن آيات سابقه بيان فرموده است احوال هر يك از دستجات سه‌گانه مشروحه در اين سوره را باين تقريب كه امّا اگر محتضر از سابقين و مقرّبين باشد پس براى او است آسايش و راحتى و انبساط و خوشى و نيز رزق طيّب و طاهر و گياه خوشبوى بهشتى از وقت مرگ تا وقتى كه ببهشت پرنعمت جاويد الهى مستقرّ گردد و روح بضمّ نيز قرائت شده و در مجمع آنرا به پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم و امام باقر عليه السّلام نسبت داده و برحمت و حيات دائم تفسير نموده است و امّا اگر از اصحاب يمين باشد تو و آل اطهارت ببالين او حاضر ميشويد و آنها بتو سلام ميكنند و مژده سلامتى و خوبى حال و حسن مئال خودشان را بشما عرضه ميدارند چنانچه قمّى ره فرموده مراد آنست كه كسى كه از اصحاب امير المؤمنين عليه السّلام باشد پس سلام براى تو است اى محمّد از اصحاب يمين كه معذّب نميشوند و قبلا نقل فرموده و مراد از يمين امير المؤمنين عليه السّلام و مراد از اصحاب شيعيان اويند و بعضى گفته‌اند مخاطب يكى از اصحاب يمين است و مراد آنست كه آنها بدوستان خودشان سلام ميكنند يا خداوند مژده سلامتى آنها را بآنان ميدهد و اما اگر از اصحاب شمال و كسانى باشند كه پيغمبر و امام را تكذيب نموده‌اند و در وادى ضلالت و گمراهى عمرى بسر برده‌اند پس بجاى تشريفات ورودى ميهمان بدوا آب جوشان جهنّمى براى آنها ميآورند و بعدا در جهنمشان مى‌اندازند و قمّى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه نزل من حميم در قبر است و تصلية جحيم در آخرت و آنچه در اين سوره مباركه ذكر شد در احوال فرق ثلاثه و غيرها محض حق و عين صدق و قطعى و يقينى است كه بايد بشود و شده و خواهد شد و جاى شك و شبهه نيست پس تسبيح نما اى پيغمبر بنام پروردگار بزرگ و تنزيه و تقديس نما او را از آنچه لايق بمقام او نيست و بگو در ركوع سبحان ربّى العظيم و بحمده چنانچه سابقا بيان شد و در ثواب الاعمال از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه قرائت نمايد سوره واقعه را در هر شب قبل از آنكه بخوابد ملاقات نمايد خداوند را با آنكه روى او مانند ماه شب چهاردهم باشد و در مجمع از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه هر كس بخواند آنرا در هر شب هيچ وقت مبتلا بفقر نگردد و الحمد للّه رب العالمين.


جلد 5 صفحه 139

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


إِن‌َّ هذا لَهُوَ حَق‌ُّ اليَقِين‌ِ (95) فَسَبِّح‌ بِاسم‌ِ رَبِّك‌َ العَظِيم‌ِ (96)

‌اينکه‌ فرمايشاتي‌ ‌که‌ ‌در‌ حق‌ ‌اينکه‌ سه‌ طائفه‌ مقربين‌ و اصحاب‌ يمين‌ و المكذبين‌ الضالين‌ بيان‌ ‌شده‌ بدرستي‌ ‌که‌ حق‌ّ و ثابت‌ ‌است‌ و تخلف‌ پذير نيست‌ و قطعي‌ و يقيني‌ ‌است‌ ‌که‌ جاي‌ هيچ‌ ريب‌ و شبهه‌ و شك‌ نيست‌، چنانچه‌ مي‌فرمايد: يا أَيُّهَا النّاس‌ُ إِن‌ كُنتُم‌ فِي‌ رَيب‌ٍ مِن‌َ البَعث‌ِ ‌الي‌ ‌قوله‌ ‌تعالي‌: وَ أَن‌َّ السّاعَةَ آتِيَةٌ لا رَيب‌َ فِيها وَ أَن‌َّ اللّه‌َ يَبعَث‌ُ مَن‌ فِي‌ القُبُورِ حج‌ آيه 5 ‌تا‌ 8 فَسَبِّح‌ بِاسم‌ِ رَبِّك‌َ العَظِيم‌ِ تفسيرش‌ بمعني‌ خاص‌ و عام‌ و بيان‌ تفريعش‌ گذشت‌ ‌در‌ آيه 74 تكرار نشود.

‌هذا‌ آخر ‌ما اردنا ‌في‌ تفسير ‌سورة‌ الواقعة و يتلوه‌ انشاء اللّه‌ ‌تعالي‌ تفسير ‌سورة‌ الحديد ‌الي‌ ‌سورة‌ و ‌النّاس‌ بتوفيقه‌ و تأييده‌. و الحمد لوليّه‌ و الصلاة ‌علي‌ نبيّه‌ و انا الاقل‌ السيد ‌عبد‌ الحسين‌ الطيب‌.

جلد 16 - صفحه 414

‌سورة‌ الحديد

برگزیده تفسیر نمونه


نکات آیه

۱ - ساحت خداوند، منزه و مبرّا از هر عیب و نقص است. (فسبّح باسم ربّک العظیم) «تسبیح»، به معناى تنزیه کردن از هر نقص و کاستى است.

۲ - برپا ساختن قیامت براى کیفر و پاداش، نمودى از کمال خداوند و مبرّا بودن ساحت او از هر نقص و کاستى (فسبّح باسم ربّک العظیم) تفریع «فسبّح باسم ربّک» بر مطالب پیشین (فأمّا إن کان من المقرّبین...) حاکى از مطلب یاد شده است.

۳ - خداوند، پروردگارى بزرگ و بلند مرتبه (فسبّح باسم ربّک العظیم) واژه «العظیم» مى تواند صفت براى «ربّ» و یا صفت براى «اسم» باشد. برداشت یاد شده بر پایه احتمال اول است.

۴ - نام خدا، بزرگ و ارجمند است. (فسبّح باسم ربّک العظیم) برداشت یاد شده بدان احتمال است که «العظیم» وصف «اسم» باشد.

۵ - پیامبر(ص)، مأمور تسبیح گفتن خداوند و مبرّا اعلام کردن ساحت او از هر عیب و نقص (فسبّح باسم ربّک العظیم)

۶ - تسبیح خدا، از مهم ترین ذکرها است. (فسبّح باسم ربّک العظیم)

۷ - پیامبراکرم(ص)، مورد عنایت و توجه ویژه خداوند (فسبّح باسم ربّک ) اضافه «ربّ» به «کاف»، اضافه تشریفى و بیانگر مطلب یاد شده است.

موضوعات مرتبط

  • اسماء و صفات: صفات جلال ۱
  • پاداش: زمینه پاداش اخروى ۲
  • تسبیح: تسبیح خدا ۵، ۶
  • خدا: تنزیه خدا ۱; خدا و عیب ۱، ۲; خدا و نقص ۱، ۲; دلایل تنزیه خدا ۲; ربوبیت خدا ۳; عظمت خدا ۳; عظمت نام خدا۴; نشانه هاى کمال خدا ۲
  • ذکر: مهمترین ذکر ۶
  • قیامت: فلسفه قیامت ۲
  • کیفر: زمینه کیفر اخروى ۲
  • لطف خدا: مشمولان لطف خدا ۷
  • محمد(ص): تکلیف محمد(ص) ۵; فضایل محمد(ص) ۷

منابع