الذاريات ١٤: تفاوت میان نسخهها
(افزودن جزییات آیه) |
(←تفسیر) |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۳#link381 | آيات ۱ - | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۳#link381 | آيات ۱ - ۱۹ سوره ذاريات]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۳#link382 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۳#link382 | غرض و مفاد آيات سوره ذاریات]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۳#link385 | معناى آيه: «وَ السّمَاء ذَاتِ الحُبُك»، و مقصود از اين كه كفّار، در «قول مختلف» هستند]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۳#link386 | وجوه مختلف در معناى جمله: «يُؤفَكُ عَنهُ مَن اُفِك»]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۳#link385 | معناى آيه : | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۳#link387 | معنای سخن خرّاصان، از پرسش «أیّانَ یَومُ الدین»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۳#link386 | وجوه مختلف در معناى جمله : | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۳#link388 | معناى اين كه در وصف متقين فرمود: «كَانُوا قَلِيلاً مِن اللّيلِ مَا يَهجَعُون»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۳#link387 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۳#link389 | بحث روایتی (روایاتی پیرامون آیات گذشته)]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۳#link388 | معناى | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۳#link389 | | |||
}} | }} |
نسخهٔ کنونی تا ۲ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۰۳:۰۸
کپی متن آیه |
---|
ذُوقُوا فِتْنَتَکُمْ هٰذَا الَّذِي کُنْتُمْ بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ |
ترجمه
الذاريات ١٣ | آیه ١٤ | الذاريات ١٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«فِتْنَتَکُمْ»: عذاب خود را.
تفسیر
- آيات ۱ - ۱۹ سوره ذاريات
- غرض و مفاد آيات سوره ذاریات
- معناى آيه: «وَ السّمَاء ذَاتِ الحُبُك»، و مقصود از اين كه كفّار، در «قول مختلف» هستند
- وجوه مختلف در معناى جمله: «يُؤفَكُ عَنهُ مَن اُفِك»
- معنای سخن خرّاصان، از پرسش «أیّانَ یَومُ الدین»
- معناى اين كه در وصف متقين فرمود: «كَانُوا قَلِيلاً مِن اللّيلِ مَا يَهجَعُون»
- بحث روایتی (روایاتی پیرامون آیات گذشته)
تفسیر نور (محسن قرائتی)
ذُوقُوا فِتْنَتَكُمْ هذَا الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ «14»
(به آنان گفته مىشود:) عذابتان را بچشيد، اين همان عذابى است كه درباره آن عجله داشتيد.
نکته ها
«فتنه» در اصل به معناى گداختن طلا و نقره در آتش براى جداسازى خالص از ناخالصىهاى آن است و در اينجا به معناى شدّت عذاب كفّار است.
منكران، به انبيا مىگفتند: «فَأْتِنا بِما تَعِدُنا»* «1» آن عذابى كه خبر مىدادى براى ما بياور.
در اينجا قرآن مىفرمايد: اين همان عذابى است كه آن را با عجله درخواست مىكرديد.
سيماى دوزخيان منحرف:
تناقض گويى مىكنند، «لَفِي قَوْلٍ مُخْتَلِفٍ» از حقّ روى مىگردانند، «يُؤْفَكُ عَنْهُ مَنْ أُفِكَ» در سهو و اشتباه غرق مىشوند، «فِي غَمْرَةٍ ساهُونَ» نظام فكرى خود را بر حدسيّات استوار مىسازند، «الْخَرَّاصُونَ» پندارهاى بىاساس و سؤالات نابجا دارند و در تحقق وعدههاى الهى شتاب مىورزند. «يَسْئَلُونَ أَيَّانَ يَوْمُ الدِّينِ»
پیام ها
1- پرسيدن براى فهميدن، مانعى ندارد، امّا اگر براى بهانهجويى و انكار حقيقت باشد، قابل توبيخ است. «يَسْئَلُونَ»
2- ندانستن جزئيات، دليل نپذيرفتن اصول نيست. گروهى به خاطر ندانستن زمان قيامت، از پذيرفتن اصل معاد سر باز مىزنند. «يَسْئَلُونَ أَيَّانَ يَوْمُ الدِّينِ»
3- با كسانى كه در صدد انكار حقايقند، بايد با قاطعيّت برخورد كرد. «يَوْمَ هُمْ عَلَى
«1». اعراف، 70 و هود، 32.
جلد 9 - صفحه 246
النَّارِ يُفْتَنُونَ»
4- كيفر قيامت، ساخته دست خود انسان است. «ذُوقُوا فِتْنَتَكُمْ»
5- كفّار، با آتش عذاب جسمى مىشوند و با خطاب «ذوقوا» عذاب روحى.
«النَّارِ- ذُوقُوا»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
ذُوقُوا فِتْنَتَكُمْ هذَا الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ «14»
ذُوقُوا فِتْنَتَكُمْ: بچشيد عذاب و نكال خود را، هذَا الَّذِي كُنْتُمْ: اين عذاب آن چيزى است كه بوديد شما در دنيا، بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ: به پرسيدن آن تعجيل مىكرديد.
علامه مجلسى رحمه اللّه از حضرت صادق عليه السّلام روايت نموده فرمود:
كمتر كسى كه در جهنم عذابش از ديگران سبكتر باشد، كسى است كه در درياى آتش باشد و دو نعل از آتش در پاى او، و بند نعلين آن از آتش كه از شدت حرارت مغز دماغش مانند ديگ جوش آيد و گمان كند كه از جميع اهل جهنم عذابش سختتر باشد، و حال آنكه عذاب او از همه آسانتر است «1»؛ نعوذ باللّه منها.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
وَ الذَّارِياتِ ذَرْواً «1» فَالْحامِلاتِ وِقْراً «2» فَالْجارِياتِ يُسْراً «3» فَالْمُقَسِّماتِ أَمْراً «4»
إِنَّما تُوعَدُونَ لَصادِقٌ «5» وَ إِنَّ الدِّينَ لَواقِعٌ «6» وَ السَّماءِ ذاتِ الْحُبُكِ «7» إِنَّكُمْ لَفِي قَوْلٍ مُخْتَلِفٍ «8» يُؤْفَكُ عَنْهُ مَنْ أُفِكَ «9»
قُتِلَ الْخَرَّاصُونَ «10» الَّذِينَ هُمْ فِي غَمْرَةٍ ساهُونَ «11» يَسْئَلُونَ أَيَّانَ يَوْمُ الدِّينِ «12» يَوْمَ هُمْ عَلَى النَّارِ يُفْتَنُونَ «13» ذُوقُوا فِتْنَتَكُمْ هذَا الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ «14»
ترجمه
سوگند به پراكندهكنندگان پراكنده كردنى
پس به حمل- كنندگان بار گران را
پس به روندگان بآسانى
پس به قسمتكنندگان كار را
همانا آنچه وعده داده ميشويد هر آينه راست است
و همانا جزا واقع و حاصل است
قسم به آسمان داراى راههاى خوب مزين
همانا شما در گفتارى مختلف با يكديگريد
رو گردانده ميشود از آن كسيكه رو گردانده شده باشد
لعنت بر دروغگويان
آنها كه در جهلى فرا گيرنده بيخبر و غافلانند
ميپرسند كى خواهد بود روز جزا
روز كه آنها در آتش دوزخ سوخته و معذب شوند
بچشيد سوختن و عذاب خود را اينست آنچه كه در وقوعش شتاب مينموديد.
تفسير
خداوند متعال در ابتداء اين سوره مباركه قسم ياد فرموده ببادهاى پراكنده كننده خاك و خاشاك زمين را و بأبرهاى حمل كننده بار گران باران را و بكشتيهاى جارى شونده در دريا بسهولت و آسانى بكمك باد و به ملائكهاى كه مقسّم امور و ارزاق بندگانند كه آنچه وعده داده شدهايد از ثواب و عقاب و بهشت و دوزخ و صراط و ميزان و غيرها راست است و روز جزا حاصل و واقع خواهد شد جاى شك و ترديد نيست چنانكه بطرق معتبره اينمعنى از امير المؤمنين عليه السّلام نقل شده و در فقيه از امام رضا عليه السّلام نقل نموده كه المقسّمات امرا ملائكه تقسيم كننده روزيهاى بنى آدمند ما بين طلوع فجر تا طلوع آفتاب پس كسيكه بخوابد در آنوقت
جلد 5 صفحه 62
خوابيده است از روزيش و معمولا قسم براى تأكيد كلام ياد ميشود و بايد بچيزى تعلق بگيرد كه قدر و منزلتى در خارج داشته باشد و باد و باران و كشتىرانى، وسائل ارتزاق و تجارت مردم است و در مجمع از صادقين عليهما السلام نقل نموده كه جائز نيست از براى احدى كه قسم ياد نمايد مگر بخداى تعالى ولى خدا قسم ياد ميكند بآنچه بخواهد از خلقش و در كافى هم از امام باقر عليه السّلام اينمعنى نقل شده است و بر حسب قاعده اصول دين بايد بدليل و برهان ثابت شود و قسم براى اثبات آن كافى نيست ولى براى نفوس ضعيفه كه قاصر از فهم دليل ميباشند ظاهرا يقين از هر راهى پيدا شود كافى است و براى عقول قويّه هم قسم خدا قطعا مؤكّد اعتقاد است و خداوند به بيانات و وجوه متعدّده كه مزيدى بر آن متصوّر نيست اثبات معاد را فرموده بود و اينك بقسم تأييد و تأكيد شده و محتمل است خدا خواسته باشد بآنچه قسم ياد نموده است بآن كه معلوم است بدون مدبّر كامل وجود پيدا نميكند استدلال بر معاد فرموده باشد كه چنين قادر حكيمى بامر عبث اقدام نمينمايد و نيز خداوند قسم ياد فرموده بآسمانى كه داراى راههائى كه مسير كواكب سيّاره و مزيّن و آراسته بثوابت است ميباشد چنانچه گفتهاند و در مجمع از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه مراد آسمان داراى حسن و زينت است براى اثبات آن كه مردم مشرك يا منافق در سخنان مختلفى هستند در باره پيغمبر و امام و قرآن گاه پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم را ساحر و گاه شاعر و گاه مجنون خوانند و امام را گاه رياست طلب گاه شوخ و گاه بىسياست دانند قرآن را گاه سحر و گاه شعر و گاه افسانه نامند منصرف ميشود از دين حق كسيكه منصرف از هر حق و حقيقت و خير و سعادتى باشد خدا بكشد دروغگويان يا بحدس و گمان در دين سخنرانان را آنها كه غرق در جهل و نادانى شدند و منغمر در معصيت و نافرمانى گشتند و بكلّى از ياد خدا و تفكر در آياتش غفلت كردند بطور استهزاء ميپرسند كجا و كى خواهد بود روز مجازات ما بايد بآنها گفته شود آنروزى است كه در آتش جهنّم گداخته شويد بشما ميگويند بچشيد عذاب گداخته شدن خودتان را در آتش جهنّم اين همان بود كه شما در آمدنش عجله داشتيد و ميخواستيد وقتش را بدانيد و باور نميكرديد و در كافى از
جلد 5 صفحه 63
امام باقر عليه السّلام قول مختلف باختلاف در امر ولايت و يؤفك عنه من افك بكسانيكه منصرف از ولايتند و در نتيجه منصرف از بهشت شدهاند تفسير شده و قمّى ره نيز اينمعنى را نقل نموده و خرّاصون را بكسانيكه بحدس و مظنّه در دين رأى دادند نه بعلم و يقين تفسير فرموده است و حقير باين ملاحظه و حفظ ظاهر آيه و اقوال مفسرين بيان را مبنى بر تعميم در قول مختلف و ترديد در خرّاصون نمودم و اللّه تعالى اعلم بالصواب.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
يَسئَلُونَ أَيّانَ يَومُ الدِّينِ «12» يَومَ هُم عَلَي النّارِ يُفتَنُونَ «13» ذُوقُوا فِتنَتَكُم هذَا الَّذِي كُنتُم بِهِ تَستَعجِلُونَ «14»
سؤال ميكنند چه موقع تحقق پيدا ميكند روز جزاء اعمال بفرما روزي که آنها را بر آتش عذاب ميكشد بچشيد عذاب خود را اينکه است آن چيزي که بوديد باو عجله ميكرديد.
يَسئَلُونَ أَيّانَ يَومُ الدِّينِ از روي استهزاء و تمسخر ميپرسند پس آن عذابي که ميگفتيد و روز جزائي هست، پس كجا و كي ميآيد اگر راست ميگوييد پس چرا نيامده هنوز.
يَومَ هُم عَلَي النّارِ يُفتَنُونَ جواب سؤال که آن روزي که سؤال ميكنند روزيست که آنها را بر آتش بيندازند و بسوزانند، مثل فلزي که در آتش آب شود.
جلد 16 - صفحه 268
ذُوقُوا فِتنَتَكُم خزنه جهنم به آنها ميگويند، بچشيد عذاب خود را.
هذَا الَّذِي كُنتُم بِهِ تَستَعجِلُونَ اينست آن روزي که شما باو عجله داشتيد و ميگفتيد چرا نيامده حال آمده آنچه استهزاء ميكرديد، و اينکه كلام خزنه استهزاء بآنها است بازاء استهزاء آنها.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 14)- و به آنها گفته میشود: «بچشید عذاب خود را، این همان چیزی است که برای آن شتاب داشتید» (ذُوقُوا فِتْنَتَکُمْ هذَا الَّذِی کُنْتُمْ بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ).
نکات آیه
۱ - استهزاکنندگان دین و قیامت، مورد تحقیر و تمسخر در آتش دوزخ (یسئلون أیّان یوم الدین ... ذوقوا فتنتکم هذا الذى کنتم به تستعجلون) امر در «ذوقوا»، براى تهکم و استهزا است.
۲ - عذاب آتش دوزخ، دستاورد خود کافران و منکران معاد (ذوقوا فتنتکم) اضافه «فتنة» به «کم»، مى تواند بیانگر مطلب یاد شده باشد.
۳ - کافران، از روى ناباورى خواستار تعجیل در برپایى قیامت (یسئلون أیّان یوم الدین ... هذا الذى کنتم به تستعجلون)
۴ - منکران معاد، مورد شکنجه روحى و جسمى در قیامت (على النار یفتنون . ذوقوا فتنتکم) تعبیر «یفتنون» ناظر به عذاب بدنى و عبارت هاى «ذوقوا» و «کنتم به تستعجلون»، دربردارنده سرزنش هایى است که عذاب روحى کافران را به دنبال دارد.
موضوعات مرتبط
- جهنم: موجبات جهنم ۲
- دین: استهزاى اخروى استهزاگران دین ۱; تحقیر اخروى استهزاگران دین ۱
- قیامت: استهزاى اخروى استهزاگران قیامت ۱; تحقیر اخروى استهزاگران قیامت ۱; درخواست تعجیل در قیامت ۳
- کافران: خواسته هاى کافران ۳
- کفر: آثار کفر ۲
- معاد: آثار تکذیب معاد ۲; عذاب اخروى مکذبان معاد ۴; عذاب جسمانى مکذبان معاد ۴; عذاب روحى مکذبان معاد ۴
منابع