الفرقان ١٧: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن جزییات آیه)
 
خط ۴۱: خط ۴۱:
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۲۰#link166 | آيات ۴ - ۲۰، سوره فرقان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۲۰#link166 | آيات ۴ - ۲۰  سوره فرقان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۲۰#link167 | حكايت طعنه ها و افترائاتى كه كفار عرب در باره قرآن كريم بهرسول الله (صلى اللّه عليه و آله ) زدند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۲۰#link167 | بیان طعنه ها و افترائات كفار، در باره قرآن كريم، به رسول خدا «ص»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۲۰#link168 | تقرير و تبيين جوابى كه خداى تعالى به كفار داده(قل انزله الذى يعلم السرّ...)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۲۰#link168 | تقرير و تبيين پاسخ خداى تعالى، به كافران، در باره قرآن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۲۰#link169 | طعنه كفار به پيامبر (صلى اللّه عليه و آله ) به اينكه او همچون سايرين غذا مى خوردو...]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۲۰#link169 | طعنه كفار به پيامبر «ص»، كه او، همچون دیگران غذا مى خورد و...]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۲۱#link170 | جواب خداى تعالى به اين احتجاج و انكار كفار]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۲۱#link170 | پاسخ خداى تعالى، به احتجاج و انكار كفار]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۲۱#link171 | مراد از جنات و قصور در آيه شريفه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۲۱#link172 | دلیل و ریشه تكذيب رسول الله «ص»، انكار قيامت است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۲۱#link172 | مبداء و منشاء تكذيب رسول الله (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) انكار قيامت است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۲۱#link173 | مقايسه بين احوال دوزخيان و بهشتيان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۲۱#link173 | مقايسه بين احوال دوزخيان و بهشتيان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۲۱#link174 | طرح يك اشكال و پاسخ به آن در ارتباط با مشيت مطلقاهل بهشت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۲۱#link174 | پاسخ به يك اشكال در ارتباط با مشيت و خواستۀ مطلق اهل بهشت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۲۱#link175 | پاسخ معبودهاى كفار به سؤ ال خداى سبحان در قيامت از آنها..آيا شما اين بندگان مراگمراه كرديد؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۲۱#link175 | پاسخ معبودهاى كفار به سؤال خداى سبحان، در قيامت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۲۱#link176 | معناى جمله ((كانوا قوما بورا)) كه در جواب آلهه به خداى سبحان آمده]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۲۱#link177 | رد استناد بعضى از مفسران، به جملۀ «كَانُوا قَوماً بُوراً»، براى اثبات جبر، و شقاوت ذاتى كفار]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۲۱#link177 | رد استناد بعضى از مفسرين به اين جمله ((كانوا قوما بورا)) براى اثبات جبر، وشقاوت ذاتى كفار]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۲۲#link178 | پاسخ دوم به اشكال مشركان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۲۲#link178 | پاسخ دوم به اشكال مشركين]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۲۲#link180 | بحث روايتى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۲۲#link179 | دو نكته]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۲۲#link180 | روايتى درباره شاءن نزول آيه : ((و قالوا ما لهذاالرسول ياكل الطعام ...)) و دو روايت درباره جهنم و ورود در آن]]


}}
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۰۹

کپی متن آیه
وَ يَوْمَ‌ يَحْشُرُهُمْ‌ وَ مَا يَعْبُدُونَ‌ مِنْ‌ دُونِ‌ اللَّهِ‌ فَيَقُولُ‌ أَ أَنْتُمْ‌ أَضْلَلْتُمْ‌ عِبَادِي‌ هٰؤُلاَءِ أَمْ‌ هُمْ‌ ضَلُّوا السَّبِيلَ‌

ترجمه

(به خاطر بیاور) روزی را که همه آنان و معبودهایی را که غیر از خدا می‌پرستند جمع می‌کند، آنگاه به آنها می‌گوید: «آیا شما این بندگان مرا گمراه کردید یا خود آنان راه را گم کردند؟!»

|و روزى كه آنها را با چيزهايى كه به جاى خدا مى‌پرستند [از فرشتگان و انسان‌ها] محشور مى‌كند، سپس مى‌گويد: آيا شما اين بندگان مرا گمراه كرديد، يا آنها خود گمراه شدند
و روزى كه آنان را با آنچه به جاى خدا مى‌پرستند، محشور مى‌كند، پس مى‌فرمايد: «آيا شما اين بندگان مرا به بيراهه كشانديد يا خود گمراه شدند؟»
و روزی که این مشرکان را با معبودانی که به جای خدا می‌پرستیدند به عرصه قیامت محشور گرداند، آن گاه بدان معبودان گوید: آیا شما بندگان مرا از راه بردید یا خود به راه ضلالت شتافتند؟
و [یاد کن] روزی را که آنان را با معبودانی که به جای خدا می پرستیدند، محشور می کند، پس [به آن معبودان] می گوید: آیا شما این بندگان مرا گمراه کردید، یا خودشان راه را گم کردند؟
روزى كه آنان را با چيزهايى كه سواى خداى يكتا مى‌پرستيدند به محشر گرد آورد و سپس پرسد: آيا شما اين بندگان مرا گمراه مى‌كرديد، يا آنها خود راه را گم كرده بودند؟
و روزی که آنان را با آنچه به جای خدا پرستیده‌اند، گرد آورد، [به آنان‌] گوید آیا شما این بندگان مرا گمراه کردید؟ یا آنکه خود ایشان ره گم کردند؟
و روزى كه آنان و آنچه را جز خدا مى‌پرستند برانگيزد، پس [به پرستيدگان‌] گويد: آيا شما اين بندگان مرا گمراه كرديد يا خود راه را گم كردند؟
(برای اندرز مردمان یادآور شو) روزی را که خداوند همه‌ی مشرکان را (برای حساب و کتاب) به همراه همه‌ی کسانی که (همچون عیسی و عُزَیر و فرشتگان، در دنیا) بجز خدا می‌پرستیدند، گرد می‌آورد و (به پرستش شدگان) می‌گوید: آیا شما این بندگان مرا گمراه کرده‌اید (و بدیشان دستور داده‌اید که شما را پرستش نمایند) یا این که خودشان گمراه گشته‌اند (و به اختیار خود شما را پرستش نموده‌اند؟).
و روزی که آنان را - با آنچه پس از خدا می‌پرستند - گرد هم آورد، پس فرماید: «آیا شما این بندگان مرا به بیراهه کشاندید، یا خودشان گمراه شدند؟»
و روزی که گردآردشان با آنچه پرستند جز خدا پس گوید آیا شما گمراه کردید بندگانم را اینان یا خود گم کردند راه را

On the Day when He gathers them, and what they worshiped besides Allah, He will say, “Was it you who misled these servants of Mine, or was it they who lost the way?”
ترتیل:
ترجمه:
الفرقان ١٦ آیه ١٧ الفرقان ١٨
سوره : سوره الفرقان
نزول : ٦ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«مَا یَعْبُدُونَ»: مراد عیسی و عُزَیر و فرشتگان و دیگر ذوی‌العقولی است که پرستش شده‌اند (نگا: مائده / توبه / ، انبیاء / ، سبا / و ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ وَ ما يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَقُولُ أَ أَنْتُمْ أَضْلَلْتُمْ عِبادِي هؤُلاءِ أَمْ هُمْ ضَلُّوا السَّبِيلَ «17»

(و ياد كن) روزى كه خداوند مشركان و آن‌چه را به جاى خدا مى‌پرستيدند (در يك جا) محشور كند، پس (به معبودهاى آنان) گويد: آيا شما بندگان مرا گمراه كرديد، يا خودشان راه را گم كردند؟

نکته ها

در قرآن، عوامل گمراهى و انحراف چنين معرّفى شده‌اند:

1. رفيق بد. «لَقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ» «2»، دوست بد مرا گمراه كرد.

2. هوى‌ و هوس. «وَ لا تَتَّبِعِ الْهَوى‌ فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ» «3»، از هوسهاى خود پيروى نكن، زيرا تو را از راه خدا منحرف مى‌كند.

3. دانشمندان منحرف. «يَكْتُبُونَ الْكِتابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ» «4»، مطالبى را با دست خود مى‌نويسند و مى‌گويند اين از طرف خداوند است.

4. رهبران گمراه. «وَ أَضَلَّ فِرْعَوْنُ قَوْمَهُ» «5»، فرعون قوم خود را گمراه كرد.

5. شيطان. «إِنَّهُ عَدُوٌّ مُضِلٌّ مُبِينٌ» «6»، قطعاً شيطان دشمن گمراه كننده آشكارى است.


«1». سبأ، 54.

«2». فرقان، 29.

«3». ص، 26.

«4». بقره، 79.

«5». طه، 79.

«6». قصص، 25.

جلد 6 - صفحه 236

6. اكثريّت گمراه. «وَ إِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ» «1»، اگر از اكثريّت كسانى كه در زمين هستند پيروى نمائى، تو را از راه خدا منحرف مى‌كنند.

7. والدين گمراه. إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا ... وَ إِنَّا عَلى‌ آثارِهِمْ مُقْتَدُونَ‌ «2»، همانا ما والدين خود را بت‌پرست يافتيم و به آنان اقتدا كرديم.

انگيزه‌هاى سؤال يكسان نيست:

الف: گاهى سؤال براى فهميدن است. «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ» «3»*

ب: گاهى سؤال براى توبيخ ديگران است. «أَ أَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَ أُمِّي إِلهَيْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ» «4» خداوند براى توبيخ طرفداران حضرت عيسى عليه السلام او را مورد عتاب قرار مى‌دهد كه آيا تو به مردم گفتى علاوه بر «اللّه»، من و مادرم را دو خداى ديگر بگيريد؟

ج: گاهى سؤال براى توبيخ شخص است. «أَمْ هُمْ ضَلُّوا السَّبِيلَ»

پیام ها

1- در قيامت از مشركان ومعبودهاى آنان بازخواست مى‌شود. يَحْشُرُهُمْ وَ ما يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَقُولُ‌ ...

2- در قيامت، غير از انسان موجودات ديگرى نيز مبعوث خواهند شد، مانند بت‌ها. «وَ ما يَعْبُدُونَ»

3- در قيامت، همه چيز شعور پيدا مى‌كند و مخاطب قرار مى‌گيرد. «أَ أَنْتُمْ»

4- خداپرستى، در فطرت همه‌ى انسان‌ها وجود دارد و انحراف بشر عارضى است. أَ أَنْتُمْ أَضْلَلْتُمْ‌ ... أَمْ هُمْ ضَلُّوا (كلمه‌ى‌ «السَّبِيلَ» نيز نشانه‌ى آن است كه راه معهود، همان راه طبيعى و فطرى است.)


«1». انعام، 116.

«2». زخرف، 23.

«3». نحل، 43 و انبياء، 7.

«4». مائده، 116.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌6، ص: 237

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ وَ ما يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَقُولُ أَ أَنْتُمْ أَضْلَلْتُمْ عِبادِي هؤُلاءِ أَمْ هُمْ ضَلُّوا السَّبِيلَ «17»


«1». تفسير منهج الصادقين، ج 6، ص 360، چاپ اسلاميّه.

«2». تفسير منهج الصادقين، ج 6، ص 361، چاپ اسلاميّه.

جلد 9 - صفحه 315

وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ‌: و ياد بياور اى پيغمبر روزى را كه حشر كنيم مشركان حفص بياء خوانده، يعنى (يحشرهم) روزى را كه حشر فرمايد خدا مشركان را، وَ ما يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ‌: و آنچه را كه مى‌پرستند به غير از خداى تعالى. مراد هر معبودى است كه غير از حق تعالى باشد از ملائكه و مسيح و عزير و كواكب و اصنام. نزد بعضى مراد ملائكه و عزير و مسيح مى‌باشند به قرينه سؤال و جواب.

نزد برخى مراد اصنامند كه حق تعالى ايشان را به نطق درآورد مانند تنطق دست و پا.

نكته: استعمال لفظ «ما» به جهت آنست كه وضع آن اعم است، و لذا اطلاق آن بر هر شبهى مى‌كنند كه از دور ديده مى‌شود، ولى معلوم نيست كه چه چيز است. يا به سبب آنكه مراد وصف است، يا براى تغليب اصنام است به سبب تحقير و يا به اعتبار غلبه عبادت آن.

فَيَقُولُ أَ أَنْتُمْ أَضْلَلْتُمْ عِبادِي هؤُلاءِ: پس مى‌فرمايد به ايشان آيا شما گمراه كرده‌ايد بندگان مرا كه اين گروه‌اند، أَمْ هُمْ ضَلُّوا السَّبِيلَ‌: يا ايشان گمراه شدند راه حق را به سبب اخلال به نظر صحيح و اعراض از قول حق فصيح سديد. استفهام براى تقريع و تبكيت مشركين و تكذيب معبودين است آنها را، تا رسوا و مخذول شوند و حسرت و ندامت ايشان زياد گردد و عذاب و عقاب آنها به اين جهت بيشتر شود و موجب انبساط و فرح مؤمنين گردد به نجات خود و هلاكت كافران.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


بَلْ كَذَّبُوا بِالسَّاعَةِ وَ أَعْتَدْنا لِمَنْ كَذَّبَ بِالسَّاعَةِ سَعِيراً «11» إِذا رَأَتْهُمْ مِنْ مَكانٍ بَعِيدٍ سَمِعُوا لَها تَغَيُّظاً وَ زَفِيراً «12» وَ إِذا أُلْقُوا مِنْها مَكاناً ضَيِّقاً مُقَرَّنِينَ دَعَوْا هُنالِكَ ثُبُوراً «13» لا تَدْعُوا الْيَوْمَ ثُبُوراً واحِداً وَ ادْعُوا ثُبُوراً كَثِيراً «14» قُلْ أَ ذلِكَ خَيْرٌ أَمْ جَنَّةُ الْخُلْدِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ كانَتْ لَهُمْ جَزاءً وَ مَصِيراً «15»

لَهُمْ فِيها ما يَشاؤُنَ خالِدِينَ كانَ عَلى‌ رَبِّكَ وَعْداً مَسْؤُلاً «16» وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ وَ ما يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَقُولُ أَ أَنْتُمْ أَضْلَلْتُمْ عِبادِي هؤُلاءِ أَمْ هُمْ ضَلُّوا السَّبِيلَ «17» قالُوا سُبْحانَكَ ما كانَ يَنْبَغِي لَنا أَنْ نَتَّخِذَ مِنْ دُونِكَ مِنْ أَوْلِياءَ وَ لكِنْ مَتَّعْتَهُمْ وَ آباءَهُمْ حَتَّى نَسُوا الذِّكْرَ وَ كانُوا قَوْماً بُوراً «18» فَقَدْ كَذَّبُوكُمْ بِما تَقُولُونَ فَما تَسْتَطِيعُونَ صَرْفاً وَ لا نَصْراً وَ مَنْ يَظْلِمْ مِنْكُمْ نُذِقْهُ عَذاباً كَبِيراً «19» وَ ما أَرْسَلْنا قَبْلَكَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ إِلاَّ إِنَّهُمْ لَيَأْكُلُونَ الطَّعامَ وَ يَمْشُونَ فِي الْأَسْواقِ وَ جَعَلْنا بَعْضَكُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً أَ تَصْبِرُونَ وَ كانَ رَبُّكَ بَصِيراً «20»

ترجمه‌

بلكه تكذيب كردند قيامت را و آماده كرديم براى آنانكه تكذيب كردند قيامت را آتش سوزان‌

چون بيند آنها را از جائى دور شنوند براى آن جوشش خشم و خروش را

و چون افكنده شوند از آن جاى تنگى با آنكه بهم بسته شدگانند ميخواهند

در آنجا هلاك را مخواهيد امروز يك هلاك را و بخواهيد هلاك بسيار را

بگو آيا اين بهتر است يا بهشت جاودانى كه وعده كرده شدند پرهيزكاران باشد براى ايشان پاداش و جاى بازگشت‌

مرايشان را است در آن آنچه ميخواهند جاودانيان باشد بر پروردگارت وعده درخواست شده‌

و روزى كه برانگيزاند آنها را و آنچه را كه مى‌پرستند


جلد 4 صفحه 63

غير از خدا پس گويد آيا شما گمراه كرديد بندگان مرا كه اينانند يا ايشان خود گم كردند راه را

گويند منزّهى تو نبود سزاوار براى ما كه بگيريم غير از تو دوستانى ولى تو كامياب كردى آنها را و پدرانشان را تا فراموش كردند ذكر ترا و بودند گروهى تباه گوئيم‌

پس بتحقيق تكذيب كردند شما را بآنچه ميگوئيد پس نتوانيد دفع نمودن و نه يارى كردنى را و هر كه ستم كند از شما ميچشانيم او را عذابى بزرگ‌

و نفرستاديم پيش از تو پيغمبرانى را مگر آنكه ايشان هر آينه ميخوردند خوراكى را و راه ميرفتند در بازارها و قرار داديم بعضيتان را براى بعضى مايه آزمايش كه آيا صبر ميكنيد و باشد پروردگار تو بينا.

تفسير

خداوند سبحان بعد از نقل اعتراضات واهيه كفار براى تسليت خاطر پيغمبر اكرم اشاره فرموده كه ريشه اين اقوال سخيفه و عدم معرفت بشأن پيغمبر بى‌اعتقادى بمبدء و معاد است چون اگر كسى خدا را شناخته باشد ميداند فقر و غنى دخلى در نبوت ندارد و نظرش معطوف بمال دنيا نميشود و ميداند ثواب آخرت بر زخارف دنيوى ترجيح دارد و كسى را بفقر سرزنش نميكند و ميداند معاد حق است و بايد روز پاداشى باشد تا خدا داد مظلوم را از ظالم بستاند لذا فرموده اين كفار تنها تكذيب ننمودند تو را بلكه تكذيب نمودند روز قيامت را و ما براى كسانيكه تكذيب نمودند قيامت را مهيا نموديم آتش سوزان جهنم را كه چون در مرئى و منظر آنها واقع شود و بشعله‌اش متوجه آنها گردد مانند آنكه مى‌بيند از يك سال راه چنانچه قمى ره فرموده و در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده ميشنوند صداى جوش و خروش آنرا مانند كسيكه با كمال غيظ و خشم حمله بر آنها نموده و عربده ميكشد و چون انداخته شوند در جاى تنگى از آن مانند جاى ميخ در ديوار در حاليكه مقيّد و بربند كشيده شده‌اند با يكديگر ميخواهند و طلب مينمايند از خدا هلاك خودشان را و خطاب ميرسد امروز يك نوع و يكمرتبه هلاك را نخواهيد چون به اجابت نميرسد امروز انواع عذاب و هلاك و دفعات بيشمار مرگ را بايد بخواهيد چون بأعمال خودتان در دنيا براى شما مقدّر


جلد 4 صفحه 64

شده و به اجابت خواهد رسيد يا مراد آنست كه براى عذابى كه در پيش داريد يكمرتبه طلب مرگ كم است بايد هزار مرتبه مرگ خودتان را بخواهيد بگو اى پيغمبر بآنها اين جهنم خوب است يا بهشت جاويد كه وعده داده شده باهل تقوى و پرهيزكارى بعنوان پاداش اعمالشان باستحقاق كه بازگشت ايشان بآن باشد و هر چه بخواهند برايشان حاضر باشد در آن و هميشه مستغرق در نعمت باشند و بر خدا لازم باشد بر حسب وعده‌ئى كه بايشان داده چنين مقاميرا بآنان عنايت فرمايد و اين وعده منجّز حق است كه حق دارند اهل ايمان مطالبه كنند آنرا و بگويند ربّنا و آتنا ما وعدتنا على رسلك و ملائكه بگويند ربّنا و أدخلهم جنّات عدن الّتى وعدتهم و چه قدر فرق است ميان اين منزلت و آن عاقبت و نيز اين كفار قرار دادند براى خدا شريكهائى را از جنس بشر و اصنام و ملائكه و غيرها و روز قيامت خداوند محشور ميفرمايد آنها را با تمام معبودهاشان و نحشرهم فنقول بصيغه متكلم مع الغير نيز قرائت شده يعنى و ياد كن روزى را كه محشور نمائيم آنها و معبودهاشانرا پس بگوئيم و بقرائت مشهور پس ميفرمايد بمعبودهاشان آيا شما اين بندگان مرا گمراه كرديد يا خودشان گمراه شدند براى كوتاهى در نظر و فكر و اعراض از علما و حكما و انبيا و اوليا براى سرزنش و ملامت پرستش كنندگان و اقرار پرستش شدگان و آنها از روى تعجب عرضه ميدارند بار الها تو منزهى از شريك چون معبودها يا انبيا و ملائكه هستند كه منزه از معصيتند يا اصنام و كواكب كه در دنيا گويا نبودند تا بتوانند كسيرا گمراه نمايند و خدا آنها را در آخرت گويا نموده لذا اولا خود را بتسبيح تبرئه و ثانيا اقرار نمايند كه سزاوار نبوده و نيست براى ما كه بگيريم براى خودمان غير از تو صاحب اختياران يا دوستانى چه رسد بآنكه بندگان تو را وادار بعبادت خود نمائيم و در مقابل تو دعوى الوهيّت كنيم يا دشمنان تو را براى خودمان دوست بگيريم آنچه مسلّم است آنستكه تو در دنيا بآنها و پدرانشان سلامتى و نعمت و رفاهيت و ثروت دادى تا مستغرق در شهوات و لذات دنيا شدند و از ياد تو و خوض در آيات و تذكر از علامات غفلت نمودند و فراموش كردند مواعظ و نصايح انبيا و اوليا


جلد 4 صفحه 65

و علما و صلحا را و بودند گروهى فاسد و تباه و هلاك شده و از كار افتاده و در مجمع از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه آنحضرت نتّخذ بضمّ نون و فتح خاء قرائت فرموده و بنابراين معنى واضح‌تر است كه ما حق نداشتيم معبود شويم و پس از اين اقرار خداوند خطاب باهل شرك ميفرمايد كه ديديد معبودهاى شما هم تكذيب نمودند شما را در گفتارتان كه براى خدا شريك قرار داديد و شما بهيچ وجه نميتوانيد عذاب خدا را از خود بگردانيد و دفع نمائيد و نه با يكديگر كمك و يارى كنيد و بعضى يقولون و يستطيعون در هر دو بياء قرائت نموده‌اند و بنابراين معنى آنستكه ديديد خدايان شما تكذيب نمودند شما را بگفتار خودشان كه اقرار كردند و نميتوانند از شما دفاع و با شما يارى كنند و در هر حال ما عذاب بزرگ خودمان را كه آتش جهنم است به بندگان ستمكار خودمان در آخرت خواهيم چشانيد و اى پيغمبر اين غذا خوردن و راه رفتن در بازارها اختصاص بتو نداشته تمام انبيا و مرسلين سابق هم مانند تو ميخوردند و در كوچه و بازار راه ميرفتند و كسى نميتوانست بايشان اعتراض نمايد و اين عمل را مخالف با نبوت و رسالت قرار دهد و در مجمع از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه آنحضرت يمشّون بضم ياء و فتح شين مشدده قرائت فرموده و بنابراين مراد آنستكه حوائج خودشان يا مردم ايشانرا وادار بمشى مينمود، نه آنكه خودشان بى جهت گردش ميكردند و اين آيه يكى از جوابهاى اين اعتراض كفار است كه در آيات سابقه گذشت و در خاتمه خطاب بعموم بندگان فرموده كه ما بعضى از شما را مايه امتحان و آزمايش بعضى ديگر قرار داديم مثلا فقير را مايه آزمايش غنىّ و غنى را مايه آزمايش فقير براى معلوم شدن مقام شكر و صبرشان و همچنين است حال سالم و مريض و عالم و جاهل و شاه و رعيت و پيغمبر و امّت كه آيا صبر ميكنند هر يك از آنها بر انجام وظيفه خودشان در حالى كه دارند و بر عدم تجاوز از حدودشان و بر تحمّل مصائب و آزارهاى طرف مقابل يا خير و خداوند بصير و بينا و مطّلع از حال همه آنها است و البته پاداش صابران را در دنيا و آخرت بنحو اكمل خواهد داد و اين موجب تسليت خاطر مبارك پيغمبر اكرم‌


جلد 4 صفحه 66

است كه صبر فرمايد در مقابل اقوال و افعال ناشايسته كفار تا مستحق اجر بى‌شمار گردد و نيز موجب قوت قلب اهل ايمان است كه صبر كنند در مقابل آزار اهل شرك و دست از وظيفه خود بر ندارند و بدانند كه خدا ناملائمات آنها را مى‌بيند و تلافى ميفرمايد.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ يَوم‌َ يَحشُرُهُم‌ وَ ما يَعبُدُون‌َ مِن‌ دُون‌ِ اللّه‌ِ فَيَقُول‌ُ أَ أَنتُم‌ أَضلَلتُم‌ عِبادِي‌ هؤُلاءِ أَم‌ هُم‌ ضَلُّوا السَّبِيل‌َ «17» قالُوا سُبحانَك‌َ ما كان‌َ يَنبَغِي‌ لَنا أَن‌ نَتَّخِذَ مِن‌ دُونِك‌َ مِن‌ أَولِياءَ وَ لكِن‌ مَتَّعتَهُم‌ وَ آباءَهُم‌ حَتّي‌ نَسُوا الذِّكرَ وَ كانُوا قَوماً بُوراً «18»

و روزي‌ ‌که‌ خداوند محشور مي‌فرمايد و مجتمع‌ مي‌كند ‌اينکه‌ مشركين‌ ‌را‌ و آنچه‌ ‌که‌ عبادت‌ مي‌كردند ‌او‌ ‌را‌ ‌از‌ ‌غير‌ ‌از‌ ‌خدا‌ و آلهه‌ ‌خود‌ مي‌پنداشتند ‌پس‌ ‌به‌ ‌آن‌ الهه‌ خطاب‌ مي‌رسد ‌که‌ آيا ‌شما‌ گمراه‌ كرديد بندگان‌ مرا ‌اينکه‌ مشركين‌ ‌را‌ ‌ يا ‌ ‌آنها‌ گمراه‌ شدند ‌از‌ سبيل‌ و راه‌ حق‌ ‌آنها‌ مي‌گويند:

منزهي‌ پروردگارا ‌از‌ ‌اينکه‌ ‌که‌ شريك‌ داشته‌ باشي‌ سزاوار نيست‌ ‌از‌ ‌براي‌ ‌ما ‌اينکه‌ ‌که‌ بگيريم‌ ‌از‌ ‌غير‌ تو اوليائي‌ و ليكن‌ تو ‌اينکه‌ مشركين‌ ‌را‌ مهلت‌ دادي‌ و پدران‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ‌تا‌ ‌اينکه‌ ‌که‌ فراموش‌ كردند ياد تو ‌را‌ و بودند قوم‌ هلاك‌ ‌شده‌.

(وَ يَوم‌َ يَحشُرُهُم‌ وَ ما يَعبُدُون‌َ مِن‌ دُون‌ِ اللّه‌ِ) ‌که‌ تمام‌ كفار و مشركين‌ ‌با‌ آلهه‌ ‌آنها‌ ‌از‌ اصنام‌ و مثل‌ عيسي‌ ‌عليه‌ ‌السلام‌ و ملائكه‌ و شمس‌ و كواكب‌ و آتش‌ و گاو و

جلد 13 - صفحه 592

گوساله‌ و شجر ‌که‌ مي‌پرستيدند تمام‌ ‌در‌ محشر جمع‌ مي‌شوند ‌پس‌ خداوند.

(فَيَقُول‌ُ) خطاب‌ ‌به‌ آلهه‌ مي‌فرمايد، بعض‌ مفسّرين‌ گفتند مراد ذوي‌ العقول‌ هستند مثل‌ عيسي‌ ‌عليه‌ ‌السلام‌ و ملائكه‌ و جن‌ّ زيرا ‌غير‌ ‌آنها‌ قابل‌ خطاب‌ نيستند لكن‌ مراد تمام‌ آلهه ‌آنها‌ ‌است‌ زيرا.

اولا ‌اگر‌ مراد خصوص‌ ذوي‌ العقول‌ ‌بود‌ تعبير ‌به‌ «‌من‌» مي‌فرمود نه‌ ‌به‌ «‌ما».

و ثانيا مكرر گفته‌ايم‌ و آيات‌ قرآني‌ مشحون‌ ‌است‌ و اخبار بسيار داريم‌ ‌که‌ تمام‌ موجودات‌ ‌از‌ جمادات‌ و نباتات‌ و حيوانات‌ و جن‌ و انس‌ و ملك‌ صاحب‌ شعور و عقل‌ و ادراك‌ هستند و قابل‌ خطاب‌ هستند و تمام‌ ‌آنها‌ سؤال‌ مي‌شود ‌که‌.

(أَ أَنتُم‌ أَضلَلتُم‌ عِبادِي‌ هؤُلاءِ).

أ اضللتم‌ بوده‌ استفهام‌ تقريريست‌.

(أَم‌ هُم‌ ضَلُّوا السَّبِيل‌َ) ‌خود‌ ‌آنها‌ گمراه‌ شده‌اند و ‌شما‌ ‌را‌ آلهه‌ ‌خود‌ پنداشته‌اند، چنانچه‌ ‌در‌ مورد حضرت‌ عيسي‌ ‌عليه‌ ‌السلام‌ ‌هم‌ همين‌ سؤال‌ ‌شده‌.

(وَ إِذ قال‌َ اللّه‌ُ يا عِيسَي‌ ابن‌َ مَريَم‌َ أَ أَنت‌َ قُلت‌َ لِلنّاس‌ِ اتَّخِذُونِي‌ وَ أُمِّي‌ إِلهَين‌ِ مِن‌ دُون‌ِ اللّه‌ِ) مائده‌ آيه 116.

(قالُوا) ‌آن‌ آلهه‌ گفتند:

(سُبحانَك‌َ) پروردگارا تو منزهي‌ ‌از‌ ‌هر‌ عيب‌ و نقص‌ و احتياج‌، شريك‌، نظير، مثل‌، مانند، شبيه‌، عديل‌، ضدي‌، ندي‌ ‌از‌ ‌براي‌ تو نيست‌.

(ما كان‌َ يَنبَغِي‌ لَنا أَن‌ نَتَّخِذَ مِن‌ دُونِك‌َ مِن‌ أَولِياءَ) تو ولي‌ ‌ما هستي‌ همه‌ ‌به‌ تو ايمان‌ داريم‌ و معرفت‌، ‌هم‌ ‌خدا‌ شناسيم‌، ‌هم‌ معرفت‌ ‌به‌ رسل‌ و انبياء و اوصياء و اولياء تو داريم‌، تسبيح‌ و تقديس‌ و تمجيد و تهليل‌ تو مي‌كنيم‌.

(تُسَبِّح‌ُ لَه‌ُ السَّماوات‌ُ السَّبع‌ُ وَ الأَرض‌ُ وَ مَن‌ فِيهِن‌َّ وَ إِن‌ مِن‌ شَي‌ءٍ إِلّا يُسَبِّح‌ُ بِحَمدِه‌ِ وَ لكِن‌ لا تَفقَهُون‌َ تَسبِيحَهُم‌) اسري‌ آيه 46.

جلد 13 - صفحه 593

(شعر)

جمله‌ ذرات‌ زمين‌ و آسمان‌

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 17)- محاکمه معبودان و عابدان گمراه: از آنجا که در آیات گذشته، سخن از سرنوشت مؤمنان و مشرکان در قیامت و پاداش و کیفر این دو گروه بود، در اینجا همین موضوع را به شکل دیگری ادامه می‌دهد و سؤالی را که خداوند از معبودهای «مشرکان» در قیامت می‌کند همراه جواب آنها به عنوان یک هشدار بیان می‌فرماید.

نخست می‌گوید: «و (به یاد آور) روزی را که خداوند همه آنها و معبودهایشان را که غیر از «اللّه» پرستش می‌کردند جمع و محشور می‌کند» (وَ یَوْمَ یَحْشُرُهُمْ وَ ما یَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ). منظور، معبودهای انسانی (همچون مسیح) یا شیطانی (همچون جن) و یا «فرشتگان» است.

«آنگاه به آنها می‌گوید: آیا شما این بندگان مرا گمراه کردید یا خود آنها راه را گم کردند»؟! (فَیَقُولُ أَ أَنْتُمْ أَضْلَلْتُمْ عِبادِی هؤُلاءِ أَمْ هُمْ ضَلُّوا السَّبِیلَ).

نکات آیه

۱ - در روز قیامت، مشرکان به همراه معبودهاى خویش، محشور خواهند شد. (و یوم یحشرهم و ما یعبدون من دون اللّه)

۲ - خداوند به روز رستاخیز، خواستار پاسخ گویى معبودهاى مشرکان در باره علت گمراهى مشرکان و نقش آنان در این گمراهى (ویوم یحشرهم و ما یعبدون من دون اللّه فیقول ءأنتم أضللتم عبادى هولاء)

۳ - خداوند، به روز رستاخیز، خواهان توضیح و پاسخ گویى معبودهاى باطل در باره نقش خود مشرکان در گمراهى خویش (فیقول ءأنتم أضللتم عبادى هولاء أم هم ضلّوا السبیل)

۴ - همه انسان ها، بنده خدا هستند ولو به آن معتقد و معترف نباشند. (أضللتم عبادى) برداشت یاد شده، به خاطر این نکته است که خداوند مشرکانى را که معبودهاى گوناگونى مى پرستند بندگان خدا خوانده است (عبادى).

۵ - پرستیدن غیر خدا، گمراهى است. (ءأنتم أضللتم عبادى هؤلاء أم هم ضلّوا السبیل)

۶ - اسلام و عقیده به توحید، تنها راه صحیح و عقیده درست براى ره پویان طریق حق و حقیقت (ءأنتم أضللتم عبادى هولاء أم هم ضلّوا السبیل) برداشت فوق از اطلاق واژه «السبیل» (راه) بر راه حق و درستى - که مشرکان از آن دور شده و آن را گم کرده اند - به دست مى آید.

موضوعات مرتبط

  • اسلام: اهمیت اسلام ۶
  • انسان: عبودیت انسان ها ۴
  • بندگان خدا ۴:
  • جهان بینى : جهان بینى و ایدئولوژى ۶
  • حق طلبان: عقیده حق طلبان ۶
  • خدا: حسابرسى خدا ۳
  • عبادت: گمراهى عبادت غیر خدا ۵
  • عقیده: اهمیت عقیده به توحید ۶
  • مشرکان: حشر مشرکان ۱; عوامل گمراهى مشرکان ۲; منشأ گمراهى مشرکان ۳
  • معبودان باطل: اضلال معبودان باطل ۲، ۳; پرسش از معبودان باطل ۲، ۳; حشر معبودان باطل ۱; نقش معبودان باطل ۲، ۳

منابع