طه ٧٥: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن جزییات آیه)
 
خط ۴۰: خط ۴۰:
{{ نمایش فشرده تفسیر|
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۸#link171 | آيات ۴۹ - ۷۹ سوره طه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۸#link171 | آيات ۴۹ - ۷۹ سوره طه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۸#link172 | بيان ريشه اعتقادى اين سؤ ال فرعون كه گفت :((فمن ربكما يا موسى ((]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۸#link172 | بيان ريشه اعتقادى اين سؤال فرعون كه گفت: «فَمَن رَبُّكُمَا يَا مُوسَى»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۸#link173 | توضيحى پيرامون مذهب بت پرستان ديدگاه آنان درباره خدا و روششان در اتخاذ آلهه وارباب ۲۲۸]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۸#link174 | اقوال مختلف درباره مذهب و اعتقاد فرعون]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۸#link174 | اقوال مختلفى كه درباره مذهب و اعتقاد فرعون نقل شده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۸#link175 | توضيح نكات جواب موسى «ع» در معرفی ربُّ العالَمين]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۸#link175 | توضيح نكات و دقائق جواب موسى (عليه السلام ) كه در قالب برهان خلق و هدايت همه چيز رب العالمين را معرفى نمود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link176 | بيان تناسب جواب موسى «ع»، با مقضاى مقام و اشاره به وجوه نادرست مفسران در معنای آيه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link176 | بيان تناسب جواب موسى (ع ) با مقضاى مقام و اشاره به وجوه نادرست مفسرين در معناىآيه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link178 | پاسخ موسى «ع» به فرعون، در بعید شمردن مسأله معاد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link177 | سؤ ال ديگر فرعون : ((فما بال القرون الاولى (( كه معاد را استعباد كره زير سؤال مى برد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link180 | تتمه داستان هدايت عمومى و ارائه شواهدى روشن، براى آن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link178 | پاسخ موسى (ع ) از استعباد فرعون امر معاد را]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link181 | متهم ساختن موسى «ع»، به توطئه و ساحرى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link179 | معناى ذيل آيه ((لا يضل ربى و لا ينسى (( و ارتباط آن با صدر آيه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link182 | موعظه موسى «ع» به فرعون و فرعونيان، در نهى از بت پرستى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link180 | تتمه داستان هدايت عمومى و ارائه شواهدى روشن براى آن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link184 | مشاوره فرعون با ايادى خود، و اتخاذ تصميم هاى محرمانه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link181 | گفتگو به متهم ساختن موسى (عليه السلام ) به توطئه و ساحرى منجر مى شود...]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link186 | رويارویى موسى «ع» با ساحران، در روز موعود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link182 | موعظه موسى (عليه السلام ) به فرعون و فرعونيان در نهى از بت پرستى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link187 | وجوه گفته شده در باره مقصود از نگرانی موسی«ع»، بعد از مشاهده سحر ساحران]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link183 | بازتاب اندرز موسى (عليه السلام ) و عكسالعمل مردم در برابر آن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link189 | سجده ساحران در برابر معجزۀ موسی«ع»، و واکنش فرعون به ایمان آنان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link184 | مشاوره فرعون با ايادى خود و اتخاذ تصميمهاى محرمانه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link192 | دو دیدگاه مختلف مادی و الهی فرعون و ساحران]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link185 | ترغيب و ترهيب مردم توسط فرعون در مقابله با دعوت موسى (ع )]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link193 | دنباله پاسخ ساحران، كه از توبه حقيقى آنان حكايت مى كند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link186 | روياروئى موسى (ع ) با ساحران در روز موعود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link187 | معناى جمله :((فاوجس فى نفسه خيفه موسى (( و وجوهى كه درباره مقصود از نگران شدن موسى (عليه السلام ) بعد از مشاهده سحر ساحران گفته شده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link188 | غلبه موسى (عليه السلام ) به ساحران و ايمان آوردن آنان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link189 | ساحران در برابر عظمت آيت الهى به سجده افتادند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link190 | عكس العمل فرعون در برابر ايمان آوردن ساحران بخداىمتعال]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link191 | جواب بليغ مؤ منان حاكى از تحول فكرى و معنوى آنان بعد از ايمان مى باشد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link192 | فرعون و ساحران ، و دو ديدگاه مختلف مادى و الهى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link193 | دنباله پاسخ ساحران كه از توبه حقيقى آنان حكايت مى كند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link194 | بحث روايتى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link194 | بحث روايتى]]



نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۳:۳۵

کپی متن آیه
وَ مَنْ‌ يَأْتِهِ‌ مُؤْمِناً قَدْ عَمِلَ‌ الصَّالِحَاتِ‌ فَأُولٰئِکَ‌ لَهُمُ‌ الدَّرَجَاتُ‌ الْعُلَى‌

ترجمه

و هر کس با ایمان نزد او آید، و اعمال صالح انجام داده باشد، چنین کسانی درجات عالی دارند...

|و هر كه با ايمان نزد وى آيد و اعمال صالح كرده باشد، چنين كسانى برايشان درجات والا خواهد بود
و هر كه مؤمن به نزد او رود، در حالى كه كارهاى شايسته انجام داده باشد، براى آنان درجات والا خواهد بود:
و هر کس به خدای خود مؤمن باشد و با اعمال صالح بر او وارد شود اجر آنها هم عالی‌ترین درجات بهشتی است.
و کسانی که مؤمن بیایند در حالی که کارهای شایسته انجام داده اند، برای آنان برترین درجات است.
و آنان كه با ايمان نزد او آيند و كارهاى شايسته كنند، صاحب درجاتى بلند باشند.
و هرکس مؤمن به نزد او بیاید، و کارهای شایسته کرده باشد، اینانند که درجات عالی دارند
و هر كه با ايمان نزد او آيد در حالى كه كارهاى نيك و شايسته كرده باشد پس اينان را پايه‌هاى برترين باشد،
و هرکه با ایمان و عمل صالح به پیش پروردگارش رود، چنین کسانی دارای مراتب والا و منازل بالایند.
و هر کس به حال ایمان نزدش آید که به‌راستی کارهای شایسته‌(ی ایمان) انجام داده باشد، ایشان برایشان عالی‌ترین درجات است.
و آنکو بیایدش مؤمن که کرده باشد کارهای شایسته را پس آنان را است پایه‌های برتر

But whoever comes to Him a believer, having worked righteousness—these will have the highest ranks.
ترتیل:
ترجمه:
طه ٧٤ آیه ٧٥ طه ٧٦
سوره : سوره طه
نزول : ٧ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١١
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«الْعُلَی»: جمع عُلْیا، مؤنّث أَعْلی، بالا و والا، رفیع و شریف.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ مَنْ يَأْتِهِ مُؤْمِناً قَدْ عَمِلَ الصَّالِحاتِ فَأُولئِكَ لَهُمُ الدَّرَجاتُ الْعُلى‌ «75»

و هر كس در حالى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده باشد، نزد او آيد، پس براى آنان درجات عالى و برتر است.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ مَنْ يَأْتِهِ مُؤْمِناً قَدْ عَمِلَ الصَّالِحاتِ فَأُولئِكَ لَهُمُ الدَّرَجاتُ الْعُلى‌ (75)


«1» نقل حديث امام صادق عليه السلام به مضمون، كه فرمودند: المؤمن اشدّ من الجبل، و الجبل يستقلّ منه بالفاس و المؤمن لا يستقلّ على دينه- سفينة البحار، ج 1، ص 35.

جلد 8 - صفحه 301

بعد احوال مؤمنين را فرمايد:

وَ مَنْ يَأْتِهِ مُؤْمِناً: و هر كه آيد به محضر الهى در حالتى كه مؤمن باشد به خدا و رسول او. قَدْ عَمِلَ الصَّالِحاتِ‌: بتحقيق ادا كند و بجا آورد كارهاى شايسته را كه خدا امر فرموده. فَأُولئِكَ لَهُمُ الدَّرَجاتُ الْعُلى‌: پس آن گروه مؤمنان مر ايشان راست درجه‌هاى بلند.

تنبيه: آيه شريفه دال است بر آنكه اعمال صالحه، جزء ايمان است، يعنى معتقدات حقه فقط بدون بجا آوردن اوامر و نواهى الهيه در قيامت فايده‌اى نخواهد داشت از جهت فوز به سعادات و رسيدن به درجات.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


فَأَوْجَسَ فِي نَفْسِهِ خِيفَةً مُوسى‌ (67) قُلْنا لا تَخَفْ إِنَّكَ أَنْتَ الْأَعْلى‌ (68) وَ أَلْقِ ما فِي يَمِينِكَ تَلْقَفْ ما صَنَعُوا إِنَّما صَنَعُوا كَيْدُ ساحِرٍ وَ لا يُفْلِحُ السَّاحِرُ حَيْثُ أَتى‌ (69) فَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ سُجَّداً قالُوا آمَنَّا بِرَبِّ هارُونَ وَ مُوسى‌ (70) قالَ آمَنْتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ إِنَّهُ لَكَبِيرُكُمُ الَّذِي عَلَّمَكُمُ السِّحْرَ فَلَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلافٍ وَ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ فِي جُذُوعِ النَّخْلِ وَ لَتَعْلَمُنَّ أَيُّنا أَشَدُّ عَذاباً وَ أَبْقى‌ (71)

قالُوا لَنْ نُؤْثِرَكَ عَلى‌ ما جاءَنا مِنَ الْبَيِّناتِ وَ الَّذِي فَطَرَنا فَاقْضِ ما أَنْتَ قاضٍ إِنَّما تَقْضِي هذِهِ الْحَياةَ الدُّنْيا (72) إِنَّا آمَنَّا بِرَبِّنا لِيَغْفِرَ لَنا خَطايانا وَ ما أَكْرَهْتَنا عَلَيْهِ مِنَ السِّحْرِ وَ اللَّهُ خَيْرٌ وَ أَبْقى‌ (73) إِنَّهُ مَنْ يَأْتِ رَبَّهُ مُجْرِماً فَإِنَّ لَهُ جَهَنَّمَ لا يَمُوتُ فِيها وَ لا يَحْيى‌ (74) وَ مَنْ يَأْتِهِ مُؤْمِناً قَدْ عَمِلَ الصَّالِحاتِ فَأُولئِكَ لَهُمُ الدَّرَجاتُ الْعُلى‌ (75) جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها وَ ذلِكَ جَزاءُ مَنْ تَزَكَّى (76)

ترجمه‌

پس احساس نمود در ضمير خود بيمى موسى‌

گفتيم مترس همانا توئى برتر

و بينداز آنچه در دست راست تو است فرو ميبرد آنچه را ساخته‌اند همانا آنچه را ساخته‌اند مكر ساحر است و رستگار نميشود ساحر هر جا كه آيد

پس بر وى افكنده شدند ساحران سجده كنندگان گفتند ايمان آورديم بپروردگار هارون و موسى‌

گفت آيا ايمان آورديد مر او را پيش از آنكه اذن دهم شما را همانا او هر آينه بزرگ شما است كه آموخت بشما سحر را پس هر آينه خواهم بريد البتّه دستهاى شما و پايهاى شما را بر خلاف يكديگر و هر آينه بردار كشم البتّه شما را بر تنه درخت خرما و هر آينه خواهيد دانست كه كدام يك از ما سخت‌تر است از جهت عذاب و پاينده‌تر

گفتند هرگز اختيار نخواهيم نمود تو را بر آنچه آمد ما را از معجزات آشكار و آنكس كه آفريد ما را پس حكم كن آنچه را تو حكم كننده‌ئى جز اين نيست كه حكم ميكنى در اين زندگانى دنيا

همانا ما ايمان آورديم بپروردگارمان تا بيامرزد براى ما گناهانمان را و آنچه را اكراه نمودى تو ما را بر آن از سحر و خدا بهتر است و پاينده‌تر

محقّق است كه كسيكه بيايد نزد پروردگارش با آنكه باشد گناهكار پس همانا مر او را است جهنّم كه نه ميميرد در آن و نه زندگانى ميكند

و كسيكه بيايد نزد او با آنكه مؤمن باشد كه بتحقيق بجا آورده باشد كارهاى شايسته را پس آنگروه براى ايشان است مقامات عاليه،

بهشتهاى اقامت دائمى كه ميرود از زير آنها نهرها كه جاودانيانند در آن و آن پاداش كسى است كه پاك باشد..


جلد 3 صفحه 515

تفسير

پس از آنكه ساحران عصاها و ريسمانهاى خودشان را انداختند و در نظر حضرت موسى براى سحرى كه كرده بودند نمودار شد كه آنها راه ميروند مختصر ترسى در دل آنحضرت جاى گير شد براى آنكه مبادا آنها غالب شوند و دين حقّ ثابت نشود و مردم در ضلالت و گمراهى بمانند چنانچه در نهج البلاغه باين معنى اشاره شده است لذا خداوند صريحا او را نهى فرمود از آنكه بترسد و خطاب را بضمير انت تكرار فرمود براى تأكيد با آنكه كلام بحرف تأكيد مؤكّد بود و تصريح بغلبه او فرمود و در احتجاج از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود كه وقتى موسى ترسيد متوسل بمحمد و آل محمد عليهم السلام شد و امان طلبيد پس از آن خطاب رسيد نترس همانا البتّه تو غالبى و بينداز عصاى خود را مى‌بلعد بقدرت خدا آنچه را كه ساخته و پرداخته نمودند و تلقّف برفع و تشديد نيز قرائت شده است و فرمود همانا آنچه ساخته و پرداخته نموده‌اند بكيد و مكر و حيله ساحر درست شده و ساحر هر جا باشد و هر كار كند خير نمى‌بيند و بمراد نميرسد و عاقبت رسوا خواهد شد و موسى عليه السّلام اطاعت نمود و انداخت و بلعيد تمام مصنوعات آنها را و ساحرها يقين كردند كه كار آنحضرت سحر نيست و معجزه الهيه است لذا همگى برو بزمين افتادند و براى عظمت اين امر در نظرشان و قبول توبه از اعمالشان سجده كردند براى خضوع در پيشگاه الهى و گفتند ايمان آورديم ما بپروردگار هارون و موسى عليه السّلام و اعراض نموديم از فرعون و فرعونيان و فرعون آنها را معاتب قرار داد و گفت ايمان آورديد و متابعت نموديد موسى را پيش از آنكه من بشما اجازه دهم كه ايمان بياوريد همانا او هر آينه بزرگ و اعلم و استاد شما است كه بشما سحر آموخته و با يكديگر قبلا مواضعه و سازش كرده بوديد در اين امر كه او غالب و شما مغلوب شويد و فورا ايمان بياوريد اكنون من شما را مجازات ميكنم باين كيفيّت كه دست راست و پاى چپ شما را مى‌برم و شما را مى‌آويزم بر تنه درخت خرما كه در مرئى و منظر مردم جان دهيد و موجب عبرت خلق شويد و بدانيد كه كدام يك از من و موسى يا خداى او عذابش شديدتر و با دوام‌تر است گفته‌اند از فرط غرور و جهل تصوّر ميكرد كسى بدون اجازه او نبايد دينى را اختيار نمايد و آنها در جواب گفتند هرگز اختيار نمى‌كنيم رضاى‌


جلد 3 صفحه 516

تو را بر دين حقّ كه ثابت شد از براى ما بمعجزات باهرات و بر آن خداوندى كه خلق فرمود ما را يا قسم بآنخداوندى كه آفريد ما را پس حكم كن آنچه دلت ميخواهد هر حكمى بكنى در اين دنيا ميكنى كه ميگذرد و آخرت باقى براى ما بهتر است ما ايمان بخدا آورديم تا از گناهانمان بگذرد و ما را بر سحرى كه در مقام معارضه با حضرت موسى كرديم باصرار تو مؤاخذه ننمايد و پاداش الهى بهتر و عذابش باقى‌تر است در جوامع روايت نموده كه سحره بفرعون گفتند موسى را وقتى در خواب است بما نشان بده پس يافتند او را در خواب با آنكه عصا حراست او را مينمود و گفتند اين ساحر نيست چون ساحر وقتى بخوابد سحرش باطل ميشود ولى فرعون بخرجش نرفت و آنها را وادار بمعارضه نمود و كسيكه بحال كفر و عصيان بميرد جهنّم از آن او است كه نه ميميرد در آن تا راحت شود و نه زندگانى راحتى ميكند كه بهتر از مردن باشد و بنظر حقير محتمل است مراد آن باشد كه نه ميميرد و نه زنده ميباشد يعنى هميشه مشغول جان كندن است و كسانيكه در پيشگاه الهى حاضر شوند با آنكه اهل ايمان و اعمال صالحه باشند داراى منازل رفيعه‌اى خواهند بود كه آنها بهشتهاى دائمى داراى نهرهاى جارى است كه هميشه در آنها خواهند بود و آن پاداش كسانى است كه پاك شدند از چرك كفر و عصيان بتوبه و سه آيه اخيره محتمل است جزء كلام سحره باشد كه خداوند نقل فرموده و محتمل است ابتداء كلام الهى باشد و كلمه على جمع عليا است كه آن مؤنّث اعلى ميباشد ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ مَن‌ يَأتِه‌ِ مُؤمِناً قَد عَمِل‌َ الصّالِحات‌ِ فَأُولئِك‌َ لَهُم‌ُ الدَّرَجات‌ُ العُلي‌ (75)

و كسي‌ ‌که‌ بيايد ‌در‌ قيامت‌ ‌در‌ پيشگاه‌ خداوند ‌در‌ حالي‌ ‌که‌ ايمان‌ داشته‌ ‌باشد‌ و

جلد 13 - صفحه 66

محققا عمل‌ صالح‌ نموده‌ ‌باشد‌ ‌پس‌ اينها ‌از‌ ‌براي‌ ‌آنها‌ درجات‌ بلندي‌ ‌است‌.

(وَ مَن‌ يَأتِه‌ِ مُؤمِناً) ‌در‌ مقابل‌ (مَن‌ يَأت‌ِ رَبَّه‌ُ مُجرِماً) و ايمان‌ چيست‌! بعضي‌ گفتند اقرار بلسان‌، بعضي‌ گفتند تصديق‌ بجنان‌، بعضي‌ گفتند عمل‌ باركان‌ بعضي‌ اقرار بلسان‌ و تصديق‌ بجنان‌ ‌که‌ ‌هر‌ دو معتبر ‌است‌. بعضي‌ اقرار و عمل‌ ‌با‌ ‌هم‌، بعضي‌ ‌هر‌ سه‌ ‌را‌ معتبر دانستند: و تحقيق‌ كلام‌ ‌اينکه‌ ‌است‌ ‌که‌ اصل‌ ايمان‌ و حقيقت‌ ‌آن‌ تصديق‌ بجنان‌ و قلب‌ ‌است‌ و اقرار بلسان‌ دليل‌ و مثبت‌ ايمان‌ ‌است‌ و عمل‌ باركان‌ نگهبان‌ و حافظ ايمانست‌.

(قَد عَمِل‌َ الصّالِحات‌ِ) مراد ‌اينکه‌ نيست‌ ‌که‌ جميع‌ اعمال‌ صالحه‌ ‌را‌ بجا آورد زيرا ممكن‌ نيست‌ و نيز مراد ‌اينکه‌ نيست‌ ‌که‌ جميع‌ اعمال‌ ‌او‌ صالحه‌ ‌باشد‌، زيرا مباحات‌ بسيار ‌است‌ بلكه‌ مراد ‌اينکه‌ ‌است‌ ‌که‌ اعمال‌ صالحه‌ داشته‌ ‌باشد‌ ‌هر‌ چه‌ بيشتر بهتر.

(فَأُولئِك‌َ لَهُم‌ُ الدَّرَجات‌ُ العُلي‌) درجات‌ بسياري‌ ‌در‌ بهشت‌ و مقام‌ قرب‌ الهي‌ داريم‌ ‌که‌ ‌از‌ حدّ و حصر خارج‌ ‌است‌ ‌هر‌ چه‌ ايمان‌ كاملتر ‌باشد‌ و اعمال‌ صالحه‌ بهتر ‌باشد‌ و تقوي‌ زيادتر درجات‌ عاليتر ميشود ‌تا‌ برسد بدرجه اعلي‌ ‌که‌ خصيصه خاندان‌ محمّد صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و ‌سلّم‌ و آل‌ طيّبين‌ ‌او‌ ‌است‌.

(سؤال‌) ‌اگر‌ ايمان‌ دارد ولي‌ عمل‌ صالح‌ ندارد چه‌ دارد!

(جواب‌) اوّلا ‌اينکه‌ فرض‌ محال‌ ‌است‌، زيرا ايمان‌ بدون‌ عمل‌ صالح‌ ممكن‌ نيست‌.

و ثانيا ‌بر‌ فرض‌ بواسطه ايمانش‌ عاقبت‌ نجات‌ پيدا ميكند بعفو و مغفرت‌ الهي‌ و بشفاعت‌ شفعاء لكن‌ ‌آن‌ درجات‌ عاليتر ‌را‌ ندارد.

(سؤال‌) ‌اگر‌ ايمان‌ دارد ولي‌ عمل‌ صالح‌ ندارد چه‌ دارد!

(جواب‌) اوّلا ممكن‌ نيست‌، زيرا شرط صحّت‌ كليّه‌ اعمال‌ صالحه‌ ايمان‌ ‌است‌.

و ثانيا باعث‌ تخفيف‌ ‌در‌ عذاب‌ ‌او‌ ‌است‌، زيرا دركات‌ جهنّم‌ ‌هم‌ بسيار ‌است‌.

67

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 75)- «و هر کس با ایمان نزد او آید، و اعمال صالح انجام داده باشد، چنین کسانی درجات عالی دارند ...» (وَ مَنْ یَأْتِهِ مُؤْمِناً قَدْ عَمِلَ الصَّالِحاتِ فَأُولئِکَ لَهُمُ الدَّرَجاتُ الْعُلی).

نکات آیه

۱ - مؤمنان داراى عمل صالح، از درجات و مراتب بلندى در آخرت برخوردارند. (و من یأته مؤمنآ ... لهم الدرجت العلى )

۲ - حفظ ایمان تا زمان حضور در نزد پروردگار (قیامت) شرط برخوردارى از درجات عالى در آخرت (و من یأته مؤمنآ )

۳ - کثرت عمل صالح، شرط حتمى در کنار ایمان، جهت برخوردارى از درجات عالى آخرت است. (و من یأته ... مؤمنآ قد عمل الصلحت )

۴ - اهل بهشت از درجات و مراتبى مختلف، برخوردارند. (لهم الدرجت العلى ) ذکر «الدرجات» به صورت جمع، از کثرت و تعدد درجات و تفاوت آنها با یکدیگر حکایت دارد; زیرا اگر همه در یک رتبه بودند صیغه مفرد نیز براى افاده آن کافى بود.

۵ - مؤمنان داراى عمل صالح در پیشگاه پروردگارشان شأن و مقامى رفیع دارند. (و من یأته ... فأولئک لهم الدرجت) اسم اشاره «أُولئک» که براى اشاره بعید به کار مى رود، حاوى تکریم و بزرگداشت مؤمنان از سوى خداوند است.

موضوعات مرتبط

  • ایمان: آثار محافظت از ایمان ۲; ایمان و عمل صالح ۳
  • بهشتیان: مراتب بهشتیان ۴; مقامات بهشتیان ۴
  • صالحان: مقامات اخروى صالحان ۱; مقامات صالحان ۵
  • مؤمنان: مقامات اخروى مؤمنان ۱; مقامات مؤمنان ۵
  • مقامات: شرایط تحصیل مقامات اخروى ۲، ۳

منابع