الذاريات ١٥
کپی متن آیه |
---|
إِنَ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ |
ترجمه
الذاريات ١٤ | آیه ١٥ | الذاريات ١٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«إِنَّ الْمُتَّقِینَ ...»: (حجر / ).
تفسیر
- آيات ۱ - ۱۹ سوره ذاريات
- غرض و مفاد آيات سوره ذاریات
- معناى آيه: «وَ السّمَاء ذَاتِ الحُبُك»، و مقصود از اين كه كفّار، در «قول مختلف» هستند
- وجوه مختلف در معناى جمله: «يُؤفَكُ عَنهُ مَن اُفِك»
- معنای سخن خرّاصان، از پرسش «أیّانَ یَومُ الدین»
- معناى اين كه در وصف متقين فرمود: «كَانُوا قَلِيلاً مِن اللّيلِ مَا يَهجَعُون»
- بحث روایتی (روایاتی پیرامون آیات گذشته)
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ «15» آخِذِينَ ما آتاهُمْ رَبُّهُمْ إِنَّهُمْ كانُوا قَبْلَ ذلِكَ مُحْسِنِينَ «16»
همانا اهل تقوا در باغها و (كنار) چشمهها (جاى دارند و) آنچه را پروردگارشان به آنان عطا كند، دريافت مىدارند، آنان قبل از آن (در دنيا) نيكوكار بودند.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ «15»
بعد از ذكر وعيد كفار و معاندان، وعده متقيان را فرمايد:
إِنَّ الْمُتَّقِينَ: بدرستى كه پرهيزكاران از شرك و كفر و معاصى در آن روز، فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ: در بوستانها و چشمههاى روان باشند، يعنى بساتين مملو از اشجار باطراوت كه مشتمل بر نهرهاى جارى باشد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ «15» آخِذِينَ ما آتاهُمْ رَبُّهُمْ إِنَّهُمْ كانُوا قَبْلَ ذلِكَ مُحْسِنِينَ «16» كانُوا قَلِيلاً مِنَ اللَّيْلِ ما يَهْجَعُونَ «17» وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ «18» وَ فِي أَمْوالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ «19»
وَ فِي الْأَرْضِ آياتٌ لِلْمُوقِنِينَ «20» وَ فِي أَنْفُسِكُمْ أَ فَلا تُبْصِرُونَ «21» وَ فِي السَّماءِ رِزْقُكُمْ وَ ما تُوعَدُونَ «22» فَوَ رَبِّ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ ما أَنَّكُمْ تَنْطِقُونَ «23»
ترجمه
همانا پرهيزكاران در بوستانها و كنار چشمههاى روانند
با آنكه گيرنده و قبول كنندگانند آنچه را كه داد بايشان پروردگارشان همانا ايشان بودند پيش از اين نيكوكاران بودند
آنانكه كمى از شب خواب ميكردند
و در سحرها طلب آمرزش مينمودند
و در مالهاى ايشان بهرهاى بود براى درخواستكننده و بىروزى مانده
و در زمين نشانهها است براى يقين دارندگان
و در خود شما آيا پس نظر نميكنيد
و در آسمان است روزى شما و آنچه وعده داده ميشويد
پس سوگند به پروردگار آسمان و زمين همانا آن حق و درست است مثل آنكه سخن ميگوئيد.
تفسير
خداوند سبحان بعد از ذكر شمّهاى از احوال كفّار بيان فرموده حال اهل ايمان و تقوى را كه در آخرت ميان باغها و كنار نهرهاى جارى ميباشند و راضى و دل خوشند بنعم بىپايانى كه خداوند بايشان انعام فرموده چون در دنيا نيكوكار بودند كمى از شب را مىخوابيدند و سحرها بنماز و دعا و استغفار از خدا مشغول مىشدند چنانچه در تهذيب و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد هفتاد مرتبه استغفار نمودن در نماز وتر است آخر شب و محتمل است مراد از خوابيدن كمى از شب خوابيدن كمى از شبها باشد چنانچه در كافى از آنحضرت نقل نموده كه مراد آنستكه كمتر شبى نماز شب از آنها فوت ميشد كه برنخيزند براى آن و
جلد 5 صفحه 64
بخوابند و در تهذيب از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه آنها ميخوابيدند ولى هر وقت يكى از آنها از اين پهلو بآن پهلو ميشد ميگفت الحمد للّه و لا اله الّا اللّه و اللّه اكبر و ممكن است تمام اينمعانى مراد باشد بحسب اشخاص و احوال و اوقات و در اموال ايشان علاوه بر حقوق واجبه الهيّه حقّى مفروض و مقرّر از خودشان بود براى كسيكه طلب كند و كسيكه طلب نكند با آنكه فقير و مستحق باشد و در كافى از صادقين عليهما السلام محروم بمحارف تفسير شده كه باز مانده از كسب و روزى را گويند و در زمين دلائلى بر علم و قدرت و وحدت و رحمت و حكمت الهى موجود است كه از شماره بيرون و از ستاره افزون مىباشد لذا گفتهاند در هر چيزى براى خدا نشانهاى است كه دلالت بر يگانگى او دارد و هر چه در عالم موجود است نمونهاى از آن در وجود انسان يافت ميشود كه هر يك منفردا و تمامى مجتمعا دلالت تام بر وجود صانع خبير بصير عليم حكيم رحيم كريم قديم دارد لذا انسانرا عالم صغير خواندهاند كه در آن عالم كبير مندرج شده است و شرح اين جمله در كتب حكمت مفصّلا ذكر شده و اينجا محتاج به بيان نيست هر كس بهر عضوى از اعضاء ظاهرى و باطنى و بسر تا پاى خود جمعا نظر كند ميفهمد كه چه خالقى دارد ولى قدرى فكر و دقت ميخواهد تا يقين حاصل شود و چون آيات انفسى دلالتش واضحتر است از آفاقى آنجا للموقنين فرموده يعنى براى كسانيكه اهل تحصيل يقين ميباشند و اينجا افلا تبصرون يعنى مگر چشم نداريد كه به بينيد اگر چه مقصود اعمال ديده بصيرت و نظر عبرت است ولى تعبير فرق ميكند و در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد آنستكه خدا تو را شنوا و بينا خلق فرموده خشم ميكنى و خشنود ميشوى و گرسنه و سير ميگردى و اينها همه از آيات الهى ميباشند و قمّى ره نيز مانند آنرا نقل نموده است و در خصال از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مردى از امير المؤمنين عليه السّلام سؤال نمود كه بچه چيز شناختى پروردگار خود را فرمود بفسخ عزيمتها و نقض همتها چون همّت نمودم پس مانع شد از همّ من و عزم كردم پس حكم كرد بر خلاف عزم من دانستم كه مدبّر امور غير از من است و در توحيد مانند اين سؤال و جواب را نيز از آنحضرت
جلد 5 صفحه 65
نقل نموده است و گفتهاند مايه ارتزاق بنى آدم باران است كه از آسمان ميبارد و بسبب آن ارزاق عباد تأمين ميشود و عذاب الهى بر اهلش از آسمان نازل ميگردد و بهشت فوق آسمان هفتم است و اين مراد از و في السماء رزقكم و ما توعدون است و از امام مجتبى عليه السّلام نقل شده كه پرسيدند از ارزاق خلق فرمود در آسمان چهارم است و بقدر قسمت هر كس نازل ميشود و قمّى ره نقل فرموده كه باران از آسمان نازل ميگردد پس بيرون ميآيد از زمين بسبب آن قوتهاى اهل عالم و مراد از ما توعدون اخبارى است كه راجع برجعت و قيامت و غيرها از آسمان ميرسد و بعضى گفتهاند مقصود آنستكه روزى بندگان و هر چه بهر كس برسد از خير و شرّ در آسمان بتقدير الهى مقدّر شده خواه بر حسب وعده باشد خواه نباشد و با قطع نظر از اقوال و اخبار بنظر حقير محتمل است مراد از سماء عالم بالا باشد چون مشتق از سموّ است و بر جهت علو اطلاق ميشود و نزول هر فيض و هر نعمت و هر بلا و محنتى از عالم بالا در اينعالم مسلّم است و مواعيد الهيّه هم به اين منوال است و در خاتمه خداوند قسم ياد فرموده بعزت و جلال خود كه آنچه ذكر شد از عذاب كفّار و نعيم ابرار و وجود آيات و تقدير ارزاق حقّ است مانند آنكه ناطق بودن انسان حق است و جاى شبهه و ترديد نيست يعنى باين وضوح و ظهور است پس بايد باين درجه يقينى و مورد اطمينان باشد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِنَّ المُتَّقِينَ فِي جَنّاتٍ وَ عُيُونٍ «15»
محققا متقين در بهشتها و چشمهها هستند.
إِنَّ المُتَّقِينَ در مقابل كفار و مشركين و ضالين و مضلين و معاندين و مخالفين که اصحاب جحيم هستند.: ميفرمايد: متقين که مكرر اشاره شده که جمع محلي بالف و لام افاده عموم دارد جميع مراتب تقوا را شامل ميشود که مرتبه اولي تقواي از شرك و كفر و ضلالت باشد که مرادف با ايمان است، و اينکه جمله دلالت دارد که جميع اهل ايمان مشروط بر اينکه که معاصي باعث زوال ايمان آنها نشود و با ايمان از دنيا بروند.
فِي جَنّاتٍ که گفتيم هشت بهشت داريم و متقين در تمام آنها سهم و نصيب دارند.
وَ عُيُونٍ يعني در آن جنات از پاي قصرهاي آنها عيون جاريست که انهار اربعه باشد. از لبن لم يتغير طعمه، و خمر لذة للشاربين و عسل مصفي، و ماء غير آسن: بعلاوه نهر كوثر که بحضرت رسالت عنايت شده و ساقي آن امير المؤمنين (ع) است و آنكه ميفرمايد:
إِنَّ الأَبرارَ يَشرَبُونَ مِن كَأسٍ كانَ مِزاجُها كافُوراً عَيناً يَشرَبُ بِها عِبادُ اللّهِ يُفَجِّرُونَها تَفجِيراً دهر آيه 5 و 6. و نيز ميفرمايد:
يُسقَونَ مِن رَحِيقٍ مَختُومٍ خِتامُهُ مِسكٌ وَ فِي ذلِكَ فَليَتَنافَسِ المُتَنافِسُونَ وَ مِزاجُهُ مِن تَسنِيمٍ عَيناً يَشرَبُ بِهَا المُقَرَّبُونَ مطففين آيه 25 تا 28.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 15)- پاداش سحر خیزان نیکو کار! در تعقیب آیات گذشته که سخن از دروغگویان جاهل و منکران قیامت و رستاخیز و عذاب آنها در میان بود، در اینجا از مؤمنان پرهیزکار و اوصاف و پاداش آنها سخن میگوید، تا در مقایسه با یکدیگر- آن چنان که روش قرآن است- حقائق روشنتر شود.
میفرماید: «به یقین پرهیز کاران در باغهای بهشت و در میان چشمهها قرار دارند» (إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَ عُیُونٍ).
درست است که باغ طبیعتا دارای نهرهای آب است، اما لطفش در این است که چشمهها از درون خود باغ بجوشد، و درختان را دائما مشروب کند، این امتیازی است که باغهای بهشت دارد، نه یک نوع چشمه که انواع مختلفی از چشمهها در آن موجود است.
نکات آیه
۱ - بهشت وعده أکید خداوند به اهل تقوا (إنّ المتقین فى جنّ-ت و عیون)
۲ - بهشت، داراى باغ هاى پوشیده از درختان و چشمه ساران متعدد (فى جنّ-ت و عیون) «جنّت» (مفرد «جنّات») به باغ پوشیده از درختان گفته مى شود و «عیون» (جمع «عین») به معناى چشمه ساران است.
۳ - تقوا، شرط دستیابى به بهشت (إنّ المتقین فى جنّ-ت و عیون)
۴ - تقوا، تبلور ایمان و اعتقاد به قیامت (إنّ المتقین فى جنّ-ت و عیون) از این که براى اهل ایمان تنها وصف تقوا آورده شده است، روشن مى شود که تقوا، تبلور ایمان به وحى و اعتقاد به قیامت است.
۵ - پایبندى به ارزش ها و پرهیز از زشتى ها و پلیدى ها، تنها در گرو اعتقاد به قیامت (إنّ المتقین فى جنّ-ت و عیون) از تقابل میان «متقین» و «منکران معاد» - که در آیات پیشین مطرح شده است - به دست مى آید که تقوا در صورتى حاصل مى شود که فرد، منکر قیامت نباشد; زیرا با انکار قیامت پایبندى به ارزش ها میسر نخواهد شد.
۶ - کیفر و پاداش و تشویق و تهدید، دو عامل بهم پیوسته و ضرورى، براى هدایت و تربیت انسان (ذوقوا فتنتکم ... إنّ المتقین فى جنّ-ت) خداوند، در کنار تهدید و کیفر کافران، به تشویق و پاداش مؤمنان تقواپیشه پرداخته است.
موضوعات مرتبط
- ارزشها: زمینه حفظ ارزشها ۵
- انذار: آثار انذار ۶
- ایمان: آثار ایمان ۴
- بهشت: باغهاى بهشت ۲; چشمه هاى بهشت ۲; موجبات بهشت ۳; وعده بهشت ۱; ویژگیهاى بهشت ۲
- پاداش: آثار پاداش ۶
- پلیدى: موانع پلیدى ۵
- تربیت: عوامل مؤثر در تربیت ۶
- تشویق: آثار تشویق ۶
- تقوا: آثار تقوا ۳; عوامل تقوا ۴
- خدا: وعده هاى خدا ۱
- عقیده: آثار عقیده به قیامت ۴، ۵
- کیفر: آثار کیفر ۶
- متقین: وعده به متقین ۱
- هدایت: عوامل هدایت ۶
منابع