الرحمن ٤٧: تفاوت میان نسخهها
(افزودن جزییات آیه) |
(←تفسیر) |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۳#link122 | آيات ۳۱ - | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۳#link122 | آيات ۳۱ - ۷۸ سوره الرحمان]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۳#link123 | معناى | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۳#link123 | معناى آیه: «سَنَفرُغُ لَكُم أيّهَا الثّقَلَان»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۴#link124 | معناى | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۴#link124 | معناى اين كه به جن و انس فرمود: «نمى توانيد بگريزيد، جز به سلطان»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۴#link126 | مراد از مقام پروردگار در آيه: «وَ لِمَن خَافَ مَقَامَ رَبّهِ جَنّتَان»]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۴#link126 | مراد از مقام پروردگار در آيه : | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۴#link127 | خوف از مقام پروردگار چیست؟]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۴#link127 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۴#link128 | اقوال مختلف درباره اين كه: خائف از مقام ربّ، دو بهشت دارد]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۴#link128 | اقوال مختلف درباره | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۴#link130 | توصیف حوريان و زنان بهشتى]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۴#link133 | ثنائى جميل بر خداوند، كه اين همه رحمت ارزانى داشته]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۴#link130 | | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۴#link133 | ثنائى جميل بر | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۴#link134 | بحث روايتى]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۴#link134 | بحث روايتى]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۴#link136 | رواياتى در ذيل آيه: «هَل جَزَاءُ الإحسَان إلّا الإحسَان»]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۴#link136 | رواياتى در ذيل آيه | |||
}} | }} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۶ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۰۸:۲۹
کپی متن آیه |
---|
فَبِأَيِ آلاَءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ |
ترجمه
الرحمن ٤٦ | آیه ٤٧ | الرحمن ٤٨ | ||||||||||||||
|
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۳۱ - ۷۸ سوره الرحمان
- معناى آیه: «سَنَفرُغُ لَكُم أيّهَا الثّقَلَان»
- معناى اين كه به جن و انس فرمود: «نمى توانيد بگريزيد، جز به سلطان»
- مراد از مقام پروردگار در آيه: «وَ لِمَن خَافَ مَقَامَ رَبّهِ جَنّتَان»
- خوف از مقام پروردگار چیست؟
- اقوال مختلف درباره اين كه: خائف از مقام ربّ، دو بهشت دارد
- توصیف حوريان و زنان بهشتى
- ثنائى جميل بر خداوند، كه اين همه رحمت ارزانى داشته
- بحث روايتى
- رواياتى در ذيل آيه: «هَل جَزَاءُ الإحسَان إلّا الإحسَان»
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ «46» فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ «47»
و براى كسى كه از مقام پروردگارش بترسد، دو باغ (بهشتى) است. پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (47)
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما: پس به كدام از نعمتهاى پروردگار خود كه بهشتهاى متعدد مىدهد براى ترك معصيت و اداى طاعت، تُكَذِّبانِ: تكذيب مىكنيد اى جن و انس و انكار مىنمائيد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ (46) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (47) ذَواتا أَفْنانٍ (48) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (49) فِيهِما عَيْنانِ تَجْرِيانِ (50)
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (51) فِيهِما مِنْ كُلِّ فاكِهَةٍ زَوْجانِ (52) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (53) مُتَّكِئِينَ عَلى فُرُشٍ بَطائِنُها مِنْ إِسْتَبْرَقٍ وَ جَنَى الْجَنَّتَيْنِ دانٍ (54) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (55)
فِيهِنَّ قاصِراتُ الطَّرْفِ لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لا جَانٌّ (56) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (57) كَأَنَّهُنَّ الْياقُوتُ وَ الْمَرْجانُ (58) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (59) هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلاَّ الْإِحْسانُ (60)
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (61)
ترجمه
و براى كسيكه بترسد از مقام خود در پيشگاه پروردگارش دو بهشت است
پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد
داراى انواع درختها و ميوهها ميباشند
پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد
در آن دو است دو چشمه كه روان ميباشند
پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد
در آن دو از هر ميوهاى دو قسم است
پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد
آنان تكيه زنندگانند بر بسترهائى كه آسترهاى آنها از ديبا است و ميوه رسيده آن دو بهشت نزديك زمين است
پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد
در آنها است زنان فروهشته چشم كه دست درازى نكرده باشد بآنها انسانى پيش از آنان و نه جنيان
پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد
گوئيا آنان ياقوت و مرجانند
پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد
آيا هست پاداش نيكى جز نيكى
پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد.
تفسير
خداوند سبحان بعد از ذكر احوال اهل جهنم و انواع عذاب آنها
جلد 5 صفحه 120
بيان حال اهل بهشت را فرموده باين تقريب كه براى كسيكه بترسد از وقت اقامت خود در پيشگاه الهى براى حساب اعمال و جزاى آنها و باين جهت مرتكب معصيت خدا نشود دو بهشت است كه بمنزله داخل و خارج و بيرونى و اندرونى يا منزل مسكونى و باغ تفريحى براى او باشد كه در دنيا مردم طالب آنند و در كافى از امام صادق عليه السّلام در تفسير اين آيه نقل فرموده كه كسيكه بداند خدا او را مىبيند و سخن او را ميشنود و بر مقاصد او مطّلع است پس اين دانش باز دارد او را از اعمال قبيحه پس آنكس آنست كه ترسيده از مقام پروردگار خود و باز داشته خود را از هوى و هوس و در فقيه از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه كسيكه پيش آمد كند براى او كار زشتى يا شهوترانىاى پس اجتناب نمايد از آن از ترس خدا حرام فرمايد خدا بر او آتش جهنّم را و ايمن نمايد او را از فزع اكبر و انجاز فرمايد براى او وعده خود را در كتابش كه فرموده و لمن خاف مقام ربّه جنّتان و آن دو باغ داراى انواع نعم و ميوهها يا اقسام اشجار و اثمارند چون افنان يا جمع فنن بمعناى شاخه درخت است كه برگ و ميوه ميدهد و سايه دارد يا جمع فن بمعناى گونه و نوع و در آن دو باغ دو چشمه آب جارى است هر يك مخصوص بباغى كه در كنار نهرها و زير قصرها گردش ميكند و در آن دو باغ از هر نوع ميوه دو قسم موجود است يك قسم معمولى و متعارف كه در دنيا مشاهده شده و يك قسم غير متعارف كه مانند آن مشهود نشده و بعضى گفتهاند از هر ميوهاى دو صنف شبيه بهم مانند رطب و تمر و انگور و مويز موجود است ولى خشك از هر ميوهاى از تازه آن در خوبى كمتر نيست و ايشان استناد و اتّكاء دارند بر بالشها و بسترهائيكه آسترهاى آنها از ديبا و حرير است و رويه آنها را ديگر خدا ميداند كه از چيست چون وقتى آستر حرير باشد رويه را نميشود بيان كرد كه چه چيز است كه از حرير بالاتر است و از خصوصيّات ميوه بهشتى آنست كه در دسترس اهل بهشت است بطوريكه در هر حال كه بخواهند بچينند در دست آنها است خواه ايستاده باشند خواه نشسته خواه خوابيده پس ميشود گفت نزديك بآنها است و ميشود گفت نزديك بزمين است و در آن باغهاى بهشتى كه به هر پرهيزكارى دو باغ از آنها داده ميشود يا در آن بسترهاى حرير كه براى ايشان گسترده شده زنانى بزير افكنده
جلد 5 صفحه 121
چشم از غير شوهرانند كه دست احدى از جن و انس قبلا بآنها نرسيده بلكه بكر و پاك و پاكيزهاند و قمّى ره نقل فرموده كه حور العين از نور رويشان چشمها بزير افكنده شود و بعضى گفتهاند آن زنان دو نوعند انسيّه و جنيّه بزنان انسيّه دست انس نرسيده و بزنان جنيّه دست جن و هر يك از دو نوع مخصوص بهم جنس خودشانند از اهل ايمان و تقوى و در هر حال آن زنان دست نخورده بهشتى در رنگ و ضياء و بهاء و صفاء و جلاء مانند ياقوت و مرجانند كه در آيات سابقه بيان شد و در روايات توصيف شده لطافتشان بآنكه مغز ساق پاى آنها از زير هفتاد حلّه حرير بهشتى نمايان است آيا پاداش كسيكه نيكوكار باشد جز نيكى چيزى است و مستفاد در بيان اين آيه از چند روايت آنست كه نيست جزاء معرفت بخدا و توحيد او مگر بهشت و از امام صادق عليه السّلام نقل شده كه اين آيه جارى است در باره مؤمن و كافر و نيكوكار و بدكار هر كس در باره كسى خوبى كند بايد تلافى كند آنرا بخوبترى و الّا تلافى نكرده چون فضل در ابتداء بخوبى است پس هيچ يك از نعم الهيّه را نبايد انكار نمود.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ لِمَن خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ (46) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (47)
و از براي كسي که خوف داشته باشد مقام پروردگار خود را دو بهشت هست.
وَ لِمَن خافَ مَقامَ رَبِّهِ از براي خوف گفتند مؤمن بايد بين خوف و رجاء باشد نه مأيوس از رحمت و مغفرت و نه امن از عذاب که گفتند هر دو از معاصي كبار است يأس من روح اللّه و امن من مكر اللّه و سه قسم خوف داريم: يكي خوف از معاصي که اگر خدا اراده فرمايد براي يك معصيت عذاب كند خلاف عدل نيست و لو يك عمر عبادت كرده باشد زيرا در اخبار داريم که فرداي قيامت سه ديوان باز ميشود ديوان نعم و ديوان عبادات و ديوان معاصي ديوان عبادات مقابله نميكند با ديوان نعم و باقي ميماند ديوان معاصي بلا عوض.
دوم خوف از عاقبت چه بسا كثرت معاصي باعث سلب ايمان شود و لو در
جلد 16 - صفحه 385
حال نزع و تسلط شيطان.
سوم خوف در پيشگاه احديّت که خداوند حاضر و ناظر است مثل كسي که حضور سلطان بايستد و سلطان ناظر به احوال او باشد و در باب خوف و رجاء اخبار داريم که موقعي مثوبت دارد که اثر داشته باشد خوف جلوگير شود از ارتكاب معصيت و رجاء باعث شود برايتان اعمال صالحه.
جَنَّتانِ بعضي گفتند جنّة المأوي و جنة الخلد، بعضي گفتند: جنّة العدن و جنة الخلد بعضي گفتند يك جنّت در داخل قصر و يك جنّت در خارج قصر.
(اقول):
اولا اثبات شيئي نفي ما عدا نميكند و مؤمنين از تمام جنّات استفاده دارند بخصوص بقرينه چند آيه بعد که ميفرمايد: وَ مِن دُونِهِما جَنَّتانِ و اينکه جنّات ثمانيه هر كدام داراي خصوصيّاتي هستند. و ثانيا در اينکه مقام که فرمود «جنّتان» براي خصوصيّاتي که در اينکه دو جنّت هست که بيان ميفرمايد يكي
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 47)- باز به دنبال این نعمت بزرگ همگان را مخاطب ساخته، میگوید:
«پس کدامین نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟! (فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ).
نکات آیه
۱ - پاداش بهشت به بیمناکان مقام پروردگار، نعمتى انکارناپذیر و غیر قابل تکذیب (و لمن ... جنّتان . فبأىّ ءالآء ربّکما تکذّبان)
۲ - وجود عناصر کافر و تکذیب گر در میان جن، همانند آدمیان (فبأىّ ءالآء ربّکما تکذّبان)
۳ - توبیخ کافران و تکذیب گران جن و انس به خاطر نیندیشیدن به نعمت بهشت، بیم نداشتن از مقام پروردگار و تکذیب نعمت هاى او (و لمن خاف مقام ربّه جنّتان . فبأىّ ءالآء ربّکما تکذّبان) لحن توبیخى آیه شریفه و تقابل تکذیب گران با بیم دارندگان از مقام پروردگار، بیانگر مطلب یاد شده است.
۴ - توجه به پاداش هاى مهم اخروى خداوند، براى بیم دارندگان مقام پروردگار، زمینه پرهیز از کفر و تکذیب است. (و لمن خاف مقام ربّه جنّتان . فبأىّ ءالآء ربّکما تکذّبان)
۵ - خداوند، خواهان توجه و اذعان خلق به الهى بودن نعمت ها (فبأىّ ءالآء ربّکما تکذّبان)
موضوعات مرتبط
- اقرار: اهمیت اقرار به نعمتهاى خدا ۵
- ترس: ترس از خدا ۳
- جن: تشابه جن با انسان ۲; جنیان کافر ۲; جنیان مکذب ۲; سرزنش جنیان کافر ۳
- خدا: تکذیب نعمتهاى خدا ۳; تکذیب ناپذیرى نعمتهاى خدا ۱; توصیه هاى خدا ۵
- خداترسان: پاداش خداترسان ۱
- ذکر: آثار ذکر پاداش اخروى ۴; اهمیت ذکر منشأ نعمت ۵
- غفلت: غفلت از بهشت ۳
- کافران: سرزنش کافران ۳
- کفر: زمینه اعراض از کفر ۴
- نعمت: نعمت بهشت ۱
منابع